30 مهر ماه 1397 ـ 22 ماه اکتبر 2018

!با چتر نجات از بانکوک

يادداشت های اسکندر دلدم

ماموران امنیتی عربستان از کاربرد واجبی غافلند!

           جمال قاشقچی روزنامه نگار مستقل و آزاد اندیش از مخالفان جدی جنایات محمد بن سلمان در یمن بود و در موضوع اختلافات عربستان با قطر از قطر حمایت می کرد. ماجرای اسفبار شکنجه و قطعه قطعه کردن اين روزنامه نگار آزاد اندیش و مخالف رژیم قرون وسطایی عربستان صهیونیستی از ابعاد مختلف قابل غور و بررسی می باشد.

          اول اینکه معلوم شد تلویزیون های فارسی زبان ماهواره ای به اصطلاح اوپوزیسیون خارج نشین بیشتر از سازمان های اطلاعاتی ترکیه که ترور قاشقچی در خاک کشورشان اتفاق افتاده از پشت پرده ماجرا مطلع هستند و ریز ماجرا را می دانند!

          يعنی در حالی که عالیرتبه ترین مقامات دولت ترکیه و مقامات امنیتی - اطلاعاتی این کشور می گویند فیلم و صوت و تصویر شکنجه شدن و سلاخی شدن قاشقچی را در اختیار دارند و چند ساعت قبل از ورود قاشقچی به کنسولگری عربستان پانزده مامور امنیتی سعودی با دو هواپیمای جت خصوصی وارد استانبول شده و به کنسولگری رفته و منتظر ورود قاشقچی نشسته اند تا پس از ورود قاشقچی به کنسولگری سر او را از بدن جدا کنند! تلویزیون های فارسی زبان (که مدیران و گردانندگان آنها قسم می خورند از عربستان پول نمی گیرند!) قسم جلاله می خورند که این پانزده مامور عربستانی برای خرید میوه و سبزی به استانبول رفته و دخالتی در قتل جمال قاشقچی نداشته اند!

          مدیر و برنامه ساز و نویسنده و مجری و نظافتچی یکی از این شبکه های ماهواره ای که همه امور شبکه را یک تنه انجام می دهد در تشریح ماجرا می گوید: "توطئهء قتل جمال خاشقچی توسط قطر برنامه ریزی شده بود! توطئه گران با توجه به آنکه عربستان در استانبول ترکیه کنسولگری ندارد ابتدا ساختمانی را به شکل کنسولگری عربستان درآورده و سپس خواهر و همسر خود را کنار خیابان قرار داده و خود در ساختمان پنهان می شوند! جمال خاشقچی هم، که بعد از ظهرها با پراید دست دوم خود مسافرکشی می کرده تا صنار سه شاهی وصله مخارج زندگیش کند بدن توجه به دامی که امیر قطر برایش پهن کرده است، زن منتظر در کنار خیابان را سوار می کند! در بین راه و طول مسیر موقعی که خاشقچی مقصد خانم را می پرسد زن که نگو از ماموران خفیه و کارآزموده سرویس اطلاعاتی قطر بوده با لوندی به خاشقچی می گوید اگر طلبه ای خودم مکان دارم! خاشقچی هم که حسابی کف کرده و بالا زده بود فریب مامور اطلاعاتی قطر را که به شکل زن درآمده بود خورده و با او روانه کنسولگری ساختگی عربستان می شود که ای دل غافل(!) به مصداق مثل معروف: "چی می خواستیم و چی شد!" سایر عوامل اطلاعاتی - امنیتی قطر بر سرش ریخته و ترتیب اش را می دهند تا گناه اش به گردن عربستان افتاده و محمد بن سلمان ضایع شود!

            یکی دیگر از تلویزیون های فارسی زبان اوپوزیسیون، که آن هم از عربستان پول نمی گیرد(!) سناریوی بهتری را علم کرده و می گوید: "جمال خاشقچی نامی اصولا وجود خارجی نداشته و دشمنان منطقه ای عربستان یک کارگر ساختمانی خارجی را که قیافه اش به روزنامه نگاران می خورده(!) از زیر پل سیدخندان انتخاب و با نام جمال خاشقچی در روزنامه واشنگتن پست و نیویورک تایمز نفوذ داده اند تا علیه عربستان و خاندان پادشاهی افشاگری کند و ژست مخالفت با عربستان بگیرد و وقتی خوب جا افتاد سرش را ببرند و تقصیر را گردن ولیعهد مهربان عربستان بیندازند!

