تأسيس: 14 مرداد 1392 | در نخستين کنگرهء سکولار های ايران | همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو کلی مقالات | فهرست نويسندگان | آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت | جستجو | گنجينهء سکولاريسم نو |
6 ارديبهشت ماه 1396 ـ 26 آوريل 2017 |
|
!با چتر نجات از بانکوک
يادداشت های اسکندر دلدم
ورود معاون نخست وزیر مجارستان به اسلام!
"ژولت شمین" معاون نخست وزیر مجارستان که در راس یک هیئت دولتی و پارلمانی و اقتصادی پرشمار به ایران آمده بود، ضمن ملاقات و مذاکره با مقامات حکومت اسلامی از روحانی گرفته تا لاریجانی و ظریف و نحیف، و خوردن چلوکباب برگ با کوبیده اضافه (!) از دست و پا آوردهای حکومت اسلامی تعریف و تمجید کرد و خواستار سهم مجارستان از کیک "بر جام" شد!
هیئت مجارستانی که پس از برداشته شدن تحریم ها در رساندن خود به حکومت اسلامی کند عمل کرده و دیر تر از سایر کشورهای عقب ماندهء اروپای شرقی خود را به تهران رسانده بود، جهت جبران مافات و تحبیب قلوب زمامداران حکومت اسلامی خود را به شهر مقدس قم رسانده و به آستانهء مقدسهء حضرت معصومه (س) مشرف گردید!
مجارستانی ها، که تا دو دهه قبل (پیش از فروپاشی اتحاد شوروی) خدانشناس و بی دین بودند، حالیه سوراخ دعا را خوب پیدا کرده و برای عقد قراردادهای اقتصادی و منتفع شدن از برکات بازار ایران به زیارت مقابر متبرکه شیعه می روند!
گفته می شود معاون نخست وزیر مجارستان که در این سفر تحت تاثیر پیشرفت های حکومت اسلامی دچار خفگی شده بود پیشنهاد می کند در صورت تمایل مقامات کشورمان خود را به دامان اسلام بیاندازد و مقدمتاً چند سانتیمتر از صاحاب مردهء خود را اصلاح نماید! اما به دلیل کبر سن، تلاش سلاخ های قصابخانه و مقامات استانداری قم برای انجام اصلاح مزبور بی نتیجه مانده و ورود مقام عالیرتبه مجارستانی به اسلام به وقت دیگری موکول شده است!
اما همین مانور زیرکانهء معاون نخست وزیر مجارستان و زیارت وی از مسجع شریف حضرت معصومه (س) و دخیل بستن وی جواب داده و مقامات کشورمان با توجه به علاقه هیئت مجارستانی به مقابر متبرکه اسلامی قراردادهای نان و آبداری به مجارستان داده اند!
انتشار عکس مقام مجارستانی نامسلمان در یک مکان مقدس شیعیان و موفقیت بعدی وی در عقد قراردادهای چاق و چله سبب گرایش بیشتر سایر مقامات اروپایی به تشیع و اماکن مقدس اسلامی و سنن اسلام گردیده و بعضی مقامات عالیرتبه اقتصادی و سیاسی اروپایی اعلام کرده اند در صورت نیاز مقامات حکومت اسلامی حاضر به سفر به ایران و انجام اصلاحات اسلامی (ختنه) هستند!
چند مقام فرانسوی و انگلیسی و آلمانی هم گفته اند سال آینده همراه با عزاداران ایرانی به زنجیر زنی و قمه زنی خواهند پرداخت!
حسودی استکبار جهانی نسبت به جنگندهء بومی ایران
نشریهء معروف نظامی "بیزنس اینسایدر"، که در جهان استکباری توسط متخصصان برجستهء هوا - فضا منتشر می شود و چشم دیدن موفقیت های پی در پی جنگنده سازی حکومت اسلامی را ندارد و نسبت به پیروزی های تکنولوژیک اين حکومت حسادت می کند، جنگنده نسل پنجم و پنهانکار [رادار گریز] جمهوری اسلامی، که از آن با نام «قاهر 313 فضا» یاد میشود را قلابی معرفی و آن را یک شوخی دانسته و نوشته است که متخصصان تکنولوژیهای نظامی با مشاهده عکس های قاهر 313 و بررسی اندازه های آن در مورد واقعی بودن این ادعا شک دارند و آن را باور نمیکنند!
