تأسيس: 14 مرداد 1392 | در نخستين کنگرهء سکولار های ايران | همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو کلی مقالات | فهرست نويسندگان | آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت | جستجو | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
!با چتر نجات از بانکوک
يادداشت های اسکندر دلدم
پيش بينی يک مار گزيده!
از زمان روی کارآمدن حاجی جیمی کارتر تا امروز همهء روسای جمهور و دولت های آمریکا ضد ایرانی بوده و در جهت نابودی فرهنگ و تمدن و اقتصاد و استقلال و قدرت منطقه ای ایران کوشیده اند، اما مخالفتی با حکومت اسلامی نداشته و حتی به کمک حکومت اسلامی شتافته اند!
حکومت اسلامی پس از تحمل 8 سال جنگ ویرانگر با برادران عزیز عراقی که منجر به نابودی زیرساخت های ایران و نابودی شهرها و قرا و قصبات و شهادت صدها هزار ایرانی شد، نتوانست حکومت بعث عفلقی عراق را سرنگون و صدام حسین (عنصر ضد آمریکایی وابسته به شوروی سابق) را سرنگون کند! (با آنکه مسئولان حکومت اسلامی قول داده بودند و تعهد کرده بودند که پایان جنگ ممکن نیست الا به رفتن صدام !) اما ارتش آمریکا آمد و کار ناتمام حکومت اسلامی را تمام کرد و صدام را از سر راه حکومت اسلامی برداشت و عراق را تحویل حکومت اسلامی داد.
در افغانستان هم وقتی کار بیخ پیدا کرد و طالبان و القاعده به تحریک عربستان کشور را تسخیر و حکومت افغانستان را در دست گرفتند، آمریکا به افغانستان حمله ور شد و طالبان را برکنار کرد!
در کل، از خاطرات سولیوان (آ خرین سفیر آمریکا در ايران) و خاطرات جیمی کارتر و اظهارات دیپلمات های غربی و حتی خاطرات مهدی بازرگان و رهبران انقلاب سال 57 بر می آید که افرادی مثل سولیوان و ژنرال هایزر و برژینسکی و سایر مراکز قدرت در آمریکا به شاه فشار می آوردند که ایران را تحویل حکومتگران جدید بدهد و سریعا از کشور خارج شود.
اما اکنون، یک عده آدمی که اسم خودشان را تحلیلگر سیاسی و کارشناس مسائل کشور گذاشته اند، با یادآوری سخنان ضد ایرانی دونالد ترامپ و انتخاب دو سه نفر از سیاسیون و نظامی های آمریکایی که به ضد ایرانی بودن شهرت دارند، به عنوان وزیر دفاع و وزیر خارجه و مشاور دولت آینده آمریکا نتیجه گیری کرده اند که آینده و استمرار حکومت اسلامی با چالش جدیدی روبرو شده است. اپوزیسیون خارج کشور هم نخورده مشغول شکر کردن شده و ضمن اظهار شادمانی از روی کارآمدن دونالد ترامپ، چمدان ها را بسته و بلیط برگشت به ایران را رزرو کرده اند. اما باید گفت هم تحلیلگران سیاسی داخل کشور و هم اوپوزیسیون خارج نشین کاملاً در اشتباه هستند و به کلام ترامپ و معنای سخنان وی توجه نکرده اند!
ما که از ريسمان سياه و سفيد هم می ترسيم به اين خوش بينان خاطر نشان می کنيم که حاج آقا دونالد ترامپ هم اظهارات ضد ایرانی کرده است و آشکارا نشان می دهد که یک فرد ضد ایرانی است، اما هرگز سخنانی علیه حکومت اسلامی به زبان نیاورده و اظهار ضدیت با حکومت اسلامی نداشته است؛ بر عکس همواره گفته است که ما باید با حکومت اسلامی و روسیه برای مبارزه با داعش و پایان دادن به جنگ در عراق و سوریه و یمن همکاری کنیم. مقامات جدیدی هم که برای وزارت خارجه و وزارت دفاع و مشاورت کابینه جدید آمریکا در نظر گرفته شده اند کلهم اجمعین ضد ایرانی هستند و نه مخالف حکومت اسلامی.
