تأسيس: 14 مرداد 1392     |    در نخستين کنگرهء سکولار های ايران     |      همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

 خانه   |   آرشيو کلی مقالات   |   فهرست نويسندگان  |   آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    جستجو  |    گنجينهء سکولاريسم نو

29 دی ماه 1395 ـ  18 ژانويه 2017

با چتر نجات از بانکوک

يادداشت های اسکندر دلدم

همه گیر شدن پدیدهء گورخوابی

بعد از سیاه نمایی روزنامهء دولتی شهروند (ارگان تبلیغاتی هلال احمر حکومت اسلامی) در مورد گورخواب شدن گروهی از مردم و سکونت مستضعفان در قبرستان ها، و جنجالی که مسئله گورخوابی در داخل و خارج کشور برپا کرد هیچ کس تصور نمی کرد یکی از والامقام ترین مقامات جمهوری اسلامی هم گورخواب شود و در قبرستان آرام گیرد!

در این عکس اقوام و نزدیکان رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در حال ریختن خاک به داخل گوری که درون ضریح بنیانگذار جمهوری اسلامی کنده و آماده شده بود دیده می شوند. شاعر بی خود نگفته که:

یک دو روزی بیش و کم شد، ورنه از جور سپهر

بر سکندر هم گذشت آن سان که بر دارا گذشت!

 

بیچاره امیرکبیر

امیر کبیر صدر اعظم و شوهرخواهر ناصرالدین شاه قاجار از معدود مدیران و سیاستمداران تاریخ ایران است که نامش به نیکی برده شده است. در دوران ملوک الطوایفی و در دورانی که شاه خونریز و دیکتاتور جنایتکار قاجار خود را سایهء خدا بر روی زمین می نامید و شپش از سر و کول مردم ایران بالا می رفت و ایرانیان از زندگی انسانی برخوردار نبودند، او کوشید دست بیگانگان را از ایران کوتاه کند و، با انجام اصلاحاتی در حکومت دیکتاتوری، آموزش و بهداشت و رفاه نسبی را به ایرانیان عرضه نماید. اقدامات امیر در خلع ید از استعمارگران خارجی و استثمارگران داخلی به مذاق صاحبان زر و زور و تزویر خوش نیامد و شاهرگ اش را در حمام فین کاشان بریدند! داستان زندگی و کاریر سیاسی امیرکبیر را اکثر ایرانیان می دانند و اقدامات بزرگ او را در دوران کوتاه صدارتش می ستایند...

با توجه به اینکه امثال امیرکبیر در تاریخ چند هزار سالهء ایران کم دیده شده و تعداد افراد سالم و وطنخواه و صحیح العمل و پاک نژادی که در این مملکت در رأس امور بوده اند انگشت شمار است، امیر کبیر مورد توجه مردم و مورد احترام آنها می باشد و هر سیاستمدار و دولتمردی که ادعای وطنخواهی و پاکی و درستی و نگرفتن حقوق نجومی و خدمتگزاری دارد خود را امیرکبیر حی و حاضر و معاصر می نامد!

تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، اطرافیان امیر عباس هویدا سعی زیادی کردند تا وی را که دارای رکورد نخست وزیری در تاریخ ایران بود به عنوان امیر کبیر ثانی جا بیندازند و اشعار و مطالبی هم در تشبیه این دو صدراعظم در نشریات آن زمان چاپ می شد!

بود به دفتر تاریخ نام از دو امیر

یکی امیر هویدا یکی امیرکبیر!..

پس از تأسیس حکومت اسلامی هم عده ای کوشیدند برای امیرکبیر مشابه سازی کنند که اول حجت الاسلام رفسنجانی را امیر کبیر معاصر اعلام کردند و بعد حاج محمود دکتر احمدی نژاد کوشید با ایستادن زیر عکس و پوستر امیرکبیر این ذهنیت را در افکار امت یارانه بگیر جا بیندازد که او امیرکبیر معاصر است (!) و اسفناک تر اینکه بعد از مذاکرات طولانی مدت خلع السلاح هسته ای ایران و دفن کردن نیروگاه اراک زیر بتن و جمع کردن سانترفیوژها، که به یمن هوش و ذکاوت حاج ممدجوات و همکارانش صورت گرفت، چند روزنامهء کم تیراژ ممد جوات را در هیبت مرحوم امیرکبیر بسته بندی کردند تا به مردم حقنه کنند!

اين روزها هم که نوبت به مرحوم رفسنجانی مغروق رسيده است.

