تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ در نخستين کنگرهء سکولار های ايران -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو کلی مقالات | فهرست نويسندگان | آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت | جستجو | گنجينهء سکولاريسم نو |
31 خرداد 1396 ـ 21 ژوئن 2017 |
حسن! ما را دست کم نگیر!
احمد پورمندى
آقای روحانی سلام!
خسته نباشید. ترامپ دو سال از شما بزرگتر است و من ۵ سال از شما کوچکتر. او چندی بیش گفته بود که ریاست جمهوری کار بسیار دشواری است و دلش برای زندگی سابقش لک زده است. آدم که پا به سن بگذارد، قوایش تحلیل میرود و زود خسته میشود. منی که ۵ سال از شما جوان تر هستم این را حس میکنم و میتوانم حدس بزنم که چند هفته در رینگ ماندن و زد و خورد کردن، نائی برای یک سیاستمدار 68 ساله باقی نگذارد و خستگی باعث دادن برخی «گاف»های بزرگ هم بشود، مثل همین ادعای «مردانگی» در آخرین مناظره که خطائی بس بزرگ بود. مردم از خود میپرسند که این دیگر چه قسم مردانگی است که آدم پلنگ تیز دندان را به جان گوسفندان بیندازد!
به هر حال، هرچه بود، گذشت و ما که شکستن برج وباروی تحریم را وظیفه خود میدانستیم، استخوان در گلو، این سوزش نمک بر زخم ناسور حضور پورمحمدی در کابینه تدبیر و امید را هم تحمل کردیم تا با ماندن شما در کاخ ریاست جمهوری، اوضاع مملکت از اینی که هست خرابتر نشود و حالا سرانجام، به قول شما «علما!»، «به حمدالله» ماندگار شدید تا در دریای پر از کوسهها، با دو سنگ بسته بر پای نیمه چلاق، شنا کرده و به وعدههائی که به مردم دادید، وفا کنید. این کار اما، سخته حسن! خیلی سخت!
جناب دکتر روحانی! در این یک هفتهای که از انتخاب مجدد شما گذشته، بسیاری از شهروندان مطالباتشان را از دولت دوم شما در فضای مجازی مطرح کردهاند. از خواسته کوچک مرخص کردن عالم ربانی جناب پورمحمدی، تا رفتن به ملاقات خاتمی و سپاسگزاری رسمی از رهبران محصور جنبش سبز تا رفع حصر و آزادی زندانیان سیاسی ، تا بازپس دادن نفت و صداو سیما به صاحبانشان، تا اتخاذ تمهیداتی به منظور کاهش شکاف طبقاتی، تا کوتاه کردن دست برادران قاچاقچی از اقتصاد و سیاست، تا جمع کردن بساط «مرگ بر این و آن» و پس دادن «جاسوسخانه» به صاحبش به منظور گشایش مجدد «سفارت آیالات متحده آمریکا» در تهران و تا لغو سانسور و اجرای بی تنازل قانون اساسی و اسقرار حاکمیت قانون، شفاف سازی و ریشه کن کردن فساد، پایان دادن به نظام تبعیض و.. سیاهه مختصری از این مطالبات به حق، ولی بی انتهاست.
من اما در این یادداشت مختصر قصد طرح مطالبهای را ندارم و فقط میخواهم توجه شما را به سه نکته جلب کنم نخست آنکه چهار سال در ابعاد کشوری و تاریخی، زمان زیادی نیست و تا به خود بیایید، به پایان دوره دوم رسیدهاید و وای به حال ما، شما و ایران، اگر زمان را در نیابید و در نیابیم و با بیخیالی و فرصتسوزی، به اسقبال فاجعه برویم.
نکته دوم اینکه اگر نتوانید چرخ اقتصاد را به حرکت در آورید، تردید نکنید که در سال ۱۴۰۰ هیچ نیروئی توان مقابله با پوپولیسم عوامفریب وهار را نخواهد داشت و اگر کشور به دامن آنها بیفتد، مقصر اول و آخرش کسی نیست جز دكتر حسن روحانی که با وعدههای بسیار، بر مسند رياست جمهورى نشست و از عهده کار بر نیامد.
سوم اینکه حسن! ما را دست کم نگیر! حضور سکولار- دموکراتها در سپهر عمومی بسیار نیرومندتر از آن است که مشاورین شما ممکن است تصورش را بکنند. بگذارید رودربایستی را کنار بگذاریم: ما از بخش بزرگی از رسانههای خرد و کلانی را که روزانه ذهن دهها میلیون ایرانی را سازمان میدهند، بهره مىبريم و اگر نبود همت صدها هزار روشنفکر سکولار و مخالف نظام ایدئولوژک و قرون وسطائی جمهوری اسلامی در داخل و خارج از کشور، شما اکنون رئیس جمهور سابق بودید!
در این دنیائی که به دهکده کوچکی بدل شده و همه میتوانند به انواع اطلاعات دسترسی پیدا کنند، هر روشنفکری یک رسانه است و حاکمی که این حقیقت را در نیابد و با روشنفکر جماعت سر شاخ شود، عاقبت به خیر نخواهد شد. ما اگر به شما رای دادیم و برای شما رای جمع کردیم، برای این نبود که شما سالها نماینده یک آقائی در یک نهادی بودهاید و یا در حق سرهنگی لوطیگری کردید تا سگی رها شود و سنگی بسته بماند، نه! ما از شما حمایت کردیم چون میخواهیم که دوران مرگ بر این و آن تمام شود و کشور ما هم به جای ماندن در حصر و انزوا، به قافله تمدن بپیوندد، و چون میخواهیم در پناه قانون، امنیت سرمایه تامین شود و چرخ اقتصاد به حرکت در آید و بر این تصوریم که شما هم که از جانب منافع نیرومندی در بخش سرمایهداری خرد و کلان حمایت میشوید، همین اهداف را دنبال میکنید.
جامعه روشنفکری ایران ، برای در افکندن طرحی نو، دیگر در سودای شکافتن سقف فلک نیست، اما روی تحقق وعدههای کوچکی که داده شده، حساب میکند. روشنفکران ایران آبرویشان را از سمساری سر گذر نخریدهاند و اگر برای تحقق وعدهها، کمک و یاری خود را به دولت شما عرضه میکنند، پس زدن دست محبت و خلف وعده را نه میبخشند ونه فراموش میکنند، همانطور که دهه فاجعه بار 60 و قتل عام 67 را فراموش نکرده اند و عاملان این جنایتها را هم نخواهند بخشید.
ما یاد مان هست، شما هم فراموش نکنید که دوران دوم ریاست جمهوری شما، با معامله تسلیحاتی 110 میلیاردی ترامپ با سلطان عربستان و همایش ضد ایرانی سران بيش از چهل کشور منطقه آغاز شده است و حالا ملت ایران باید بهای فرصت سوزیهای شما دردوران طلائی اوباما را بپردازد، فرصتی که ملت فراهم کرد و حکومت سوزاند. اگر میخواهید بر مقاومت آنهائی که به قول خودتان، در 37 سال گذشته جز اعدام و زندان کار دیگری بلد نبودند و سردارانی که - باز به قول خودتان- با در هم آمیزی پول، تفنگ، اطلاعات، رسانه و دانشگاه، سپاه را به مرکز تولید فساد در کشور تبدیل کردهاند، فائق بیائید، به مردم و روشنفکران مردمی پشت نکنید.