تأسيس: 14 مرداد 1392     |    در نخستين کنگرهء سکولار های ايران     |      همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

 خانه   |   آرشيو کلی مقالات   |   فهرست نويسندگان  |   آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    جستجو  |    گنجينهء سکولاريسم نو

6 دی ماه 1396 ـ  27 ماه دسامبر 2017

!با چتر نجات از بانکوک

يادداشت های اسکندر دلدم

ما طاقت این همه صداقت را نداریم!

          با توجه به اینکه اوس مندلی نجفی، شهرخوار با صداقت و راستگوی تهران، هم مثل سایر مسئولان بلندپایهء مملکت نماز خوان و متدین و از همه مهمتر مسلمان ختنه کرده است، و مسلمانان هم که دروغ نمی گویند، معلوم می شود اوس مندلی آلزایمر (فراموشی) پیشرفته دارد. می فرمائيد چرا؟ عرض شود که ايشان اخیراً گفته که مدت هاست سفر داخلی از جمله مشهد و سفر خارجی نرفته و بکلی فراموشکار کرده است که مهرماه امسال مشهد تشریف داشتند و آبان هم رفته بودند سئول - پایتخت کره جنوبی تا خانم «یانگوم» را ماتقات کنند. لذا این اظهارات نشان می دهد که تا چه اندازه در جمهوری اسلامی به بیماران بها می دهند و حتی از مبتلایان به آلزایمر در پست های مدیریتی بالا و حساس استفاده می کنند!       

          در اوج آلودگی هوا و بحران زلزله تهران هم، باز به دلیل ابتلا به آلزایمر، ايشان شهروندان عوارض پرداز تهرانی را در اوج بحران فراموش کرده و دست زن و بچه را گرفته و به اتفاق گله ای از همراهان به جزیره خوش آب و هوای کیش کوچ فرمودند!

          بیطارهایی که اوس مندلی نجفی را معاینه کرده اند می گویند بیماری آلزایمر پیشرفته شهرخوار باعث شده که بدبخت نفهمد که باید به وضعیت نابسامان تهران خراب شده رسیدگی کند و فقط آخر ماه یادش می آید که موقع دریافت حقوق و پاداش نجومی خیره کننده و اعجاب آور و عزیمت به مسافرت خارجی و یا اسکی روی آب در کیش است!

          کلاً بیطارهایی که مقامات عالیرتبه را تحت مراقبت و قشو کردن دارند می گویند آلزایمر در میان مقامات عالیرتبه و برادران و اقوام و گله فامیل آنها اپیدمیک و فراگیر است و کلهم اجمعین مبتلای آنند؛ بطوری که خود اوس حسن رئیس جمهور هم بکلی فراموش کرده است که قبل از سوار مردم و مملکت شدن قول داده بود ارزش پول ملی را، که تبدیل به چسفیل شده، به زمان شاه فقید برگرداند و برای هر بیکار دو سه شغل ایجاد و رفاه و زندگی در خور شان انسان برای مردم فلک زده ایجاد نماید!

          یکی دیگر از موارد اپیدمیک آلزایمر، که آقازاده ها و دامادها و شوهر ننه مقامات و بخصوص برادران آنها بدان مبتلا هستند، آلزایمر پولی و مالی است و مبتلایان پول های بانک ها و دارایی های مملکت و ذخایر ارزی را با توصیه و پارتی بازی و به خاطر نسبت فامیلی با مقامات به عنوان وام کم بهره و یا بدون بهره بر می دارند و بواسطهء آلزایمر پیشرفته ای که دارند یادشان می رود اقساط آن را برگردانند!

 

اوس مندلی در کیش، آلودگی در تهران!

          در خصوص آلودگی مرگبار هوای تهران و شهرهای بزرگ حکومت اسلامی (ایران سابق!) راهکارهای حکیمانه ای از سوی مدیران و مسئولان نظام مقدس تاکنون ارائه گردیده که به عقل هیچ انسان عاقلی در جهان نرسیده است!

          - حاجی عیسی کلانتری، رئیس سازمان حفاظت (تخریب!) محیط زیست، گفته است تنها راه چاره وزیدن باد است تا آلودگی هوا را به افغانستان ببرد و موجب مرگ طالبان شود!

