با چتر نجات از بانکوک
يادداشت های اسکندر دلدم
عزیمت میت به ایران!
شخصی در یکی از قراء و قصبات افغانستان فوت می کند. پس از شستشو و غسل و نماز میت، موقع دفن آن مرحوم، شیخ شهر برای عبرت دادن به مردمی که بالای سر جنازه بودند با لحنی سوزناک می گوید: «ایهالناس ببینید و عبرت بگیرید و بدانید که این میت الان به جایی می رود که نه فرصت کار و عمل دارد!، نه مسکن، نه آب، نه برق، نه غذا، نه هوای پاکیزه، نه هیچ تفریح و لذت دنیوی، نه هیچ عاقبتی، نه هیچ آینده ای، نه هیچ امیدی! نه...»
در این اثنا یکی از حضار که قبلا ایران را دیده بود حرافی شیخ را قطع کرد و از جا بلند شد و گفت: «پس بفرمائید این جنازه داره میره ایران؟»
لنگ ببندید و نان خشک سق بزنید!
یک ضرب المثل قدیمی داشتیم که می گفت: "مرگ خوبه برای همسایه!"
ظاهرا حالا باید گفت: "نان خشک خوبه برای رعایا!"
از حاج دکتر کربلایی همولایتی، که در آمریکا تحصیل کرده و از زمره اصولگرایان مکتبی است و برای روی زمین نماندن کار نظام مقدس یک تنه 37 شغل را به گرده گرفته و این بار سنگین را می کشد، انتظار نمی رفت در حالی که خودش برای پنج دقیقه ویزیت کودکان هفتاد هزار تومان می گیرد و آقازاده هایش بجای لنگ بستن کت و شلوار برند می پوشند و بدون استفاده از رانت آقازادگی و سفارش تلفنیِ والد ماجد خود مناقصه های دولتی را برنده می شوند و پروژه های ساختمانی ارتش و نهادهای دولتی را برنده می شوند و با تأسیس شرکت سیف بنا در نقاط شمالی تهران برج سازی می کنند از رعایای حکومت اسلامی بخواهد که لنگ ببندند و نان خشک سق بزنند!
این روزها توصیه های مقامات بلند پایهء رژیم مقدس به رعایا واقعا شنیدنی شده است!
یک موقعی برای گول مالیدن و اوسکول کردن رعیت به آنها وعدهء آب و برق و اتوبوس مجانی می دادند و قرار بود آنها را به مقام آدمیت برسانند اما امروزه شرم و حیا و تعارف را کنار گذاشته و می گویند نان خشک بخورید و لنگ ببندید!
دیگری که تصور می کند بیت المال ارث پدرش است و مردم حقی نسبت به درآمد ملی ندارند می گوید لزومی نمی بیند برای نجات جان بیمارانی که به هر حال خواهند مرد و چند سالی بیشتر زنده نمی مانند داروی حیاتی و مورد نیاز بیماران بخت برگشته را وارد کند!
به هر حال اگر دکتر همولایتی هم توصیه نمی کرد با این تورم شصت درصدی و موج گرانی های روز افزون قاطبه مردم زیر خط فقر خود به خود به لنگ کشی و نان خشک سق زدن افتاده و می افتند!
اظهارات دکتر هاشمی وزیر "به نداشت و بی درمانی!" هم جای انتقاد ندارد و حرف درستی زده است. وقتی مردم بیکار و بی پول و فلاکت زده و غرق در مشکلات معیشتی در حال مرگ هستند لزومی ندارد دولت محترم از حقوق و مزایای نجومی مدیران مملکت بزند و از بودجه نهادهای بی بو و خاصیت کم کند و دارو برای زنده ماندن بیماران در حال احتضار وارد نماید!
به گفتهء وکلای مجلس شلم شوربا و مقامات مطلع دولتی در حال حاضر بیش از سه هزار آقازاده در اروپا و آمریکا بدون لنگ و نان خشک مانده اند و دولت محترم نمی تواند در این شرایط بحران ارزی هم هزینهء نان خشک و لنگ آقازاده ها را تأمین کند و هم داروهای حیاتی برای بیماران در حال احتضار از خارج وارد نماید!
همان بهتر که از آمار زیر خط فقری ها و مستمری بگیران و کم درآمدها و بی خانمان ها و قاطبهء جوانان بیکار و کارتن خواب ها و بازنشسته ها و سایر مزاحمین دولت کم شده و جا برای فعالیت اقتصادی و برج سازی آقازاده ها بیشتر باز گردد!
