تأسيس: 14 مرداد 1392 | در نخستين کنگرهء سکولار های ايران | همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو کلی مقالات | فهرست نويسندگان | آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت | جستجو | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
!با چتر نجات از بانکوک
يادداشت های اسکندر دلدم
موفقیت های خارق العاده در اکتشافات فضایی!
علیرغم کارشکنی های استکبار جهانی و تحریم های ظالمانه غرب و شرق و شمال و جنوب(!)، کارشناسان داخلی توانسته اند با خودباوری روی پشت بام ها رفته و با استفاده از تلسکوپ های پیشرفته و تکنولژی فضایی ماه را رصد کرده و به محض مشاهده با وسایل مخابراتی پیشرفته، دیده شدن ماه را اعلام و پایان ماه مبارک رمضان را به اطلاع امت روزه دار برسانند!
شایان ذکر است که برای تأسیس ستاد استهلال ماه، به کوری چشم استکبار جهانی و صهیونیسم بین الملل، سرمایه گذاری زیادی صورت گرفته و تلسکوپ هایی با آخرین فناوری روز خریداری و در حوزه های علمیه سراسر کشور نصب و پرسنل لازم استخدام، و روحانیونِ دارای هوش و استعداد سماوی آموزش های فضایی لازم را دیده اند تا سالی یکبار روی پشت بام رفته و ماه را کشف کنند!
متأسفانه، در انتشار اخبار سازمان فضایی جمهوری اسلامی (معروف به ستاد استهلال!) در مطبوعات و وسایل ارتباط جمعی رعایت اصول امنیتی نشده و با چاپ عکس منجمین و دانشمندان فضایی ایران ممکن است سازمان فضایی اروپا و یا NASA در صدد ربودن این مغزها برآیند!
گفته می شود به دلیل مشرف بودن پشت بام ها به حیاط و داخل منازل مردم، استهلالیون علاوه بر دیدن هلال ماه در عمق آسمان موفق به دیدن مهپاره هایی هم در سطح زمین شده اند!
آغوش حکومت اسلامی بروی همه عرب ها باز است!
متاسفانه مدتی است دولتمردان عربستان بنای ناسازگاری با حکومت اسلامی گذاشته و نه تنها روابط مودت آمیز گذشته را قطع و فسخ کرده اند، بلکه با خریدهای نجومی سلاح های پیشرفته تهاجمی غربی و خرید اخیر چهارصد میلیارد دلاری از دونالد ترامپ گول انبارهای اسلحه و حمایت های آمریکا و متحدان اش را خورده و حکومت اسلامی را به جنگ تهدید می کنند!
قطع رابطه و دشمنی با حکومت اسلامی یک اشتباه استراتژیک توسط عربستان است و تجربهء هشت سال جنگ برادران مسلمان و دوست داشتنی (بعثیون عفلقی کافر سابق!) باید مورد استفاده دولت عربستان قرار بگیرد!
برادران عزیز عراقی پس از هشت سال تحمیل جنگ ناجوانمردانه و تخریب زیربناهای اقتصادی ایران و به شهادت رساندن صدها هزار ایرانی به خواسته های خود نرسیدند اما صدها برابر آنچه را که در دوران جنگ نتوانسته بودند از ایران به دست بیاورند پس از صلح با حکومت اسلامی به دست آوردند!
وزارت امور خارجه حکومت اسلامی در پیگیری سیاستِ " در عفو لذتی است که در انتقام نیست!" و اصل فرهنگی و مذهبیِ "گذشت از بزرگ تر است!" روی اشتباه عراق در حملهء ناجوانمردانه به ایران قلم عفو کشید و نه تنها از دریافت یک هزار میلیارد دلار خسارات جنگی وارده به ایران گذشت، و گفت: "پول چرک دست است!" بلکه، بجای بازسازی شهرهای ویران شده ایران طی هشت سال جنگ، به بازسازی شهرهای عراق روی آورد و سیستم آب اشامیدنی و برق و خیابان کشی و نوسازی و تعویض در و پنجره و ضریح اماکن مذهبی را با صرف میلیاردها دلار آغاز کرد تا آقایی خودش را در برخورد با دشمنان تاریخی ایران نشان دهد!
