تأسيس: 14 مرداد 1392 | در نخستين کنگرهء سکولار های ايران | همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو کلی مقالات | فهرست نويسندگان | آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت | جستجو | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
!با چتر نجات از بانکوک
يادداشت های اسکندر دلدم
روز جهانی بزرگداشت مقام زن خجسته باد!
سرور و شادمانیِ «روز جهانی زن» در مجلس اسلامی
همانگونه که می دانيد بعد از انقلاب و در بالای خط فقر اهمیت و ارزش زنان زیاد شده و بر خلاف تبلیغات علیه حکومت اسلامی و اتهامات زن ستیزی و نصف مرد بودن زن، روز زن در حکومت اسلامی گرامی داشته می شود و داشتن چند زن به صورت عقدی یا خرید خدمتی (صیغه) توسط پولدارها و رانت خوارها و قدرتمندان نوعی تفاخر هم محسوب می گردد. در عکس چند تن از هنرمندان مجلس در صحن علنی با انجام حرکات موزون روز زن را جشن گرفته اند!
در حواشی جايزهء اسکار
سياست دوگانه
ذوق زدگی مقامات برجستهء اسلامی از اسکار گرفتن حاج اصغر آقا فرهادی و تجلیل از افتخار آفرینی ملی (!) نشان از دوبینی و استانداردهای دوگانه آنها دارد! در ایران مرتباً از فرهنگ منحط هالیوود و سینمای امریکا گفته می شود و آمریکا را پیشقراول تهاجم فرهنگی می نامند! اما چطور است که فرهنگ و سینمای امریکا مبتذل است اما جایزه سینمایی هالیوود افتخار ملی شما محسوب می گردد؟
از نظر شما و براستی در کجای دنیا مقامات عالیه سیاسی یک کشور برنده شدن یک فیلمساز و بردن اسکار را توئیت می کنند و افتخار ملی می نامند!
حالا اگر مدیرکل امور سینمایی یا حداکثر وزیر ارشاد تبریک گفته بود قابل توجیه بود اما وزیر امورخارجه، که خودش صد پله هنرمند تر است و قبلا «فروشنده»ی برنامهء هسته ای کشور بوده است چه دخلی دارد اسکار فرهادی را افتخار ملی بنامد!
و اما اگر اسکار آمریکایی باعث افتخار ملی می شود پس چرا سی و هفت سال است آمریکا را شیطان بزرگ می خوانید و با آن از در رفاقت در نمی آیید! و وقتی یک اسکار اینطور شما را حالی به حالی می کند ببینید اگر ترامپ به رویتان بخندد چه گلابی به خودتان خواهید زد!
قطع وابستگی
با توجه به اینکه مستحق دریافت اسکار در حکومت اسلامی زیاد است و آمریکا هم فقط اصغر فرهادی را قبول دارد و سالی یک اسکار به او می دهد، قرار است، مثل پهبادی که از روی پهباد آمریکایی کپی کردیم و مشت محکمی به جای نه بدتر آمریکا زدیم، از روی مجسمهء اسکار فرهادی هم قالب گيری و کپی سازی شود و ضمن قطع وابستگی به اسکار آمریکا، خودمان با تولید انبوه در داخل کشور به همهء علاقمندان اسکار بفروشیم و مازاد آن را به کشورهای دوست و برادر صادر نمائیم!
دريافت کنندگان جوايز اسکار وطنی
در عين حال هنرمندان بسیاری در کشور وجود دارند که در کارگردانی و در ایفای نقش و نوشتن سناریو ماهر تر از فرهادی هستند و اگر فرهادی به خاطر «فروشنده» اسکار گرفته است باید به سایر «فروشنده» ها هم اسکار بدهند! چند رشتهء دم دستی را به شرح زير معرفی می نمايد:
* اسکار بهترین کارگردانی به کارگردان فیلم "بابک زنجانی" که توانست با همکاری کمک کارگردان ها (!) بابک را در نقش خریدار مجانی نفت کشور و "فروشنده"ی چهار میلیارد یورو نفت و میعانات گازی و نفتی جا بیاندازد و دولت و ملت را فیلم کند!
* اسکار بهترین سناریست به نویسندگان متن توافق هسته ای حکومت اسلامی و شش قدرت زورگوی جهان که فینال داستان معلوم نیست و خود سناريو نویس هم نمی فهمد چی نوشته است!