به هر حال اگر هم رعایا به توصیه حاجی دکی همولایتی عمل نکرده و لنگ نبندند با این شرایط اقتصادی مملکت و تدبیر خبرگان و نخبه های اقتصادی و سیاسی دولت بزودی از فقر و گرسنگی کفن پوش خواهند شد!
شرایط حکومت اسلامی برای ایجاد رابطهء حسنه با آمریکا اعلام شد!
ممد جوات ظریف (امیر کهیر ایران) اعلام کرد که برای دیدار احتمالی بین مقامات ایران و آمریکا، باید در دولت ایالات متحده «تغییرات جدی» انجام شود.
ممد جواد، که در خانهء مملی صدایش می کنند، در مصاحبه با شبکهء الجزیره دربارهء احتمال دیدار مقامات حکومت اسلامی با رئیس جمهور آمریکا گفت: «در سیاست هیچ وقت نباید گفت هرگز، اما من معتقدم لازم است در دولت آمریکا، تغییرات جدی انجام شود».
اگر چه عاقد ننگجام اعلام نکرد که از نظر او باید چه تغییراتی در دولت آمریکا انجام شود اما کارشناسان روابط ایران و آمریکا و ناظران سیاسی معتقدند همانطور که مقامات حکومت اسلامی از دوران پارینه سنگی گفته اند: "تا آمریکا آدم نشود رابطه ای حتی در حد لاپایی هم برقرار نخواهد شد!"
منابع نزدیک به کاخ سفید، که این روزها با تصمیم حکومت اسلامی به کاهش صادرات نفت و رساندن آن به صفر روزگارش سیاه شده است(!) می گویند با توجه به اینکه مقامات حکومت اسلامی، کلهم اجمعین، برای خدمت به بشریت زائیده شده و "تشنگان خدمت هستند و نه شیفتگان قدرت!" به نظر نمی رسد تا زمانی که مقامات تمامیت خواه و دیکتاتور منش آمریکا دست از اذیت و آزار شهروندان مظلوم و در بند آمریکایی برندارند حکومت اسلامی تحریم های آمریکا را کنار بگذارد و عهدنامه مودت میان دوکشور را اجرا کند!
اگرچه شرایطی که حکومت اسلامی سر راه آمریکا گذاشته جهت حفظ آبروی مقامات کاخ سفید علنی نشده است اما گفته می شود ممد جوات ظریف بطور محرمانه با آمریکایی ها در میان گداشته است. بر اساس اين شرایط:
1 - دولت و مقامات آمریکا باید دانشجویان و دانش آموزان و معلمان و وکلای دادگستری و رانندگان اعتصابی کامیون ها را از گوانتانامو آزاد کند و به حقوق اولیه انسان ها و آزادی بیان و عقیده احترام بگذارد و از نقض مکرر حقوق انسان هایی که یک موقع بشر بودند و حالا رعیت شده اند دست و پا بردارد!
2 - قانون از کجا آورده ای را که در قفسه بایگانی خاک می خورد به اجرا گذارد تا معلوم شود وزرا و وکلا و مقاماتی که قبل از انقلاب در حومه واشنگتن و نیویورک و نیوجرسی زمین کود می دادند و جالیز آبیاری می کردند و گوسفند به چرا می بردند این ثروت های عضیم و هولدینگ های صنعتی و پتروشیمی و تجاری را از کجا آورده اند!
3 - پرداخت حقوق و پاداش نجومی به مفت بران حکومتی و دولتی و آقازاده ها و زنان عقدر و صیعه ای آنها قطع و اموال ربوده شده از خزانه داری کل آمریکا به بیت المال برگردانده شود!
4 - رئیس بانک مرکزی، که اتفاقا سابقه سوء مدیریت و مفاسد مالی دارد، و وزرای اقتصادی و رئیس سازمان برنامه و بودجه را که قادر به انجام چهار عمل اصلی در حساب نیستند و بیشتر از عدد 10 را نمی توانند با کمک انگشتان دست بشمارند به زباله دان تاریخ انداخته و چهارتا آدم باسواد و با شعور را جای آنها بگذارند تا شاهد سقوط پول ملی آمریکا و نابودی اقتصادی این کشور نباشیم!
5 - با استفاده از مدل شاهزاده محمد بن سلمان شبانه همه رانتخواران و غارتگران بیت المال را از کاخ های چند صد میلیاردی آنها در اقدسیه و نیاوران و مقدس اردبیلی و لویزان و کامرانیه کالیفرنیا (! ) بیرون کشیده و در محلی زندانی کرده و شرط رهایی آنها را بالا آوردن میلیاردها دلاری که از وزارت خزانه داری چپاول کرده اند قرار دهید!
