تأسيس: 14 مرداد 1392 | در نخستين کنگرهء سکولار های ايران | همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو کلی مقالات | فهرست نويسندگان | آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت | جستجو | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
!با چتر نجات از بانکوک
يادداشت های اسکندر دلدم
خدا را شکر که مدیران مملکت تایلندی نیستند!
دادگاهی در بانگکوک (پایتخت تایلند) یکی از وزرای کابینهء این کشور را به جرم دادن آمار دروغ در مورد افزایش صادرات برنج تایلندی به چهل و دو سال زندان محکوم کرد!
انتشار این خبر موجی از حیرت در میان مسئولان بزرگ و کوچک حکومت اسلامی از بالا تا پائین و وزرای مملکت و مقامات دولتی و حتی گلاب به رویتان، شخص رئیس جمهور، بوجود آورده است و در عین حال همه شکرگزار هستند که مسلمان و متدین و نماز خوان و خداترس بوده و در مملکت اسلامی سرگرم خدمت به مردم (امت ساندیس خور) هستند و مثل تایلندی ها بودایی و تارک الصلوه و کافر نمی باشند!
فرض بفرمائید قرار باشد یک وزیر و یا، باز گلاب به رویتان، رئیس جمهور ایران را بخواهند به شیوهء قوانین تایلند به جرم دروغگویی مجازات کنند!
وزیر تجارت تایلند عمدا یا سهوا آمار صادرات برنج را کمی بیشتر اعلام کرده و چهل و دوسال زندان گرفته است! اما، باز گلاب به رويتان، رئیس جمهور ایران جلوی چشم هشتاد میلیون امت و در روز روشن گفت:
- «ارزش پول ملی را [افزوده اينجانب: که در دوران حکومت اسلامی از پهن گاو و پشگل گوسفند کمتر شده است] احیاء می کنم!»
- اعتبار گذرنامه ایرانی را [افزوده اينجانب: که در فرودگاه های خود ایران هم قبول ندارند]، به آن بر می گردانم!
- بساط پسرخاله بازی و فامیل بازی را در حاکمیت و دولت جمع می کنم!
- با امضای "برجام" همه مشکلات مملکت، حتی مشکل آب کشور را حل می کنم!
- [با الهام از امام سيزدهم] آب و برق را مجانی می کنم، اتوبوس را مجانی می کنم، همه اتان را به مقام آدمیت می رسانم!
و هزاران وعده و وعید پوچ دیگر که حالیه همه اش دروغ درآمده است!
شما بفرمائيد که خدائیش، اگر این بابا این دروغ ها را در تایلند به زبان آورده بود چند سال زندان می گرفت؟!
شنیده می شود وزرای دولت و مقامات مملکت و مسئولین کشور پس از شنیدن خبر محکومیت وزیر تایلندی به چهل و دو سال زندان با اعمال شاقه بخاطر یک دروغ کوچک، آئین شکرگزاری برگزار کرده و دعا به جان مسئولان قضائی کرده اند که کاری به کار این دروغگوها که از صبح تا شب سرگرم دادن آمار دروغ هستند و مردم را اینشتین(!) فرض کرده اند ندارند، والا هر یک از وزرا و مسئولان، و حتی شخص رئیس دولت، به هزاران سال زندان با اعمال شاقه محکوم شده و چه بسا برای تنبیه بیشتر آنها استاد سعید طوسی را هم زندانبان آنها می کردند!
امت همیشه در صحنه هم باید شکر گزار باشند که در مملکت اسلامی زندگی می کنند که در اسلام هم دروغ از گناهان کبیره محسوب می شود(!) والا اگر اینجا تایلند بود و مدیران خداجو و مومن ایران تایلندی بودند، و یا قوانین ضد مدیریتی تایلند در اینجا برقرار بود الان یک نفر مدیر خارج از زندان نداشتیم و کل مسئولان از صدر تا ذیل در اردوگاه کار اجباری زیر نظر استاد طوسی دوران محکومیت خود را می گذراندند و این خراب شده بی مدیر و مسئول مانده بود!
علت مشکلات مالی مملکت!