در واقع ملت ایران همیشه آغوش خود را به روی بیگانگان گشوده و به آنها حال اساسی داده است! چهارده قرن پیش به استقبال اعراب رفت. الان چهارده قرن است ایرانیان نام اعراب را بروی فرزندان خود می گذارند و در عزای برگزیدگان عرب گریه و سوگواری می کنند و به زیارت مقابر متبرکه آنها می روند و حاجت می گیرند، بنابراین با اعراب هیچ دشمنی ندارند، حتی با بعثیون عفلقی کافر هم که هشت سال ناجوانمردانه ایران را نابود کردند و صدها هزار جوان ایرانی را شهید و معلول کردند رفیق شده و نه تنها از خیر گرفتن خسارت هزار میلیارد دلاری جنگ تحمیلی گذشتند بلکه شهرهای عراق را هم بازسازی می کنند و با تروریست ها در عراق می جنگند و شهرهای آنها را با دادن شهید از دست داعش آزاد می کنند و از آن بالاتر آتش شهوت برادران عراقی مشتاق سکس را در مشهد مقدس فرو می نشانند و در لاو هتل های لوکس مشهد پذیرایی صیغه ای می کنند.
تا قبل از موضعگیری های اخیر عربستان خود اتباع نخراشیده و نتراشیده و سیه فام عربستان هم برای ایجاد ارتباط نزدیک تر(!) به مشهد مقدس می آمدند و همراه با کویتی ها و بحرینی ها و اتباع سایر کشورهای عضو همکاری خلیج فارس «حالشو می بردند!» بنابر این ملاحظه می کنید که حکومت اسلامی دشمنی با اعراب ندارد و این خود اعراب هستند که حالا باید راه طولانی تری را طی کرده و به پاتایا و آنتالیا بروند!
دوز عرب دوستی ایرانیان آنقدر بالاست که حکومت اسلامی برای آزادسازی عراقی ها و سوری ها و لبنانی ها و فلسطینی ها و یمنی ها از دست سایر اعراب وحشی - داعشی با تحمل هزینه سنگین و دادن شهید به دفاع از دشمنان تاریخی خود پرداخته است!
مجموعه این تجربیات نشان می دهد که همسایگان و کشورهای دور و نزدیک برای رسیدن به منافع و مطامع خود نیازی به جنگ و دشمنی ندارند و مسئولان و مدیران ما آغوش شان به روی بیگانگان باز است!
الان چهار دهه است قطر گاز منابع پارس جنوبی را می برد و می فروشد و حالشو می برد و حکومت اسلامی که با کوچک تر از آمریکا کل کل نمی کند قطر را قابل نمی بیند که حق ایران را از آن امیر نشین مینیاتوری بخواهد بگیرد!
همسایگان ایران مخازن مشترک نفت و گاز را در خشکی و دریا تاراج می کنند اما حکومت اسلامی، بر اثر اعتقاد به اموزه های دینی و فرهنگی معتقد است، "همسایه به گردن همسایه حق دارد و نباید به خاطر مقداری مایع بوگندوی سیاه همسایه آزاری کرد!"
کشورهای حاشیهء دریای مازندران حقوق ایران در این دریا را پایمال کرده و سهم ایران را بالا کشیده اند، اما حکومت اسلامی حواله آنها را به روز قیامت و دادگاه عدل الهی کرده است!
حکومت اسلامی به ترکیه هم، که پس از قدرتمندتر شدن سلطان اردوغان هر روز ایران را تهدید می کند، گاز مجانی می دهد تا آنها را شرمنده بزرگواری خود کند!
