تأسيس: 14 مرداد 1392     |    در نخستين کنگرهء سکولار های ايران     |      همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

 خانه   |   آرشيو کلی مقالات   |   فهرست نويسندگان  |   آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    جستجو  |    گنجينهء سکولاريسم نو

29 دی ماه 1395 ـ  18 ژانويه 2017

!با چتر نجات از بانکوک

يادداشت های اسکندر دلدم

تنها راه بازگشت «عزت» به پاسپورت ایرانی!

شعار معروف حسن روحانی در روزهای تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری سال 1392 دربارهء اعتبار پاسپورت ایرانی از آن قبیل وعده‌هایی بوده که به فراموشی سپرده نمی‌شود. حاج حسن روحانی قول مردانه داده بود تا "عزت" را به پاسپورت ایرانی بازگرداند!

از آنجا که در فرهنگ ایرانی گفته شده است: "مرد است و قول اش!"، و از آن جا که حاجی حسن حجت الاسلام دکتر روحانی جلوی دوربین تلوزوزون حکومت اسلامی و چشمان هاج و واج 80 میلیون امت قول داده تا "عزت" را به تذکره (پاسپورت نظام!) برگرداند، و از طرفی برنامهء تسلیم در برابر قدرت های برتر جهان (1 + 5 - معروف به "برجام") سودی برای کشور و مردم نداشته و "عزت" را برنگردانده، و حتی کار بجایی رسیده که ترکیهء پیزوری هم عزت ما را زیر پا می گذارد و وزیرخارجه اش در کنفرانس امنیتی مونیخ ایران را به توپ می بندد، تنها راه چاره که رئیس جمهور بتواند به وعده اش عمل کرده و عزت را به پاسپورت ایرانی بازگرداند استفاده از عکس عزت، رئیس سابق رادیول - تلوزوزون حکومت اسلامی بجای آرم اين حکومت بر روی پاسپورت های ایرانی است!

به این ترتیب دولت حاجی روحانی با گذاشتن «لِی بلِ» عزت ضرغامی بجای آرم حکومت اسلامی می تواند ادعا کند که «عزت» را به پاسپورت ایرانی بازگردانده است!

شنیده می شود که، علیرغم اینکه چسباندن عکس «عزت» بر روی جلد پاسپورت ایرانی تنها راه برای بازگرداندن عزت به پاسپورت اسلامی است، بعضی کارشناسان با این پیشنهاد سازنده(!) مخالفت کرده و گفته اند اگر عکس عزت روی پاسپورت ایرانی دیده شود منبعد آن دو سه کشور سابق، نظیر گینه بیسائو و سودان جنوبی و جزایر منگول و شنگول هم ایرانی ها را به خاک خود راه نخواهند داد!

و اين عکس هم «عزت» ضرغامی را در حال رفتن به ادارهء گذرنامه برای انجام وظيفهء انقلابی خود نشان می دهد!

 

نقش خانم های سوئدی در توسعه روابط استکهلم - تهران

بر اساس عرف دیپلماتیک و مطابق پروتکل، یکی از وظایف و مسئولیت های رؤسای هیئت های سیاسی در مسافرت های کاری به سایر کشورها معرفی اعضای هیئت به همتایان خود است. در عکس زير نخست وزیر سوئد خانم هایی را که با خود آورده است به ترتیب خدمت حاج آقا روحانی معرفی می کند .

پس از موفقیت شگرف دولت حجت الاسلام دکتر روحانی در برچیدن بساط برنامهء هسته ای پر خرج خود، و انتقال سانترفیوژها به انبار آهن قراضه، و دفن کردن نیروگاه آب سنگین اراک زیر بتن و سیمان موسوم به "برجام"، ورود هیئت های خارجی به ایران، جهت استفاده از نعمات موجود اقتصادی کشور، افزایش یافته و به جهت دستیابی به موفقیت در مذاکرات «پسا برجام» و «پسا پرده»(!)، بیشتر اعضای این هیئت ها را خانم ها تشکیل می دهند و هر رئیس جمهور یا نخست وزیر یا وزیری به ایران می آید تعداد زیادی هم خانم به همراه خود می آورد؛ در حالی که در ترکیب دولت ایران خانم زیادی وجود ندارد و بیشتر زحمت مسافرت ها به گردن خانم معصومه ابتکار و خانم مولارودی است.

گفته می شود حضور هیئت پر خانم سوئدی در تهران به نفع صنعت گردشگری این کشور تمام شده و امکان دارد که ایرانیان خوش سلیقه و علاقمند به جهانگردی منبعد بجای آنتالیا و پاتایا به سوئد سرازیر شوند!

