تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ  در نخستين کنگرهء سکولار های ايران  -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

 خانه   |   آرشيو کلی مقالات   |   فهرست نويسندگان  |   آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    جستجو  |    گنجينهء سکولاريسم نو

5 امرداد ماه 1397 ـ  27 ماه  جولای 2018

جمهوری خواهی در برابر جمهوری طلبی

و پادشاهی خواهی در برابر سلطنت طلبی

همایون نادری فر

اینکه بخشی از طرفداران نوع نظام از نوع جمهوری، پس از 40 سال عمر اولین جمهوری ناقص الخلقه در کشور ایران، هنوز هم مردم را لایق انتخاب نظام مورد علاقه شان نمی دانند و از حالا بدنبال نسخه پیچی برای آنان و کشور در فردای آزادی ایران هستند، شاید موضوع جدیدی نباشد؛ ولیکن در شرایط حساس امروز و سوء استفاده از موقعیت های بدست آمده در سایهء عملکرد یک فرقه تبهکار چهل ساله حاکم بر ایران،این مدعیان به ظاهر دمکراسی و با شعار جمهوری خواهی، متاسفانه آنچه را که بدان باور ندارند، همان جمهور مردم و نظر اکثریت مردم ایران می باشد.

رضا پهلوی، بعنوان نماد نظام پادشاهی در ایران، و طرفداران واقعی وی و این نوع نظام، همواره با تاکید بر انتخاب نوع نظام آینده با رأی مردم و در یک انتخابات آزاد، نشان داده اند که برای نظر «جمهور مردم» احترام قائل هستند و نوع نظام آینده را که با رای مردم تثبیت گردد، حتی اگر برخلاف میل شان باشد، می پذیرند و برای آبادی ایران و رفاه مردمان آن، در هر جایگاهی که باشند با نظام منتخب همکاری خواهند کرد.

آنچه مشهود است و ما طی همهء این سال ها، و بخصوص در مقطع زمانی چند سال اخیر، شاهد آن بودیم، عدم باور و اظهار نظر صریح اپوزیسیون جمهوری خواه در قبال پذیرش رای و نظر اکثریت مردم است. چرا که آنان نه تنها مردم را، همچون حاکمان جمهوری اسلامی، صغیر و فاقد درایت لازم برای تصمیم گیری در مورد آینده ایران می دانند، بلکه آنان را با انواع نابکاری ها و بی اخلاقی ها، نسبت به نوع نظامی که ریشه در باور و اندیشه ایرانی و فرهنگ شرقی ما دارد، بدبین کرده و از اکنون با آن به مخالفت های بی منطق و بر پایه باورهای آشکار و نهان چپی با رگه هایی از خصومت های شخصی به ارث برده از خاندان قاجار و یا حجره های فیضیه قم، می پردازند.

این خصومت ها و عقده های سیاسی در فضایی آکنده از دگم اندیشی، باعث گردیده که حتی این قشر از فعالین سیاسی، به خود زحمت مطالعه و پیگیری سخنان و مانیفیست سیاسی رضا پهلوی، بعنوان پادشاه آینده ایران (البته در صورت انتخاب نظام پادشاهی توسط مردم ایران ) نمی دهند تا با درک واقعیت ها از تعریف نوع نظام پادشاهی در آینده ایران، و آن هم منوط به پذیرش از سوی اکثریت مردم ایران، بدون اتلاف وقت و انرژی و بدور از حاشیه ها، به سمت هدف مشترک همهء آزادیخواهان ایرانی که همانا سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی و برقراری یک نظام بر پایه دمکراسی و سکولاریسم بر اساس منشور حقوق بشر، حرکت کنند.

در این میان کسانی نيز هستند که، در کالبد پادشاهی خواهی و با نقاب طرفداری از شاهزاده رضا پهلوی، متاسفانه بر این ضعف اخلاقی و راهبردی برخی از جمهوریخواهان، نقش تحریک کننده را بازی کرده و با عملکرد ناسالم خود در رفتار و گفتار، آنها را بر ادامه این روند اشتباه مصمم تر می کنند.

شایان ذکر است که به اعتراف بسیاری از فعالان از هر گروه فکری در فضای مجازی، بیشترین افراد بدون شناسنامه و با نام های غیر واقعی در این عرصه را ظاهراً می توان با رویکرد به ظاهر پادشاهی خواهی و طرفداری از شخص رضا پهلوی مشاهده کرد که در اصل همان سربازان گمنام و سایبری های رژیم هستند که ماموریت شان اختلاف افکنی در بین طرفداران نظام پادشاهی و نیز بد نام کردن این طیف در میان سایر نحله های فکری و سیاسی است.

آنچه که جای تعجب دارد و بهانه ای برای رویکرد تهاجمی و رفتار دور از ارزش های یک رقابت سالم سیاسی، در بخشی از طیف جمهوری خواه علیه پادشاهی خواهان و شخص آقای پهلوی، معرفی می گردد، باور مضحک این طیف و استناد قرار دادن رفتار افرادی بدون شناسنامه و ناشناس و فاقد وجاهت اخلاقی و رفتاری در نماینده خوانده شدن برای پادشاهی خواهان، در مقابل خودشان و رویکرد جمهوری خواهی است.

بیان اين واقعیت تلخ برای جمهوری خواهان هر چند گزنده خواهد بود، ولیکن شاید تلنگری باشد برای تغییر در روند اشتباهی که پیش گرفته اند و تلاش برای بلوغ بیشتر در باور به جمهور مردم و رعایت اخلاق سیاسی!

باید اذعان کرد خود طیف جمهوری خواهان با گرایشات متفاوت و گسترده، از چپ سوسیالیستی تا راست لیبرال، هنوز نتوانسته اند به یک باور جمهوری خواهی به دور از شعارهای جمهوری طلبی برسند.

اینکه نظام آینده ایران بایستی بر اساس دمکراسی و سکولاریسم و بر پایه اصول منشور حقوق بشر باشد، حرفی نیست و جزو شعارهای همه طیف های سیاسی اپوزیسیون محسوب می گردد، ولی اینکه افراد و گروه ها و رسانه هایی که، در نبود احزاب قدرتمند سیاسی، در میدان سیاست به تاخت و تاز پرداخته اند به چه میزان به این اصول مشخص و شفاف باور دارند و در رفتار خود نیز به این باور صحه می گذارند، مهم بوده و امری است که باید بدان توجه کرد و احساس دیکتاتوری و تولد استبداد دیگری در قالب یک نظام جمهوری را، که در جهان نیز کم نیستند، در آنها نداشت!

در حقیقت آنچه مهم است جمهوری خواهی و باور داشتن به جمهور مردم از سوی تمامی طیف های سیاسی اپوزیسیون مخالف رژیم دیکتاتوری اسلامی ایران است و نه جمهوری طلبی از سوی به ظاهر جمهوری خواهان، و سلطنت طلبی از سوی به ظاهر پادشاهی خواهان.

امید که در فرصت های خاص و در این برهه تاریخی و سرنوشت ساز، پس از چهل سال حکومت فرقه تبهکار بر ایران، با بلوغ فکری و سیاسی که از هر دو طیف پس از این همه سال فعالیت و تجربه اندوزی و بازی خوردن ها از سوی اتاقهای فکر داخلی و خارجی، انتظار می رود، این بار بتوانیم تاریخ میهن مان را به برگی زرین و متفاوت از تمام آنچه که تا کنون بوده، مزین سازیم.

https://news.gooya.com/2018/07/post-17007.php

خانه