تأسيس: 14 مرداد 1392     |    در نخستين کنگرهء سکولار های ايران     |      همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

 خانه   |   آرشيو کلی مقالات   |   فهرست نويسندگان  |   آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    جستجو  |    گنجينهء سکولاريسم نو

11 اسفند ماه 1395 ـ  1 مارس ژانويه 2017

!با چتر نجات از بانکوک

يادداشت های اسکندر دلدم

پشیمانی  ترامپ از انجام اقدامات خلاف میل اصغر فرهادی!

       همانطور که می دانيد، آقای اصغر فرهادی (خالی بند شهير، و دريافت کنندهء اجالتاً دو جايزهء اسکار از طرف دوستان آقای اوباما و دشمنان آقای ترامپ، و معروف به «خوش شامس ترين سياسی کار معاصر») پس از آنکه متوجه شد که، بر اساس دستورالعمل جديد، فعلاً و تا انجام تغييراتی در روش مهاجر و بازديد کننده پذيری، متقاضيان ورود به امريکا از هفت کشور، از جمله ايرانِ تحت سلطهء آخوندهای ترويست، را به آمریکا راه نمی دهند، برای خود شيرينی نزد اولياء اسلامی و دلبری از «هاليووديون»، اعلام کرد که در اعتراض نسبت به تصمیم رئیس جمهور آمریکا، برای شرکت در مراسم اسکار به این کشور نخواهد رفت. اما، در عين حال، چون قرار بود يک جورهائی «جايزهء معهود» را دريافت کند، به دو نفر از شخصيت های «فضائی» هموطن خود مأموريت داد که در مراسم اسکار شرکت کرده و جايزهء «مربوطه» را، که باعث کوری چشم ترامپ خواهد شد، تحويل بگيرند.

       در عين حال، منابع نزدیک به کاخ سفید اطلاع داده اند که رئیس جمهور آمریکا، به محض شنیدن خبر عکس العمل آقای اصغر فرهادی، و سپس شنيدن پيام دندان شکن او به جمع «اسکاريون»، که بوسيلهء فضانورد پولی ايرانی، خانم انصاری، قرائت شد، تصمیم به لغو دستورات مهاجرتی خود گرفته و اعلام کرده است که، به خاطر گل روی آقای فرهادی هم شده، از اين پس کلیهء مهاجران غيرقانونی فصلی و غير فصلی و مواد فروش های خیابانی و مجرمان جنایی و داعشی ها و بمب گذاران را با آغوش باز پذیرا خواهند شد.

       لذا، با اغتنام فرصت و بدينوسيله لازم می بيند که اين پيروزی شگرف را به مقام معظم رهبری و حاجی حسن آقای روحانی تبريک بگويد؛ و چون عادت کرده ایم تا هر تبريک را با تسليتی همراه کنيم، رحلت دندان شکن آيت الله رفسنجانی (کوسة العلماء) را تهم سليت عرض کند (هر چند که اين يکی کمکی هم تبريک دارد!)

 

توصیهء نمایندگان مجلس شوربا به وزرای دولت

       هر چقدر حاجی دکتر حجت الاسلام آقا روحانی از نمایندگان مجلس شلم شوربا می خواهد تا بگذارند دولتی ها کار خودشان را با ملت بکنند و باعث دلسردی خدمتگزاران نظام مقدس(!) نشوند، توی گوش مجلسی ها نمی رود، و نه تنها با تصویب قانون دست مدیران دولت را در ادامهء عشق و حال با خزانه مملکت (برداشتن حقوق های نجومی!) بسته اند، بلکه از وزرای دولت خواسته اند به مجالس و مهمانی ها و ضیافت های شبانهء سفارتخانه های خارجی نروند و با اجانب نشست و برخاست نداشته باشند!

       چند روز قبل، تعدادی نمایندهء مجلس شوربا، از حوزه های انتخابیهء شاندیز و طرقبه و چند نقطه دور افتادهء دیگر، که نمی دانند سفیر و سفارتخانه را با سین می نویسن یا با صاد(!) از پشت تریبون «مقدس» مجلس، که باید صرف فحش دادن به سران فتنه و تعریف و تمجید از نظام مقدس شود، یک تذکر نسبتاً زشتی به حاجی حسن داده و از وی خواستند از رفتن وزرای دولت به سفارتخانه ها ممانعت نماید!