قاهر 313 نوعی «جنگنده پنهانکار تک سرنشین» ایرانی است که اولین بار در 2 فوریه 2013 توسط محمود احمدینژاد، رئیسجمهوری پیشین جمهوری اسلامی رونمایی شد. آن زمان نیز متخصصان هوا - فضا گفته بودند که این هواپیما کوچکتر از آن است که بتواند تسلیحات ادعا شده را حمل کند، و حتی اندازه آن با حجم بدن خلبان نیز تناسب ندارد و نصف بدن خلبان از کابین بیرون می ماند!
بیزینس اینسایدر تصاویر منتشر شده از قاهر 313 را به یک متخصص هوایپماهای نظامی که روی یک هواپیمای پنهانکار کار میکرد، نشان داد. این متخصص به دلیل نوع فعالیت طبقهبندی شدهاش، درخواست کرد نامی از او برده نشود. این متخصص هواپیماهای پنهانکار گفت، به این موضوع که حکومت اسلامی توانایی ساخت هواپیمای پنهانکار داشته باشد، کاملاً شک دارد. تين حکومت سالها تحت تحریم بوده و امکان خرید قطعاتی که در ساخت هواپیماهای پنهانکار پیشرفته به کار میروند را نداشته است.
برخی کارشناسان دربارهء خاصیت پنهانکاری این هواپیما گفتهاند که بعضی از اجزای آن «خندهدار» هستند. به ویژه بالهای رو به پایین خمیدهء قاهر 313 آنها را به یاد مجموعهء تلویزیونی «پیشتازان فضا» میاندازد و بالچههای عمودی یا تقریبا عمودی این هواپیما حتما موجب دیده شدن و رهگیری آن توسط رادارها خواهد شد.
دیود آکس، روزنامهنگار Vice's Motherboard، دربارهء قاهر 313 نوشت: «در این هواپیما که پرواز هم نمیکند، فشار روی چرخها رو به بیرون هواپیماست و این برای یک هواپیما با سایز حقیقی که حامل ادوات و سوخت است یک موضوع کاملاً سطح پایین است.»
همانطور که از متن مقاله مشهود است و کاملا توی ذوق می زند(!) استکبار جهانی از دستیابی نظام مقدس به تکنولوژی ساخت هواپیمای پنهان کار که با پنهانکاری ساخته شده به وحشت افتاده و سعی دارد با انتشار چنین مقالاتی پیشرفت های پنهان کشور را که در سال های اخیر پنهانی بدست آمده و به همین لحاظ هیچکس قادر به دیدن آن نیست فکاهی و شوخی و جوک نشان دهد!
اینکه متخصصان هوا - فضا بیرون ماندن بدن خلبان از هواپیما را نقطهء ضعف آن قلمداد کرده اند اتفاقاً از نکات مثبت آن است و تکنولوژی بومی خاص حکومت اسلامی است که از سال ها قبل، به خاطر کمبود وسایل نقلیه زمینی و هوایی، در کشور به کار گرفته شده است؛ بطوری که نیمی از مسافران اتوبوس های شرکت واحد در بیرون اتوبوس از رکاب و در و پنجره آویزان هستند و هواپیماهای شرکت های داخلی عده زیادی را روی باربند هواپیما و بیرون کابین سوار می کنند! قرار گرفتن پاهای خلبان جنگنده پنهان کار در موقع حرکت هواپیما به روی زمین هم به منظور حفظ جان و ایمنی بیشتر خلبان است تا به محض مشاهده خطر دو پا دارد دو تا هم قرض کند و از مهلکه بگریزد!
زیر سئوال بردن پنهان کار بودن و رادارگریز بودن اين هواپیما هم بی مورد است و تکذیب می شود زیرا برای هر هواپیما پارکینگ سرپوشیده امنی تهیه شده که برای دیده نشدن و در معرض شناسایی رادار قرار نگرفتن، هواپیما را در آنجا مخفی و در گاراژ را سه قفله می کنند!
اینکه گفته شده به خاطر حجم کوچک هواپیما بعید است بتواند تسلیحات ادعایی را حمل نماید هم با توجه به تجربیات مدیران کشور در جا دادن چیزهای خیلی بزرگ در جاسازی های کوچک رد و تکذیب می شود؛ زیرا در حوادث رانندگی متعدد جاده های ایران بکرات دیده شده که از داخل یک اتومبیل کوچک پراید که چهار نفر ظرفیت دارد چهل جنازه بیرون آورده شده است!