            نویسنده، برنامه ساز، مجری، موسس و مدیر یکی دیگر از تلویزیون های فارسی زبان، که تا قبل از پیروزی انقلاب در سه راه سیروس نرسیده به سر قبر آقا در حمام عمومی دلاک و کیسه کش بود و اکنون آن ور آب مفسر سیاسی شده است، تیر خلاص را به همهءگمانه زنی ها زده و گفته است: "نتیجهء تحقیقات مفصل نشان می دهد که جمال خاشقچی بر اثر تصادف رانندگی کشته شده است!"

          در شرایطی که افکار عمومی جهانیان حکام عربستان را تحت فشار قرار داده بود و دنبال مفری برای فرار از این رسوایی می گشتند ،اخبار و گزارشات مستند(!) تلویزیون های ماهواره ای فارسی زبان به کمک سعودی ها آمده، و شاه سلمان و محمد بن سلمان در ملاقات با مایک پمپئو ضمن تکذیب دست داشتن در قطعه قطعه کردن روزنامه نگار سعودی با استناد به اخبار و گزارشات و تفاسیر کیسه کش سابق حمام سه راه سیروس و مدیر فعلی تلویزیون فارسی زبان، به وزیرخارجه آمریکا گفته اند:  اگر حرف ما را قبول ندارید به حرف های این یارو کیسه کشه توجه کنید که قسم می خورد ما بی گناهیم!"

          پریشب دیدم یک احمقی در یکی از این تلویزیون های فارسی زبان که خیلی هم ادعای فهم و کمالات دارد با آسمان ریسمان بافتن ماجرا را به گردن قطر انداخته و می گفت کار کار قطر است و نامزد جمال قاشقچی به دستور امیر قطر با ان مرحوم نامزد شده بود تا وی را به کشتن بدهد!

          من دیگر حرفی ندارم فقط باید عرض کنم احمق تر از این ابله کسانی هستند که پای گیرنده های خود می نشینند و به درر وری های این ابلهان گوش و چشم می سپارند!

          علاوه بر اینکه دم خروس از جیب این تلویزیون های مدعی استقلال مالی (!) بیرون زد و معلوم شد کلهم اجمعین حقوق بگیر و نوکر دستگاه اطلاعاتی جنایتکار عربستان هستند.

          ایضا معلوم شد ماموران خفیه عربستان هم در کار سر به نیست کردن مخالفان مبتدی و بی تجربه و گاگول می باشند!

          ارباب آنها و مالک اصلی سلطنت سعودی یعنی MI6 انگلستان باید طرز کار خود، مثلا در کشتن پرنسس دایانا در تصادف ساختگی اتومبیل را به آنها یاد می داد تا مثل خیلی دیگر از کشورهای دموکراتیک خاورمیانه با کامیون و در تصادف ساختگی از روی قاشقچی رد شوند و یا اتوبوس حامل قاشقچی را به ته دره بیندازند!

          راه های طبیعی تری مثل خفه کردن در استخر ملکه انگلیس و یا خوراندن واجبی هم البته وجود دارد که ظاهرا در عربستان هنوز ناشناخته است و ماموران امنیتی عربستان باید طرح کار - درسی خود (طرح کاد!) را در کشورهای همسایه بگذرانند!

          دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا زبل آمریکا که از زمان روی کارآمدنش جیب همه کشورهای ثروتمند عرب را زده است، روز دوشنبه 23 مهرماه جاری دقایقی پس از تماس تلفنی با ملک سلمان، پادشاه عربستان، با اشاره به اینکه بنده خدا پادشاه سعودی قسم جلاله خورده که از موضوع کشته شدن روزنامه نگار مخالف عربستان در کنسولگری سعودی در استانبول بر خبر است(!) و هرگونه اطلاع از این موضوع را به شدت رد کرده است گفت: "این طور به نظر من رسید که شاید در این ماجرا «قاتلان خودسر» دست داشته‌اند!"

          اما ناظران آگاه از روابط آمریکا و عربستان می گویند بعید نیست آمریکائیان خود این پوست موز را زیر پای دستگاه امنیتی عربستان انداخته باشند تا پس از کشته شدن خاشقچی در کنسولگری و ایجاد جنجال جهانی از عربستان باج خواهی کنند!

