حزب سکولار دموکرات ايرانيان

(مجموعهء اسناد)

اول تير ماه 13495 ـ 21 ماه ژوئن 2016

پيشگفتار 

هم ميهن گرامی.

       آنچه می خوانيد مجموعهء اسنادی است که در راستای تأسيس «حزب سکولار دموکرات ايرانيان» بوسيلهء اعضاء «کميتهء تدارکات کنگره مؤسسِ» اين حزب تهيه شده و در اختيار علاقمندانی که قصد دارند به عضويت چنين حربی درآيند گذاشته می شود.

       در حال حاضر، و تا  اعلام رسمی موجوديت حزب، تنها کسانی می توانند به عضويت حزب درآيند که بوسيلهء دو تن از اعضاء کميتهء تدارکات به اين کميته معرفی شده و عضويت شان به تصويب برسد. اين اعضاء سپس حق شرکت در کنگره مؤسس و حق انتخاب شدن و انتخاب کردن را می يابند.

       آنگاه، در پی اهلام رسمی موجوديت حزب، عضوگيری بر اساس پيش بينی های بنيادنامهء حزب آغاز شده و از آن پس مؤسسين حزب دارای حقوقی بيش از ديگر اعضاء نخواهند بود.

       از شما تقاضا داريم که اين اسناد را به دقت تمام مطالعه کرده و اگر تشخيص داديد که محتوای آنها با مواضع سياسی شما تناسب دارد و می توانيد، بعنوان يک انسان کوشای سياسی، خود را نسبت به آنها متعهد نمائيد و نيز علاقمنديد که به عضويت کنگرهء مؤسس حزب درآئيد، لطفاً همراه با امضای جملهء زير، مراتب را به اطلاع رابطی که اين اسناد را در اختيار شما گذاشته برسانيد تا ايشان خواست شما برای عضويت را در جلسه کميتهء تدارکات مطرح نمايند.

       بديهی است که، تا اعلام رسمی موجوديت حزب، اخلاق سياسی حکم می کند که اين اسناد بصورت محرمانه در دست شما باقی بماند و در اختيار ديگران گذاشته نشود.

اعضاء کميتهء تدارکات حزب:

مجيد آژنگ - حسن اعتمادی - محسن بهزاد کريمی - محسن ذاکری - نسترن نيکی عليی

اسماعيل نوری علا  - احمد وحدانی - منوچهر يزديان

با برخورداری از مشورت های آقايان مهدی مفخمی و شهرام آريان

 

درخواست نامه:

       «من .................. همراه با ارسال شرح حال خود و اعلام موافقت با اسناد تهيه شده از جانب کميتهء تدارکات  حزب سکولار دموکرات ايرانيان، خواستار آنم که به عضويت اين حزب درآيم. در عين حال، از آن جا که، در سال اول کار حزب، استعفای فرد مؤسس به مبانی تشکيلاتی حزب لطمه می زند، اينجانب که بعنوان عضو مؤسس خواستار ورود به حزب هستم، متعهد می شوم که تا اولين کنگرهء عادی حزب در عضویت حزب باقی بمانم. همچنين در اين مدت يک ساله در صورتی که بخواهم از حزب استعفاء دهم اين استعفاء محکم عدم وفاداری به تعهدات اوليه را داشته و در اسناد حزب، نه بعنوان انشعاب که بعنوان اخراج عضو محسوب خواهد شد. اين تعهد البته ناقض حق اخراج اعضاء حزب از جانب شورای مرکزی نيست.»

 

اصول راهنمای ما

1. برای ما «حزب» به معنای چنين تشکلی است:

       الف: سازمانی منسجم و منضبط  که ادارهء آن بصورت دموکراتيک صورت می گيرد و در خارج کشور در راستای ايجاد آلترناتيو سکولار دموکرات در برابر حکومت اسلامی مسلط بر ايران می کوشد و در داخل کشور برای استقرار يک قانون اساسی سکولار دموکرات مبارزه می کند.

ب: خود را به چنان قانونی سخت پايبند می داند و برای رسيدن به قدرت با همهء تمهيدات ضد قانونی مبارزه می کند.

پ: خواستار شرکت در روندهای دموکراتيک انتخاباتی برای رسيدن به قدرت دولت در حکومتی است که خود از دل قانون اساسی سکولار دموکرات بر می آيد.

ت: همواره به رأی ملت در انتخابات های منصفانه و آزاد که بر اساس ملاحظات و مصوبات بين المجالس سازمان ملل متحد اجرا می شوند گردن نهاده و در برابر آن دست به مقاومت غير اصولی نمی زند.

ث: و معتقد است که احزاب بايد، بجای پرداختن به ايدئولوژی های کلان (که همواره قصد گرفتن جای قانون اساسی سکولار دموکرات را دارند)، ارائه دهندهء برنامه های معين به آحاد ملت بوده و بر اساس اين برنامه ها در انتخابات های آزاد و منصفانه شرکت کنند.

 

2. سکولاريسم ما «سکولاريسم سياسی» يا «نو» است، که:

الف: در پی جدائی مذاهب و ايدئولوژی ها از حکومت، قانون اساسی، و نهادهای برخاسته از آن است و دليل اش بر برقراری اين جدائی دادن فرصت مساوی به آزادی همهء عقايد است و لذا آزادی را همچون چتری حمايتی برای همهء عقايد تأمين می کند

ب: بی آنکه مخالف وجود مذاهب و ايدئولوژی های مختلف باشد، مذهب را نوعی ايدئولوژی می داند و لذا به وجود مذهب يا ايدئولوژی رسمی اعتقاد ندارد.

پ: با سکولاريسم فلسفی، که ماهيتاً مخالف عقايد مذهبی است (و در تفکر کلاسيک ايرانی به «مکتب دهريون» معروف است) مرزبندی دارد اما آزادی باورمندان اش را تضمين می کند

ت: سازمان های مذهبی، ايدئولوژيک و حزبی را جزو جامعهء مدنی می داند و لذا عقايد آنها را در امور دولتی، بخصوص در قانون گزاری و آموزش و پرورش دخالت نمی دهد، به آنها کمک مالی نمی کند و، در موارد قانونی از درآمدهای آنها ماليات دريافت می کند.

 

3. دموکراسی ما دارای ويژگی های زير است:

الف: مبتنی بر اعلاميهء جهانگستر حقوق بشر و کليهء کنوانسين ها و ملحقات آن است که به  تصويب سازمان ملل رسيده اند.

ب: بر وجود تکثر و کثرت مداری اذعان دارد و در حفظ آن می کوشد

پ: سکولار است و هيچ صفت ديگری را (همچون مردمی، شورائی، مذهبی، اسلامی...) بخود نمی پذيرد.

ت: شرط تحقق خود را آزادی بيان و تبليغ عقايد و آزادی احزاب و اجتماعات و رسانه ها می داند

ث: تمرکز مفرط در گرداندن کشور را خلاف حاکميت ملت و زايندهء استبداد می داند و لذا به وجود وظايف عمومی و همه شمول قوای سه گانهء حکومت مرکزی در کنار اختيارات داخلی ايالت های خودگردانی که بر اساس اصول علمی مرزبندی شده اند باور دارد.

