تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ در نخستين کنگرهء سکولار های ايران -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو کلی مقالات | فهرست نويسندگان | آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت | جستجو | گنجينهء سکولاريسم نو |
22 ارديبهشت ماه 1396 ـ 12 مه 2017 |
انتخابات در دیانت سیاسی
و تهدید تلفنی آقای کاظمینی بروجردی
گروه نمایندگان پیشوای توحیدی
1
در دیانت سیاسی، انتخابات و یا رفراندوم، جایی ندارد. رأی گیری، در نظام مبتنی بر اسلام حکومتی، بی معنی بوده و سیستم ولایی فقیه هیچ جایگاه جدی و رسمی برای ملت نمی شناسد. در تئوری مذهب دولتی، تنها یک تصمیم حاکم است و آن نظر رهبری رژیم دینی می باشد و مردم کشور در حکم بردگان هستند. تنها چاره رهایی مردم از زنجیر اسارت ذلت و خفت و خفقان، جداسازی معنویت از سیاست است که شعار ما و کرسی تدریس استاد ماست. تمام این جار و جنجال های انتخاباتی، پوششی برای استمرار آزادی سوزی و تداوم تفتیش عقاید است که سی و هشت سال به نام خدا، خلق ضعیف و نحیف و محروم را به شلاق استبداد کشیده اند. سال های متمادی است که رأی ما به هرچه عقاید مذهبی که بر هم زننده آسایش جامعه ایرانی است، "نه" بوده و خواهد بود.
2
بنا بر خبرهای رسیده از ایران، آقای کاظمینی بروجردی علیرغم تحمل شرایط حاد امنیتی و محدودیت های بسیاردر دوران مرخصی درمانی که به حبس خانگی وی منجر شده است، طی دو روز گذشته از طریق شماره های ناشناس تهدید به قتل می شود.
آقای سید حسین کاظمینی بروجردی، زندانی عقیدتی سیاسی نزدیک به یازده سال به جرم اعتقاد به جدایی مذهب از سیاست و تدریس سی و پنج ساله خداشناسی خالص و منهای خشونت و زورگویی، در بدترین شرایط روحی و جسمی دوره محکومیت تحمیلی را گذراند و در حالی که دوران محکومیت حبس او در انتهای سال 1394 به اتمام رسیده بود، در پی وخامت شدید وضعیت جسمی وی، برای اولین بار در دوران حبس در تاریخ 4 ژانوبه 2017 به مرخصی درمانی فرستاده شد. با این حال ایشان مجبور به سپردن وثیقه 300 میلییون تومانی،قرار کفالت توسط دو کفیل و تعهد به سه نهاد امنیتی گردید.
ایشان از آن تاریخ تاکنون در حال انجام مراحل تشخیصی و درمانی برای عوارض و بیماری های بی حد و حصری می باشد که در اثر تحمل زندان و شکنجه به آنها مبتلا شده است. با این حال، به علت وضعیت بد جسمی و نارسایی قلبی و شرایط حاد جسمی، در کنار مشکلات اقتصادی و هزینه های بالای درمانی، درمان ایشان به کندی پیش می رود. از این گذشته، ایشان اجازه دیدار با مردم را ندارد و نمی تواند از حمایت اجتماعی طرفداران خود برخوردار گردد. ضمنا ایشان از حق نوشتن و توزیع هر گونه نشریات و نیز سخنرانی و تدریس و برگزاری جلسات و گردهمایی های عقیدتی منع شده است.
ایشان در طی چند دهه فعالیت دینی مستقل که بارها منجر به برخورد سیاسی با حکومت استبداد مذهبی گردید، همواره با خشونت های دینی مقابله کرده و در پی دست یافتن به اهداف والای صلح و اعتلای حقوق بشر در سطح جهانی به ویژه خاورمیانه بوده است. در صورتی که ایشان در شرایط بهتری قرار داشت، حتما با انتشار بیانیه و اعلامیه هایی، بر مواضع استبداد ستیزانه پیشین خود تاکید می کرد، چرا که هیچ گونه سنخیت و تفاهمی بین او و اسلام حاکم بر ایران وجود ندارد. بنابراین سکوت ایشان دلیل بر تداوم زندان به شکل حبس خانگی است.
به همین دلیل، ملایان حاکم بر ایران به جای جبران آسیب هایی که به ایشان وارد آورده و پرداخت خسارت و غرامت به ویژه در راستای درمان و بهبود وضعیت او، با ارسال پیام های تلفنی او را از قتل می ترسانند و می خواهند او را به سکوت مطلق وادار سازند.