تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ در نخستين کنگرهء سکولار های ايران -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو کلی مقالات | فهرست نويسندگان | آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت | جستجو | گنجينهء سکولاريسم نو |
21 فروردين ماه 1396 ـ 10 آوريل 2017 |
در ادامهء سريال شش سالهء مرگ در ميدان سوريه، جنايت هولناك جديدي در "خان شیخون،" از استان ادليب سوريه، از سوي "رژيم ضد امپرياليست" حاكم بر سوريه، عليه مردم مظلوم سوريه، و در اصل كل بشريت، انجام شد و ما بار ديگر شاهد شديم كه چگونه قومي جرار از كمونيست هاي وطني با سكوت و با بيان حرف هاي شرم آور، از اين جنايت دفاع كردند.
وقتي هم كه پروسهء 6 سالهء كشتار بدون مجازات مردم سوريه توسط رژيم هاي سوريه، روسيه، ايران و حزب الله لبنان با هجوم موشكي ارتش ايالات متحده آمريكا، براي يكبار هم كه شده، مورد اخلال واقع شد، سكوت هاي ننگ آور اين جماعت شكسته شد و همان هايي كه به هيچيك از قطعنامه ها و گزارشات امنستي اينترناشنال، ديدبان حقوق بشر (HRW) و سازمان ملل، در محكوم كردن جنايات ضد امپرياليستي و "ظفرمندانه"ی رژيم اسد و حاميان اش، آن هم در حد انعكاس سطري از آنها در مدياي خود، وقعي ننهاده اند، ياد سازمان ملل افتادند!
موضوع اين نوشتهء كوتاه، ديدن خطوط اصلي تصوير جهان در نگاه كمونيست هاي ايراني امروزي است. امروز ما با نسلي از كمونيست هاي نوع جديد سر و كار داريم كه موافق هر جنايتي هستند به شرطي يك يا چند مورد از شروط سه گانه زير را حائز باشد:
1. روسيه، ايران، سوريه و يا هر قدرتي كه زماني تن اش به تن رژيم هاي ضدامپرياليست در دوران جنگ سرد خورده باشد، در رديف جانيان باشند،
2. ايالات متحدهء آمريكا (امپرياليستي براي همه فصول)، با اين جنايت مخالف باشد يا آن را تأييد نكند.
3. هر جنايتي كه عليه جمهوري تركيه باشد. (حتي با تأييد ايالات متحده آمريكا و ديگر كشورهاي غربي).
با اين ترتيب، جنايات ارتش صربستان به رهبري بدنام ترين جنايتكاران عليه بشريت مثل سلوبودان ميلوسوويچ و رادووان كاراجيج عليه ملت هاي غير صرب بالكان، جنايات صدام حسين، معمر قذافي، حافظ اسد و بشار اسد در كنار جنايات ده ها مليوني رژيم هاي ريز و درشت كمونيستي در دوران جنگ سرد به همراه عمليات تروريستي "حزب كارگران كردستان" و مشتقات و ملحقات رسمي و غيررسمي آن در خاورميانه، و از جمله برهم زدن پروژهء صلح از سوي اين اختاپوس ترور در تركيه، دفاع مي كنند.
كمونيست هاي مورد نظر از كارهايي دفاع مي كنند كه در گزارشات متعددي از سوي سازمان هايي چون امنستي اينترناشنال، ديدبان حقوق بشر HRW، سازمان ملل و كشورها و ارگان هاي بيطرف، بنام هايي چون پاكسازي هاي اتنيكي، جنايات جنگي و جنايت عليه بشريت طبقه بندي شده اند.
سوآل اين است: آيا اين جماعت از ابتدا چنين افكاري داشتند يا، در نتيجهء گذار ايام، هم از دوران جواني خود فاصله گرفته اند و هم از آرمانخواهي جوانانه؛ و در كنار قاسم سليماني تبديل شده اند به نيروي توجيه كننده جنايات مدافعان حرم؟
شيطان و عمله اش
آيا مي توان تصور كرد كه كمونيست هاي ايراني حتي آنجا كه جناح هايي از حاكميت رژيم اسلامي، در دفاع از بساط كشتار بي پايان مردم سوريه، دچار ترديد مي شوند، با قاطعيت از كشتار انسان ها دفاع كنند؟ به بيان ديگر، آيا ممكن است كه عملهء شيطان از خود شيطان هم بي رحم تر باشند؟ تجربه نشان ميدهد كه چنين چيزي ممكن است. چه بسا كمونيست هاي سرتاسر جهان كه وقتي خروشچف در كنگرهء بيستم حزب كمونيست شوروي (14 تا 24 فوريه 1956) از جنايات رژيم كمونيستي شوروي پرده برداشت، بجاي تشكر از وي و تجديد نظر در باورهاي متعصبانه خود، به محكوم كردن او بعنوان "رويزيونيست" پرداختند!