خلاصه اینکه عربستان اگر سعادت ملت خودش را می خواهد باید بجای دشمنی با دولت فخیمه و سخاوتمند و کریمه حکومت اسلامی از در دوستی و رفاقت با مسئولان ایرانی وارد شود تا حکومت اسلامی جاده های عربستان را بازسازی و اسفالت کند، بیمارستان و درمانگاه در این کشور بسازد و سیل کمک های اقتصادی و دارویی و غذایی را به این کشور سرازیر کند!
عربستانی ها باید هرچه زودتر رابطه خود را حسنه کرده و امکان مسافرت خود به مشهد مقدس را فراهم کنند، چون اگر دیر برسند یحتمل همهء زیارت ها را برادران عراقی کرده باشند و چیزی گیرشان نیاید!
پادشاهی عمان هندوانه و خربزه های ایران را پس فرستاد!
سلطان نشین عمان هندوانه و خربزه و صیفی جات صادراتی حکومت اسلامی را پس فرستاد و اظهار داشت که ما از کشور همسایهء ایران، که با آن روابط خوبی داریم، انتظار نداشتیم با هندوانه - خربزه و صیفی جات مسموم قصد جان مان را بکند!
یک مقام هندوانه شناس عمانی در مورد هندوانه های فاضلابی ایران اظهار داشت میزان سموم نباتی موجود در هندوانه و خربزه و صیفی جات ایران بسیار بالا است و حتی خربزه های ایران را خر هم نمی خورد!
امیر نشین قطر هم با آنکه از سوی برادران عرب اش در محاصره قرار دارد و با کمبود شدید آب هندوانه مواجه است معهذا هندوانه و خربزه های ایران را مرجوع کرده و اعلام داشته که قطری ها زیر آفتاب 55 درجه تابستان قطر از گرما و تشنگی بمیرند بهتر است تا با خوردن صیفی جات تولید ایران شیمیایی شوند!
شایان ذکر است که در طول دهه های گذشته مردم شهرهای بزرگ و کوچک ایران به خاطر آشامیدن آب آلوده به فاضلاب انسانی و بیمارستانی و سبزی و میوه و صیفی جات تولیدی با فاضلاب و مدفوع انسانی و خوردن گوشت و شیر و لبنیات گاو و گوسفندان تغذیه شده با زباله دچار جهش ژنتیکی (Motation) شده و در برابر ارسنیک و سموم شیمیایی خطرناک موجود در سبزیجات و میوه جات و لبنیات و گوشت و تخم مرغ و سایر مواد غذایی سمی مقاوم شده، و حتی ذائقه آنها به خيلی ناهنجاری ها عادت کرده و، بر عکس سایر ملل جهان، در صورت خوردن مواد غذایی سالم مسموم و بیمار می شوند!
تاکنون کشورهای روسیه و امارات، قطر و عمان، و حتی برادران شهوتران عراقی، محصولات غذایی صادراتی حکومت اسلامی را پس فرستاده و از ایران خواسته اند برای حفظ حسن همجواری از مسموم کردن و کشتار آنها به وسیله محصولات غذایی خودداری نماید و اگر قصد نابودی این کشورها را دارد از موشک های خود، که سلاح های متعارف هستند، استفاده کرده و پروتکل های سازمان ملل متحد در مورد خودداری از استفاده سلاح های شیمیایی و امحاء جمعی را رعایت نماید!
کاهش تولید ملی: ایرانیان از تولید مثل خودداری می کنند!
سازمان ملل متحد در تازه ترین گزارش خود از انقراض نسل ایرانیان در آینده خبر داده است!
این سازمان می گوید:
" ایران، چین، آمریکا، برزیل، روسیه، ژاپن، ویتنام، آلمان، تایلند و بریتانیا، در صدر کشورهای کم زاد و ولد و با نرخ باروری کم قرار دارند! "
جمعیت ساکنان زمین از ۷.۶ میلیارد نفر در سال جاری میلادی، به ۹.۸ میلیارد نفر در سال ۲۰۵۰ خواهد رسید؛ و آنطور که سازمان ملل میگوید هند، پاکستان و هفت کشور دیگر عامل اصلی این افزایش جمعیت خواهند بود.
