آنها و اینها...
چه زیبایند دخترانم
حتی آنگاه که تیر می خورند و
در خون روشن خود
غوطه می زنند.
(این جنگ زشتی و زیبائی است
هم در چهره و هم در روح
هم در توهم و هم در خرافه).
چه یلی شده اند پسرانم
حتی بگاه چوبهء دار
وقتی بجای عزا
از ما شادی می طلبند.
(این جنگ تلخی و شیرینی است
هم در خشم و هم در سرکوب
هم در رقص و هم در ترانه).
از آنها عکس و خاطره ای
نامی ماندگار و سنگی
از اینها ذلت در فراموشی
با دشنامی و ننگی.
بوسه بر جبین زندگان شان
و بوسه بر سنگ سردی
که نام شان را
با ستاره در میان می گذارد.
122722