* بیست - سی جایزهء اسکار به «فروشنده» های زمین های جزیره کیش و قشم و اراضی شاندیز مشهد و اراضی ملی و جنگل ها و دریا و کوه ها و اراضی موات و و هزار و دویست میلیارد املاک مرغوب شهرداری تهران بصورت مجانی و نذری به از ما بهتران!
* اسکار بهترین سیاه باز به مسئولان دولت که در عین گسترش برکاری و فقر و تورم و فلاکت از بهبود شاخص ها و رونق اقتصادی آمار می دهند!
فقرا برای گذران زندگی اندام خود را بفروشند!
اخیرا یک مقام مطلع دولتی گفته است بیش از 11 میلیون زیر خط فقری داریم! آمار بی خانمان ها و کارتن خواب ها و گرسنگان و زنان خیابانی و بیماران قلبی و عروقی و نابینایان خوزستانی و سایر اقشار و احشام هم روز به روز بالا می رود... دولت هم قادر نیست با فروش روزی 3 میلیون بشکه نفت و میلیاردها متر مکعب گاز طبیعی و سایر منابع زیرزمینی هم حقوق نجومی دولتمردان اش را بپردازد، هم بودجه لازم برای حیف و میل و ریخت و پاش و اختلاس سیاسیون و فرزندان آنها را تامین کند و هم معیشت و روزگار ملت را بگذراند و تکه نانی جلوی آنها بیندازد!
ضمنا در سالیان اخیر همه اقتصاددانان به دولت پیشنهاد خصوصی سازی و دادن کار مردم را به دست مردم داده اند!
در اين ميان، دکتر حاج پرویز شهریاری (عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس) گفت: «چه اشکالی دارد وقتی که فرد در فقر به سر می برد و با دریافت 20 الی 30 میلیون زندگی اش متحول می شود، کلیهء خودش را بفروشد؟»
به نظر ما این پیشنهاد که از لای دهان و دندان عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس بیرون ریخته شده بهترین راه حل برای مشکلات کشور و شکوفایی اقتصادی و کاهش مخارج دولت بی تدبیر و ناامید است، که البته نباید فقط به فروش کلیه محدود گردد، و لازم است دولت روی تمام نقاط بدن و جاهای حساس امت فروشنده دست بگذارد! بطوری که هم مشکلات مردم و مملکت حل می شود و هم باعث نفوذ جمهوری اسلامی در خارج از کشور خواهد شد!
ممکن است بفرمائید سرفه چه ربطی دارد به شقیقه؟! عرض خواهم کرد و خواهید دید خیلی هم ربط دارد!
اولاً، وقتی به گفته عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس یک نفر با فروش یک کلیه 30 میلیون تومان کاسب شود ببینید با فروش سایر اندام بدنش چه پول کلانی به جیب خواهد زد!
در حال حاضر به علت پائین بودن حقوق و دستمزدها بجز آقا ها و آقازاده ها و زنان عقدی و صیغه ای و اقوام و وابستگان آنها که همه چیز حتی مال مردم و مال من و شما را می توانند بخورند، سایر اقشار مملکت فقط می توانند غصه و حرص بخورند و نیازی به حمل جهاز هاضمه ندارند و از دهان تا بواسیر آنها بلااستفاده مانده و متروک شده است!
بنابراین دولت محترم، که بیست و چهارساعته به فکر خدمت به مردم است، می تواند با استفاده از قوانین مربوط به کالاهای متروکهء دل و روده و نگاری و سیراب شیردون و قطعات بلا استفاده جهاز هآضمه 11 میلیون زیر خط فقری را از قفایشان بیرون بکشد و حراج کند تا خیال امت همیشه در صحنه را از خرید مواد غذایی و اتلاف وقت با ارزش خود برای غذا خوردن راحت کند!
با به کار گرفتن این دستورالعمل اقتصآدی از مخارج زندگی اقشار بیهوده زنده (!) به شدت کاسته شده و به خاطر حقوق و درآمد اندک به جان دولت محترم نق و نوق نخواهند کرد!
در آوردن و فروختن داوطلبانه یا اجباری جهاز هاضمه هم توسط «امت همیشه فروشنده» و هم توسط دولت مشکلات زیست محیطی را هم کاهش می دهد و چون مردم نمی خورند موال (مستراح اسلامی) هم نمی روند و به همین خاطر آب های زیرزمینی را با فضولات و پشگل خود آلوده نمی کنند!
