تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ  در نخستين کنگرهء سکولار های ايران  -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

 خانه   |   آرشيو کلی مقالات   |   فهرست نويسندگان  |   آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    جستجو  |    گنجينهء سکولاريسم نو

20 اسفند ماه 1395 ـ  10 مارس 2017

مسیر انتخاب رهبر آیندهء حکومت اسلامی

کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران

بین انتشار خبر کاندیداتوری حجت‌الاسلام ابراهیم رییسی به عنوان نامزد راستگرایان در انتخابات ریاست ‌جمهوری آینده در روز هشتم اسفندماه، تا تکذیب این خبر تنها یک روز فاصله بود. گفته می‌شد که در جلسه انتخاباتی راستگرایان ابراهیم رئیسی بیشترین رای را کسب کرده و بنابراین کاندیدای رسمی این جناح شدهاست. یک روز بعد اما خبرگزاری تسنیم، وابسته به سپاه پاسداران از قول رئیس دفتر او نوشت: «آیت‌الله رئیسی حضور در آستان قدس رضوی را مهمتر از هر مسئولیت و فرصتی گران‌قدر برای خدمت به محبان آن آستان مقدس می‌داند.» به این ترتیب فعلا نام او از میان نامزدهای ریاست‌جمهوری کنار رفتهاست.

ابراهیم رئیسی بیشترین دوران مسئولیت‌‌های اداری‌اش در قوه قضائیه جمهوری اسلامی سپری شده است. او از ابتدای دهه شصت در سمت‌های قضائی-امنیتی مشغول به کار بود. در جریان اعدام زندانیان سیاسی به سال 1367 او از اعضای «هیات مرگ» بود و درباره سرنوشت زندانیان سیاسی تصمیم گیری می کرد.

ابراهیم رئیسی از سال 1383 تا سال 1393 به مدت 10 سال معاون اول قوه قضائیه بود و از سال 1393 تا 1394 نیز دادستان کل کشور شد. در روز 17 اسفند 1394 با حکم آیت‌الله خامنه‌ای به تولیت آستان قدس رضوی یکی از ثروتمندترین و قدرتمندترین ساختارهای غیرشفاف در جمهوری اسلامی منصوب شد. همان زمان، شایعاتی درباره کاندیداتوری احتمالی او برای جانشینی خامنه‌ای هم مطرح شد. همین شایعات است که موجب توجه افکار عمومی به حضور یا عدم حضور او در انتخابات ریاست‌جمهوری آینده شده است. چنانچه شایعه جانشینی او برای خامنه‌ای جدی باشد، این تحرکات را باید خبرسازی‌های رسانه‌ای گروه‌ها و افراد حامی او، برای طرح بیشتر نام یکی از معتمدین رهبر ایران و ارزیابی نظر افکار عمومی در نظر گرفت.

 

مرگ رفسنجانی و رهبر آینده ایران

شاید مهمترین نتیجه مرگ آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی تاثیر مستقیمی است که در مسیر انتخاب رهبر آینده جمهوری اسلامی گذاشت. خارج شدن یکی از تاثیرگذارترین سیاستمداران نزدیک به میانه‌روهای ایران، این تحلیل تقویت شد که بعد از مرگ آیت‌الله خامنه‌ای، امکان اینکه جریان‌های سیاسی اصلاح‌طلب یا میانه‌رو در ایران بتوانند در فرایند انتخاب رهبر آینده نقشی بازی کنند، بیش از پیش کمتر شده و به این ترتیب امید به انتخاب رهبری میانه‌روتر از آیت‌الله خامنه‌ای نیز کم‌رنگتر شد.

هرچند که با توجه به تضعیف غیرقابل انکار موقعیت آیت‌الله هاشمی ‌رفسنجانی در سال‌ های پایانی عمرش، مشخص نبود که او بتواند در زمان لازم، تاثیری تعیین‌کننده در انتخاب رهبر آینده داشته باشد، با اینهمه میانه‌روهای ایران تصور می‌کردند که او می‌تواند نقش مهمی در انتخاب رهبری آینده ایران بازی کند و به همین دلیل مرگ هاشمی‌رفسنجانی را ضایعه مهمی برای اصلاح‌طلبان تلقی کردند. چرا که رفسنجانی، علیرغم تضعیف موقعیتش بعد از انتخابات سال 88 و پس از آنکه به صورت تلویحی با سرکوب گسترده حکومتی مخالفت کرد، همچنان از استوانه‌های قدرتمند در بدنه نهادهای مذهبی و اداری ایران به شمار می رفت.