       اولاً وزراء بچه نیستند که حاجی حسن روحانی بخواهد از رفتن آنها به سفارتخانه خارجی جلوگیری کند، ثانياً اینکه الان وضعیت طوری شده که بعضی آقایان جیب خودشان را از بیت المال پر کرده و دنبال پیدا کردن مکان امنی برای سرمایه گذاری و اطراق هستند و نیاز به ویزا و اجازه اقامت دارند و باید تا دیر نشده از راه سفارتخانه خودشان را به فرنگستان برسانند! (در ضمن، خود حاجی روحانی و حاجی ظریف با سرکار خانم «ترزا می»، در حالی که پوشش مناسب نداشته، ملاقات و حالشو برده اند، پس چطور می خواهند از نفوذ وزرای دولت در سفارتخانه ها، و حال کردن مجانی (به قیمت به باد دادن ایران و ایرانی) جلوگیری فرماید؟

       سیوم اینکه بعضی سفارتخانه های خارجی و اجنبی و غیر خودی محسوب نمی شوند و رفتن آقایان به مجالس شبانهء سفارتخانه هایی مثل سفارتخانهء کشور دوست و برادر و اسلام پناه انگلستان حکم صله رحم را دارند و عزیزان برای دیدن اربابان خودشان به این سفارتخانه ها می روند!

       از همهء قابل توجه تر اینکه همهء کسانی که پس از انقلاب 57 در ایران مصدر کار شده اند شهروند انگلیس و آمریکا بوده و یا مثل حاجی روحانی رییس جمهور فعلی در گلاسکوی انگلیس دوره دیده اند!

       این چه حرف بیهوده ای است که چهار تا نماینده سفارتخانه ندیده در مجلس بیان کرده و از حاجی روحانی خواسته اند جلوی رفتن وزراء به مجالس شبانه سفارتخانه ها را بگیرد!

       پس وزرای محترم کجا بروند؟ در تهران که بار و دیسکو و استریپ تیز و بویز کلاب و اینترتینمنت و سکس شاپ که نداریم تا عزیزان بتوانند با حقوق های نجومی و درآمدهای کلان غیر شرعی و عرفی خود عشق و حالی بکنند، چهار تا سفارتخانهء خارجی هم که فکری به حال اوقات فراغت این بزرگان کرده اند نباید مورد بی مهری نمایندگان مجلس قرار بگیرند!

       در سفارتخانه های خارجی هم ویسکی دابل بلاک جانی واکر موجود است هم ضعیفه های خوش بر و روی اجنبی، و هزینه ای هم روی دوش دولت ندارد و استفاده از آنها «فری چارج» است!

       بندهء خدا، گاو و گوسفند و کشاورزی خودش را به امان خدا رها کرده و آمده تهران وزیر شده تا بتواند به مجلس شبانه سفیر برود و استخوانی سبک کند، حالیه چهار تا حسود بلند شده و با ملاقات وزیر با سفیر و زنان اجنبی در داخل سفارتخانه مخالفت می کنند! یعنی شما انتظار دارید روستایی سابقی که حالیه ماهی چند صد میلیارد حقوق نجومی به خود شیاف می کند و هزاران میلیارد تومان کف می رود و هر یک از گدا زاده هایش یک اتومبیل سه میلیارد تومانی زیر باسن اش دارد مثل زمان سابق با قربانعلی کناس معاشرت کند؟

       رفتن به سفارتخانه از اهم واجبات است و این آقایان (بلانسبتِ آقا) سوراخ دعا را خوب پیدا کرده و درست فهمیده اند که برندگان بخت آزمایی و بازندگان را در همین مجالس شبانهء سفارتخانه ها تعیین می کنند!

 

ماشین حمل پول را روز روشن در مرکز شهر ربودند!

       به گزارش رسانه‌ های ایران در ساعت هفت و چهل و پنج دقيقهء پنجشنبه پنجم اسفند ماه 95 «یک دستگاه خودرو پول‌ رسان بانک‌ پاسارگاد که در حال حمل محمولهء پول‌های فرسوده جهت امحاء به سمت بانک‌ مرکزی بود، در بزرگراه حقانی مورد تهاجم سارقین مسلح قرار گرفت. این خودرو توسط دو دستگاه پراید متوقف شد و سارقین پس از پیاده شدن به راحتی خودروی حمل پول را به سرقت بردند.»

       یک منبع آگاه در بانک مرکزی، با اشاره به اینکه به احتمال زیاد سارقان مسلح بوده‌اند، افزود: «۳ کیسه پول به سرقت رفته است اما حجم آن هنوز مشخص نیست.»در همین حال مرکز اطلاع رسانی پلیس تهران پس از این حادثه با انتقاد از «کوتاهی مسئولان بانک پاسارگاد در تامین امنیت خودرو» اعلام کرد: «متاسفانه علی رغم تذکرات پلیس و استانداردهای مربوط به تامین امنیت خودروهای حمل پول، مسئولان این بانک هیچ گونه تامین امنیتی برای این خودرو از قبل پیش بینی نکرده و فرد مسلحی برای تأمین امنیت این خودرو داخل آن نبوده است.»