ج: با تقسيمات کشوری بر اساس زبان، مذهب و قوميت مخالف است.

 

4. سکولار دموکراسی ما سرنگونی طلب است، يعنی:

       الف: خواستار پايان دادن به حاکميت رژيم اسلامی مسلط بر کشور است؛ و طبعاً خواستار لغو قانون اساسی مبتنی بر مذهب، شريعت و ايدئولوژی، و انحلال همهء دستگاه ها و نهادهای برخاسته از ابتنای قوانين کشور بر شرايع مذهبی می باشد، روندی که نحوهء آن را واکنش اين رژيم تعيين می کند.

       ب: بر غير قابل اصلاح بودن قانون اساسی و ارکان حکومتی اين رژيم باور دارد و لذا مخالف کوشش های اصلاح طلبانه ای است که خواستار تغيير برخی از ويژگی های نظام اما حفظ ابتنای آن بر مذهب و شريعت (بصورت حفظ اصول ساختاری قانون اساسی رژيم اسلامی) هستند.

       پ: اما با توجه به اينکه در داخل کشور اعلام هدف و استراتژی انحلال طلبانه در داخل کشور برای نيروهای سياسی مخالف رژيم مقدور نبوده و متضمن خطرات بسيار است، از طرح مطالبات نامشروط به قانون اساسی حکومت اسلامی از جانب مبارزاه راه آزادی حمايت می کند.

 

مرامنامهء «حزب سکولار دموکرات ايرانيان»

    1. «حزب سکولار دموکرات ايرانيان» (از اين پس «حزب ما») در دوران بسر بردن در غربت و تبعيد، بعنوان پاسخی لازم به دهه ها تلاش آزاديخواهانهء ايرانيان گرفتار در روند بازتوليد استبداد، و بويژه در چنبرهء حکومت دينکاران فرقهء امامی، برای خلاصی از آن، و نيز در راستای شرکت در آفرينش جانشينی مدرن، امروزی، آزاديخواه، و انسان مدار برای اين حکومت نامردمی، بوجود آمده و می خواهد در دوران آزادی ايران بعنوان يک حزب تمام عيار سياسی در سرنوشت کشور دخالت فعال داشته باشد. به عبارت ديگر، حزب ما می خواهد تا از يکسو در روندهای سالم ايجاد يک آلترناتيو سکولار دموکرات شرکت داشته و سپس، در روز بلاترديدی که در آن اين حکومت مذهبی ضد هرگونه اعتقاد واقعی به آموزه های اخلاقی ـ انسانی منحل خواهد شد، نيروهای معتقد به ضرورت استقرار نظام سياسی سکولار دموکرات مبتنی بر اعلاميهء جهانگستر حقوق بشر و ميثاق های مرتبط با آن را در صحنهء مبارزات سياسی کشورمان نمايندگی کند.

    2. حزب ما می خواهد تا، بدون درگير شدن با تفاسير گوناگون و دست و پا گير از گذشتهء تاريخی کشورمان، تلاش خود را معطوفِ حل دمکراتیک اختلافات، و تأمين آزادی و آبادی و رفاه تمام زنان و مردان ايران، آن هم بر متن حاکميت ملت و برابری در حقوق اجتماعی و در پيشگاه يک قانون اساسی سکولار دموکرات، و عدالتجوئی های جلوگيرنده از پيدايش شکاف های مهلک اجتماعی بسازد.

    3. حزب ما در اين رابطه ريشه های خود را در خاک جنبش آزايخواهانه، عدالتجويانه و تجددطلب مشروطهء ايران می بيند و از آرزوهای مندرج در آن الهام می گيرد، بی آنکه برخی از افزوده های نفی کنندهء مندرج در متمم های قانون اساسی برآمده از آن نهضت را بپذيرد؛ افزوده هائی همچون وجود دين رسمی، نظارت استصوابی علماء فرقهء اماميه بر قانون گزاری و اعطای اختيارات فراقانونی به مقامات غير مسئوول.

    4. حزب ما از اين طريق می کوشد تا با ارائهء برنامه هائی روشن و مدلل برای بازسازی کشور، ايجاد کار و فراهم آوردن امکان زندگی بهتر بخصوص برای جوانان، و شرکت در مبارزات انتخاباتی بر بنياد تبعيت از رأی آزاد مردم، زمام اختيار حکومت را در دست گرفته و با تسليم به همهء موازين دولتمداری دموکرات خدمات خود را در اختيار مردم کشورمان بگذارد.

    5. حزب ما، بدين سان، سه مرحله را در پيش روی خود می بيند: يکی دوران مبارزه تا سرنگونی حکومت مذهبی مسلط بر ايران، دو ديگر مشارکت در روند تشکيل دولت موقت، مجلس مؤسسان، نوشتن قانون اساسی آينده، انجام همه پرسی در مورد اين قانون، و شرکت در مبارزات انتخاباتی برای تشکيل مجلس و دولت. سومين مرحله کوشش برای حضور همه جانبه در مجلس و دولت برای اجرائی کردن برنامه های حزب می باشد.

6. حزب ما مالکيت و حاکميت کشور را از آن همهء ايرانيان دانسته و در اين زمينه هيچگونه ادعای تفاوت نژادی، قومی، زبانی، فرهنگی، دينی، ديانتی، مذهبی و جنسيتی، گرايش جنسی را به رسميت نمی شناسد.

7. حرب ما باور دارد که همهء ايرانيان در برابر قانون و در راستای برنامه ريزی برای توسعهء کشور و رفاه ملت ايران از لحاظ حق و وظيفه، بدون هيچ حصر و استثنا، مساوی اند و گزينهء شهروندی درجه بندی شده بهيچ روی نمی تواند موجه باشد.

8. حزب ما مالکيت خصوصی را برسميت می شناسد اما در انجام همهء امور، سهم جامعه را نسبت به سهم فرد برتری می دهد و معتقد است که افراد در جامعه ای احساس آرامش و رفاه و خوشبختی می کنند که ساختار جامعه مدافع حقوق و سهم تک تک آنان باشد.

9. حزب ما ثروت ها، سرمايه ها و درآمدهای عمومی کشور را متعلق به همهء مردم کشور می داند و دولت ملی را موظف به جلوگيری از هرگونه سوء استفادهء شخصی و گروهی از آنها می داند.

10. حزب ما معتقد به آزادی های اقتصادی و در عين حال لزوم تأمين رفاه اجتماعی است و در اين راستا از همهء دست آوردهای کارشناسانهء انديشه های چپ و راست اقتصادی ـ اجتماعیِ سود می جويد.

11. حزب ما مدافع جدی سرمايه گزاری های بلند مدت بخش های دولتی و خصوصی در حوزه های مختلف توليد و خدمات و در راستای ايجاد حداکثر کار و اشتغال برای جوانان کشور است و اين امر را بعنوان مهمترين برنامهء خود دانسته و آن را آغازگاه فراهم آمدن امکانات مربوط به دسترسی آسان به مسکن، تشکيل خانواده و تحصيلات کارمحور در سطوح مختلف آموزش و پرورش تلقی می کند.

12. حزب ما خود را برآمده از انديشهء مبتنی بر اولويت آزادی عمل نهادهای مدنی و غير دولتی و غير انتفاعی (احزاب، انجمن ها، اتحاديه ها، سنديکاها، و...) بر ساختارهای دولتی می داند.