          - مسئولان درمان و بهداشت هم از مردم خواسته اند از نفس کشیدن تا اطلاع ثانوی و کاهش آلاینده های سمی خودداری نمایند!

          - مدیریت راهنمایی و رانندگی و مسئولان ترافیک هم از مردم خواسته اند تا اتومبیل های خود را حرکت ندهند و به سطح شهر نیاورند!

          - اما در این میان اقدام به موقع شهردار تهران برای نجات از آلودگی هوا می تواند الگوی رفتاری امت در حال خفگی و خفقان کشور باشد!

          با توجه به اینکه اتومبیل های موجود در خیابان های تهران چند برابر ظرفیت موجود است و بنزین وارداتی هم کیفیت ندارد و میزان گوگرد آن ده ها برابر استاندارد می باشد، و کل جمعیت کشور هم به خاطر نابودی روستاها و بیکاری به تهران هجوم آورده اند و دعای حاج عیسی کلانتری هم برای وزیدن باد مستجاب نشده است(!) چاره ای نیست که مردم این مملکت آلوده و مرگبار را ترک کرده و بجایی بروند که حداقل بتوانند نفس بکشند!

          همین کار را خود اوس مندلی شهر خوار تهران کرد و شهروندان تهرانی را در در اوج آلودگی هوا و قبل از و وقوع زلزله و در ميان هوای مرگبار رها کرده و خانواده خودش را برداشت و به منطقهء امن و هوای بهاری و پاک جزیره کیش انتقال داده است!

          پیگیری‌ها نشان می‌دهد که او به همراه خانواده‌اش از روز یکشنبه 26 آذر ماه به کیش سفر کرده و بعد از پایان بحران زلزله تهران و کاهش آلودگی هوا به اقامتگاه مجلل و باشکوه خود در شمال تهران بازگشته است!

          اوس مندلی نجفی و خانواده و اهل بیت و فک و فامیل و همراهانش در دو سوییت طبقهء سوم هتل پنج ستاره داریوش، متعلق به آقای ثابت و از جمله هتل‌های پنج ستاره و زیبا و بسیار مجلل جزیره مرجانی کیش، زندگی طلبگی اختیار کردند! هزینهء اقامت در این سوییت‌ها شبی از یک میلیون و 90 تا یک میلیون و 450 هزار تومان است.

          خوشبختانه این اقدام به موقع شهرخوار تهران موجب مصون ماندن ایشان و اهل بیت و همراهانش از هوای آلوده و مرگبار و تبعات زلزله تهران شد و شهرخوار پس از رفع بحران به سلامت به تهران بازگشت و شهروندان تهرانی را از نگرانی بیرون کشید!

 

کشف یک ژن خوب در سازمان محیط زیست!

          یکی از عجایب وزارتخانه ها و ادارات و نهادها و موسسات دولتی وجود نام فامیلی مشابه عده ای از کارکنان آن وزارتخانه و اداره و موسسه با بالاترین مقام آن وزارتخانه و اداره و موسسه است!

          متاسفانه امت همیشه بیکار حرف های ناپسندی پشت سر مدیران و مسئولان می زنند و وجود فک و فامیل رئیس جمهور و وزرا و مدیران عالیرتبه را حمل بر فامیل بازی و زیر پا گذاشتن حق افرادی که استحقاق آن مشاغل را دارند ولی بیکار مانده اند می دانند!

          جالب اینکه هر کس در این مملکت دستش به دم گاوی بند می شود برادران و فرزندان و دامادها و خواهران و شوهر خواهران و خواهر زاده ها و شوهر ننه هایش را هم پست و مقام می دهد و دست آنها را در غارت بیت المال و تاسیس بانک و صرافی و انتقال ارز دولتی به حساب شخصی اشان باز می گذارد!

          حتی بعضی افراد به محض آنکه پست و مقامی را اشغال می کنند خانم خود را هم می آورند که نمونهء آن متکی وزیر خارجه اسبق و مرتضوی دادستان رحمان و رحیم سابق تهران است که خانم های خود را آورده و برایشان حقوق نجومی تعیین کرده بودند!