در ضمن این هواپیمای پنهان کار در مراحل تست اولیه است و همانطور که در ایران معمول است بعد از مونتاژ انواع اتومبیل پژو یا رنو یا سیتروئن یا مزدا و غیره و غیره انتهای آن را بریده و تبدیل به وانت می کنند، عنقریب قسمت انتهایی این جنگنده را هم بریده و وانت جنگنده قاهر 312 پنهانکار را روانه بازار می نمایند که می تواند انواع تسلیحات را بار بزند!
رد صلاحيت شدگان شورای شهر تهران
اسامی تأیید صلاحیتشدگان برای شرکت در پنجمین دوره انتخابات شورای تهران اعلام شد و طبق این لیست افرادی چون عباس جدیدی (کشتی گیر متهم به دوپینگ) حسین رضازاده (وزنه بردار دوپینگی )، علیرضا دبیر، حبیب کاشانی و الهه راستگو رد صلاحیت شدند.
بر اساس فهرست اعلام شده از سوی وزارت کشور، حسین رضازاده، عباس جدیدی و علیرضا دبیر وزنهبردار و کشتی،گیران بازنشسته، حبیب کاشانی، مدیرعامل سابق باشگاه پرسپولیس و فرمانده سابق نیروهای بسیج غرب تهران، عبدالحسین مختاباد، آوازه خوان موسیقی سنتی، مرتضی خان طلایی، از فرماندهان سابق پلیس، الهه راستگو، نماینده اخراجی از حزب بیکار (!) نيز صلاحیتشان تایید نشده است.
این هفت عدد اعضای چهارمین دورهء شورای شهر ده بزرگ تهران و از حامیان ممدباقر قالیباف شهردار مشهدی و پارتی دار تهران بودند که در طول مدت نمایندگی خود اگرچه باری از روی دوش مردم بخت برگشته محکوم به مردگی در تهران برنداشتند اما به واسطه حمایت از مشهدی قالیباف امتیاز احداث باشگاه ورزشی برای خود و آقازاده و تاسیس استخر و سونا و جکوزی و باشگاه بدن سازی و غیره و ذالک و زمین و ملک مرغوب از شهردار باسخاوت تهران دریافت و به ثروت و مکنت خود افزودند!
گفته می شود این زبان بسته ها که با حمایت شهردار تهران به شورای شهر راه یافته بودند بجای نمایندگی مردم تهران و دفاع از حق و حقوق شهروندان و مقابله با طرح های بنیان برافکن شهرداری نظیر تراکم فروشی بی رویه و نابودی باغ ها و فصای سبز تهران و احداث برج و آپارتمان در حوزه آبریز تهران (کوهستان البرز جنوبی) و در یک جمله ریدمان کردن تهران و محیط زیست تهرانی ها، چشم و گوش و زبان و حلق و بینی خود را در برابر خلاف های شهرداری و پاسخگو نبودن شهردار در برابر شورای شهر بسته و از شهردار و اعمال و رفتار و پاسخگو نبودن او دفاع می کردند!
البته حالا بودن و نبودن این دار و دسته در شورای شهر اهمیتی ندارد و به کار قالیباف نمی آیند، زیرا خود قالیباف هم سه دوره شهردار ده بزرگ تهران بوده و مطابق قانون نمی تواند بیش از سه دوره شهردار بماند.
در عين حال، با رد صلاحیت حاج حسین رضا زاده (لیفت تراک دوپینگی!) گروهی از پرسنل خدماتی شورای شهر نماینده اردبیلی شورای شهر تهران را با زحمت از صحن شورا به بیرون منتقل کردند تا پس از بارگیری به اردبیل عودت داده شود!
با خارج کردن این جسد از شورای شهر تهران (که در طول مدت حضور در شورای شهر حتی نفس هم نکشیده بود تا حمل بر مخالفت با شهردار تهران نشود!) جا برای حضور پنج - شش نفر باز شده است!
و از انتخابات تدارکچی جديد چه خبر؟
توزیع آرد، برنج، روغن و تخم مرغ توسط کاندیداها!
بعضی کاندیداها که به منابع مالی کلان دسترسی دارند برای تحبیب قلوب رای دهندگان و جمع آوری رای به توزیع اقلام غذایی میان امت همیشه گرسنه کرده اند!