       گفته می شود سرقت پول های بانک پاسارگاد بی اهمیت شمرده شده و مسئولان بانکی در پاسخ به انتقادات به خاطر حمل پول بدون محافظین مسلح گفته اند محافظت از پول در حال جابجایی معنایی ندارد، زیرا اگر هم توسط سارقین مسلح و در روز روشن و در اصلی ترین منطقه شهر به سرقت نرود، در یک فرصت مناسب توسط مقامات با ایمان و متشرع و نماز خوان اختلاس شده و با تبدیل به ارزهای معتبر از کشور خارج خواهد گردید!

       بعلاوه یک مقام مطلع تر موضوع را بی اهمیت تر از اين حرف ها تلقی کرده و گفته است دزدان مسلح وقت خود را تلف کرده اند زیرا با توجه به بی ارزش بودن و بی پشتوانه بودن پول ملی، همهء پول های ربوده شده را که بدهند موفق به خرید دوسه کیلو گوشت و برنج و روغن نخواهند شد!

       یک مقام ارشد بانکی هم، که برخلاف سایر مقامات بانک مرکزی جدول ضرب را بلد بوده و می تواند با استفاده از انگشتان دست تا ده را صحیح و بدون کمک دیگران بشمارد، در این مورد اظهار داشت هیچ جای نگرانی نیست و چاپخانهء بانک مرکزی شبانه روز سرگرم چاپ اسکناس است و هر چقدر بدزدند یا اختلاس کنند ما ده برابر آن را چاپ خواهیم کرد!

       در پاسخ به انتقاد از اینکه چرا روز روشن ماشین حمل پول در برابر چشم پلیس ربوده شده است مقامات تقصیر را به گردن ریزگردها و آلودگی هوا انداخته و اظهار داشتند اگرچه از نظر زمانی روز بوده است اما آلودگی هوا روزگار مردم را طوری سیاه کرده که در روزِ سابقاً روشن هم چشم جایی را نمی بیند و همه جا تاریک است!

       یک مقام مطلع بانکی، ضمن انتقاد از عمل دزدی مسلحانه در روز روشن و در برابر چشم شهروندان، اظهار داشت:

       "دزدان هیچ نیازی به استفاده از زور و بکارگیری اسلحه نداشته اند و کافی بود با یک سند جعلی و یا توصیه یک آدم با نفوذ و با برادر یکی از مقامات کشور به بانک می آمدند و، بدون احتیاج به وثیقه، کل خزانهء بانک را بار کامیون می کردند و می بردند!"

 

هاپولی کردن 7/5 میلیارد تومان توسط یک اصلاح طلب!

       "امت همیشه در تهران!" همواره سوال می کنند که فایدهء این شورای تهران بزرگ (گل و گشاد) برای مردم محکوم به زندگی (به معنای روزمرگی!) در تهران چیست که یک مشت کشتی گیر و وزنه بردار بازنشسته و دارای سوء سابقهء دوپینگ و سلفی باز در آن گعده می کنند و مردم تهران باید مخارج نجومی شورا و اعضای آن را بپردازند؟!

       افشای اسنادی در مورد واگذاری رایگان و یا با تخفیف های نجومی املاک مرغوب شهرداری به اعضای شورای شهر، و اعتراف یک عضو شورای شهر به گرفتن تخفیف 270 میلیون تومانی در خرید ملک از شهرداری، و انتشار اسناد رانتخواری یک عضو با فرهنگ و ارشادی اصلاح طلب نشان داد که اگر شورای ده تهران فایده ای برای مردم تهران ندارد برای اعضای شورای شهر بسیار سودآور است!

       مثلاً، حاج آقا مسجد جامعی، وزیر فرهنگ و ارشاد دولت ممد خاتمی اصلاحاتچی، برای انکه از خودش ردپایی نگذارد با شناسنامهء برادرش دست به عشق و حال 7/5 میلیارد تومانی زده است که خبرگزاری فارس توی کاسه اش گذاشته و گند کار مسجدجامعی را درآورده است!

       مثل معروفی است که می گوید: "در جهنم عقرب هایی هستند که آدم از دست انها به مار غاشیه پناه می برد!" اکنون جا دارد امت همیشه در صحنه از دست این اصلاح طلب ها به همان اصولگراها پناه ببرد!