          جمال خاشقجی، منتقد حاکمان کنونی عربستان و ستون ‌نویس روزنامه واشینگتن‌پست، نهم مهرماه وارد کنسولگری سعودی در استانبول شد، و از آن هنگام از سرنوشت او خبری در دست نیست.

          همچنین اردوغان رئیس جمهور ترکیه که از زمان نخست وزیری سابق خود کشتار کردها در آناتولی شرقی را شدت بخشیده و شهروندان ترکیه در شرق این کشور را بیرحمانه بمباران می کند و در ایجاد جنگ داخلی سوریه نقش اول را بازی کرده و دست اش به خون صدها هزار زن و کودک و غیر نظامی سوری آلوده است، و به بهانهء کودتای ساختگی ترکیه ده ها هزار مخالف خود را زندانی کرده و حتی نمایندگان مجلس و رهبران احزاب را به سیاهچال انداخته و مخالفان خود را در حوادث ساختگی به قتل می رساند، از موقعیت پیش آمده سوء استفاده کرده و ابتدا با تهدید عربستان و اظهارات تند حامی حقوق بشر و دلسوز جمال خاشقچی بخت برگشته شد(!) و بعداً با دریافت 5 میلیارد دلار از عربستان ده روز از ورود کارآگاهان و متخصصان کشف جرم پلیس و دستگاه های امنیتی ترکیه به داخل کنسولگری ممانعت نموده تا در این فرصت عربستانی ها با تعویض کف پوش ها و رنگ آمیزی محل جنایت کلیه آثار جرم را با مواد شیمیایی پاکسازی نمایند!

          اکنون پس از چرب شدن سبیل اردوغان ترکیه ای و باج گیری محرمانه ترامپ گفته می شود مقامات رسمی سعودی نقشی در مورد ورود خاشقچی به کنسولگری و قطعه قطعه شدنش نداشته و کار کار گروه های خودسر بوده است!

           گفته می شود عربستانی ها تحت تاثیر بدآموزی کشورهای فوق دیکتاتوری خاورمیانه که رسماً "وزارت خودسری و قتل مخالفان" دارند گروه خودسری مشتمل بر چند گارد شخصی ملک سلمان و محمد بن سلمان و چند قصاب کشتارگاه و جراح متخصص قطع عضو و یک کاربر اره برقی تشکیل داده و دست این خودسرها را در شکنجه و قتل مخالفان رژیم سعودی باز گذاشته اند!

          پیش بینی می شود برای ختم غائله بزودی چند نفر را به تلویزیون جده یا ریاض بیاورند و آنها اعتراف کنند که نوکر بیگانه و دشمن (فرضی!) بوده و این جنایت را برای لطمه زدن به رژیم خودسرانه انجام داده اند!

          همچنین یکی دونفر از آمرین قتل در زندان جده با خوردن واجبی خودکشی نمایند!

          سر و صدای آمریکا و ترکیه در مورد قتل خاشقچی بخت برگشته کلاهبرداری از افکار عمومی جهانیان و باهدف زدن جیب عربستان است!

          عربستان چهارسال است کشور فقیر یمن را محاصره کرده و از زمین و هوا بمباران می کند و تاکنون ده ها هزار زن و کودک مظلوم را به شهادت رسانده و طبق اعلام اخیر سازمان ملل باعث بروز قحطی در میان 13 میلیون انسان بی پناه شده است، چطور آمریکا و متحدان اروپایی آمریکا که حامی حقوق بشر هستند این قتل عام و جنایت را نمی بینند اما در مورد کاشقچی گریبان چاک می دهند؟

          ترکیه به شهروندان خودش هم رحم نمی کند و بیست میلیون کرد این کشور را و کردستان عراق و شهرهای کردنشین سوریه را بمباران می کند و حامی و پشتیبان تروریست های سوری است و آنچه در ترکیه اصلا موضوعیت ندارد حقوق بشر است! چطور شد یکمرتبه قتل کاشقچی ژن حقوق بشری اردوغان را احیاء کرد؟

          يا اردوغان که در ده روز گذشته خود را از ماجرای شکنجه و قتل کاشقچی عصبانی و خشمگین نشان می داد و چند بار گفته بود شخصا موضوع را دنبال می کند و فیلم و صدای مقتول را در حال شکنجه شدن و کشته شدن در دست دارد حالا می گوید: "روابط ترکیه و عربستان مستحکم است و گم شدن کاشقچی خللی در آن ایجاد نخواهد کرد!"

