تأسيس: 14 مرداد 1392     |    در نخستين کنگرهء سکولار های ايران     |      همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

 خانه   |   آرشيو کلی مقالات   |   فهرست نويسندگان  |   آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    جستجو  |    گنجينهء سکولاريسم نو

13 ارديبهشت ماه 1396 ـ  3 ماه مه 2017

!با چتر نجات از بانکوک

يادداشت های اسکندر دلدم

دومين شمارهء مخصوص انتخاب تدارکچی جديد

کاندیدای پوششی!

       ما تا بحال پوشش را در موارد مختلفی بکار می برديم. فی المثل:

       1.  برای البسه. می گفتیم زیرشلواری و شورت برای پوشش اقلام کریه المنظر پائین تنه است! یا زیرپیراهن برای پوشش بالاتنهء انسان است.

       2. در مواردی هم می گفتند که فلان جاسوس در پوشش توریست وارد کشور شده بود!

       3. یا ریش گذاشتن و تسبیح به دست گرفتن پوششی برای سوء استفاده از ساده لوحی مردم و متدین نشان دادن خود برای راحت سرقت کردن است!

       4. کاندوم هم پوششی بهداشتی برای جلوگیری از ابتلا به سوزاک و سفلیس و ایدز و بیماری های مقاربتی بوده و استفاده از آن توسط اهل فن توصیه می شود!

       اما کاندیدای پوششی از ابداعات جدید در این دوره از انتخابات است و در وسایل ارتباط جمعی حکومت اسلامی، از روزنامه های کم تیراژ درپیتی گرفته تا رادیول - تله وزوزون پر مخاطب، مرتب صفت «پوشش» را به ريش حاجی اسحاق جهانگیری بسته، و با شناختی که ما از پوشش (زیر شلواری و شورت) داریم چارچنگولی مانده ایم که حاجی اسحاق می خواهد کجای حاجی حسن روحانی را پوشش دهد!

       فکاهی تر اینکه خود اسحاق هم می گوید برنامه ای برای رئیس جمهور شدن ندارد و نوعی پوشش است! يعنی اكنون صدها دقيقه برنامه مستقيم تلويزيوني و راديويي از بيت‌المال براي صحبت با مردم در اختيار اوست، بدون آنكه او «حقيقتاً» قصد رياست جمهوري داشته باشد!

       اما با قدري تعمق بر اين بدعت تاريخي سؤال‌هاي متعددي توليد مي‌شود، از جمله اينکه:

       -  يعني چه كه امكانات صدا و سيما در اختيار كسي قرار مي‌گيرد كه مردم مي‌دانند نمي‌توانند او را انتخاب كنند؟

       - يا آيا شوراي نگهبان نمي‌دانسته كسي را تأييد مي‌كند كه قصد كانديداتوري و رقابت را ندارد؟

       بهر حال قراردادن حاجی اسحاق پوششی در کنار حاج حسن روحانی در واقع یک توهین آشکار به رئیس جمهور است که بجای استفاده از برندهای مشهور و با کیفیت (!) تن به استفاده از این نوع پوشش (حاجی اسحاق!) داده است!

 

خجالت هم خوب چیزیه!

       اگر رئیس جمهور و اعضای باندش روزها به انواع و اقسام سمینارها نروند و سخنرانی نکنند و جلوی دوربین تلویزیون جای دوست و دشمن را نشان مردم ندهند، آدم و حتی امت همیشه در صحنه، یادشان می رود که مملکت رئیس جمهور و هیئت دولت دارد! الان هم که فصل انتخابات (استندآپ کمدی!) شروع شده است حرف ها و سخنرانی های رئیس جمهور و دار و دسته اش فکاهی تر شده و آقایان که در چهارسال گدشته مسئول ندانم کاری ها و اشتباهات فراوانی بوده و وقت مردم (امت!) و مملکت را هدر داده اند «موضع اوپوزیسیون» گرفته و از مدیریت مملکت انتقاد می کنند! انگار نه انگار که این مدیریت دست خودشان بوده و به آن دست به آب رسانده اند!