قبلاً مسئولان بلند پایهء حکومت اسلامی هم، که متوجه کم کاری زنان و مردان ایرانی شده بودند، بارها زوج های همیشه در صحنه را به افزایش نانخور و اضافه کاری در شب دعوت کرده بودند، اما تازه ترین گزارش سازمان ملل متحد نشان می دهد مردان ایرانی کم کاری کرده و زنان هم از زیر کار فرار می کنند، و در نتیجه آمار زاد و ولد کاهش یافته است!
مشکلات اقتصادی، گرانی، بیکاری فزاینده، آلودگی محیط زیست، بی عدالتی اجتماعی و سیاسی و فرهنگی، بی خانمانی و رشد کارتن خوابی و هزاران مشکل دیگر باعث شده است مردم از تولید موجودی مثل خودشان که در آینده شعل و بهداشت و اموزش و خانه و آینده ای نخواهد داشت خودداری کنند!
متاسفانه خواهش و درخواست و توصیه بزرگان مملکت و مدیران کشور برای ورود امت همیشه در صحنه به عمليات توليدی مؤثر نبوده و پیش بینی می شود در صورت ادامه این وضعیت از قوای انتظامی و نظامی برای نزديک کردن زوج هایی که از تولید «مثل خود» (بیکار و بدبخت و فلک زده!) خودداری می کنند و طفره می روند استفاده شود!
ناظران امور جفتگیری غرب آسیا (!) پیش بینی می کنند در صورت ادامهء روند کنونی و اضمحلال امت همیشه در صحنه، مسئولان کشور برای انجام راهپیمایی علیه استکبار جهانی و پر کردن صندوق های رای در انتخابات مجبور به واردات ایرانی از چین شوند!
همچنین گفته می شود با توجه به کپی سازی کلیه برندهای معروف جهان توسط کپی کارهای چینی، تولید کنندگان چین ایرانی تقلبی توليد و به ایران صادر خواهند کرد!
البته نابودی نسل ایرانیان منافعی هم برای مدیران دلسوز و کارآمد کشور دارد که در آینده خود و آقازاده هایشان با درآمد کشور تنها مانده و مجبور به شنیدن انتقاد و ناله و نفرین امت فلاکت زده از تخم رفته نخواهند بود!
پيشنهاد بِکری برای تغییر نام سازمان گردشگری و میراث فرهنگی
مشکل بیکاری فزاینده در کشور باعث گرديده تا مسئولین و مدیران مملکت هم پس از چهار دهه متوجه بیکار شدن امت همیشه در صحنه شده و در مصاحبه ها و سخنرانی ها به گسترش بیکاری و فقر و فلاکت اعتراف کنند!
خوشبختانه همواره در این مملکت یک بهانه ای وجود دارد تا مسئولان کش ور گناه مشکلات عدیده و ناهنجاری های بوجود آمده بر اثر سوءمدیریت و کج فهمی و نافهمی و بی سوادی خود را به گردن آن بیندازند!
تا مدت ها گناه همه بدبختی ها به گردن رژیم گذشته بود، بعد تا مدت ها وجود همه بدبختی ها و عقب ماندگی ها را به گردن جنگ ویرانگر تحمیلی برادران عراقی می انداختند، تا همین اواخر هم تحریم های آمریکا را بهانه کرده بودند!
با بر داشتن تحریم ها این خطر وجود داشت که دیگر بهانه ای برای جا خالی دادن مسئولان مملکت از زیر بار وظایف مدیریتی آنها وجود نداشته باشد، که خوشبختانه اختلاف با عربستان و خطر تروریسم داعش بوجود آمده و مدیران بی سواد و بی وجود و نادان و بی قابلیت می توانند حالا حالا ها گناه مشکلات رو به تزاید مملکت را به گردن آنها بیندازند!