          وجود نام های مشابه نام وزیر و مدیران در ادارات دولتی، از دربان دم در گرفته تا معاونت مقام عالیه، موجب وهن نظام مقدس و متهم کردن مقامات دولتی به قوم و فامیل گرایی و نارضایتی امت علاف و بیکار و کلیه فروش است!، و چون استخدام برادر به عنوان مشاور ویژهء رئیس جمهور و یا وزیر و یا مدیرکل وزارتخانه و یا رئیس اداره کل، جزو سرقفلی پست و مقامات دولتی است، و کسی توان برخورد با این پارتی بازی ها و فامیل بازی ها را ندارد بهترین راه چاره جهت رد گم کردن و گول مالیدن بر سر مردم(!) این است که وزرا و مدیران و مسئولین عالیرتبه برای بچه ها و فک و فامیل خود اسم مستعار انتخاب کنند!

          در واقع اگر بچه کوچیکه آشیخ اکبر رفسنجانی اسم خود را از مهدی هاشمی عوض کرده و مثلا کیومرث تتلو گذاشته بود مردم متوجه نمی شدند که پورسانت بگیر دلاری از کمپانی نفتی نروژی بچه هاشمی رفسنجانی بوده است!

          یا اگر قبل از ارتکاب فساد مالی حسین فریدون، برادر رئیس جمهور، اسم خود را عوض کرده و ادیک قاراپطیان گذاشته بود مردم متوجه نمی شدند کسی که منابع ارزی بانک ملت دوبی را به صرافی خصوصی خود بار زده است برادر رئیس جمهور است!

          همینطور است در مورد برادر حاج اسحق معاون اول و کل برادران و خواهران و فرزندان سایر مسئولان!

          این موردی که الان در سازمان محیط زیست دیده شده البته تشابه اسمی است و خیلی بجا بود همان اوایل انقلاب که نام کلانتری ها را به نیروی انتظامی تغییر دادند حاج عیسی کلانتری هم نام فامیل خود را به عیسی نیروی انتظامی تغییر می داد تا مردم نگویند تنها اقدام در خور تحسین و تقدیر سازمان حفاظت محیط زیست همین انتصاب حاج کیومرث کلانتری از طرف حاج عیسی کلانتری به ریاست اداره کل محیط زیست استان تهران است!

          حداقل اگر بر اثر بی وجودی و بی عملی و اهمال سازمان حفاظت محیط ژن اکثر حیوانات در حال انقراض تز میان رفته است ژن کلانتری ها با تزریق حقوق و پاداش نجومی حفظ خواهد شد!

 

نمایندگان مجلس تحت پوشش کمیته امداد قرار می گیرند!

          نمایندهء رشت در مجلس شلم شوربا از حقوق ماهیانهء نمایندگی ابراز نارضایتی کرده و گفته است زمانی که در دانشگاه سرایدار بوده و بیشتر اوقات در ساعات اداری می خوابیده هشت میلیون تومان درآمد داشته است!

          در حال حاضر نمایندگان مجلس علاوه بر حدود بیست میلیون تومان حقوق ثابت و پاداش های مختلف، و دستمالی کردن فدریکو موگرینی به بهانه سلفی گرفتن (!)، به محض ورود به مجلس دویست میلیون تومان حق مسکن و دو اتومبیل صفر کیلومتر و دو دفتر (یکی در تهران و یکی در حوزهء انتخابیه) و ماهیانه 36 میلیون تومان به عنوان پول بنزین ماشین و خرج دفتر می گیرند و در ضمن اگر دختر ترشیده و پسر بیسواد و بیکاری داشته باشند به وزارت نفت و یا وزارت خارجه به عنوان مشاور وزیر تحمیل می کنند تا در مجلس از وزیر حمایت کنند!

          همچنین با هزینهء مجلس برای آشنایی نزدیک با فرهنگ منحط غربی و گرفتن درس عبرت به پیگال پاریس می روند و سالی یک میلیارد تومان هم تنخواه گردان (پول توجیبی) دریافت می کنند!

          روستائیان و همولایتی هایشان هم، برای پاچه خواری، مرغ و خروس و ماست و کشک محلی دم در خانه اشان می فرستند!

