تأسيس: 14 مرداد 1392     |    در نخستين کنگرهء سکولار های ايران     |      همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

 خانه   |   آرشيو کلی مقالات   |   فهرست نويسندگان  |   آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    جستجو  |    گنجينهء سکولاريسم نو

29 دی ماه 1395 ـ  18 ژانويه 2017

!با چتر نجات از بانکوک

يادداشت های اسکندر دلدم

آيا مراسم اسکار لغو می شود؟

اعلام انصراف ترانه دوستعلی از سفر به آمریکا جهان را در بهت و حیرت فرو برد! در حالی که گفته می شود بیش از سه هزار آقازاده و گدازاده در امریکا اقامت دارند و اوج آرزوی بقیهء مردم هم پیروزی در لاتاری سالیانهء اهدای اجازه اقامت توسط وزارتخارجه آمریکا است، و عده ای از مؤمنین دوآتشه دین خود را برای گرفتن پناهندگی از آمریکا عوص می کنند، الحمدلله بالاخره یک مرد در مملکت پیدا شد و اعلام کرد به آمریکا نخواهد رفت!

پس از آنکه ترامپ رئیس جمهور جدید استکبار جهانی اعلام کرد که برای 90 روز آینده سفارتخانه های آمریکا در سراسر جهان برای اتباع ایرانی و افغانی و عراقی و سوری و سودانی ویزای ورود به آمریکا صادر نمی کنند، ترانه دوستعلی، هنرپیشه فیلم های فارسی، در یک اقدام سیاسی زیرکانه، روغن ریخته را نذر امامزاده کرد و چون می دانست با این دستورالعمل رئیس جمهور جدید امریکا نخواهد توانست ویزای آمریکا بگیرد، مشت محکمی به دهان استکبار جهانی زد و گفت در اعتراض به تصمیم دونالد ترامپ به آمریکا نخواهد رفت و در مراسم اهدای جوایز اسکار شرکت نخواهد کرد!

این اظهارات هنرپیشه فیلمفارسی موجی از سر در گمی میان بازیگران و کارگردانان و تهیه کنندگان برجستهء بین المللی و سینمای هالیوود و برگزار کنندگان مراسم اسکار بوجود آورده است!

بسیاری از تهیه کنندگان و کارگردانان برجستهء سینمای جهان از مدت ها قبل زنبیل گذاشته بودند تا در موقع ورود ترانه دوستعلی به آمریکا با وی وارد مذاکره شده و قرارداد همکاری ببندند و از وی برای بازی در فیلم های خود استفاده کنند؛ و حالا با این تصمیم هنرپیشه فیلم های فارسی نمی دانند چه خاکی روی سر خود بریزند!

از طرف دیگر برگزار کنندگان مراسم آسکار، با توجه به حضور ترانه دوستعلی و پیش بینی درو کردن جوایز اسکار توسط وی و فیلمی که او در آن بازی داشته است (فروشنده) تعداد زیادی مجسمه اسکار سفارش داده بودند که با این تصمیم ضد استکباری ترانه دوستعلی روی دست شان باد خواهد کرد و لاجرم باید به سمساری ها بفروشند!

حتی گفته می شود برگزار کنندگان مراسم اسکار پس از شنیدن خبر انصراف حاجیه خانم دوستعلی از مسافرت به آمریکا تصمیم به لغو مراسم امسال گرفته اند!

کارشناسان سینمای جهان، در توجیه این تصمیم گردانندگان جشنوارهء جهانی اسکار، می گویند تمام سینماگران برجستهء هالیوود و سینمای بین المللی به امید دیدن فیلمفارسی «فروشنده» و کسب تجربه و آموختن از نحوهء فیلم سازی و بازیگری کارگردان و هنرپیشه های این فیلم سینمای حکومت اسلامی شال و کلاه کرده بودند تا به آمریکا و مراسم اسکار بروند؛ و وقتی قرار باشد ترانه دوستعلی در مراسم اسکار حاضر نشود ترجیح می دهند مرگ موش خورده و به قبرستان بروند!

با اعلام تصمیم خانم ترانه دوستعلی عالم سینما در غم و اندوه و افسردگی فرو رفته و گفته می شود در صورتی که خانم دوستعلی تصمیم خود را عوض نکند مراسم اسکار برای همیشه تعطیل و محل برگزاری آن به بازار میوه و تره بار تبدیل خواهد شد!

در حال حاضر مقامات سیاسی در واشنگتن و مشاوران برجسته دونالد ترامپ سرگرم رایزنی با رئیس جمهور آمریکا هستند تا به خاطر خانم ترانه دوستعلی هم که شده در تصمیم خود برای ندادن ویزا به شهروندان افغانی و عراقی و ایرانی تجدید نظر نماید!

همچنین خبر می رسد ترانه دوستعلی در اعتراض به سیاست های دونالد ترامپ با لغو سفر خود به آمریکا به ساوجبلاغ و یا علیشاه عوض خواهد رفت و از سال آینده جشنواره اسکار بجای برگزاری در آمریکا در علی آباد کتول تحت عنوان جشنواره گوشتکوب برگزارخواهد شد!

