"بر کدام جنازه زار می زند این ترانه"

که تلخی آتش را

در کپسول های شیرین پنهان کرده

و در  لبخند های اخم گرفته

به شادی های مضطرب

می ماند

 

بر کدام آیه اعدام اش کرده اند

که دست هایش بوی تقدس دارند و

دهان اش

از سنگریره های دشنام پر است

 

به کدام گورستان می بردندش

آنکه در واژه هایش پنهان می شد

تا در تفسیرهای غریبه بشکفد

چرا که دانسته بود

حافظهء بی تاریخ چنین است

فراموش کنندهء بخشش

یا حامله ای بی درد زایمان

 

در خواب های تلواسه

رقص کنان می رود

بی دانش آتش بازی هایش

جا مانده بر سر طاقچه

در سرگذشت روزی پلید

که ترانه ای را

از دهانهء مترو ربوده اند

و شقیقه اش را

با گل آغاز هر گلوله

تحویل باغ های خزان می دهند

 

آی...

بر کدام روز می گرید این ترانهء تلخ

که در چهار راه شلوغ

از بلندگوها

به اذان تبدیل می شود

051223