اگر پیشنهاد «فروش کلیه» که توسط این نماینده انسان نما (!) مطرح شده (و نشان می دهد بر خلاف شایعاتی که نمایندگان مجلس را به قلیل الهوش بودن متهم می کنند، چنین نمایندگان مبتکر و خلاق و اندیشمندی هم در مجلس شلم شوربا حضور دارند) جدی گرفته و بسط داده شود مشکل مسکن و ازدواج جوانان و بیماری های مقاربتی و کسبه خیابانی (زنان خودفروش!) هم حل خواهد شد!
کافی است در کنار بازار فروش کلیه، بورس آلت تناسلی هم تاسیس گردد تا مردان و جوانان بیکار و فاقد درآمد آلت خود را به مزایده بگذارند و یک پولی بگیرند و به زخم خودشان بزنند!
همچنین فروش باسن و اندام های تحتانی هم می تواند از مشاغل پولساز جدید باشد، که اگر چه بازار سیاه آن سال هاست وجود دارد اما، به دلیل رسمی نبودن، دولت محترم از دریافت مالیات حقه خود محروم مانده و دولت ها تاکنون از روی پائین تنه مردم نخورده اند!
با توجه به اینکه در حال حاضر تقریباً همهء مردم «فروشنده» اند و تنها یک مشت نامرد (فاقد آلت تناسلی و ملحقات آن!) که قراردادهای ننگین مدل «ترکمن چای» را با اجانب امضاء می کنند و یا ثروت های ملی و بیت المال عمومی را می دزدند ممکن است دنبال خرید مردانگی باشند، باید به فکر صادرات بود و دولت محترم می تواند با صدور آلت رجولیت ایرانیان، که مدت هاست به کارشان نمی آید، به عنوان کالای غیرنفتی (!) به درآمد ارزی کشور برای کش رفتن توسط مدیران مومن و متقی اضافه کند و با توجه به موارد استفاده آلت رجولیت ادعا کند که با این حقه سیاسی - اقتصادی توانسته است در میان (میانه!) مردم سایر نقاط جهان نفوذ کند.
محرمانه بازی با آمریکایی ها!
حاج آقا کریمی قدوسی، نمایندهء مجلس جمهوری اسلامی و عضو کمیسیون امنیت ملی، که هر چه باشد حداقل اطلاعاتش، بخاطر عضویت در کمیسیون امنیتی، از ما و شما بیشتر تر است، تتمهء آبروی حاج دکتر مستر ظریف وزیر خارجه ایرانی آمریکایی، عضو لابی نایاک، را برده و نامهء محرمانهء وی به دونالد ترامپ را افشاء کرده است!
حاج آقا کریمی قدوسی گفته که در این نامه ممد جوات ضخیم ملتمسانه از ترامپ خواسته تا برادر حاجی جان کری (وزیر خارجهء سابق آمریکا و عاقد قرارداد ترکمان چایی برجام) را به عنوان نماینده آمریکا در مذاکرات برجام انتخاب و برای دیدار محرمانه به ترکیه بفرستد!
تا بحال مسئولان دولت حاجی حسن روحانی (فارغ التحصیل حوزهء گلاسکوی انگلیس) می گفتند: برجام (برنامه جامع به باد دادن صنعت هسته ای ایران) قابل مذاکره نیست و پروندهء آن بسته شده است! اما با تهدیدات جدید آمریکا در مورد پاره پوره کردن برجام و دست اندرکاران برجام، کسانی که در داخل اظهار گردن کلفتی می کنند و می گویند امریکا نمی تواند دست به پاره کردن بزند و شرکای اروپایی و روسیه و چین جلوی پاره پوره کردن ما را خواهند گرفت نامه خفت بار محرمانه می نویسند و تقاضای ملاقات محرمانه در استانبول ترکیه را می کنند!
دیدارهای یواشکی و محرمانه وزارت خارجه ای ها از مستراح رفتن یواشکی ممدجوات با حاج حسین اوباما در سازمان ملل شروع شد و اگر همان موقع منکرات وارد عمل شده و مملی را به خاطر مستراح رفتن با اوباما مورد مواخذه قرار داده بود الان کار به اینجا نمی کشید که تقاضای ملاقات محرمانه با بابا لنگ دراز را بکند!
برای چه باید ملاقات وزیر خارجه جمهوری اسلامی با آمریکایی ها محرمانه باشد؟ ممد جوات چه چیزی را می خواهد محرمانه نگاه دارد و از چه کسانی می خواهد پنهان نگاه دارد؟!
آيا آمریکایی ها که در حريان انجام مذاکرات بصورت زنده و آنلاین همه چیز را به اطلاع شرکای خود در ناتو NATO و منطقه (عربستان و اسرائیل و ترکیه و امارآت و قطر) قرار می دهند، فقط مردم ایران و نمایندگان مجلس و جناح مقابل نامحرم هستند و نباید از متن مذاکرات و امتیاز دادن های سخاوتمندانه ایرانی - آمریکایی مطلع شوند؟!
