12 شهريور ماه 1397 ـ 3 ماه سپتامبر 2018

!با چتر نجات از بانکوک

يادداشت های اسکندر دلدم

عکس هفته

 

ايران، در رديف کشورهای جهان؟

          اتحادیهء اروپا، که مدتی بود با اهن و تلوپ ادعا می کرد می خواهد در برابر تحریم های ظالمانه و غیر قانونی آمریکا علیه مردم ایران بایستد و با کمک های خود به حفظ "ننگجام" و دور زدن تحریم های صد انسانی آمریکا کمک کند این هفته اعلام کرد که یک کمک 18 میلیون یورویی در اختیار ایران قرار می دهد!

          این بی ناموس ها (حتی ضعیفه ایتالیایی سن بالا که روابط حسنه ای با کربلایی حاجی ظریف دارد) اطلاع ندارند که جمهوری اسلامی علیرغم بی پولی و بی دلاری و درماندگی سالیانه میلیاردها دلار برای حفظ دولت دوست و برادر سوریه اسد و گروه های شیعه عزیز عراقی و بازسازی مقابر متبرکه و طلا کاری گنبذ ائمه اطهار و اداره رادیو تلویزیون های لبنان و بازسازی و نوسازی جنوب لبنان و شهرهای عراقی بصره و کربلا و نجف هزینه می کند و اخیرا هم تعهد به خانه سازی برای مردم مظلوم سوریه کرده است.

          دست ایران برای ریخت و پاش و نذری دادن دارایی های کشور از قدیم باز بوده و حتی در زمان محمدرضا شاه ایران به کشورهای اروپایی نظیر سوئد و اطریش و فرانسه و انگلستان وام های میلیاردی می داد که یک نمونه آن اهدای یک میلیارد دلار به سازمان آب لندن بود.

          سایر کشورهای جهان نظیر مصر و سومالی هم وام های کلان می گرفتند و پس نمی دادند که یک فقره آن وام یک میلیارد دلاری بلاعوض به مصر بود تا در ازای آن ولیعهد نوجوان ایران را رسماً به مصر دعوت و پذیرایر شاهانه کنند!

          اکنون کار مملکت بر اثر درایت دولت بی تدبیر به جایی رسیده که اتحادیه اروپا از محل کمک به کشورهای فقیر و گرسنه 18 میلیون یورو به جمهوری اسلامی هبه می کند!

          اگر این 18 میلیون یورو را به قیمت دولت روحانی در بازار آزادی که بانک مرکزی راه انداخته حساب و بر تعداد 80 میلیون رعیت جمهوری اسلامی تقسیم کنیم به هر رعیت مبلغ دوهزار و هفتصد تومان (تقریبا قیمت 5 نخ سیگار و یا یک بسته آدامس!) می رسد!

          خوب است دولت روحانی به خاطر حفظ آبرو و کرامت و شخصیت ایرانیان صدقه اتحادیه اروپا را نپذیرد و قبول نکند و دست گدایی خود را پیش خود ملت دراز کند و مطمئن باشد مردم با آنکه بر اثر اقدامات عام المنفعه دولت برای نان شب خود محتاج هستند اما حاضرند نفری سه هزار تومان (سیصد تومان بیشتر از صدقه اتحادیه اروپا) کف دست روحانی و ظریف بگذارند!

        ضمناً فکر بفرمائيد که مساحت ایران بیشتر از بیست و دو کشور جهان است! بیشترین ذخیرهء گاز طبیعی جهان را دارد. سومین صادر کنندهءنفت اوپک است. دارای نیروی کار جوان تحصیل کرده و موقعیت ژئوپولتیک ویژه و پلی میان شرق و غرب و راه دستیابی آسیای میانه و افغانستان به دریاهای آزاد است. بین دو دریا (خلیج فارس و دریای خزر) قرار دارد. بطور خلاصه اینکه از تمامی امکانات طبیعی و استعدادهای بالقوه و بالفعل که آرزوی هر کشور و ملتی است برخوردار می باشد اما با همه این امکانات بطور رسمی در ردیف کشورهای فقیر جهان قرار گرفته است!

 

لزوم گذاشتن همهء مسئولان در موزه!