 

آوار ساختمان پلاسکو روی آرزوهای بچهء مشهد!

ممد باقر قالیباف اصلاً بچه روستای قالیباف نیشابور است. از دوران کودکی و بچه بودن اش عکس و اطلاع دقیقی در دست مورخین نیست اما پدر بزرگوارش در شاندیز مغازهء بقالی داشت و به اصطلاح پیشه ور بود. ممد باقر در جوانی داوطلبانه و بسیجی وار به جبهه های حق علیه باطل شتافت و با لودر سنگر حفر می کرد و ا اين طريق موفق به فراگیری علوم نظامی شد و پس از بازگشت از جبهه به مسقط الرأس خود باز نگشت و در تهران فرمانده نیروی هوایی سپاه و بعدها فرمانده نیروی انتظامی و مؤسس بانک قوامین (بانک نیروی انتظامی) شد.

قالیباف پس از جست زدن محمود احمدی نژاد از پشت میز شهرداری تهران به پشت میز ریاست جمهوری(!) جای خالی حاج محمود دست پاک را پر کرد و در انتخابات ریاست جمهوری بعدی خود را قاطی کاندیداها کرد و با چاپ عکس های میلیونی و پوستر و لیبل و بَنر در تیراژهای نجومی از خود در لباس خلبانی و نظامی و غیر نظامی و به کارگیری ارتش تبلیغاتی روزنامه و نشریات مؤسسهء همشهری (زیر مجموعهء شهرداری تهران) تلاش کرد تا، مثل ژاک شیراک که از شهرداری پاریس به ریاست جمهوری فرانسه رسیده بود، او هم از ریاست بلدیه تهران به ریاست جمهوری ایران ارتقاء مقام یابد!

در دو دورهء گذشته سردار دکتر خلبان شهردار استاد دانشگاه حاج آقا قالیباف نتوانست به رؤیای خود دست به آب یابد، اما در این دوره برای انتخابات سال آینده خیلی زود دست به کار شده و همانطور که در جریان هدیه کردن دو هزار و دویست میلیارد تومان املاک شهرداری به این و آن دیده شد، رایزنی و تحبیب قلوب افراد و اشخاص و صاحبان قدرت را آغاز کرد تا راه خود را به طرف کاخ ریاست جمهوری بگشاید!

و کارها هم داشت به خوبی پیش می رفت که ناگهان ساختمان پلاسکو روی آرزوها و آمال و رویای ریاست جمهوری مشهدی قالیباف آوار شد!

اکنون مقامات قضائی و دولتی و افکار عمومی مردم و حتی مدیران شهری و کارشناسان و مطلعین زبده و اعضای شورای شهر و بنیاد مستضعفان و بیمه ها و نمایندگان شورای شهر و کسانی که با حمایت و ساپورت قالیباف به شورای شهر رفته اند و زمین و زمان شهرداری را مسئول این فاجعه می دانند و همگان خدا را شکر می کنند که حاجی قالیباف در دو دورهء انتخابات ریاست جمهوری گذشته رأی نیاورد و رئیس جمهور نشد؛ والا ممکن بود حالیه بجای ساختمان پلاسکو، کل مملکت روی سر مردم آوار شده باشد!

ختم کلام اینکه یک مثل معروفی داریم که می گوید: "خر عطسه کرد و کرایه باطل شد!"

البته بنده برای رعایت ادب در این ضرب المثل دستکاری کوچکی کردم ولی منظور این است که مشهدی قالیباف باید منبعد فکر ریاست جمهوری را از مخیله خود جارو برقی کند!

جا دارد آقای قالیباف برای تسلای دل خانواده های عزادار و مال باختگانی که بر اثر سوء مدیریت شهردار و شهرداری عزیزان و همه چیز خود را از دست داده اند بجای دست و پا زدن مذبوحانه به طرف پست ریاست جمهوری سریعاً استعفا داده و داوطلبانه خود را به مسئولان قضائی معرفی و دل مردم را شاد کند!

 

تفاوت مایکل فلیس با گر و گورهای شورای شهر تهران

در همهء شهرهای عمدهء کشورهای متمدن و مترقی جهان رسم (و حتی قانون) است که اعضای شورای شهر (پارلمان شهری) که می خواهند سرنوشت طرح های زیربنایی و ساخت و ساز و زیست شهری و گذران امور روزمره شهروندان و انتخاب شهردار و سایر کارهای مرتبط با شهرسازی و شهرنشینی را در دست بگیرند دارای تحصیلات و تخصص و سابقه مدیریت جامع و کلان در شقوق مختلف شهرسازی و یا معماری و یا محیط زیست و یا علوم اجتماعی مرتبط با پدیده های شهری و نظایر آن باشند.