گفته می شود بعضی از کاندیداها با لباس و آرایش مبدل در ستاد رقیب انتخاباتی خود حاضر شده و مواد غذایی دریافت و به بدن می زنند!
در عکس یکی از کاندیداها برای آنکه شناخته نشود با لباس و گریم مبدل پس از ساعت ها تلاش موفق به گرفتن یک شانه تخم مرغ از ستاد یکی از رقبای قدر خود شده و با رضایتمندی در حال ترک صحنه می باشد!
وی در پاسخ به خبرنگاران گفت در صورتی که یک شانهء دیگر تخم مرغ به او بدهند رأی به رقیب انتخاباتی خود خواهد داد!
شایان ذکر است یکی دیگر از کاندیداها از مدت ها قبل از شروع ثبت نام کاندیداها اقدام به توزیع دو هزار و دویست میلیارد تومان املاک شهرداری بین مستمندان کرده بود!
با راهيان استخر!
"ممد هاشمی"، برادر متوفی تازه درگذشته هاشمی رفسنجانی هم به خیل علاقمندان پست ریاست جمهوری پیوسته و ثبت نام کرده بود! او که 76 ساله و دارای آرزوهای بزرگ نظیر رسیدن به ریاست جمهوری است در زمان قدر قدرتی برادرش، با آنکه به گفته خودش تا قبل از انقلاب تلویزیون ندیده بود، به ریاست سازمان صدا و سیما رسید و مدت ها رئیس دفتر برادرش در مجمع تش خیس بود.
در جريان پيش از اعلام عدم صلاحيت اش برای رياست جمهوری از وی به عنوان کاندیدایی که سابقه کار و قدرت سازندگی دارد نام برده می شد، زیرا در قبل از انقلاب که ساختمان ها آجری بود به شغل بندکشی لای آجرها اشتعال داشت و برای برادر دیگرش (محمود) که در قم بنایی می کرد، کار بندکشی لای آجرها را انجام می داد و به "ممد بندکش" معروف بود!
ممد هاشمی نوقی موقع ثبت نام به خبرنگاران گفته بود که می خواهد "راه برادرش را ادامه دهد!"
گفته می شود که کارشناسان سیاسی حاج ممد را از ادامهء راهی که نتیجه آن غرق شدن در استخر است برحذر داشته و از وی خواسته بودند از ادامه راه برادرش منصرف گردد و از خر شیطان پائین بیاید تا دچار خفگی در استخر نشود!
خوشبختانه با رد شدن صلاحيت اش خطر از بيخ کوش اين زبان بسته رد شده است!
مهاجرت معکوس
حاج محمود احمدی نژاد (معروف به تحفه آرادان) بعد از سخنرانی بوداری که در اهواز انجام داد و مورد توجه تلویزیون های ماهواره ای فارسی زبان و مخالفان جمهوری اسلامی قرار گرفت، در یک خودزنی جدید عدم التزام عملی و بر اعتقادی به ولایت فقیه را نشان داد و برخلاف توصیه رهبر معظم مبنی بر حضور نیافتن در انتخابات پیش روی ریاست جمهوری هول هولکی همراه دو عدد از اعضای باندش به وزارت "کش" ور رفت و ثبت نام کرد!
قبلاً هم احمدی نژاد در زمان ریاست جمهوری یکبار سرپیچی خود از اوامر لازم الاجرای ولی فقیه را نشان داده و بجای گردن نهادن به دستور رهبری برای برکناری پدر عروس خود از معاونت ریاست جمهوری، به حالت قهر مقر ریاست جمهوری را ترک کرده و یازده روز خانه نشینی اختیار کرده و در کار پاک کردن سبزی آش و قورمه به والده آق مصطفی کمک می کرد!
آنچه مسلم است شورای محترم نگهبان به خاطر عدم التزام عملی اوس محمود به ولایت فقیه صلاحیت او را به زباله دان تاریخ خواهد انداخت، و این چیزی نیست که محمود از قبل ندانسته باشد و به قول معروف بی گدار به آب زده باشد!