       مثلاً حاجی حسن رئیس جمهور نما در سخنرانی های خود می گوید اگر مردم بنده را انتخاب کنند، و به ریاست جمهوری برسم، اشتغال ایجاد کرده و بیکاری را از میان می برم و مسکن مناسب برای مردم تهیه می کنم و به رکود اقتصادی پایان می دهم! يعنی حاج حسن طوری حرف می زند که گویا در چهارسال گذشته یک حاج حسن دیگری رئیس جمهور و گرداننده مملکت بوده است!

       آخر، مرد مومن! فارغ التحصیل حوزهء علمیه گلاسکو! تو که این همه هنر داری چرا یک گوشه اش را در چهارسال گذشته نشان نداده ای؟!

       تازه وزیر کار هم (که خودش بیکار است!) ضمن ابراز نگرانی از بی توجهی دولت به اشتغال(!) می گوید طرح های ابتکاری و برنامه های خارق العاده ای برای کاهش سطح بیکاری عمومی کشور دارد، و در سخنرانی خود وعده و قول ایجاد سالی یک میلیون شغل جدید را می دهد!

       وزیر بهداشت هم در آستانهء انتخابات به کمک کاندیدای مورد علاقه خود (حاج حسن سرخه ای) آمده و به زبان بی زبانی از مردم می خواهد تا به حاج حسن رای بدهند تا وضع بهداشت و درمان مملکت درمان شود و بهبود یابد! او که چهار سال وزیر و متولی بهداشت و درمان مملکت بوده است از شوراهای شهر می خواهد تا به مشکلات بهداشتی و درمانی مردم و مملکت رسیدگی کنند!

       هم او، که از ثروتمندان و سرمایه داران کلان مملکت، بلکه خاورمیانه و غرب اسیا، است و بیمارستان های پر درامد خصوصی دارد، در مراسم سفيران سلامت در مجتمع ورزشي آريو مصلي‌ نژاد‌شهر ري گفته است: «شوراي شهر مي‌تواند نقش مهمي در ارتقاي سلامت مردم ايفا كند به شرط آنكه اهميت سلامت مردم براي توسعه و پيشرفت كشور به درستي درك شود. اگر سلامت نباشد، حتي امنيت هم نخواهد بود، سلامت مقدم بر امنيت است و اين موضوع مهمي است كه هر روز بايد تكرار كنيم تا ملكه ذهن همه شود. آنها اگر نمي‌توانند بيمارستان و مركز بهداشتي و درماني بسازند و تحويل بدهند، حداقل زمين آن را به وزارت بهداشت تحويل دهند. در حوزه سلامت، مردم شهرها به خصوص تهران با آسيب ‌هاي زيادي مواجهند، آلودگي هوا، آلودگي ‌هاي صوتي و اشعه‌ها سلامت مردم را به خطر انداخته است».

       سایر وزرای دولت هم به صحنه آمده و ضمن انتقاد از عملکرد مدیریت کشور وعده می دهند که در صورت روی کارآمدن کانديدای مورد نظر آنها (حاج حسن آقا) اوضاع بفوریت بهبود یابد!

         اما مسخره تر از همه اظهارات خوش تیپ هیئت دولت، حاج آقا اسحاق، است! او که سال ها در دولت خفه شده (در استخر) مرحوم هاشمی رفسنجانی وزیر بوده، و در ادوار دیگر همواره مسئولیت های مدیریتی داشته و در چهارسال گذشته معاون اول رئیس جمهور (معروف به حسن روحانی!) بوده و خودش نقش اول در برنامه ریزی و اداره دولت و نظارت بر عملکرد وزارتخانه ها را عهده دار بوده است، حالا به عنوان کاندیدای پوششی ریاست جمهوری وارد عرصه رقابت شده و در اظهارات و سخنرانی های تبلیغاتی خود مطالبی می گوید که شنونده در میماند چه بگوید که دلش خنک شود! (من شخصا گفتم حیف که اصغر قاتل اعدام شد! ) می گوید در صورت انتخاب شدن برنامه مفصلی برای حل مشکلات کشور دارد و بفوریت شرایط را بهبود خواهد بخشید!