بیچاره مرحوم امیرکبیر اگر می دانست پس از شهادت ناجوانمردانه اش به جرم وطنخواهی چه کسانی خود را به شهرت او منصوب می کنند شاید همان زمان پست و مقام صدراعظمی را قبول نمی کرد!

 

چرا دولت روحانی بال درآورده است

دولت حاج حسن دکتر روحانی با کوتاه آمدن در برابر خواست های آمریکا و متحدان اش، برنامهء غنی سازی و سایت های هسته ای و نیروگاه آب سنگین اراک را، که با هزینهء چند صد میلیاردی و زحمات شبانه روزی دانشمندان ایرانی برپا شده بود، جمع کرد و اورانیوم های غنی شده را همانطور که آمریکا و اروپا خواسته بودند به خارج فرستاد تا تحریم های اقتصادی و تحریم های بانکی و پولی برداشته شده و مردم نفس راحتی بکشند!

قبل از اين «وا دادن» و «حال اساسی دادن» به غربی ها تبلیع می کردند که به محض تسلیم در برابر غرب زندگی در جمهوری اسلامی گلستان شده و سرمایه گذاران خارجی به ایران هجوم خواهند آورد، بیکاران همه سرکار خواهند رفت، بهای دلار مثل قبل از انقلاب شش تومان و هشت ریال خواهد شد، هر کارگر و کارمند با چند ماه پس انداز یک خانه و آپارتمان خواهد خرید و احترام به پاسپورت ایرانی بازگشته و کشورهای اروپایی و آمریکا نه تنها از ایرانیان ویزا نخواهند خواست بلکه هزینهء مسافرت آنها را هم خوذشان تقبل خواهند نمود!

حتی گفته شد مشکل خشکسالی و کاهش باران و نابودی جنگل ها، فساد مالی و اداری، آلودگی هوا و خاک، رشد روز افزون اعتیاد و فحشا و زنان خیابانی و کارتن خوابی و گورخوابی و گور به گور شدن مردم هم با جمع آوری سانترفیوژها و بستن راکتور هسته ای اراک حل و فصل خواهد شد!

یکی از مژدگانی های مهم دولت حاجی حسن دکتر روحانی این بود که اگر حرف و نصایح غربی ها را گوش کرده و بساط هسته ای را به زباله دان تاریخ بیندازیم آمریکا و اروپا مدرن ترین و به روز ترین هواپیماهای بوئینگ و ایر باس را به جمهوری اسلامی تحویل داده و ناوگان هوایی ایران را نوسازی می کنند.

پس از امضای موافقتنامه معروف به «برجام» و بستن در سایت زیرزمینی فردو و دفن کردن نیروگاه اراک زیر بتن و سیمان و فرستادن سانترفیوژها به انبار آهن قراضه، نخستین دستاوردهای برجام معلوم شد که همانا مسافرت حاجی حسن روحانی به فرانسه و ایتالیا و بازدید از آمفی تئاتر روم باستان و گرفتن عکس های یادگاری در اماکن توریستی ایتالیا بود!

حالیه اگرچه آمریکا، همانطور که عقلای قوم پیش بینی کرده بودند، عهد شکنی کرده و برجام را بر باد داده و تحریم های جدیدی وضع کرده و قیمت دلار هم گران تر از قبل از برجام شده، بیکاری هم زیادتر شده، تورم هم بالاتر رفته و پدیده جدید گورخوابی هم به مصیبت های قبلی اصافه شده است، اما به میمنت و مبارکی یک دستگاه هواپیمای میان برد ایرباس اجاره ای در میان استقبال رسمی وزرای هیئت دولت و با نواختن سرود ملی و با پایکوبی و دودکردن اسپند وارد فرودگاه مهرآباد گردیده است!

ایرباس یک کمپانی صنعتی فروشندهء هواپیما است که سهام آن متعلق به فرانسه، آلمان، انگلستان، هلند و امریکا است که هر قطعه آن در یک کشور ساخته می شود و برای اتباع این کشورها کار و شعل ایجاد می کند. این کارخانه در رقابت با بوئینگ و هواپیما سازان عمدهء روسیه و برزیل و کانادا دنبال بازار مصرف و مشتری بیشتر و کسب سود و تضمین ادامه تولید خود است.

هر کودک دبستانی می داند که مدیران ایرباس باید برای خریدار ایرانی فرش قرمز بیندازند و با تملق گویی و پاچه خواری و دادن امتیاز و تخفیف به ایران هواپیما بفروشند؛ همان کاری که با دیگر مشتریان می کنند نه اینکه مسیولان دولت یک کشور عمده خاورمیانه و غرب آسیا از ورود یک هواپیمای متوسط بدنه ایرباس بال دربیاورند و با مراسم رسمی و نواختن سرود ملی و پایکوبی، از ورود یک فروند هواپیما استقبال کنند!