به نظر می رسد اوس محمود که بیماری خودنمایی دارد و با نامه نگاری به دونالدترامپ و انجام کارهای عجیب و غریب می کوشد خود را مطرح نگه دارد با این عمل خلاف شرع (عمل نکردن به توصیه ولی فقیه مسلمین) و خلاف قانون (عدم التزام عملی به ولایت فقیه) خواسته پا در جای پای مغروق استخر کاخ سعدآباد (اکبر هاشمی رفسنجانی) بگذارد تا برای او هم تشییع جنازه میلیونی برگزار گردد!!
بهر حال، با اعلام نتایج بررسی صلاحیت ها و در نیامدن نام اوس محمود از فیلتر شورای نگهبان و رد قاطع صلاحیت پدیده هزاره سیوم (قبل از میلاد!) برای شرکت در انتخابات، چند لحظه قبل خبرگزاری های بین المللی گزارش دادند که احمدی نژاد (سبورچیان سابق) به حالت قهر تهران را به طرف مسقط الرأس خود (روستای آرادان بالا) ترک کرده است!
کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل ضمن اظهار نگرانی از احتمال برخوردهای غیر انسانی در طول مسیر مهاجرت معکوس احمدی نژاد از تهران به کویر سمنان، از مردم خواست در طول مسیر به این بخت برگشته نان و آب بدهند!
شنیده می شود اهالی روستای آرادان مبادی ورودی این ده را مسدود کرده اند تا مانع ورود احمدی نژاد شوند!
از ونزوئلا نيز خبر می رسد که خوار مادر و دختر هوگو چاورز از احمدی نژاد خواسته اند سر خر را کج کرده و بجای رفتن به آرادان به ونزوئلا برود و آنها را در آغوش گرفته و بفشارد!
عکس ماهواره ای (!) احمدی نژاد را سوار بر الاغ در حال شتافتن چهار نعل بطرف آرادان نشان می دهد.
شایان ذکر است که با رد صلاحیت احمدی نژاد قیمت گوجه فرنگی در بازار میوه تره بار نارمک افزایش پیدا کرده و مردم سرگرم انبار کردن گوجه فرنگی هستند!
داستان خالیباف!
اما، علیرغم توصیه بزرگان مبنی برخودداری کاندیداها از دادن وعده های پوچ و دست نیافتنی، بازار خالی بندی سخت داغ است و کاندیداها با توجه به روحیه و اخلاق ژنتیکی ایرانیان دست روی نقطه حساس آنها گذاشته و وعده پول پخش کردن بین مردم را می دهند! و در اين ميان مشهدی قالیباف، شهردار ده بزرگ تهران، که در سه دوره سوار و هوار بودن بر سر تهران و تهران نشینان هزینه زندگی در تهران را طوری افزایش داده که بیشتر مردم به خاطر گرانی هزینه کفن و دفن و قبرستان اجبارا به زندگی بدتر از مرگ خود ادامه می دهند!، و با افزایش انواع عوارض ساخت و ساز و نوسازی و سطح شهر و زیر شهر و کرایه حمل و نقل و... پوست مردم را کنده است (!) در آستانه انتخابات به فکر جیب مردم افتاده و قول مشهدی مآبانه داده که به هر ایرانی دویست و پنجاه هزار تومان واجبی کشیده بدهد! (حالا از کجا می خواهد این پول را بیاورد، در حالی که بودجه دولت کافی برای پرداخت حقوق کارکنانش را ندارد، خودش می داند و بس!)
حال ببینید اگر بنا باشد ماهی دویست و پنجاه هزارتومان به هر یک از اقشار بدهند چقدر باید به بهای خدمات دولتی و عمومی اضافه کرده و جیب مردم را بزنند!
در عين حال، ممد باقر خالیباف ضمن انتقاد از سوء مدیریت مدیران سرخوش کشور همچنین گفته است:
«برای کشوری که بیشترین منابع و بهترین استعدادها و نیروی خلاق و جوان را دارد، رکود و بیکاری فراگیر مایه تاسف است. ما کشور ثروتمندی هستیم با مردمی فقیر و این فقط ناشی از سوء مدیریت و تفکرات و رفتارهای پوسیده مدیریتی است.»
مشهدی ممد طوری صحبت می کند که گویی خودش در مدیریت های مختلف این مملکت نبوده و آثار سوء مدیریت اش پدر و پدر بزرگ شهر تهران و تهران نشینان را درنیاورده است!
خالی بندی بعدی مشهدی قالیباف از همه مضحک تر است!