       خوانندگان گرامی! بنده در این مملکت کاره ای نیستم، ولی اگر زورم می رسید فورا اسحاق را می گرفتم و تحویل متخصصان و کارشناسان بند 209 زندان اوین می دادم تا در حین بازجویی پس دادن سکته کند. آخر از دو حال خارج نیست؛ یا اسحاق راست می گوید و طرح و برنامه معجزه گونه برای نجات مملکت از فلاکت و بدبختی دارد و یا دروغ می گوید و مثل سایر کاندیداها سرگرم دروغ پراکنی و شیره مالیدن سر مردم و اغوای امت همیشه مفتون است!

       اگر راست می گوید باید بازجویی پس بدهد که چرا در طول چهارسال گذشته که از بیت المال خورده و چاق شده و صاحب ویلای مقدس اردبیلی شده این طرح و ابتکار خود را رو نکرده و به داد ملت بیکار و گرفتار نرسیده است!، و اگر دروع می گوید باید به عنوان یک نفر ریاکار کذاب و دروغگو که در صدد فریب یک ملت است دستگیر و تحت بازجویی فنی کارشناسان (منجر به سکته قلبی!) قرار بگیرد!

       خلاصه مثل همه چیزهای دیگرمان که شبیه هیچ قوم و قبیله ای نیست (!) تبلیغات انتخاباتی کاندیداهای جمهوری اسلامی هم شبیه آدمیزاد عاقل نیست! مردم (امت فعلی!) هم با آنکه بار ها فریب این دغل بازی ها را خورده و دیده اند که نه آب و برق مجانی شد و نه پول نفت پای سفره آمده، مع الاسف، باز هم گول این حرف ها را می خورند!

 

وعده جدید: سهمیهء آنتالیا و یارانهء عشق و حال برای هر ایرانی!

       دادن وعده های دروغ و غیرقابل انجام توسط کاندیداهای مسلمان و خدا ترس و مومن و متقی، که همگان را به راستگویی و پرهیز از دروغ و دونگ دعوت می کنند، تبدیل به سونامی و فوران پوپولیستی شده و هر کاندیدا سعی می کند در فریب دادن مردم و تحریک احساسات پول دوستی و راحت طلبی رای دهندگان، از دیگری جلو بیفتد!

       مشهدی قالیباف شهردار ده بزرگ تهران، که با تراکم فروشی محیط زیست تهران را غیرقابل سکونت برای انسان کرده، و با افزایش بهای انواع عوارض شهری و ساخت و ساز و سطح شهر و نوسازی و تدوین عوارض جدید فقط کم مانده که به آلت تناسلی مردم هم عوارض ببندد (!) وعده داده است که به محض رسیدن به پست نان و نام دار ریاست جمهوری یارانه ها را به دویست و پنجاه هزار تومان افزایش دهد!

       کاندیدای جناح مقابل هم که به خوش باوری و ساده لوحی امت همیشه فریب خورده ایمان قلبی دارد(!) روی دست قاخالیباف بلند شده و گفته که اگر مردم او را امتخاب کند به هر ایرانی از کوچک و بزرگ، دهاتی و شهری، بالغ و نابالغ، زن و مرد و دوجنسه (!) نفری سیصد و پنجاه هزار تومان خواهد داد!

       کاندیدای دیگر هم که خالی بند تر از دوتای دیگر هست برای کم کردن روی حریفان گفته که صبح به صبح پول نقد را در خانه های مردم آورده و به آنها تحویل خواهد داد!

