منتخبین برای مدیریت شبکه ◄ تماس با شبکه ◄ عضویت در شبکه ◄ آشنائی با اعضاء شبکه ◄ |
اسناد تشکیلاتی شبکه - تاریخچه - ریز مذاکرات جلسه سوم هیئت مؤسس 20 امرداد ماه 1403 – 10 اگوست 2024 |
میترا بابک: میخواهیم در مورد عضو علی البدل صحبت کنیم تا سمیه جان بیایند کامران جان می آیند باشند در این متینگ و بعد اگر توانست می پیوندد به همین دلیل من این موصوع عضو علی البدل هم در موردش صحبت بکنیم که اگر یک جلسه ای کسی نتوانست از آن گروه بیاید، یک نفر دیگر به ما معرفی شده باشد که بتواند حضور داشته باشد. فکر میکنم این خیلی مهم است به اضافه اینکه فروغ جان هم دو سه جا کار مهم دارند و یک برنامه تی وی دارند نمیتوانند بیشتر از یک ساعت بمانند و قبل از اینکه گروپ کنتراکتی که امروز میخوانیم قبل از اینکه بخوانند و اصلا بدانند در موردش، پیام را رساندند که متأسفانه بیشتر از یک ساعت امروز نمیتوانند بماند. اینکه از ایشان تشکر کردم آفرین بدون اینکه خوانده باشید یکی از مسائل مهم را رعایت کردید. کاری که میخواهیم بکنیم میخواهیم گروپگ کنتراکت را سریع ویدا جان بخوانند وقتی همه هستند و بعد اگر کسی کم و زیاد بکند یا سوالی دارد مطرح کند به اضافه اینکه فقط این جلسه چون جلسه بعد من و ویدا چلنج کردیم گروه را که یک ساعت وقت را تلف کردیم از حرف های طولانی یا بعضی وقتها تکراری به همین خاطر آقای دکتر نوری علا زرنگی کردند و گفتند اوکی از هفته بعد مدیریت را میدهم به خودت، خودت را انجام بده که این هفته من انجام میدهم از هفته دیگه این ارث را تقدیم ویدا جان میکنم. ویدا مدیریت این برنامه را به عهده می گیرد. واقعا اگر ما گروپ کنترات را بخوانیم که بعضی ها ممکن است خوانده باشید خودش واقعا دوباره سازی فرهنگی است برای تک تک ما من جمله خود من. اگر همه هستند سریع شروع کنیم که وقت ما تلف نشود چون همه ما کار داریم همه مشغول هستیم، تعطیل هم هست و وقت اضافی تلف کردن برای کسانی که سالیان سال است که دارند تلاش میکنند به خصوص در زوم بودند بعضی وقت ها هر هفته طبیعت خیلی مهم است که این را در همه مواقع زندگی بتوانیم از این گروپ کنتراکت استفاده کنیم. فقط برای این زوم نیست برای مسئله سیاسی نیست حتی به مسئله کاری یا حتی زندگی خودمان هم خیلی میتواند مثمرثمر باشد. شهاب صنیعی: ببخشید این کنتراکت را شما به صورت فایل فرستادید چون من خاطر هست که فرستادید خاطرم هست یکبار سریع نگاه کردم. میترا بابک: فکر کنم شمس عزیزم گروپ کنترات را در گروه واتساپ فرستادند. قبل از شروع من معمولا اسم کوچک صدا میکنم خیلی از شما با من آشنا هستید اگر که ببینم البته در اسکرین اسم کوچک شما اگر دوست ندارید میتوانم فامیلی شما را صدا کنم. الان گروپ کنتراکت را سریع بخوانید ویدا جان گروپ کنتراکت را میخواند هرجایی که شما احساس کردید که سوال دارید و یا دوست ندارید و یا پیشنهادی دارید یا موافق نیستید یک بزنید که ما روی آن کار کنیم و ببینیم چرا؟ ویدا طهرانی: من با اجازه دوستان گروپ کنتراکت را می خوانم البته ماها بعنوان فعالین سیاسی که بهرحال من کوچکترین کاملا آگاه هستیم به تمام این موراد ولی جسارتا با اجازه شما بزرگان من یکبار از رو آن می خوانم این موارد را رعایت کنیم: ١- اطلاعات شخصی دیگران را محرمانه نگاه داریم. ٢- مسئولیت گفتار و کردار خودمان را بپذیریم. ۳- بر موضوعات متمرکز باشیم و خلاصه گوئی کنیم. که فکر می کنم خیلی مهم باشد این نکته. ۴- نصیحت نکنیم، ولی پیشنهاد ارائه دهیم. ٥- نگاهمان به دور از پیشداوری باشد. ٦- از برخوردهای تهدیدآمیز یا خشونتآمیز خودداری کنیم. ٧- چالش پذیر باشیم و از یکدیگر بیاموزیم. ۸- به خودتان و دیگران احترام بگذاریم. ٩- خودنگر و خوشبین باشیم و به خود و دیگران احساس امنیت دهیم. ١۰- هنر گوش کردن را تمرین کنیم. ١١- بیپرده و شجاعانه صحبت کنیم. ١٢- انتقادپذیر باشیم. ١۳- ساماندهی و پیشبرد جلسه بر عهده مدیر و ادمین میباشد. ١۴- مدیر جلسه میتواند ترتیب و مدت زمان موضوعات و اظهارنظر شرکتکنندگان را تعیین کند. و در آخر اعضائی که به هر دلیل نمیتوانند در جلسهای شرکت نمایند، بایستی پیشتر این امر را به اطلاع آقای شمسالدین دارابی برسانند. سپاس از شما دوستان که گوش کردید. میترا بابک: من یکی اضافه بکنم اگر کسی از نظر امنیتی مشکلی ندارد لطف کند عکس خودش را داشته باشد که اگر احیایانا دوربین را می بندد عکسش باشد و اسمش زیرش باشد اگر از نظر امنیتی راحت نیستند من می فهمم ما متوجه هستیم ولی لطفا چون بعضی وقت ها هیچ عکسی نیست وقتی دوربین را خاموش می کنید این است که احساس دیگری به آدم می دهد بخصوص وقتی که دوربین روشن است ولی وقتی که هیچکس نیست و یک سفیدی آنجا هست کمی احساس می کند آدم دوست دارد طرف را ببینید این را هم اگر اضافه کنید به کنتراکت من فکر کنم بد نباشد. شمس عزیزم شما مسئول چت ها هستید دو نفر به نظر می آید می خواهند صحبت کنند. شمس دارابی: آقای واعظ نوشتند چون همزمان در یک جلسه دیگر هستند دارند گوش می دهند جناب خلیفه هم مشکل دوربین و صدا داشتند که برطرف شد. میترا بابک: هیچ کس هیچ اعتراضی به گروپ کنتراکت ندارد؟ شهاب صنیتعی: من اعتراضم این است که وقتی اسم این پیمان اسم فارسی دارد من برای همین کامفیوز شدم وقتی پیمان با شرکت کنندگان هست چرا بگوییم گروپ کنتراکت، من داشتم دنبال گروپ کنتراکت میگشتم. حسین خلیفه: البته خیلی جدی نگیرید چون یکی از بندهای همین کنتراکت این است که نصیحت نکنیم ولی اگر متوجه بشویم خیلی از بندهای که آمده خودش نصیحت است. این را خواستم بگویم. منم موافقم با آقای صنیعی این کنترات را بگذاریم آیین نامه داخلی. میترا بابک: قرارداد گروه آیین نامه خیلی جدیتر است قرارداد گروه. حسین جان نصیحت با پیشنهاد خیلی فرق میکند. اینها پیش پیشنهاد است. اسماعیل نوری علا: من این مطلب را بر اساس توافقی که کمیسیون بنیادنامه داشت نوشتم و به تصویب دوستان هم رساندم و دوستان هم با برخی تصحیحات تایپی چون من تایپیست خوبی نیستم اغلب اشتباه میزنم به خصوص آقای کهن خیلی محبت کردند و به دقت غلط گیری کردند. این است که متن غلط گیری شده را برای شما می خوانم. حالا ایجاد را کج و ماوج نوشتم را فراموش بفرمائید و تنها پیشنهادی هم که در واقع آقای کهن مبدع آن بودند ولی من فکر کردم به عنوان پیشنهاد اضافه کنیم، وقتش که رسید خدمت شما عرض میکنم. اول ماده یک راجع به اهداف شبکه است. ویدا طهرانی: من فکر می کنم اگر شیراسکرین بمنید و همه دوستان ببینند شاید بهتر باشد. اسماعیل نوری علا: ماده یک در مورد اهداف شبکه است، گفته میشود که «شبکه جهانی ایران مداری» که در این بنیاد نامه پس از آن به عنوان شبکه یا خواهد شد، به منظور ایجاد همبستگی هر چه بیشتر در میان ایرانیان خارج کشوری که علاقمند به فعالیت سیاسی در جهت فراهم آوردن آینده ای آزاد و آباد برای میهن شان هستند به وجود می آید و در این راستا از یک سو سازمانهایی که هم اکنون وجود دارند و با اصول و اهداف این شبکه هماهنگی دارند به عضویت می پذیرد و از سوی دیگر در هر کجا که لازم باشد کمک میکند تا ایرانیانی که عضو گروه و سازمانی نیستند دست به ایجاد انجمنهای ایران مداری شهری یا کشوری بزنند. می خواهید در پایان هر ماده ای من صبر بکنم اگر نظری باشد بشنویم. شهاب صنیعی: همین شبکه جهانی ایران مداری که در این بنیادنامه از این پس از آن به عنوان شبکه یاد خواهد شد، من خواستم بگویم از این پس شاید در اسناد آتی از آن به عنوان شبکه یاد خواهد شد. اسماعیل نوری علا: این پیشنهاد درستی نیست برای اینکه اسناد آینده که نمی توانند رجوع کنند به این قضیه، ما در این مطلب همیشه وقتی که یک اساسنامه ای را می نویسند می گویند از این پس در این اساسنامه من آن کلمه اول را به کار میبریم. اما یک سند دیگر یک روز دیگری نوشتیم و میخواهیم رجوع دهیم به نام شبکه نام شبکه را کامل باید بیاوریم. حسین عرب: سوال من این است که چرا برای خارج از کشور مگر داخل کشور جزء دنیا نیست؟ چون آنجا گفته شده یک چیز جهان است اصلا اصل فلسفه ما داخل کشور است یعنی آنجاست که باید حرکت انجام شود و به نتیجه برسد. خارج کشور حامی و کمک کننده هست چرا داخل کشور را حذف کردید؟ اسماعیل نوری علا: شما اگر میتوانید در داخل کشور انجمن های ایران مداری درست بکنید اعلام بفرمایید که آن را هم اضافه کنیم. حسین عرب: به نظر من باید اضافه بشود اصلا داخل کشور اصل است برای ما، من تعجب میکنم اینجا اصل حذف شده به این لطف کنید همه جا بگذارید. ایران هم بخشی از دنیا است. ویدا طهرانی: من فکر میکنم ما از روز اول شبکه ایران مداری را استارت زدیم، الان بحث ماهایی است که خارج از کشور هستیم و قرار است یک شبکه راه اندازی بکنیم که اتحاد همسویی و همکاری ما با هم باشد. مطمئنا با استقبال اگر عزیزانی از داخل کشور بتوانند بپیوندند صددرصد استقبال میشود. ولی چون هسته این شبکه خارج از کشور است و جلسه اول هم روی این بحث و صبح صحبت شد، من فکر میکنم این اساسنامه در مورد تمام گروه ها و افرادی است که در سراسر اروپا، آمریکا، استرالیا و آسیا دارند به این شبکه میپیوندند برای آن همبستگی و اتحاد ملی. شهرام عباسپور: من فکر میکنم بین خودمان حتی در مهستان، در حزب و در جنبش همیشه این صحبت بوده. علاقهای که داخل کشور دارند اینکه نمیشود نفی کرد، ولی صحبت صحبت امنیت داخلی ها است. همینطور که دکتر نوری علا گقتند از داخل نمی دانم چه کسانی می توانند به ما بپیوندند و اصلا چه جوری می توانند این شبکه که ما داریم تاسیس می کنیم با وجود آن بندهای که ما به آن اشاره می کنیم، ما می دانیم که در ایران واقعا چه خبر است ولی من تعجب میکنم چطوری از ایران می توانند به ما پیوندند؟ این خودش یک قضیه ای است. من نمیدانم آقای عرب هیچ راهکاری دارند برای این قضیه یا ما چطور باید این را انجام بدهیم. من متوجه نمی شوم. حسین عرب: نگاه کنید کسانی که میدانند می گیرند زندان میکنند بی روسری میروند خیابان مگر میترسد از جمهوری اسلامی؟ اتفاقا ما آن کسانی که این قدر شجاعت دارند داخل کشور نشستند و علنا دارند با جمهوری اسلامی مخالفت میکنند، اینها چرا نتوانند در جمع ما باشند؟ بله یک گروه هایی هستند میترسند ولی گروه هایی هستند اصلا نمی ترسند و آنها باید بیایند اضافه بشوند به جمع و در واقع این جمع را از حالت خارج به داخل کشور پخش کنند. و وقتی دیگران ببینند که گروهی نمی ترسند، دیگران هم این شجاعت را پیدا میکنند که بیاید ملحق بشوند و در ثانی نهایتا ما میتوانیم یک بخش پنهان هم برای افراد بگذاریم که به یک نوع اگر میترسند، البته من عقیده ام این است که خیلی ها در ایران دیگر نمی ترسند. جمهوری اسلامی دیگر آن اقتدارش را از دست داده که بخواهد بترساند با ترس مردم را، یا حداقل گروهی را وادار کند که اظهار وجود نکنند به عنوان مخالف. این را می بینیم الان در جامعه، چرا ما باید جلوی آن را بگیریم. فرامر کهن: جناب عرب من فکر میکنم تفاوتی که وجود دارد بین هدفی است که ما برای خودمان در نظر گرفیتم و چیزی که شما تصور می کنید. هدف این شبکه این نیست که ما برویم راهپیمایی برگزار کنیم در داخل کشور، آن هدف برای مثال جنبش اجتماعی، جنبش زنان، جنبش کارگران، جنبش دانشجویی هدف ما آن نیست. هدف ما ایجاد یک ساختار سیاسی یک نهاد سیاسی است که بتوانیم به عنوان بستر از آن استفاده کنیم ولی ایجاد رهبری سیاسی که بتوانیم در برابر جمهوری اسلامی یک رقیب سیاسی داشته باشیم چنین رقیبی در داخل کشور بلافاصله زندانی خواهد شد و اعدام خواهد شد و این را همه ما میدانیم و میبینیم. اگر با این دانش ما تصمیم بگیریم افرادی را داخل کشور وارد این شبکه بکنیم با میدانیم خطر اعدامشان وجود دارد، از دید من نه منطقی است نه اخلاقی است و نه تنها منطقی و اخلاقی نیست بلکه امنیت اتصالی هم نداریم. شاید پیام فرستادم که اصلا به دست آن دوستان نرسید، شاید من نیاز داتشتم اطلاعاتی دریافت کنم که اصلا به دستمان نرسید.. ما نمی توانیم این خطر را برای دوستان داشته باشیم، همزمان این مشکل پیچیده اتصال و ارتباطات را قبول کنیم، صرفا برای اینکه گروه های اجتماعی داخل کشور را بخواهیم وصل کنیم به شبکه. هدف این شبکه اعتراضات در داخل کشور نیست. در نتیجه منطقی هم نیست. اسماعیل نوری علا: من فکر می کنم که ما میتوانیم با اضافه کردن یک پرانتز در این متن، این در را نبندیم درحالی که باز هم نمی کنیم. یعنی بگوییم که در میان ایرانیان خارج کشور (و در صورت امکان و با در نظر گرفتن ملاحظات لازم در داخل کشور). میترا بابک: در ادامه صحبت های دکتر نوری علا چون دقیقا نظر من بود من فکر می کنم نکته مهمی است که حسین جان باز کرد و این در را نباید نبندیم ولی مسئله اینجا این است که همانطور که آن پرانتز را میگذاریم در کنارش این حرکت و یک الترناتیو می خواهد بشود به قولی، در کنارش این حرکت میتواند اتفاقا تظاهرات خیابانی را قدرت بیشتر و امید بیشتری به مردم بدهد به خارج از کشور و داخل کشور و هم به نوعی میتواند وصل خیابانی بشود یعنی حرکت های بزرگتر آینده ما. به همین خاطر آن پرانتز فکر میکنم همه مشکل را حل می کند. شمس دارابی: پیرو صحبت های جناب کهن، قطعا سازمان های اطلاعاتی نفوذ خواهند کرد. ویدا طهرانی: فقط بفرمایید تا کجا هر پاراگراف چند نفر می توانیم با همدیگر بحث داشته باشیم، از کجا باید ببندیم؟ شهرام عباسپور: خانم دکتر خیلی کوتاه بگویم من با پیشنهاد دکتر نوری علا مشکل ندارم میشود آن را اضافه کرد ولی ببینید ما یک تعدادی هستیم همه ما خارج از کشور هستیم تقریبا همه اکثر ما همدیگر را میشناسیم، آشنایی داریم با فعالیت همدیگر، ببینید فردا شما میخواهید این کد ورود به اتاق را در اختیار یک شخص بگذارید که از ایران آمده، آیا شما میتوانید اعتماد کنید و می دانید که آن کد را ایشان ممکن است به کسی دیگری هم بدهد و شخصی دیگر چه کسی است؟ ما چطوری میتونیم این امنیت را برای خودمان اگر واقعا می خواهیم کار سیاسی انجام بدهیم این امنیت را برای خودمان هم باید رعایت بکنیم این را باز من نمیدانم می شود راه حلی برای آن پیدا کرد. حسین عرب: نگاه کن شهرام، اولا از خارج از کشورم این نفوذ میتواند باشد فقط داخل کشور است. دوما اینکه یک شبکه ما باید طراحی بکنیم نه با استفاده از تلگرام با چیزهای دیگر من با دارابی تماس میگیرم و به او چیزها را می دهم از طریق شبکه های دیگر طراحی کنیم ارتباطات را طوری که همه نتوانند همه چیز را ببینند. یک چیزهایی که خاصی که مربوط به خودشان است ببینند و آن موردی که می گویید رفع بشود یا حداقل به کمترین میزان برسد. این راه دارد شبکه را گفتم با آقای دارابی من مطرح میکنم که چطوری این کار را بکنیم. اسماعیل نوری علا: به هر حال با این پرانتز موافقت شد؟ شهاب صنیعی: من خواستم بگویم که دو نکته را بگویم در خصوص مسئله امنیت، بعد از این ۴۴ سال تجربه که من دارم درخصوص جمهوری اسلامی ورود به گروه های ما هیچ کاری ندارد برای جمهوری اسلامی، ولی اینکه بعضا ادعا میشود که ما باید مواظب امنیت خودمان باشیم من شکی ندارم که شناسایی ماها، شناسایی کسانی که فعالیت سیاسی میکنند برای جمهوری اسلامی هیچ کاری ندارد به راحتی می تواند وارد هر گروهی بشود آدمش را بفرستد در شناسایی کند و آیا اینکه آیا تشویق ایرانی های داخل کشور و تشکیل شبکه کار عاقلانه ای است، من فکر می کنم کار درستی نیست چون ما تجربه آقای فولادوند را داشتیم آن انجمن پادشاهی خواهان که چگونه مخالفین را جمع کردند و ثابت شد که تمام لیست ها دست خود سپاه پاسداران است و دست خود رژیم است و البته روح الله زم هم به همین نسبت. این است که من فکر میکنم تشویق ایرانیان به تشکیل شبکه، چون شما شبکه رسانه ای در ایران درست بکنید اعدام میشود چه برسد به اینکه بخواهیم شبکه مخالفت با رژیم را بسازیم من فکر نمیکنم این فکر خیلی خوبی باشد ولی همانطور که آقای نوریعلا گفتند یک پرانتزی باز بکنیم میتوانیم با اشاره به اینکه در آینده بسته به شرایط امکانش باشد، من موافق هستم با همچنین پرانتزی. میترا بابک: اگر کسی مشکلی ندارد با این قضیه برویم، پاراگراف بعدی. ویدا طهرانی: تصویب شدن یا نشدن یک بند با توجه به تعدادی که اینجا هستیم با یک نفر موافق و یک نفر مخالف تصویب نمیشود. فکر کنم اگر چیزی را می خواهیم تصویب کنیم باید اعلام کنیم که همه عدد ۳ را بزنند، اگر تصویب شده و بعد براساس تصویب تعیین بکنیم که اکثریت موافقت کردند. چون الان آقای حسین یک پیشنهادی دادند من مثلا مخالفم دو دوست دیگرم اعلام مخالفت کردند. فکر نمیکنم اینجوری بگوئیم تصویب شد شاید کمی اشتباه باشد. میترا بابک: قرار شد هر کس که مخالف است یک بزند و صحبت و پیشنهادش را بدهد چون کسی نداد فکر کردیم همه پذیرفتند. سالار غدیری: من اتفاقا با ایران صحبت می کردم خانم دکتر میترا بابک باید بشناسند آقای کمال جعفری، آقای تقیزاده مال بیانیه 14 آقای تقی زاده این بحث را گفتند که ما پس بگوییم ما را خبر کنید که بیاییم ولی چون با آقای نوری علا ما صحبت سر این بود که فقط خارج از کشور باشد و خودشان هم میگویند اگر از ایران بچه ها بخواهید بیایند، احتمال اینکه اطلاعات یا سپاه نفوذ کند خیلی زیاد است و همیشه این آمدن را زدند خراب کردن پاشیدن از بین رفته. نمیدانم واقعا به نظر من کمی کارش پر ریسک است. اینها از جانشان گذشتند یعنی کسانی که دارند میگویند ما میآییم، اصلا برایشان مهم نیست، یعنی دارند کارهایشان را انجام میدهند برایشان مهم نیست ولی ما یک مسئولیت فکر کنم داشته باشیم نسبت به عزیزانی که داخل ایران هستند. گشتاسب باوند: من هم خدمت شما درود می فرستم. می خواستم بگویم که اولا به قول قدیمی ها سنگ بزرگ علامت نزدن است. دوم اینکه این عمل به منزله اقدام مشترک محسوب میشود و در داخل بله دوستان نمیترسند، بحث این است که اگر بخواهد یک همچنین چیزی ادامه پیدا بکند مشکل برای آنها ایجاد خواهد کرد. ضمن مسئله امنیتی را دوستان اشاره کردند من فکر میکنم اگر ما بتوانیم با همین بندی که اضافه شده قدم های کوتاه برداریم اما محکم، بهتر میتوانیم پیش برویم ببینیم به کجا میرسیم با توجه به اینکه ما در گذشته در همه این روابط تجارب موفقی نداشتیم. میترا بابک: گشتاسب جان شما هم که شما صحبتتان مشابه است یک کاری کنیم هر کس که مخالف است شماره ۳ بزند ویدا طهرانی: آنهایی که مخالف هستند پرانتز یا اینکه یادآور بشویم به حضور از داخل، عدد ۳ را بزنند. اسماعیل نوری علا: پس اجازه بدهید یکبار دیگر من پرانتز را بخوانم. شبکه جهانی ایران مداری به منظور ایجاد همبستگی هر چه بیشتر در میان ایرانیان خارج از کشور (و در صورت وجود امکان در آینده و با در نظر گرفتن ملاحظات لازم در داخل کشور که علاقمند به فعالیت در جهت ایران ... هستند. میترا بابک: هرکس مخالف است، ۳ بزند. اسماعیل نوری علا: فکر میکنم شهران خانم اگر توضیح بدهند برای ما روشن تر خواهد شد برای اینکه ایشان بیشتر از ماها تجربه کار تشکیلاتی سیاسی دارند. شهران طبری: میبخشید من داشتم کاری می کردم با کمال میل دکتر نوری علا من فکر میکنم یعنی همان اول خواندید من فکر کردم به جای اینکه بنویسیم ایرانیان خارج از کشور بنویسیم «ایرانی ها» در میان ایرانی ها، خارج کشور و داخل کشور را نگذاریم شاید. شاید آن بیشتر باشد. آن وقت هر کسی بخواهد بیاید به هر حال باید یک امتحانی پس بدهد. باید راجع به آن تحقیق بشود و بدانیم که مفید است آمدنش در غیر این صورت اجازه ورود نباید داده بشود یا یک شرطی بگذاریم برای اینکه -آن را نمیدانیم باید راجع به آن فکر بکنم- شرطی بگذاریم برای ورود به این شبکه. اسماعیل نوری علا: این جمله در صورت وجود امکان در آینده و با در نظر گرفتن ملاحظات لازم همان شرط است. شهران طبری: درست است من مخالفتی با آن نداشتم. وقتی هم گذاشتید، ولی گفتید اگر می خواهیم ساده تر بکنیم که مخالفت ها برطرف بشود شاید بهتر باشد همان بهتر که بگوییم در مقابل ایرانی ها که علاقمند به فعالیت سیاسی ... من اینطور فکر کردم ولی در غیر این صورت من با پیشنهاد شما موافقم مسئله ای نیست آن هم اگر کسی بخواهد بیاید بایستی که راجع به آن شناخته بشود. شهاب صنیعی: من عذرخواهی میکنم میپرم وسط ولی من شک کردم که این مسئله پرانتز، چون می بینم ادمین هم نوشته من مخالف پرانتز نیستم، آیا عزیزانی که 3 زدند مخالف پرانتز هستند این لطفا مشخص کنید. میترا بابک: کسانی که مخالف پرانتز بودند قرار شد ۳ بزنند.