تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ  در نخستين کنگرهء سکولار های ايران  -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

 خانه   |   آرشيو کلی مقالات   |   فهرست نويسندگان  |   آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    جستجو  |    گنجينهء سکولاريسم نو

8 ارديبهشت ماه 1396 ـ  28 آوريل 2017

قدرت سیاسی و سوپرمارکت انواع رئیس جمهور

ثریا شهابی

       اگر انتخابات رئيس جمهور و نخست وزير در يونان و آمريکا و فرانسه و آلمان و بريتانيا در سال هاي اخير و در شرايط بشدت منقلب جهاني امروز، بر سر انتخاب هاي اينگونه مهم  و سرنوشت سازي، نفس در سينهء شهروندان حبس کرد، اما مراسم بر صندلي نشاندن رئيس جمهور دوازدهم ايران نفس در سينه هاي حبس شده شهروندان را، تماماً، رها کرد.

 

سرتيتر خبر ها:

       مرحلهء اول: مجموع ثبت نام شده ها براي کسب شغل رئيس جمهوري ايران، به 1636 رسيد. 137 زن و 1499 مرد در اين انتخابات ثبت نام کردند.  زن و مرد بيکار، روستايي  و شهري محروم، زن مخالفت آپارتايد جنسي، کسي که براي ترقي و پيشرفت و کاريابي براي خود و خانواده و ديگري براي رفع موانع کسب و کار يا آينده بچه ها، کانديد احراز اين مقام است. از جمله  کودکان زير سن قانوني و  احمدي نژاد و روحاني و تعداد ديگري از مقامات مکلا و معمم حکومتي، نام شان در ليست 1636 نفر دوطلب اين شغل است.

       مرحلهء دوم: در کنکور تشخيص صلاحيت،  1630 نفر رفوزه شدند و شش نفر قبول شدند. از جمله دکتر محمود احمدي نژاد، با رزومه 8 سال خدمت در مقام رئيس جمهور و عضو فعلا شاغل شوراي تشخيص مصلحت نظام، مثل همتاي قبلي خود رفسنجاني، رفوزه و  توسط شوراي نگهبان رد صلاحيت شد!

       مرحلهء سوم: آخرين سکانس، دلقک بازي آکتورهاي ناشي و بازيگران بساط مارگيري، ”آيا جامعه ايران آمادگي رياست جمهوري يک زن را دارد؟“ و ختم ”قاشق زني“ امثال فرخ نگهدارها پشت در منزل مقام معظم رهبري براي گذاشتن نان خشکه ”دمکراتيزه کردن جمهوري اسلامي“ در کاسه خالي شان، به پايان خود رسيد.  تشريفات انتخابات رئيس جمهور دوازدهم ايران،  تا اين لحظه و تا ”پيش از شمارش آرا“،  موجب شعف همگاني شده است و  حجم عظيمي از ”اکشن کمدي“ و کمدي تلخ، توليد کرده است. توليدات انبوه، متنوع و آزادانه، طنز و کاريکاتور تماما محصول بخش خصوصي، که بطور رايگان و از طريق ميدياي اجتماعي، بدون مجوز و سانسور، در ابعاد ميليوني توليد و مستقيما بدست شهروند تشنه  لگد زدن به نظام مي رسد، ”رکورد“ قهرماني همه شوهاي تاريخ مبارزات انتخاباتي را شکسته است. اين توليدات آزاد، بخصوص بازار ”تاک شو“ ها و نمايشات و توليدات نيم پز و سر و دم بريدهء استوديوهاي قانوني را، کساد و نمايشات آنها را در معرض  ورشکستگي کامل قرار داده است. 

       مراسم کانديداتوري انتخابات رئيس جمهور دوازدهم، تا اينجا گنجيه غني از طنز و تمسخر و هجو، به جا گذاشته است. طنز و تمسخر و هجوي که بر دريايي از اعتراض، به بيکاري، بي آيندگي، اختناق، فساد و نفرت از شکاف فقر و ثروت و مضحکه رد و قبولي صلاحيت ها، خشم از شوراي نگهبان و مقام معظم رهبري و رئيس جمهور و قانون و نظام، شناور است.

       اين تنها سطح واقعهء به مراتب عميق تري است.  اينکه در ايران جابجايي رئيس جمهور ها و نمايندگان مجلس و وزرا و مسئولين، پديدهء منحصر به فردي است، خصلت هميشگي و هم زاد حکومت اسلامي ايران است.  اما تکان خوردن کسي از اين کرسي و کرسي ديگر، امروز و پس از برجام، پديده نوظهور و تماشايي است. نه به اين خاطر که در اين جابجايي،  گويا جناحي بر جناحي قرار است برتري بيابد و يا برنامهء ماکرويي، چون برجام و پايان دشمني با آمريکا، را مي خواهند  در مقابل جامعه قرار دهند و به خاطر آن مردم را پاي صندوق هاي راي بکشانند! بلکه به اين خاطر که ديگر هيچ چيز، و مطلقا هيچ چيز، در ته توبرهء تحميق و فريب و مانور و فشار، براي خوراندن زهري به مردم بنام ”اميد به بهبود“ از بالا و از طريق بالماسکه انتخابات، برجاي نمانده است. همهءورق ها بازي شده است و جايي براي بلوف زدن و ”جا خالي“ دادن و فرار و پنهان شدن پشت اين و آن بهانه، برجاي نمانده است. حکومت اسلامي تمام قد و برهنه، با هر دو جناح و دار و دسته و باند، در مقابل ده ها ميليون مردم محروم و معترض در ايران، مردمي که جواب مي خواهند، بدون سلاح ايستاده است.  