       خلاصه اینکه کاندیداها که خودشان (نظیر حاجی روحانی) از قبل از رفتن شاه در سال 57 مسئولیت های مدیریتی در حکومت اسلامی داشته و مسبب بیکاری و فقر و مشکلات اقتصادی و معیشتی امت غرق در گرفتاری و فلاکت (مردم سابق!) هستند با توجه به وجود فاجعه بیکاری و بی پولی و بی خانمانی، دست روی این سه معضل حل نشدنی گذاشته و برای کسب رأی قول مساعد برای حل مشکلات و بی پولی مردم می دهند تا آرای آنها را کسب کنند!

       صبح شهردار تهران، که مامورانش مداوم بر سر دست فروشان می ریزند و مزاحم نان خوردن آنها می شوند و خودش مسئول بیکاری کارکنان قراردادی شهرداری است، قول ایجاد 5 میلیون شغل را می دهد و عصر رقیبش برای از میدان بردن او قول ایجاد 6 میلیون شغل را می دهد!

       حسن روحانی، که در چهارسال گذشته پروژهء مسکن مهر را بواسطه بی پولی دولت اش تعطیل کرده و به بحران بی خانمانی دامن زده است، قول تأمین مسکن مرغوب و استاندارد و با کیفیت برای همهء مردم را می دهد و رقیبان اش می گویند علاوه بر یک خانه مسکونی برای سکونت، به هر خانوار ایرانی یک ویلا هم به انتخاب خودشان در سواحل نیس، کاپری و یا در اسپانیا خواهند داد! و اگر وضعیت به همین منوال پیش برود بعید نیست کاندیداها سفر به آنتالیا و پرداخت مخارج سفر تفریحی - جنسی (!) و یارانهء خرید کاندوم و ویاگرا را هم تقبل نمایند!

       حتی ممکن است بعضی کاندیداها برای جلو افتادن از رقیب و پیروزی در دور اول تصمیم بگیرند زحمت رای دهندگان را کم کرده و امکانات روحیه ای - رفاهی شیرین آنتالیا را با همکاری رجب طیب اردوغان به در منزل مردم بیاورند و زحمت سفر مردم را کم کنند!

       دادن وعده های عوام فریبانه چنان شدت گرفته که چه بسا کاندیداها به خاطر رای آوردن تعهد به دادن چیزهایی به مردم کنند که اگرچه ممکن است باعث ارتقاء سطح روحی و تلذذ امت مشتاق شود اما از نظر شرعی و اخلاقی حرام است!

 

بازی دو کارگزار شناخته شده در نقش اپوزیسیون!

       در نخستین نمایش تلویزیونی، معروف به مناظرهء تلویزیونی کاندیداهای ریاست جمهوری، حاج حسن و مشهدی باقر یقه یکدیگر را گرفتند و نسبت هایی به هم دادند که اگر یک کاربر اینترنی یا یک روزنامه نگار بدبخت ذره ای از آن را بگوید و یا بنویسد، متهم به تبلیغ علیه نظام و گزک دادن به دست استکبار جهانی و اقدام علیه امنیت ملی شده و سرو کارش با سلول انفرادی زندان اوین و سکته در حین بازجویی خواهد بود!

       در این مناظره مشهدی قالیباف روحانی را به خاطر دادن لوح تقدیر و جایزه به بابک زنجانی مورد انتقاد قرار داد و روحانی هم قالیباف را به خاطر دادن جواز ساختن يک برج 33 طبقه به بابک زنجانی هتک حرمت کرد!

       قالیباف که در دوران دوازده سالهء سوار بودن بر گردهء مردم تهران با تراکم فروشی به بحران آلودگی هوا و ترافیک تهران دامن زده و تهران را دچار خفگی کرده و امکان تنفس را از مردم گرفته است با فرار به جلو دولت را متهم اصلی آلودگی هوا معرفی کرد!