۳ نفر هستند الان. چون اگر ما پرانتز را نگذاریم دوباره حملههای آنچنانی میشود به اپوزیسیون خارج از کشور برای ما میخواهند تصمیم بگیرند. همه اتفاقات بدی که افتاده معمولا حمله ها شروع میشود. اما اگر یک راهی پیدا شود مثل همین پرانتز دهان های دشمنان بسته میشود. این نکته خیلی مهم است. ما خیلی حواسمان باشد که برای ضربه های آنچنانی آماده است برای. شهاب صنیعی: این دوستانی که مخالفت ابراز کردند میخواهند بگویند مطلب شان را که چرا مخالفند. میترا بابک: اگر سریع بگویند لطفا. فروغ کنعانی: برای اپوزیسیون خارج، غالبا خود بچههای داخل ایران یک وظیفهای تعریف میکنند که انعکاس صدایشان است بنابراین اینکه ما می خواهیم خودمان را سازماندهی کنیم در قالب هر تشکلی یک چیز بدیهی است بخاطر اینکه ما می دانیم سازماندهی وجود ندارد، دلایلش هم به کرات راجع به آن صحبت شده، خیلی هم به آن آشنا هستند و اصلا چیز عجیب و غریبی نیست. فکر میکنم تمام تشکل هایی که تشکیل میشود کارهایی که در کنار هم قرار می گیرد در همین راستا است. بنابراین ما اصلا وظایف مان و شرح وظایف ما آنچه که بچه های ایران انجام میدهند اصطلاحا مبارزات خیابانی یا سازماندهی داخلی یا فاز دیگری که جریان اصلی باید اسمش را بگذاریم یکی نیست، حضور آنها بنابراین در گروه های ما لزومی ندارد دلیل اصلی را که همه اشاره کردند امنیت کسانی که وارد این گروه می شوند این با بحث حجاب فرق میکند، شما وقتی روسری از سر برمی دارید بله جمهوری اسلامی نمی ترسید، منتها حتی در آن بی قانونی جمهوری اسلامی برای شما یک جرمی تعریف میشود مثلا یک سال ۲ سال ۳ سال زندان است ولی ارتباط با ما با هر کدام از ما چه برسد به تشکل، دیگر میرود در رده مبارزه، آن موقع میتواند احکام سنگینی که برای ماها قابل جبران و تصور اینکه بابت ارتباط با با ما اتفاق افتاده را در پی داشته باشد. بنابراین کار خطرناکی است از یک جهت امنیت آنها به خطر می افتد در این ارتباط، اگر ارگانیک باشد. بحث دوم هم این است که برای ما خطر دارد. ما خیلی با آدرس مخفی داریم زندگی میکنیم یک چیزی برای خیلی ها وضعیت است، پلیس از ما خواست دیگر آدرس هایمان را پنهان کنیم خیلی از ما خانواده هایی در ایران داریم که میتواند خطر بگیرد زندگی شان این ارتباط هرچه کمتر باشد ارتباط ارگانیک منظورم است، ارتباطاتی که ما داریم همه کنترل شده دارند انجام می دهند یک بحث است اما اگر بخواهیم یک کار سازمانی بکنیم با ایران هم ارتباط داشته باشیم باید مواظب باشیم این از هر جهت هم احتمال نفوذ را در اینجا بالا میبرد، کار اطلاعاتی خطرناکی را در واقع برای ما داشته باشد می تواند به نفوذ اطلاعات وحشتناکی به داخل سیستم امنیتی ایران من کلا موافق این جریان نیستم. من فکر میکنم این تفکیک باید صورت بگیرد. ما باید بلد باشیم چطور از حباب اطلاعاتی رد شویم، اطلاعات مان را بگیریم و از همان کار سازماندهی را انجام بدهیم. ما یک وظایف دیگری داریم. این وظایف هیچ احتیاجی به حضور ارگانیک افراد ندارد. بنابراین من با پیشنهاد نوشتن کلمه ایرانیان موافقم چون کسی را از آن خارج نکرده، میخواهد فعالیت کند اما همزمان آوردن واژه ایران، بسیار می تواند کار را برای ما سخت و خطرناک بکند. من به جد فکر میکنم ما باید در مورد این قضیه بسیار محافظه کارانه عمل کنیم و در نظر بگیریم که ما با یک کشور با امنیت نرمال طرف نیستیم. فکر می کنم بحث مهمی است که من به نوبه خودم راجع به آن فکر کنیم بد نباشد. میترا بابک: من فقط اضافه کنم به صحبت های فروغ جان، ما نفوذ از خارج کشور فراوان داریم ربطی به داخل و خارج ندارد، امنیت هم بسیار بسیار مهم است. امنیت تشکیلات بسیار مهم است. اینها اصلا حرفه ای هستند خیلی خیلی حرفه ای هستند و اگر در مورد کلمه ایران میخواهیم بگذاریم پرانتز را برداریم که فکر می کنیم اگر بگذاریم مردم ایران، ملی گرا ایران مداران، یک جوری با آن ۳ ماده اصلی وصل بشود این یک کلمه به ایران وصل شود و این باعث میشود که کاملا مشخص است که این گروه چه دارد میگوید، ما وطن دوست هستیم، ما ملی گرا هستیم، ما ایران مداران هستیم، حفظ ایران برای ما بسیار مهم است. اسماعیل نوری علا: من یک پیشنهاد دارم ما تعریف ایران مداری را در این ماده های بعد کردیم یعنی هر کس که عضو این شبکه بشود باید مشمول این قاعده باشد، ولی در پی صحبت های ایشان من فکر میکنم اگر بخواهیم این پرانتز را برداریم بد نیست اصلا جمله را اینجوری بکنیم که «شبکه نهادی است در خارج کشور که به منظور همبستگی هر چه بیشتر در میان ایرانیان به وجود می آید» یعنی کلمه خارج کشور را بیاوریم روی شبکه بگذاریم نه روی افراد. میترا بابک: به نظر من خیلی خوب است. ویدا طهرانی: به نظر من هم عالی است این جوری عالی تر است. میترا بابک: هرکسی مخالف است 3 بزند. حسین عرب: اگر اجازه بدهید من اول وقت گرفتم توضیح بدهم این صحبت هایی که خانم کنعانی کرد اولا شما ماده ۲ را نگاه کنید میگوید ما میخواهیم آلترناتیو درست کنیم. آلترناتیو یعنی چی؟ یعنی اینکه خارج از کشور بنشینیم دستور بدهیم داخل کشور برو داخل خیابان، اینکه آلترناتیو نیست آلترناتیو باید داخل کشور باشد. یعنی خارج از کشور فقط سازماندهی کند و داخل کشور بروند خیابان. یک دوست دیگر گفت مگر ما می خواهیم مردم را بیاوریم به خیابان، بله ما مردم را میخواهیم بیاوریم به خیابان، آلترناتیو یعنی همین. بعد شما می گویید اینها جانشان در خطر می افتد، مگر خودشان ابله هستند که بیایند گرهی و ندانند همچنین چیزی را که ما برای آنها بخواهیم بگوییم که شما جانتان در خطر است اگر بیایید نیاید. او خودش میداند این را این چه حرفی است که شما میزنید. بعد می گوید نفوذی است. نفوذی خارج کشور هم هست. آخر این چه حرفی است که می گویید داخل کشور نفوذی است. یعنی تمام این نکاتی که شما گفتید همه چیزهایی است که قابل تامل نیست که بخواهیم به آن توجه کنیم این نظر من است. ویدا طهرانی: ببخشید من پوزش میخواخم کم فقط نظرک را دارم بیان کنم وقتی پیشنهادی می آید وسط ما تا فردا صبح می توانیم بنشینیم مخالفت و موافقت کنیم پیشنهاد دهنده هم می تواند از پیشنهادش دفاع بکند. اینجوری ما پینگ پونگی داریم بحث میکنیم. اگر که یک موافقت مخالفتی است اگر بیاییم روی فوکوس کنیم آخرین پیشنهاد آقای نوری علا یکبار دیگر جمله را بخوانند یا موافقیم یا مخالفیم وگرنه واقعا تا صبح روی این پاراگراف اول میمانیم که مخالفت می کنیم آقای حسین میخواهند دفاع بکنند، موافقت بکینم دوست دیگری میخواهند در مقابل مخالفتشان دوباره عدد یک بزنند و نظرشان را بگویند. شهران طبری: من فکر می کنم ما باید بگوییم که روش ما برای پیشبرد این چیست؟ آیا ما می خواهیم به اتفاق آرا برسیم یا می خواهیم حداکثر رای را بگیریم؟ اگر ما میخواهیم اکثریت رای را بگیریم باید یک وقتی تعیین بکنیم برای گفتگو بعد رای بگیریم و بعد تمام بشود دیگر بعد از آن دیگر گفتگو نباشد. این یکجور راهی است. کفایت مذاکرات بشود یک وقتی باید رئیس جلسه تعیین بکند ۲۰ دقیقه ۵ دقیقه برای هر چیزی وقت هست بعد از آن با رای گیری برویم جلو اگر موافق باشید اگر می خواهید نه با اتفاق آرا بروید جلو ساعت ها و هفته ها باید صحبت بکنید. حسین خلیفه: بنده از خیلی وقت پیش یک زده بودم. دوستان من تصورم این است که ما روی تصویب این بندها و مادهها عجله نکنیم برای همه تفهیم بشود و ما درک بکنیم که موضوع چیست و به چه می خواهیم برسیم. جتی اگر وقت هم بگذاریم. این همه سالها صبر کردیم دو روز دیگر هم صبر داشته باشیم. من در یک نگاه کلی می خواهم بگویم این قضیه در اهداف خیلی خلاصه گویی شده به همین خاطر این سوالات پیش می آید. برای نمونه البته من نخواستم صحبت بکنم چون ماده یک بستگی به آنچه که در ماده ۲ میآیید دارد. اگر ما بند الف و ب و پ از ماده دو را به اهداف مشخص کنیم، آن موقع خیلی اهدف مشخص تر می شود چون فراهم آوردن آینده آباد و آزاد این به عنوان هدف کافی فکر نکنم باشد و گویا نیست چون صحبت از براندازی است، فراهم آوردن زمینه ائتلاف برای گذار از جمهوری اسلامی است، محوریت دادن به شاهزاده رضا پهلوی است، اینها فکر کنم طبق صحبت های قبلی که شده همه جزء اهداف هستند. اگر این مسئله براندازی باشد، گذر از جمهوری اسلامی باشد، شاهزاده رضا پهلوی باشد فکر کنم برای هر ایرانی داخل کشور قابل درک است که چرا آنها نمیتوانند در این بستر فعالیت داشته باشند. در نتیجه اصلا اشاره کردن به این موضوع به شکل پرانتز ضرورت پیدا نمی کند. حالا اگر می خواهید واقعا تفهیم کنید بفهمند که چرا ما ایرانیان داخل کشور را ضمیمه نکردیم میتوانیم توضیح را بدهیم بخاطر شناختی که از ماهیت جمهوری اسلامی در سرکوب هر نوع فعالیت سیاسی دارند و از آنجا که این جریان قرار است یک جریان برانداز باشد و زمینه های ایجاد یک ائتلاف برای گذار از جمهوری اسلامی را فراهم کند، در نتیجه طبیعی است که فعالین داخل از کشور با هویت حقیقی خودشان نمیتوانند در این نهاد شرکت بکنند. اگر ما این توضیح را در این تبصره بدهیم، فکر کنم مسئله حل میشود و این هم یک مقدار ما ماده یک را بیشتر باز بکنیم، اهداف ما چیست؟ میترا بابک: حسین جان مفهوم را رسانیدید خیل واضح رساندید. ممنون از شما من فقط در پرانتز یه چیزی در بگویم از داخل شبکه هایی در آینده در شبکه مرکزی خواهند آمد به صورت کاملا مخفیانه، پس اینقدر نگران این قضیه نباشید. داخل ایران بسیار مهم است، منتها چه کسانی؟ آیا کسانی که شدیدا ضد شاهزاده هستند قبول میکنند بیایند در این شبکه، مسئله خیلی مهم است چون اسامی امروز شنیدم که می دانم شدیدا مخالف هستند. مسئله اینجاست که نگران این قضیه نشویم. یک کلمه این طرف آن طرف بشود موضوع حل میکند. بگذاریم آقای دکتر نوری علی عزیزم شما لطف میکنید یک کلمه به ایران اضافه اینطرف آنطرف بکنیم که مشخص شود که منظور ما همه ایرانیان وطن دوست و وطن پرست هستند و ملی گرا. ویدا طهرانی: آقای نوری علا یک متن را خواندند. قسمت آخر اصلاحیه اگر آن را یکبار دیگر هم بخوانند خوب است. اسماعیل نوری علا: پرانتز را حذف کنم پیشنهاد دوم را بخوانم. میترا بابک: فکر کنم پیشنهاد دوم خوب است با یک کلمه اضافه همه چیز را حل میکند. ایرانیان وطن دوست و وطن پرست. اسماعیل نوری علا: نهادی است در خارج از کشور که به منظور ایجاد همبستگی هر چه بیشتر در میان ایرانیانی که علاقمند به فعالیت در جهت فراهم آوردن آینده ای آزاد و آباد برای میهن شان هستند. میترا بابک: هرکس مخالف هست 3 بزند این بحث بسته میشود. حسین خلیفه: به نظر من اینکه عرض کردم اگر ما بگوییم به منظور فراهم آوردن آینده ای آزاد و آباد، این به عنوان هدف خیلی خلاصه هست و گویا نیست. میترا بابک: شما نگران نباشید باز هم ادامه دارد فعلا اول قضیه است. تصحیح می کنیم تا برسیم به بندهای دیگر بندهای دیگر را که بخوانید، همه چیز کاملا مشخص است که هدف این شبکه چیست. حسین خلیفه: ولی جزء اهداف نمیتواند باشد، فراهم می آینده آزاد و آباد این به عنوان هدف. میترا بابک: هدف چیست؟ براندازی جمهوری اسلامی. حسین خلیفه: آفرین همین هدف ما فراهم آوردن زمینه گذار از جمهوری اسلامی این هدف است. اسماعیل ننوری علا: آن هدف نیست. آن استراتژی است هدف ما این است که به اینجا برسیم. یک سنگی افتاده در جاده می خواهیم بگذاریم کنار آن هدف نیست، آن استراتژی ما است. حسین خلیفه: فراهم آوردن آینده آزاد و آباد این کار ما است مگر؟ میترا بابک: می توانیم برای گذار از جمهوری اسلامی؟ حسین خلیفه: این خیلی گویا تر است این گذار فراهم آوردن زمینه گذار و رسیدن به آزادی و آبادی این جوری میشود گفت، ولی فقط به منظور فراهم آوردن زمینه آزادی و آبادانی. میترا بابک: دکتر نوری علا با خلاقیت شما یک کلمه گذار را چطور می توانید بگذارید در کنار این کلمات. اسماعیل نوری علا: می توانیم مثلا بگوییم که علاقمند به فعالیت در جهت گذار از موانع موجود و فراهم آوردن. حسین خلیفه: کلمه گذار خیلی معنی را کای می کند. میترا بابک: به صحبت های شاهزاده خیلی نزدیک است کلمه گذار و این خیلی مهم است. اسماعیل نوری علا: کلمه گذار را گذاشتم، میگویند چرا گذار از موانع موجود؟ من می گویم برای این که هزار و یک مانع است. میترا بابک: برای همین اگر بغلش بگذار از این موانع گذار از این موانع. شهران طبری: بگذاریم برای گذار از جمهوری اسلامی و تلاش برای ایرانی آباد. شهاب صنعی: آقای نوری علا همین الان توضیح دادند که جمهوری اسلامی بخشی از موانع موجود است. وقتی ایشان میگویند گذر از موانع موجود، یعنی هر مانعی که ما در سر ما راه ما است در آن چند کلمه قرار می گیرد. من با نظر آقای نوری علا کاملا موافق هستم چون جمله ایشان هم جامع و هم مانع و هم دربرگیرنده است. بخواهیم مدام توضیح بدهیم که خامنه ای، خاتمی اینها را بخوایم پیش بکشیم موضوعیتی ندارد. اسماعیل نوری علا: تجزیه طلبها بدتر از همه. جنگ داخلی سپاه پاسداران. اگر آقای خلیفه راضی باشند من فکر میکنم ناراضی 3 بزنند. حسین خلیفه: نه جناب صنیعی عزیز ما اگر واقعا هدف ما این است که یک بستر سیاسی درست بکنیم که ایرانی ها دور هم جمع بشوند و زمینه گذار از جمهوری اسلامی را فراهم بکنند، این دیگر اغماض نباید داشته باشد در همان ابتدای کار باید گفته شود وگرنه شدیدا زیر سوال میرویم که این آزادی و آبادانی را چجوری به دست می آورید، یعنی آن کار ما نیست. اسماعیل نوری علا: از طریق گذار از موانع موجود. شبکه به منظور ایجاد همبستگی هر چه بیشتر در میان ایرانیانی است که علاقمند به فعالیت در جهت گذار از موانع موجود و فراهم آوردن آینده آزاد و آباد میترا بابک: این عالی است. به نظر من از همه بهتر از هر که مخالف است ۳ بزند. اسماعیل نوری علا: من فکر می کنم بین هدف و استراتژی بتوانیم جدایی بیندازیم، تمام مسائلی که الان خواسته میشود در ماده ۲ هست ولی آن هم دلایلش است و هم نحوه کارش است که ما برسیم به این هدف. پس ماده یک تصویب شد. ماده ۲ دلایل به وجود آمدن شبکه. الف: اپوزیسیون برانداز خارج از کشور مرکب از ایرانیان سکولار، دمکرات، سوسیال و لیبرال که به خاطر باور به اصولی که در ماده ۳ میآید خود را ایران مدار می خوانند با توجه به مسدود بودن امکانات داخل کشور برای ایجاد یک حکومت ایران مدار عهده دار این وظیفه تاریخی هستند که آلترناتیو را به دور از گزند حکومت اسلامی مسلط بر ایران به وجود آورند. ب: در این راستا این بخش از اپوزیسیون میخواهد تا در ایجاد یک دولت دوران گذار دیوان سالار و فن مدار و غیر حزبی شرکت کند تا این امید در دل مردم ستمدیده ایران جوانه زند که فروپاشی حکومت اسلامی به درهم ریختگی اوضاع و هرج و مرج و جنگ داخلی و تجزیه کشور منجر نخواهد شد، چرا که دانشی آماده و متکی بر دانش و آزادیخواهی برای اراده کشور وجود دارد و می تواند از جانب اکثریت مردم ایران با همه قدرتهای جهانی وارد گفتگو شود. شهاب صنیعی: من یک نکته دارم. من فکر میکنم که درهم ریختگی اوضاع و هرج و مرج، من فکر می کنم کافی است و گویا است. این واژه جنگ داخلی و تجزیه ایران مترسکی است که جمهوری اسلامی سالها است دارد از آن استفاده میکند و این به نظر من حربه ای است که آنها دارند از آن استفاده میکنند. من تصورم این است که درهم ریختگی اوضاع و هرج و مرج بدون اشاره به جنگ داخلی و تجزیه کشور هم اینها را در برمی گیرد بدون اینکه ما بخواهیم ملت ایران را دقیقا همان واژه جمهوری اسلامی، چون به عنوان مترسک از آن استفاده کرده بارها و بارها من فکر میکنم این اوضاع درهم ریختگی و هرج و مرج اوضاع دربرگیرنده است و جنگ داخلی و تجزیه کشور را علی رغم اینکه می دانیم خطرش هست. میترا بابک: شهاب جان نکته شما خیلی مهم است ولی ۲ بار تکرار کردید. شهاب صنیعی: معذرت میخواهم من دیگر کنتر ننداختم. میترا بابک: شهاب قرار شد که به ما برنخورد ما هم دوست هستیم. قرار شد هفته پیش من گفتم به ما برنخورد. اسماعیل نوری علا: من فکر می کنم اگر یک کلمه احتمالی اضافه کنیم اتفاقا در مقابل کاری که جمهوری اسلامی دارد انجام می دهد که می گوید اگر من بروم مملکت دچار جنگ داخلی و تجزیه میشود یا مثلا بگوییم که درهم ریختگی اوضاع و هرج و مرج و جنگ داخلی و تجزیه نامحتمل کشور. حسین عرب: هرج و مرج احتمالی بگذارید آقای دکتر آن جنگ داخلی و تجزیه کشور را بردارید. هرج و مرج احتمالی درهم ریختگی اوضاع و هرج و مرج احتمالی. شهران طبری: من مطمئن نیستم که آیا ما می خواهیم یعنی این گروه می خواهد یک دولت دوران گذار تشکیل بدهد یعنی یک نفر نخست وزیر باشد، چند نفر وزیر باشند، این دولت غیر از شاهزاده من کسی دیگری را نمی بینم که بخواهد در این ایجاد دولت شرکت داشته باشد. آیا من درست می فهمم یا نه؟ اسماعیل نوری علا: ببینید ما تمام بحث ما این است فقط این ماده را آوردیم بند را آوردیم که کمی اخرتر، یعنی همه اینها برمی گردد به آن چیزی که شاهزاده گفتند که گفتند باید ائتلاف مشتاقان درست شود و این ائتلاف مشتاقان با همکاری من، دولت گذار را تشکیل بدهد. بنابراین اینها همه جمع بندی میشود در پایان و میرسد به اینکه همه مسایل باید با وجود شاهزاده انجام بشود. ولی ایشان خودشان تذکر دادند که ائتلاف مشتاقان هم کافی نیست بلکه ما احتیاج به یک دولت دوران گذار داریم که بتواند امید به مردم ایران بدهد و راهنمایی کند هم با کشورهای خارجی صحبت بکند. یعنی دولت گذار چیزی است که ایشان گفته ما از خودمان نگذاشتیم اینجا. شهران طبری: من فکر میکنم راجع به این موضوع خوب است که بیشتر فکر بشود برای اینکه میتواند منشاء اختلافهای خیلی بزرگی بشود که چه کسی غیر از شاهزاده بر سر هیچ کس توافق نیست، که نقش داشته باشد. باید این را خود شاهزاده بگوید بعد خود دعواها شروع میشود، اختلاف ها شروع میشود. من خیلی مطمئن نیستم به این موضوع و اینکه نکته دیگری هم که -فن مدار و غیر حزبی شرکت بکنند- آن هم به نظر من قدری دور از ذهنیات است. حالا باید راجع به فکر کرد زیاد مطمئن نیستم یعنی ساختن یک ترکیبی از طرف یک همچنین اپوزیسیونی به نظرم میتواند منشأ اختلاف بشود. شاید من اشتباه کنم. میترا بابک: در ادامه صحبت یک پرانتز، اولا من در مورد این کلمه غیر حزبی، وقتی که میگویم غیر حزبی اگر در حزب هستید پس اینجا نیستید. کمی روی کلمه غیر حزبی کار کنیم به اضافه اینکه درمورد الترناتیو، اگر یادتان باشد شاهزاده در من و تو سه تا از متخصصین را برد در تلویزیون من و تو در مورد آینده ایران صحبت کرد و یک سری متخصصین به واقع فعال ما داریم که قرار شد هفته پیش من در مهستان صحبت می کردم، قرار شد این رودخانه قایق آماده است، پاروزنهای حرفه ای خوب میخواهد. اینجا است که من فکر میکنم شبکه مرکزی یا هر کدام از ما به دنبال اشخاص سالم و حرفه ای بگردیم برای آن آلترناتیوی که شاهزاده به دنبالش سالیان سال است. منتها باید خیلی خیلی مراقب باشیم. همانطور که شهران جان گفت اسم مسئله دولت موقت بیاید، می دانیم که خود شیفتگان چه موهایی از کله خود و دیگران خواهند کند. اسماعیل نوری علا: من فکر می کنم که همه این صفاتی که به این دولت گذار دادیم می توانیم حذف بکنیم چون تعیین این صفات با ما نیست ولی اینکه ما می خواهیم در روند ایجاد دولت گذار کمک کنیم حالا نه اینکه شرکت کنیم کمک کنیم این یک هدف بارز ما هست. اصلا ما به این دلیل داریم این کار را می کنیم وگرنه این همه سازمان مختلف دور هم تشکیل شده و دارند کار میکنند. ما هدفمان این است که ما کار را برسانیم به آنجایی که صاحب دولت گذار بشویم. حالا آن دولت گذار آیا دیوان سالار است فن مدار است یا غیر حزبی است این را میگذاریم به عهده آن ائتلاف مشتاقان. شهاب صنیعی: من سریع بگویم فقط آقای نوری علا همین نکته ای که شما اشاره کردید من فکر میکنم اینجور که من میبینم و فکر میکنم آقای خلیفه هم همین نظر را داشته باشند، یک سوء تفاهمی پیش می آورد برای خیلی ها که این نحوه کمک کردن ما به ایجاد دولت گذار، این چگونه خواهد بود؟ بخاطر اینکه این مسئله برای همه روشن نیست. من فکر می کنم سوء تفاهم پیش بیاورد. فرامرز کهن: نکته شماره یک از نظر من ما نباید این متن تفاهم نامه یا اساسنامه را به عنوان تمامی ایده های خودمان در نظر بگیریم. این فقط یک متن حداقلی است. شما هر ایده ی خاصی که دارید که بعدا بخواهید دولت تشکیل بدهید آقای پهلوی را روی سرش تاج بگذارید یا هر کار دیگری بکنید، میشود بعدا انجام داد. این فقط یک پایه ساده است. نیازی نیست بیش از یک ساعت و نیم داریم بحث میکنیم متن به نسبت ساده ای است. اگر مشکل عظیمی در این متن نیست میشود از این پایه و اساس استفاده کرد روی این پایه ساختمان بهتری درست کرد. شماره دو اینکه یک دولت یا یک نظام یا یک نهاد سیاسی از هوا نمی افتد بیشتر از ۸۰ درصد هر نظام سیاسی قسمت دفترداری یا قسمت بوروکراسی آن است اینکه حالا ما بیشتر قرار است سیاستمدار باشند چه کسانی هستند تقصیر ما نیست، نیاز دارند مشروعیت که عموما از مردم میآید ما بحث ما امروز سر این نیست که آقای پهلوی قرار هست یا قرار نیست باشد. تصمیم ما هم قرار نیست ولی چیزی که کمک میکند خدمتی که می توانیم به ایشان بکنیم این است که برای ایشان یک نهاد سیاسی بسازیم. چیزی که بعد از ۴۵ سال تا الان کسی نکرده در نتیجه نیازی نیست الان ما سر قسمت سیاسی بحث کنیم. سرآن ۸۰ درصدی بحث کنیم که بروکراتیک است و بوروکراسی نیاز به یک اساسنامه صاف و ساده دارد نیاز نیست اهداف سیاسی عظیمی در آن جا بدهیم. ایمان واعظ: یکی از صحبت های من را فرامرزجان گفتند، یعنی آن گروهی که قرار است تشکیل شود80 درصدش متخصصانی هستند که مشاوره باید بدهند به اپوزیسیون از لحاظ فلسفه سیاسی، روانشناسی، جامعه شناسی. دواینکه بحث دولت گذار را یعنی دوران گذار باید باشد یعنی جمهوری اسلامی باید رفته باشد و دوره گذار باشد، الان ما که دولت گذار نمیخواهیم بدهیم چون هنوز گذاری اتفاق نیفتاده، ما الان میتوانیم گروهی تشکیل بدهیم کمک بکند که اپوزیسیونی تشکیل بشود و آن دولت گذار را میتوانیم بنویسیم شروع به شناسایی و کمک کردن به اینکه این افرادی که باید این دولت گذار را اداره بکنند، شناسایی بشوند. بی تعارف بگویم کدامیک از جمع ما به ایران برمیگردد بعد از پیروزی؟ حالا برگشتن شاید برویم مسافرت ولی آیا بر می گردیم می رویم ایران مثلا مسئولیت بگیرند و کار کنند، ۸۰ درصد از لحاظ حانوادگی نمی توانیم برویم همه ما. من خودم یک تعهداتی دارم دوست دارم برگردم. من یکی از هزاران باشم. ولی واقعیت این است که ما دولت گذار را از بین نیروهای داخل خود کشور خواهند بود. یعنی پست ها سازمان ها باید شناسایی بشوند و کسانی که داخل کشور هستند کار می کنند در زمینه های مختلف کار می کنند و آنها هستند که باید این مسئله را شکل بدهند. ما فقط باید کمک کنیم تسهیل کنیم که شناسایی بشوند و آدمها را در لیست مان در جیب مان یک قسمتی داشته باشم که بدانیم اینها کی هستند و آن قسمت غیر حزبی نه، فکر می کنم منظور را بد رسانیدم، کلمه فرا جناحی بهتر است استفاده شود. فرار جنایی به این معنی که افرادی که آنجا هستند از جناح های مختلف هستند. فرا جناحی آن تیم تشکیل میشود یعنی از یک حزب نیست، از همه گروه های مختلف، حالا گروه ها تعریف دارند قاعدتا گروه های مسلح هستند ما با آنها حرفی نداریم. کلمه مسلح خیلی از آنهایی که تجزیه طلب و مجاهدین اتوماتیک حذف می شوند و آن اصول ۳ گانه یا چهارگانه تمامیت ارضی را اتوماتیک، اعتقاد به دموکراسی خیلی از گروه ها را حذف خواهد کرد، خیلی کار راحت خواهد بود. وقتی ما اصولمان را بگوئیم هرکس این اصول را بردارد بصورت فرار جنایی یعنی همه آدمهای نرمال خواهند آمد. چون به نظر من آنها انسانهای نرمالی هم نیستند فکر کنم فرار جنایی کلمه ای باشد که شاید ما را یک مقدار از این قضیه رها بکند. ویدا طهرانی: من صحبت های جناب فرامرز را میخواستم تایید کنم این یک اساسنامه خیلی ساده و روان است برای شروع کار این شبکه و فکر میکنم اتفاقا هرچه که میرویم جلوتر خیلی چیزها بیشتر باز شده یعنی در نکته های بعدی همین چیزی که اینجا در موردش بحث میکنیم در نکته های بعدی، یک مقدار گسترده تر بیشتر توضیح داده شده. البته که در گروه گذاشته شده بود کاش از قبل هم مطالعه میکردیم که کاملا بدانیم الان نکته ای که داریم در دو ماده دیگر واضحتر به آن پرداخته شده. فقط خواستم همین را بگویم که اگر بخواهیم اینجوری نگاه کنیم خیلی زمان بر است. کاش یک دور بخوانید این را و دوباره برگردیم از ماده ۲ حالا ببینیم روی این چه تغییراتی می دانیم. ماده ۳ ماده ۴ ما اینجا دیگر با آن مشکل نداریم، جلوتر آن را به صورت تبصره است یا ماده تکمیلی مشخص کرده. اسماعیل نوری علا: من پیشنهاد میکنم که هر چند که معتقدم اینهایی که اینجا نوشته شده درست است با نظر آقای واعظ هم مخالف هستم. دوران گذار به خصوص در تعریفی که شاهزاده می دهد از هم اکنون آغاز میشود به ۲ مرحله تقسیم میشود قبل از فروپاشی حکومت و بعد از فروپاشی حکومت. دولت گذار لزوما بعد از فروپاشی تشکیل نمیشود اما معتقدم که ما اگر که کلمه اصلا بحث دولت گذار را کنار بگذاریم تبدیل میشویم به همه تشکلات دیگری که وجود دارند. ما به راهنمایی شخص شاهزاده قصد ما این است که کمک بکنیم به دولت گذار. بنابراین من پیشنهاد میکنم اینطوری بگوییم که: شبکه در این راستا می خواهد تا به ایجاد یک دولت دوران گذار کمک کند. حالا شرایط آن چیست؟ فراحزبی است غیر حزبی، اینها را میگذاریم به عهده همانهایی که میخواهند دولت گذار را به وجود بیاورند. امیر بیگلر: درود بر همه دوستان من پوزش میخواهم که دیر آمدم تظاهرات بودیم درگیری هم بود آنجا با حواسم رفت که جلسه هست پوزش می خواهم. من یک پیشنهادی دارم ما الان تازه یک ساعت دیرتر آمدم و هنوز روی نکته یا اصل شماره ۲ هستیم یک پیشنهادی دارم، البته این کار برای آن عده ای که الان توضیح میدهم شاید کمی کار بیشتر بشود. من پیشنهاد میدهم این نوشته ها را برای همه اعضاء بفرستید، یک هفته به آنها فرصت بدهید، اشکالاتی که دارند یا موردهایی که برای آنها مورد سوال است در عرض این هفته برای هیات تحریریه تشکیل بشود، بفرستم برای آنها، آنها روی آن نظر داشته باشند همین طور که میترا جان هم گفتند یک بانوی دیگری هم فکر کنم بانو طهرانی بودند فرمودند که در پایین یک سری از سوالات پاسخ داده میشود. بخاطر همین و بگویند به چه دلیل این پیشنهاد رد میشود یا این پیشنهاد قبول شده به این دلیل و آن دلیل یک ذره کار آن هیئت بیشتر میشود ولی واقعیت وقت برای کار اصلی که داریم یا میخواهیم یا باید انجام بدهیم، وقتمان را متمرکز کنیم به آن نقطه من پیشنهاد هم بر این است. اسماعیل نوری علا: آقای بیگلر ما این را فرستادیم که شما خوانده باشید و آمده باشید. اگر شما نخواهند دید تقصیر شماست. امیر بیگلر: جناب نوری علا من خوانده و نخوانده جوابم را به شما پیشتر دادم. بخاطر همین هم هست که اشکالی نگرفتم و نمیگیرم هم، بخاطر اینکه اعتقاد بر این دارم که به قول انگلیسی ها می گویند در حین کار اشکال ها را آدم رفع میکند. چون کار مهم است، آن هدفی که می خواهیم برویم مهم است. بخاطر همین میگویم این را تشکیل بدهیم این هیئت تحریریه، این کار را بکنند. این را شما الان سر هر نقطه ای که بخواهیم ۲ یا ۳ تا زمان صرف بکنیم نمیدانم پیشنهاد من بود. شهرام عباسپور: من می خواستم مخالفت کنم با پیشنهاد امیرجان، چون دقیقا همینطور که آقای نوری علا گفتند دقیقا بیش از یک هفته است که این متن را گذاشتند دوستان مطالعه بکنند و بعد هم این آیاتی از کلام الله مجید نیست، قانون اساسی هم نیست که ما داریم تدوین میکنیم. من هم اگر قرار بود روی کلمه به کلمه و بند بند این بخواهد هر کدام از ما ایراد بگیریم واقعا زمان زیادی از ما میرود و به این زودی ها به نتیجه نخواهیم رسید. همانطور که فرامرز جان گفت، این یک چیز کلی است. ما در آینده هم می توانیم این را تغییر بدهیم. من فقط میخواستم بگویم که این را ما باید تا به الان مطالعه کرده باشیم و بدانیم که این در واقع بیشتر یک آیین نامه داخلی است بین خودمان و اگر ما بخواهیم اینقدر سر هر بند و هر کلمه و اینکه چه کسی چه می گوید چه کار بکنیم، متاسفانه خیلی وقت از ما کم میگیرد. میترا بابک: شهرام جان اولا قرار بود هومورک مان را هم قبلا کرده باشیم که متاسفانه بعضی ها نخوانده بودند. به اضافه اینکه این داخلی نیست این بیانیه داخلی نیست این باید انتشار پیدا بکند که جذب بشوند مردم و در کنارش هم مشورت کردن خیلی مهم است. ببین بند اول ما خیلی راحت توانستیم به کلمه خیلی خیلی خوب پاراگراف عوض شد، این است که اگر بتوانیم اولا هومورک کان را قبلا انجام بدهیم بیاییم نکات مان را یادداشت بکنیم روی آن نکات باید اعتراض بکنیم یا پیشنهاد بدهیم به اضافه اینکه سریع صحبت ما را تمام بکنیم و بتوانیم جمعا به یک نتیجه ای برسیم. برای اینکه با کلمات بازی می کنند فراموش نکنید دشمن آماده است. لیستم میکند به راحتی چنان ضربه های آنچنانی می تواند بزند. این است که این اساسنامه به نظر من خیلی مهم است که کمتر ضربه بخوریم کمتر کبود بشویم و جلوی دهان ها بسته شود. کلمات بعضی وقت ها می تواند معناهای متفاوتی بدهد و به دشمن اتو بدهد. امیر بیگلر: من مخالفت شهرام را نفهمیدم برای چه چون حرف من را زد من هم میگویم وقت نگذاریم ملالغتی نشویم برویم جلو. میترا بابک: کسی اعتراضی دارد به آن ماده. هر که اعتراض دارند لطفا شماره ۳ را بزند شهران طبری: من میتوانم یک کلمه فقط یک چیزی بگویم. درست است آقای نوریعلا درست میگویند ما میبایست این را می خواندیم و نکات را مینوشتیم. من همینطور یک دور نگاه کردم ولی چیزی ننوشتم چون فکر کردم قرار است راجع به آن بحث بشود. من فکر میکنم چند نکته هست که میتواند تفرقه آمیز باشد برای شروع، باید آنها را سعی کنیم حداقل برسانیم یا حذف بکنیم. به همین خاطر پیشنهاد میکنم آن پیشنهادی که یک هفته وقت داشته باشیم این را دو مرتبه نگاه کنیم، فقط آن نکاتی را که ممکن است که باعث اختلاف بشود یا باعث این بشود که پذیرفته نشویم آنها را برجسته کنیم و بقیه را آسان بگیریم و رد بشویم یا اینکه به هر حال یک راهی پیدا کنیم. من هم قبول دارم که این پخش میشود برای همه تا فقط یک آیین نامه داخلی و مسئله داخلی نیست. اگر داخلی بود خیلی فرق میکرد. در ضمن چیزی که داخلی باشد در داخل نمیماند و میتواند اشکالات زیادی به بار بیاورد در آینده برای ما. میترا بابک: ادامه صحبتهای شهران جان که مهمی است نظر شما چیست که الان پاراگراف به پاراگراف خوانده شود و هر کس اعتراضیی دارد اعتراضش را سریع بنویسد، ولی الان ابراز نکند بنویسد هفته بعد در مورد آن اعتراضات صحبت کنیم یا پیشنهادات. اسماعیل نوری علا: باور بفرمایید اگر 10 جلسه دیگر هم داشته باشیم کار ما همین خواهد بود که الان هست. به نظر من در همین یک صفحه از این مطلب که جلو رفتیم نکات بسیار مهمی مطرح شده فکر نکنیم که الکی داریم کار میکنیم. منظورم این است که یک نوع تعجیلی است که هر چه زودتر، چون بقیه این دو سه ماده که رد بشویم، بعد وارد تشکیلات میشویم آنجا آنقدر گرفتاری نخواهیم داشت. ولی هر کلمه را سبک و سنگین می کنیم،. هرکسی یک کانترویوشنی به ماجرا دارد، پشیمان نباشیم از کاری که داریم انجام میدهیم. میترا بابک: دقیقا چون این مرحله خیلی مرحله اساسی و حساس است. اصلا شوخی نگیریم یا حوصله ما سر نرود یا فکر نکنیم وقت ما تلف شده این اساسنامه دقیقا پایه های یک حرکت بزرگ است. اگر این پایه ضعیف باشد مثل برق زده میشویم. حسین خلیفه: من هم با دوستان کاملا موافقم، روی این مسئله باید تعجیل نشود. یعنی من در یک سازمان کار کردم باور کنید بیشتر مشکلاتی که پیش آمده این است که ما خوانشهای متفاوت از اساسنامه داریم و این سر بزنگاه سر همدیگر می کوبیم، به همین خاطر انتخاب واژگان و جمله بندی ها خیلی مهم است که ما را از اختلاف در آینده بر حذر میکند.