اکبر هاشمی رفسنجانی خود هم در سال‌های پایانی عمرش به این گمانه ‌زنی‌ها و امیدها دامن زده بود. او حتی یکبار در نوزدهم اسفند سال 1393 به روزنامه شرق گفته بود که «در لحظهء حساس حتما لازم نیست رییس باشم.” او تاکید داشت: “فقط یک وقت کار هیات رییسه خبرگان حساس می شود و آن موقعی است که بخواهد رهبری جدید انتخاب شود. اساس این است و ممکن است در 20 یا 30 سال و کمتر و بیشتر یک بار اتفاق بیفتد. بقیه‌اش عمدتا سخنرانی است.» هاشمی رفسنجانی ابراز امیدواری کرده بود که «آن لحظه حساس، مهم است. برای آن لحظه حساس حتما لازم نیست رییس باشم، کافی است عضو خبرگان باشم. انسان در خبرگان می تواند صحبت کند و نظرش را بدهد و اگر بخواهم، تاثیرگذار هم خواهم بود.» به هر حال با مرگ هاشمی‌رفسنجانی احتمال تاثیرگذاری او در لحظه حساس نیز از بین رفت.

به این ترتیب به نظر می‌رسد که احتمال انتخاب یکی از نزدیکان تندروتر آیت‌الله خامنه‌ای به عنوان رهبر آینده بیشتر شده است. رهبر جمهوری اسلامی نیز همین خواسته را غیرمستقیم مطرح کردهاست. او از جمله در اولین دیدارش با اعضای مجلس خبرگان جدید که در بیستم اسفند ماه سال 1394 ضمن ابراز تاسف از رای نیاوردن آیت‌الله محمدتقی مصباح‌یزدی و آیت‌الله محمد یزدی گفته بود: «در انتخاب رهبر آینده، ملاحظه‌ خدا را بکنید. احتمال اینکه این دوره‌ای که تازه شروع خواهد شد، مبتلا بشود به این آزمایش، احتمال کمی نیست؛ آن وقتی‌که بنا است رهبر انتخاب بشود، ملاحظات و رودربایستی‌ها را کنار بگذارند؛ خدا را در نظر بگیرند، وظایف را در نظر بگیرند، نیاز کشور را در نظر بگیرند؛ بر این اساس رهبر انتخاب بشود؛ مهم‌ترین وظیفه به نظر ما این است؛ مراقبت کنند. اگرچنانچه در این مرحله و در این وظیفه‌ی بزرگ کوتاهی انجام بگیرد، در اساس کار مشکل به وجود خواهد آمد؛ این مهم‌ترین مسئله است که بایستی مورد توجه قرار بگیرد.» آیت الله خامنه‌ای به مجلس خبرگان توصیه کرد که «باید انقلابی بماند؛ باید انقلابی فکر کند و انقلابی عمل بکند.»

اکنون حتی زمزمه‌هایی از احتمال انتخاب جانشین رهبر جمهوری اسلامی پیش از مرگ او نیز شنیده می‌شود. رضا علیجانی، تحلیلگر سیاسی در فروردین‌ماه سال 1395 این سناریو را بدترین گزینه ممکن دانسته و با اشاره به کاهش اثر طیف نزدیک به هاشمی‌رفسنجانی در آخرین انتخابات مجلس خبرگان  تاکید کرد که در صورت انتخاب قائم مقام برای آیت‌الله خامنه‌ای توان اثری گذاری این جریان کمتر هم خواهد شد و امکان ایجاد تغییر در نتیجه را نخواهند داشت.