همین هفته گدشته یک کمپانی هوانوردی متوسط هندی ده فروند ایرباس مدرن را بدون این بچه بازی ها و رقص و پایکوبی ها تحویل گرفت و در خطوط هوایی هند به کار انداخت.

البته شاید ذوق زدگی و بال درآوردن وزرا و هییت دولت و استقبال رسمی از یک فروند هواپیمای اجاره ای دست دوم (قبلاً به اسپانیا فروخته شده بود) این باشد که این هواپیما گران ترین هواپیمای مسافربری تاریخ است و صدها میلیارد دلار برای جمهوری اسلامی آب خورده است! به این معنی که برنامهء بیست و چند ساله هسته ای کشور را که با موفقیت در حال رسیدن به فینال بود را جمع کرده اند تا یک فروند هواپیمای اجاره ای برای پرواز در خطوط داخلی تحویل بگیرند!

همهء اینها که گفتیم دلیل نمی شود که نیمهء پر لیوان را ندیده و موفقیت «برجام» و سود و فواید آن را نادیده بگیریم،

برجام فواید زیادی هم، البته برای فرانسه، داشته که از جمله دادن هفده - هیجده میلیارد دلار به این کشور جهت خرید هواپیما و ایجاد دویست هزار فرصت شغلی در فرانسه است!

دولت اعتدال در استقبال از يك هواپيماي اجاره‌اي بال پرواز در آورد و به هوا رفت تا آبروي سياسي و فرهنگي يك ملت عزت مند و با سابقهء تمدني، در مسلخ يك پرواز تبليغاتي – سياسي فنا شود.

شايد كساني – يا حتي بسياري – پيدا شوند كه دلايل علمي و اقتصادي براي اولويت خريد هواپيما داشته باشند؛ اين پذيرفتني است اما چنين پايكوبي و دست افشاني و سردادن سرود ملي! و حضور وكلا و وزرا و شخصيت‌ها را چگونه و با چه توجيهي مي‌توان پذيرفت؟! دولت اعتدال اين روزها با چالش «مشروعيت برجام» و «خورشيد تابان» بودن و «فتح‌الفتوح» شدن آن رو به ‌روست و فرود هواپيماي ايرباس اجاره‌اي در مهرآباد را بايد با بوق و كرنا خرج اين مشروعيت مي‌كرد اما فكري براي آبروي ملت ايران نكرد.

در ميان دولتي‌ها شايد برخي معتقدند بايد «مانور»ي از خريد هواپيما داده شود تا هم «ترامپ» ببيند كه برجام «اجراي دو طرفه» شده است و هم دنيا بپذيرد كه ما هم يك سوي «برد» برجام هستيم و هم مردم كه در چالش برجام هستند، دستاورد آن را ببينند، آن هم در زماني كه ترامپ ساز بازنگري در برجام را كوك كرده است و مردم نيز رونقي در فضاي كسب و كار نمي‌بينند؛ حقيقتي كه دولتي‌ها نيز به آن معترفند.

 

خطر کمبود حاشیه نشین

محسنی بندپی (رئیس سازمان بهزیستی) بچهء چالوس که یک دوره هم نمایندهء مجلس بود، در شهر مشهد گفته است که مملکت 13 میلیون حاشیه نشین دارد!

حاشیه نشین ها خانواده هایی هستند که به علت نابودی کشاورزی و دامداری و باغداری و بیکاری، روستای خود را به امان خدا رها کرده و برای کارگری در شهرها و گدایی سر چهار راه ها و اسپند دود کنی و پاک کردن شیشهء اتومبیل های پشت ترافیک از دهات خود مهاجرت کرده اند و چون با درآمد خود از مشاغل کاذب قادر به اجارهء مسکن حتی در نقاط پست و محلات دور افتاده و محروم از خدمات شهری نیستند، در بیابان ها و مناطق اطراف شهرها در آلونک ها و چادرهایی که سرهم بندی کرده اند اقامت دارند...

علاوه بر مهاجران روستایی، طبقات کم درآمد شهری نظیر کارگران (با حقوق 812 هزارتومانی) و کارمندان و مستمری بگیران و سایر مستضعفان زیر خط فقر هم که قادر به پرداخت و یعه و اجاره مسکن و خرید سرپناهی در شهرها نیستند به حاشیه نشینی روی آورده اند!

در اين حال رئیس سازمان بهزیستی از 13 میلیون حاشیه نشینی خبر می دهد که از کوچک ترین خدمات رفاهی برخوردار نیستند!

