تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ در نخستين کنگرهء سکولار های ايران -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو کلی مقالات | فهرست نويسندگان | آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت | جستجو | گنجينهء سکولاريسم نو |
درخواست کمک از کشورها راهگشا است
گفتگو با آرام حسامی، عضو «اتحاد برای دموکراسی»
گفتگوگر: عبدالرضا احمدی در سايت تقاطع
توضيح سايت تقاطع: دکتر آرام حسامی، استاد علوم سیاسی و فلسفه در «کالج مونتگمری مریلند» و از اعضای “اتحاد برای دموکراسی در ایران” (UDI) است.
پرسش: با تشکر از وقتی که به ما داده اید. لطفا در ابتدا بگویید هدف نشستهای UDI چیست و چه میزان توانسته است به اهداف خود برسد؟
پاسخ: وقتی اپوزیسیونی سی و چهار سال عقیم است، سعی میکند به صورت هدفمند از اشتباهات قبلی خود درس بگیرد و وقتی پروژهای را شروع کند سمت و سویی مثبت در آن مطرح باشد. UDI از نشست اول و دوم درسهای خوبی به دست آورد؛ در این نشستها هدف کلی این بود تا استراتژی کلانی مطرح شود که در راستای آن بتوان برای آزادی ایران فعالیت کرد که به نظرم با پروژه انتخابات آزاد این مهم بدست آمده است. همچنین تجربههای دیگری مثل مطرح کردن صدای زنان و اقوام و مهمتر از آن استمرار و پیگیری خواستهها بود که در این نشستها به دست آمد. از دیگر ویژکیهای این نشست آن است که به جای اینکه شخصمحور باشد برنامهمحور است و به نظرم این یکی از نقاط مثبت در این خصوص است.
پرسش: چرا همه گروهها و افراد در این نشست حضور نداشتند؟
پاسخ: وقتی کار سیاسی و یا حزبی میکنیم هرچند هدف ما برقراری دموکراسی باشد اما گاهی ممکن است استراتژی و راهکارهابی را که ما دنبال میکنیم، برخی قبول نکنند و یا بعضی بگویند از انتخابات آزاد شاید دوباره جمعهوری اسلامی رای بیاورد و یا استراتژی و هدف را قبول داریم ولی احساس رقابت کنند و با خود بگویند چرا ما شروعکننده نبودیم و یا اینکه چون دولت خارجی حمایت میکند نمیتوانیم آن را بپذیریم. اینها برخی دلایلی است که شاید باعث عدم حضور برخی در این چنین نشستهایی شود. اما دلیل دیگری هم به نظرم مطرح است و آن اینکه به نظرم جامعه ایرانی، جامعه سیاسی نیست. ما یاد نگرفتهایم به احزاب و گروههایمان اعتماد کنیم، یاد نگرفتهایم از نهادها و گروهها حمایت کنیم و یا فعالیتهای خودجوش را سامان دهیم و یا یاد نگرفتهایم نهادهای داوطلبانه اداره کنیم، ما به شدت مطلقگرا هستیم و نمیتوانیم دیالوگ داشته باشیم، هرچند جامعه مدنی پویایی داریم اما متاسفانه جامعه سیاسی پویایی نداریم. خوشبختانه کاری که UDI میکند یک کمپین سیاسی مدنی است که هدف اصلی خود را یک پروژه سیاسی میداند ولی این مطالبه را به صورت اجتماعی پیگیری میکند. انتخابات آزاد به نظرم گستردهترین عاملی است که میتواند افراد را کنار هم جمع کند اما بحثهای جنبی که در موردش اشاره کردم، میتواند باعث عدم حضور برخی افراد در چنین نشستهایی شود. با این همه آنچه مهم است آن است که راه استراتژی انتخابات آزاد را همه پذیرفتهاند، حتی آنهایی که در این نشستها شرکت نمیکنند. از طرفی کمکاریهایی هم از طرف ما در این خصوص بوده است، مثلا ما هنوز در این زمینه فعالیت آموزشی خاصی نکردهایم تا مردم متوجه شوند بزرگترین شاخص جامعه دموکراتیک رای مردم است و یا آموزش اینکه چگونه نهاد مدنی مطالبات سیاسی خود را تحقق بخشند.