 

کشف کالاهای فرا زمینی در ایران!

به گزارش نشریهء انگلیسی «دیلی میل»، کاوشگران روس در کویر لوت ایران بقایایی از مواد و ترکیبات فرا زمینی کشف کرده اند که گفته می شود ناشی از برخورد شهاب سنگ و یا سیارک ها به زمین در بیست و پنج میلیون سال قبل بوده است. دانشمندان روسی نیمی از این مواد مکشوفه را تحویل دانشگاه کرمان داده و نیمی را به روسیه برده اند تا در آزمایشگاه های مجهز آنالیز شده و مورد بررسی های علمی قرار بگیرند.

البته مسائل علمی مورد علاقهء ما نیست و هر کس دنبال اصل خبر و آگاهی بیشتر است می تواند به دیلی میل و یا روزنامه های کشور که ترجمه آن را چاپیده اند مراجعه کند (در صفحه فیس بوک من هم موجود است). همچنين پیدا شدن 35 کیلوگرم مواد فرازمینی در کویر لوت خبر مهمی نیست که روزنامه های کم تیراژ حکومت اسلامی خودشان را خسته کرده و به آن پرداخته اند!

در عين حال اينکه دانشمندان روسی در دل کویر لوت دنبال کشف چه چیز بوده اند که مواد فرازمینی پیدا کرده اند هم ربطی به ما ندارد! اما لازم است گفته شود که اين دانشمندان روسی زحمت بیهوده کشیده و تا کویر لوت رفته اند! چرا که مگر نه اينکه هر چیز که در روی زمین قابل دسترسی نباشد «فرازمینی» محسوب می گردد؟ در واقع، هر طفل دبستانی می داند مواد و ترکیبات و اشیاء و محصولات و تولیداتی که دور از دسترس انسان های زمینی و ساکنان روی زمین است رویایی و فرازمینی می باشد!

در حال حاضر فروشگاه ها و معازه ها و رستوران های شهرها مملو از کالاهایی است که امت همیشه در فلاکت و کم درآمد قادر به دستیابی به آنها نیستند و چون دست قاطبه مردم به آنها نمی رسد در واقع فرا زمینی می باشند!

لذا بايد پذيرفت که برای انسان هایی که در حکومت اسلامی به آنها «کارگر» گفته می شود و با 812 هزار تومان حقوق چرخ زندگی خود را می چرخانند، و نيز امت همیشه کم درآمد و کارمندان و بازنشسته ها و معلمان و سایر زحمتکشان، بسیاری از کالاهای خوردنی و آشامیدنی نظیر گوشت و مرغ و ماهی و لبنیات و برنج و روغن و میوه و غیره و ذالک که در روی زمین به آن دسترسی ندارند، مواد فرازمینی محسوب می شوند!

البته لیست فرازمینی ها یک لیست بلند و بالا و طولانی است و هزاران قلم مواد مورد نیاز امت زمین خورده را در بر می گیرد. مثلاً می توان از مواد ديگری همچون عدالت، رحم و شفقت، آزادی اندیشه و بیان و قلم و ... نيز ياد کرد.

اما نکتهء قابل توجه آن است که، علاوه بر «کالا ها و مواد فرا زمینی» که گفته شد، «موجودات فرازمینی» هم در کشور زیاد دیده می شوند که گروه خون آنها با آدمیزاد نمی خورد!

این موجودات که قبلا تصور می شد خود را از قراء و قصبات دور افتاده و پشت کوه های سر به فلک کشیده به تهران رسانده و مصدر امور شده اند در واقع موجودات فرا زمینی هستند؛ زیرا تاکنون در هیچ کجای دنیا و در هیچ نوع نژاد انسانی دیده نشده که یک نفر بتواند به تنهایی بیست و پنج هزار میلیارد تومان را بخورد و گلویش هم گیر نکند!

از نشانه های دیگر این فرازمینی ها دروغ گفتن در روز روشن و جلوی چشم زمینی ها (يا زمین خورده های بدبخت) است که، با وجود گرانی روزافزون و رشد تورم و بیکاری و بدبختی، مرتب از بهبود شاخص های اقتصادی و رشد 8 درصدی سخن می گویند!

از دیگر معجزات این فرا زمینی ها دریافت مدرک دکترا از دانشگاه های انگلیس و آمریکا (از جمله آکسفورد و علی الخصوص گلاسکو!) است بدون ذره ای آشنایی با زبان انگلیسی، حتی در حد «ام» و «آر» و «د»!