سایر مسئولان و مدیران دستگاه های دولتی هم هر روز آماری از تعداد زیاد کارتن خواب ها، گورخواب ها، زنان خیابانی، بیماران روانی، متکدیان، تلفات رانندگی، مبتلایان به ایدز و زگیل دهانه رحم و هپاتیت و متوفیات بر اثر آلودگی هوا و آب و غذا می دهند!

مسئولان قضایی از ورودی 15 میلیونی پرونده های قضایی می گویند و از تراکم زندانیان ابراز نگرانی می کنند!

آمار دزدان بیت المال و غارتگران سرمایه های ملی و زمینخواران و دریاخواران و جنگل خواران و کوه خواران هم رو به افزایش است!

بدينسان، بر اساس آمار رسمی دولتمردان حکومت اسلامی، سيزده میلیون نفر حاشیه نشین در اطراف شهرها ویلان هستند، پانزده میلیون دنبال پروندهء خود در محاکم قضایی سرگردان هستند، چهل پنجاه نفر ایدزی شناسایی شده اند، یک میلیون نفر معتاد به مواد مخدر شده اند، پنجاه هزار نفر در حوادث رانندگی جان می دهند، روزی چند هزار نفر بر اثر آلودگی هوا جان می بازند، ده میلیون نفر جوان دختر و پسر از ازدواج جا مانده و ازدواج نکرده به سن پیری و از کارافتادگی رسیده اند و خلاصه اینکه با احتساب جمعیت فعلی کشور در حال حاضر تعداد بدبخت بیچاره های مملکت از آمار هشتاد میلیونی جمعیت کشور بالا زده است و عنقریب است که برای ابتلا به بدبختی و بیچارگی جدید در سایر موارد آدم کم بیاوریم و باید هر چه سریع تر تولید مثل و زاد و ولد جهت افزایش بیکاران و حاشیه نشینان و گدایان سرچهارراه ها و گرسنگان و بزهکاران و... افزایش یابد تا از نظر بدبخت بیچاره به خارج وابسته نشده و مجبور به واردات بی خانمان و گدا و گرسنه از هند و پاکستان و بنگلادش و برمه و سایر کشورهای بدبخت پرور نشویم!

 

بر اساس یک تحقیق علمی فحاش ها صادق ترند

       ظاهراً منبعد باید به ملت ایران (امت همیشه فحاش!) به واسطهء هرزه دری و فحاشی و ناسزاگوئی مدال درجه اول «صداقت!» داد!

       به نوشتهء «دیلی میل»، یک تحقیق علمی باور عمومی را در خصوص افرادی که ناسزا می‌گویند به هم ریخته است و معلوم شده افرادی که ناسزا می‌گویند، صادق‌تر هستند! محققان دانشگاه‌های کمبریج، ماستریخت، و هنگ‌کنگ کشف کرده اند کسانی که بیشتر ناسزا می‌گویند بیشتر تمایل دارند که صادق باشند. نتایج این تحقیق نشان می دهد افرادی که بد دهنی می کنند و ناسزاگو و پرخاشگر هستند، فریبکار نبوده و میل به صداقت دارند و در بیان تمایلات و اندیشه ها و باورهای خود کاملاً صادق و رو راست هستند!

       راست اش، ما که خودمان صادق هستیم، تا بحال خیال می کردیم هموطنان عزیز که تا قیمت یک کالایی گران و یا یک محصولی کمیاب می شود هفت پشت مدیران و مسئولان مملکت را توی گور می لرزانند، و یا به محض بالا رفتن کرایه خانه و بالا و پایین شدن قیمت مسکن و عقب افتادن تاریخ پرداخت حقوق بازنشستگی اعضا و جوارح خود را حوالهء نوامیس مسئولان می کنند، هتاک، بد دهن، فحاش، پرده در، و لات و لوت هستند، در حالی که با انتشار نتیجهء تحقیقات دانشمندان معلوم می شود تمام جمعیت ایران از بزرگ و کوچک افرادی صادق و رو راست و لایق دریافت مدال درجه یک «صداقت» می باشند چرا که اهل دورویی و ریا و پرده پوشی و نفاق و ریاکاری نبوده و صادقانه مکنونات قلبی خود و آنچه را که در مورد مدیران رانتخوار و دزد و اختلاس چی و کرباس چی و عارتگر بیت المال فکر می کنند در کوچه و خیابان و در معابر عمومی به زبان می آورند.