6 - دولت آمریکا موظف است قرارداد اخیر واگذاری بخش عظیمی از وسعت دریای مازندران به برادران روس را ملغی و در روابط با روسیه مواظب عقب خود باشد!
7 - دولت آمریکا به منظور حفظ کرامت انسانی مردم تحت ستم آمریکا باید وزیر بهداشت این کشور را که گذشته خود را فراموش کرده و به مردم مستضعف و فقیر که از هزینه های کلان فیزیو تراپی نزد او شکایت برده اند توهین کرده است از کار معلق و به دربانی یکی از بیمارستان های دولتی بگمارد!
8 - مقامات آمریکایی بیلان بدهند چه بلایی بر سر میلیاردها تومان کمک های مردمی جمع آوری شده در جریان سیل و طوفان می سی سی پی آورده اند که هنوز زلزله زدگان کرمانشاه در چادر زندگی می کنند و خانه هایشان بازسازی نشده است!
9 - برای مرزنشینان مکزیک و کانادا شغل ایجاد کنند تا هر چند وقت یکبار شاهد تیراندازی ماموران مرزبانی و کشته شدن کولبران نباشیم!
در خاتمه دولت آمریکا باید توجه داشته باشد مقامات حکومت اسلامی دلسوز و خدمتگزار ابناء بشر در آفریقا و آسیا و بوسنی هرزه گوین و بیافرا و سودان و برمه و سایر قراء و قصبات جهان هستند و در خدمت به بشریت تا آنجا پیش رفته اند که هموطنان خودشان از یادشان رفته است! و تا زمانی که دولت آمریکا دست از آزار و اذیت مردم تحت ستم این کشور برندارد رابطهء حکومت اسلامی با آمریکا بهبود نیافته و ایران همچنان متحد کشورهای قدرتمند جزایر تلام تولام و وانو وانو، مجمع الجزایرهاف هاف، بورکینا فاسو، موزامبیک، روسیه، بلاروس باقی مانده و با کمک این کشورها تحریم های آمریکا را با گرانفروشی دلار به مردم خودش و افزایش هزینه های زندگی مردم دور خواهد زد!
پس از انتشار مصاحبه ممد جوات با شبکه الجزیره یک مقام برجسته دولت آمریکا فاش ساخت بخاطر نجات آمریکا و سیصد میلیون آمریکایی تحت فشار ناچار به قبول شرایط حکومت اسلامی هستیم و فقط استدعا داریم شرط آخر خود را لغو کنند!
همچنين گفته می شود حکومت اسلامی شرط آخر خود را ختنه کردن دونالد ترامپ گذاشته اند که چون نامبرده از تیغ سلمانی وحشت دارد خواستار لغو این شرط شده است!
افزایش سرقت کفش!
با رشد تورم و افزایش افسار گسیخته گرانی ها آمار انواع و اقسام دزدی ها بالا رفته و اگر قبلا موتور سیکلت و دوچرخه خود را به نرده و پایه تابلو و نظایر آن قفل و زنجیر می کردند و یا فرمان اتومبیل و پدال ترمز و کلاچ را قفل می زدند حالیه بر اثر معجزات اقتصادی دولت کار به جایی رسیده که کفش مندرس و دمپایی را هم موقع ورود به مسجد و حسینیه و یا اماکن عمومی قفل و زنجیر می کنند تا بخاطر خوردن یک کاسه آش نذری فاقد گوشت و یا عدس پلو پا برهنه به خانه بر نگردند!
بهای یک جفت کفش بی کیفیت چینی به قیمت یک دستگاه آپارتمان اوایل انقلاب رسیده است و کم درآمدها و حقوق بگیران قادر به خرید کفش نیستند و اگر رعایا در گذشته برای خرید خانه و آپارتمان از بانک ها وام می گرفتند اکنون محتاج گرفتن وام برای خرید یک جفت دمپایی هستند!
خبر بهجت اثری که دل امت همیشه در صحنه را شاد کرد!
بعد از کنار رفتن حاجی دکتر سردار ممد باقر از پست شهرداری دارالخلافه غم بزرگی روی دل و روده شهروندان عوارض پرداز تهرانی سنگینی می کرد و رعایا نگران معیشت سربار دکتر قالیباف و خانواده اش بودند و همه می پرسیدند در این شرایط وانفسای گرانی و فشار اقتصادی حیوونکی قالیباف چطور اموراتش را می گذراند و کرایه خانه و هزینه خورد و خوراک اهل بیت و پول آب و برق مصرفی خود و اهل بیتش را جور می کند؟
حالیه وضعیت گرانی ارزاق خوراکی و آب و علف و کرایه خانه و هزینه های زندگی آنقدر هولناک شده که دیگر مثل زمان طاغوت نمی شود یک نفر کار کند و ده نفر با درآمد و حقوق او زندگی لاکچری داشته باشند (!) و وضعیت بگونه ای است که ده نفر باید کار کنند تا یک نفر زندگی بخور نمیری را بگذراند!