          از مرگ روزنامه نگار بخت برگشته سعودی مرگبارتر خفقان کشورهای منطقه و حتی دشمنان عربستان است که بر سر و صدا از کنار ماجرا گذشته و این جنایت را نادیده گرفته اند و دلیلش هم این است که اگر سعودی ها پس از سالها بلایی سر یک روزنامه نگار تبعه خود آورده اند آنها همه روزه مشغول بگیر و ببند و معدوم کردن روزنامه نگاران و مخالفان هستند!

 

رئیس جمهور فنلاند روی پله ها!

          رئیس جمهور فنلاند به نمایشگاه کتاب رفته و چون دیر رسیده و جای خالی هم نبوده روی پله و لابلای مردم عادی نشسته است!

عکس رئیس جمهور فنلاند که به نمایشگاه کتاب رفته و چون دیر رسیده و جای خالی هم نبوده روی پله و لابلای مردم عادی نشسته است سوژه ای برای کاربران فضای مجازی در داخل کشور شده و کاربران مرتب آن را به سر مسئولان و مدیران عالیرتبه رژیم مقدس می کوبند که یعنی رئیس جمهور محبوب و بواقع مردمی این باباست که بدون ترس از انگشت رساندن مردم و یا فحش ناموسی خوردن بدون گارد ویژه و صدها محافظ آشکار و پنهان بین مردم می رود و کسی هم دست و پایش را نمی بوسد و مردم هم برای رساندن درد و بدبختی خود به گوش او نامه به دستش نمی دهند!

          رعایای هموطن که این انتقادات را می کنند توجه ندارند که بین مقامات ما با رئیس جمهور فنلاند یک تفاوت کوچک و قابل اغماض وجود دارد و آن اینکه مقامات عالیه ما قبل از پیروزی انقلاب شکوهمند روی پله و کف پیاده رو می نشستند و تکدی گری یا دستفروشی می کردند، و رئیس جمهور فنلاند که تا قبل از رسیدن به ریاست جمهوری سر سفره پدر و مادر بزرگ شده و در خانه روی مبل می نشسته حالا در کنار مردم و روی زمین می نشیند!

          اما اينکه چرا رئیس جمهور ما و مقامات خرد و کلان با لشگر خدم و حشم و گارد محافظ رفت و آمد می کنند علتش را عرض می کنم:

          پدری بود معتاد و تنه لش که سرکار نمی رفت و معاش خانواده اش را تامین نمی کرد و آنها را گرسنه نگه می داشت ولی در عوض روزی سه چهار نوبت زن و بچه هایش را کتک می زد! چند تن از همسایه ها که از کتک خوردن زن و بچه های این مردک تنه لش و بی وجود دلشان به رحم آمده بود معترض وی شدند و گفتند: "تو که به این رعایای بدبخت آب و نان نمی دهی و آنها را گرسنه و در بدبختی کامل نگه داشته ای به چه سبب روزی چند نوبت این زبان بسته ها را کتک می زنی؟!" و جواب شنیدند که: "من چون به اینها غدا نمی دهم و معیشت آنها را تامین نمی کنم اگر کتک شان هم نزنم یادشان می رود پدری هم دارند!"

          حالا حکایت رئیس جمهور ما و معاون اول ما و رئیس جمهور فنلاند است! کار و مسکن و غذا و بهداشت و درمان و نیازهای ضروری مردم را که تامین نمی کنند اگر در همین وضعیت بدون محافظ و گاردهای ویژه و بنز ضد گلوله و انفجار هم رفت و آمد نکنند مردم چطور تشخیص بدهند مملکت مدیر و مسئولی هم دارد؟!

 

حل مشکلات اقتصادی با روش نگاه درمانی!

          رعایا، تحت تاثیر تبلیغات و القائات دشمنان رژیم مقدس و جو روانی که تحریم های آمریکا و متحدانش بوجود آورده، باورشان شده که در مملکت تقریبا همه جوانان به سن پیری رسیده اند اما هنوز موفق به یافتن شغلی برای امرار معاش نشده اند! و یا به سن پیری رسیده و امکانات بهره وری آنها حتی دیگر با "ویاگرا" هم جواب نمی دهد ولی موفق به ازدواج نشده اند!

          البته خود دولت هم در بالابردن سطح توقع رعایا مقصر است.