بر عکس، افراد فریبکار و منافق که زبان به چاپلوسی و پاچه خواری می گشایند و دست اشخاص و عقب و جلوی آنها را می بوسند و مرتباً اظهار عبودیت و بندگی و کوچکی و حقارت می کنند افرادی فریبکار و حقه باز هستند که از صداقت و انسانیت و مروت و خصایل انسانی بویی نبرده و از حیوان کمتر ولی از نظر ثروت در ردیف ثروتمندان برجستهء جهان هستند و با آنکه تا قبل از انقلاب 57 همراه خانواده خود علف چری می کردند حالیه به اعتراف خودشان فقط نفری هزار میلیارد تومان پول در حساب بانکی خود دارند!

جالب اینکه به هفتاد - هشتاد میلیون مردم فحاش که صداقت دارند و بیست و چهار ساعته مشغول لرزاندن آبا و اجداد این دزدهای سرگردنه در گور هستند مدال «صداقت» نمی دهند و موقع تقسیم مدال هم حق مردم را خورده و مدال ها را به سینه دزدها و غارتگرها و چپاولگران بیت المال می زنند.

 

افزايش نگرانی دو مليتی ها

علاوه بر آلودگی آب و خاک و هوا و تولید موادغذایی از زباله و آبیاری سبزی و میوه با فآضلاب بیمارستانی و فروش کلیه و کبد برای تهیه ودیعه اجاره خانه و افزایش آمار معتادان و گورخواب ها و مبتلایان به ایدز و هزاران بدبختی دیگر... مورد جدیدی هم به محسنات زندگی امت همیشه گرفتار افزوده شد و آلت تناسلی شان هم زگیل زد!

* رییس اداره ایدز وزارت بهداشت می گوید: «طبق نظرات و گزارشاتی که توسط متخصصان پوست، زنان، یورولوژی و... به ما رسیده است، ابتلا به بیماری زگیل تناسلی رو به افزایش است. افسر کازرونی؛ رییس اداره ایدز وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در مورد شیوع و خطرات بیماری HPV گفت: HPV یا‌‌ همان ویروس زگیل تناسلی جزو بیماری‌ های آمیزشی محسوب می‌شود و از طریق رابطهء جنسی منتقل می‌شود. باید به این نکته اشاره کنیم که انتقال این بیماری تنها از طریق آمیزش جنسی نیست و از طریق پوست هم منتقل می‌شود. در بیماری‌هایی که از طریق روابط آمیزشی منتقل می‌شود؛ استفاده از کاندوم می‌تواند از انتقال بیماری پیشگیری کند، ولی وقتی زگیل در ناحیه تناسلی وجود داشته باشد از طریق تماس پوست با پوست هم می‌تواند منتقل شود». کازرونی با اشاره به تحقیقات متخصصان در زمینهء شیوع بیماری زگیل تناسلی، خاطر نشان کرد: «ما تاکنون تحقیقات جامعی در این خصوص انجام نداده‌ایم تا بتوانیم اعداد و ارقامی ارائه دهیم و این تحقیقات به صورت محدود انجام شده است، مانند تحقیق در زمینهء زنان آسیب ‌پذیر که تحقیقات نشان می‌دهد زگیل تناسلی جزو شایع‌ترین عفونت آمیزشی است که در زنان آسیب‌پذیر تشخیص داده شده است». رییس ادارهء ایدز وزارت بهداشت در مورد افرادی که به این بیماری مبتلا می‌شوند، گفت: «خطر ابتلا و شیوع این بیماری در بین افرادی که رفتارهای جنسی پرخطر و شریک جنسی متعدد دارند؛ بسیار بالا است. زگیل تناسلی مسائل و مشکلات روانی را در زمینهء آمیزش جنسی به وجود می‌آورد، زیرا درمان این بیماری بسیار سخت است و نیاز به دارویی دارد که پوست را ملتهب می‌کند و فرد برای درمان باید متحمل دشواری شود». کازرونی در پایان در مورد نکات پیشگیری از شیوع بیماری HPV گفت: «به طور کلی پیشگیری از بیماری‌های آمیزشی سه مشخصه دارد که به ترتیب خویشتن داری در ارتباط‌ ها، وفاداری نسبت به خانواده و استفاده از لوازم پیشگیرانه (کاندوم) است».

ما اين سخنان را به منرلهء هشداری به دو مليتی هائی که يک پاشان در تهران و پای ديگرشان در ساير نقاط دنياست و برای عيش و نوش عازم تهران می شوم می گيريم و خوشحاليم که دولت شيخ روحانی قصد دارد برای جلوگيری از شيوع ايدز به نقاط ديگر دنيا دو مليتی ها را يا در ايران نگه دارد و يا از ورودشان به ايران جلوگيری کند.