13. حزب ما، با الهام از مفاد اعلاميهء جهانگستر حقوق بشر، و در راستای جلوگيری از نهادينه شدن بی ثباتی اجتماعی، شرط اصلی ممکن شدن رشد اقتصادی، تکامل معنوی، رفاه و رضايت عمومی و علاقه مند بودن مردم به سرنوشت کشورشان را در تأمين و تضمين همهء آزادی های مندرج در آن بيانيه، برانداختن «زندان و مجازات بخاطر داشتن عقيده»، مبارزه با هرگونه اعمال خشونت آشکار و پنهان، و تبعيض زدائی از همهء نهادهای جامعه، دانسته و خود را نسبت به تأمين اين نيازها متعهد می داند.

       14. حزب ما، با الهام از مفاد اعلاميهء جهانگستر حقوق بشر و ميثاق های مرتبط با آن، با هرگونه اعدام و اعمال شکنجه مخالف است.

       15. حزب ما، بعنوان يک نهاد سکولار دموکرات، برای دينکاران مذاهب مختلف هيچگونه امتياز حقوقی و اجتماعی قائل نيست، استفاده از لباس مذهبی، و از اين بابت استفاده از هرگونه يونيفورم را در مجامع و مأموريت های غير شغلی افراد برسميت نمی شناسد، و امکان صدور فتواهای سياسی و اجتماعی از جانب مقامات مذاهب را، بخاطر جنبهء دخالتی احکامی و اجرائی آنها، در مقولهء بيان و تبليغ عقيده نمی داند و معتقد است که صدور اينگونه فتاوی از مقوله ارتکاب جرم است.

        16. حزب ما به تقسيمات جغرافیائی کشوری بر اساس اصول علمی و مدرن آمايش سرزمين اعتقاد داشته و در عين احترام به همهء عقايد و فرهنگ ها و تلاش برای حفظ ارزش های انسانی مندرج در هريک از آنها، در زمينهء تقسيم امکانات کشور مابين مناطق برآمده از روند علمی تقسيمات کشوری، بر لزوم توجه به ميزان پيشرفت يا عقب ماندگی مناطق در تعيين اولويت ها تأکيد می کند.

        17. با توجه به اختلاط روز افزون مردمان ايران، که خود ناشی از آغاز عصر ارتباطات و مهاجرت ها است، حزب ما با تقسيم کشور به مناطق قومی و زبانی و دينی موافق نيست.

        18. حزب ما توصيه می کند که مجلس مؤسسان آينده تشکيل سازمانی مستقل از دستگاه اجرائی را برای برنامه ريزی علمی تقسيمات کشوری پيش بينی کند که از وجود نمايندگان متخصص مناطق کشور برای علمی کردن روند تقسيمات کشور به ايالت ها (يا استان ها) استفاده می کند.

        19. حزب ما اعتقاد دارد که در قلمروی وظايفی که قانون اساسی بر عهدهء ايالت های کشور می گذارد، لازم است ادارهء مناطق خودگردان کشور و اضعاف آنها، در حوزه های اداری و تصميم گيری و اجرائی، در همهء سطوح بوسيله کسانی انجام شود که با رأی مستقيم مردم هر محل انتخاب می شوند.

        20. حزب ما سياست خارجی ايران را مبتنی بر عدم دخالت در امور کشورهای ديگر به هرگونه بهانهء ايدئولوژيک و مذهبی دانسته و می خواهد تا ايران، بعنوان عضو سازمان ملل متحد، کشوری صلح طلب، پشتيبان همزيستی ملل بوده و، از لحاظ مشارکت های بين المللی، در امر برقراری صلح و آرامش در جهان نمونه باشد.

        21. حزب ما متعقد است که حضور کشور در صحنهء بين المللی بايد در راستای استقلال و حفظ حاکميت ملت ايران و منافع آن باشد و در نتيجه احترام متقابل به حقوق يکديگر، و پرهيز از توطئه چينی عليه منافع کشورها را زمينه ساز آرامش يافتن جهان می داند و به اين اصول بصورتی فعال و عملی پاي بندی دارد

        22. حزب ما قاطعاً به «جمهوريتِ» دموکراتيک، به معنی حکومت مردم بر مردم و انتخابی بودن کليهء مقامات مسئول اداره کنندهء کشور، اعتقاد دارد و، در نتيجه، حقی برای مقامات غيرمسئولی همچون رياست جمهوری تشريفاتی، و يا پادشاهی تشريفاتی، در اموری که به حکومت مربوط است قائل نيست.

        23. حزب ما متعهد است که در صورت رسيدن به قدرت از طريق انتخابات آزاد و منصفانه، همهء اصول دموکراسی سکولار را رعايت کرده و در راستای تقليل و تحديد آنها گام بر ندارد و هر آنگاه که ارادهء ملی از طريق انتخابات منصفانه و آزاد بر سلب قدرت از آن قرار گيرد در تحويل و تحول درست کارانهء زمام امور کشور کوشا باشد.

         24. حزب ما، در راستای حفظ ارزش ها و هنجارهای فرهنگی گوناگون، مثبت، پويا و بالندهء ملت ايران، که برآمده از محيط زيست رنگارنگ و غنی و در عين حال در خطر اين سرزمين است، خود را خانهء همهء ايرانيان رها شده از خرافات و معتقد به اصالت علم و منطق و مصالح ملی می داند اما به اين مواضع بعنوان يک ايدئولوژی، و يا يک نظريهء سياسی صرفاً معطوفِ دستيابی به قدرتِ سياسی، نمی نگرد و آنها را حاصلِ درکی منطقی و سيستماتيک از ضرورت های جامعه ای رنگارنگ، از لحاظ فرهنگی، دينی، زبانی، قومی، و جنسيتی در ايران تلقی می کند.

       25. حزب ما در تصميم گيری های اجتماعی معتقد به برتری تخصص بر باورهای غير علمی است و بر اين باور پای می فشارد که ايران آزاد، آباد، کارآفرين و شاد، لاجرم زادگاه مرمانی دور از تعصب های عقيدتی و قومی و فرهنگی و خواهان همراهی سازنده با قافلهء تمدن بشری است.

        26. حزب ما، بر اساس همهء ملاحظات فوق، برنامه های تفصيلی کار خود برای ادارهء کشور را، به تدريج و بر مبنای گزينشِ غير ايدئولوژيکِ همهء دست آورهای بشریِ برآمده از مکاتب مختلف سياسی و اقتصادی و اجتماعی که به نفع مردم ايران قابل ادغام باشند، تنظيم کرده و در راه بازبينی، تکميل و تحقق آنها کوشا خواهد بود.

        27. با يقين راسخ به فرا رسيدن آينده ای روشن برای وطن تاريخی مان، ايران، و با اعتماد بر پيروزی محتوم خرد بر جهل، اين مرامنامه در 27 بند در تاريخ 17 اسفند 1394 به تصويب ماعضاء کميتهء بتدارک برگزاری کنگرهء مؤسس حزب سکولار دموکرات ايرانيان رسيده است.
 