معروف است که امام سيزدهم ما شيعيان امامی زندگی طلبگی داشت و در صرفه جویی چنان حساس بود که وقتی نصف لیوان آب را می نوشید بقیه اش را برای نوبت بعد نگه می داشت، و در زمان حیات در تمام عمر چه در عراق و چه در ایران در خانه خشت و گلی محقری در نجف و در حد زندگی فقیرانه زیست کرده بود. و از بازی های عبرت انگيز روزگار يکی هم این بود که امام مزبور در بدو ورود به تهران دستور تخریب آرامگاه رضاشاه را صادر کرد و معلوم شد علت تخریب آرامگاه جلال و شکوه بنا بوده که بلندی برج آن جلوی گنبد طلای شابدوالعظیم را گرفته و طاغوتی می باشد و بایستی آثار طاغوت در مملکت اسلام زدوده شود!
امام برای همين امام مقبره ای ساخته اند مجلل با گنبد و گلدسته های طلایی که پول هر خشت آن می توانست زندگی یک محروم و مستضعف را احیاء کند. و کسی هم جرأت نمی کند بپرسد که آیا لازم بود اشرافیت و تجمل گرایی را با ساخت آرامگاه چند میلیارد دلاری، توسط دکوراتورها و معماران و آرشیتکت های ایتالیایی، به مقبرهء امام امت که در زمان برگزاری جشن های شاهنشاهی از هزینه کردن بودجهء دربار برای چادرهای تخت جمشید (جهت اسکان رهبران جهان) شاکی بود تحمیل کنید؟!
در اين ميان حالا رفتن گروهی کسانی که به کار و مسئولیتی گمارده شده اند در روز اول به زیارت امام امت شیعیان جهان به عرف تبدیل شده و جزو پروتکل است! ممدعلی نجفی شهردار جدید و هیئت شورای شهر تهران هم برای تجدید میثاق با رهبر متوفی به آرامگاهی رفتند که مجلل ترین مقبره جهان نام گرفته است.
در اين زمينه این هم باب غلطی است که مد شده و هر کس که به لباس روحانیت ملبس است به خود اجازه می دهد بزرگتر از خود و باتجربه تر از خود را نصیحت و راهنمایی کرده و در هر موردی، از شکافتن هسته اتم گرفته تا مسایل حاد سیاسی روز جهان، رهنمود بدهد.
آسید حسن خمینی، یادگار یادگار امام، هم در موقع تشرف شهردار جدید تهران و اعضای شورای شهر به آستان مقدس و ملکوتی امام امت شیعیان جهان، شهردار جدید را، که هم از خودش بزرگتر است و هم سوابق علمی و مدیریتی و دانشگاهی و وزارت دارد، نصیحت و راهنمایی کرد!
اکنون ببينيد که ما کجای کاريم که یادگار یادگار امام هم از باب مشکل مالی به ممدعلی نجفی شهردار جدید تذکار می دهد و او را نصیحت می دهد و به روی خودش نمی آورد که همین کاخ چند میلیارد دلاری که به عنوان آرامگاه برای امام ساده زیست ساختید سمبل مشکل مالی رایج در حکومت اسلامی است!
بله، علت همه مشکلات اقتصادی مملکت همین ریخت و پاش های بی مورد است. دانش آموزان در مدارس کپری و طویله درس می خوانند و آموزش و پرورش بودجه برای ساخت و تعمیر و تجهیز مدارس ندارد اما برای اشتغال هر صاحب قدرتی یک بنیاد تحت اسامی فریبنده تاریخی و فرهنگی و انتشاراتی و مطالعاتی درست کرده و همه ساله در بودجه نویسی ارقام کلانی را به این نهادهای بی بو و خاصیت اختصاص می دهند!
تعداد آقازاده ها زیاد است و همه هم دوست دارند به هزینهء دولت (از جیب امت پا برهنه) در خارج اقامت داشته باشند، به همین خاطر تعداد کارکنان وزارت خارجه و ماموران سیاسی مقیم خارج از تعداد پرسنل ارتش بیشتر شده است!
فک و فامیل و خواهرزاده و خاله زاده و فرزندان و حتی همسران آقایان نیاز به لامبورگینی و پورشه دارند و به همین دلیل هر وزارتخانه و موسسه و نهاد دولتی و شهرداری ها صدها شرکت اقماری راه انداخته اند تا برای همسران و اهل بیت وزیر و شهردار اشتغال ایجاد کنند!