          بانک مرکزی و سازمان آمار بجای آنکه خط فقر را پانصد هزار تومان اعلام کنند اخیرا شش میلیون تومان اعلام کرده اند و به همین خاطر کارگران و کارمندان و معلمان و قاطبه حقوق بگیران و مستمری بگیران و بازنشسته ها، که تا کنون متوجه نشده بودند که با حقوق های یک تا حداکثر دو میلیونی زیر خط فقر و بلکه خط قبر هستند، گوشی دست شان آمده و دست به تحصن و اعتصاب و جمع شدن جلوی مجلس شلم شوربا و وزارت نداری زده اند!

          اخیاً افزایش سرسام آور قیمت ها و فشار غیرقابل تحملی که به باسن مصرف کنندگان وارد شده کار به جایی رسیده که رعایا دولت و حاج شیخ حسن روحانی (فریدون سابق) را به بی توجهی و کم کاری و بلانسبت نفهمی اقتصاد متهم می کنند و می گویند روحانی معیشت رعیت را به تخم مرغ خودش هم حساب نمی کند و کارش فقط گران کردن است!

          خوشبختانه در جلسه جشن افتتاحیه سال تحصیلی دانشگاه ها که بدون حضور دانشجویان در آرامش برگزار شد روحانی طی اظهاراتی نشان داد که به فکر قیمت ها هست و هر روز هم با قیمت ها سر و کار دارد! آشیخ حسن در این جلسه گفت: "من هر روز قیمت ها را می بینم!"

          شاید رعیتی پیدا شود و بگوید مشاهده قیمت ها توسط رئیس دولت چه فایده ای دارد؟! در پاسخ به این سوال فقهی(!) باید گفت مشاهده قیمت ها توسط شیخ حسن در واقع شیوهء موثر دولت برای کاهش تورم است و روحانی امیدوار است همانطور که دارد به قیمت ها نگاه می کند قیمت ها خجالت کشیده و از شرم خود را پایین بکشند!

          حاجی حسن روحانی (فریدون سابق) در اظهارات مشعشعانهء دیگری گفته است که بیست قلم کالای اساسی ضروری رعایا با ارز جهانگیری (4200 تومانی) وارد می شود و جای نگرانی نیست!اما تا جایی که در بازار دیده می شود قیمت کالاهای اساسی علی الخصوص همین بیست قلم نظیر روغن خوراکی (پالم سرطانزای وارداتی!) برنج هندی آلوده به سیانور، شیر خشک و پوشک و رب گوجه و لبنیات و بار و بنشن و غیره و ذالک چهار پنج برابر شده است و تنها چیزی که بهای آن ثابت مانده و فراوان هم شده است همین چرت و پرت ها و حرف مفت و ادعاهای پوچ و گول مالی سر رعایا و فریبکاری هاست!

شیخ حسن و معاون اول و آخرش شیخ اسحاق تا چند وقت پیش افتخارشان این بود که تورم را تک رقمی کرده اند، حالا افتخارشان این است که هر روز قیمت ها را می بینند!

 

مشکل بازگشت تحریم ها در 13 آبان حل شد!

          با درایت آشیخ حسن و متفکرینی که دورش را گرفته اند،دونالد ترامپ نخواهد توانست از 13 آبان ماه تحریم ها را برگرداند(!) چون بنا به اظهار رئیس جمهور در مراسم افتتاح سال تحصیلی دانشگاه ها، «ما اصلاً چیزی به اسم 13 آبان نخواهیم داشت!»

          گفته می شود که به دستور دولت تاریخ سیزدهم آبان از تقویم ها حذف و ما یکسره از روز 12 آبان ماه به چهاردهم آبان خواهیم رفت!

Deldam16

تقاضای عاجزانه از قاطبه مدیران تشنه خدمت!

          اکنون که خوشیختانه دست تان مثل اردشیر دراز دست شده و به هرجا که پول و ثروت و رانت و ذخیره ارزی و منابع و مراتع ملی و دارایی های عمومی هست می رسد، و در یک حرکت یک ضرب چهارصد میلیون درهم امارات و صدها میلیون دلار و دکل های نفتی و نفتکش حامل میعانات نفتی و گازی را بلند می کنید(!) و آقازاده هایتان در دیار کفر و استکبار جهانی سر سفره انقلاب نشسته اند(!) فکری هم برای راحتی رعایا کرده و دستور دهید مخازن زباله کنار خیابان ها را قدری کوتاه تر بگیرند تا بقیه مردم هم دست شان به چیزی برسد و برای بیرون آوردن تتمه غذای دست دوم و ضایعاتی اینهمه به زحمت نیفتند!