 

راه جديدی برای پرداخت بدهی بابک زنجانی

بیش از 3 سال است که بسیجی اقتصادی (خود خوانده) و پدیدهء اقتصادی هزاره سیوم در سلول انفرادی زندان اوین کارتونک بسته و تحقیقات برای کشف بیش از 3 میلیارد یورو که بنام او به یغما رفته است نتیجه ای نداشته و تاکنون سر نخی حتی از یک ریال پول ها و اموالی که ادعا می کند در خارج دارد به دست و پا نیامده است!

اوایلی که دولت حاج آقا حسن روحانی سر رشتهء امور را در دست گرفته بود حاج آقا ترکان و حاج آقا زنگنه (وزیر نفت) تشکیک می کردند که حاج آقا بابک زنجانی این ثروت عظیم را تنهایی هاپولی نکرده و در واقع ویترین عده ای در دولت احمدی نژاد بوده است! عده ای هم می گفتند که با رضا ضراب (صراف)، شوهر «ابرو گوندش»، خواننده و رقاصهء ترکیه ای و پسران اردوغان دسته جمعی بسیجی اقتصادی شده و پول ها را خورده اند!

خلاصه قضیه آنقدر کش داده شد تا طرف های ترکیه ای شرکت هواپیمایی متعلق به بابک زنجانی و بعضی شرکت های دیگر او را به نام خود سند زدند و اگر احیاناً پول و پله ای در گوشه و کنار باقی بود جا به جا شد!

خیلی از مسئولان و نمایندگان مجلس شورای اسلامی معتقدند نباید بابک زنجانی اعدام شود، چون جعبهء سیاه این اختلاس و فساد مالی عظیم است و باید معلوم شود چرا 3 وزیر در دولت قبلی برای تحویل مقادیر عظیمی نفت به وی موافقت کرده و حتی میلیون ها دلار پول نقد بدون رسید به وی داده اند!

حاج مصطفی پورمحمدی، وزیر دادگستری، هم با اعدام بابک مخالفت کرده و مثل حاجی زنگنه، وزیر نفت، معتقد است اعدام بابک برای وزارت نفت پول نمی شود!

اخیرا هم یک مقام ارشد قضائی گفته است که علیرغم صدور حکم قطعی اعدام برای بابک زنجانی، نامبرده تا زمانی که پول ها را برنگرداند و حساب بدهی خود را با شرکت نفت تسویه نکند، اعدام نخواهد شد!

با توجه به جمیع جهات، چون بابک های زنجانی که در خارج زندان هستند پولی برای نجات این بخت برگشته رو نمی کنند و خودش هم آدرس دقیقی از محل اختفای پول ها و افراد زرنگ تر از خود ندارد تا با لو دادن آنها وسایل استخلاص خود را فراهم نماید، و از طرفی مقامات قضایی هم اعلام کرده اند تا بابک بدهی کلان 3 میلیارد یورویی خود را تسویه نکند اعدام نخواهد شد، به نظر می رسد بابک زنجانی چاره ای ندارد مگر آنکه مثل خیل بیکاران مملکت به جمع آوری نان خشک و ضایعات از سطل های زباله پرداخته و یا اسپند دود کردن و پاک کردن شیشه اتومبیل ها سر چهار راهها، یا فروش فال حافظ مشغول شود و بدهی خود را قسط بندی کرده و از محل درامد روزانه خود اقساط بدهی 3 میلیارد رورویی را بپردازد!

به این ترتیب اگر قیمت یورو ثابت بماند حدود ششصد و پنجاه سال دیگر بابک زنجانی با درآمد متوسط روزی هفتاد - هشتاد تومان موفق به تأدیهء بدهی خود خواهد شد!

 

یک جهان خطای پزشکی در نصف جهان!

بروز اشتباهی لپی در یکی از بیمارستان های اصفهان موجب وحشت مردمِ در حال عبور از جلوی بیمارستان ها شده و کسی جرات نمی کند حتی از پیاده روی جلوی بیمارستان ها رد شود!

بر اساس اخبار و گزارشات منتشر شده و اظهارات مسئولین نظام پزشکی، دختر جوانی برای برداشتن تومور یا کیستِ خوش خیمی که در ناحیهء شکم داشته توسط جراح معروفی در یکی از بیمارستان های اصفهان (نصف جهان!) مورد عمل جراحی قرار می گیرد و پزشک جراح، ضمن پاکسازی ناحیهء شکم بیمار از گوشت های اضافی و کیست و تومور و تودهء شکمی، تنها کلیهء بیمار بخت برگشته را هم بریده و جلوی گربه انداخته است!

در مورد این اشتباه لپی که باعث از دست رفتن کلیه دخترک بیمار و دیالیزی شدن او شده شایعات زیادی بر سر زبانها است!

