!با چتر نجات از بانکوک
يادداشت های اسکندر دلدم
ماجرای دستگيری یک زحمتکش خود اشتغال ديگر!
در ام القرای اسلام قانون نانوشته ای وجود دارد که هر کس و ناکسی که از پشت کوه می آید و از بد روزگار وزیری، وکیلی، رئیسی و کاره ای می شود بلافاصله برادرش هم می شود رئیس دفتر و یا بازرس ویژه اش و پسران و دامادها و دختران و خواهران و زنان عقدی و صیغه ای اش هم پست می گیرند! اما حالا که نوبت بنده خدا حاج حسن روحانی شده همه به حضور اقوام اش در ریاست جمهوری و پست های مهم معترض شده اند!
برادر حاجی حسن به نام حاجی حسین سرخه ای (معروف به فری دست کجه!) همانی است که در جریان مذاکرات بر باد دادن برنامهء هسته ای ایران با اکیپ تخلیه چاهِ اوستا ظریف در لوزان و وین همراه شده بود و مذاکرات را به گویش سرخه ای ترجمه و از طریق تیلفون به گوش برادرش حسن رئیس جمهور در تهران می رساند!
اما جناح افولگرایان، که چشم دیدن برادر رئیس جمهور در کنار خانم موگرینی و جان کری را نداشتند، شروع به جستجو در احوالات برادر پاک دست رئیس جمهور کردند و قبل از هر چیز گند مدارک تحصیلی او را در آوردند و گفتند مدرک ششم ابتدائی او تقلبی است و تا دوم اکابر بیشتر نخوانده است! بعد هم به خاطر آنکه برادر رئیس جمهور با چند تا از چوپانان همدوره خود در سرخه یک کاسبی کوچکی راه انداخته و صرافی خصوصی بدون گرفتن جواز از بانک مرکزی راه انداخته اند این حیوونکی حسین سرخه ای را زیر سئوال بردند!
در مملکت ایران یک نانوای ساده وقتی چشمش به برادر و یا خواهرش که برای نان گرفتن مراجعه کرده اند می افتد نان آنها را خارج از نوبت می دهد؛ آنوقت انتظار دارید برادر رئیس جمهور مثل یک آدم عادی برود از بانک مرکزی جواز بگیرد؟!
از همه بدتر اینکه به خاطر گرفتن چهار صد - پانصد میلیون درهم امارات از بانک ملت دوبی بدون وثیقه و یا پرداخت معادل ریالی آن، و انتقال پول ها به صرافی خود و تبدیل به ریال و گذاشتن به حساب شخصی حسین را گرفته و به زندان حمل کرده اند!
این بدبخت چوب آمدن به شهر و برادر رئیس جمهور بودن را می خورد (!) والا اختاس و رانتخواری به صنعت ملی تبدیل شده و نوعی خود اشتغالی موفقیت آمیز محسوب می گردد!
حسین سرخه ای بجای آنکه مثل وزیر آموزش و پرورش دنبال قاچاقچیگری برود و یا مثل وزارتخارجه ای ها با سند وزارتخارجه شال و روسری قاچاق وارد کشور کند، دنبال خوداشتغالی و شغل شرافتمندانه اختلاس و رانتخواری رفته و بازداشت و به زندان حمل شده است!
آخرین خبر حاکی از آن است که اتحادیه گوسفند چرانان از دستگیری همکار سابق خود اظهار تاسف کرده اند!
و اما دستگیری یکی دیگر از مدیران مومن و متعهد و نمازخوان و متقی که خود را وقف خدمت به مملکت کرده اند موجب بروز انتقادات از قوه قضائیه شده و نزدیکان خانواده سرخه ای ها قوه قضائیه را به سیاسی کاری متهم می کنند و می گویند اگر وضع همینطور پیش برود و قوه قضائیه به مدیران زحمتکش و پاک دست رحم نکند و آنها را به خاطر برداشتن نفری سه چهار هزار میلیارد دلار و یا شصت هفتاد هزار میلیارد تومان از بیت المال دستگیر کند تا آخر تابستان سرنوشت مدیریت دولت هم مثل دریاچه ارومیه می شود و با کنسانتره کردن مدیران مملکت در زندان باید از خارج مدیر وارد کنیم!