 

بحران گوسفندی!

          همهء بحران ها، اعم از بازگشت تحریم ها، بحران کاهش صادرات نفت، بحران تحریم بانکی، بحران محیط زیستی، بحران مفاسد اخلاقی و اجتماعی، بحران اختلاس و دست بردن در بیت المال، بحران بیکاری، بحران گرانی روز افزون، بحران کاهش ارزش پول ملی و سایر بحران ها، همگی، قابل حل و فصل هستند در صورتی که بتوان بر بحران غیرقابل حل "نادانی و بی خردی" مدیران و مسئولان بی سواد و ناکارامد پر ادعا و متفرعن فائق آمد و یک مشت گوسفند را که بجای آغل سر از پست های مدیریت کلان درآورده اند به جایی که تعلق دارند برگرداند!

آری، بحران اصلی "بحران نادانی" است!

 

مرگ بر آمریکا برای گول مالی سر رعایا

          عرفان دانش جعفری، فرزند حاج آقا فاقد دانش و نعنا جعفری (!) وزیر اسبق اقتصاد و عضو مجمع تش خیس مصلحت نظام وظیفه(!)، در واشنگتن‌ دی‌ - سی (ام القرای کفر و استکبار جهانی) اقامت گزیده و برای بانک مرکزی ایالات متحده آمریکا کار می‌کند!

          سوء تفاهم نشود که خدای ناکرده چیزهایی را که از پدرش شنیده به اطلاع آمریکایی ها می رساند، و یا زبان خودش و باباش لال (!) از رانت پدرش در موقع وزارت استفاده کرده و با نزدیکی کردن با آمریکایی ها اقامت گرفته و در بانک مرکزی ایالات متحده استخدام شده است! از فرط استعداد و لیاقت و ژن مرعوب خودش بوده و بس!

          در مورد پس انداختگان عارف و صوفی هم همین شایعات زشت وجود داشت و رعایا پای شان را از گلیم مندرس خود درازتر کرده و می پرسیدند چطور فرزند نوجوان عارف در زمانی که پدرش وزیر مخابرات بوده موفق شده با سن کم و بدون هر گونه تجربه اقتصادی دست به معاملهء بزرگی بزند و با آفریقای جنوبی قرارداد اوپراتور دوم تلفن همراه ببندد و حالشو ببرد(!) اما بعدها معلوم شد به خاطر جفت گیری مناسب والدینش و زن مرغوب خودش بوده و از رانت پدر خالی بند الکی اصلاحاتی استفاده نکرده است!

          پس بار گناهان خودتان را زیاد نکنید و پشت سر و ته آقازاده ها، علی الخصوص این بچه حاج آقا نعنا جعفری،حرف نزنید و سرتان به مرگ بر آمریکا گفتن گرم باشد!

 

وزیر جهاد کشاورزی هم باید گوشت را در خواب ببیند!

          موضوع کمبود کالاهای اساسی و ارزاق عمومی و گرانی و تورم در این مملکت تاریخ چندهزار ساله دارد! در دوران تمدن بزرگ با نابودی کشاورزی و دامداری روستاها تخلیه شدند و تولیدکننده روستایی به مصرف کننده تبدیل و ایران به بزرگ ترین وارد کنند ندم و گوشت و مواد غذایی از اقصی نقاط جهان تبدیل شد.

          این روزها که با درایت و تمهیدات دولت آشیخ حسن روحانی گرانی بیداد می کند و قیمت گوشت سر به فلک کشیده است یاد کاریکاتور روی جلد روزنامه فکاهی توفیق در سال 1350 افتادم که کمبود و گرانی گوشت را در آن ایام نشان می دهد.

 

"تشنگان خدمت" دست بردار نیستند!

          بر اساس قانون اخیر مصوب مجلس و شورای نگهبان، مدیران عالیرتبه و میان رتبه و مقامات دولتی و وزرا و وکلا و کله گنده های پیر و پاتال از استاندار گرفته تا فرماندار و شهردار و از این قماش آدم ها که از سال 1357 و بعد از وقوع انقلاب شکوهمند روستاهای خود را ترک کرده و وزارتخانه ها و ادارات و شهرداری ها و شرکت های دولتی نان و آبدار را تصرف کرده، و با آنکه چند بار تاکنون بازنشسته شده و از چند جا حقوق بازنشستگی می گیرند(!) به هیچ قیمتی از روی صندلی خود بلند نمی شوند، باید پست خود را ترک کنند و جای خود را به نیروهای تازه نفس برای رانتخواری و اختلاس و سوء استفاده مالی بسپارند! و وزارتخانه ها و نهادها و ادارات دولتی و شهرداری ها و شبه دولتی ها و شرکت های نان و آبدار دولتی حق استخدام بازنشستگان را ندارند.