       اما اصل ماجرا:

       * اخیراً اسنادی توسط خبرگزاری معتبر فارس منتشر شده که از تخلف هفت و نیم میلیارد تومانی احمد مسجد جامعی، عضو 11 سالهء شورای شهر تهران و وزیر ارشاد دولت اصلاحات پرده برمی‌دارد.

ماجرا بدین ترتیب است که این عضو شورای شهر، ملکی به مساحت 842 مترمربع در خیابان شیخ بهایی خریداری می‌کند. از آنجا که او خود فرد شناخته‌ شده‌ای است، اصل سند ملک به نام محمدرضا مسجد جامعی، مهرشاد کاظمی و زهرا امیری نیکو ثبت می‌گردد.

       - محمدرضا مسجدجامعی، برادر احمد مسجدجامعی است که در بسیاری از پروژه‌های اقتصادی و ساخت و ساز همراه او بوده است.

       - مهرشاد کاظمی، مشاور معاون پشتیبانی وزارت ارشاد در دوره وزارت مسجدجامعی بوده و از همان زمان به تیم او وصل شده و به واسطهء این مسئولیت اش، برخی از پروژه ‌های ساختمانی و اقتصادی مسجدجامعی به او محول شده است. کاظمی به واسطه این خوش‌خدمتی، در دولت یازدهم با فشار مسجدجامعی به جنتی، به ریاست اداره ‌کل ارشاد استان تهران می‌رسد. خانم زهرا امیری نیکو نیز که مالک دیگر این زمین است، از بستگان مهرشاد کاظمی است.

       زمين این ملک که در خیابان عرفی شیرازی واقع است، مساحتی معادل 842 متر دارد. مالکان از شهرداری منطقه، درخواست پروانه ساخت و ساز می‌کنند و در تاریخ 4 آبان‌ماه 90 پروانه ساخت صادر شده و طی آن به مالک اجازه داده می‌شود بنایی 8 طبقه با متراژ 2868 متر مربع بسازد. طی این پروانه، مالک مجاز به ساخت 16 واحد مسکونی گردیده است. اما مسجد جامعی به این میزان راضی نشده و با نفوذ خود، درخواست متراژ و تعداد طبقات بیشتری می‌کند. این موضوع دقیقاً هم‌زمان با دوره‌ اول عضویت او در شورای شهر تهران به عنوان نهاد نظارت بر شهرداری اتفاق افتاده است. فشارها جواب می‌دهد و او برای ملک خود پروانه ساخت جدید می‌گیرد. او در این پروانه، تعداد طبقات را از 8 به 9، تعداد واحدهای مسکونی را از 16 به 18 و متراژ قابل ساخت را از 2868 به 3291 مترمربع افزایش داده است.

       تا این جای کار اگرچه قطعاً خلاف اصول و رانت است و نوعی سوء استفاده از جایگاه محسوب می شود، اما تخلف اصلی و بزرگ‌تر آنجاست که او پس از دریافت مجوز ساخت 9 طبقه، وقتی به مرحلهء ساخت و ساز می‌رسد، بدون هماهنگی و درخواست هرگونه مجوزی، ساختمانی 10 طبقه در ملک شیخ بهایی می‌سازد و با این تخلف آشکار، کل متراژ قابل ساخت بنا را از 3291 متر به 4520 مترمربع می‌رساند. با تفاضل متراژ مجوزدار (هر چند با اعمال نفوذ) نسبت به متراژ ساخته شده، مشخص می‌گردد که حداقل 1229 متر به کل متراژ قابل ساخت بنا به صورت غیرقانونی و بدون پروانه اضافه شده است. این تخلف تا آنجا پیش می‌رود که شهرداری منطقه برای این ملک در تاریخ 18 آبان‌ماه 95 فرم خلاف صادر می‌کند.

       اما سلسله تخلفات ملک شیخ بهایی به اینجا ختم نمی‌شود. مالکان، یعنی برادر مسجدجامعی، مهرشاد کاظمی و زهرا امیری نیکو، بسیاری از قوانین شهرسازی و فضای سبز را زیر پا گذاشته و از آنها تخلف کرده‌ا‌ند. قابل تأمل‌ترین بخش ماجرا آن است که ملک خیابان شیخ بهایی اساساً باغ بوده و در واقع مالکان برج ـ باغ خود را با قطع درختان ساخته‌اند. این در حالی است که مسجدجامعی خود را مدعی دفاع از محیط زیست و فضای سبز در شهر تهران می‌داند و حتی عضو کمیسیون سلامت و محیط زیست شورای شهر تهران است.