در عين حال به نظر می رسد اشکال کار در تفسیر واژه بیت المال است و اگر مجلس قانونی بگذراند و بیت المال را به ارث پدر و یا بیت الحال، یا عشق و حال تبدیل نماید دیگر قوه قضائیه مستمسکی برای دستگیری مدیران پاک دست و مومن و خداترس نخواهد داشت!
به هر حال کل حسین سرخه ای، روستایی زحمتکشی که به دنبال برادر به تهران اآده و ارزهای بلوکه شده بانک ملت دوبی را به داخل کشور انتقال داده و معادل ریالی آن را به حساب خود ریخته است، در یک بی عدالتی آشکار دستگیر، و به زندان حمل گردیده است!
قانون انتقال دارایی های عمومی و بیت المال به خارج از کشور را منع کرده است، در حالی که اوس حسین در شرایط تحریم موفق به دور زدن بانک ملت دوبی و آوردن دخیره ارزی موجود در شعبه این بانک گردیده، و جهت جمع آوری نقدینگی سرگردان موجود در اقتصاد کشور، ارزها را در صرافی خصوصی خود با موفقیت به ریال تبدیل کرده است!
طرفداران حاجی حسن روحانی می گویند پانصد ششصد میلیون درهم امارات را از خزانه شعبه بانک ملت امارات برداشتن در برابر اختلاس های چند میلیارد دلاری رقمی محسوب نمی شود که به خاطر آن بخواهند دزد بگیرند!
حاج حسین فریدون فردی مومن و متقی و اهل نماز و روزه و خدا ترس است و فقط یکی از رابطها و رانتهای وامهای کلان و غیرقانونی در دولت برادرش بوده و همچنین رد پای او در پرونده حقوقهای نجومی دیده میشود. برای نمومه حاج علی رستگار سرخهای (چوپان سابق روستای سرخه)، رئیس برکنار شده بانک ملت، که از چهرههای شاخص در پرونده حقوقهای نجومی مدیران دولتی و بانکی بود، از همولایتی های حاج حسین و حاج حسن فریدون است که تا قبل از انقلاب گوسفند چرانی کرده و تپاله گاو را برای سوخت زمستانی خشک می کردند.
حاج علی رستگار (چوپان سابق و رئیس بانک ملت!) پس از افشای فیشهای حقوقهای نجومی با دستور قوه قضاییه و سپاه پاسداران بازداشت شد.
بعضی منابع می گویند علی چوپان (رئیس دستگیر شده بانک ملت) با بازجویان همکاری کرده و چگونگی انتقال ارزهای موجود در بانک ملت دوبی به صرافی خصوصی فری دست کج را برخلاف قول مردانه ای که در شروع همکاری با حسین فری داده بود "لو" داده و فریدون را فروخته است.
همچنین حاج علی صدقی سرخه ای، میراب سابق سرخه و مدیرعامل سابق بانک رفاه و یکی دیگر از چهرههای شاخص در پرونده حقوقهای نجومی با سفارش حسین فریدون منصوب شده بود. گفتنی است در رسانههای اصولگرا سخن از باندی به نام «باند سرخهای»ها در سیستم بانکی مطرح شده بود که متهم به فساد اقتصادی گسترده شدند.
شرح حال
حسین فریدون در سال 1342 مقارن با نهضت 15 خرداد سال 42 بطور طبیعی به دنیا آمد و از همان لحطه مبارزات سیاسی برای رسیدن به مقام برادر ریاست جمهوری را در سرخه سمنان اغاز کرد. او پس از انقلاب ضمن تحصیل در نهصت سواد آموزی فرماندار نیشابور و پس از آن فرماندار کرج شد و مدتی بعد هم به عنوان دیپلمات وارد وزارت خارجه شد. حسین فریدون مدتی هم در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام مشاور حسن روحانی بوده است.
او در آستانه انتخابات سال 92 حضور چشمگیر در کنار برادرش داشت و در همه همایشهای انتخاباتی حسین فریدون پیشاپیش و دوشادوش حسن روحانی دیده میشد. پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 92 و پیروزی حسن روحانی، حسین فریدون به عنوان دستیار حسن فریدون وارد کاخ ریاست جمهوری شد.
یکی از برجستهترین نقش آفرینیهای حسین فریدون در دولت یازدهم همراهی او با تیم مذاکره کننده هستهای در لوزان سوئیس و خوردن نسکافه و کاپوچینو بود که تا قبل از آن نمی دانست نسکافه را با سین می نویسند یا با صاد!
