تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ  در نخستين کنگرهء سکولار های ايران  -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

 خانه   |   آرشيو کلی مقالات   |   فهرست نويسندگان  |   آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    جستجو  |    گنجينهء سکولاريسم نو

8 ارديبهشت ماه 1396 ـ  28 آوريل 2017

آیا مردم ایران برای دموکراسی آمادگی دارند؟

سام قندچی

       داشتن آمادگی برای آزادی، دموکراسی، جمهوری و همه ایده آل های والای بشریت سؤالی است که حامیان دیکتاتورهای مصلح همواره مورد سؤال قرار می دهند و اینگونه آتش به جان متفکران می اندازند. در همین آمریکا، همین پرسش را، پس از 200 و اندی سال دموکراسی، می شود کرد. مثلاً آیا سیستمی که در آن اینشتین یک رأی دارد و کسی که دست راست و چپش را از هم تشخیص نمی دهد هم یک رأی دارد، می تواند عادلانه باشد؟ چرچیل در سخنرانی خود در مجلس عوام در سال 1947 می گوید "دموکراسی بدترین شکل دولت است به استثنا همه اشکال دیگر دولت که در طول زمان آزمایش شده اند." او آنقدر فهم داشت که به رغم پیروزی در جنگ جهانی دوم، باختن خود در انتخابات پس از جنگ را با این جمله عمیق اما خنده دار توصیف کند و نشان داد که در نگاه او مردم حق شان است که دیگر او را نخواهند و او کسی نیست که بگوید مردم قدر مرا ندانسته اند، اتفاقاً بالعکس حق مردم را برای بیرون کردن اش از قدرت مورد تأکید قرار داد. البته دوباره در سال 1951 انتخاب شد.
       منظور اینکه، ادعای "مردم آماده نیستند" را مرتب از سیاستمداران ایران شنیده و می شنویم. آیا این حرف درست است؟ واقعیت این است که دموکراسی «حکومت مردم» نیست بلکه «قضاوت مردم» است(1). با این حال چگونه می شود حق مساوی برای قضاوت یک دانشمند و یک نادان قائل شد؟ اتفاقاً دلیل پیشرفت جوامع دموکراتیک همین است، چون هر قدر افراد داناتر باشند بیشتر احساس وظیفه می کنند که در مورد تصمیمات اجتماعی با افراد نادان حرف بزنند درست به اين دليل که سرنوشت خود را در گرو قضاوت آنها می بینند و نه آنکه احساس کنند لطفی در حق عوام کرده اند. یعنی در دموکراسی، نخبگان با بالا بردن آگاهی عوام، لطف در حق خود می کنند. به همین علت «اِلیت»، چه در جامعه ایران و چه در آمریکای دموکراتیک، از این اصل مساوی بودن در رأی راضی نیستند، اما اگر سیستم دموکراتیک در جامعه برقرار شود، دیگر راهی ندارند.
       اگر در سمت راست اين فکر، طرفداری از دیکتاتور مصلح در برابر دموکراسی قرار می گیرد، در سمت چپ آن هم آنارشیسم است که می گوید دموکراسی محدود کنندهء آزادی است، و آزادیِ بدون چنین محدودیتی را توصیه می کند چون از گرگ هائی که انتخاب می شوند، هراس دارد. دوباره همان مسألهء آگاه کردن مردم است تا درست انتخاب کنند و رأی مساوی یک دانشمند و یک فرد عامی باعث می شود اولی مجبور باشد آگاهی اجتماعی دومی را بالا ببرد.

       سیاست از زمان ارسطو تا به امروز معنایش عوض نشده و همان مدیریت جامعه است، اما با قبول دموکراسی جامعه مجبور می شود آگاهی های اجتماعی و سیاسی آحاد خود را بالا ببرد.
       در گذشته مسألهء تبعیض در حق رأی بردگان و زنان در آمریکا، مطرح بود. دلیل کسانی که چنین تبعیضاتی را تجویز می کردند آن بود که این دو گروه نمی توانند رأی مستقل بدهند چون از نظر اقتصادی مستقل نیستند. آن حرف هم غلط نبود ولی عیناً بحث نداشتن آمادگی است. اگر حق رأی داده شود آنها که می بینند عدم استقلال گروهی باعث چرخش آراء به ضرر آنهاست، تلاش می کنند با فقدان استقلال بردگان و زنان نیز مقابله کنند، و کردند. در نتیجه باز هم قبول اصل دموکراتیک باعث پیشرفت جامعه شد. خلاصه آنکه بحث مردم آمادگی ندارند فقط توجیهی برای جلو نرفتن جامعه است و جوامع دموکراتیک همه این خطر را کرده اند که امکان قضاوت را به شعور آحاد مردم با حقوق مساوی بسپارند و به اینگونه توانسته اند پیشرفت کنند.

       به امید جمهوری آینده نگر دموکراتیک و سکولار در ایران

       سام قندچی، ناشر و سردبیر ایرانسکوپ

http://www.iranscope.com

http://www.ghandchi.com

سی ام آبان ماه 1393

            November 21, 2014
_____________________________________________________
1. دموکراسي حکومت مردم نيست، قضاوت مردم است
http://www.ghandchi.com/313-Judgment.htm 

بازگشت به خانه