          به میمنت و مبارکی موزه ملی شیخ اکبر بهرمانی معروف به هاشمی رفسنجانی در منطقه خوش آب و هوای شمالی ترین نقطه رجال نشین تهران با حضور پسر بزرگ اکبر رفسنجانی و جمعی از کسانی که در زمان حیات پر بار آن مغروق به نان و آبی رسیده بودند افتتاح شد.

          بعد از انقلاب شکوهمند 57 مد شده است هر کس می میرد خانه مسکونی او را از بیت المال (جیب رعایا) به چند برابر ارزش واقعی از ورثهء او خریداری می کنند و چند صندلی و استکان نعلبکی و جوراب وصله دار و تعدادی کتاب دست دوم و یک مجسمه گچی یا مومی و ده بیست قاب عکس از مراحل دگردیسی متوفی را در گوشه و کنار خانه قرار داده و اسم آن را موزه می گذارند!

          عموم این خانه ها هم مصادره ای بوده که پس از پیروزی انقلاب شکوهمند از صاحبان آنها با رضایت قلبی خودشان گرفته شده و مقامات انقلابی در آنها سکنی گزیده اند!

          تأسیس این موزه ها در نگاه اول ممکن است کار عبث و بیهوده ای به سمع و نظر رعایا بیاید اما باید توجه داشت که اول اینکه موزه ایران باستان برای نگهداری همه آثار باستانی که از دنیا می روند جای کافی ندارد و دویم اینکه در ایران موزه نگهداری از فسیل مقامات منقرض شده نداریم و تاسیس موزه های اختصاصی متعدد در گوشه و کنار شهرها صرفنظر از اینکه برای زنده نگاه داشتن یاد این بزرگواران، که عمر پر برکت خود را صرف افزایش جمعیت شهرها، خالی کردن روستاها، تعطیل کشاورزی و دامداری، گسترش بیکاری و فقر و کارتن خوابی، کاهش ارزش پول ملی و کرامت انسانی و گرانی و تورم و بی خانمانی و سایر خدمات عام المنفعه کرده اند، لازم تر از نان شب است(!) بلکه باعث اشتغال و کاهش نرخ بیکاری می شود و برای هر موزه علاوه بر مدیرکل و معاونین و ماموران خرید و کارگزینی و کارپردازی و سایر مشاغل نان و آبدار موزه (که در اختیار بازماندگان و فرزندان و نوه نتیجه های آن مرحوم موزه ای!) چند جوان فارغ التحصیل فوق لیسانس هم به عنوان نظافتچی و دربان و نگهبان موزه استخدام می گردند!

          البته در جانمایی موزهأ شیخ اکبر بهرمانی (هاشمی رفسنجانی) کج سلیقگی انجام گرفته و با توجه به غرق شدن آن بزرگوار حین زیرآبی رفتن در استخر اختصاصی فرح پهلوی بجا بود استخر را به اولین موزه زیرآبی کشور تبدیل می کردند و عکس ها و مجسمه و استکان نعلبکی و آثار باقی مانده وی را در زیر استخر قرار می دادند تا درس عبرتی باشد برای کسانی که به مهارت خود در شنا اعتماد کاذب دارند و توصیه های مربی و غریق نجات را نادیده گرفته و زیر آبی می روند!

          متاسفانه در مملکت ما وقتی یک نفر می میرد به فکر گذاشتن مجسمه اش در موزه می افتند، در حالی که اگر بسیاری از این مدیران و مسئولان کهنسال و فسیل شده را در زمان حیات پربارشان در موزه قرار دهند مشکلات اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی مملکت حل خواهد شد!

 

تبدیل فرودگاه حضرت امام تهران به میدان میوه و تره بار!

          با افزایش بهای ارزهای خارجی به خدات تومان(!) و بالا رفتن بهای بلیط طیاره های فکسنی ایران - ایر و ماهان و چاهان که پنجاه شصت سال از عمر مفیدشان می گذرد، و ایضا قطع پروازهای خارجی به دارالخلیفه طهران با بازگشت تحریم های آمریکا، فرودگاه بلدیه طهران به شهر ارواح تبدیل شده و مسافری در آن دیده نمی شود.

          متروکه شدن فرودگاه حضرت امام طهران مدیران و مسئولان دولت تحقیر و ناامید را که در همه حال به فکر سرمایه های ملی هستند به این فکر انداخته حالا که مملکت مسافر ورودی - خروجی از طریق مرز هوایی حضرت امام ندارد و برادران مشتاق عراقی هم از راه زمینی خود را به لاو هتل های مشهد مقدس می رسانند فرودگاه بلااستفاده مانده حضرت امام طهران را به میدان میوه و تره بار و میدان مال فروشان تبدیل کنند!