       تشريفات استقبال و شرفيابي برجام و پايان مرگ برآمريکا تمام شد. برجام تشريف آورد و فعلا جنازه اش روي دست شان مانده است. فقر و بيکاري و گراني و افق کور گشايش اقتصادي، نه تنها کاهش نيافت و گشوده نشد، که به مراتب وسيع تر و بسته تر شد!  روزنهء فضاي آزاد سياسي بسته تر و دريچهء اختناق سياسي بازتر شد.  اين يک وجه از حقايق امروز ايران و در آستانهء انتخابات رئيس جمهور دوازدهم، است.

       وجه ديگر، هزيمت ايدئولوژيک جمهوري اسلامي، ابراز شرمندگي و سرافکندگي علني از اسلام شان در حاکميت، مسابقه بزک کردن خود به ظاهر غيراسلامي و داوطلبانه عمامه ها را شل کردن، و در واقع فرار به جلوی يکي پس از ديگري مقامات، است. اين وجه، در کنار شرکت وسيع مردم براي ثبت نام کانديداتوري براي انتخابات رئيس جمهوري، پديده اي تنها  مربوط به اين  مقطع و اين انتخابات نيست. اين پديده بيانگر  رابطهء حاکميت با حکومت شوندگان و جلوه اي از پديدهء قدرت سياسي در ايران، و جابجايي آن در اذهان جامعه، است. 

       شرکت وسيع کانديداتوري و رفوزگي جمعي کانديداها، به استثنای اجناس معيوبي چون احمدي نژاد ها و رفقايش از هردو جناح که در کنار شهروندان محترمي که کانديد شدند در اين بازار ”بورخورده“ بودند، تنها نشان به سخره گرفتن اين مضحکه و کارناوال ارزان نيست. بلکه و مهمتر نشان در دسترس بودن قدرت سياسي براي تودهء محروم است: اگر احمدي نژاد و روحاني و رئيسي و  رفقايشان در همه جناح ها بتوانند از طريق اين بالماسکه مشروعيت در قدرت ماندن بگيرند، چرا من نه؟! اين تمام رابطهء بالا و پايين، رابطهء مردم و حکومت اسلامي ايران است. کساني که از موضع روشنفکر ”ازخودراضي“ مردم را به سخره مي گيرند که گويا از فرط بيکاري و براي فعاليت اجتماعي کانديد شده و در اين روز خود نمايي کرده اند، اين حقيقت را مي پوشانند که شرکت وسيع کانديداها، بيش از هرچيز به حراج گذاشته شدن بالا ترين مقام هاي اجرايي جامعه، توسط محرومين است. قدرت سياسي، استحکام و اعتبار و مشروعيت اش در ايران، نزد محکومين، همين اندازه است. اين ها شغل و مشاغلي است که هر کس براي رفع بيکاري، براي ”عاقبت به خير“ کردن عروس يا داماد، يا براي کاهش فشار معيشت، و در واقع براي پاسخ به نياز واقعي، مادي و معيشتي خود، آن را در دسترس همگان مي داند! اين نه ربطي به شوراي نگهبان دارد، نه مجمع تشخيص مصلحت نظام لازم است در آن نقشي ايفا کند، و نه مقام معظم رهبري!  

       اين جايگاهي است که قدرت سياسي در اذهان و روان شناسي جامعه ايران، دارد؛ جامعه اي که با يک انقلاب عظيم سلطنت را به زير کشيد و  انقلاب شکست خوردهء او انگل هاي ديگري و به مراتب مخرب تر را بر سرشان حاکم کرد، باز به جابجايي قدرت سياسي، مي انديشد. آن را در دسترس مي داند. اما نه در و از طريق مضحکهء انتخابات ها  و رأي مقام معظم و شوراي مصلحت نظام و مجلس و سپاه و ..، که به قدرت خود از پائين. اين رابطه، از خود انتخابات و نتايج آن، از ميزان مشارکت مردم در روز انتخابات و پاي صندوق هاي راي، مهم تر، تعيين کننده تر، و براي سرپا ماندن حاکميت، خطرناک تر است.

چهار اردیبهشت 1396 -  24 آوریل 2017

http://www.hekmatist.com/2017/ Hekmatist_157-Soraya.html

بازگشت به خانه