          عده ای از نمایندگان هم با استفاده از رانت نمایندگی امتیاز انتشار روزنامه پانصد عدد تیراژ در روز(!) گرفته و یارانه پنجاه هزار تیراژی از وزارت محتاج به ارشاد و بی فرهنگ اسلامی دریافت می کنند!

          همچنین عضو هیئت مدیره شرکت های دولتی شده و یا دکانی به نام حزب باز می کنند و از وزارت "کش" ور یارانه می گیرند!

          جمعی هم اول در مجلس شروع به انتقاد از شهرداری تهران می کنند و بعد برای سکوت کردن از شهرداری کنار دریاچه خلیج فارس زمین و پروانه ساخت مجانی و کمک نقدی دریافت می کنند!

          از خواص دیگر نمایندگی دریافت خانه و زمین و املاک شهرداری تهران به ثمن بخس است!

          عده ای هم سابقه دریافت وجوه کلان از مفسدان اقتصادی نظیر شهرام جزایری و بابک زنجانی را دارند!

          خلاصه اینکه سر جمع نمایندگانی که از قراء و قصبات به تهران ریخته اند بعد یک دوره نمایندگی تبدیل به قارون ثانی می شوند و در حالی که قبل از نمایندگی کفش پایشان نبود و در عمر خود هزار تومانی ندیده بودند و ناهارشان نان خشک خرد شده در یک شیشه کوکا کولا بود (!) به میلیارد تومان می گویند پول خرد ته جیب!

          الان هم که قرار شده حقوق این آویزان ها به دستگیره بیت المال هفتاد درصد اضافه شود!

          همانطور که ملاحظه کردید با این اوصاف حقوق نمایندگی (به گفتهء نمایندهء رشت که قبلا شالیکار روزمزد بود!) کمتر از درآمد روزانه بیل گیتس مالک مایکرو سافت است، و این اصلاً خوبیت ندارد و باعث سرافکندگی در برابر استکبار جهانی و صهیونیزم بین الملل می باشد!

          وضعیت معیشتی این محرومین (!) باعث نگرانی امت همیشه در صحنه شده و جا دارد برای پایان دادن به وضع بد معیشتی وکلای مجلس هر چه زودتر تحت پوشش کمیته امداد قرار بگیرند و وزارت رفاه هم بین آنها سبد حمایتی کالا های ضروری توزیع نماید!

          دولت هم باید یارانه امت همیشه در صحنه را قطع و بودجهء آن را به نمایندگان محترم مجلس شلم شوربا حقنه نماید که از قدیم گفته اند:

          -- " از نخورده بگیر بده به خورده، که خورده خورده دونش درد میکنه! "

 

وظیفهء مردم در تامین سلامت نمایندگان مجلس!

          متاسفانه، بر اثر سوء مدیریت مردم در تشخیص صلاح و عاقبت خویش (!) و تشویق روستائیان به هجوم به شهرها برای تصدی نمایندگی مجلس و مناصب حکومتی و دولتی (!) کشاورزی و دامداری و باغداری و صنعت پهن جمع کنی در روستاها نابود شده، و روستائیان سابق با رها کردن الاغ و قاطر خود در دهات به هیئت دولت و مجلس هجوم آورده و اتومبیل صفر کیلومتر و ویلای شمال شهر و حقوق نجومی دریافت و با تولید مثل زیاد (تولید آقازاده با ژن مرغوب!) جمعیت شهرها را متراکم و آلودگی های زیست محیطی و بوی نامطبوع بوجود آورده اند!

          اگرچه امت همیشه در صحنه (ملت سابق با کرامت و شخصیت!) با دادن عوارض و مالیات یارانه لازم (حقوق و پاداش نجومی) برای وزرا و مدیران و نمایندگان و مسئولان مملکت زندگی لاکچری و تجملاتی را فراهم می کند اما متاسفانه به فکر محیط زیست سالم و مناسب برای این موجودات نیست و کار بجایی رسیده که نمایندگان محترم و سلفی بگیر مجلس مجبور شده اند برای کاهش اثرات مخرب هوای آلوده با پوزه بند در مجلس حاضر شوند!