توجه کنيد که یک تحلیلگر داخل کشور و نویسنده ثابت رسانهء صادق خرازی، سفیر سابق ایران در سازمان ملل و در «خبر آنلاین»، نزدیک به رئیس مجلس ایران، يعني آقاي محمدعلی دستمالی، کارشناس مسائل منطقه، طی مقاله ای در «خبر آنلاین»، در رابطه با حملهء شیمیایی به خان شیخون سوریه نوشت:
«چرا بشار اسد مرتکب چنین خطای استراتژیک و گرانی شد؟.. آیا پیش از این حمله، هیچ گونه تخمین و برآوردی از تبعات، تعداد قربانیان و بازتاب منطقه ای و بین المللی آن وجود نداشت؟ آیا جریان خاصی در دمشق به دنبال آن بود که دینامیت زیر میز مذاکرات بگذارد؟ این سوال ها، بی پاسخ می مانند چرا که اساساً ماهیت نظام بعث و شرایط خاص حاکم بر فضای سیاسی و امنیتی سوریه، پیچیده تر از آن است که مشخص کند کدام زید مسئول کدام بخش از ماجرا بوده و در چه مقطعی، با چه انگیزه ای، خطا روی داده است. این اقدام جنایت آمیز، بحران سوریه را پیچیده تر کرد و ..، برای متحدین سوریه نیز هزینه های تازه ای ایجاد کرد. شاید به همین خاطر بود که روسیه، در کوتاه ترین زمان ممکن، به شکل روشن و صریح، اطلاعات هوایی مرتبط یا این حمله را رو کرد تا نشان دهد که این اقدام، کار خود دمشق بوده است و ربطی به خواست و اراده ی مسکو ندارد». (لينك منبع در سايت خبر اونلاين، تأكيد از من. ع.ا.)
آقاي محمد علي دستمالچي در اين اظهار نظر تنها نيست و هر از گاهي فرد با انصافي از ميان دولتيان رژيم اسلامي ميزان هر دم فزاينده خون هاي ريخته شده اهل سوريه را براي بلند كردن صداي خود و گفتن "بس است" كافي مي يابد. اخيراً حتی گويا وجدان مقتدي الصدر رهبر شيعه عراق هم ميزان 600 هزار نفریِ قربانيان سوري را براي طرح يك خواست انساني از بشار اسد، مكفي دانسته است. خبر اين است:
مقتدا صدر با انتشار بیانیهای از بشار اسد درخواست کرد تا از قدرت کنارهگیری کند ...صدر در این بیانیه «انصاف این است که بشار اسد خود کنارهگیری و عشق به قدرت را فدای (ملت) سوریه کند تا این کشور تبدیل به ویرانه نشود». (لينك خبر در سايت قطره)
اما وقتي نخبگان حكومتي چنين مينويسند، و حتي دل مقتد الصدر رهبر شيعيه عراقي به حال طفلان معصوم سوري ميسوزد، كمونيست هاي ايراني چه ميگويند و مهمتر از همه «چه نميگويند"؟»
چند نمونه از آنچه كمونيست هاي ايراني ميگويند:
سيامك سلطاني در سايت سازمان اكثريت بخش مهم "سخن روز":
" تکرار دوباره دروغ!.. کلیهء سلاحهای شیمیایی رژیم سوریه 3 سال پیش توسط تیمی از کارشناسان بینالمللی از جمله آمریکایی نیز از سوریه خارج گردیده و نابود شدند... بنظر می رسد که این حمله موشکی، پیش و بیش از آنکه قصد تنبیه رژیم اسد را داشته باشد، تکرار سیاستهای دوران بوش (پسر) است مبنی بر ایفای نقش ژاندارم جهانی..." (لينك منبع، سايت كار اونلاين 7 آپريل 2017)
سازمان راه كارگر بعنوان يك جريان سياسي ارتدوكس كمونيستي: (جناح هيئت اجرايي) به نقل از سايتي بنام "گزارشگران" آورده است:
"تئوریزه کردن لزوم توسل به سلاح و حمله نظامی و دخالت مستقیم از سوی امپریالیست ها تا کنون تنها بر دروغ و صحنه سازی استوار بوده است. سناریو های دروغین و بهانه های هجوم نظامی به کشورها ..."
اين مطلب در پايان دربارهء تنبيه (تنها يك بار در عرض 6 سال جنايت) رژيم اسد ميگويد: "[اين حمله] از زاویهء دفاع از صلح و مردم سوریه, محکوم است!"
