تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ در نخستين کنگرهء سکولار های ايران -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو کلی مقالات | فهرست نويسندگان | آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت | جستجو | گنجينهء سکولاريسم نو |
10 امرداد ماه 1397 ـ 1 ماه اگوست 2018 |
|
فدرالیسم یا جدائی خواهی؟
در دومين کنفرانس شورای دمکراسی خواهان جای ایران خالی بود!
وحید بدیعی، مهدی ذوالفقاری، بهزاد صمیمی، پرویز ضرغامی
چندی پیش دومین کنفرانس سالانهء شورای دمکراسی خواهان ایران در شهر کلن در آلمان برگزار شد. ما نیز شانس آن را داشتیم تا در این کنفرانس حاضر باشیم و بهمین بهانه نگاهی به این کنفرانس می اندازیم.
نام «شورای دمکراسی خواهان ایران» نامی جذاب و فراگیر است که می تواند تمام طیف های ایرانی را در بر بگیرد و حضور بیش از 10 سازمان و حزب در این کنفرانس بشارت این را می داد که سرانجام به اتحادی فراگیر از رنگین کمانی از باورها نزدیک شده ایم و احزاب و گروه ها از سرتاسر میهنمان می توانند پیرامون محور دمکراسی، که بدون تردید خواست همهء ایرانیان آزادی خواه است، به اتحاد برسند.
با شور و شوقِ تحققِ این آرمان راهی محل برگزاری سمینار شدیم. با کمی تأخیر، که متآسفانه سنت ما ایرانی ها شده، به سالن راه پیدا کردیم.
اولین چیزی که توجه ما را به خود جلب کرد نبود پرچم ایران بود! پرچمی که نمودار اتحاد مردمان ایران است و از کنفرانسی که واژۀ ایران را در نام خود دارد بعید بود که از چنین نمادی چشم پوشی بکند و سالن را به پرچم کشورمان آراسته ننماید. پر واضح است که ما از پرچم خرچنگ نشان جمهوری اسلامی سخن نمی گوییم و منظورمان پرچم سه رنگ کشورمان با آرم شیر و خورشید است؛ پرچمی که در مجلس موسسان برخاسته از جنبش مشروطه بمثابه نماد ملی کشورمان بتصویب رسیده؛ پرچمی که امروز بعد از سال ها بحث و جدل ثابت شده که نماد سلطنت نیست. در واقع قدیمیترین پرچم با نقش شیر و خورشید به سال 826 هجری قمری (حدود 1423 میلادی) همزمان با دورهٔ تیموریان بر میگردد. این پرچم در مینیاتوری از شاهنامه شمس الدین کاشانی (منظومهای دربارهٔ جهانگشایی مغولان) به تصویر کشیده شدهاست.
به گمان ما، پرچم ایران یک نماد ملی و مردمی است و تغییر آن تنها باید با رفراندوم عمومی و همه پرسی از ملت ایران صورت بگیرد. بنابر این ضرورت دارد که در تمام گرد همآیی هایی که از نام ایران استفاده می شود، پرچم بعنوان نماد همبستگی مردمان ایران وجود داشته باشد.
نکتهء دیگری که در کنفرانس شورای دمکراسی خواهان محسوس بود حضور افرادی از اقوام ایرانی با لباس های سنتی و محلی خودشان بود که بسیار دل نشین و زیبا بود.
کافی بود چند دقیقه ای در سالن باشی تا به سهولت دریابی که تم کنفرانس حکومت فدرال است.
با شوق به سخنرانی نمایندگان گروه های سیاسی شرکت کننده در کنفرانس گوش می دهیم. خواستهء حکومت فدرال، برای دست یابی به حقوق مردمان و اقوام ساکن ایران، خواسته برحق و درستی است و فکر نمی کنیم با هیچ اندیشهء سیاسی دمکراتیک امروز مغایرت داشته باشد.
این که مردمان و اقوام ایران باید در تصمیم گیری ها برای آبادی سرزمین شان سهیم باشند و حق آموزش زبان مادری در مدارس را داشته باشند و در تعمیم و گسترش فرهنگ شان آزاد باشند امری دمکراتیک و آزادمنشانه است.
در هنگامهء سخنرانی ها حیرت می کنیم که کسی یادی از زنده یاد امیر انتظام، که یک ایرانی آزاده بود و روز پیش از برگزاری کنفرانس چهره در نقاب خاک کشیده بود نمی کند! مگر ما ایرانی نیستیم؟
برخی از سخنرانان در تکیه بر فدرالیسم چنان به افراط در می غلطند که این سوال را در ذهن حاضران بر می انگیزد که آیا داشتن پیش فرض برقراری حکومت فدرالیست در ایران فردا به بر اندازی نظام فاسد کمک می کند؟
اکثریت قریب به اتفاق سخنرانان از ضرورت برقراری دولت فدرال سخن گفتند اما هیچیک به موشکافی این ضرورت نپرداختند. ظلم به اقوام ایرانی طبیعتاً از پدیده های بد دولتی در ایران می باشد که از زمان رضا شاه آغاز شد و در دوران حکومت اسلامی به اوج خود رسیده است.
