تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ  در نخستين کنگرهء سکولار های ايران  -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

 خانه   |   آرشيو کلی مقالات   |   فهرست نويسندگان  |   آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    جستجو  |    گنجينهء سکولاريسم نو

 9 تير 1396 ـ  30 ژوئن 2017

تعمیق بحران در حاکمیت اسلامی

ناصر کاخساز

       آسیب پذیری در ذات و جوهر دولت دینی است، چه در شکل اردوغانی و چه در شکل شیعی اش. داعش هم در بحران ژرفی فرو رفته است و چندان به درازا نخواهد کشید که تهِ داستان اش بالا بیاید. فساد، فضیلتِ دینِ در قدرت است. خودخواهی و دروغ میوه های درختی هستند که اخلاق دینی در حکومت موعظه می کند. تئوری ها محصول تجربه های تاریخی اند. هرجا که از اخلاق و از دین بیشتر سخن می رود دلیل فاسد شدن هرچه بیشتر اخلاق و دین است.

       حقیقت دارد که موقعیت روحانی هر روز به موقعیت بنی صدر نزدیک تر می شود. و حقیقت دارد که روحانی بسیار بهتر از خاتمی افشاگری می کند و چون به رژیم نزدیک تر ، اکنون که شخصاً با موانع اجرای برنامه های اش مواجه شده است، ریشه های این درخت پوسیده را بهتر می بیند. روحانی اگر به قول هائی که داده است همچنان وفادار بماند به موقعیتی فراتر از رفسنجانی و خاتمی در پهنهِ نبرد های درون رژیم فرا خواهد روئید.

       وظیفهء اپوزیسیون سکولار این است که با تحلیل عینی و ابژکتیو، و بدون ایدآلیزه کردن هیچ شخصیتی، در شناخت درست تضادها بسود ایران کوشا باشد. خامنه ای توان رهبری بر فراز بحران کنونی را ندارد. چون نمی تواند برفراز بحران بایستد. او عمده ترین و اصلی ترین جزء مکمل بحران تعمیق یابنده کنونی است.

       شرکت مردم در انتخابات اخیر در حال خیز برداشتن به جنبشی خود بخودی است؛ جنبشی که نفرت مردم از دین حاکم از سوئی و فساد و بی لیاقتی و شرارت های باند حاکم از سوی دیگر فراهم می آورد. متأسفانه اپوزیسیون سالمی که امکان به حرکت در آوردن و هدایت غیر ایدئولوژیک و مسالمت جویانه و فرادینی (به لحاز مضمون اجتماعی) را داشته باشد غایب است.

       اگر روحانی بتواند، صرف نظر از اینکه رئیس جمهور بماند یا نماند، یک موقعیت معنوی (در حدِ و در پهنهِ مبارزاتی که عملاً علیه ولایت فقه سُرانده می شود) را برای خود تثبیت کند و بتواند حتا در همین محدودهء تنگ از آن محافظت کند، می توان گفت که جنبش اجتماعی نسبت به دوران خاتمی و رفسنجانی گامی به پیش تر گذاشته است.

       در عین حال جنبشی که از درون معلق به اگر و اما ست، خود از بحرانی که زاده یِ خفقان اسلامی 38 ساله است رنج می برد.

       در موقعیت حساس کنونی، به ظرافت سیاسی و ابژکتیویته و تعادل در تحلیل و شناختِ رویداد ها نیاز است. فکر می کنم هرچه بحران حاکمیت اسلامی تشدید شود زمینهء نزدیک شدن ایرانیان به یکدیگر فراهم تر می شود. تشدید بحران در حاکمیت، زمینهء اصلی مبارزه برای گذر به دموکراسی است.

بازگشت به خانه