وظیفهء سنگین و تاریخی حاج حسین ترجمه مستقیم و زنده (LIVE) مذاکرات لوزان و وین به گویش مرده و منسوخ سرخه ای برای حاج حسن روحانی در پای تلفن بود تا مثلا جاسوسان اسراییل که در هتل محل مذاکرات شنود قرار داده بودند از مذاکرات مطلع نشوند اما بعدا معلوم شد جان کری موبایل خود را روی میز مذاکرات روشن می گداشته تا اسراییلی ها آنلاین مذاکرات را گوش کنند و به هییت مذاکره کننده امریکایی و اروپایی خط بدهند!
تاسیس صرافی هنگام حضور در دولت، نقش داشتن در پرونده حقوقهای نجومی، دست داشتن در انتصاب مدیر عامل بانک رفاه کارگران، نقش داشتن در پرونده فساد مالی مدیرعامل پیشین بانک ملت، معرفی غیرقانونی او برای تحصیل در مقطع دکترا در دانشگاه «شهید بهشتی» (علیرعم نداشتن شش ابتدایی) و اخیرا نقش داشتن در زیان سه هزار میلیارد تومانی بورس تهران از جمله مهمترین دست آوردهای حسین فریدون محسوب می شود.
عده ای از وزرای فعلی به جمع بیکاران کشور افزوده می شوند!
با نزدیک شدن 14 مرداد، روز تحلیف ریاست جمهوری، گمانه زنی در مورد اسامی وزرای جدید و تغییرات کابینه آشیخ حسن دولتمدار بالا پائین گرفته است! چا که مقامهای دولت روحانی میگویند که رییس جمهوری ایران تصمیم دارد تا همزمان با مراسم تحلیف اسامی وزیران پیشنهادی خود را به مجلس شورای اسلامی اعلام کند. آنگونه که حسینعلی امیری، معاون پارلمانی رییس جمهوری ایران، خبر داده است، حسن روحانی در تلاش است تا «در روز برگزاری مراسم تحلیف، فهرست وزرا و برنامه دولت را به مجلس بدهد تا مجلس هر چه زودتر نسبت به بررسی وزرای پیشنهادی اقدام کند و دولت جدید در اسرع وقت شکل بگیرد».
ممدعلی نجفی، مشاور رییسجمهوری پیشبینی کرده است که 50 درصد کابینه فعلی تغییر خواهد کرد که، با توجه به وضعیت ناگوار برکاری در مملکت، تغییرات کابینه موجب افزایش آمار بیکاران شده و وزرای بیکار شده هم به جمع بیکاران اضافه خواهند شد!
البته در میان وزرای فعلی عده ای در چهار سال گذشته استعداد خود را در قاچاقچیگری نشان داده و جذب تجارت زیر زمینی خواهند شد، اما در مورد بقیه با توجه به بی سوادی و نداشتن هرگونه تخصص و هوش ضعیف (که هیچ کاری جز وزارت از انها بر نمی آید!) این نگرانی وجود دارد که نتوانند نان خود را پیدا کنند و مجبور به قانون شکنی و انجام کارهای خ لاف، که استعدادش را دارند، بشوند!
همچنین شنیده می شود با توجه به عملکرد این وزرا در چهار سال گذشته، ممکن است وزارت کشاورزی از آنها به عنوان مترسک سر جالیز استفاده کند و یا به عنوان میل مرزی در سر مرز قرار داده شوند!
اما یک عضو هیات رئیسه فراکسیون امید، که متشکل از نمایندگان هوادار حسن روحانی و جریان موسوم به اصلاحطلب در مجلس شورای اسلامی است، میگوید که هفت وزیر نباید در دولت بعد باشند. اما مردم معتقدند که کلا هیچ وزیر و دولتی نباید باشد تا بلکه مملکت از این همه بدبختی و مشکلات نجات یابد!
گروهی از کارشناسان و نمایندگان مجلس (فراکسیون ناامید - نزدیک به اسهال طلبان) با ارزیابی عملکرد وزرای کابینهء فعلی به آنها نمره داده، و چون همه صفر گرفته اند قرار است وزرای کارآمدتری از میان کارگران فصلی و عمله جات ساختمانی بجای وزرای فعلی انتخاب شوند! به همین منظور هیئتی برای کشف استعدادهای جدید به زیر پل سیدخندان و سایر مراکز تجمع کارگران ساختمانی اعزام شده اند!
