دلتنگی

___________________

شبیه هیچ پدیده ای نیست

گاه شبیه دریائی آرام و مرموز است

گاه مثل کوهی آتشفشان

گاه رودخانه ای است

که سر به زیر و نجوا کنان به کجا می رود

گاه جنگلی است که گمشدگان اش

راهی به جائی ندارند

 

درمان اش نیست

نه می توان به آن عادت کرد و

نه بیگانه ای است

که سرزمین ات را تصرف کرده باشد

مثل درد خفیف و دائمی دندان است

سرما تشدیدش می کند و

گرما می گستراند اش

 

هم شمال سرسبز دارد

هم کویرهای لایزال شن

هم باران دارد و هم خشکی

هم آسمان اش ستاره باران است

و هم جولانگاه ابرهای اخمو

هم یک زبان دارد و

هم به صد زبان سخن می گوید

هم بلند و تاریخی است و

هم همیشه چهره ای نو دارد

 

شبیه هیچ پدیده ای نیست

شاید شبیه ایران باشد

در آن به دنیا می آئیم

اما تضمینی نیست که

در آن چشم به آسودگی بگشائیم.

 

011824