تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ در نخستين کنگرهء سکولار های ايران -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو کلی مقالات | فهرست نويسندگان | آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت | جستجو | گنجينهء سکولاريسم نو |
بی.بی.سی، رئیس جمهور و مبارزه طبقاتی!
محسن ابراهیمی
با فاصله کمی پس از پایان نمایش انتخاباتی، یک واژه در دو جا به کار برده شد که دقت در آن خالی از لطف نیست. آن واژه "مبارزهأ طبقاتی" بود.
روحانی در سخنرانی پیروزی اش به "مردم" اطمینان داد "هیچ کس نمی تواند آنها را به "ورطهء نزاع های بیهوده طبقاتی" بکشاند!
همان روز، سعید برزین، تحلیلگر بی.بی.سی، هم حکومت اسلامی را مطمئن کرد که دنبال کردن "مبارزهء طبقاتی در داخل کشور" جایی در "هدف اکثر رأی دهندگان" ندارد!
البته ظاهراً هر دو خطاب به رئیسی صحبت می کنند. ظاهراً این آخوند، که خود بر رأس اختاپوس سرمایه داری به نام آستان قدس رضوی نشسته، واقعاً می خواسته بر کورهء "مبارزهء طبقاتی" بدمد که شکر خدا بر طرف شده است!
اما هر دو، در این قالب و ظاهر، دارند دلواپسی مشترک شان دربارهء یک حقیقت سیاسی را نشان می دهند: زیر پوست این همه کشاکش سیاسی و اجتماعی، کمشکش عمیق تری میان طبقات در جریان است که حتی در جریان یک نمایش دورن حکومتی هم دست از سرحکومت - و البته بی.بی.سی - برنمی دارد.
و این اتفاقا نگرانی مشترک ولی فقیه و دار و دسته اش با خود روحانی و دار و دسته اش هم هست. با این تفاوت که هر کدام فکر می کنند خودشان و جناح شان بهتر می توانند مبارزهء طبقاتی را مهار کنند. اصولاً یک علت اصلی شکاف های سیاسی درون حکومتی هم همین ترس از گسترش و رادیکال شدن مبارزهء طبقات پایین علیه طبقات بالاست. این چشم انداز تیره یک منشاء اصلی نزاع های درون حکومتی است.
هم جناح اصلاح طلب و هم بی.بی.سی، که نقش رسانه خارج کشوری این جناح را ایفا می کند، خوب می دانند که جریان عمیق مبارزهء طبقاتی حتی در سیرک سیاسی به نام انتخابات هم دست از سرحکومت بر نمی دارد. یک طرف این مبارزه طبقاتی اکثریت عظیم جامعه، جمعیت بزرگ طبقهء کارگر و میلیون ها شهروندی قرار گرفته اند که برای حقوق انسانی شان می جنگند و، در طرف دیگر هم، حکومت اسلامی با همه جناح هایش قرار دارند که همراه بی.بی.سی همیشه و در هر لحظه نگران تعرض نهایی این اکثریت به نظم موجود هستند.
در همان مقاله این دلواپسی بوضوح اعلام می شود: پیروزی روحانی در مقابل رئیسی نشانگر این است که "مردم به استمرار وضع موجود با تغییر حساب شده رأی دادند." چرا؟ به این خاطر که "کار مملکت به آشوب نکشد." به نظر می رسد این فقط سران حکومت اسلامی نیستند که از کابوس 88 خواب راحتی ندارند. بی.بی.سی هم هشت سال است که خواب راحتی ندارد.
دلنگرانی حکومتی ها از "آشوب" کاملاً قابل فهم است چون موضوع و هدف اصلی آن "آشوب" هستند. اما دلنگرانی بی.بی.سی هم به این خاطر است که خود در به خون کشیدن انقلاب 57 توسط خمینی و راه انداختن بساط حکومت اسلامی نقش جانانه ای داشته است. بی.بی.سی دارد فرزندی را تر و خشک می کند که برای تولدش خود ماه ها بیخوابی کشیده است!
یکشنبه 31 اردیبهشت1396 - 21 مه 2017