البته نباید تصور کرد که مسئولان و مدیران کش ور بکلی بی خیال مردم و مملکت هستند و به قول معروف می گویند: "به تخم مرغم!" بعضی مسئولان هم به فکر مردم هستند و مستقیم یا غیر مستقیم برای مردم اشتغال ایجاد کرده اند!
"خود اشتغالی" از صنایع مورد علاقهء مسئولان دولت است و دولت محترم (که رئیس جمهورش در روز قدس فحش خورد!) همواره مردم را به خود اشتغالی و کسب درآمد از خود، و دادن مالیات خوداشتغالی به دولت محترم، دعوت و تشویق و ترغیب کرده است!
به گفتهء مسئولان دولت، ایجاد هر یک شغل در صنایع بزرگ بالغ بر یک و نیم میلیارد تومان هزینه دارد و در صنایع کوچک نصف این مبلغ لازم است، که با توجه به بیکار بودن قاطبه ملت، دولت قادر به سرمایه گذاری و ایجاد اشتغال برای بیکاران نیست و مردم باید خود فکری برای خودشان بکنند!
چند روز قبل یکی از مسئولان رسما اعلام کرد آمار طلاق در حکومت اسلامی بسیار بالا و از نظر داشتن بیوه زن در دنیا اول هستیم و یک میلیون و هشتصد هزار دختر شوهر نکرده هم که به سن پیری رسیده اند امید خود را به ازدواج از دست داده اند!
افزایش زنان خیابانی و کنار جاده ای هم به معضل بزرگی برای مدیران اجتماعی و بهداشتی و غیر بهداشتی کشور تبدیل گردیده است اما در عین حال نوعی خوداشتغالی محسوب می گردد!
با توجه به کاهش آمار ازدواج دائم و افزایش نرخ مرگ و میر نسبت به موالید به سبب مشکلات اقتصادی به نظر می رسد تنها راه چاره "گردشگری حلال!" باشد و باید این وظیفه خطیر به عهده سازمان گردشگری و میراث فرهنگی گذاشته شود!
در حال حاضر بعضی کشورهای مسلمان دو آتشه نظیر ترکیه و لبنان به مرکز گردشگری نیمه حلال منطقه تبدیل شده اند!
ترکیه شهرهای عمده ای نظیر آنتالیا و بدروم و آنالیا و استانبول را به مراکز گردشگری تبدیل کرده و از محل ورود گردشگران خاورمیانه سالیانه بالغ بر هفده - هیجده میلیارد دلار درآمد دارد!
البته صنعت گردشگری ترکیه چندان هم حلال حلال نیست، زیرا بین توریست های ورودی به ترکیه و خانم های خود اشتغال مستقر در بارها، دیسکوها و لابی هتل ها و کنارخیابان ها فقط نیمی از سنت حسنه ازدواج موقت صورت می گیرد که مربوط به پرداخت اجرت المثل یکی دو ساعت ازدواج موقت است!
در ازدواج موقت (متعه - صیغه) باید گردشگر مرد در مورد میزان دستمزد (اجرت خدمات دریافتی) با خانم خود اشتغال به توافق برسد و پس از توافق مفاد و خطی صیغه هم بین آنها رد و بدل شود! که در اقتصاد ترکیه به این اصل اسلامی توجه نمی شود و در واقع درآمد ترکیه نامشروع و حرام است! (و به خاطر همین لقمه حرام بچه های اردوغان دزد و فاسد شده اند!)
با توجه به جاذبه های این نوع خوداشتغالی در جذب جهانگرد پیشنهاد می شود سازمان گردشگری و میراث فرهنگی به سازمان گردشگری و صیغه یابی تغییر نام یافته و با رعایت موازین شرعی جاذبه های کنار خیابانی توسط کارشناسان دینی به عقد موقت گردشگران کشورهای دوست و برادر در بیایند!