          گفته می شود با توجه به موفقیت های دولت در افزایش تعداد اموات و رشد مرگ و میر و بالارفتن آمار تصادفات و سکته و سرطان و مرگ در اثر گرسنگی و ابتلا به ایدز و زگیل تناسلی که بزودی همه جمعیت مملکت (غیر از مسئولان و آقازاده ها و ناپدری هایشان) را روانه قبرستان خواهد کرد، و نیاز مبرم کشور به گسترش قبرستان ها، یحتمل باند فرودگاه بین المللی تهران که خوشبختانه نزدیک بهشت زهرا هم هست به قبرستان جدیدی تبدیل شده و الباقی سکنه طهران در باند گورستان بین المللی طهران فرود خواهند آمد!

 

سرمایه گذاری دولت برای تأمین پوشک نوباوگان

          هنوز تحریم های اصلی آمریکا شروع نشده قیمت یک بسته پوشک در بازار آزاد به هفتاد هزار تومان رسیده و خانواده ها استطاعت پوشک کردن نوزادان خود را ندارند و ترجیح می دهند کودک آزادانه فرش ها و کف اطاق را ابیاری کند و کود بدهد زیرا شستشوی هر چند وقت یکبار فرش و قالی ارزان تر از خرید پوشک تمام می شود!

          البته دولت بیکار ننشسته و متخصصان و کارشناسان برجسته مشغول مهندسی معکوس پوشک بچه و ساخت تولید داخل کردن آن هستند و فعلا تا بومی کردن تولید پوشک جا دارد هموطنان مثل دوران کودکی خودشان بچه را کهنه پیچ کنند!

          در شرایط بحران های زیست محیطی موجود نظیر خشک شدن منابع آبی کشور و بروز طوفان های مرگبار گرد و غبار و وزش ریزگردها، کمبود پوشک در مملکت نیز به چالش جدیدی تبدیل شده است و پوشک های موجود حتی کفاف پوشک کردن مدیران و مسئولان مملکت را هم نمی دهد و بیشتر مقامات مسئول و مدیران موثر و تصمیم گیرنده به خاطر پوشک نشدن به روند جاری کشور و امور اقتصادی و معیشتی رعایا دست به آب می رسانند و بجای تصمیم گیری صحیح برای حل مشکلات مردم و مملکت راحت بول و غایط می کنند و گند می زنند!

          در جریان مبارزه اخیر با مقامات فاسد فاش شده است که این از خدا بی خبرها از روی پوشک بچه های مردم هم خورده اند!

          مقامات دولت آشیخ حسن گناه کمبود پوشک در مملکت و مشکلات ناشی از سرپاگرفتن نوزادان و اطفال را با خروج آمریکا از توافق "برجام" مرتبط دانسته و می گویند آمریکا با اعمال فشار خواستار مذاکره مجدد و گنجاندن بند جدیدی در مورد برنامه "پوشکی" جمهوری اسلامی در این توافقنامه می باشد اما همانطور که بارها گفته ایم " برنامه پوشکی " ما قابل مذاکره نیست!

          هدف آمریکا ایجاد محدودیت های "پوشکی" برای مدیران و مسئولان خردمند و لایق و کاربلد دولت اسهال گرفته و به ریق افتاده است تا با عدم دسترسی به "پوشک" مقامات دولت و مدیران و مسئولان بدون "پوشک" شدن کار اداره مملکت را ادامه داده و کشور را در فضولات خود غرق کنند!

          دولت برای دور زدن تحریم پوشکی آمریکا تمهیدات لازم را اندیشیده و قرار است با صدور "نفت" در برابر "پوشک" از کشور دوست و برادر چین "پوشک" وارد و توزیع نماید!

          گفته می شود برای واردات "پوشک" چهار - پنج میلیارد دلار ارز با بهای دولتی بین چند آقازاده و داماد مقامات و دختر قاچاقچی یکی از وزرا و دختر فلانی(!) تقسیم گردیده که بجای واردات پوشک صرف پوشک کردن خودشان در بانک های خارجی کرده اند!