عده ای اعتیاد به اینترنت و فضای مجازی و بازی های کامپیوتری را علت این اشتباه می دانند و می گویند پزشک جراح در حین عمل، سرگرم چت کردن و پست فرستادن بوده است!

همچنین با توجه به فعالیت پزشکان در ساخت و ساز و برج سازی و خرید و فروش اتومبیل شایع است جراح حاذق(!) ضمن عمل مشعول معامله کردن با خریداران واحدهای مسکونی بوده است!

شایعات دیگری هم وجود دارد. مثلاً گفته می شود که به واسطهء سطح بالای آموزش های پزشکی و تخصصی در دانشگاه های رنگ و وارنگ مکاتبه ای و غیر دولتی، اکثر فارغ التحصیلان تفاوت کلیه و کبد و بیضه و آلت تناسلی را با بینی و لب و دهان نمی دانند و به همین خاطر مرتکب خطای پزشکی می شوند؛ که البته جای نگرانی ندارد و با توجه به وجود بازار سیاه جنازه، که بر اساس آخرین قیمت ها بهای هر جنازه برای تشریح در دانشگاه های پزشکی به بالای پنجاه میلیون تومان رسیده است، بیشتر مردمی که دچار مشکلات اقتصادی هستند ترجیح می دهند بجای معالجه کشته شوند تا با فروش جنازه آنها ورثه اشان به پول و پله ای برسند!

باری، برای جلوگیری از تکرار این قبیل اشتباهات، شنیده می شود که وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی (زرشکی!) از مردم همیشه در صحنه خواسته است به هیچ وجه به بیماری هایی که احتیاج به عمل جراحی داشته باشد مبتلا نشوند و به بیماری های ملی (!) همچون سرماخوردگی و کچلی و بواسیر اکتفا نمایند!

 

حل طبيعی مشکل «فرار  مغزها»

کج و فلج شدن صورت و اختلالات تکلم از نشانه‌های اولیه سکته مغزی است، اگر شخصی چنین علائمی داشت باید با آمبولانس به مراکز درمانی منتقل شود. چرا که امکانات درمانی اولیه در زمان طلایی در آمبولانس وجود دارد.

آقای زمانی، رئیس انجمن سکته مغزی حکومت اسلامی می گوید: متاسفانه در کشور ما سامانه منسجمی برای ثبت بیماری‌ها وجود ندارد و هر بخشی بیماران خود را بستری و ثبت می‌کند که این کار علمی نیست. اما ازاوایل امسال حدود 1500 مورد سکته مغزی ثبت شده که از این تعداد 300 نفر درمان شده‌اند. زمانی همچنين خاطر نشان کرده: شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد بیماری ‌های عروقی در سال‌های آینده گسترش پیدا می‌کند.

متخصصان برای رشد آمار مبتلایان به سکته مغزی دلایل گوناگونی می آورند که مهم ترین آنها آلودگی سمی غیرقابل تحمل هوای تهران و آلودگی صوتی و استرس می باشد.

اگرچه بالا رفتن آمار سکته نگرانی هایی در میان مردم و سکنه تهران ایجاد کرده است اما همين امر مشت محکم جدیدی در دهان آمریکا محسوب می گردد، زیرا تاکنون پدیده فرار مغزها سبب شده بود استعدادهای زیادی از کشور گریخته و در آمریکا و اروپا به شکوفایی علمی و اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی دشمنان حکومت اسلامی کمک های شایانی نمایند! لیکن با سکته ای شدن قریب الوقوع مردم و پائین آمدن سن سکته و از کار افتادن مغزها، پدیده فرار مغزها بصورت طبیعی و خود بخود از بین خواهد رفت و منبعد مغزی باقی نخواهد ماند تا از کشور بگریزد!

از مزايای ديگر سکته مغزی رو به افزایش آن است که بهره مندان از اين امر يکبار و بدون هيج فشار و درد سری از فکر و خیال و غصه بیکاری و بی پولی و گرانی و بی خانمانی و هزار و یک درد بی درمان دیگر راحت می گردند!

بهر حال، به گفتهء رئیس انجمن سکته مغزی اسلامی، خوشبختانه تاکنون در میان مدیران و مسئولان کشور موردی از سکتهء «مغزی» دیده نشده است!

 

خونسردی وافر!

مسئولان جمهوری اسلامی می گویند: جایگاه ما در منطقه و جهان محکم است و از تهدیدات رئیس جمهور جدید آمریکا جا نمی خوریم و به اظهارات ترامپ اهمیت نمی دهیم!

این عکس دبیر مجمع تشخیص را در حال اهمیت ندادن به تهدیدات ترامپ و جا نخوردن نشان می دهد!

 

 بازگشت به خانه