او در آخرین اظهار نظرش هم آب پاکی را روی دست همه ریخته و گفته است: "دولت من دخالت در دیگر کشورها برای تغییر رژیم را متوقف، و بودجهء اختصاص داده شده برای دخالت در کشورهای جهان سوم را قطع می کند!"
از ما گفتن بود.
قبل از اينکه «ترامپ» پاره کند!
اول، محض تفريح هم شده، با کليک کردن روی عکس، اين ويدئو را تماشا کنيد:
متاسفانه در شرایطی که دونالد ترامپ تهدید به پاره پوره کردن می کند و امت همیشه در صحنه با 45 هزار تومان صدقه دولتی روزگار بدتر از مرگ را می گذرانند و وعده های کربلایی حسن تو زرد از آب در آمده است، کارگزاران حکومت اسلامی بجای رفاقت و شراکت در امور و کش ندادن رسوایی ها که منجر به سوء استفاده استکبار جهانی و صهیونیزم بین المللی و هفتاد - هشتاد میلیون مخالف داخلی می شود، هر روز بیش از روز قبل پتهء یکدیگر را روی آب می ریزند و برای رادیو تلویزیون های خارجی خوراک تبلیغاتی درست می کنند.
موضوع فیلم جنجالی مذاکرات فاصل لاریجانی مؤمن و مقدس با قاضی عادل مرتصوی کهریزکی تقریباً از یادها رفته بود و مردم سرگرم بدبختی خود بودند که مجددا این واقعهء حیرت آور رسانه ای شده است.
جناح طرفدار دولت و سبز قباها و محصورین و هاشمی، در رقابت جناحی با اصولی ها و دلواپسان و بنیادگراها و حجتیه ای ها و غیره و ذالک، از این جناح گروکشی می کند و آن جناح از این جناح!
در واقع آتش فتنه را احمدی نژاد از همان قبل از انتخاب شدن با «بگم بگم» روشن کرد و هاشمی رفسنجانی (معروف به راکفلر و کیسینجر حکومت اسلامی!) و بر و بچ او، به اتفاق برو بچ حاج ناطق نوری، را زیر سئوالات زنندهء اقتصادی - غارتگری برد! به قول شاعر: "پلنگ بیشهء مازندران را / نگیرد جز سگ مازندرانی! "
یکی این گفت و یکی آن گفت و در نتیجه از افشای دزدی های چند صد میلیون تومانی شروع شد و به افشای دزدی های چند صد هزار میلیارد تومانی و چهار میلیارد یورویی رسید! و عاقبت کار هم بجایی رسید که محمود احمدی نزاد با دم شیر بازی کرد و با نمایش یک فیلم سوپر در صحن علنی مجلس یکی از اخوان لاریجانی را به باج خواهی متهم نمود.
نمایش این فیلم، که توسط کارگردان نامی فیلم زندان کهریزک تهیه شده بود، باعث دستگیری معاونین احمدی نژاد و خود قاضی مرتضوی (متخصص کهریزک درمانی!) و زندان رفتن پسر کوچیکهء هاشمی گردید و جنگ مغلوبه شد.
و این نمونهء آخری از همه زشت تر است. مردم ماجرای فیلم افشاگرانه را فراموش کرده بودند اما مجددا با انگشت گذاشتن روی مذاکرات محرمانه فاضل لاریجانی و سعید مرتضوی سوژهء جدیدی به دست استکبار و صهیونیزم داخلی و خارجی و تلویزیون من و تو افتاده و کربلائی فاضل را بهانه کرده و دو برادر مقدس حکومت اسلامی (اخوان لاری جانی - رؤسای قوای مقننه و قضائیه) را مورد حمله قرار می دهند. حال آنکه از قدیم و ندیم گفته اند «پول چرک کف دست است و مهم نیست» و مهم آبروی رؤسای قوای حکومت عدالت گستر اسلامی است که باید محفوظ بماند.