در حال حاضر این طرح توسط بخش خصوصی و بدون حمایت های دولتی در بعضی شهرهای کشور در جریان است؛ ولی حقوق قانونی دولت محترم زیر پا گذاشته شده است.
در بودجه جاری امسال مالیات نقش بالایی دارد و دولت به همه چیز غیر از آلت تناسلی مردم مالیات بسته است!
با توجه به آمار رسمی مسئولان کشور در مورد تعطیل دستگاه تناسلی آن بخش امت ذکور همیشه در صحنه و پائین آمدن آمار موالید و افزایش آمار طلاق به نظر نمی رسد اخذ مالیات از مصرف کنندگان داخلی(!) کفاف مخارج دولت را بدهد، بنابراین جا دارد از گردشگران عراقی و کویتی و خاورمیانه ای که برای گردشگری حلال به مشهد مقدس و سایر شهرهای مقدس می ایند عوارض صیغه گردی اخذ و به خزانه ریخته شود!
توسعهء گردشگری و صیغه گردی حلال چرخ اقتصاد کشور را به حرکت در خواهد آورد و علاوه بر ایجاد شغل، سایر صنایع بهداشتی نظیر سازندگان وسایل جلوگیری از حاملگی و انواع کرم و قرص های نیرو زا و نوشابه های انرژی زا و غیره را نیز فعال خواهد ساخت!
ضمنا در کنار هتل های موجود در کیش و سایر نقاط گردشگری می توان مراکز اشتغال حلال برای کسب و کار مشروع فی المثل تحت عنوان: "مراکز زنجیره ای ازدواج موقت" و یا برای مشروعیت بیشتر تحت نام: "المرکز الاطفای شهوات زوار" ایجاد و به مراجعین خدمات حلال (پس از جاری شدن صیغه) ارائه داد!
علاوه بر اين می توان با صدور مجوز تأسیس مراکز شهری و بین شهری در طول مسیر هم به علاقمندان صیغه گردی سرویس داد و درآمدی برای وزارت راه و شهرداری و سایر ادارات کسب کرد!
ایجاد مراکز تلفنی و «صیغه آنلاین» هم راهکار مناسبی برای جمع آوری زنان خیابانی و استفاده نرم افزاری از آنان است، که در عین حال درآمد مخابرات را هم بالا می برد!
همچنین چون توریست ها به دیسکو و بار علاقه وافری دارند و قید و بندهای شرعیه اجازه نمی دهد مثل لاس وگاس و آنتالیا کاباره و بار و دیسکو داشته باشیم، که مردان بتوانند با زنان نا محرم اختلاط و معاشرت کنند ؛ می توان قبل از ورود مشتریان نامحرم به محل دیسکو و کاباره، بین خوانندگان و رقاصه ها با مشتریان صیغه محرمیت جاری و سپس به آنها اجازه ورود و استفاده از برنامه های لهو و لعب را داد!
مشکل عرق خوری هم به سادگی قابل حل است و با توجه به ممنوعیت نوشیدن عرق میکده و عرق 55 می توان با عرق گل گاو زبان و عرق نعنا در بارهای اسلامی از گردشگران پذیرایی نمود!
خلاصه بعضی کارها اسمش بد است اما درآمدش برای جبران کسری بودجه دولت کافی است و از حقوق های نجومی مدیران دولت هم حلال تر می باشد!
اقدامات آدم های «خَیر» کشور به منظور کسب خدا پدر بیامرزی
رئیس سازمان میراثفرهنگی، صنایع دستی و گردشگری حکومت اسلامی ضمن اعلام تشکیل «مجمع خیرین ساخت سرویس بهداشتی»، از ساخت کانتینرهای سرویس بهداشتی مجهز به انرژی خورشیدی خبر داد.
حاجیه خانم زهرا احمدیپور، معاون حاج حسن دکتر روحانی و رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، از تدوین برنامهء جامعی برای تعبیه مستراح و آبریزگاه های عمومی و گردشگری در کشور خبر داد!