ضميمهء شمارهء 1 مرامنامه:

حزب ما و مسئلهء ناسيوناليسم

بخش نخست: تعاري

            1. حزب ما «ناسيوناليسم» را نه «وطن پرستی» می داند و نه «نژاد پرستی»؛ و اين دو مقوله را افراط کاری خطرناکی تلقی می کند که ريشه در مقولهء «پرستش» و «تقدس» دارد.

            2. از نظر حزب ما «ناسيون» به معنی «ملت» است و تعريف «ملت» عبارت است از مجموعهء انسان هائی که، با وجود رنگارنگی در قوميت و زبان و فرهنگ، در کنار هم در سرزمينی واقع در درون يک مرز شناخته شده از جانب جامعهء بين المللی همزيستی می کنند و مشترکاً استقلال سياسی و يکپارچگی اجتماعی ملی دارند. در نتيجه، از نظر حزب ما، در داخل مرزهای ايران فقط يک ملت، به نام ملت ايران زندگی می کند.

 3. بدين لحاظ، حزب ما «ناسيوناليسم» را «ملت مداری» می داند و آن را معادل «شهروند باوری» و «حاکميت ملی» می گيرد و باور به آن را چنين اعلام می دارد: ما يک حزب ناسيوناليست، به معنی ملت مدار، هستيم.

4. حزب ما، با تعريفی که از «ناسيوناليسم» به دست می دهد، می کوشد تا نشان دهد که ملت مداری ما با انحرافاتی که تحت نام «ناسيونال سوسياليسم» رخ داده تفاوت ماهوی دارد و همواره می کوشد تا از تعريضات ناشی از «شوونيسم» (به معنی افراط و ستيزه جوئی و تبعيض، در باور و عمل) جلوگيری کند.

5. حزب ما، بعنوان حزبی «ملت مدار» و در ربطه با آن، «انترناسيوناليسم» را نيز «بين الملل مداری» ترجمه می کند و از آن استقلال ملت هائی صلح جو و خواستار همزيستی بينابينی را می فهمد و به همين دليل سازمان هائی همچون «سازمان ملل متحد» و «دادگاه بين المللی» را برسميت می شناسد، هرچند که حضور دولت های استبدادی و سرکوبگر را بعنوان نمايندگان ملت هاشان در اين نهادها ضايعه ای تلقی می کند که تا استقرار جهانی سکولار دموکراسی در کشورها ادامه خواهد داشت.

6. حزب ما «کاسمپوليتنيسم» را، که بعنوان مقوله ای فلسفی در مقابل «انترناسيوناليسم» مطرح می شود و می توان به «جهان وطنی» ترجمه اش کرد، بدان خاطر که در اين مفهوم، ايجاد «امت جهانی»، برانداختن مرزهای بين المللی، و ايجاد حکومت واحد جهانی مفروض است، امری تخيلی می داند که تا کنون نشانه ای از تحقق آن وجود ندارد و در شرايط فعلی جهانی مطلوب هم نيست.

 

بخش دوم" مبانی: حزب ما مبانی «ناسيوناليسم ايرانی» را، که بر همهء باورهای قومی و مذهبی مذهبی اولويت دارند، بشرح زير می شناسد:

       الف: يکپارچگی ارضی، اجتماعی، و سياسی کشورمان که بر بنياد اصل ايجاد مناطق خودگردان تعيين شده بر اساس ضوابط علمی آمايش سرزمين اداره خواهند شد.

       ب: پرچم سه رنگ شير و خورشيد نشان ايران ـ مگر آنکه در رفراندومی که گزينهء «حفظ پرچم شير و خورشيد نشان» نيز در آن به ملت عرضه می شود در مورد پرچم رسمی ايران تصميم گيری شود.

       پ - سرود «ای ايران» - تا آن زمان که در رفراندومی نسبت به تأييد يا تغيير آن تصميم گيری شود.

       ت - نياز به داشتن تقويمی با مبدائی که از دل تاريخ ايران برخاسته باشد و مورد موافقت ملت ايران قرار گيرد. در اين راستا تقويم خورشيدی کنونی را تا انجام رفراندوم برای تعيين تقويم رسمی کشور که گزينهء «تقويم فعلی» نيز در آن به ملت عرضه می شود بکار می بريم.

       ث ـ اصول جهان بينی مبتنی بر خردمداری، دادگستری و آبادان سازی جهان.

       ج - احترام به کورش بزرگ، بعنوان بنيان گزار ايران تاريخی و سياسی، مبتکر اولين سندناظر بر حقوق بشر، و آفرينندهء نظم اداره نامتمرکز قلمروی حکومتی.

       چ - پاسداشت ميراث سراسر تاريخ ايران بويژهء آثار باز مانده از دوران پيش از اسلام، از پاسارگاد تا تيسفون.

       ح - پذيرش چند فرهنگی و چند مذهبی و چند باوری بودن ملت ايران و احترام به يکايک اجزاء اين گونه گونگی.

       خ. غير مذهبی کردن تعطيلات «رسمی و عمومی» کشور.

       د - احترام به آداب و رسوم صلح آميز و انسانی ايرانيان همراه با پاسداشت جشن های نوروزی، وقايع تاريخی ايران، و يادمان های کهن ماهانهء ايرانی بعنوان عوامل وحدت بخشندهء ملی.

       ذ. اعتقاد به آزادی های گسترده ايرانيان در داشتن عقيده و تبليغ بدون عواقب آن از طريق برانداختن هرگونه جرم و زندان موسوم به «سياسی» يا «عقيدتی».

       ر - باور به گونه گونگی جنسی و جنسيتی ايرانيان از طريق رفع هرگونه تبعيض ناشی از اين گونه گونگی.

       ز - باور به اينکه می توان عليرغم تفاوت در قوميت و مذهب و زبان و فرهنگ و جنسيت، جامعه ای ساخت که در آن همگان در برابر قانون و در امتيازات اجتماعی مساوی باشند  و تبعيض در آن نقشی بازی نکند.

       ژ - اعتقاد به نعيين مصادر اصلی حکومت و دولت از طريق انجام انتخابات آزاد و منصفانهء مبتنی بر آنچه همايش بين المجالس سازمان ملل تعيين کرده است.

       س - باور به لزوم همزيستی مسالمت آميز با کشورهای همسايه و پرهيز از تبديل کردن هرگونه اختلاف سياسی و ارضی به اختلافات مذهبی - ايدئولوژيک.

 

نتيجه گيری: حزب ما خود را نهادی ايرانی، ملی، ملت مدار، آزاديخواه، براندازندهء تبعيض های فرهنگی، جنسيتی و حقوقی و هوادار روابط دوستانهء بين المللی می داند و مفهوم «ملت مداری» (ناسيوناليسم ايرانی) را از اين موازين استخراج کرده و آنها را شالوده های جامعهء سکولار دموکرات آيندهء می داند.

 

حزب سکولار دموکرات ايرانيان

بنيادنامه

فصل اول - کليات

ماده يکم - حزب سکولار دموکرات ايرانيان (از اين پس «حزب») بر اساس مرام نامهء خود و برای اجرای اهداف مندرج در آن بوحود می آيد.