          جا دارد مردم هرچه زودتر با تصویب قوانین مناسب و کارآمد و نظارت بر حسن اجرای قوانین فکری برای کاهش آلودگی هوای سمی تهران بکنند تا خدای ناکرده نمایندگان مجلس و مدیران و مسئولان و آقازاده هایشان بر اثر آلودگی هوا تلف و حرام نشوند!

          مملکت و مردم در طول چهار دهه گذشته با تحمل انقلاب و جنگ و محاصره و تحریم اقتصادی و بیکاری و گرسنگی در کوره بدبختی مضاعف حسابی و هندسه ای آبدیده شده اند و تحمل هر مصیبتی را دارند، اما خدای ناکرده اگر یک مو از سر و یا باسن وکلای مجلس یا وزرا و مدیران و مسئولان کم بشود قابل تحمل نیست!

          طبق قانون (!) این وظیفهء مردم (امت در حال موت!) است که علاوه بر تامین خانه های پنجاه - شصت میلیارد تومانی برای مدیران کشور (میراب ها و چاه کن های سابق!) و تامین وجه خرید اتومبیل های پورشه و فراری برای آقازاده های آنها با تصویب قوانین لازم و نظارت بر حسن اجرای قوانین از حقوق نمایندگان نجومی بگیر مجلس دفاع کند تا نمایندگانی سالم و سرحال جهت سلفی گرفتن با اجناس و گوشت های اروپایی و سفر به فرانسه جهت بازدید شبانه از محله پیگال پاریس داشته باشیم!

          جا دارد اگر مردم به علت حضور در صف فروش کلیه و کبد و باسن (!) از وظایف قانونی خود در تامین سلامت نمایندگان کوتاهی کردند مجلس محترم مردم را استیضاح و از حق شهروندی خلع و از کشور بیرون کند تا جای بیشتری برای مدیران و مسئولان و برادران رئیس جمهور و معاون اول (!) جهت ارتکاب به اختلاس و حرام خواری باز شود!

 

همدستی مقامات کشور، فرزندان و بستگان شان با قاچاقچیان

          دادستان کل کشور پرده از قاچاقچیگری مقامات عالیه برداشت و صراحتاً گفت: "دلیل آنکه ده‌ها سال مبارزه با قاچاقچیان به نتیجه نرسیده این است که برخى مسئولان، فرزندان و بستگان آنها در این کار دست دارند!"

          به گفتهء حجت‌الاسلام حاج آقا منتظرى (با زنده یاد فقیه ساده لوح مرحوم آیت الله منتظری اشتباه نشود!): "سال‌ها با قاچاق ارز و کالا مبارزه شده اما همچنان شاهد ورود روزانه قاچاق کالا و ارز در کانتینرهاى فراوان از مرزهاى رسمى‌ و غیر رسمى‌کشور هستیم!"

          اين فرمایشات دادستان کل کشور شنونده را به یاد اظهارات زنده یاد اوس محمود احمدی نژاد (رهبر فعلی فرقه زنبیلیه!) و رئیس جمهور سابق می اندازد که از کلان قاچاقچیان رسمی به عنوان «برادران قاچاقچی» نام برده بود!

          در دزدی های کلان سال های اخیر معلوم شد مقامات عالیه و فرزندان و وابستگان شان دست داشته و دارند و حتی در یکی دو مورد مثل رحیمی، معاون اول رئیس جمهور، کار به دستگیری و محاکمه و آبروریزی کشیده شد!

          برادر رئیس جمهور فعلی و برادر معاون اولش هم به فساد مالی متهم شدند که پرونده برادر رئیس جمهور را مسکوت گذاشته و براد معاونش را ظاهرا بازداشت کرده اند!

          خاوری خار پشته (!) رئیس بانک ملی هم از مرز هوایی مجاز با سه میلیارد دلار به کانادا گریخت و بعد گفتند در فراری دادنش مقامات عالی دست داشته اند!

          هجده هزار میلیارد تومان دارایی های بانک سرمایه و صندوق ذخیره فرهنگیان را هم ده پانزده نفر با حمایت مقامات کشور از هضم رابعه گذرانده اند!

          در ماجرای دکل دزدی هم معلوم شد مقامات دست و پا داشته اند!