در همین حال، بحث بر سر حضور بیشتر زنان در دولت دوازدهم بالا گرفته است. معاون پارلمانی رییس جمهوری ایران خبر می دهد که استفاده از خانم ها در کابینه قطعی است و دست کم سه وزیر خانم وارد جمع وزرا خواهند شد تا کابینه مردانه تر بشود!
آشیخ حسن روحانی در چهار سال اول دولت خود هیچ خانمی را برای وزارت به مجلس معرفی نکرد و این در حالی است که اوس محمود احمدینژاد، رییسجمهوری پیشین ایران، سه خانم آورده بود که یکی از آنها به نام حاجیه مرضیه وحید دستجردی برای وزارت بهداشت توانست توجه مجلسیان را جلب کرده و رای اعتماد بگیرد.
اما امسال از حاج خانم شهین دخت مولاوردی، معصومه بی ابتکار (مری سابق! )، حاجیه خانم الهام امینزاده، حاج خانم زهرا شجاعی، حاجیه اشرف بروجردی، الهه کولایی، پروین پروین داداندیش (منزل وزیر ارتباطات)، فرشته بقایی و فاطمه طباطبایی، مادر یادگار یادگار امام (آسید حسن خمینی) به عنوان گزینههای مطرح برای تصدی برخی وزارتخانهها نام برده و مدعی شده است که نظر حسن روحانی روی برخی از این گزینهها مثبت است.
آوردن خانم به ساختمان دولت مشت محکمی به دهان استکبار جهانی است که می گویند در ایران حق خانم ها را به دستشان نمی دهند!
باری، آخرین خبرها حکایت از آن دارند که عده ای از وزرای دولت که فاتحه اشان خوانده شده و در دولت بعدی جایی ندارند اسباب و اثاثیه خود را جمع کرده و در حال برگشت به مسقط الراس خود می باشند.
در عکس هایی که ملاحظه می کنید چند تن از وزرا (یکی آویزان از پشت وانت) و دیگری سوار بر الاغ با کوله باری از خاطرات خوش ایام وزارت، و دیگری همراه با گوسفندانش، در حال برگشت به روستا می باشند!
ادامهء سریال فرار از زندان با کپی برداری از ماجراهای دولت دست پاک!
مجموعهٔ تلویزیونی و درام آمریکایی «فرار از زندان» ساختهٔ پل شیورینگ بود که از سال 2005 تا 2009 در قالب چهار فصل و توسط شبکه رسانهای فاکس پخش شد. داستان اين سريال در مورد دو برادر است که یکی از آنها به خاطر جرم مرتکب نشده به مرگ محکوم شده و دیگری برای نجات برادر خود نقشهای استادانه میکشد.
با طولانی شدن این سریال و ته کشیدن سوژه و آبکی شدن داستان و سناریو نزدیک بود ادامه ساخت این سریال طولانی متوقف شود اما اخيراً - با درآمدن گند دزدی ها و اختلاس ها و دریافت حقوق ها و پاداش های نجومی و غارت بیت المال و ربودن نفتکش های مملو از نفت و میعانات گازی و هبه کردن املاک مرغوب شهرداری توسط دولتمردان پاک دست و فروش کلیه و مقعد وبواسیر و عقب و جلو توسط امت زیر خط فقر و فرار رییس بانک ملی به کانادا با میلیاردها دلار پول نقد و... - سازندگان سریال اعلام کرده اند در ساخت چهار فصل اول سریال به خاطر بی اطلاعی از آنچه در ایران می گذرد از پرسوناژهای تکراری و حوادث معمولی و پیش و پا افتاده استفاده کرده بودند و حالیه قصد دارند با شبیه سازی بازی های سیاست پیشگان و دولتمردان و مسئولان مومن و خداترس ایرانی و وجود خلافکاری های بزرگ و کوچک رایج در ایران، از تجاوز به کودکان گرفته تا هجوم برادران عراقی به مشهد برای ازدواج موقت، قصد دارند ادامهء این سریال را بر اساس سوژه های ناب موجود در ایران که باعث کف کردن خلافکارهای غربر می شود بسازند!
محافل هالیوودی می گویند که با وجود نجومی انواع و اقسام خلاف های رایج در ایران سوژه کافی برای ادامه این سریال تا قرن های آینده موجود خواهد بود!
احتمال تشکیل «دولت سایه» در زندان اوین!