       حسن روحانی هم که تنها به مناظره نیامده و یکی از بچه محل هایش را هم به محل درگیری آورده بود در کل کل کردن با مشهدی مم باقر کم نیاورده و جلوی چشم میلیون ها تماشاگر تلویزیون با قالیباف کاری کرد که قالیباف قبلاً با دست فروشان دوره گرد می کرد!      

       و اين هم چند قطعه ديالوگ شيرين رد و بدل شده مابين حقوقدان و سرهنگ حکومت اسلامی:

       حاج حسن روحانی: «قالیباف می گوید هوا را نباید از مردم بگیریم، خب در تهران چه کسی هوا را از مردم گرفته است؟  شما که 4 درصد می گیری، مجوز برج های بلند به اینها می دهید و به کسی که اموال مردم را خورد مجوز برج 33 طبقه دادید، آقای قالیباف! شما درختان 300 ساله را قطع کردید و درخت یک ساله کاشتید».

       مش ممدباقر قالیباف: «آقای روحانی، دولت شما 4 درصدی است. 4 درصدی ها دوستان جهانگیری هستند. این 4 درصد دلال های زالو صفت هستند. شما سیستم را رانتی کرده اید و به این 4 درصدی ها داده اید. آقايان روحانی و جهانگیری از اتاق هایتان بیرون بیایید. امروز افتخار شهرداری تهران این است که از زباله برق تولید می‌کند. آقای روحانی، شما از آن فرد که اموال مردم را خورده، تقدیر کرده اید. پتروشیمی ‌هایی که دوست‌های شما هستند جناب جهانگیری مواد خام پتروشیمی را صادر می کنند. آقای روحانی از تهران تکان نمی خورد. دولت گذشته طرفدار محرومین بود. جهانگیری آمده کمک کار آقای روحانی و این از پدیده هاست. این باعث می شود وقت مردم گرفته شود. واقعا مدیریت شما سنتی است. این اعتقاد همهء جوانان است. شما خودتان گفتید کسی که وعده 100 روزه بدهد عقل ندارد. من می‌گویم صداقت ندارید. در بحث مربوط به بحران محیط زیست هم واقعا باید بگوییم بحران محیط زیست از مشکلات جدی امروز کشور است و همین اتفاقات اخیر اهواز را مردم می‌گویند ریزمرگ و واقعا زندگی ندارند. این موضوع میحط زیست دقیقا داخلی بود یعنی وقتی ما مالچ پاشی را رها می کنیم، درختکاری را رها می کنیم مشکلات اینگونه پیدا می‌شود و طبیعی است این مشکلات پیش می‌ آید... ما هوا را با بی تدبیری از مردم گرفتیم و بعد می‌گوییم عذرخواهی می‌کنیم. ما در موضوع هوا در کلانشهرها در همین تهران ما گفتیم این موضع قابل حل است، در ابتدای دولت گفتم طرح دادیم و گفتند که ما می‌رویم خودمان اجرا می‌کنیم. ماشینی که 30 سال کار کرده دوباره می آورند به ناوگان حمل و نقل. مشکل محیط زیست مثل مشکل بحران اقتصادی و اجتماعی امروز حل نشده، چرا نشده؟ به خاطر اینکه این دولت الان هم در هر صحبتی که اینجا شنیدید می‌فرماید این نمی‌شود پول می‌خواهد، این نمی‌شود ما نمی‌توانیم. پس مردم باید چکار کنند؟»

       حاجی اسحاق جهانگیری: «در زمینه خودروها و خارج کردن بنزین پتروشیمی‌ها که بنزن آن بسیار بالا بود در دولت گذشته در همین تهران اجازه داده می‌شد که بنزین پتروشیمی مصرف بشود و متاسفانه به دلیل استفاده از آن سرطان زا بود و به طور کامل حذف شد. در کلانشهرها و شهرهای بزرگ در بیش زا 40 شهر الان بنزین یورو 4 استفاده می‌شود. شهرداری همین زباله‌های جلوی خانه مردم را چطور نتوانسته تفکیک بکند؟ کدام شهری مثل تهران اینطوری زباله جمع می‌کنند؟ ایشون شهردار سازه است. همین 102 طبقه چه کمکی کرد به ترافیک تهران؟ شهرداری بیاید یک گزارش به مردم بدهد بگوید من این کار را انجام داده‌ام. با برخوردهای تند نظامی نمی‌شود شهری مثل تهران را مدیریت کرد با روش‌های علمی باید انجام داد».