بند الف به نظر من یک مسئله خانم شهران طبری هم اظهار داشتند به این موضوع و آقای واعظ هم یک پیشنهادی داشتند که من با نظر هر ۲ موافقم ما بخاطر پیشگیری بکنیم از سوء تفاهمات، باید این جمله را کمی دقیق تر بکنیم ما نمیخواهیم که حالا ائتلاف را درست بکنیم. یعنی این را باید اینجوری بگوئیم که ما نیستیم ولی ما داریم بستر را آماده میکنیم. به همین خاطر است اگر همین یک جمله اضافه بشود و سه واژه که در هنگام فراهم آوردن زمینه مناسب، آن موقع دولت گذار تشکیل بشود، همه ابهامات اینجا رفع میشود و این را مبهم بکنیم با فراهم آوردن شرایط تشکیل دولت گذار، با این یک جمله کوتاه آن مسئله حل می شود. اسماعیل نوری علا: این بخش از اپوزیسیون میخواهد تا در پی فراهم آمدن شرایط لازم به ایجاد یک دولت دوران گذار کمک کند. میترا بابک: هرکس مخالف است 3 بزند. اسماعیل نوری علا: برای رسیدن به زمانی که تعیین اعضای این دولت ممکن باشد، لازم است هرچه زودتر ائتلافی از همبستگی انجمن ها و گروه های ایرانیان خارج از کشور که «مشتاق امیدوار به رهایی ایران» محسوب می شوند به وجود آید و راه بر پیوستن شبکه به جریان وسیع تر ائتلاف مشتاقان باز شود. همه احتیاطات لازم اینجا صورت گرفت. محورهای چهارگانه ای که زمینه ساز ایجاد شبکه محسوب میشوند عبارتند از حفظ تمامیت ارضی ایران و یکپارچگی ملت تجزیه ناپذیر ایران، استقرار حاکمیتی سکولار دموکرات بر اساس قانون اساسی که همه ایرانیان را شهروندان متساوی الحقوق و صاحب حق تعیین سرنوشت کشور بداند و مبتنی بودن این قانون اساسی بر اعلامیه جهان گستر حقوق بشر تعیین شکل حکومت و همه قوانین کشور بر اساس رای شهروندان و یا نمایندگان مخاطب آنها. شهاب صنیعی: فقط پیشنهاد میکنم حفظ تمامیت ارضی ایران و یکپارچگی ملت تجزیه ناپذیر ایران دوبار میآید اگر حفظ تمامیت ارضی و یکپارچگی ملت تجزیه ناپذیر ایران باشد من فکر می کنم جمله زیباتر میشود. اسماعیل نوری علا: بله ولی این زیبایی یک چیزی را حذف میکند یعنی شما مثل اینکه میخواهید حفظ تمامیت مردم را بکنید، یکی ایران است یکی ملت است. می توانیم بگوییم ملت تجزیه ناپذیر آن که آن برگردد به ایران، بعد ایران دوبار تکرار نشود. هایده توکلی: به نظرم لازم است که ایران دوبار تکرار بشود همانطور که نوشته شده. ویدا طهرانی: من هم موافقم با دوبار تکرار شدن، چون یکی ملت است و یکی کشور، شهاب صنیعی: حفظ تمامیت ارضی کشور ایران و یکپارچگی ملت تجزیه ناپذیر آن. حسین خلیفه: موافق پیشنهاد آقای صنیعی هستم. ایران آخری به آن تبدیل شود. اسماعیل نوری علا: بله اضافه شد. پس میروم به ماده ۳ کسی اعتراضی ندارد پیشنهاد. تعریف ایران مداری. ایران مداری مفهومی سیاسی، فلسفی و اجتماعی است اول نوشته بودیم نظریه ای است که -اما آقای کهن معتقد بودند ایران مداری نمیتواند نظریه سیاسی باشد بنابراین کلمه نظریه را کردیم مفهوم- ایران مداری مفهومی سیاسی، فلسفی و اجتماعی است که بر اثر این باورها شکل گرفته. الف: محوری که هر مبارز راه آزادی و رفاه ایران باید بر مدار آن فکر و عمل کند، ایران و ملت ایران نام دارد و هر نظر و اقدام عمل در صورتی اعتبار می یابد که بر مدار نفع ایران و ایرانی باشد. ب: ایران یک کشور ملت تجزیه ناپذیر است. پ: صاحب و مالک این کشور که تنها دارنده حق تعیین سرنوشت خویش است، ملت ایران نام دارد. این ملت در عین کثرت مردمان دارای وحدتی تجزیه ناپذیر است و گوناگونی های فرهنگی، زبانی، دینی و قومیتی مانع این وحدت نیست. حکومت ناحقی که اکنون با نام مستعار جمهوری اسلامی بر این کشور حکومت می کند حکومتی بیگانه با منافع ملت و کشور ایران است و باید هرچه زودتر فروپاشیده و منحل شود. ج: حکومت آینده ایران نباید بر اساس مذاهب یا ایدئولوژی های کلان ساخته شود و ذکر هرگونه مذهب یا ایدئولوژی در قانون اساسی آن غیر قابل پذیرش است. میترا بابک: اگر یادتان باشد من دوشنبه پیشنهاد کردم کلان را برداریم برای من خورد و کلان ندارد، هر ایدئولوژی و هر عقیده ای، یادتان می آید کلاان هنوز هست. اسماعیل نوری علا: یادم می آید با آقای کهن هم این مطلب را گفته بودند بحث مفصلی کردیم باهم و ایشان موافق بود که کلان باشد. علت این است که در زبان انگلیسی به خصوص ایدیولوژی با A بزرگ و a کوچک می نویسند همه تفکرات با کوچک هستند اما ایدئولوژی های کلان یا بزرگ ایدئولوژی هایی هستند که میخواهند همه آدمها را به یک صورت معینی در بیاورند. بنابراین این مثلاخود دموکراسی خواهی یک نوع ایدئولوژی است ولی ایدئولوژیک کلان نیست ولی اگر خوشتان نمی آید کلان را برمی داریم. میترا بابک: ببینید آخر مسئله اینجا این است که مخصوصا با تاریخی که ما داریم دائما انواع اقسام مدلهای مختلف را آوردند صوفی گری را آوردند لطیف اش کردند اسلام را، وقتی میگوییم کلان زا ادیان ابراهیمی و کمونیستی مائویستی داریم صحبت میکنیم پس خورد باید حواسمان باید باشد یک دفعه میبینید ایدئولوژی خورد هم درست شده یک سری حسابی طرفدارش شدند اصلا هیچ ایدئولوژی نباید در قانون اساسی آینده باشد. اسماعیل نوری علا: ایران مداری یک نوع ایدئولوژی است. میترا بابک: چرا باید بگوییم ایران مداری ایدوئولوژی است؟ اسماعیل نوری علا: هست من نمی گویم. میترا بابک: من اینجوری نمیبینم هر چیزی که نمی توانیم به ایدئولوژی وصل کنیم. اسماعیل نوری علا: پیشنهاد شما چیست؟ میترا بابک: من میگویم کلان را بردارید. شهران طبری: نه همه اینها ایدوئولوژی است فقط مسئله این است که ایدئولوژی کلان به نظر من واژه درستی نیست. ما باید بگوییم اینجا ایدئولوژی های تمامیت خواه، خیلی جا افتاده است در ایران در ادبیات سیاسی ایران یا ایدئولوژی تمامیت خواه مثل مارکسیم مثل اسلامیسم مثل فاشیسم، اینها یدوئولوژی هایی متفاوتی از مثل لیبرالیسم. تمام ایسم ها را من الان کتاب را میتوانم زیر عنوان ایدئولوژی مطرح میکنند منتها ایدئولوژی ها با هم تفاوت های ماهوی دارند. اینجا می توانیم از ایدئولوژی های تمامیت خواه استفاده بکنیم. میترا بابک: کلمه تمامیت خواه عالی است. اسماعیل نوری علا: بسیار عالی است. ملت ایران، ملتی صلح جو و اهل مدارا با کل جهان است و در امور دیگر نقاط دنیا کاری دخالت آمیز ندارد. شاهزاده رضا پهلوی به خاطر ویژگی های منحصر به فرد و شخصی خود، انسانی مورد اعتماد ایران مداران است و تا زمانی که ایشان محوریت مبارزه با حکومت اسلامی را برعهده گرفته باشند، ایران مداران حامی، موکل و مدد رسانه ایشان هستند. آقای کهن یک پیشنهادی را کردند در گفتگویی که با هم داشتیم من فکر می کنم یک بند را به این اضافه کنیم، توضیحش را خودشان می توانند بدهند. این بند چنین است: ایران مداری عمیقا با عدالتخواهی و رفع تبعیض مرتبط است و ایران آینده را ایرانی بی تبعیض می خواهد. شهران طبری: من راجع به بعضی چیزهای دیگر نظراتی دارم که شاید بتواند بهتر بکند شاید نکند ولی دو موضوع را اینجا میخواستم بگویم یکی اینکه ایران مداری را می توانیم معادل با ملی گرایی یا ایران خواهی دموکراتیک یا سیویک بدانیم در کتابی که در مبحث خیلی مفصل راجع به ناسیونالیسم در کل دوجور ناسیونالیسم است یکی ناسیونالیسمی که با غیر دشمنی میکند. یکی ناسیونالیسم که سیویک است میگویند سیویک نشنالیزم. آن سیویک نشنالیزم در واقع تمام موئلفه های یک جامعه دموکراتیک را می پذیرد. شاید بد نباشد حالا راجع به این موضوع هم بحث و گفتگو شده ایران هم بی اطلاع نیستند اتفاقا کتاب گرنر که این مبحث را خیلی راجع به خیلی پیشکسوت است در ایران هم ترجمه شده. شاید از این عبارت استفاده کنیم، از این تعریف استفاده کنیم بهتر باشد. بعد یک نکته دیگری خواستم بگویم فکر کردم چند موردی که در ماده ۳ آیا فکر نمی کنید بهتر باشد به این ماده تمام این را در ابتدای این متن بگذاریم چون خیلی چیزها را باید تعریف میکند و دیگر سرش میتواند اختلاف اساسی نباشد. یعنی یک جابجایی ماده ها شاید کمک کند به اینکه خواندن این راحت تر باشد. اسماعیل نوری علا: قبلا هم همینطوری بود بعد برداشتیم جابجا کردیم اول تعریف کرده بودیم بعد هدف را گفتیم. شهران طبری: من گفتم من به این ترتیب اصلا انتقادی بکنم نگاه نکردم یا نظری بدهم نگاه نکردم. اگر مایل باشید نگاه میکنیم یک تغییری را اگر لازم بود می دهیم. میترا بابک: به نظر من خیلی مهم است برای اینکه اصولا ابتدا را میخواندند و بعد باقی را نمی خوانند. اصولا ایرانی ها در خواندن من خودم را میگویم من فکر میکنم ابتدا را جابجا بکنیم برای کسی که شروع کرده مخصوصا اگر موافق است که فبها اگر مخالف است با شروع آن بهتر متوجه میشود قبل از اینکه قضاوت بکند من موافق هستم با شهران جان. شهران طبری: شاید آن ماده که هدف را مشخص میکند ماده اول، آن را بگذاریم بعد این را بگذاریم به عنوان ماده دوم، که فوری بقیه مسائل را تعریف میکند و همه چیز در ذهن خواننده جای خودش را پیدا می کند. اسماعیل نوری علا: من موافق هستم. شهاب صنیعی: اگر این بحث خانم شهران که دارند صحبت می کنند تمام شده من درخصوص بنده چ یک نظری داشتم. من فکر می کنم ملت ایران ملتی صلح جو و اهل مدارا با کل جهان است، به نظر من این جمله بسیار خوب و درستی است. اما ذکر در امور دیگر نقاط دنیا کاری دخالت آمیز ندارد، من فکر میکنم این الزاما درست نیست. چون هیچ کشوری نیست در دنیا که در کشور دیگری دخالت نکند ولی مشکل دخالت منفی است که در حال حاضر در جریان است و این کاری که جمهوری اسلامی میکند. من فکر میکنم اگر بخواهیم این جمله را استفاده بکنیم بتوانیم از این فرصت استفاده بکنیم و رسالت کشور ایران را مطرح بکنیم که مثلا بگوییم همینطوری دارم میگویم ملت ایران ملتی صلح جو و اهل مدارا با کل جهان است و رسالت خویش را بجز اثرگذاری مثبت در امور کشورهای دیگر نمیداند. این وجه تمایز ما میشود با این سیاستی که جمهوری اسلامی سالها است که دارد دنبال میکند. حسین خلیفه: بنده هم در رابطه با همین بند چ پیشنهاد داشتم که ما حقیقتا باید