سابق بر این یک حوزهء علمیه قم و مشهد در ایران وجود داشت که دارای اعتبار در جهان شیعه بودند و هزینهء آنها را مؤمنان (بخش خصوصی!) تامین می کردند و به بودجهء دولت تحمیل نمی شدند، بلکه در مواقع لزوم مثل بروز زلزله و حوادث طبیعی به کمک دولت و مردم می شتافتند و کمک مالی و غذایی می رساندند، اما اکنون هر روستا و ده دور افتاده و حتی شهرهای توریستی و تفریحی مانند رامسر به حوزهء علمیه تبدیل شده و از دولت بودجه می گیرند. و انواع و اقسام بنیادها و سازمان ها فقط به منظور ایجاد اشتغال برای عزیزان تاسیس شده که باری بر دوش مملکت و موجد مشکل مالی دولت و ملت هستند و هیچ بو و خاصیتی هم ندارند!
ریخت و پاش و تجمل گرایی و سند سازی در هزینه کردن مشکل اساسی کسری بودجه در این مملکت است که این کسری ها را دولت مردمی با گران سازی خدمات دولتی و زدن جیب امت بخت برگشته جبران می کند!
بله، علت مشکل مالی در گرفتن پورسانت از کمپانی های خارجی توسط آقازاده ها و به یغما بردن دارایی های کشور توسط مدیران متدین نظیر خاوری هاست.
مشکل مالی از آنجا بوجود می آید که تا یک نفر از بد روزگار در این مملکت به پست و مقامی می رسد برادرش شال و کلاه می کند و می رود دوبی صندوق ارزی بانک ملت دوبی را به صرافی خصوصی خود در تهران منتقل می کند!
مشکل مالی بخاطر وجود مشکل کم عقلی و بی خردی مدیرانی است که حب وطن و عرق ملی هم ندارند و قراردادهای ترکمنچایی نظیر کرسنت را امضاء می کنند و یا به خاطر یک اشتباه مدیریتی دو میلیارد دلار به ترکیه خسارت می دهند!
مشکل مدیریتی خود شما هستید که بجای ساختن یک مقبره ساده نظیر آرامگاه رهبران اسطوره ای جهان میلیاردها دلار را صرف ساخت مجلل ترین مقبره جهان کرده اید، که از قضا با بی سلیقگی و نوع تزئین و دکوراسیون داخل آن نه تنها حس مذهبی به بازدید کننده نمی دهد بلکه شبیه سالن های چلوکبابی شده است.
پسر جان! شما که چنین هزینه ای برای ساخت مجلل ترین آرامگاه جهان کرده و حساسیت مالی نداشته اید دست از نصیحت دیگران بردارید تا به عوام فریبی متهم نشوید!
يک موفقیت تکنولوژیک خارق العاده
تلاش های فنی و تکنولژیک مدیران دانشمند و با هوش حکومت اسلامی منجر به تولید انبوه رُبات های انسان نمایی شده که، بدون نیاز به سوختگیری، بجای وانت بار به حمل و نقل بارهای سنگین می پردازند!
در حالی که کشورهای مدعی دار بودن تکنولوژی برتر هنوز نتوانسته اند بر مشکلات محیط زیستی ناشی از سوخت های فسیلی فائق آمده و خودروی پاک تولید کنند، و پژوهشکده های بزرگ علمی آمریکا، ژاپن و اروپا دنبال ساخت ربات های انسان نما جهت بکارگیری در ماموریت های سخت هستند، حکومت اسلامی با تکیه بر دانش مدیران دانشمند و متخصص و مبتکر خود انسان ها را تبدیل به وانت نیسان و کامیون بنز خاور کرده است تا با عبور از کوه و دره و کوره راه های صعب العبور چند تن بار را روی دوش خود جابجا می کنند!
البته بقیهء مردم هم با مدیریت صحیح علمی و اقتصادی به بزکشی (!) و گدایی افتاده اند!
گاگول خوش مشنگ!
من با دیدن این عکس یاد سفر خود به هندوستان افتادم که هر جا می رفتیم خیل مستمندان و فقرای هندی برای گرفتن چند روپیه کمک دست هایشان را به علامت عجز و نیاز جلوی ما به این شکل در می آوردند تا دل مان به رحم بیاید و به آنها کمک کنیم!
چه بسا با این روش هندی، دیپلمات برجستهء تاریخ بشریت موفق به کسب ترحم شش کشور قدرتمند و زورگوی جهان برای موافقت با جمع آوری برنامهء هسته ای ایران و پر کردن نیروگاه اراک با بتن و سیمان و تبدیل سایت زیر زمینی فردو به انبار آهن قراضه شده باشد!
آدم این عکس را که می بیند معنی دقیق واژه "گاگول" و یا "خوش مشنگ" را درک می کند!