خوشبختانه اطلاع رسید اگرچه ممد باقر بعد از پایان دوره شهرداری هنوز پست جدیدی نگرفته و بیکار و ول می گردد، اما منزل ایشان شغلی دست و پا کرده و به خاطر سواد زیادی که دارد به سمت ریاست دانشکده علوم انسانی دانشگاه آزاد منصوب و با حقوقی که می گیرد چرخ زندگی را می گذراند تا بلکه ممد باقر شغلی پیدا کند و سرکار برود!
لامصب این دانشگاه آزاد طوری شده که کارگران ساختمانی، زنان خانه دار، دستفروشان خیابانی، زباله گردها، چاه کن ها، رفتگران و حتی مهاجران افغانی جرئت ندارند از جلوی در آن رد شوند(!) چون هر رهگذری را ببینند دستش را گرفته و داخل دانشگاه برده و به زور یک سمت علمی و یا پست و مقام نان و آبدار به او داده و یا کرسی استادی و یا ریاست یک دانشکده را توی پاچه اش می کنند!
رشد صنعت بفروش و بساز!
از ابتدای ورود بشر به عصر تمدن و تشکیل جامعه مدنی و حکومت و دولت اندیشمندان و فلاسفه زیادی دنبال ایجاد جامعه بی طبقه و ایجاد عدالت اقتصادی و از میان بردن فاصله طبقاتی بین اقشار مردم بوده و هیچ کدام هم تا تشکیل حکومت عدل حکومت مقدس اسلامی به این هدف متعالی نائل نشده بودند؟
اما خوشبختانه همانطور که از اول تاسیس حکومت اسلامی قولش را داده بودند که اختلاف طبقاتی را از بین ببرند این روزها شاهد تین موفقیت عظیم هستیم و کلیه طبقات اجتماعی دچار فقر و مسکنت شده و به به گدایی افتادن همه دیگر اختلاف طبقاتی وجود ندارد و به یمن خدمات نظام مقدس همه دچار استیصال و سرنوشت مشابه شده اند! یعنی فاصله فقیر و غنی از بین رفته و با سیاست های اقتصادی دولت ثروتمندان هم به گدایی افتاده اند!
همچنین سابقا یک صنف بساز و بفروش داشتیم که کارشان ساختن خانه و آپارتمان با مصالح نامرغوب و بی کیفیت و ارزان و انداختن آنها به خیک مردم بود و سود کلانی هم می بردند! خوشبختانه با مدیریت و نبوغ مدیران اقتصادی دولت کار بساز و بفروشی کلا تعطیل شده و بجای آن کار بفروش و بسازی رونق گرفته و تمام مردم کم درآمد و حقوق بگیر و مستاصل به بفروش و بسازی افتاده اند (! ) بدین معنا که چون درآمدشان کفاف همان هفته اول را هم نمی دهد از هفته دوم فرش و قالیچه و وسایل منزل و سیخ و سه پایه و هر چه دم دستشان هست را به سمسار سر کوچه می فروشند تا با پول آن خود را به سر برج برسانند!
این روزها جراید و کارشناسان مسکن مرتب از سقوط بهای مسکن برخلاف تورم موجود خبر می دهند و می گویند در بازار مسکن همه فروشنده اند و خریداری وجود ندارد!
صاحبان خانه و آپارتمان هم بفروش و بساز شده اند و خانه خود را در شهر می فروشند و به حاشیه شهرها پناه می برند تا با مابه التفاوت پول فروش خانه چند صباحی سر کنند، یا آپارتمان خود را می فروشند و یک کوچکتر می خرند تا با پولی که اضافه آمده سیب زمینی و گوجه فرنگی ابتیاع نمایند!!
فعلا تا اینجا مردم به بفروش و بسازی افتاده اند، در مراحل بعدی به چه روزی بیفتند الله و اعلم بحقایق الامور!
عاقبت نخست وزیر سابق انگلستان
دیوید کامرون نخست وزیر سابق انگلستان بدون خدم و حشم و لشگری از محافظان و استفاده از اتومبیل ضد انفجار مثل آدم ( شهروند عادی ) با مترو رفت و آمد می کند!