          سخنگوی وزارت خارجه هم ضمن محکوم کردن اقدامات آمریکا اعلام کرد جلوگیری از دسترسی ایران به "پوشک" تبعات زیست محیطی دارد و عواقب به "گند" کشیده شدن منطقه به عهده آمریکا می باشد!

          ظریف هم که از بیکاری مرتب توئیت می کند در پیام توئیتری خود نوشت:

          " آمریکا تا حالا روی برنامه موشکی ما فشار می آورد حالا دست روی پوشک و پائین تنه ما گذاشته است و ما روی پوشک خودمان معامله نمی کنیم!"

 

اخلالگران اصلی و دانه درشت بازار ارز و سکه

          با درهم ریختگی و آشفتگی اقتصاد کشور و ریده مال شدن ارزش پول ملی مجلس که خطر به خیابان ریختن رعایا و هنجارشکنی قریب الوقوع را حس کرده بود دمب ولی الله سیف را گرفت و از پشت میز ریاست بانک مرکزی به زباله دان تاریخ انداخت.

          ولی الله سیف (حیف نون!) هم که دید دارند تقصیر همه بی شعوری ها و بی سوادی های اقتصادی را روی پالان او می اندازند دست به افشاگری مختصری زد و گفت که افزایش چهار برابری نرخ ارز و سکه و کاهش حدود پنجاه درصدی ارزش پول ملی به دستور شخص آشیخ حسن رئیس الرعایا و مطابق تصمیم دولت بوده و توسط این یارو نهاوندیان، رفتگر سابق و معاون فعلی رئیس جمهور، به او ابلاغ شده است!

          شخص حاجی حسن هم که این روزها بخاطر اظهارات ساختارشکنانه یکی از نمایندگان مجلس شلم شوربا در مظان اتهام تبعه انگلیس و باتلر ملکه الیزابت بودن قرار دارد در جلسه استند آپ کمدی سه شنبه 6 شهریورماه مجلس صراحتا و با یک نوع دریدگی خاص اظهار داشت دولت خودش دلار را گرانفروشی کرده و ذخایر طلای کشور را به صورت سکه به بازار ریخته است!

          اظهارات ولی الله حیف و اعتراف صریح آشیخ حسن سرخه ای نشان می دهد که اخلالگر اصلی و دانه درشت بازار ارز و سکه در یکی دو ماه اخیر که موجب نابودی سرمایه های اکثریت مردم از یک طرف و چپاول و رانتخواری معدودی از طرف دیگر شد، و ارزش پول ملی را به یک پنجم ارزش کاغذ توالت تنزل داد و رعایای جمهوری اسلامی را به تن فروشی و همخوابگی با برادران عراقی انداخت خود آشیخ حسن و اجامر و اوباش او بوده اند و قوه قضائیه که عزم جدی برای مجازات اخلالگران بازار ارز و سکه و نابود کنندگان اقتصاد کشور به منظور صاف شدن جاده ورود امپریالیسم آمریکا دارد باید دمب خود اعضای دولت را بگیرد و در دادگاه،حاکمه و مجازات کند!

          دو سه ماه قبل بانک مرکزی طبق تصمیم هیئت دولت نادان و مشاوران اقتصادی رئیس دولت که حتی چهار عمل اصلی را بلد نیستند و با کمک انگشتان دست هم نمی توانند تا ده را بشمارند اعلام کرد هر کس به هر تعداد که توانایی مالی دارد می تواند سکه خریداری کند!

          حالا همان کسانی را که پس از انتشار مکرر اعلامیه بانک مرکزی سکه خریداری کرده اند تحت تعقیب قضائی قرار داده اند که چرا تعداد نامتعارف و زیادی سکه خریده اند! در حالی که باید رئیس بانک مرکزی و عمله اکره بانک را به جرم برباد دادن ذخایر طلای کشور که با این تصمیم احمقانه (و چه بسا عمدی!) به صورت سکه از کشور خارج شد بگیرند و سر و ته آویزان کنند!