يعني اگر آمريكا پايگاه نظامي سوري را بمباران نميكرد، مردم سوريه صاحب صلح مي شدند يا حداقل به صلح نزديك تر بودند! (لينك منبع سايت سازمان راه كارگر)
پيروان اين سازمان ها و همفكران آنها در شبكه هاي اجتماعي، مطالب فوق را با صراحت بيشتري بيان مي كنند.
بعنوان مثال، رضا كريمي (از اعضاي فعال سازمان اكثريت به نقل از محمد سهيمی، فعال چپ و ضد امپرياليست، می نويسد:
"کدام عقل سلیم قبول میکند که دولت سوریه در چنین روزی دست به حمله بزند؟ .. چرا درست در زمانیکه ارتش سوریه در جایگاه نیرومندی است، تروریستها هر روز شکست تازهای می خورند، آمریکا، اروپا، و ترکیه موضع خود را نسبت به دولت بشار اسد تعدیل کرده اند، و حتی سخنگوی وزارت خارجه آمریکا چند روز پیش گفت که "واقعیت در سوریه را باید پذیرفت،" چه سودی برای دولت بشار اسد وجود دارد که دست به چنین جنایتی بزند؟" (تأكيد از من)
مجاهد نستوه ضد امپرياليستي بنام آقاي علی بيک، مقيم تهران، كشتار 600 هزار سوري بيگناه را براي جلوگيري از چاپيده شدن نفت سوريه ضروري ميداند:
"شما حرف مفت می زنید ...وقتی آمريکا، ترکیه، و سعودی داعش را مسلح می کنند .. ایران چرا ساکت بنشیند تا شماها نفت سوریه را بچاپید!؟" (لينك پست مربوطه در فيسبوك)
و آنچه كمونيست هاي ايراني نميگويند
رسوايي آورتر از جملات نقل قول شدهء فوق، سكوت اكثريت مطلق كمونيست هاي ايراني در مورد جنايات رژيم اسد و از جمله بمباران شيمايي انسان هاي بيگناه اين كشور است. همزمان بسياري از آنها در مورد روسري، حجاب، انتخابات و هر مسئله ريز و درشت كشور همسايه تركيه نظر داده و مطلب منتشر كرده اند.
نتيجهء چند نمونه از سر زدن به صفحات اينترنتي اين بزرگواران كه خالي از هر مطلبي در مورد اين بمباران وحشتناك است. توجه كنيد كه سابقه و وسعت دفاع كمونيست ها از جنايات رژيم اسد و ديگر رژيم هاي آدمخوار منطقه، بايستي براي اين كمونيست هاي خاموش، اين نگراني را ايجاد كرده باشد كه سكوت شان سرشار از گفته هايي است که موجب سرافكندگي آنان تلقي شود.
محمد رضا شالگوني (رهبر سازمان راه كارگر، كمونيست ارتدوكس) چيزي در بارهء اين بمباران ننوشته اما مطالبي دربارهء "كباب قنارى (فلسطيني ها..) با آتش سوسن و ياسمن" دارد.
بهزاد كريمي (از رهبران سازمان اكثريت، كمونيست رفورميزه شده): از "فَرزانه گان ..شِیدا دِلان... دِلبَسته گان" نوشته و در مورد جنايات بشار اسد سكوت کرده است.
حزب كمونيست كارگري از "قطعنامهء تجربهء کردستان عراق و ..." مي نويسد و سكوت در باره ...
سايت آذربايجان آنلاين (سايت كمونيست هاي آذربايجاني) در موضوع مهم "بهار" نوشته است: "فرا رسیدن بهار سبز و آغاز ..."
واهاب انصاري (از اعضا و مسئولين سازمان اكثريت) در مورد شركت خود در جشن نوروز نوشته است: "در تاريخ.. به مناسبت نوروز جشني برگزار شد. من هم بعنوان عضوي از جمع تركمن هاي شهر كلن،.."
حزب توده ايران (در سايت رسمي اين حزب) به انتخابات پرداخته است: "سناریوهای گوناگون رژیم ولایت فقیه برای مهندسی انتخابات ریاست جمهوری"
فردی به اسم مجید دارابیگی در سايت سازمان راه كارگر (جناح موسوم به "كميته مركزي") به موضوع مورد علاقه كمونيستهاي ايران يعني تركيه پرداخته است: "برهوت اسلامی در ترکیه، با همه پرسی غیر دموکراتیک... "
اعلامیهء هیئت اجرائی سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر) خبر از وحشتي داده است كه اصولا از سال 1848، يعني سال نشر "مانيفست حزب كمونيست"، تا امروز تازه و هر روزه است: "حاکمان از ارتش کارگران به وحشت افتاده اند!" معلوم نيست كه حاكمان و سرمايه داران اساساً در کدام روز از اين 169 سال از وحشت فوق فراغت يافته باشند.