خالیباف که می داند بیکاری مشکل لاینحل همه اقشار از پیر و جوان است در اظهارات اعجاب آوری که صحت عقل گوینده را زیر سئوال می برد گفته است:
"در عرض مدت کوتاهی پنج میلیون شغل ایجاد می کنم!"
به نظر می رسد مشهدی قالیباف یا نمی داند پنج میلیون یعنی چه و یا می خواهد اسم خود را به عنوان خالی بندترین کاندیدای ریاست جمهوری در کتاب رکوردهای گینس ثبت کند!
مطابق تحقیقات مستند علمی و اقتصادی برای ایجاد پنج میلیون شغل باید روزانه یک کارخانه و یا مرکز تولیدی صنعتی، کشاورزی و نطایر آن با ظرفیت ده هزار پرسنل تاسیس کرد!
وعده های انتخاباتی مش باقر قالیباف، واکنش علی لاریجانی، رییس مجلس را در پی داشته است.
سابقهء تاريخی وعدهء پول!
پیش از ممد باقر گلیم باف، حمید بقایی که صلاحیت وی برای انتخابات ریاست جمهور رد شد، وعده داده بود که در صورت رئیسجمهور شدن، مبلغ یارانهها را به 250 هزار تومان خواهد رساند!
وعده پرداخت پول نقد برای نخسیتن بار در انتخابات سال 1384 مطرح شد. در این انتخابات، مهدی کروبی، رییس مجلس ششم، وعده داد که در صورت پیروزی «حقوق ماهيانه ۵۰ هزار تومان به هر ايرانی بالاتر از 18 سال» اعطا خواهد کرد.
در انتخابات سال 1388 مهدی کروبی وعده داد که «34 هزار میلیارد تومان سود سهام نفت» را بین ایرانیان تقسیم خواهد کرد و محمود احمدی نژاد نیز وعده داد که به هر نفر 60 هزار تومان یارانه پرداخت خواهد کرد!
اوس محمود در آن زمان گفته بود: «فرض کنیم متوسط 60 هزار تومان برای هر نفر و یک خانواده پنج نفری 300 هزار تومان در ماه یارانه میگیرد.»
مهدی تقوی، استاد اقتصاد دانشگاه علامهطباطبایی با انتقاد از وعده پرداخت پول نقد و با اشاره به دوران هشت ساله ریاستجمهوری محموداحمدینژاد گفته است:
«در زمان دولت احمدی نژاد به ازای هر 45 هزار و 500 تومان یارانه نقدی 200 هزار تومان از جیب مردم برداشته شد.»
وی اضافه کرده بود:«نباید فراموش کنیم که پرداخت یارانه نقدی مردم را بیچاره کرد؛ عامل تورم 40 درصدی شده و نرخ رشد اقتصادی را منفی کرد.»
لاريجانی ها واکنش می کنند!
يکی از لاريجانی ها که گويا رییس مجلس است، گفته است: «پول پخش کردن بین مردم سیاست یک سیاستمدار صادق نیست و امروز که در ایام انتخاباتیم برخی از شعارها مطرح میشود که فلان مقدار پول بین مردم پخش می کنیم که این قطعا در شأن و کرامت مردم ما نیست و حرف ناصحیحی است، بلکه باید فضا برای اشتغال و ورود جوانان به عرصه تولید و کار فراهم شود.»
او اضافه کرده است: «زمانی که نفت بیش از 100 دلار بود، پولهایی بین مردم توزیع شد که امروز که نفت ارزش گذشته خود را ندارد اثرات آن اقدامات در اقتصاد پدیدار شده و باید توجه کرد مردم به صدقه نیاز ندارند، بلکه فضا برای توسعه اشتغال و کارآفرینی باید ایجاد شود.»
رییس مجلس در ادامه تاکید کرده است که «نباید مردم را با حرفهای سرگرمکننده و پولپراکنی فریب داد.»
برادر ايشان، آیت الله شیخ صادق لاریجانی، رئیس قوه قضائیه نیز از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری خواست تا دادن وعدههای بیپایه و اساس خودداری کنند.
رییس قوه قضاییه گفته است: «وعدههای انتخاباتی از واقعیت تجاوز نکنند، زیرا چنین کاری موجب میشود که وعدههای بیپایه و اساس بیان شود و این خود یک نقطه ضعف برای کاندیداها به شمار میآید.»