پرسش: اپوزیسیون چه میزان از اعتماد مردم را دارد و کشورهای دیگری که گذار به دموکراسی را داشتند چه میزان از کمکهای کشورهای دیگر استفاده کردند؟ و از نظر شما چطور میتوان از دولتها کمک گرفت بدون اینکه منافع ملی ایران را به خطر بندازد؟
پاسخ: امروز میتوان گفت جامعه مدنی، جنبش زنان و جوانان این مسأله را قبول دارند که تواناییهایی در اپوزیسیون وجود دارد. مثلا اپوزیسیون میتواند با دولتها لابی کند و پشت سر مطالبات مردم راهپیمایی کند و خواسته ایرانیان را در جهان بازتاب دهد. به همین خاطر به نظرم اپوزیسیون در بین مردم حضور دارد و به شکلی مورد قبول مردم است. اما از نظر تاریخی همیشه کشورهایی به عنوان کشورهایی کمک کننده در جریان تحولات اجتماعی یک کشور حضور داشته است مثلا انقلاب امریکا ممکن نبود اگر کشور فرانسه کمک نمیکرد، انگلیس نمیتوانست از شاه مستبد خود رها شود اگر به قشون خارجی اعتماد نمیکرد، و یا انقلاب روسیه موفق نمیشد اگر به کمکهای جهانی متوسل نمیشد. تاثیرگذاری کشورها در تحولات یک کشور دیگر با توجه به فرایند جهانی شدن مسألهای سادهای است که بسیاری برای آنکه راه تحولات را موفق بپیمایند آن را آزمودهاند. به نظرم اینکه کشوری به تحولات کشوری دیگر و یا اپوزیسیون کشوری دیگر کمک کند مسأله نگرانکنندهای نیست، منتهی باید فرآیندهایی مانند شفافسازی در کنش اپوزیسیون باشد تا این اعتماد را که تصمیمات بر پایه منافع ملی است به وجود آورد.
پرسش: با توجه به سخنان این روزهای برخی مسوولان جمهوری اسلامی ایران آيا مسأله تجزیه طلبی چه میزان جدی است؟
پاسخ: این مسأله در گفتمان سیاسی به صورت جدی مطرح است، متاسفانه تمرکز قدرت در ساختار حکومت ایران و عدم توجه به مطالبات حاشیهنشینها این مسأله را جدیتر کرده است. اما معتقدم این وضعیتی نیست که به خاطر توطئه یا طرحی خارجی به وجود آمده باشد بلکه تنها به خاطر سیاستهای جمهوری اسلامی است که در سی و سه سال گذشته در ایران اعمال شده است. از طرفی القا چنین فکری همیشه یکی از حربههایی است که توسط مستبدین برای توجیه سیاست خود به کارگرفته میشده است تا از این طریق با بحرانی نشان دادن شرایط، سیاستهای سرکوب و اختناق خود را توجیه کنند. البته این را هم باید در نظر گرفت که همه جای دنیا، حتی در اروپا و امریکا هم گروههای افراطی وجود دارند ولی اینها اقلیتهای اقوام هستند که معمولا نشاندهنده مطالبات اصلی اقوام خود نیز نیستند. به نظرم مطالبهی اصلی شهروندان فارغ از هر قومیت، رفاه اقتصادی و احترام به هویت فرد است و وقتی این مطالبات بر حق، توسط حکومتها مورد احترام قرار بگیرد مسائلی مانند تجزیهطلبی هیچوقت مطرح نخواهد شد.
17 فروردين 1395
http://taghato.net/article/994