          کاهش ارزش پول ملی به زیر صفر هم عامل اصلی نابودی تمام و کمال اقتصاد کشور است که با افزایش ناگهانی بهای ارزهای خارجی به وقوع پیوست که هم بهای کالا ها و مایحتاج مردم را چهل پنجاه درصد بالا برد و هم قدرت خرید مردم را بکلی نابود ساخت. اگر وارد آوردن این شوک شدید و ناگهانی به اقتصاد نیمه جان ایران بدون توجه به توانایی اکثریت آسیب پذیر جامعه اخلال در اقتصاد و اجتماع و امنیت کشور نیست پس چه نام دارد؟

          رئیس جمهور که تاکنون بروز این فاجعه اقتصادی مخل امنیت کشور و عامل به خیابان ریختن مردم و هنجارشکنی را به گردن تصمیم آمریکا برای بازگرداندن تحریم ها می انداخت در جلسه 6 شهریور مجلس چند بار اعتراف کرد که علیرغم وضعیت خوب ذخیره ارزی کشور (بالغ بر یکصد میلیارد دلار موجودی) تصمیم به چند برابر شدن نرخ ارز و کاهش ارزش ریال توسط او و در دولت گرفته شده است و اگر بخواهد ظرف چند ساعت می تواند ارزش پول و وضع اقتصادی را به شرایط سال قبل برگرداند!

          این اعترافات صریح نشان می دهد که دانه درشت ها و اخلالگران اصلی در اقتصاد کشور خود دولتی ها و باند مشاوران اقتصادی دولت و شخص رئیس دولت هستند که با علم و اطلاع از عاقبت کار دست به این اخلالگری زده اند! و اگر قوه قضائیه دنبال دانه درشت های اصلی است باید این افراد را دستگیر و به عنوان مفسد فی الارض محاکمه و مجازات کند!

          ظن ما به عنوان یک آدم باشعور این است که باند دولت هدفمند دست به اخلالگری زده است تا با افزایش نارضایتی و کشاندن مردم به خیابان ها زمینه را برای انجام ننگجام دیگری فراهم کند! و چه بسا در آینده کشف شود دونالد ترامپ هم چندان آدم بدی نبوده و به درخواست ستون پنجم داخلی فشار از بیرون را زیاد کرده تا قدرت چانه زنی نئو لیبرال های داخلی را برای مجاب کردن سایر جناح های سیاسی به کنار آمدن با مطامع غرب بالا ببرد!

حالی درون پرده بسی فتنه می رود

تا آن زمان که پرده در افتد چها کنند!

 

به یک کرشمه دو کار!

          روزنامهء انگلیسی گاردین بجای آنکه از محله سوهوی لندن گزارش تهیه کند که گردشگران عرب در آن بدون رعایت احکام شرعی زنان انگلیسی را صیغه می کنند(!) از مشهد مقدس گزارش توهین آمیزی تهیه کرده تا به روابط دوستانه ای که بین خواهران ایرانی و برادران عزیز عراقی (صدامیون عفلقی کافر بعثی سابق!) برقرار شده است لطمه وارد کرده و باعث تفرقه در جهان تشیع گردد.

          این روزنامه انگلیسی خیلی خوب می داند که صیغه کردن شرعی نه تنها حرام نیست بلکه از اعمال حسنه مسلمین جهان بوده و کردن صیغه که در عرب به آن متعه می گویند بسیار پسندیده و مایه اجر اخروی و صواب آخرت است و مرد مسلمان می تواند به هر تعداد که زورش می رسد با زنان مجرد یا مطلقه وارد معامله شده و پس از توافق بر سر اجرت و ساعت خدمتی آنان را صیغه کرده و شرعا به سیخ بکشد. (در مورد دختر بین علما اختلاف است و بعضی اذن پدر را لازم و بعضی در مورد دختران کبیره - سن بالا - لازم نمی دانند!)

          جراید عربستان سعودی هم که در مورد انجام عمل شنیع لواط با حجاج ایرانی در فرودگاه جده سکوت کرده بودند حالیه دلسوز مردم مشهد مقدس شده و از گسترش ازدواج موقت برادران عراقی با خواهران مستقر در مشهد مقدس ابراز تاسف می کنند و نعوذبالله مشهد مقدس را پاتایای اسلامی نامیده و کاریکاتورهای زشت و توهین آمیز چاپ می کنند تا به کسب درآمد ارزی هتلداران متعهد و مومن مشهدی، ناشی از ورود پیروزمندانه برادران عراقی به مشهد لطمه زده و کار و کاسبی هتلداران و فعالان صنعت صیغه را راکد کنند!

          خوشبختانه استاندار محترم و مومن خراسان رضوی در جهت پایان دادن به تبلیغات زننده گاردین انگلیس و عربستان سعودی مصاحبه به موقعی انجام داد و گفت: "تنها 3 درصد زائران خارجی (اعراب عراق و کویت و حاشیه خلیج فارس و افاغنه و..)، مجرد هستند!