 

ماده دوم - «حزب» دارای ساختاری تشکيلاتی با اجزاء زير است:

       - اعضاء

       - شاخه ها (منطقه ای، کشوری، شهری)

       - کنگره (عادی و فوق العاده)

       - شورای مرکزی

       - دبير کل و جانشين او

       - دفترهای مختلف

مادهء سوم - تا تاريخ تشکيل اولين کنگرهء عمومی حزب، امضاء کنندگان اين بنياد نامه، و نيز مرامنامهء حزب، هيئت مؤسسين حزب و عضو رسمی آن محسوب می شوند، و در دوران بين اعلام موجوديت حزب و تشکيل نخستين کنگرهء عمومی اعضاء حزب، «شورای مرکزی موقت حزب» را تشکيل می دهند اما، با تشکيل اولين کنگرهء حزب و در پی انجام انتخابات، آنها دارای هيچ مزيتی بر ديگر اعضاء حزب نخواهند بود.

 

ماده چهارم - شورای مرکزی موقت، با اعلام موجوديت حزب، در راستای ثبت حزب و گشايش حساب بانکی  اقدام می کنند.

 

فصل دوم ـ عضويت در حزب

مادهء پنجم - بدنهء اصلی حزب را اعضاء آن تشکيل می دهند و هر کس که به عضويت حزب پذيرفته شود، حق کامل شرکت در کنگره های عمومی عادی و فوق العادهء حزب، و حق انتخاب کردن و انتخاب شدن برای مسئولیت هایی که در اين بنيادنامه تعيين شده را دارا می باشد.

 

ماده ششم - در صورت احراز شرايط مذکور در مادهء هشتم اين اساسنامه، همهء کسانی که دارای يکی از شرايط زير هستند می توانند، خواستار عضويت حزب شوند:

       الف: در گذشته يا حال دارای تابعيت کشور ايران بوده باشند.

       ب: در ايران به دنيا آمده باشند.

       پ: پدر يا مادرشان و يا اولياء قانونی شان ايرانی باشند.

       ت: حداقل دارای 18 سال سن باشند.

 

ماده هفتم - در دوران ماقبل انتقال حزب به داخل ايران، عضوگيری از داخل ايران با لحاظ کردن حداکثر ملاحظات مربوطه صورت می گيرد. چگونگی اين امر را آئين نامه ای که دفتر عضويت ها و شاخه ها تهيه کرده و به تصويب شورای مرکزی حزب می رساند معين می کند.

 

مادهء هشتم - اقدام برای عضويت در حزب، و نيز خروج از اين عضويت، اموری اختياری اند اما پذيرفته شدن و پايدار ماندن در عضويت منوط به رعايت شرايط زير است:

       الف: پر کردن برگهء «تقاضای عضويت» که در آن مراتب مطالعه و پذيرش مرامنامه و بنيادنامهء حزب اعلام شده و نام و نشان کامل متقاضی ذکر می شود.

         تبصره: در صورتی که متقاضی خواستار آن باشد که با نام مستعار بعنوان عضو حزب فعاليت کند لازم است نام و نشان واقعی خود را به اطلاع دبير کل و يک نفر از اشخاص حزبی مورد اعتماد دبيرکل برساند و عضويت او منوط به پذيرش دبير کل است. در اين مورد شورای مرکزی حزب آئين نامه ای خاص را تهيه خواهد کرد.

       ب: پذيرش تقاضای عضويت از جانب دفتر عضويت ها و شاخه های حزب (موضوع ماده ... اين بنياد نامه). با اين پذيرش، متقاضی بعنوان عضو موقت حزب شناخته می شود.

       پ: گذران يک دورهء آزمايشی شش ماههء عضويت، برای نشان دادن ميزان باور عملی به مفاد اسناد حزب و فعاليت در راستای تحقق برنامه های آن.

       ت: کارآموزی در اين مدت شش ماه زير نظر عضو راهنمائی که از طرف دفتر عضويت ها و شاخه تعيين می شود

       ج: پذيرفته شدن از طريق تصميم نهائی شورای مرکزی حزب در پايان دورهء شش ماهه و بر اساس اظهار نظر اين دفتر عضويت ها و شاخه ها.

       ح: پرداخت حق عضويت سالانه که ميزان آن در کنگره های عادی حزب تعيين می شود.

       تبصره: در مورد چگونگی دريافت حق عضويت شورای مرکزی حزب تصميم می گيرد. 

 

ماده نهم: عضو حزب نمى تواند:

       الف: عضو احزاب و سازمان هاى سراسرى يا محلى ديگر باشد.

       ب: نسبت به همکاری و ارتباط «منظم» با هر گروه سياسی و يا رسانه ای ديگر (چه حزب و چه مجتمع های سياسی)، در راستای تحقق اهدافی که آن گروه ها در پیش روی دارند، اقدام کند.

       پ: با دولت های خارجی و موسساتی که مستقیم یا غیر مستقیم توسط دولت‌های خارجی اداره می‌شوند ارتباط و همکاری سیاسی داشته باشد.

 

ماده دهم: در موارد زير ضروری است که عضو حزب با ارائهء ادلهء کافی موافقت شورای مرکزی را کسب کند:

       الف: ارتباط موضعی و موقت و زير نظر دبيرکل حزب با دولت های خارجی و موسساتی که مستقیم یا غیر مستقیم توسط دولت‌های خارجی اداره می‌شوند.

       ب: همکاری منظم يا نامنظم با احزاب و گروه های ديگر صرفاً در راستای معرفی و تبليغ اهداف حزب سکولار دموکرات ايرانيان.

       پ: ارتباط «منظم» با رسانه ها اعم از رادیو، تلویزیون، وب‌سایت، وبلاگ و نظاير آنها.

       ت: عضویت و یا رابطه‌ی منظم با احزاب غیر ایرانی.

      ث: ارتباط منظم با شخصیت‌ها و محافل سکولار دموکرات برای جلب آن ها به حزب و یا انجام اقدامات مشترک.

      تبصره 1: تشخیص این که شخصیت‌ها و محافل مختلف دارای ماهيت «سکولار دموکرات» هستند نيز با شورای مرکزی است. تصمیم در باره‌ی چگونگی و ادامه‌ی ارتباط با آنها نيز با شورای مرکزی حزب است.

       تبصره 2: مسئولیت اداره و کنترل روابط «فرد رابط» با شورای مرکزی حزب است اما شورای مرکزی می‌تواند با تصویب یک آئین‌نامه اجرای این مسئوليت را به‌عهده‌ی واحد دیگری از حزب محول نماید.

 

ماده يازدهم: شركت اعضاء در احزاب و سازمان هاى غير ايرانی محل اقامت خود در خارج کشور و عضويت در آنها با اطلاع و موافقت شورای مرکزی حزب مجاز است.

 

ماده دوازدهم: اعضاء حزب تنها در تظاهراتی شرکت می کنند که حزب از دعوت کنندگان آن باشد. در اين راستا گردانندگان تظاهرات مختلف می توانند از حزب دعوت کنند که بعنوان يکی از  دعوت کنندگان اقدام کنند و اين امر با تصويب شورای مرکزی ممکن خواهد بود.

 

مادهء سيزدهم - هر عضو حزب باید در یکی از شاخه های حزب فعال باشد. دفتر عضويت ها و شاخه‌‌ها مسئول اجرای ‌این ماده است.  