همچنین موصوع زمین خواری برادر دیگر سران دو قوه (ممد جوات) و بالا کشیدن هزاران هکتار اراضی دشت ورامین و اراضی موات و دولتی مطرح گردیده، که آن هم موصوع بر اهمیتی است و در مملکتی که سهم ما در دریای مازندران را نذر کشورهای همسایه می کنند و خاک کشور را به قطر و امارات صادر می کنند، چه اشکالی دارد یک هموطن مؤمن هم چند هزار هکتار زمین را به نام خود سند بزند؟!
الان مدتی است که در حوزهء فعاليت «جناحين» (دو بال سابق پرندهء حکومت اسلامی) آن جناح دست این جناح را رو می کند و این جناح دست آن جناح را، و مردمی که با چهل و پنج هزار تومان صدقه دولتی زندگی بدتر از مرگ را می گذرانند از این اختلاس ها و باجگیری ها و دزدی های چند هزار میلیاردی انگشت بیست و یکم خود را از حیرت به دندان گرفته اند! همچنين به نظر می رسد که این اتفاقات با روی کار آمدن حاج آقا دونالد ترامپ هم بی ارتباط نیست و به نظر می رسد که خود آقایان، قبل از هرگونه اقدام ترامپ برای پاره کردن، اقدام به پاره کردن یکدیگر کرده اند!
به «جناحين» بايد خاطر نشان کرد که بابا جان! از سال 57 یک سفره ای پهن شده، بنشینید با هم برادرانه و دوستانه بخورید، خوبیت ندارد سر استخوان های باقی مانده به روی هم چنگال می کشید! والله و بالله زشت است، استکبار و صهیونیزم می بیند و باعث سوء استفاده رسانه های استکباری و بی آبرویی بیشتر مسئولان مومن و خداترس حکومت اسلامی می گردد. سفره ای پهن شده، همه با هم بخورید و گوزتان را هم به طرف امت همیشه زیر خط فقر بدهید! جملهء تاریخی و ارشادی که بنیانگذار نطام مقدس همیشه می گفت یادتان نرود: "شما همان هایی بودید که تاکسی ها سوارتان نمی کردند و یک پاسبان بر شما حکومت می کرد!"
پشگل: واحد جدید پول حکومت اسلامی
هیئت دولت حاجی کربلایی مشهدی حسن روحانی که قلب راکتور آب سنگین اراک را با سیمان و بتن پر کرده و سایت زیر زمینی فردو را به قهوه خانه سنتی تبدیل و نگرانی استکبار و صهیونیزم بین الملل را از برنامهء هسته ای ایران راحت ساخته و با این کار خود مردم ایران را، برای رفع بیکاری، سر کار گذاشته و مشکلات اقتصادی و اجتماعی و آموزشی و بهداشتی و محیط زیستی و معیشتی و امنیتی و... صدها مشکل و بدبختی دیگر گریبانگیر مردم را حل و فصل کرده و هیچ کاری برای انجام دادن ندارد؛ از زور بیکاری سراغ تغییر نام واحد پول ملی رفته و تصویب کرده است تا نام واحد پول ملی از "ریال" به "تومان" تغییر یابد.
البته نباید تصور کنید که اعضای کابینه همینطور از روی شکم تصمیم به این کار بزرگ گرفته اند و مثل کارهای دیگرشان تخمی تخمی بوده است، خیر، اصلاً اینطور نیست و این تصمیم گیری تاریخی در جهت ایجاد هماهنگی میان کلیهء مشخصات و مختصات حکومت اسلامی می باشد!
"تومان" یک واژهء ترکی است که از زمان قاجارها به ایران رایج گردید. سپس، با آمدن رضاشاه پهلوی تلاش زیادی برای زدودن عبارات غير فارسی از محاورات روزمره مردم صورت گرفت، که یکی هم حذف واژهء "تومان" و جایگزینی آن با "ریال" بود... اکنون که به یمن تلاش و کوشش شبانه روزی مدیران و مسئولان حکومت اسلامی کشور به شرایط زمان قاجاریه بازگشته ايم (و از قضا در سیاست خارجی هم مثل دوران قاجاریه، روس و انگلیس دایر مدار امور شده اند!) هیئت دولت تصمیم به احیای واژهء تومان و جایگزینی آن با ریال گرفته است تا همه چیزمان با هم جور باشد!