ایجاد دولت فدرال نیاز به کار فراوان دارد. شاید لازم باشد تقسیمات استانی ایران تغییر بکند. امروز شاهد ادغام برخی از شهر های کردنشین در استان آذربایجان هستیم، از سوی دیگر پراکندگی آذری ها در ایران شگفت انگیز است. در این تقسیم بندی ها تکلیف آذری ها، کردها و سایر اقلیت ها که در تهران، مشهد، اصفهان، شیراز و ... سکنی گزیده اند چه خواهد بود؟
ر هیچ جای این کنفرانس ضرورت حفظ زبان فارسی به عنوان زبان مشترک کشورمان که می تواند نشانی از وحدت باشد اشاره ای نشد.
بی آنکه بخواهیم از اهمیت برآورده شدن حقوق اقلیت های قومی و اقلیم های گسترده شده در پهنهء ایران بکاهیم ضروری می بینیم که ما در وهلهء اول به ایرانی آزاد و مستقل فکر بکنیم که شالوده اش بر اساس حقوق شهروندی، حفظ تمامیت ایران و وحدت مردمان اش نهاده شده باشد. آنگاه مجلس مؤسسان، متشکل از آحاد مردمان ایران، می تواند در مشورت با کارشناسان و صاحب نظران به حقوق حقۀ مردمان ایران در چهارچوبی درست جامۀ عمل بپوشاند.
در اواسط کنفرانس شورای دمکراسی خواهان یکی از سخنرانان نامی از خوزستان به میان آورد که به ناگاه یک از حاضرین با فریاد از سخنران خواست تا از واژه الاهواز بجای خوزستان استفاده بکند! و سپس خود آن شخص در تمام طول سخنرانی اش خوزستان را با نام الاهواز می خواند و بی آنکه حتی یکبار نام ایران را به زبان بیاورد از قومی به نام فارس یاد می کرد. گفتار این سخنران بوی تجزیه طلبی می داد! به نظر می آمد سخنران مزبور تعلق خاطری به حرکت های جدایی طلبانه دوران شیخ خزعل دارد و خواهان برقراری جمهوری "الاحواز" در خوزستان است.
در تظاهرات روز بعد از کنفرانس نیز عکس هایی از زندانیان کرد و بلوچ و ترکمن به چشم می خورد ولی اثری از اعتراض به زندانیان حق طلبی چون نسرین ستوده، نرگس محمدی، عبدالفتاح سلطانی و ... نبود و باز هم جای پرچم ایران خالی بود. در حالیکه چندین پرچم متعلق به احزاب و سازمان های قومی برافراشته بود. متاسفانه گردانندگان کنفرانس و تظاهرات نیز گویا با این رویکرد مشکلی نداشتند.
انتقاد مهمی که بر اساس شواهد مذکور در سطور پیشین مطرح می شود آن است که بنظر می رسد که «شورای دمکراسی خواهان ایران» تجزیه طلبانی را به جمع خود افزوده اند. حال آنکه اکثریت مردمان ایران خواهان حفظ تمامیت ایران هستند. دسترسی به حقوق حقه اقوام و اقلیت های ایرانی با حفظ تمامیت ایران هیچ منافاتی ندارد.
ما ابتدا باید کشورمان را از چنگال اهریمنیِ رژیم آخوندی آزاد بکنیم و برای تحقق چنین آرمانی اتحاد همهء مردمان ایران ضروری است. همچنین از زمان سرنگونی نظام اسلامی تا پایان کار مجلس مؤسسان نیاز به یک دولت گذار می باشد که در بهترین حالت حاصل ائتلاف فعالان سیاسی و احزاب سرتاسر ایران خواهد بود. سپس باید مجلس مؤسسان متشکل از نمایندگان ملت ایران شکل بگیرد تا اینان بتوانند با تدوین قانونی مترقی و مدرن بر پایهء مفاد حقوق بشر و حقوق شهروندی ضامن اجرای اصول آزادی و عدالت در سرتاسر ایران باشند.
در جهت دستیابی به ایرانی آزاد، اتحاد اقوام و احزاب ملی امری ضروری و کاری زیباست. در ایرانی آزاد و قانونمند تمام حقوق شهروندی، حقوق اقلیت ها و حقوق حقه اقوام تامین خواهد بود. داشتن پیش شرط هایی افراطی و تفرقه برانگیز برای اتحاد تنها به نفع جمهوری اسلامی و کودتاچیان خواهد بود که از اتحاد فراگیر مردم وحشت دارند.
شورای دمکراسی خواهان ایران اگر به راستی به ایران واحد و سربلند می اندیشند باید از قومی شدن شورا پرهیز کنند و چنانچه برازنده نام شان هست سرود و پرچم ایران را بعنوان سمبل اتحاد و نماد ایرانیت در سایت خود و نشست ها و کنفرانس های آینده خود اضافه نمایند تا شبهه جدائی خواهی در این گروه از بین برود. فراموش نکنیم که ایران وطن ماست و از کرد و آذری و بلوچ و خوزستانی گرفته تا شیرازی و یزدی و تهرانی پاره های این سرزمین ستم دیده هستند که تنها با اتحاد فراگیر می توانند به آزادی برسند.
وحید بدیعی، مهدی ذوالفقاری، بهزاد صمیمی، پرویز ضرغامی
http://iroon.com/irtn/blog/12792/