بر اساس این برنامه سازندگی قرار است با کمک سازمان های مردم نهاد (NGO) و خیرین مستراح ساز یک هزار کانتینر در نقاط مختلف کشور جهت قضای حاجت امت همیشه شاش بند(!) و گردشگران خارجی نصب گردد تا صواب آن به روح اجداد خیرین مستراح ساز رسیده و خودشان هم از این کار خیر (تخلیه دل و روده و قضای حاجت امت نیازمند به مستراح) اجر اخروی ببرند!
تا کنون مجمع خیرین مدرسه ساز و بیمارستان ساز و خوابگاه دانشجویی ساز وظایف وزارت آموزش و پرورش و وزارت بهداشت و درمان و وزارت علوم را انجام داده و می دهند و چون سپردن کار مردم به دست مردم نتیجهء خوبی داشته و بار مسئولیت دولتی ها را سبک کرده است قرار است در کنار هر وزارتخانه یک مجمع خیرین هم تأسیس کنند تا خیرین جاده ساز و اسکله ساز و راه آهن ساز و خیرین مختلف دیگر از جیب خودشان امور وزارتخانه ها را ساماندهی و رفع و رجوع کنند تا وزير مربوطه وقت کافی برای واردات قاچاق و اداره شرکت های متعدد خصوصی خود داشته باشد!
معاون رئیس جمهور در مورد اينکه مستراح سازی اخیرا به عهدهء خیرین گذاشته شده گفته است که پس از برجام و خرید هواپیمای ایرباس و بوئینگ، در سومین اقدام مهم دولت به خلاص کردن امت همیشه در صحنه از فشارهای طبيعی تصمیم گرفته و این کار مهم توسط خیرین مستراح ساز صورت می گیرد و صوابش هم به ارواح آبا و اجداد خیرین می رسد و چیزی گیر دولت نمی آید!
در این مورد معاون رئیس جمهور گفت: «یکی از کارهای مهمی که برای سر و سامان دادن سرویسهای بهداشتی در حال انجام هستیم تشکیل مجمع خیرین است تا به ساخت سرویس بهداشتی همت کنند.»
وی با اشاره به دلایل تشکیل این مجمع اضافه کرد که زیرا واقعاً کسی حاضر نیست برای ساخت موال قدمی بردارد و این مجمع را با تعداد 40 نفر خَیر مستراح ساز شروع بهکار خواهیم کرد تا معضل کمبود و نواقص سرویس بهداشتی در حوزهء گردشگری کشور برطرف و در کنار آن درآمدزایی نیز ایجاد شود!
اگرچه معاون رئیس جمهور در مورد درآمدزا بودن مستراح های خیریه توضیحی نداده است اما به نظر می رسد با توجه به کاهش درآمد دولت، مالیات و عوارض مختلفی روی قضای حاجت مردم بسته شود، بطوری که مبلغی بابت تخلیه مثانه و هزینه اضافی بابت تخلیه روده اخذ و به حساب خزانه دولت ریخته شود!
اما خبر اينکه هنوز مستراح نساخته بین شهرداری و دولت اختلاف افتاده و هر یک خود را محق به بهره برداری از قضای حاجت مردم می دانند!
البته اين هم گفته می شود که با توجه به حساسیت منطقه نسبت به عملیات تروریستی، و بعد از حملهء داعش به تهران، ایجاد هر نوع صدای ناهنجار در توالت های ساختهء خیرین که باعث اضطراب و تشویش عمومی می گردد بکلی ممنوع خواهد شد!
قحطی در ایران؛ يک قطعهء نسبتاً ادبی!
اوايل دهه شصت تنها شامپوی موجود، شامپوی خمره ای زرد رنگ داروگر بود. تازه آن را هم باید از مسجد محل و با دفترچه بسیج تهیه می كردیم، و اگر شانس یارمان بود از همان شامپوها یك عدد صورتی رنگش كه رایحه سیب داشت گیرمان می آمد و حسابی كیفور می شدیم و کف می کردیم!