 

ماده چهاردهم - سلب عضويت از اعضاء حزب به دلايل، و طی روندهای زير، با تصویب شورای مرکزی حزب، ممکن است:

       الف: در صورتی که عضوی در انجام وظايف محوله بخود از جانب حزب عملاً فعالیتی نداشته و پس از طی شش ماه فرصتی که برای اعادهء فعالیت او داده می شود، همچنان غیر فعال باقی بماند.

       ب: در صورتی که عضوی بر خلاف اصول بنيادنامه و مرامنامهء حزب و يا به زيان مصالح آن عمل کند.

 

ماده پانزدهم - فردی که عضويت اش در حزب منتفی می شود، حق اعتراض به مصوبهء شورای مرکزی را خواهد داشت. در آن صورت کمیسیون ويژه ای از سوی دفتر حقوقی حزب تشکيل می شود، متشکل از سه نفر از اعضاء حزب، که دو نفر آنان نبايد عضو شورای مرکزی حزب باشند و نفر سوم را شاکی انتخاب می کند. اين کميسيون به شکایت و اعتراض شاکی رسیدگی کرده و شورای مرکزی حزب، با در نظر گرفتن توصیهء این کمیسیون، تصمیم نهایی را اتخاذ می کند.

       تبصره: کسی که عضويت اش در حزب سلب شده نمی تواند، جز وامی که احتمالاً به حزب داده، خواستار اعادهء مبالغ پرداختی و امکاناتی که در اختيار حزب قرار داده بشود و، در عين حال، بايد امکاناتی را که از جانب حزب در اختيار او قرار دارد به حزب اعاده نمايد.

 

فصل سوم ـ شاخه های حزب

مادهء شانزدهم - حزب دارای سه نوع شاخهء منطقه ای، کشوری و شهری است.

 

ماده هفدهم - اهم وظايف شاخه های سه گانهء حزب عبارتند از:

 - افزودن بر تعداد اعضاء شايستهء حزب

 - آموزش دادن آنان بر اساس مرام نامه و برنامه های حزب،

 - در گير کردن اعضاء شان در فعاليت های مختلف حزبی

 - و بطور کلی انجام هر وظيفه ای که شورای مرکزی حزب بر عهده شان می گذارد.

       تبصره: طرز کار و نحوهء تنظيم روابط در شاخه ها بوسيله‌ی آئين نامه ای که دفتر شاخه ها و عضويت ها تهيه کرده و به تصويب شورای مرکزی می رساند معين خواهد شد.

 

مادهء هجدهم - شورای مرکزی حزب، از طريق دفتر عضويت ها و شاخه‌ها، مناطقی را که می توانند شامل چند کشور يا چند شهر باشند تعيين نموده و در هر «منطقه» يک نفر از اعضاء حزب ساکن در آن منطقه را بعنوان مسئول شاخه‌ء آن منطقهء حزب تعيين می کند.

       تبصره: وظيفه‌ء اين فرد برقراری تماس مرتب با شاخه های کشوری منطقهء محل مأموريت خويش و کمک به انجام وظايف آنها از يکسو و داشتن ارتباط با دفتر عضويت ها و شاخه‌های حزب است.

      

ماده نوزدهم - هر مسئول شاخه‌ء منطقه ای، در کشورهائی از منطقهء خود که عده ای از اعضاء حزب در آن ساکن باشند، يک تن از آن اعضاء را بعنوان «مسئول شاخه‌ء کشوری» به دفتر عضويت ها و شاخه های حزب پيشنهاد می کند. عضو مزبور، پس از موافقت آن دفتر و تصويب شورای مرکزی حزب، برای انجام اين مسئوليت تعيين می شود.

       تبصره: وظايف هر مسئول شاخه‌ء کشوری از يکسو برقراری تماس مرتب و رسيدگی به فعاليت شاخه های شهری کشور مورد مسئوليت خويش و، از سوی ديگر، ارتباط با مسئول شاخه‌ی منطقه ای و از طريق او بادفتر عضويت‌ها و شاخه‌ها است.

 

ماده بيستم - واحدهای اصلی فعاليت های حزبی «شاخه‌های شهری» حزب اند. در نخستين اقدام برای تشکيل اينگونه شاخه ها، مسئول شاخه‌ی کشوری از ميان اعضائی از حزب که در شهری اقامت دارند، يک نفر را بعنوان مسئول شاخه‌ی حزب در آن شهر به مسئول منطقه ای پيشنهاد کرده و مراتب را از طريق او به اطلاع دفتر عضويت ها و شاخه ها و تصويب شورای مرکزی حزب می رساند.

 

ماده بيست و يکم - هر شاخه‌ی شهری با حضور سه عضو ساکن آن شهر، و به رياست کسی که از بين آنها در ابتدا از جانب مسئول کشوری تعيين شده، رسماً تشکيل می شود و مسئول مزبور تا يک سال به ادارهء آن شاخه می پردازد. در طی اين مدت، در صورت استعفاء و غيبت مسئول مزبور و نيز در پايان دورهء يک سالهء مسئوليت او، اعضاء شاخه شخص ديگری را از ميان خود انتخاب و به مسئول شاخه‌ی کشوری معرفی می کنند و، در صورت تصويب پيشنهادشان از طرف شورای مرکزی حزب، عضو مزبور بعنوان مسئول شاخه‌ی شهری آغاز بکار می کند.

 

ماده بيست و دوم - با تشکيل هر شاخه‌ی شهری، مسئول شاخه دو نفر از اعضاء شاخه را بعنوان خزانه دار و منشی انتخاب می کند.

 

ماده بيست و سوم - شاخه های شهری حزب هر ساله در سالگرد تأسيس شاخه‌ی خود مسئول و خزانه دار و منشی شاخه را برای يک سال انتخاب می کنند.

       تبصره: انتخاب مجدد مسئول و خزانه دار و منشی قبلی تا دو بار بلامانع است.

 

فصل چهارم ـ کنگرهء حزب

ماده بیست و چهام - کنگره های حزب به  دو صورت عادی و فوق العاده تشکيل شده و بالاترین ارگان تصميم گيری در مورد کلیه‌ء مسایل سیاسی، تشکیلاتی، اداری و مالی حزب محسوب می شوند.

 

ماده بيست و پنجم - "کنگرهء عادی حزب" هر ساله در يکی از ماه‌های فصل بهار به دعوت شورای مرکزی حزب برگزار می شود.

 

ماده بيست و ششم - «کنگرهء فوق العادهء حزب» به تشخيص شورای مرکزی حزب و يا با تقاضای کتبی نصف به اضافهء يک اعضاء حزب برگزار می گردد.

 

ماده بيست و هفتم: شورای مرکزی حزب می تواند در مورد برخی از تصميم گيری های تک موضوعی، بجای تشکيل کنگرهء فوق العاده از روش رأی گيری بر روی اينترنت استفاده کند.

 

ماده بيست و هشتم: در مورد تشکيل همه‌ء کنگره ها، شرط لازم مطلع بودن اعضاء از «دستور جلسه» ای است که بايد شامل نام و مشخصات نامزدهای داوطلب عضويت در شورای مرکزی و نيز دبيرکلی حزب بابوده و حداقل دو ماه قبل از تشکيل کنگره به دست آنان رسطده باشد.