دولتی ها اعلام کرده اند که تغییر نام واحد پول ملی و برداشتن صفر آن به خاطر هماهنگی بین ارزش پول و نام آن است و این عمل محیرالعقول را برای حفظ ارزش پول ملی انجام می دهند!
به نظر ما که ضریب هوشی و عقلی کمتر از گنجشگ داریم ولی همین مقداری که داریم از مجموع عقل و هوش کل اعضای دولت حکومت اسلامی بیشتر است، اگر واقعاً هدف از تغییر نام واحد پول ملی نشان دادن ارزش واقعی پول ملی است باید نام آن را «پشگل» بگذارند (اگر چه ارزش یک کیلو پشگل در حال حاضر از یک کیلو اسکناس رایج کشور بیشتر می باشد!) و اسکناس های صد پشگلی و پانصد پشگلی و هزار پشگلی و چک پول های پنجاه هزار پشگلی چاپ و دست مردم بدهند. چرا که، در واقع، "پشگل" با مسما ترین نام برای نشان دادن ارزش پول حکومت اسلامی می باشد!
اهمیت زن صیغه ای در اقتصاد خانواده!
در طول تاریخ تصور می شد زن صیغه ای (يا «خرید خدمتی»!) برای لهو و لعب و فرو نشاندن آتش شهوت مؤمنین در ایامی که همسر اول در عادت ماهانه است می باشد و یا گرفتن زنان صیغه ای (قرارداد موقت!) برای انجام سکس دسته جمعی است. اما اکنون، با اظهارات یک نمایندهء مجلس شلم شوربای اسلامی، معلوم شده است که "صیغه" در شرایط تحریم و مشکلات اقتصادی نقش مهمی در اقتصاد خانواده داشته، و مدیر با ایمان و متقی و خداترس و مکتبی صندوق ذخیرهء فرهنگیان، علاوه بر بهره برداری جنسی و حال و حول با ضعیفه صیغه ای(!)، هاپولی کردن صدها میلیارد تومان پس انداز معلمان بخت برگشته را هم از طریق همین زن دوم مدیریت می کرده است!
سرمایههای صندوق ذخیرهء فرهنگیان با کسر پنج درصد از حقوق فرهنگیان و واریز پنج درصد سهم دولت کسب میشده است. اما اين صندوق توسط عدهای خاص، سرنگون و با بیرحمی تمام غارت شده و بر پایهء بررسیها، بانک سرمایه که یکی از زیرمجموعههای این صندوق به شمار میرود، هشت هزار و هشتصد میلیارد تومان را حیف و میل کرده است...
بدين ترتيب، با گذشت بیش از دو دهه از تشکیل صندوق ذخیرهء فرهنگیان، نه تنها سودی عاید سرمایه گذاران اصلی آن نشده، بلکه بخش قابل توجهی از سرمایه های معلمان نیز توسط باندهای فامیلی به تاراج رفته است.
حاجی کربلایی مشهدی امیر خجسته، نمایندهء مجلس حکومت اسلامی درباره این غارتگری صیغه ای گفته است:
«همهء مبلغ هشت هزار و هشتصد میلیارد تومان به صورت وامهای معوق و وامهای سوخته بوده که با تضامین بسیار ضعیف مانند چک و سفته به افراد واگذار شده است. البته باید گفت، افراد کلیدی که این کار را انجام دادهاند، حدود سی نفرند که از این میزان، ده نفر اشخاص اثرگذار بودهاند که هر یک بین پانصد تا هزار و دويست میلیارد تومان از صندوق ذخیره وام دریافت کردهاند. این افراد شرکت های صوری تشکیل داده و نفراتی را معرفی کردهاند و این شرکتها نیز با صندوق ذخیره فرهنگیان قرارداد بسته و به بهانه تولید، وام گرفتهاند. مبلغ دریافتی نیز بعد از ردیابی مشخص شده که پول به حساب این افراد کلیدی بازگشت داده و اغلب در ساختوساز و دلالی سرمایهگذاری شده است.