در امور کشورها بطور مثبت دخالت بکنند و میدانیم همه ما همین که عضو سازمان ملل هستیم به معنای این است که مداخله گری داریم منتهی این را اضافه بکنیم با آن قسمت آخرش را جایگزین کنیم یا با آن پیشنهاد جناب صنیعی یا اینکه بگوییم حقوق ملی دیگر ملت را احترام می گذارد و در امور داخلی خالی آنها دخالت نمیکند. این را حقوق ملی دیگران را بسیار محترم بشماریم. اسماعیل نوری علا: این ماده را دو مرتبه میخوانم. ملت ایران ملتی صلح جو و اهل مدارا با کل جهان است بر حقوق ملی ملت های دیگر دخالت نمی کند و رسالت خویش را تنها اثرگذاری مثبت بر جهان متمدن میداند. میترا بابک: اگر کسی مخالف است ۳ بزند. شهاب صنیعی: پس می بینیم که بحث کردن در خصوص این بندها به هیچ وجه بیهوده نیست. اسماعیل نوری علا: من با اجازه شما آن نکته ای را که شهران گفت در همان ابتدای این ماده آوردم یعنی نوشتم ایران مداری مفهومی مدنی، سیاسی، فلسفی و اجتماعی است کلمه مدنی را آنجا آوردم. نمیدانم شهران موافق است یا ۹نه. شهران طبری: اجازه بدهید من نگاه کنم. اجازه بدهید دکتر نوری علا من یکجوری سر فرصت تر نگاه کنم بعد نظرم را بگویم برای اینکه همینطوری فوری ذهنم خیلی مرتب نیست که بخواهم این کار را بکنم. اسماعیل نوری علا: ایران مداری مفهومی مدنی، سیاسی، فلسفی و اجتماعی است که براساس این باورها شکل گرفت. یعنی کلمه مدنی را در ابتدا آوردیم. شهران طبری: آن ممکن است منظور را نرساند. ما وقتی این تفکیک را قائئل بشویم که راجع به ایران مداری بدون بقیه پسوندها صحبت میکنیم برای اینکه همانطور که خودتان میدانید و گفتم ناسیونالیسم را باید حتما در این مقطع و هرجا که با ایرانی ها سر و کار داریم باید تعریف جداگانه از آن داشته باشیم. برای اینکه الان تیر حملات به طرف ملی گرایی است از یک بابتی، خیلی ها ملی گرایی را یکجور مقدمه گذار به سوی فاشیسم و تندروی ها و افراطی گری می دانند. ما هرجا راجع به ایران مداری و راجع به ملی گرایی صحبت می کنیم باید بلافاصله این تفکیک را در نظر داشته باشیم و ذکر کنیم. اینجا من فکر میکنم اگر بگوییم ایران مداری مفهومی مدنی، سیاسی، فلسفی این آن را نمیرساند چون گم میشود در بقیه تعریف ها. در حالی که من معتقدم برای ایران مداری یا ملی گرایی همه جا باید تعریف جداگانه ای داشته باشیم. این را چجوری در این متن بگذاریم، حالا باید بنشینم فکر کنم من فوری نمیخواهم که یک حرفی زده باشم. اسماعیل نوری علا: من این را می گذارم شما وقتی که متن به دست تان رسید می توانید این نکته را بیشتر تعمق بکنیم و پیشنهاد خودتان را بدهید. ماده 4: ماهیت و ساختار تشکیلاتی، شبکه یک حزب سیاسی نیست چون بر بنیاد نوعی جهانبینی و برنامه خاص برای آینده کشورمان برپا نشده و از جمع ایرانیانی بوجود آمده که از دیدگاه های سیاسی مختلفی می آیند اما بر چند اصل حداقلی با هم توافق کرده و شبکه را با بخش های زیر به وجود می آورند. الف: انجمنها، گروهها و سازمانهای موافق اصول و اهداف شبکه، ب: همایش همگانی سالانه یا فوق العاده نمایندگان این انجمن ها ت: شورای مرکزی ۷ نفره منتخب همایش همگانی نمایندگان انجمن ها در سمت های زیر: دبیر اجرایی، مسئول امور مالی، که اسناد را به صورت ۲ امضایی و با امضای گرفتن دبیر اجرایی (کلمه امضا تکرار شده)، مسئول امور دفتری و اداری دو نفر به عنوان بازرس شبکه دو تن عضو علی البدل که در غیاب هر یک از اعضای فوق الذکر جانشین صاحب رای او می شوند. پایان ماده۴. حسین خلیفه: من یک پیشنهاد داشتم در رابطه با همین ماده آن قسمت اولش که ایرانیان بر پایه اصول حداقلی ... این اصول حداقلی وقتی می آید خواننده انتظار دارد که آن اصول ذکر بشود ولی به جای اصول حداقلی آدم بنویسد اصول فوق الذکر چون قبلا آن اصول ذکرشده یعنی آن اصول حداقلی تبدیل بکنید به اصول فوق الذکر. اسماعیل نوری علا: بسیار نکته درستی است. ماده 5: همایش های عادی و فوق العاده همگانی، همایش عادی همگانی شبکه که با حضور نمایندگان انجمن های عضو به صورت سالانه در سالگرد اعلام موجودیت شبکه تشکیل میشود مهمترین مقام تصمیم گیری در مورد فعالیت های شبکه بوده و برنامه کار و اعضای شورای مرکزی شبکه را برای یک سال انتخاب کرده و براساس ملاحظاتی که در مواد دیگر این بنیادنامه خواهد آمد، توان تغییر و تعبیر آن را دارد. نمایندگان انجمن های جهانی عضو میتوانند در مواقع لازم همایش های همگانی فوق العاده نیز داشته باشند. که آقای کهن گفته این جمله عجیب است و عجیبی آن در به هم ریختگی است، من چون به سرعت داشتم تایپ میکردم کمی به هم ریخته. اگر اجازه بدهید من از لحاظ فارسی تصحیح میکنم و درستش را خدمت شما میفرستم. حسین خلیفه: جناب نوری علا این کلمه همایش را اگر ما با نشست عمومی جایگزین بکنیم خیلی واژه تشکیلاتی تر میشود. یعنی اساسنامه ای تر میشود. چون همایش میتواند یک نشست ها یا همایش های غیر تشکیلاتی هم باشد، ولی اینجا منظور ما یک نشست تشکیلاتی بهتر است یا مناسبتر است که بگویم در نشست های عمومی یا گردهمایی عمومی یا نشست عمومی. اسماعیل نوری علا: این لازمه اش این است که هر کجا که همایش همگانی آمده، جای آن بگذاریم نشست عمومی و این را من یادداشت کردم حتما رعایت خواهیم کرد. اگر موافقا دوستان و مخالفی وجود ندارد. همایش های همگانی عادی یا فوق العاده را میتوان به صورت اینترنتی نیز تشکیل داد. حد نصاب رسمیت یافتن همایش همگانی در دعوت اول نصف به اضافه یک نمایندگان انجمن های عضو شبکه است و در صورت عدم حصول به این حد نصاب در دعوت دوم همایش با هر آن عضو حاضر شبکه آغاز به کار میکند. حسین خلیفه: قسمت آخر این بند میتواند جای شک باشد. یعنی وقتی که شما میگویید با هر تعداد نشست انجام میشود، یک مقدار غیر دمکراتیک میشود. ما نمی خواهیم این کار را بکنیم ولی اینجوری که یعنی شما اگر نصف را نتواذنید جمع کنید، یک جریان خود محور میشود که با هر تعدادی صاحب این تشکیلات میشود. ما این فکر را نباید القا بکنیم در اساسنامه، قسمت آخر اگر حذف شود بهتر است. اسماعیل نوری علا: اگر حذف بشود وقتی که نشست عمومی تشکیل شد و حد نصاب به دست نیامد چه کار باید کرد؟ حسین خلیفه: با نصفف به اضافه یک تشکیل میشود. اسماعیل نوری علا: تشکیل میشود، اگر نصف به اضافه یک نیامدند. در تشکیلات یک دعوت دومی به عمل می آید. شما میتوانید بگویید در دعوت دوم، نگوئیم هر کی آمد باز هم آنجا حد نصاب بگذاریم. حسین عرب: آقای دکتر برای این کار معمولا سه بار میگذارند. دوباره می گویند ۵۰+یک بار سوم اگر شد با هر تعداد برای اینکه آن مورد ایشان هم لحاظ شده باشد. اسماعیل نوری علا: می توانیم بگوئیم در دعوت اول و دوم نصف به اضافه یک در صورت عدم حصول به حد نصاب در دعوت سوم با هر تعداد. حسین عرب: چون معمولا شرکت ها اینطوری است. شهرام عباسپور: من فقط خواستم بگویم بعضی جاها را دکتر نوری علا علامت گذاری کردن مشکلات املایی را ولی بعضی جاهایی که نیست احتمالا ایشان بعدا خودشان دقت بیشتری خواهند کرد. اسماعیل نوری علا: آن علامت هایی که می بینید همه را آقای کهن انجام دادند. من این را به دقت کلمه و کلمه خواهم خواند و تمام مشکلات را رفع خواهيم کرد. مطمئن باشید. ماده ۶: کوشش حقوق و وظایف شورای هماهنگی. کوشش برای جلب اعتماد ایرانیان داخل و خارج و مردم و دولتهای جهان نسبت به اینکه تنها یک حکومت سکولار دموکرات میتواند ایران را به خانواده ملل صلح جو بازگرداند. اینجا البته آقای کهن نوشتند که اگر ما دنبال ایجاد یک نهاد نیستیم که طبق خط یک ماده ۴ نیست، امیدی به جلب اعتماد مردم هم نیست. منطقی تر است که هدفمان را جذب منابع بگذاریم مثل اعضاء، پول و تخصص. من خودم با نظر ایشان موافق نیستم. من فکر می کنم که ما اولین هدف این شورای ما این است که جلب اعتماد مردم هم در جهان هم در داخل ایران بکنیم، بدون آن اعتماد هیچ نتیجه ای نخواهیم داشت ولی اینکه هدف دیگر ما جذب منابع باشد آن کاملا درست است به نظر من. فرامرز کهن: شاید توضیح کوتاهی بتوانم بدهم درباره اینکه منظور من چی بوده از این نوشته که آنجا هست. منظور من این بود که اعتماد سیاسی وابسته است به نهاد و متفاوت است از اجتماعی است. شخصی مثل آقای پهلوی اعتماد اجتماعی دارد ولی چون که تا حالا نهاد سیاسی درست نکرده نتوانسته اعتماد سیاسی کسب کند از عموم مردم. و این مشکل را ما هم خواهیم داشت. اگر ما صرفا دنبال اعتماد اجتماعی هستیم، مشکلی نیست می توانیم به دست بیاوریم ولی استفاده سیاسی از آن نمیتوانیم بکنیم. اگر به دنبال این هستیم که اعتماد سیاسی جلب بکنیم از مردم نیاز داریم که یک نهادی وجود داشته باشد تا آنجایی که من می فهمم از ماده 4 ما به دنبال ایجاد یک نهاد سیاسی بگوئیم متمرکز نیستیم. ما دنبال ایجاد یک شبکه ای هستیم و هر گروهی مستقل است و کار خودش را میکند گروه ایران مدار هرجای دنیا که هست. در چنین حالتی که من بعید می دانم که ما بتوانیم یک نهاد مرکزی ایجاد کنیم و آن نهاد سیاسی بتواند اعتماد سیاسی مردم را جلب کند حرف من این بود. میترا بابک: نظرتان نسبت به صحبت های فرامرز و همچنین بیانیه که نوشتند دکتر نوری علا کی موافق صحبت فرامرز جان است، چه کسی مخالف است. اسماعیل نوری علا: من فکر نمی کنم این دوتا تضاد دارد یعنی میتواند یک ماده بگذاریم کوشش برای جلب اعتماد برای اینکه ما در ماده ۴ نگفتیم ما تشکیلات نیستیم، گفتیم ما حزب نیستیم ولی تشکیلات داریم درست میکنیم. همه صحبت تشکیلات است ولی جذب منابع را هم می توانیم به این اضافه بکنیم. یکی از وظایف است. شهاب صنیعی: من فکر میکنم اگر مسئله جذب اعضا مهم است وقتی مسئله پول مطرح شود من فکر می کنم بحث شفافیت هم باید مطرح بشود برای جلوگیری از سوء تفاهمی. اسماعیل نوری علا: این را در قسمت مالی گفتیم. بنابراین وظایف حقوق و وظایف شورای هماهنگی، یکی کوشش برای جلب اعتماد، دوم جذب منابع، سوم تصمیم گیری در مورد اداره فعالیتهای روزمره شبکه، تصویب آیین نامه های داخلی شبکه، تنظیم پیشنویس اصلاحیه های اساسنامه برای ارائه به همایش همگانی، صدور بیانیه ها و اعلامیه های شبکه، تصمیم به ائتلاف همکاری و همبستگی با سازمان های مشابه، تبصره: شورا میتواند هر یک از اعضای خود را بنابر آیین نامه های داخلی شبکه برای مسئولیت ویژه برگزیند. شرح وظایف و حدود اختیارات وی باید در آیین نامه مربوطه به صراحت ذکر شود. ماده ۷ بازرسان: بازرسان شبکه مسئول نظارت بر عملکرد شورای هماهنگی و حصول اطمینان از تطابق آن با سیاستهای از پیش اعلام شده و امور مالی شبکه و ارائه گزارش به همایش هماهنگی هستند. ماده ۸.