       تبصره: شورای مرکزی موظف است اظهار نظرهای رسيده در مورد دستور جلسه را نيز به اطلاع همه‌ی اعضاء برساند.

 

ماده بيست و نهم - از آنجا که ممکن است حضور فيزيکی کليهء اعضاء حزب در کنگره ها مقدور نباشد، هر عضو حاضر در همايش می تواند با داشتن وکالت کتبی که قبلاً به اطلاع شورای مرکزی حزب رسيده باشد، حامل حق رأی سه عضو غايب باشد.

 

ماده سی ام - در صورت وجود امکانات و تشخيص شورای مرکزی، شرکت اعضاء در کنگره ها و رأی‌گيری ها بصورت اينترنتی بلامانع است.

 

ماده سی و يکم - اعضاء شرکت کننده در کنگره ها بايد حداکثر يک ماه قبل از اعلام محل تشکيل کنگره، شورای مرکزی حزب را از نوع شرکت خود آگاه کنند تا مسئولان بدانند که کنگره، با در نظر گرفتن حد نصاب، با چند عضو (حاضر فيزيکی ـ حاضر از طريق دادن وکالت به اعضاء ديگر  و، در صورت وجود امکان، حاضر از طريق اينترنت) تشکيل خواهد شد.

 

ماده سی و دوم - کنگره های عادی حزب در دعوت اول با حد نصاب نصف به اضافهء يک اعضاء رسميت می يابند. در صورتی که در دعوت اول تعداد شرکت کنندگان در کنگره به حد نصاب لازم نرسد، کنگره دو ماه بعد از تاريخ کنگره‌ی اول، با هر آن تعداد از شرکت کننده که حضور داشته باشند تشکيل می شود.

 

ماده سی و سوم - کنگره را رئيس سنی کنگره، که از قبل از جانب دفتر عضويت ها و شاخه های حزب تعيين شده، افتتاح کرده و انتخابات برای تعيين رئيس و دو منشی کنگره را انجام می دهد. پس از آن رئيس و دو منشی منتخب کنگره را اداره می کنند.

 

ماده سی و چهارم - اهم وظايف کنگره های عادی به شرح زيرند:

       الف: تصميم گيری دربارهء گزارش های اداری و مالی. در اين مورد آئين نامهء مستقلی نحوهء تهيه اين گزارشات را تعيين خواهد شد.

       ب: تصميم گيری دربارهء گزارش تحليلی حزب از اوضاع سياسی ايران و جهان، تهيه شده بوسيله دفتر مطالعات استراتژيک.

       پ: انجام انتخابات برای تعيين اعضاء شورای مرکزی و دبير کل حزب.

ت: تصميم گيری دربارهء برنامهء فعاليت های حزب در سال آينده

       ث: در صورت لزوم، بررسی و تصويب اصلاحات و تغييرات در مرام نامه و بنياد نامهء حزب

       ج. تصميم گيری در مورد حق عضويت

 

فصل پنجم ـ شورای مرکزی حزب

ماده  سی و پنجم -  کنگرهء حزب يازده نفر از ميان اعضاء داوطلب را که صلاحيت نامزدی شان به تصويب دفتر عضويت ها رسيده باشد، برای عضويت در شورای مرکزی حزب انتخاب می کند.

 

ماده سی و ششم - تصميم گيری در مورد کليهء امور حزب، در فاصلهء بين دو کنگرهء عادی، بر عهدهء شورای مرکزی است.

 

ماده سی و هفتم - اعضاء علی البدل شورای مرکزی عبارتند از سه نفر از داوطلبان عضويت در اين شورا که پس از منتخبين اصلی کنگره رأی بيشتری آورده باشند.

       تبصره 1: اعضاء علی البدل شورا، پس از شرکت در اولين نشست شورا، تنها در صورت تشخيص ضرورت از جانب شورا، می توانند در جلسات آن شرکت کنند.

       تبصره 2: اعضاء علی البدل، تا زمانی که بعنوان عضو علی البدل شناخته می شوند، در صورت شرکت در جلسات شورای مرکزی حزب، دارای حق رأی نخواهند بود.

 

ماده سی و هشتم - اعضاء شورا به صورت های زير از عضويت در شورا معاف خواهند بود:

       الف: استعفاء

       ب: برکناری از سمت خود در شورا به تشخيص و با رأی اکثريت مطلق اعضاء شورا (دو سوم)

       پ: فوت

 

ماده سی و نهم-  در هر يک از موارد مذکور در مادهء سی و ششم اين بنياد نامه، عضو علی البدل اول و پس از او عضو علی البدل دوم، و سپس سوم، جانشين عضو از دست رفته خواهد شد.

 

ماده چهلم - در صورتی که با تبديل سمت هر سه تن عضو علی البدل شورا به عضو صاحب حق رأی، باز هم تعداد اعضاء از يازده نفر کمتر شود، شورای مزبور نسبت به تشکيل مجمع عمومی فوق العاده و تجديد انتخابات اعضاء شورا اقدام می کند.

 

ماده چهل و يکم - شورای مرکزی حزب در نخستين جلسهء خود يک تن از ميان اعضاء شورا را بعنوان «رئيس شورا» انتخاب کرده و انجام وظايف زير را به او محول می کند:

       الف: انتخاب دستور جلسات شورا

       ب: اداره جلسات شورا

       پ: ابلاغ تصميمات شورا به هرآن کس و بخش و سازمانی که اين تصميمات به آن مربوط می شود.

       تبصره 1: در صورت تساوی آراء اعضاء شورا در يک رأی گيری رأی رئيس شورا تعيين کننده خواهد بود.

       تبصره 2: تصميم گيری برای تعويض يا معاف کردن رئيس شورا از وظايف خود با شورای مرکزی حزب است.

 

ماده چهل و دوم: اعضاء شورا يک نفر را بعنوان حزانه دار و يک تن را بعنوان منشی شورا انتخاب می کنند.

       تبصره: تصميم گيری برای تعويض يا معاف کردن منشی و خزانه دار حزب بر عهدهء شورای مرکزی حزب است.

      

ماده چهل و سوم: انتخاب مسئولان شاخهء منطقه ای حزب از ميان اعضاء شورای مرکزی بلامانع است.

 

ماده چهل و چهارم - شورای مرکزی حزب می تواند به تشخيص خود از ميان متخصصان زمينه های مختلف، از درون يا بيرون حزب، دعوت کند که طی مدت معينی در موارد تخصصی شان بعنوان مشاوران حزب عمل کنند.

 

 فصل ششم - دبير کل حزب و جانشين او

ماده چهل و پنجم- پس از انجام انتخابات اعضاء شورای مرکزی حزب در کنگره، اين شورا در ظرف یک ساعت، با رأی مخفی اکثريت، از ميان خود يک نفر از داوطلبان را بعنوان دبير کل حزب انتخاب و به کنگره معرفی می کند. دبير کل نيز در همان مجلس يک نفر از ميان اعضاء شورای مرکزی را بعنوان جانشين خود بر می گزيند.