با پیگیری های قوه قضائیه و ادامه رسیدگی به پرونده دولتمردان دست پاک و مقامات اقتصادی و نفتی و بانکی و رانتخواران و اختلاسچی های متدین و مومن روز به روز بر تعداد سلبریتی های زندان اوین افزوده می شود!
تاکنون، علیرغم نامه نگاری های اوس محمود و خط و نشان کشیدن هایش، چند تن از معاونین و مقامات پاک دست ترین دولت تاریخ بشریت و بسیجی های اقتصادی نفت دزد و کلاهبرداران کلان و یغماگران بیت المال و صندوق بانک ها بازداشت و در اوین نگهداری می شوند!
بعضی از افراد تحت تعقیب و دارای شاکی و مسئله دار هم که قبلاً هاله نور بالای سرشان سو سو می زد، و حالیه هاله اتهامات سر و ته آنها را در بر گرفته است، با نامه نگاری و فرار به جلو، می کوشند دستگیری یک مشت دزد بیت المال و دکل دزد و اختلاسچی و رانتخوار حقه باز را «سیاسی» قلمداد کنند و چون احتمال دستگیری خود را قریب الوقوع می بینند، از هم اکنون می کوشند به امت منتظر دستگیری خود بقبولانند که دستگیری آنها در آینده نزدیک نيز سیاسی است!
اما ناظران اوضاع داخلی کشور با توجه به عزم جزم قوه قضائیه در مبارزه با دانه درشت ها و مفسدین اقتصادی و غارتگران بیت المال احتمال می دهند با به زندان افتادن مدیران و دولتمردان و سیاسیون مملکت عنقریب از نظر مدیران دولتی دچار کمبود شدید شده و مجبور به وارد کردن آدم ضایعاتی و فیک از کشور دوست و برادر و هم کیش و هم زبان چین شویم!
در عين حال، پس از رحیمی، معاون اول پاک دست ترین دولت تاریخ بشریت (!) که به خاطر اختلاس در پرونده معروف بیمه محاکمه و مجرم شناخته شد و اکنون ساکن زندان اوین است، حمید بقایی یکی دیگر از معاونان اوس محمود احمدی نژاد به واسطه ارتکاب مفاسد مالی به زندان اوین عودت داده شد!
شایان ذکر است که بعد از انتخابات اخیر ریاست جمهوری احمدی نژاد و دار و دسته اش با اشغال ساختمانی دولتی در غرب تهران بطور مرتب گعده کرده و ادعای تشکیل "دولت سایه" داشتند و احتمالاً، با حضور دو معاون احمدی نژاد در زندان و انتقال قریب الوقوع سایر مفسدین مالی و اقتصادی، این دولت سایه (که فعلا خود احمدی نژاد را کم دارد!) در زندان تشکیل خواهد گردید!
مشکل جدید کشور: کمبود روحانی در روستاها و دهات!
اخيراً آیت الله حاج مرتضی مقتدایی، نایب رئیس جامعهء مدرسین حوزهء علمیه و عضو خبرگان رهبری گفته است: «کمبود روحانیت یکی از مشکلات جامعه است و در بسیاری از روستاهای کشور کمبود روحانیت به شدت احساس می شود.»
بر اين اساس، با توجه به گستردگی شهرها و شهرک ها و روستاهای کشور در پهنه ایران بزرگ و نیاز مبرم مردم به داشتن روحانی و پیشنماز مسجد و سایر خدماتی که روحانیت همیشه در صحنه به امت شهید پرور ارائه می دهد، دولت باید جلوی مهاجرت روحانیون و طلبه ها را از دهات و قراء و قصبات به تهران بگیرد و جهت باقی ماندن روحانیون در روستاهایشان تمهیداتی بیندیشد.
در حال حاضر شنیده می شود در بعضی نقاط کمبود روحانی محسوس است و اهالی برای انجام عقد و جاری کردن صیغه محرمیت یا اقامه نماز میت برای درگذشتگان خود از سایر روستاها کمک گرفته و برای چند ساعت روحانی آنها را به عاریت می گیرند!