          بابک زنجانی هم چهار میلیارد یورو پول های شرکت نفت را با حمایت چهار وزیر دولت و سفارش رئیس جمهور برده و خورده است!

          در زمینخواری و جنگل خواری و دریا خواری هم رد پای مقامات عالیه دیده شده و حتی فرودگاه جزیره قشم را هم مقامات دولتی به بهای نازلی به خود واگذار کرده بودند!

          کارخانجات و شرکت های دولتی را هم خودشان به حراج می گذارند و بعد بنام فرزندان و وابستگانشان به مفت می خرند!

          الان هم که دادستان کل کشور که بواسطه شغل مهمی که دارد از روند جریانات پشت پرده و اسرار برادران قاچاقچی مطلع است به صراحت می گوید مقامات کشور و فرزندانشان در قاچاق دست دارند!

          هر بچه دبستانی می داند که دادستان کل کشور که مدعی العموم است باید در جهت احقاق حق مملکت و مردم قیام کند و یقه این مقامات قاچاقچی و مفسدین مالی و اقتصادی را بگیرد، ولی به اظهارات مطبوعاتی بسنده می کند، و این می رساند که این مقامات در مقامی هستند که حتی زور مقامات عالیه قضائی و دادستان کل کشور هم به این مقامات و فرزندانشان نمی رسد!

          حاج آقا منتظری دادستان کل کشور در صحبت‌هاى خود ضمن رفع مسئولیت از قوه قضائیه پاى غرب را به میان کشید و گفت غربى‌ها با برنامه‌هاى حساب شده در کانون‌هاى فکرى خود براى ورود قاچاق به ایران برنامه‌ریزى مى‌کنند!

          از یک طرف می گوید برخی مقامات کشور و فرزندانشان در قاچاق فعال هستند و به همین دلیل نمی شود جلوی قاچاق را گرفت (! )، و از طرف دیگر غرب را برنامه ریز قاچاق به ایران معرفی می کند!

پس خیلی ساده می شود با جمع بندی این اظهارات نتیجه گرفت که مقامات عالیه با غرب در قاچاقچی گری همدست هستند و برای موفقیت برنامه ریزان غربی کار می کنند و شعارهای ضد غربی آنها برای عوامفریبی و رد گم کردن است!

          پیشنهاد ما این است حالا که با مقامات عالیه قاچاقچی و فرزندان و وابستگان آنها نمی شود برخورد قانونی کرد کمافی السابق خرده فروشان مواد مخدر و هر یک نفر معتاد کارتن خواب را که دو سه گرم تریاک و شیره یا سوخته در جیب دارد، و زور مقامات قضائی به او می رسد (!) به عنوان مبارزه با قاچاق دو سه بار اعدام کنند!

          شاید خبر قاچاقچی شدن مقامات و آقازاده هایشان در نگاه اول توی ذوق بزند و امت همیشه در صحنه از اینکه مدیران و مقامات کشورشان خلافکار و گانگستر هستند پیش جهانیان سرافکنده شوند، اما ممکن است رو آوردن مقامات و آقا زاده هایشان به قاچاقچیگری متضمن فوایدی هم باشد و منبعد این متدینین نماز خوان به درآمد قاچاق بسنده کرده و از دزدی بیت المال و راهزنی (!) و بالا رفتن از بودجه عمومی کشور و دکل دزدی و خانم جور کردن برای زوار عراقی در مشهد دست بردارند!

 

نامه سر و ته گشاده خدمت جناب اوس حسن

سلام ارباب!

          پس از ابراز نفرت از بی عملی و سوء مدیریت جنابعالی و همکاران و برادران و فرزندان و خواهر زاده ها و اهل بیت و اقوام و همولایتی های شما و فساد مالی و اقتصادی و اداری و دولتی که مملکت را به لجن کشیده است اگر از احوالات من و هشتاد میلیون رعیت خواسته باشید جملگی مقروض و مغبون و بیکار و گرفتار و بیمار و در حال احتضار هستیم!