       تبصره: در صورتی که شورا نتواند در مهلت داده شدهء فوق دبير کل حزب را انتخاب کند، انتخاب او بر عهدهء کنگره خواهد بود.

 

ماده چهل و ششم - وظايف دبير کل حزب، که در برابر شورای مرکزی مسئول و پاسخگو است، به شرح زير است:

       الف: سخنگوئی حزب

       ب: نظارت بر، و تصميم گيری در مورد نحوهء اجرای اموری که به تصويب شورای مرکزی حزب می رسد.

 

ماده چهل و هفتم - در صورتی که شورای مرکزی حزب چنين تشخيص دهد که دبير کل حزب خودسرانه دست بکارهائی خلاف نظر شورا و عليه منافع حزب زده، و يا در انجام وظايف خود کوتاهی کرده است، می توانند با رأی اکثريت مطلق اعضاء دفتر مرکزی حزب، او را از سمت خود کنار گذاشته و با انتصاب جانشين او بعنوان دبيرکل موقت، در فاصله ای زمانی که نبايد از شش ماه بيشتر شود، کنگرهء فوق العادهء حزب را دعوت کرده و در اين مورد از کنگره نظرخواهی کنند.

 

فصل هفتم - دفاتر اداری و عملياتی حزب

ماده چهل و هشتم - امور جاری حزب زير نظر دبير کل و بوسيلهء دفاتر هفتگانهء حزب انجام می شوند.

 

ماده چهل و نهم - دفاتر هفتگانهء حزب به شرح زیر اند:

- دفتر امور عضويت ها و شاخه ها

- دفتر امور اداری و مالی

- دفتر حقوقی و امور انتخابات

- دفتر ارتباطات بين المللی

- دفتر روابط عمومی و انتشارات

- دفتر مطالعات استراتژیک

- دفتر ارتباط با سازمان های ديگر

تبصره: منظور از «سازمان های ديگر» در اين بند سازمان هائی است که شورای مرکزی حزب همکاری با آن‌ها را در مسیر اهداف کوتاه و بلند مدت خود صلاح بداند. این اهداف در سند دیگری با عنوان «سیاست همکاری حزب با جریانات سیاسی دیگر» بوسيلهء شورای مرکزی حزب تدوین خواهد شد.

 

ماده پنجاهم - شرح وظايف دفاتر هفتگانهء حزب بر اساس آئين نامه هائی که به تصويب شورای مرکزی حزب می رسند معين خواهد شد اما دفتر امور عضويت ها و شاخه ها لزوماً دارای ويژگی های زير خواهد بود:

الف: اين دفتر بصورت يک کميتهء سه نفره عمل می کند که اعضائش هر بار برای سه سال از طرف شورای مرکزی حزب تعيين می شوند.

ب: مسئوليت نگاهداری از اسناد مربوط به اعضاء حزب با اين دفتر است

پ: کليهء گزارش های واصله به اين دفتر محرمانه تلقی می شوند

       ت:  با توجه به مفاده بند «ب»ی ماده هشت اين بنيادنامه، متقاضيان عضويت بايد شرح حال و سابقهء سياسی خود را، همراه با تقاضای عضويت شان، برای اين دفتر ارسال دارند.

       ث: نامزدی اعضاء برای شرکت در انتخابات مربوط به مصادر و مناصب حزبی را بايد به تأييد اين دفتر رسيده باشد

       ج: اين دفتر می تواند در صورت ملزوم خواستار اطلاعات بيشتری از کسانی که خود را نامزد دستيابی به مقامات حزبی می کنند بشود.

       تبصره: مسئول هر دفتر، از جانب دبيرکل انتخاب شده و «دبیر» آن دفتر خوانده می شود.

 

ماده پنجاه و يکم - شرح وظایف این دفترها به وسیله «شورای مرکزی حزب» تدوین و تصویب می شود.

 

فصل هشتم  ـ «مجمع مؤسس» و  «نخستين شورای مرکزی حزب»

ماده پنجاه و دوم: موجوديت حزب را کسانی که از ابتدا تا تاريخ 14 امرداد 1395 (4 ماه اوت 2016) در راستای تهيهء اسناد حزب شراکت و دخالت داشته و همهء اين اسناد را امضاء کرده اند تعيين و تثبيت و اعلام می کنند.

       تبصره 1: در اين بنيادنامه از اين عده بعنوان «مجمع مؤسس حزب» ياد می شود.

       تبصره 2: تاريخ تأسيس حزب نيز در همهء اسناد 14 امرداد ماه 1395 ذکر خواهد شد.

 

ماده پنجاه و سوم: مجمع مؤسس حزب، تا تشکيل «کنگرهء عادی اول حزب»، که در تاريخی قبل از 14 امرداد 1396، و يا در آن تاريخ، تشکيل می شود، انجام وظايف شورای مرکزی را بر عهده خواهد داشت و، به «نخستين شورای مرکزی حزب» تغيير نام می يابد.

 

ماده پنجاه و چهارم: «نخستين شورای مرکزی حزب»، مطابق با پيش بينی های مندرج در فصل 5 اين بنيادنامه، از ميان خود رئيس شورای مرکزی، خزانه دار، منشی و دبير کل حزب را انتخاب می کنند.

 

ماده پنجاه و پنجم: تا تشکيل «کنگرهء عادی اول حزب»، مجمع مؤسس حزب، می تواند تعداد اعضاء خود را با دعوت از اعضائی که پس از آن تاريخ به حزب می پيوندند به 14 نفر (11 نفر اصلی و 3 نفر علی البدل) برساند.

 

فصل نهم - امور متفرقه

ماده پنجاه و ششم - دريافت کمک مالی نبايد با دادن هرگونه تعهدی از جانب حزب به کمک کننده همراه باشد و اين نکته طی نامه ای رسمی به کمک کننده ابلاغ می شود.

 

ماده پنجاه و هفتم - دريافت کمکی مالی بيش از 25 هزار دلار امريکا از منابع خارج حزب، مشروط به تصويب شورای مرکزی است.

       تبصره: در مورد مبالغ زير 25 هزار دلار ابلاغ موافقت دبيرکل به دفتر امور اداری و مالی کافی است.

 

ماده پنجاه و هشتم - هرگونه تغییر و اصلاح در مرامنامه و بنيادنامهء حزب، و نيز تصميم گيری دربارهء انحلال حزب، با پيشنهاد توجيهی دو سوم اعضاء شورای مرکزی و يا پيشنهاد توجيهی 70 در صد از اعضاء حزب، منوط به تصويب آن با اکثرت مطلق اعضاء حزب در اولين کنگرهء عادی و يا، در صورت تشخيص شورای مرکزی مبنی بر لزوم آن، در کنگرهء فوق العاده اعضاء حزب است.

 

ماده پنجاه و نهم - در صورت تصويب انحلال حزب در کنگره، يک هيئت تصفيه از جانب کنگره مأمور آن می شود تا در مورد اموال حزب و اعطای آن به يکی از سازمان های حقوق بشری تصميم گيری کند.

 

ماده  شصتم - این بنيادنامه در 60 ماده و 9 فصل به تصویب «مجمع مؤسس حزب» رسيده و برای تصويب نهائی، به کنگرهء عادی حزب که در خزان سال 1396 تشکيل می شود ارائه خواهد شد.