از مجموعهء «با مردم دور»  

 

با نسرین خراسانیان

زنی خانه دار است نسرین خراسانیان

که نامحرم موهایش را ندیده

یا فروغ تازه ای است

که با لبخندش پروائی نیست؟

 

آتش زیر خاکستر است

یا باد شعله ور

در خونسردی های مرموز رضایت؟

 

در عصر شاعره های نازک خیال

از افشای نارنجک ها

و خون های آلوده به گوگرد

تا راهروهای پلید شفاخانه های دروغ

پرده های سکوت را کنار می زند

تا دردهای جاری آن سوی پنحره ها را

به واژه های بی گناه بسپارد.

 

نام اش مینو نیست اما

شکل خواهر من است

وقتی عروس گمشدگی هایم بود و

من کودکانه به دنبال لباس اش می دویدم.

 

برایش می نویسم

در تو شاعری شکوفنده می بینم

که پیرگاهی ام اجازهء دیدار اوج اش را نمی دهد

می نویسد: نه. به آن دیری نیست

سحر دارد ابرها را ورق می زند

تا به آخر شاهنامه برسد.

 

اسماعیل نوری علا

 041822