تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ  در نخستين کنگرهء سکولار های ايران  -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

 خانه   |   آرشيو کلی مقالات   |   فهرست نويسندگان  |   آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    جستجو  |    گنجينهء سکولاريسم نو

4 اسفند ماه 1395 ـ  22 فوريه 2017

دورهء نو و سیاست ورزی نو

احمد تقوائی

1- سه سال پیش از انقلاب بهمن، در درون تشکیلاتی که من یکی از مسئولین آن بودم، بحث مهمی آغاز شد. تصور جمع کوچک ما این بود که:

- فضای ایران در مسیر پیدایش تغیرات اساسی در حرکت  است،

- به همین خاطر تشکیلات باید توجه خود را از گسترش فعالیت در خارج به گسترش فعالیت خود  در ایران معطوف سازد،

- لذا بايد از همهء اعضای خود در خارج  از کشور بخواهد که به ایران روند.

اما این نظریه به جائی نرسید و تنها تنی چند از اعضا تصمیم گرفتند که از گرفتن مسئولیت در خارج از کشور خودداری کرده و به ایران بروند.

اشاره به این واقعه بمنظور طرح یک پرسش فرضی است: به راستی اگر اکثریت نیروهای سیاسی، و بویژه نیروهای غیر مذهبی ایران، چهار سال پیش از انقلاب به این نتیجه رسیده بودند که، در فاصلهء سال های 1975 تا 1980، ما شاهد تحولات اساسی در ایران خواهیم بود و، در میان سناریو های گوناگون، سقوط نظام پهلوی نيز یکی از آن سناریو های محتمل است، چه سیاستی را بر می گزیدند؟ و چگونه ساختاری را برای تاثیر گذاری بر تحولات پیش می گرفتند؟ 

2- به نظر من می رسد که:

- اکنون نيز چرخش بزرگی در فضای سیاسی خاورمیانه، بویژه کشورهای حوزهء خلیج فارس، در حال شکل گرفتن است؛

- و چنین امری با سرعت غیر منتظره ای می تواند توازن قدرت را در میان نیروهای سیاسی دگرگون ساخته و منجر به پیدایش فضای پيش بينی نشده ای گردد.

- از این رو، مایلم بر روی این موضوع تاکید کنم که ما، در فضائی که به سرعت در حال تغیر است، چاره ای نداریم جز اينکه، به قول امریکایی ها، خارج از جعبه ( out of the box) بیاندیشیم؛ حتی اگر به نظر خیالبافی جلوه کند.

3- دوازده سال پیش، در مقاله ای تحت عنوان "پایان نظام تک قطبی جهانی"، به پیدایش فرایند نوینی اشاره کردم که  توازن قدرت را در سطح جهانی دگرگون خواهد کرد.

- امروز نيز به جرأت می توان گفت که فرایند سقوط تدریجی نظام تک قطبی بپايان رسيده و نظام چند قطبی واقعیت جهان کنونی شده است.

- موضوع فرایند کنونی نيز شکل گیری ائتلاف ها میان این قطب های گوناگون است

- در این دوره  مهم ترین خصلت اين ائتلاف ها «موقتی بودن» شان خواهد بود.

- این موضوع که کشورهائی مانند مولدوا و مجارستان در یک هفتهء گذشته نغمهء جدائی از اروپا را سر می دهند، و يا ترکیه حساب خود را اروپا جدا می سازد، بازتاب چنین تحولاتی است. و تعجب هم نخواهم کرد که حتی یونان نیز به اين اردوگاه بپیوندد.

- البته باید مجددا تاکید کرد که، در فضای کنونی جهانی، بسیاری از این تغیرات شکل موقتی به خود می گیرند و هنوز تا فرا رسيدن دورانی که طی آن ائتلاف های دراز مدت پدید آیند فاصله داریم.

4- توجه به دو موضوع در سیاست ورزی از اهمیت فراوان برخوردار است:

- يکی «مناسبات مشروعیت نظام های سیاسی در اذهان عمومی»

- و ديگری «ساختار نظام های سیاسی».

- و فکر می کنم این نظریه در میان جامعه شناسان و نظریه پردازان سیاسی پذیرفته شده است که با ضربه خوردن مشروعیت گفتمان های سیاسی حاکم، ساختارهای سیاسی متکی به آن گفتمان ها نيز ضربه پذیر گردیده و سست بنیاد می گردند.

- با این همه، در دوران کنونی، تحول یاد شده از ویژگی خاصی برخوردار است که در شتاب تحولات جلوه گر می شود.

- در یک سال گذشته، بارها بر این موضوع تأکید کرده ام که بزرگترین هدیهء داعش به جنبش های دمکراسی خواهی این بوده است که، با عملیات وحشیانهء خود، مشروعیت اندیشهء «حکومت اسلامی» را در گفتمان مربوط به خاورمیانه از میان برده است.

- از این رو، در یک دههء آینده، از هم گسیختگی اندیشهء حکومت اسلامی، و نهادهای وابسته به آن در خاورمیانه و جهان اسلام بسیاری را شگفت زده خواهد کرد.

- این چنین امری توازن قدرت در تمام کشورهای خاورمیانه، بویژه کشورهای اهل سنت، را دگرگون خواهد ساخت. 

- اما این موضوع که فرایند از هم گسیختگی یاد شده چه شکلی به خود خواهد گرفت برای من دقیقاً روشنن نیست. به نظرم می رسد که سه کشور ایران، ترکیه و عراق در یکی دو سال آینده با بحران های سیاسی عمیق روبرو خواهند شد؛ بحرانی که می تواند منجر به جنگ و حتی از هم گسیختگی اين کشورها گردد. 

 

5- تاکنون

- خصلت سیاست ورزی نیروهای سکولار، عکس العمل نشان دادن نسبت به وقایع بوده است.

- و به همین خاطر نیز ائتلاف ها شکل موقت و ناپایدار به خود گرفته اند.

- اما چنین سیاست هائی در دوران کنونی کاربردی نداشته و به پیدایش نیروی تاثیر گزار در تحولات سیاسی نمی انجامد.

- ما، در فضای سیاسی کنونی خاورمیانه، بیش از هر زمان دیگری، نیازمند سیاست ورزی حزبی هستيم.

- و احزاب سیاسی بر بستر عکس العمل نشان دادن نسبت به وقایع شکل نمی گيرند بلکه شکل گرفتن شان بر بستر تنظیم و اجرای پروژه هائی شکل می گیرند که موضوع آن رسیدن به حکومت است.

- اين پروژه ها بايد، با تشخیص دقیق محتمل ترین سناریوی تحول در مناسبات قدرت آن هم در آیندهء نزدیک (فاصلهء 5 تا 7 سال)، تنظیم شوند.

فوریه 2017

 

بازگشت به خانه