در رژیم گذشته فقط در شهر مقدس قم و شهر مقدس تر مشهد حوزه های علمیه دایر بودند و روحانی تحویل اجتماع می دادند و یک مقدار مختصری هم در شابدوالعظیم تربیت می شدند. اما با پیروزی شگفت انگیز و الهی انقلاب مقدس تمام شهرهای کوچک و بزرگ کشور دارای حوزه علمیه شدند و حتی در شهرهای توریستی و تفریحی چالوس و رامسر هم کازینوها و پلاژها جای خود را به حوزه علمیه دادند! بنابراین مشکل کمبود روحانی و بی ملا ماندن مردم اسلام پناه و دوستدار روحانیت به خاطر کمبود تربیت روحانیون نیست و مشکل را باید در جای دیگری جستجو کرد!
متاسفانه طلبه ها پس از ورود به حوزه و اتمام مقدمات و شرح لمعه و به محض عمامه گذاری دیگر حاضر به بازگشت به روستا و مسقط الراس خود نیستند و ترجیح می دهند نماینده مجلس و رئیس جمهور و وزیر و یا حداقل مشاور و معاون وزارتخانه ای شده و زی طلبگی را با زی اشرافیت تاخت بزنند و لامبورگینی سوار شده و فرزندان خود را برای معاینه و مشاهده فساد غربی و کسب عبرت به دیار کفر و استکبار جهانی (ترجیحاً آمریکای جنایتکار) بفرستند!
با توجه به اینکه این روحانیون خود استاد سخنرانی و نصیحت دیگران هستند و به همین خاطر نصیحت و خواهش و تمنا برای بازگشت به ده و اقامت در روستا و رفع حوائج دینی و مذهبی روستائیان، از قبیل اقامه نماز میت و یا گرفتن استخاره، را نمی پذیرند باید، شبیه طرح اجباری اقامت پزشکان تازه فارغ التحصیل شده در روستاها و نقاط محروم، در بدو ورود به حوزه از آنها جهت حداقل چند سال رفتن به ده و قرائت فاتحه اهل قبور در شب های جمعه و انجام وعظ و روضه خوانی تعهد گرفته شود!
یادم هست که زمانی در رژیم گذشته برای رفع مشکل پزشک و خدمات درمانی در روستاها و بلاد دورافتاده از هندوستان و بنگلادش پزشک آورده بودند! الان هم با توجه به روابط برادرانه بین حوزوی ایران و ممالک مسلمان، می توان از حوزه های علمیه لبنان، سوریه، عراق، یمن، تایلند و سین کیانگ چین روحانی وارد کرد تا تولید ملی به حد کفاف برسد و بتواند نیازهای داخلی را برطرف نماید!
روزهای آخر اقامت قالیباف در تهران!
ممد باقر قالیباف، شهردار ده بزرگ تهران، که در طول مدت زمامداری خود کوه های شمال تهران را به برج و آپارتمان تبدیل کرد، و باغات بزرگ شمال تهران را با درختان چند صد ساله نابود کرد، و تهران را به یک گاراژ بزرگ تبدیل نمود، و با وضع عوارض گوناگون قیمت خانه و آپارتمان را به پای نیورورک و توکیو رساند، می گوید ترک مسند شهرداری تهران برایم سخت است، چون به تهران دلبسته شده ام!
خدائیش اگر ما را هم از قالیباف (روستایی در نیشابور خراسان) به تهران بیاورند و امور شهرداری ثروتمند ترین شهر کشور را به دست مان بسپارند، و سه دوره شهردار باشیم، و به اتفاق خواهر زاده و عمه زاده و همسر و فرزندان و اهل فامیل و دوستان و رفقا ترتیب یک کلان شهر و شهروندان اش را بدهیم بیرون کشیدن و دوش گرفتن و ترک معشوق (ثروت کلان کلانشهر تهران!) برایمان سخت است!
البته منابع مطلع غصه خوردن قالیباف را بی مورد می دانند و معتقدند نامبرده در دوران سوار بودن بر شهرداری تهران همهء بزرگان را با هبهء املاک مرغوب شهرداری تهران نمک گیر و خود را در دل آنها جا کرده؛ و چون تنهاخور نبوده و لیاقت خود را برای داشتن پست های نان و آبدار نشان داده است به محض ترک شهرداری سوار خر مراد جدیدی خواهد شد!
در اين رابطه گفته می شود که با توجه به حالی که قالیباف در انتخابات ریاست جمهوری به نایب التولیه سلطان خراسان (ارواحنا له الفدا!) داد نامبرده به مشهد حمل شده و پشت میز مجلل شهرداری مشهد و یا معاونت آستان قدس قرار داده خواهد شد!