«همهء مبلغ هشت هزار و هشتصد میلیارد تومان به صورت وامهای معوق و وامهای سوخته بوده که با تضامین بسیار ضعیف مانند چک و سفته به افراد واگذار شده است. البته باید گفت، افراد کلیدی که این کار را انجام دادهاند، حدود سی نفرند که از این میزان، ده نفر اشخاص اثرگذار بودهاند که هر یک بین پانصد تا هزار و دويست میلیارد تومان از صندوق ذخیره وام دریافت کردهاند. این افراد شرکت های صوری تشکیل داده و نفراتی را معرفی کردهاند و این شرکتها نیز با صندوق ذخیره فرهنگیان قرارداد بسته و به بهانه تولید، وام گرفتهاند. مبلغ دریافتی نیز بعد از ردیابی مشخص شده که پول به حساب این افراد کلیدی بازگشت داده و اغلب در ساختوساز و دلالی سرمایهگذاری شده است. این افراد به این امید که پول را پس ندهند، وام گرفتهاند، چون تضامینی که دادهاند، قابلیت پیگیری چندانی ندارد، اما در ردیابیهای صورت گرفته افرادی که در بردن سرمایههای فرهنگیان نقش آفرینی کردهاند، مشخص و به همهء آنها اولتیماتوم داده شده است تا پول را بازگردانند، در غیر این صورت افراد به مردم معرفی خواهند شد. در مدت بسیار کوتاهی چیزی از صندوق ذخیره فرهنگیان باقی نمانده و این صندوق نابود شده است. متاسفانه این صندوق خانوادگی، گاهی توسط همسر دوم برخی از افراد دخیل مدیریت شده و شبکهای در سیستم نفوذ کردهاند. آنان با تشکیل یک شبکهء وسیع خانوادگی، مانع درز اطلاعات به بیرون شده بودند، ولی پس از اعتراض فرهنگیان و با بررسیهای انجام شده، این شبکهها شناسایی و کشف شدند. آیت الله غلامحسین محسنی اژهای، سخنگو و معاون اول قوه قضائیه، پیش از این در توضیح آنچه در صندوق ذخیره فرهنگیان رخ داده ازجمله به موضوع فساد در میان کارشناسان اشاره کرده و گفته بود: "دولت و مجلس یکی از بزرگترین مشکلات در این مسائل را کارشناسان میدانند. برای کارشناسان این صندوق نیز پرونده تشکیل شده است؛ برای مثال در سال نود و چهار یک کارشناس ملکی را چهل و يک میلیارد تومان کارشناسی کرده و با فاصله چند روز این ملک به دويست و بيست و هفت میلیارد کارشناسی شده است. ظرف چند روز هیچ اتفاقی نیفتاده، ارزش افزودهای نبوده و بازار تغییری نداشته است. در نتیجه این شخص در حال حاضر بازداشت است و افراد دیگر که مورد اتهام هستند نیز تحت تعقیب هستند". پیش از این، اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس حکومت، در دستوری برای پیگیری موضوع فساد در صندوق اعلام کرده بود: "لازم است این موضوع با حساسیت و جدیت بررسی شود تا در صورت محرز شدن تخلف با عوامل آن برخورد قانونی شود، چرا که این انتظار منطقی مردم و بهویژه فرهنگیان عزیز از دولت و نظام است که با جدیت به این موضوع رسیدگی کنند"».
باری، اگرچه در این فساد مالی تاسف بار صدها میلیارد تومان پس انداز فرهنگیان بینوا غارت شده است، اما این واقعه مولمه چند حسن هم داشته است که مسیر تمدن بشری را تغییر خواهد داد!
- اول اینکه معلوم شد "صیغه" فقط برای خاموش کردن آتش شهوت مومنین نیست و می توان از زن صیغه ای برای تولید ثروت و ارتقای سطح دارایی های خانوادگی هم استفاده کرد!
