نامه ای از ساحل امن

اسماعیل نوری علا

«اینجا آرامش برقرار است

با ابری که بر فراز خانه لبخند می زند

با آفتابی که از پنجره سرک می کشد

با جیرجیرکی که ویلن اش را کوک می کند

با سگ همسایه که پشت نرده ها منتظر است.

اینجا همه چیز به سادگی می گذرد...»

 

«فقط اگر این توئیتر لعنتی بگذارد

خبرهای جعلی اش آرامش را می خراشند

صدای تیر می آید

صدای فوراه زدن خون

صدای محزونی که برای گمشده ها می خواند

صدای فریاد یخ بستهء کسی به نام حسین رونقی».

 

«با این همه اما، اینجا، شکر خدا، امن است و

کسی مزاحم ما نیست!»

 

یک نایاکی تایپ می کند.

 

111222