ديگر وعده های انتخاباتی
مثل معروفی، به قدمت شاید بیش از هزار سال پیش، است که در وصف تنوع طلبی و قدرشناسی ایرانیان می گوید: "این مردم گوسفند کدخدا را تا صبح نمی چرانند!" و همانطور که تاریخ نشان داده، سیاست پیشگان و دولتمردان نمی توانند چندان به اقبال و رأی مردمی متکی و مطمئن باشند که هر آینه ممکن است با تغییر ذائقه حامیان خود از بالای برج عاج به حضیض ذلت سقوط کنند! در واقع آدم اگر شاه این مملکت هم باشد سرانجام باید گریه کنان از مملکت خارج شود!
کاری به گذشته های دور نداریم، در همین سی و چندسال گذشته سرنوشت رؤسای دولت ها عبرت آمیز است که هیچ کدام عاقبت خوشی نداشتند!
- مهندس مهدی بازرگان به غرب زدگی و لیبرالیسم و ساده لوحی متهم و برکنار شد و مورد توهین و تحقیر قرار گرفت.
- ابوالحسن بنی صدر به خیانت متهم و قبل از دستگیری فراری شد و حالیه در خانه ای که از طرف شهرداری پاریس در اختیارش قرار دارد زندگی می کند.
- محمدعلی رجایی و باهنر در شرایط فجیعی به شهادت رسیدند.
- میرحسین موسوی به اتفاق همسرش به حصر دائم العمر رفت!
- هاشمی رفسنجانی عاقبت کار جزو خواص بی بصیرت شده و غرق گرديد!
- ممد خاتمی سر فتنه محسوب شده و ممنوع التصویر شد.
- احمدی نژاد هم انحرافی، بی صلاحیت و سرانجام دمل چرکین از آب درآمد!
با این آخر و عاقبت:
- عده ای می پرسند که چرا افراد زیرشلواری خود را پاره می کنند که هر طوری هست رئیس جمهور و رئیس دولت شوند!
- عده ای هم فکر می کنند این مشتاقان پست ریاست جمهوری به هر دری می زنند تا خود را به قدرت برسانند و پول درو کنند!
- يا ممکن است عده ای کاندیدای وکالت مجلس شوند یا کاندیدای شورای شهر بشوند تا از شهردار بابت حمایت در مجلس جواز تاسیس باشگاه یا زمین مجانی کنار دریاچه مصنوعی تهران، یا خانه و ویلا و دو دفتر کار و دو اتومبیل و ماهی چند ده میلیون تنخواه و چند میلیارد پاداش و وام بدون بازگشت و این قبیل امتیازات بگیرند و افراد خانواده خود را وارد کارهای نان و آبدار و پست های وزارتخارجه کنند و خود و خانواده به سفرهای خارجی بروند،
اما در مورد ریاست جمهوری اصلاً و ابداً اینطور نیست و جاذبه های مالی وجود ندارد!، زیرا:
- کاندیدایی که دو هزار و دویست میلیارد تومان املاک مرغوب شهردار تهران را به متنفذین بخشیده است آنقدر چشم و دل سیر است که دنبال دویست سیصد میلیارد تومان نمی رود!
- یا کاندیدایی که در خانهء پنجاه میلیارد تومانی زندگی می کند و فقط یک قلم هشت میلیارد تومان هزینهء تعمیر استخر خانه اش می کند و برادرش چهار صد میلیون درهم امارات خزانه بانک ملت را به صرافی خصوصی خود انتقال می دهد مسلما انگیزه مالی از رسیدن به قدرت ندارد!
در واقع اگر اینها دنبال مال دنیا باشند مثل بقیه می توانند با چند سند جعلی شش هزار و دوازده هزار و بیست و پنج هزار میلیارد تومان از بانک ها بگیرند و بی سرو صدا بخورند!
بنابراین این زبان بسته ها انگیزه ای جز خدمت به مردم و کسب فیض معنوی و صواب اخروی ندارند، و با اینکه می دانند دست آخر (صرفنظر از هشت بار مسافرت خانوادگی به نیویورک به خرج بیت المال و گم کردن دکل نفت و پروژه مفقودسازی درآمدهای نفتی!) به غربگرایی یا ساده لوحی متهم شده، یا جان می بازند یا محصور می شوند یا جزو خواص بی بصیرت می شوند یا سر و ته فتنه یا بی تدبیر و انحرافی و دمل چرکین خواهند شد، مع الوصف خود را به هر دری می زنند تا رئیس جمهور شوند و خدمت مردم برسند و تورم و بیکاری را ریشه کن سازند!