به هر حال، رفتن ظریف با جان کری به استانبول برای دیدار محرمانه صلاح نیست چون ترکیه متحد اسرائیل است و اسرائیل ممکن است مذاکرات محرمانه را شنود کند و موضوع درز پیدا کرده و در آستانهء انتخابات پیش روی ریاست جمهوری به گوش جناح مقابل (اصولگرایان) برسد و پته نئو لیبرال - مذهبی هایی را که خواب رابطهء با آمریکا را می بینند روی آب بریزند و دهان بازماندگان و دارو دسته بجا مانده از مرحوم مغفور تازه درگذشته را بتن ریزی و آسفالت کنند!
در نهایت اگر حاج آقا ظریف اصرار به معاشرت محرمانه با جان کری را دارد بهتر است بجای استانبول به " آنتالیا " برود که اصولاً ترکیه برای اعمال محرمانه و خلاف شرع و اخلاق راه اندازی کرده و شهر محبوب گردشگران متدین و نماز خوان و با تقوای ایرانی است!
از نکات بسیار جالب تاریخ پس از انقلاب اسلامی ایران که کمتر مورد توجه قرا گرفته این است که همه وزرای خارجه جمهوری اسلامی از نخستین روز تاسیس تا امروز تحصیل کرده و دارای اقامت طولانی در آمریکا و دارنده سیتیزن شیپ، یا اقامت دائم و حتی تابعیت آمریک بوده اند!
دکتر ابراهیم یزدی، اولین وزیر خارجه حتی فارسی را درست بلد نبود و انگلیسی را با لهجهء آمریکایی صحبت می کرد و در اولین اقدام خودسرانه و بدون اطلاع شورای نگهبان قراردادهای خرید هواپیماهای آواکس و اف 16 را به زیان کشور لغو کرد و ایران نه تنها دستش به هواپیماها، که بعدا معلوم شد در جریان جنگ تحمیلی مورد نیاز بوده اند نرسید، بلکه به خاطر لغو یکجانبه خسارت عظیمی هم آمریکا دریافت کرد!
وزرای خارجه بعدی و معاونان اصلی هم بگیر بیا تا همین مورد ظریف و تخت روانی و عراقچی و سایرین تحصیل کرده دانشگاه های کادر ساز آمریکا بوده و یا مثل حاج آقا ظریف و معاون رئیس جمهور خانم بر ابتکار از بچگی تا پیروزی انقلاب در آمریکا سکونت داشته اند!
گاهی اوقات به فکر آدم می رسد شاید "سیا" ما را سیاه کرده و متوجه نیستیم!
رئيس مجلس اسلامی خطاب به نمایندگان: «جانماز آب نکشید!»
مجلس شوربا به فکر همه انواع انسان ها می باشد و به همین خاطر برای رعایت قسط و عدلِ توصیه شده در اسلام، حقوق زحمتکشان را 812 هزار تومان در ماه و حقوق مدیران را 14 میلیون تومان تعیین کرده تا نه سیخ بسوزد و نه کباب!
در جلسهء تعیین حقوق پایه برای مدیران دلسوز و متدین و نمازخوان نظام، که با مدیریت معجزه گونهء خود ملت را به خاک مذلت و سیاهی نشانده و یک قلم 11 میلیون نفر را به زیر خط فقر و بقیه را به زیر سنگ قبر برده اند، چند عدد از نمایندگان مجلس (عصاره های فضائل ملت) قیافهء حق به جانب گرفته، و در حالی که خودشان چهار دست و پا سرگرم خوردن از بیت المال و سکس کردن با دارایی ها و بودجه هستند، به مخالفت با حقوق نجومی مدیران دولتی برخاستند و حرف هایی زدند که حاجی علی رئیس مجلس مجبور به واکنش شد و اظهار داشت: "بیشین بابا!"
حاج علی همچنين، خطاب به نمایندگان مجلس که برای فریب موکلین خود و رای جمع کردن در انتخابات آینده سرگرم فیلم بازی کردن و انتقاد از حقوق های نجومی و پاک دست نشان دادن خود بودند به صراحت گفت که "سابقهء برخی از این آقایان در مجلس و دریافتیهایشان از مجلس مشخص است و وجود دارد". او خطاب به این معترضان گفت: "جانماز آب نکشید."