سازمان كردستان حزب كمونيست ايران: در گرامیداشت قربانيان حمله شيميايي ارتش عراق به حلبچه نوشته اما...
بقای بر ميت؟
بايد توجه كرد كه بسياري از كمونيست هاي امروزي، با شرمگيني خاصي، از تعلق خود به اين ايدئولوژي جنايت خودداري كرده و القاب باب روزتري را ترجيح ميدهند. "سوسيال دموكرات" (كذا، نگاه كنيد به مقالهء آقاي ناصر كاخساز در لينكي كه در ذيل اين مطلب ارائه شده است)، "سوسياليست" و امثالهم.
"بقای بر ميت" نام رفتاري از مقلدين علماي شيعه است كه بعداز رحلت امام و مجتهد قبلي، هنوز امام جديدي براي تقليد خود نيافتهاند و با ادامهء تقليد از فتاوي امام از دنيا رفته، زندگي روزمره و امور ديني - مذهبي خود را اداره مي كنند. با اين تعريف، آيا كمونيست هاي ايراني، همان "بقای بر ميت"يهايي نيستند كه با ماندن در چهارچوب ايدئولوژي دوران جنگ سردي خود، دوران سالخوردگي خود را سپري ميكنند؟
جواب دقيق اين سوآل نيازمند تحقيقات ميداني است و در نبود چنين تحقيقاتي كه بتوان بر اساس آنها نتايج قطعي گرفت، ميتوان با عزيمت از شواهد موجود، حداقل به توصيف منظره اسف بار تبديل شدن پيروان تقي اراني، حميد اشرف و بيژن جزني به سالكان راه قاسم سليماني پرداخت.
آيا كسي روزي مي توانست تصور كند كه كمونيست هاي آرمانخواهي مثل تقي اراني و حميد اشرف از سپهبد امير احمدي (معروف به قصاب لرستان)، سپهبد بهرام آريانا و ارتشبد غلامعلي اويسي دفاع كنند، حتي اگر اين رفتار، بنام مبارزه ضدامپريالسيتي باشد؟
دگرديسي؟
حداقل در مورد تعدادي از بقاياي جريانات پرتعداد كمونيست هاي ايران، مي توان ديد كه چيزي از ايدآليسم و آرمانخواهي دوران جواني برايشان نمانده است. همراهي با جنايت عليه بشريت از طريق پيشه كردن سكوت و توجيه كشتارهاي مهيب بيش از نيم ميليون انسان سوري از سوي مربع سوريه -روسيه - ايران و حزب الله لبنان، و همدلي با قاسم سليماني، سنخيتي با مبارزه عليه حق كشي، استبداد و سانسور ندارد.
بنظر مي رسد كه با فروپاشي رژيم هاي كمونيستي دنيا و فروپاشي جريانات كمونيستي جهان سومي، كساني از كمونيست هاي آرمانخواه سابق در صفوف اين سازمان ها و اعتقاد به ايدئولوژي ضد امپريالسيتي سابق باقي مانده اند كه از كمترين استعداد براي ديدن فجايع ايجاد شده از سوي نظامات جبار كمونسيتي در گذشته برخوردار بوده و، در عين حال، بيشترين استعداد براي پذيرش هرگونه جنايت با اهداف مثلا ضد امپرياليستي و توجيهات مسخرهتر از آن را داشته اند.
يعني، صحبت نه از تغيير موضع آرمانخواهان سابق، بلكه در يك پروسهء انتخاب طبيعي، پرتاب شدن روز افزون كمونيست هاي برخوردار از احساس همبستگي انساني و بالارفتن غلظت كساني از صفوف طرفداران اين ايدئولووژي است كه، حداكثر آمادگي تطابق با سرنوشت امروزي كمونيست ها در دفاع از جنايات هولناك مربع رژيم اسلامي ايران، روسيه، رژيم بشار اسد و حزب الله لبنان را دارند.
_______________________________________________________
چند لينك مربوط:
1.ناصر كاخساز: كمونيسم شبيه سوسيال دمكراسي يا مشابه فاشسيم؟
2. علي رضا اردبيلي: اسطوره زدايي از ايدئولوژي و تاريخ "چپ"
3. علي رضا اردبيلي: زوال سياسي و انحطاط آرماني بخشي از کمونيستها و تکليف ما با آرمان و پروژه عدالت
4. مجید محمدی: از چپ عدالتگرا تا چپ امنیتگرا: طلیعه ناسیونال-سوسیالیزم ایرانی
5. علي رضا اردبيلي: ظرفيت محدود ايدئولوژيهاي غيردمكراتيك در دفاع از حقوق ملل اسير
6. علي قراجه لو: ترورو جنايت تحت حمايت غرب(!) در تركيه
7. آلكساندر دوگين: مدرنيته يعني شيطان!