برای رعایایی که در کشورهای جهان سوم مثل دوران نوسنگی(!) زندگی می کنند دیدن این صحنه غیر عادی و اعجاب آور است زیرا آنها می بینند که روسای حکومت و وزرا و مدیران کل و مقامات دولتی که در دوران خدمت (خدمت به خود و آقازاده ها و خانواده خود!) حسابی بیت المال را هورت کشیده و مملکت را چاپیده اند بعد از برکناری هم همچنان از امکانات دولتی، از جیب مردم بخت برگشته، استفاده می کنند و حتی اتومبیل های دولتی و خانه سازمانی را که پس نمی دهند هیچ، بلکه ساختمان مجللی را هم در جماران صاحب شده و اسم آن را می گذارند بنیاد باران یا در سعادت آباد دفتر رئیس جمهور سابق(!) و همچنان از اتومبیل و راننده و محافظ و کیف کش و امکانات دولتی می خورند و انتقاد هم می کنند!
در آخرین دقایق مسئولیت هم که هنوز حق امضاء دارند بیست میلیارد تومان به حساب یک دانشگاهی که وجود ندارد (جیب خود!) واریز می کنند!
در کشورهایی مثل انگلستان و هلند که رهبران و مقامات ارشد دولتی نه تشنگان خدمت هستند و نه شیفتگان قدرت (! ) ریخت و پاش از بیت المال و فساد مالی و اقتصادی وجود ندارد و به کسی هم حقوق و پاداش نجومی نمی دهند تا برای هر یک از بچه هایی که از زنان عقدی یا صیغه ای خود دارد یک پورشه یا B - M - W بخرد! تازه مجبور است خودش هم با مترو رفت و آمد کند!
در بلاد کفر و استکبار جهانی مدیران ارشد و وزرا و مقامات عالیه حتی اجازه ندارند از تلفن اداره استفاده خصوصی کنند، و در غیر اینصورت رسوا و از کار برکنار می شوند! در حالی که در یکی از معروف ترین ممالک و بلاد اسلامی که همه نماز خوان و خداترس هستند از بالاترین مقام تا دربان دم در با تلفن اداره کاسبی و خرید و فروش می کنند!
نکته جالب در تصویر منتشر شده این است که مسافران (شهروندان انگلیسی) دیوید کامرون را تخم مرغ چپ خودشان هم حساب نکرده و بدون توجه به وی حتی جای نشستن به او ندادهاند و دیوید کامرون سرپا در حال روزنامه خواندن است، در حالی که در بعضی ممالک معروف اسلامی رعایا به محض مشاهده یکی از مقامات چه لاحق و چه سابق مثل دوران جاهلیت دنبالش می دوند و تجلیلش می کنند!
یعنی اینکه خود رعایا هم در گنده کردن این آدم های درپیت مقصر هستند!
به هر حال غرض از مزاحمت اینکه مجلس باید قانونی بگذارد تا حداقل مسئولین که در زمان مدیریت خود و خانواده اشان حسابی چاپیده و چاق شده اند بعد از پایان مسئو لیت دست از سر بیت المال و امکانات دولتی بردارند و از پول های غارت شده ای که در حساب های داخل و خارج خود انبار کرده اند هزینه نمایند!
تنها کامرون نیست که با مترو رفت و آمد می کند. نخست وزیر هلند هم با دوچرخه از خانه به نخست وزیری می رود و بر می گردد. وزیر دارایی آلمان، ثروتمندترین کشور قاره اروپا هم با مترو رفت و آمد می کند. رئیس جمهور صربستان هم یک اتومبیل قدیمی بی - ام - دابلیو دارد و شخصا رانندگی می کند و با در اختیار گرفتن اتومبیل ضد انفجار و راننده و محافظ و اسکورت باری روی دوش مردم نمی گذارد! در حالی که در بعضی کشورها ( که زشت است اسمش را بیاوریم! ) مدیرانی که تا قبل از قبول خدمت ( تشنگان خدمت! ) در ده و مسقط الراس خود با الاغ سر جالیز می رفتند حالیه مرسدس سوار هستند و راننده و محافظ و اسکورت دارند که هیچ، حتی خرید خانه و سلمانی رفتن زنان صیغه ای و عقدی آنها هم توسط راننده دولت و بنز دولتی انجام می گردد!
جا دارد مدیرانی که پیرو انگلستان (ام القرای جهان کفر و استعمار) و مقلد ملکه بریتانیا هستند و توسط محفل لندن به قدرت رسیده اند این اخلاقیات انگلیسی های مقتصد و صرفه جو را هم تقلید کنند و مثل حاج داود کامرون زی طلبگی داشته باشند!
اقتصاد به روش ایرانی
دست در جیب هم کنیم به مهر
کشور خویش را کنیم ویران!