در طی این سال‌ها با انتشار اخباری از بیماری آیت‌الله خامنه‌ای و سپس بستری شدن کوتاه‌مدت او در بیمارستان مساله جانشینی او به مهمترین مساله عرصه سیاسی ایران تبدیل شدهاست. حتی گفته می‌شد که شدت یافتن کشمکش‌های سیاسی بعد از سال 1388 و امنیتی شدن فضای سیاسی ایران بی‌ارتباط با این مساله نیست. چالش‌هایی که در مجلس خبرگان رهبری بوجود آمد و در نهایت به کنار رفتن آیت‌الله هاشمی ‌رفسنجانی از ریاست این مجلس و جایگزینی آیت‌الله مهدوی کنی انجامید نیز به دلیل اهمیت مساله جانشینی و رقابت جریانهای قدرتمند در پشت صحنه تعبیر می‌شد. این کشمکش‌ها بهگونه‌ای بود که در نهایت هاشمی ‌رفسنجانی دو بار در رقابت بر سر ریاست مجلس خبرگان شکست خورد و حتی در دوره جدید مجلس خبرگان درحالی که اکبر هاشمی رفسنجانی بیشترین آرای تهران و در مجموع ایران را به خود اختصاص داد اما احمد جنتی با 90 سال سن و در حالی که به عنوان نماینده پانزدهم تهران به مجلس خبرگان راه یافت، به ریاست این مجلس رسید.

بعد از انتخابات مجلس خبرگان رهبری در اسفند ماه سال 1394، در حالی که حتی آیت‌الله خامنه‌ای هم پیش‌بینی کرد که احتمالا این مجلس، رهبر آینده را تعیین می‌کند،  گفتگو درباره گزینه اصلی رهبری آینده نیز افزایش یافت. ابتدا در نوشته‌های مختلفی از تحلیل‌گران ایرانی، نام مجتبی خامنه‌ای، فرزند رهبر ایران و همچنین آیت الله محمود هاشمی‌شاهرودی و صادق لاریجانی بیشتر به‌گوش می‌رسید. برخی هم نام عبدالله جوادی آملی و ناصر مکارم شیرازی را بر این لیست اضافه می‌کردند. چنانچه نام مصباح‌یزدی را نیز بر این اسامی بیفزاییم، لیست اولیه تحلیل‌گران کامل خواهد شد. فراموش نباید کرد که زمانی رقابت آیت‌الله مصباح‌یزدی با آیت‌الله مهدوی‌کنی موجب شد که برخی هواداران مهدوی‌کنی فاش کنند که متحدان مصباح‌یزدی در جلسات خصوصی او را قائم‌مقام رهبر میدانند.

یکی از دیپلمات‌های پیشین وزارت خارجه ایران هم طی یادداشتی پیش‌بینی کرده بود که شانس حسن روحانی برای رهبری بیش از دیگران است اما این لیست هنوز کامل نشده بود تا بالاخره از اواسط مردادماه سال جاری نام کمتر شناخته شده ابراهیم رئیسی نیز بر لیست نامزدهای احتمالی رهبری اضافه شد.

به این ترتیب حداقل هشت تن از مسئولان بلند پایه جمهوری اسلامی وجود داشتند که امکان جانشینی آیت‌الله خامنه‌ای را دارند. در این میان گفته می‌شود که فرزند آیت‌الله خامنه‌ای احتمالا به علت ناتوانی در جلب رضایت اعضای مجلس خبرگان کمترین شانس را دارد. اما ابراهیم رئیسی که از دیگر نامزدهای احتمالی جوانتر محسوب می‌شود و در این سال‌ها به سپاه‌ پاسداران نزدیک شده، محتمل‌ترین کاندیدای تندروها محسوب می‌شود.

ابراهیم رئیسی همواره در سمت‌های انتصابی حضور داشته است و اگر او کاندیدای ریاست جمهوری شود، بار دیگر پرونده قتل‌های 67 و نقش او به عنوان یکی از عوامل سرکوب در دهه شصت باز خواهد شد و جزییات بیشتری در خصوص بزرگترین تراژدی انسانی در نقض حقوق شهروندان که رئیسی بخش انکارناپذیر آن بوده است، مطرح خواهد شد.

بازگشت به خانه