       گفتنی است که عضو دیگر این کمیسیون، یعنی محمد حقانی، عضو اصلاح‌طلب شورای شهر و معاون کرباسچی در شهرداری تهران هم پیش از این با قطع تعداد زیادی درخت در ملک قیطریه، فاصله گفتار تا عمل این جماعت را نمایش داده بود. جالب است که مسجدجامعی و دیگر اصلاح ‌طلبان شورا که رئیس شورای شهر و مدیریت شهری را به دلیل تصویب و اجرای مصوباتی در حوزه فضای سبز، باعث نابودی این سرمایه بزرگ شهری می‌دانند، خود در املاک شان حتی در کمترین سطح ممکن نیز اهمیتی برای آن قائل نیستند.

       کار تا آنجا پیش می‌رود که مالکان، غیر از قطع درختان برای احداث بنا، با بالا بردن سطح اشغال ملک، بخش‌هایی از باغ را به صورت غیرقانونی از بین می‌برند. ملک خیابان شیخ بهایی در سامانه پهنه‌بندی شهر تهران، در پهنه R122 قرار دارد، ولی در مصوبه کمیسیون ماده 5 که ویژه تخلفات است، پهنه آن R121 ذکر شده است. این تغییر پهنه باعث می‌شود که مالک بتواند خود را از رعایت بسیاری از ضوابط باغات شهر تهران معاف کند و به قواعد پهنه‌بندی زمین پایبند نباشد. این تغییر در پهنه‌بندی غیر از آنکه خلاف قانون است، مغایر با اصول شهرسازی و محیط زیست است و مبالغ هنگفتی آورده ریالی برای مالک به همراه دارد.

       جالب آنجاست که مالکان برای دور زدن قانون، به معاونت فضای سبز شهرداری منطقه 3 نامه‌ای نوشته‌اند و طی آن متعهد گردیده‌اند در ازای تخریب باغ و عدم رعایت اصول باغات، 178 اصله درخت به بورستان طالقانی تحویل دهند!

       تخلفات مسجدجامعی و شرکا به همین جا ختم نمی‌شود. برای این ساختمان که به صورت خلاف قانون در 10 طبقه ساخته شده است، پلهء فرار خارج از درصد و ضوابط ساخت در شمال ملک احداث شده که در ساخت آن، باز هم شرایط باغ و سطح اشغال 30 درصد مصوب برای آن نقض شده است.

       گفتنی است با نفوذ این عضو مدعی اخلاق شورای شهر، پروندهء این ملک از تاریخ 11 آبان‌ماه 95 تاکنون مسکوت مانده و به کمیسیون ماده 100 که ویژه بررسی تخلفات است، ارجاع نشده است.

       اگر تمام تخلفات این بنا را کنار گذاشته و فقط افزایش تعداد طبقات و متراژ را درنظر بگیریم، با محاسبه حداقل قیمت هر متر بنای مسکونی نوساز در محدودهء شیخ بهایی، به رقم هفت میلیارد و پانصد و چهل و هشت میلیون تومان (7.548.000.000) می‌رسیم. این رقم هفت و نیم میلیاردی، فقط حاصل از یکی از

رانت های اين ساختمان 10 طبقه است.

       بهر حال پس از انتشار خبر «پیروزیِ» این قهرمان اصلاح طلب در ضربه فنی کردن این مبلغ کلان، حاج احمد مسجد جامعی متدین و خداترس و مومن نماز خوان در حالی که دست خود را به خبرنگاران نشان می داد اظهار داشت:

       "همچی میگن 7/5 میلیارد زدم به جیب که اگه کسی منو نشناسه و از مراتب صرفه جویی و امساک و زی طلبگی من آگاه نباشه خیال می کنه 75 هزار میلیارد تومان به بدن زده ام! بابا همش 7/5 میلیارد بوده که توی این دست جا میشه! "

       شایان ذکر است گروهی از مقامات و مدیران که دست شان کج است و بیت المال و گاها اموال عمومی را با جهیزیه مادر خود اشتباه می گیرند و چند صد و یا چند هرار میلیارد تومان آن را به خود و خانواده و آقازاده هایشان ملاخور می کنند، حاج احمد مسجد جامعی را به خاطر رانت خواری 7/5 میلیارد تومانی مورد نکوهش قرار داده و گفته اند حاج احمد با این کار خود آبروی اختلاسچی ها و رانت خواران کشور را برده است، زیرا 7/5 میلیارد تومان رانت خواری در برابر انجام عمل شنيع سکسی با خزانهء مملکت توسط مدیران با ایمان و متدین، حکم انعام بچه را دارد و موجب وهن دولت و جناح های سیاسی و اصلاح طلبان است!

بازگشت به خانه