          با اعلام این قانون جدید مدیران دولتی که طبق سخن معروف آیت الله بهشتی "تشنگان خدمت هستند، نه شیفتگان قدرت! برای آنکه همچنان به خدمت ادامه دهند به هر دری می زنند تا قانون را دور زده و سر پست نان و آبدار خود باقی بمانند و همچنان حقوق و مزایای نجومی را دریافت کرده و به آقازاده های خود و دامادها و شوهر ننه ها و زنان صیغه ای و عقدی و غیر شرعی خود خدمت کنند و با اقامت در ویلاهای مصادره ای سران رژیم گذشته و رفتن به سفرهای خارجی با هواپیمای اختصاصی و گرفتن حق ماموریت دلاری از نزدیک با مظاهر کفر و استکبار جهانی آشنا شوند!

          در هفته های اخیر آنطور که روزنامه های کم تیراژ و درپیتی کشور نوشته اند این زوار در رفته های پیر و پاتال که جایشان خانه سالمندان و یا یکی از قطعات بهشت زهرا است برای دور زدن قانون به انواع تقلب و شگردها و حقه بازی هایی که در آنها استاد هستند روی آورده اند!

          - عده ای برای دستکاری در سوابق خدمتی خود رشوه پرداخته اند، که در یک مورد پرداخت ششصد میلیون تومان رشوه تائید شده است!

          - عده ای با اعلام جانبازی کوشیده اند درجه معلولیت و درصد جانبازی بگیرند تا در پست خود باقی بمانند.

          عده ای که موی سرشان مانند دندان هایشان سفید شده و بدون ویلچر و یا عصای زیر بغل قادر به تردد نیستند و حتی نمی توانند ادرار خود را نگه دارند و با پمپرز پشت میز ریاست و مدیریت می نشینند کوشیده اند با دستکاری در شناسنامه سن خود را پائین بیاورند که این حربه با اقدام به موقع مسئولان بازنشسته ها را دوباره و سه باره باز نشسته کردن(!) و شمردن دندان های آنها شکست خورده است!

          البته این قانون شامل خود نهادهای قانونگذار نمی شود و مقامات بالای قانونگذاری و قوه مجریه مانند روسای قوا و شورای نگهبان و مجمع تش خیس و معاونان رییس جمبول و اطرافیان آنها از شمول قانون مستثنی هستند و حتی پس از 120 سال و مرگ احتمالی هم جسد آنها را تاکسیدرمی کرده و پشت میزهایشان نگه خواهند داشت زیرا مرده یا زنده آنها فرقی به حال و روز رعایا ندارد!

 

نمی دونم چرا کسی عاشق چشم و ابروی من نمیشه!

          رعایا مرتب نق می زنند که بانک ها حاضر نیستند صدهزار تومن قرض الحسنه به یک آدم گرفتار محتاج خرید دارو بدهند! سند زیر مشت محکمی به دهان رعایایی است که می گویند بانک ها به نیازمندان وام نمی دهند و یا اگر احیانا صنار کف دست کسی بگذارند ده برابر آن را سود می گیرند!

          بانک انصار متعلق به یک نهاد انقلابی مبلغ صد میلیارد ریال برابر ده میلیارد تومان ناقابل بصورت وام قرض الحسنه بدون بهره خدمت حاج آقا محمد گلزار هنرپیشه فیلمفارسی و تلوزوزون هبه کرده است تا به بدن بزند!

          براستی که نمیدونم چرا هیشکی عاشق چش و ابروی من نمیشه!

 

برابری پول های شکوهمند ملی با دلار آمریکا!

          این یک پسر بچه زیمباوه ای‌ 500 میلیون زیمباوه در دست دارد که ارزش آن فقط برابر با 3۳ دلار است، و دارد می رود صد گرم گوشت بخرد!

          برای اينکه به این روز نیفتی صلوات بلند بفرست!

 بازگشت به خانه