       باری، توجه کنيم که، مطابق قانون، توهین به مقامات دولتی با مجازات مواجه است، حتی ارباب رجوع به ادارات دولتی در صورت توهین به یک کارمند جزء تحت تعقیب قضائی قرار می گیرند؛ تا چه رسد به آنکه یک شهرداری چی جلوی دوربین تلویزیون و در برابر چشم میلیون ها ایرانی رئیس جمهور مملکت را حسابی بتکاند و او را سکه یک پول کند، قالیباف روحانی را متهم به رفاقت با سرمایه سالاران کرد.

 

 

جمع بندی: لطفاً اين مدیران ارشد نظام را به اوين ببريد!

       از ثانیه های اول واگذاری ادارهء ایران به سران رژیم مقدس اسلامی دادگاه های انقلاب تشکیل و مصادرهء جان و مال و ناموس و کارگزاران رژیم گذشته و مخالفان رژیم جدید به کار افتاد و اکنون، اگرچه 38 سال از انقلاب دشمن شکن و مقدس اسلامی گذشته و اثری از انقلاب اولیه وجود ندارد و رهبران اولیه هم یا به لقاءالله پیوسته یا به حصر رفته و یا پایشان لغزیده و به استخر افتاده اند، مع الاسف هنوز دادگاه های انقلاب مشغول کار هستند و افراد را به سزای اعمال شان می رسانند!

       در سال های اخیر که دیگر از کارگزاران رژیم گذشته و اموال آنها چیزی برای اعدام و مصادره باقی نمانده و گروه ها و دستجات سیاسی هم قلع و قمع شده اند برای دستگیری و مجازات قاطبه مردم، اعم از نویسنده و خبرنگار و وکیل دادگستری یا توریست خارجی و فعال سیاسی و اجتماعی و... یک حکم عمومی وجود دارد و اشخاص را به محض کوچک ترین انتقاد یا نوشتن مطلبی در فضاهای مجازی به عنوان: " تبلیغ علیه نظام و اقدام علیه امنیت ملی! " دستگیر و به زندان اوین منتقل و خواهر و مادرش را... به عزایش می نشانند!

       حال اگر یک انتقاد ساده از رژیم جمهوری اسلامی توسط شهروندان بخت برگشته تبلیغ علیه نظام محسوب می گردد، و اعتراض یک کارگر گرسنه که شش ماه حقوق نگرفته است زیر سئوال بردن کل رژیم، و مدیریت مقدس جمهوری اسلامی و سیاست های آن و اقدام علیه امنیت ملی و لرزاندن پایه های مستحکم جمهوری اسلامی و دادن سوژه به دست اوپوزیسیون خارج کشور است و منجر به دستگیری افراد به عنوان معاند می گردد و انگ همکاری با داعش و جیش الاسلام و مجاهدین به آنها زده می شود، به نظر می رسد که با همین استدلال باید هر شش کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری دستگیر و به زندان اوین منتقل و تحت بازجویی های کارشناسانه سکته داده شوند!