مثلاً:
- بعد از اعلام نتایج بررسی صلاحیت ها، آقای روحانی که چهار سال است رئیس دولت تشریف دارند انگیزهء خود از کاندیدا شدن را همچنان اصلاح امور و رفع مشکلات مملکت و مردم اعلام فرموده اند!
- آقای حاجی اسحاق معاون رئیس جمهور هم می گوید اگر رئیس جمهور شود برای حل مشکل بیکاری جوانان و رشد اقتصادی چنین و چنان خواهد کرد!
- سردار قالیباف رئیس پلیس سابق هم که بیست و چهار سال است پای ثابت همهء انتخابات ها بوده و همچنان در آرزوی رسیدن به کاخ ریاست جمهوری مانده است همی گوید در عرض چند ماه کل مشکلات اقتصادی کشور را تا بیخ و بن حل می کند، بطوری که هر ایرانی صاحب چند خانه و ویلا و جند شغل نان و آبدار و چند حساب بانکی شود!
اما عده ای هم عقيده دارند که از این نوع اظهارات و این جنس کاندیدا ها برای گسترش صنعت "شیره مالی! " و یا اجرای استندآپ کمدی باید استفاده کرد، بخصوص که قیافه بعضی از آنها هم کمدی و گیراتر از مرحوم لوئی دوفونس است!
رشد بیماری های روحی و روانی در کشور!
هجوم گروهی روان پریش به محل ثبت نام کاندیداهای ریاست جمهوری و اظهارات آنها در مورد انگیزه ثبت نام و علاقه به رئیس جمهورشدن موجب توجه محافل علمی کشور و وزارت بهداشت به اپیدمیک شدن اختلالات روانی در جمهوری اسلامی و فزونی گرفتن دیوانگان از عقلا شد!
بعضی خبرگزاری ها و روزنامه ها از برگزاری سمیناری علمی در تهران برای بررسی موضوع گسترش بیماری های روانی خبر دادند و از جمله روزنامه همشهری نوشت که 900 هزار ایرانی دچار بیماری شدید روانی هستند!
جديدترين آمارها از وضعيت نگران کننده رواني و روحي جامعه ایران دارد.
اعلام شده است که بيش از 900 هزار ايراني دچار اختلالات شديد رواني هستند. همچنين در ايران حدود 15 درصد از مبتلايان به اختلالات اعصاب و روان داراي اختلالات اضطرابي هستند و اگر كم خوابي، بيخوابي و اختلالات خلق و خوي را به آن اضافه كنيم، حدود 23 درصد از مردم ايران، به اختلالات اعصاب و روان مبتلا هستند.
وزير بهداشت هم قبلا گفته بود: "ميزان افسردگي در كشور حدود 12 درصد است."
با آزاد بودن بیماران روحی و روانی در اجتماع امروز ایران و مشارکت آنها در امور مختلف کشور چندی قبل مصطفی کواکبیان نماینده سمنانی مردم تهران در مجلس طی نطق پیش از دستور خواستار معاینه کاندیداهای ریاست جمهوری و مجلس و شوراها از نظر سلامت عقل شده بود!
شکرگذاری رد صلاحیت شده!
بین بچه تهرونای قدیم که در ماه رمضان "تُرنا" بازی و یا در ایام دیگر سال "بیخ دیواری" یا بیست و یک، و با کلاس ترها "پوکر" بازی می کردند صرب المثل معروفی باب بود و می گفتند: "اگر قمارباز بعد از باختن نگوید به تخمم؛ از غصه دق می کند!"
حالا حکایت جمعی از سیاهی لشگرهای ثبت نام کننده در انتخابات ریاست جمهوری از جمله پروفسور حاج مصطفی، رئیس حزب مردمسواری و نماینده سمنانی تهران در مجلس شلم شوربا، است که بعد از رد صلاحیت ش گفته است خدا را شکر می کند و از شورای نگهبان متشکر است که بار سنگین ریاست جمهوری را از روی دوش او برداشته است!
بنده خدا باورش بوده که در صورت تائید صلاحیت اش روی دوشش بار خواهند گذاشت و زمام امور مملکت را به او خواهند سپرد!
دیگه بابا اوضاع اینقدر هم خر تو الاغ نیست!!