- سوم اینکه در این شرایط رکود بازار صیغه گرم خواهد شد و سایر مدیران و مسئولانی هم که تاکنون شخصاً مال من و شما و مال مردم و مال صغیر و کبیر را به تنهایی می خوردند یکی دو همکار صیغه ای خواهند گرفت و با آوردن زنان دوم و سوم و چهارم و متعه ها و صیغه های خود به صحنه، آن ها را هم تشویق به همين کار خواهند کرد!
راه حل مِریِ سفارتی:
مردم
تهران از خانه های خود خارج نشوند!
آمار دولتی حاکی از آن است که از ابتدای آبان ماه تاکنون
چهارصد و دوازده نفر به دلیل آلودگی هوای تهران جان خود را از دست داده
اند.
بعضی آمارها
هم
حکایت از مرگ قریب به
چهل
هزار نفر در سال به دلیل آلودگی هوا دارند و اخیرا هم اعلام شد مردم تهران مبتلا به
بیماری شش سیاه،
که بیماری مخصوص کارگران معادن ذغال سنگ است،
شده اند، در حالی که در شهر و استان تهران هیچ معدن ذغال سنگی وجود ندارد!
در اين ميان معصومه فاقد ابتکار، از اشغال کنندگان سفارت آمریکا در تهران - معروف به خواهر مری! و مسؤول رسیدگی به آلودگی هوای تهران، گفته است: «حل معضل آلودگی راه حل فوری ندارد و کسانی که دچار مشکل حاد در این زمینه هستند یا باید از خانههای خود خارج نشوند یا تهران را ترک کنند!»
معصومه دو سال
پيش
هم
با اعلام اینکه روزانه تنها در تهران
دوازده میلیون نفر و هر فرد به
طور متوسط
شامنزده
کیلوگرم هوا تنفس میکند،
و با استناد به بیانیهء سازمان بهداشت جهانی مبتنی بر تأثیر هوای
تنفسی در ایجاد بسیاری از بیماریهای لاعلاج که منجر به از بین رفتن سلامتی افراد،
افزایش مرگ
و
میرهای ناشی از آلودگی هوا، همچنین هزینههای
وارده بر زندگی افراد و کل جامعه و دولت میشود، اظهار داشته
بوذ:
«بنزین
آلوده یکی از مهمترین عوامل افزایش آلودگی هواست».
معاون رئیسجمهور با ابراز تأسف از پنهان
کاری
های صورت گرفته در آگاهی بخشی به مردم در
ارتباط با اثرات بنزین آلوده بر سلامتی آنها، تأکید کرده
بود که:
«رویکرد
دولت یازدهم شفاف
سازی در مورد موضوع و حل بحران آلودگی هوا از طریق برنامه مدون عملیاتی و حذف بنزین
آلوده پتروشیمی است».
رئیسهء سازمان حفاظت محیط زیست ضمن اشاره به چالشهای دولت در زمینههای مختلف، یادآور شده بود که: «دولت به دلیل اهمیت حفظ سلامت مردم، توزیع بنزین استاندارد در شهرهای کشور را آغاز کرده است و از همین رو در حال حاضر در سه شهر تهران، کرج و اراک بنزین استاندارد توزیع میشود».
البته بعد از این اظهارات بهظاهر درست، بنزین داخلی حذف و بنزین خارجی وارد شد و تهران همان تهران سابق باقی ماند و فقط پول این مملکت بابت بنزین خارجی تلف شد.
اکنون خبر سفر معصومه به مراکش، در اوج بحران آلودگی کلان شهرها خبری در رسانهها منتشر شده و گفته می شود که شاید خانم ابتکار از آلودگی هوای تهران فرار کردهاند، یا به این نتیجه رسیدهاند که مشکل آلودگی هوای تهران راهحل عاجل ندارد و میتواند از طریق دورکاری و اینستاگرام درمانی، با مردم تهران و دیگر کلان شهرها ارتباط برقرار کند و بگوید که آلودگی هوا به دلیل پدیدهء «وارونگی دما!» است نه چیز دیگری. پس مردم تهران نگران نباشند و در خانههای خود بمانند یا اگر در خانه آرام و قرار ندارند، از تهران خارج شوند؛ همانطور که خانم ابتکار هم از ایران خارج شده است.