          و اما بعد:

          احتراما باستحضار حضرتعالی میرساند که شما آنقدر امت همیشه مغبون را گاگول فرض میکنید که در صحبت های اخیر خود فرمودید بهای بنزین نسبت به کشورهای حوزه خلیج فارس 1200 تومان ارزان تر است! یعنی مبلغ بنزین مصرفی در کشورهای عربی 2200 تومان است. لازم است که برادر عزیز و فرهیخته و دانا و کاردان و با هوش که خود را عقل کل و بقیه رعیت (امت پاک باخته) را شیرین عقل و گاگول حساب می کنی بدانی که:

          1. قیمت یک دستگاه سانتافه فول آپشن در کشورهای حوزه خلیج فارس 34 میلیون تومان است و در حکومت اسلامی شما 280 میلیون تومان می باشد.

          پس ای روحانی نمای درس خواندهء انگلیس! شما هم اتومبیل مطابق با استانداردهای جهانی و کم مصرف و سازگار با محیط زیست و با آلوده سازی کمتر و به قیمت کشورهای حاشیه خلیج فارس در اختیار رعیت قرار بده بنزین و بعد گرانتر بودن قیمت بنزین در کشورهای همسایه را به رخ امت همیشه در صحنه بکش!

          2. کمترین حقوق در کشورهای حوزهء خلیج فارس برای اتباع خودشان بین شانزده تا بیست میلیون تومان و برای کارگران خارجی شش میلیون تومان است، پس اول حقوق کارگران و کارمندان و بازنشستگان و مستمری بگیران را معادل با حقوق در کشورهای حاشیه خلیج فارس و در سطح جهانی به مردم بپرداز و بعد قیمت بنزین و حامل های انرژی را افزایش بده!

          3. همهء آپشن های دنیارو برای ما تهیه کن بعد اصلا بنزین و حامل های انرژی را از دنیا گرانتر کن!

          زیاده عرضی نیست، سلام و دعا به برادرت و برادر معاون اول و آخرت برسان!

          هر که باشد ز حال ما پرسان / یک به یک را سلام ما برسان!

          امضا: جمعی از رعایا!

 

رئیس فرهنگستان جمهوری اسلامی نیاز به سوادآموزی دارد!

          غلامعلی حدادعادل، رئیس فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی، اخيراً در توییت خودش، در واکنش به انتقادهای مردم نسبت به بودجهء هنگفت موسسات زیرمجموعه فرهنگستان، غلط املایی دارد! این مدعی فرهنگ سازی و پالایش زبان فارسی، به دلیل کم سوادی تفاوت بین دو فعل «گذاردن» و «گذاشتن» را هنوز نمی‌داند!

          در بودجهء سال آینده کشور مبلع کلان 43 میلیاردی در حالی به فرهنگستان زبان و ادب فارسی اختصاص داده شده، که مسوولانش یکی از مهم‌ترین زیرساخت‌های ادبی و فرهنگی ایران را به محلی از مضحکه و شوخی بدل کرده‌اند و واژگان تولید شده‌ی آنها بیشتر باعث خنده و شوخی می‌شود. حال با توییت حدادعادل مشخص شد که رئیس این فرهنگستان کم سواد است و نیاز به بازآموزی دروس ابتدایی در نهضت سوادآموزی دارد!

          توییت اخیر این نمایندهء سابق مجلس شورای اسلامی و مالک یک سری دبیرستان های خصوصی و کتابفروشی مرجع در میدان فلسطین (کاخ سابق)، نشان می‌دهد که بخشی از این بودجه می‌بایست صرف آموزش و بازآموزی خود اوس غلام حداد شود که پاسبان را با صاد می نویسد!

          شایان ذکر است که هر یک از وابستگان نظام مقدس و روحانیون کوچک و بزرگ و اقربای حکومتگران و اهل فامیل با تاسیس یک دفتر و دستک تحت عناوین فرهنگی و مطالعاتی سهمی بزرگ از کیک بودجه را می بلعند و نشخوار می کنند!

          در جمهوری اسلامی ده ها موسسه مطالعات تاریخی تاسیس شده که در طول سال حداکثر یک کتاب تحریف شده تاریخی در دو سه هزار نسخه چاپ می کنند ولی در بودجه ده ها میلیارد تومان به آنها اختصاص داده می شود!