در شهرهای متمدن جهان سطح فرهنگی و مسئولیت پذیری مردم بگونه ای است که افراد به خاطر رسیدن به پست و مقام و تیتر و القاب دهان پرکن و رانت خواری و ویژه خواری و گرفتن امتیازات اقتصادی و سیاسی وارد میدانی که در آن تخصص و مهارتی ندارند نمی شوند و متقابلاً درک و شعور شهروندان هم آنقدر هست که سرنوشت خود را به عده ای افراد بی سواد و ناکارآمد و غیر متخصص نسپارند و به آنها رای ندهند و پلکان ترقی آنها نشوند!

شفاف سازی توسط مطبوعات و رسانه های آزاد هم اجازه نمی دهد تا شهردار از بودجه شهرداری چند چهرهء معروف را ساپورت مالی کند و باند طرفدار خود را به شورای شهر بفرستد تا آنها هم متقابلاً از تمدید دوران تصدی وی بر شهرداری حمایت کرده و مطیع نظریات و حامی اقدامات شهردار باشند!

نگاهی به ترکیب شورای شهر دوسلدروف در آلمان و پاریس در فرانسه و مسکو و وین در اطریش نشان می دهد که عموم اعضا از تحصیل کرده های مبرز شهر سازی و معماری و حمل و نقل شهری و مهندسی سازه و یا از شهرداران سابق و مدیران کارآزموده شهری اسبق و جامعه شناسان و رفتار شناسان و برنامه ریزان شهری هستند.

در حکومت اسلامی نيز، همانطور که صلاحیت کاندیداها از نظر سوء سابقه و سوابق جنحه و جنایت و محکومیت قضائی بررسی می شود، باید سوابق تحصیلی و مدیریتی هم ملاک قرار بگیرد تا هر حمال بازار و لبو فروش دوره گردی به صرف آنکه کشتی می گرفته و گوشش شکسته و با دوپینگ(!) یک مدال برنز گرفته است خود را کاندیدای شورای شهر و یا مجلس نکند و وقت مملکت و مردم را نگیرد!

اسطوره ورزش جهان، مایکل فلیس آمریکایی، اعجوبه ای است که تاکنون 28 مدال طلای المپیک را گرفته و پرچم ملی کشورش را 28 بار در میادین المپیک بالا برده است اما نه عضو شورای شهر است و نه شهرداری شهر محل سکونت اش به او و فرزندش جواز تاسیس باشگاه ورزشی و بدن سازی و سونا و استخر و بادی لیفتینگ و وام بلاعوض و زمین و ملک مجانی داده است!

مرحوم تختی، پهلوان نام آور و مردمی و پاک نهاد در زمان شاه، بارها پیشنهاد رفتن به مجلس شورای ملی را دریافت کرد اما نپذیرفت و وارد کارهایی که بلد نبود نشد. پول و امکانات دولتی (از کیسهء مردم و بیت المال) دریافت نکرد تا چند باشگاه ورزشی و مجتمع تجاری تاسیس کند و بار خود راببندد! (و در عوض رأی خود را برخلاف منافع مردم به کسانی که سوار کار هستند بدهد و محبوبیت ورزشی خود را خرج سیاست پیشگان کند! )

اما ببینید امروزه وضعیت اخلاقی جامعهء ورزشکاران و کل جامعهء ما به چه وضعی افتاده است!

یک نفر پیدا شود بیلان فعالیت ها و کارهای این ورزشکاران بازنشسته را در مدت حضور در شورای شهر تهران اعلام کند و سازمان های نظارتی هم بررسی کنند تا معلوم شود این افراد که با داعیه خدمت به شهروندان به شورای شهر رفته اند تاکنون چه امکاناتی را مفت و مجانی از شهرداری تهران گرفته اند!

مایک فلیس امریکایی با 28 مدال طلای المپیک دنبال کار می گردد و در اینجا یک عده بیکاره در شورای شهر گعده کرده و شورای شهر را تبدیل به کلاب ورزشی نموده اند!

ضمناً یک کشتی گیر (سلفی باز!) عضو شورای ده طهران بزرگ که مورد انتقاد زمین و زمان است برای پایان دادن به شایعات و انتقاداتی که حول و حوش او وجود دارد با انتشار عکس جدیدی از خود نشان داد که در ماجرای اسفبار آتش سوزی برج پلاسکو که منجر به ریختن خون گروهی از هموطنانمان شد او نیز "خون" داده است! البته در بخش دیگری از تهران، در سازمان انتقال خون، که فاصله زیادی با محل حادثه داشته است!

گفته می شود بیماران و نیازمندان به خون، مصرانه از سازمان انتقال خون خواسته اند که خون این عضو شورای شهر تهران را بایگانی کرده و درصورت نیاز به سایر اعضای شورای شهر و مسئولان شهرداری و اعضای دولت و مسئولان و مدیران کشور که گروه خون شان بهم می خورد داده و از تزریق آن به بدن شهروندان و هموطنان بخت برگشته که گروه خون شان با گروه خون مسئولان مملکت متفاوت است جداً و اکیداً خودداری کنند!

در عکس عباس جدیدی، عضو شورای ده تهران بزرگ (کشتی گیر دوپینگی) در حال نشان دادن مدرک "خون" دادن که کار سختی هم هست دیده می شود!