سس مایونز كالایی لوكس و تجملی به حساب می آمد و پفک نمکی و ویفر شكلاتی یام یام تنها دلخوشی دوران كودكی ما بود.
صف های طولانی در نیمه شب سرد زمستان برای گرفتن 20 لیتر نفت!
بگو مگو ها سر كپسول گاز كه با كامیون در محله ها توزیع می شد، خالی كردن گازوئیل با ترس و لرز در نیمه های شب...
جیره بندی روغن، برنج، شکر، چای، صابون و پودر لباسشویی...
نبود پتو در بازار، تازه عروسان را برای تهیه جهیزیه به دردسر می انداخت و پوشیدن كفش آدیداس یك رؤیا بود.
همه اینها بود، بمب هم بود و موشك و شهید و... اما كسی از قحطی صحبت نمی كرد...
یادم هست، با تمام فشارها، وقتی وانت ارتشی برای جمع آوری كمك های مردمی وارد كوچه می شد بسته های مواد غذایی، لباس و پتو از تمام خانه ها سرازیر بود...
همسایه ها از حال هم با خبر بودند، لبخند بود، مهربانی بود، خب درد هم بود.
و اما امروز...
امروز فروشگاه های مملو از اجناس لوكس خارجی در هر محله و گوشه كناری به چشم می خورند و هرچه بخواهید و نخواهید در آنها هست.
از انواع شكلات خارجی و تنقلات گرفته تا صابون و شامپوی خارجی، لباس و لوازم آرایش تا موبایل و تبلت و...
داروهای لاغری تا صندلی های ماساژور، نوشابه انرژی زا تا بستنی با روكش طلا!
و حال، این تن های فربه، تكیه زده بر صندلی های نرم اتومبیل های گرانقیمت شاسی بلند از شنیدن كلمه قحطی به لرزه افتاده به سوی بازارها هجوم می برند!
مبادا تی شرت بنتون گیرشان نیاید!
مبادا زیتون مدیترانه ای وارداتی از ایتالیا نایاب شود!
صورت های دستکاری شده
جراحی های بیهوده
دل های اجاره ای
ورشكسته شدن انتشارات،
تعطیلی پشت سرهم کتاب فروشی ها و مراكز ادبی فرهنگی و هنری برای هیچ کس مهم نیست، ولی از گران شدن ادكلن و لاک ناخن همه می نالند!
در میان زوار آنتالیا این اضطراب وجود دارد که بلیط کنسرت خواننده لوس آنجلسی گیرشان نیاید!
می شود كتابها نوشت... متاسفانه اشتها برای مصرف، تجمل، فخر فروشی و له كردن دیگران سیری ناپذیر شده است.
خلاصه اینكه این روزها:
لبخند جایش را به پرخاش داده
و مهربانی به خشم
حقیقت جایش را به ریاکاری داده
و عدالت به بی انصافی...
فقط كافی ست یک ذرّه احساس كنیم كه یكى مخالف نظر ماست آنوقت چنان نابودش می كنیم كه انگار هیچ خدایی رو بنده نیستیم.
قحطی امروز که ما ایرانیان زندگی کرده در این روزگاران آن را به وضوح لمس می کنیم «قحطى اخلاق» است!
قحطی همدلی است!
قحطى رفاقت است!
قحطی عشق است!
قحطی انسانیت است...
ﺍﯾﻦﺭﻭﺯﻫﺎ ﺳﺮﺯﻣين ما ﺗﺸﻨﻪ ﯼ ﻓﻬﻢ ﺍﺳﺖ!
ببار ای آگاهی...
ببار ای شعور...
ببار غیرت!
شايعهء ورزشی
گفته شده است که با تصمیم فدراسیون وزنه برداری، شرکت بانوان در مسابقات داخلی و بین المللی وزنه برداری، به شرط رعایت کامل حجاب اسلامی بلامانع است! راست و دروغ اش بر عهدهء راوی!