تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ  در نخستين کنگرهء سکولار های ايران  -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

 خانه   |   آرشيو کلی مقالات   |   فهرست نويسندگان  |   آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    جستجو  |    گنجينهء سکولاريسم نو

25 ارديبهشت ماه 1396 ـ  15 مه 2017

چرا دیکتاتوری ها انتخابات برگزار می کنند؟

احمد تاج الدینی

دمکراسی، ساز-و-کارهایی دارد و عامل های معینی معرف آن هستند. عامل های برپا دارندهء مردم سالاری -دمکراسی- یکی نهادی (اینستیتوشونل) است، مانند مجلس، رسانه های آزاد و یا دستگاه مستقل قضایی، و دیگری ماهیتی (اسنسیل) است. در عرصهء نهادها به شکل های ساختاری، بوروکراتیک و ابزاری که لازمهء گردش کار در یک دمکراسی است پرداخته می شود. اما در عرصهء ماهیتی به اهداف و کیفیت کارکرد نهادها توجه می گردد. رابطه این دو عامل- نهاد و ماهیت- مانند رابطه جسم و روان است. بخش بوروکراتیکِ نهادی در نظام دمکراسی به صورتی سازمان می یابد که بتواند ماهیت یا روح و اراده های گوناگون ملت را بازتاب دهد. این اراده و روح ملی بوسیله انتخابات و گزینش نمایندگان مردم و بازتاب خواست آنها در قانون هایی که نمایندگان تصویب می کنند، آشکار می گردد.

در دوران ما تقریبا در نزدیک به 200 کشور موجود جهان، نهادهای شکلیِ دمکراسی به درجات مختلف شکل گرفته اند. با این حال اکثر این کشورها برای مدت طولانی گرفتار حکومت های دیکتاتوری بوده و یا هستند. وجه مشترک این دیکتاتوری ها آن است که همهء آنها انتخابات برگزار می کنند و دارای مجلس قانون گذاری هم باشند.

مشکل این نظام ها اغلب مشکل ماهیت کارکرد این نهادهاست. اما مشکل در حکومت اسلامی ایران مضاعف است. استبداد هم ریشهء نهادی-ساختاری- دارد و هم ریشهء ماهیتی- کارکردی. نظام های استبدادی توتالیتر اغلب چنین بافتی دارند، و ظرفیت های اصلاح نظام سیاسی را به سوی دمکراسی مسدود می کنند. این نظام ها معمولاً آن قدر در ضدیت با خواست دمکراتیک مردم می ایستند تا خودشان از درون مضمحل شوند، یا بوسیله حملهء نظامی از خارج بساط شان برچیده شود، و یا کشور را به انقلاب و هرج و مرج کشانند. سر نوشت حکومت های فاشیستی اغلب چنین بوده است. حکومت اسلامی ایران نيز دارای چنین سرشتی است. سخن از اصلاح دمکراتیک وقتی می توانست در میان باشد که از لحاظ نهادی، نظام دارای چنان ظرفیتی باشد که بشود برای تغییر ماهیت کارکرد درونی نهادهای آن تلاش کرد. چشم انداز اصلاح با قید احتمال تنها در نظام های استبدادی اتوریتر می تواند قابل تصور باشد و نه در نظام های توتالیتر فاشیستی.

با آنکه همهء مقدرات کشور در نظام های استبدادی در دست یک فرد و یا یک نهاد ویژه متمرکز می شود، و ارادهء رهبر در همه جا به اجرا در می آید، با این حال همهء این نظام ها انتخابات برگزار می کنند و دارای مجالس قانونگذاری هم هستند. این انتخابات ها چه معنایی می تواند داشته باشند؟ سه پژوهشگر- هوارد مکلیو نیگورد، کارل هنریک کنوتسن، و تور ویگ-، دقیقاً برای یافتن پاسخ به همین پرسش، 259 رژیم خودکامه را در بین سال های 1946 و 2008 مورد تجزیه و تحلیل قرار داده اند. به عقیدهء این پژوهشگران برگزاری این انتخابات ها ریسکی است که نظام های خودکامه به رغم خطراتی که این انتخابات ها در بر دارند، می پذیرند و اجرا می کنند.

مهمترین دلیل برگزاری این انتخابات ها آن است که ای عمر رژیم استبدای را طولانی تر می کنند. دیکتاتورها در این انتخابات ها موفق می شوند بعضی از سران اپوزیسیون را بخرند و برای ادامهء حیات خود مشروعیتی دست و پا کنند. این انتخابات ها همچنین یک فرصت استثنایی به دیکتاتور می دهند تا از وضعیت مخالفان یک ارزیابی دقیق تری به عمل آورد. دیگر آنکه نظام دیکتاتوری با استفاده از سازمان های تحت اختیارش و از طریق تبلیغات و امکانات وسیع مالی، به نیروهای مخالف اش هشدارهای ترس آوری را مخابره می کند. به این ترتیب جلب برخی از اپوزیسیون، ترساندن بعضی دیگر و کسب اطلاع از موقعیت و وزن نیروی مخالف، به بقای بیشتر رژیم خودکامه یاری می رساند.

اما این سوپاپ اطمینان- انتخابات- در برخی موارد نیز نتیجه ای معکوس به بار می آورد. در نمونه های بسیاری دیده می شود که در حول و حوش همین انتخابات های فرمایشی آنچنان ثبات سیاسی بهم می ریزد که دیکتاتور در چشم بهم زدنی سقوط می کند. در ایران با توجه به طولانی شدن عمر استبداد و افشای چهره آن برای مردم، قراین زیادی دلالت بر احتمال فروپاشی ناگهانی نظام دارند. آیا اپوزیسیون دمکراسی خواه آمادگی قبول مسولیت در چنین لحظات خطیری را دارد؟ تاخیر تا کی.

دوشنبه سوم آوریل.2017

بازگشت به خانه