          حاج مشهدی علیرضا رشیدیان (استاندار) اضافه کرد: "مسافران مشهد هدفی جز زیارت ندارند. تخریب مشهد مقدس با سفارش سعودی ها و از روزنامه انگلیسی گاردین آغاز شد و این روزها دوباره به این موضوع پرداخته شده و عده ای نیز در داخل کشور بلندگوی دشمن در این زمینه شده اند.

          در تائید اظهارات استاندار محترم باید گفت که عربستان سعودی از توسعه گردشگری جمهوری اسلامی و گشودن آبشن جدید در این صنعت پولساز به عنوان "صیغه گردی!" و یا گردشگری لذیذ(!) که موجب افزایش درآمد ارزی کشور و ایجاد اشتغال و کاهش بیکاری و رونق صنایع جانبی مانند کاندوم سازی، تولید ویاگرا، آپارات و پنچرگیری کاندوم، لوازم آرایش، واجبی و اپیلاسیون و و و گردیده و تحریم های جنسی آمریکا را بلا اثر ساخته است عصبانی است و دست به تبلیغات سوء علیه مسئولان استان و کشور زده است. در حالی که در مشهد مقدس هیچ کار خلاف شرع انور صورت نمی گیرد و بین طرفین معامله قبل از دست زدن آنها به معامله یکدیگر صیغه عقد موقت (متعه) جاری می گردد!

          ورود صیغه گردان عرب به کشور علاوه بر منافع اقتصادی و افزایش درآمد ارزی خواص بیشمار سیاسی و اجتماعی هم دارد.

          در دوران هشت سال جنگ تحمیلی برادران عراقی با خونریزی زنان و دختران زیادی را از مناطق اشغالی ربودند و تا پایان جنگ در سنگرهای خود نگاه داشتند در حالی که دیگر لازم نیست برای تجاوز به کشور همسایه و برادر خود حمله ور شوند، خیلی راحت با پاسپورت و ویزا به لاوهتل های مشهد مقدس رفته و با رعایت قوانین شرعی و قرائت متن صیغه موقت از نیم ساعت تا سه ربع ساعت و بیشتر (بستگی به میزان حق الزحمه پرداختی به نیروی کار کنار خیابانی!) با خونریزی کمتری از جنگ تحمیلی به پیروزی و مطامع و امیال شهوانی خود می رسند و پس از زیارت مشهد مقدس و جمال یار به عراق بر می گردند.

          به قول آخوند بافقی:

چه خوش بود که برآید به یک کرشمه دو کار

زیارت مشاهد قدسی و متعه کردن یار!

 

تملق توانگر کند مرد را!

          رامبد نوجوان مجری استاند آپ تراژدی خر دوانه که با خنده های مزخرف و گوش خراش خود و اجرای لوس و دلقک وار روی اعصاب و روان مردم است و از طریق گول مالی سر مردم و اسپانسرهای خصولتی برای اجرای هر برنامه مزخرف ده ها میلیون تومان می گیرد و مولتی میلیاردر شده است در حال سلفی گرفتن چاپلوسانه با مدیر ناکارآمد تله وزوزون، که فقط خودش بیننده برنامه های تلویزیونش است(!) طوری موبایل خود را گرفته و چاپلوسی شوق از چشمانش می ریزد که گویی با زبان تصویر به حاج علی انگور عسگری می گوید منو داشته باش و برنامه های نان و آبدار تلویزیون را به من بسپار تا ضمن گند زدن به فرهنگ مملکت و راه رفتن روی اعصاب مردم روز به روز ثروتمند تر شوم!

          مهرانه مدیری هم طوری چاپلوسی و امتنان از چشمانش بیرون زده و متملقانه به دوربین نگاه می کند که گویی می خواهد با یک آدم حسابی عکس سلفی بگیرد!

این عکس تاریخی منحصر به فرد نشان دهنده اوج نبوغ این دو بازیگر است که خیلی عالی بلدند نقش دو متملق و چاپلوس را بازی کرده و تلویزیون یک مملکت را مونوپل خود نمایند تا علی انگور عسگری به استعدادها و هنرمندان واقعی اجازه ورود به تلویزیون را ندهند!

بازگشت به خانه