          فی المثل دفتر نشر آثار حضرت امام امت (تحت مدیریت عالیه آسید حسن - یادگار یادگار امام) با آنکه از محل وجوهات و نذورات مرقد امام و موقوفات آن حضرت و اجارهء چلوکبابی صحن امام درآمد سنگینی دارد معهذا بودجهء کلانی همه ساله به آسید حسن، که در سال های حیات امام گل کوچک بازی می کرد و حالیه آیت الله خوانده می شود، نذری داده می شود که دو سه کتاب از بیانات امام را چاپ کند!

          چهل و دو میلیارد تومان هم سالیانه به اوس غلام حداد که در رژیم شاه عضو انجمن سلطنتی فلسفه به ریاست عالیه شهبانو فرح پهلوی بود می دهند تا به منظور پالایش زبان فارسی از لغات بیگانه به واژه سازی پرداخته و بجای واژه استکباری و صهیونیستی: "پیتزا" واژهء "کش لقمه" را ابداع نماید!      اختصاص بیشتر درآمد سالیانه کشور به اقوام و وابستگان حکومتی و بیوت علمای قم و روحانیون و بچه های آنها در حالی است که دولت توان تجهیز بیمارستان ها و کمک رسانی به زلزله زدگان و پرداخت حقوق بازنشستگان را ندارد و زیر بار مخارج جاری دولت زه زده است!

 

موفقیت وزیر بهداشت در مشاهده یانگوم از نزدیک

          در حالی که نمایندگان مجلس شلم شوربا از دیدن یک خانم سن بالای خارجی حال شان دگرگون می شود و سونامی سلفی گرفتن راه می اندازند، کربلایی دکتر حاجی هاشمی، وزیر بهداشت، در سفر به کرهء جنوبی موفق به ملاقات خصوصی با هنرپیشه زیبای کره ای و گرفتن عکس تکی با این ستاره زیبا و مهربان شد!

          «لی یانگ ئه» بازیگر مشهور سریال های کره ای که در ایران با نام «یانگوم» شناخته می شود، مبلغ 45 هزار دلار معادل 190 میلیون تومان به زلزله زدگان کرمانشاه کمک کرد.

          حاج دکتر هاشمی، وزیر بهداشت و درمان و آموزش پزشکی، در سفر به سئول پایتخت کره جنوبی شخصا از این ستاره سریال ها و فیلم های کره ای تجلیل و تکریم به عمل آورد و هدیه ای از جانب دولت فخیمه جمهوری اسلامی به یانگوم تقدیم کرد!

          عمل سخاوتمندانه یک خانم بازیگر کره ای و حس همدردی و نوع دوستی وی قابل تقدیر است اما رفتن یک وزیر دولت جمهوری اسلامی به دیدار یک بازیگر فیلم و سریال بر خلاف عرف دیپلماتیک و پروتکل است و حق این بود که مثلاً خانم الهام چرخنده و یا سحر قریشی را برای تشکر به دیدار خانم یانگوم می فرستادند!

          نکته دیگر اینکه ابراز شادی و شعف زیاد مسئولان ایرانی از دریافت 45 هزار دلار کمک مالی یانگوم در حالی که حکومت اسلامی سالیانه میلیاردها دلار به هموطنان سوری و عراقی و لبنانی و سودانی و اوگاندایی و سایر محتاجان و محرومان جهان کمک نقدی می کند جای تعجب دارد!

          معلوم نیست چرا ایرانی جماعت غریب نواز است؛ اگر قرار بر تشکر وزیر جمهوری اسلامی از هنرمندان است جا دارد حاج آقا هاشمی، وزیر بهداشت، یک سری هم به هنرمند برجسته و نامدار ایرانی خانم لیلا فروهر بزند و از ایشان هم به خاطر اهدای کانکس های مجهز به زلزله زدگان تشکر و قدردانی نماید!

          در ضمن بد نیست حاج آقا دکتر هاشمی که مالک بیمارستان های خصوصی و در زمرهء ثروتمندترین سرمایه داران حکومت اسلامی است، اطلاع دهند با این همه ثروت و دارایی شخصاً چقدر به زلزله زدگان کمک مالی کرده است تا ما هم به سهم خود یک دسته گل بگیریم و جهت قدردانی خدمت شان برسیم!

بازگشت به خانه