گروهها و شخصیت های اصول گرا در دو روز گذشته به شدت از مصوبه مجلس که سقف حقوق مدیران دستگاههای قوای سهگانه ایران را 24 میلیون تومان تعیین کرده، انتقاد کردهاند. جبهه مردمی نیروی انقلاب اسلامی که اخیراً اعلام موجودیت کرده در بیانیهای با مقایسه این میزان حقوق با حقوق 800 هزار تومانی کارگران، این مصوبه را "شرمآور" و "ریشخند عدالت" دانسته است.
علی لاریجانی، رئیس مجلس، در جلسه علنی امروز، شنبه 14 اسفند، گفت: "بعضی از آقایانی که این حرفها را زدند من نمیخواهم نام ببرم. اینها در مجلس سابقه دارند و دریافتیهای آنها از مجلس وجود دارد. آنقدر جانماز آب نکشند و من میدانم که چهطوری بودند. جار و جنجال به راه نیندازید. اینطور نیست که شما به خاطر انتخابات حرفهای خلافی بزنید و کسی چیزی به شما نگوید."
به گزارش خبرگزاری عقب افتاده ایرنا، علی لاریجانی در جلسه علنی روز شنبه در ادامه سخنانش توضیح داد که سقف تعیین شده برای حقوق مدیران در مصوبه مجلس 10 الی 14 میلیون است. این در حالیست که رئیس "کمیتهی امداد" اعلام کرده است که نزدیک به 11 میلیون نفر از مردم ایران با حقوق ماهانه 800 هزار تومان زیر خط فقر زندگی میکنند!
«حاج مهدی کوچک همه زاده» نیز طی نامهء سر و ته گشاده ای که در کانال فاضلاب تلگرام خود گذاشت، تتمهء آبروی عصاره های فضائل امت را برد و فاش ساخت که پالون خود نماینده ها در بخور بخور و حلال و حرام کردن از دولتی ها کج تر است!
با توجه به کارهایی که دولتی ها از یک طرف و وکلای مجلس از طرف دیگر با مردم می کنند باید هرچه زودتر از " اصغرقاتل" رفع اتهام شده و از وی اعاده حیثیت شود!
با توجه به اینکه نمایندگان محترم خودشان از قشر بسیار محروم جوامع پشت کوه و مغاره ها و حاشیه کویر بوده و هنوز آثار تغذیه با علوفه صحرا و سوء تغذیه از چهره اشان زدوده نشده و تا قبل از پیروزی شکوهمند «کفر بر باطل» شهر را ندیده و خیابان آسفالت را تست نکرده بودند انتظار می رود همانطور که حقوق های کلان برای خود و داماد و فرزند و زن عقدی و متعه ای مقرر کرده و حق ماموریت دلاری و دفتر و اتومبیل و خانه و حق مسکن و حق یابو آب دادن و هبه و هدیه دریافت می کنند به فکر مردم بدبختی هم که به آنها رای داده اند باشند!
واقعا کدام خری باور می کند که در مملکت گل و بلبل یک خانواده می تواند با 812 هزارتومان در ماه زندگی کند و کرامت انسانی و ناموس او ملکوک نگردد!
تعیین حقوق 14 میلیون تومانی برای مدیری که صد برابر این مبلغ را در یک خرید دولتی پورسانت می گیرد و یا مدیری که هزار برابر آن را بر می دارد و به کانادا می گریزد، و به موازات آن تعیین حقوق ماهیانه 812 هزار تومانی برای زحمتکشان تداعی کننده این مثل معروف است که می گوید: "بار را قاطر می برد و مزدش را سورچی می گیرد!) و به قول بچه تهرون های قدیم: "قرار نبود که تفش هم با خودمون باشه! "
امت ساده لوح و زود باور شما را فرستادند به مجلس تا به فکر احقاق حقوق مردم باشید نه اینکه حقوق نجومی برای مدیران دولتی تعیین کنید تا آنها هم متقابلا بودجه مجلس و عشق و حال شما را افزایش دهند!
از سازش دولتی و مجلس
مجروح شود باسن امت!
بقول یک بزرگواری: "مجلس از دولت بدتر، دولت از مجلس خفن تر، امت از همه بیچاره هار عالم بدبخت تر! "قدیم ندیما می گفتند" در جهنم مارهایی است که آدم از دست آنها به عقرب جرار پناه می برد!"
حالیه باید این ضرب المثل به قول ما خارج نشین ها آپ تو دیت شود و بگوئیم: "در مجلس مملکت نماینده هایی هستند که آدم باید از دست آنها به مدیران دولت پناه ببرد!"