       سردار قالیباف فرمانده اسبق پلیس و شهردار ده بزرگ تهران کل مدیریت حکومت اسلامی را زیر سئوال برده و به مدیریت کهنه و از کارافتاده پنجاه سال قبل تشبیه کرده است که به درد امروز مملکت نمی خورد! او همچنین دولت جمهوری اسلامی را که داعیهء خدمت به مستضعفان دارد خدمتگزار 4 درصد سرمایه سالاران دانسته و معاون اول رئیس جمهور را به صادرکردن موادخام پتروشیمی متهم و همه را از دم تیغ گذرانده است! حال بفرمائيد مه آيا تبلیغ علیه نظام از این بالاتر که شهردار تهران که خودش متهم اول آلودگی هوای تهران است در برابر دوربین تلویزیون دولت جمهوری اسلامی را متهم کند که هوا و حق نفس کشیدن را هم از مردم گرفته است!

       ما کاری نداریم که قالیباف خودش چه بلایی سر تهران آورده و یا چرا دوهزار و دویست میلیارد تومان املاک مرغوب شهرداری را حاتم بخشی کرده و به افراد ذینفوذ داده است؛ اما اینکه دولت اسلامی را در برابر چشم امت همیشه در صحنه و انظار عمومی جهانیان سکهء یک پول می کند و مورد استهزاء و توهین قرار می دهد مصداق تبلیغ علیه نظام است، و ما اگر جزو برادران آنچنانی بودیم می ریختیم خانه اش و کامپیوتر و هارددیسک و کتاب ها و نامه ها و عکس های صورقبیحه اش را جمع می کردیم و خودش را هم چشم بسته به اوین می بردیم و الی آخر!

       در اين ميان حاج حسن روحانی جرمش از قالیباف هم بیشتر است، چون خودش چهار سال زمام امور کشور را در دست و پایش داشته و حالیه از مشکلات اقتصادی و سیاسی و اجتماعی انتقاد می کند و بهانه به دست منتقدین و اوپوزیسیون داخلی و خارجی می دهد!

       از همه بدتر اینکه رئیس جمهوری که ریاست جمهوری او بدون تنفیذ مقام معظم صنار ارزش ندارد و باید مطیع ولی امر مسلمین جهان و التزام عملی به ولایت مطلقه فقیه داشته باشد برای کسب آرای کسانی که با مقام معظم زاویه دارند در سخنرانی های خود بر خلاف نظر رهبر مسلمانان جهان حرف می زند!

       مقام معظم، چه قبلاً و چه در همین روزهای اخیر، بارها صراحتاً اشاره کردند که بر داشتن سایهء جنگ از روی کشور با امضای قرارداد هسته ای با شش کشور آمریکا و اروپا (برجام) حقیقت ندارد، ولی باز حاج حسن وقت و بی وقت این مطلب را تکرار می کند که خود نشانهء صریح نافرمانی و معاند شدن او می باشد و باید به جرم اقدام علیه امنیت ملی دستگیر و تادیب شود!

       جرم حاجی اسحاق جهانگیری هم از همه سنگین تر است که کل کارگزاران رژیم را به بیسوادی و رانتخواری و سوء مدیریت متهم و خود را فارغ التحصیل دانشگاه پلی تکنیک (شریف) معرفی و اتهامات سنگینی به کاندیدای رقیب وارد آورد!

       باری، با توجه به خالی بندی و وعده های دروغی که این کاندیداها داده و می دهند و انتقادات گزنده ای که از وضعیت مملکت می کنند مصداق بارز تبلیغ علیه نظام هستند و چون در سالهای گذشته بی عملی و ناکارآمدی و سوء مدیریت خود را نشان داده اند و حالیه بدون داشتن طرح و برنامه منطقی و علمی و عملی خود را کاندیدای ریاست جمهوری کرده اند پر واضح است که هدفشان اقدام علیه امنیت ملی (!) و برباد دادن تتمه مملکت است و جا دارد هر شش کاندیدا به جرم تبلیغ علیه نظام و اقدام علیه امنیت ملی دستگیر و به زندان اوین (و ترجیحا به کهریزک!) منتقل و ملت فلک زده و ساندیس خور ایران را دعاگو فرمایند!

بازگشت به خانه