هیئت مشاوران: شورای هماهنگی میتواند از میان اشخاص صاحب نظر کسانی را دعوت کند تا هر زمان که لازم باشد با دعوت شورا بدون داشتن حق رأی در جلسات شورا شرکت نموده و در مورد بحث های جاری اظهار نظر نمایند. ماده ۹ شورای هماهنگی شبکه می تواند براساس تقاضای کتبی مدیران ۳ انجمن و پس از رسیدگی هیئت بازرسان، عضویت هر انجمنی را که از مفاد مندرج در مقدمه اساسنامه تخطی نمایند، با ارسال یک بار تذکر کتبی برای مدت ۳ ماه تعویق در آورد و تعلیق باید بشود و در صورت تخطی مجدد شورا میتواند آن انجمن عضو را از عضویت در شبکه اخراج کند. ماده 10: کلیه اسناد شبکه شامل پرونده عضویت ها، صورت جلسات و پرونده های صوتی همایش همگانی به شورای همگانی صورت خرج و دخل شبکه در نزد شخص یا سازمانی که شورای هماهنگی تعیین میکند محفوظ خواهد بود. ماده 11امور مالی: الف: نیازهای مالی شبکه از طریق فعالیتهای مالی مستقل شبکه و نیز کمک های مالی داوطلبانه که بدون ایجاد تعهد و هرگونه وابستگی باشد تامین می گردد. دریافت کمک های مالی بالای ۵۰۰ دلار باید با تصویب شورای هماهنگی و بصورتی که این شورا تعیین میکند انجام شود کلیه عملیات مالی شبکه باید مستند و با موافقت قبلی شورای هماهنگی به ترتیبی که این شورا معین میکند باشد. هماهنگ کننده و مسئول امور مالی شبکه موظفند هرساله گزارش وضعیت مالی شبکه را در اختیار همایش همگانی عادی شبکه بگذارند. هرگونه هزینه بالای ۵۰۰ دلار نیز باید به تصویب شورای هماهنگی صورت پذیرد. ترجیح آن است که اعضای شبکه و نهاد های گزینشی آن در مقابل خدمات خود پولی دریافت نکنند، اما شورای هماهنگی میتواند در برابر خدماتی که ممکن است عضوی برعهده بگیرد، دستمزد پرداخت کند. شهاب صنیعی: من فکر می کنم جناب نوری علا و فقط خواستم اشاره کنم به واژه دلار که ذکر کردید چون کشورهای مختلف فیلیپین هم دلار دارد کانادا صددرصد دلار دارد، من فکر کنم اگر دلار مشخص بکنیم اگر بخواهیم دقیق بنویسید دقیق به باشیم.۵۰۰ دلار کدام کشور؟ در پرانتز امریکا بگذارید دقیق صحبت کردیم. ویدا طهرانی: آنجوری یورو هم مشخص می شود چند یورو. اسماعیل نوری علا: تمام قضیه بسته به این است که حساب بانکی را در چه کشوری باز خواهیم کرد، خود به خود بهتر آن است که مال آن کشور باشد. مگر اینکه تصویب کنیم حساب بانکی... بعد از انتخابات اینها را می توانیم صحبت بکنیم. حسین خلیفه: جناب نوری علا با عرض پوزش من شما را برمی گردانم. ماده ۶، آنجا از شورای هماهنگی صحبت شد. این شورای هماهنگی منظور شما همان نشست همگانی است؟ اسماعیل نوری علا: نخیر این شورای هماهنگی یعنی آن ۷ نفری که به وسیله آن مجمع عمومی انتخاب می شوند که شبکه را برگردانند. حسین خلیفه: چون تعریف نشده بود شورای نماهنگ کیست و کی و چجوری انتخاب میشود؟ اسماعیل نوری علا: نوشتیم، وقتی که مجمع عمومی تشکیل بشود، ۷ نفر را انتخاب میکند، اولی اعضای آن شورای مرکزی هستند. ویدا طهرانی: ولی بالا توضیح داد، آقای نوری علا جناب حسین آن قسمتی که گفتند دو عضو علبی البدل باشد یک نفر هماهنگ کننده باشد آن قسمت کاملا این گروه هیئت مدیره شورای هماهنگی را توضیح دادند. حسین خلیفه: معذرت میخواهم .من متوجه نشدم از شورای هماهنگی آنجا اسم برده شد. اسماعیل نوری علا: نه این اشتباه من بوده در قسمت اول نوشتیم که شورای مرکزی در ماده ۶ نوشتیم شورای هماهنگی، این هماهنگی باید مرکزی بشود. ماده 12: تغییر اساسنامه و انحلال شبکه. الف: تغیر این اساسنامه یا انحلال شبکه تنها در صورت ذکر این موضوع در دعوتنامه همایش همگانی عادی یا فوق العاده شبکه و در صورت انعقاد این همایش با رای مثبت دو سوم اعضای حاضر در همایش ممکن است. ب: درصورت انحلال شبکه کلیه دارایی ها و حقوق شبکه به سازمان همسو با باورهای شبکه انتقال داده خواهد شد. پ: انجام عملیات مربوط به انحلال، نقل و انتقال مربوط به آن، بر عهده آخرین مسئول امور اجرایی شبکه بوده و او در مقابل قوانین ناظر بر انحلال سازمان های غیرانتفاعی مسئول خواهد بود. حسین خلیفه: جناب نوری علا آنجایی که انحلال به اصطلاح این شبکه و تغییر در اساسنامه به همدیگر گره داده شده به نظر من این دو تا را از هم مجزا بکنیم بهتر است چون یک کمیته شاید در آینده تشکیل شود برای بازنگری برنامه و اساسنامه و این احتیاج به رای دو سوم نداشته باشد. اسماعیل نوری علا: ببینید از لحاظ روش هر دو تا یکی است موقعی که میخواهیم تصویب بکنیم انحلال هم مثل تغییر میماند. ما در بالا گفتیم که شورای مرکزی یکی از وظایفش این است که در مورد تجدید نظر و پیشنهاداتی که می آید اینها را آماده بکند و بیاورد در مجمع عمومی ارائه بدهد. بنابراین آنجا ما ذکر کردیم که چگونه این کار انجام میشود ولی حالا ممکن است پیشنهاد برای تغییر اساسنامه باشد یا انحلال شبکه باشد. هر دو وقتی که بیاید اینجا باید دو سوم اعضا موافقت بکنند. میترا بابک: ممنون از تک تک شما که صبوری کردید یک کار بزرگ را در عرض دو ساعت و ده دقیقه انجام دادید. پس شما دکتر نوری علا لطف میکنید همه را تنظیم میکنید و تغییر می دهید و دوباره شمس عزیز برای ما پست میکنند در واتساپ. اسماعیل نوری علا: من پیشنهاد میکنم وقتی که این متن ویراستی شده را خدمت شما فرستادم اولا یک دوره دیگر بخوانید و ببینید که چطور است بعد هم انتخابات شبکه را انجام بدهیم هفته آینده. میترا بابک: پس برنامه هفته آینده که ویدا جان و شمس عزیز در کنار ما هستند و کار ادمین و مدیریت را انجام میدهند. همه در کنار هم هستیم و این دو عزیز هستند که انجام میدهند من دیگر دخالتی نمی کنم که کسی را ناراحت کنم ولی واقعا ممنونم. پیشنهادات است که ما را رشد میدهد کار مشورتی است که انسان می تواند یک کار را حرکت بهتر و مستحکم تر بکند. خیلی سریع قبل از اینکه تمام بکنیم عضو علی البدل، البته اگر یادتان باشد هفته پیش نص2یر از ژاپن با ما بود. ایندفعه سالار با ما اسش. من فکر میکنم اگر ما عضو علی البدل در گروه ها داشته باشیم بد نیست که اگر احیانا یکی نتوانست باشد، عضو علی البدل ل بدل آن باشد یا اگر مثلا مثل امروز یک ساعت می تواند باشد ولی بعد نمیتواند باشد. عضو علی اللبدل باشد. اینجوری حضور آن گروه یا انجمن حضور دارد تا اخرین لحظه در کنارمان آن گروه هستند. یکی این پیشنهاد است که من دارم بعد در مورد واتساپ این گروه واتساپی که شمس عزیز درست کردند برای ما خیلی مهم است که با یک استیکر خیلی کوچولو ما خودمان را نشان بدهیم. موافقت خودمان را نشان بدهیم، یا عشق ورزیدن حتی با قلب ما، بی گل، با یک استیکر با هرچیزی که اگر امکان است اصلا اگر و باید نداریم همه سعی بکنیم نشان بدهیم ما این را خواندیم ما این را دیدیم و این مهم است چرا مهم است؟ برای خودمان مهم است انجام وظیفه کردیم، رفتیم توجه کردیم به این متنی که فرستاده شده در این گروه، به اضافه اینکه گروه هم احساس خوبی می گیرد که پس همه دارند نظر خودشان را با استیکر میدهند. این پیشنهادی است که من دارم. اسماعیل نوری علا: شما در ابتدای جلسه گفتید که خانم مهری غیبت میکند ولی کامران جای او می اید ولی کامران هم نیامد. میترا بابک: دلیلش را نمیدانم چون کامران قرار بود بیاید نمی دانم چرا نیامد. سمیه مهری: من چون هماهنگ کردم که دیر میرسم و اوکی بود دیگر آقا سالار هم بودند از ژاپن دیگر ایشان نیامدند. میترا بابک: پس نظر شما چی است که همه گروهها یک عضو علی البدل هم به ما معرفی بکنند که اگر احیانا هفته ای حضور نداشتند عضو دیگر این گروه در کنار ما هستند. اسماعیل نوری علا: این را در آیین نامه داخلی میگذاریم. حسین خلیفه: من خواستم بگویم غعضو علی البدل زمانی که اهمیت پیدا می کند که که تعداد اعضای اصلی ثابت شده باشند. مثلا شما می گویید 15 نفر است و دو عضو علی البدل، تا زمانی که این گروه باز باشد آن عضو علی البدل موضوعیت پیدا نمی کند. اسماعیل نوری علا: من می خواستم پیشنهاد کنم در این یک هفته ای که خواهیم داشت به این فکر کنید که شبکه ما شورای مرکزی خودش را چه کسانی تشکیل بدهند به توانایی ها و قابلیت های تک تک افراد فکر کنید، آن کسی که میخواهد رئیس شبکه باشد یا سخنگوی شبکه باشد باید چه مشخصاتی داشته باشد، چه سابقه ای داشته باشد، چطور میتواند در رسانه ها حضور داشته باشد، اینها همه مهم است. بنابراین نگذاریم که آن روز تصمیم بگیریم فکرهایمان را بکنیم. با پیشنهاد در جلسه آینده شرکت بکنیم. ویدا طهرانی: من یک سوال داشتم ولی با ادامه سوال آقای نوری علا یک چیز دیگری هم به ذهنم رسید. قاعدتا آن گروهی که برای دوشنبه ها تشکیل شد، فعلا این هفته کاری ندارد و برنامه ای ندارد. این پیشنهادی که شما دادید من فکر می کنم باید بیایم به صورت یک پیشنهاد، روی پیشنهاد شما مطرح میکنم، وقتی که این اساسنامه تأیید شد و قرار شد انتخابات باشد، افرادی خودشان را کاندید بکنند و معرفی بکنند، بعد بعد آن افراد بیایند یک بیوگرافی یک متن ارائه بدهند از آنچه که در توانشان است آن چک سرور و بکگراندشان است و چه اهداف و چجوری می توانند در اساسنامه، چون اینجوری بیشتر همدیگر را می شناسیم، خیلی از ما در حد یک معارفه 3 یا 4 دقیقه ای همدیگر را میشناسیم. آن کاندیدها بعد بیایند در انتخابات شرکت بکنند. وگرنه مثلا من هفته دیگر بیایم بگویم انتخاب آقای نوری علا خانم بابک خانم هایده توکلی شاید بی انصافی کرده باشم نسبت به عزیزانی که توانایی خیلی بیشتری داشته باشند. فکر می کنم یک گروهی باید تشکیل بشود. آن گروه بیاید کاندیدها را به بقیه معرفی کند و آن کاندیدها در یک فرصتی حتی برنامه زومی بگذارید بیایند یک یکی از اهداف خودشان و اهداف خودشان یک تبلیغات کاندیداتوری داشته باشند و بعد برویم در مرحله انتخابات. اسماعیل نوری علا: فقط اجازه بدهید من در پیروی مطالب شما اگر موافق باشید ما دوشنبه جلسه خودمان را داشته باشیم و آیین نامه داخلی را هم بنویسیم که یکی هم این مطلب خواهد بود. پس هم این بنیادنامه را برای همه خواهیم فرستاد و هم بعد از دوشنبه آن آئین نامه داخلی را. شهاب صنیعی:من خواستم در خصوص عضو علی البدل یک نکته را بگویم که ما الان عضو علی البدل نداریم ولی خیلی مواقع میشود که خودمان از مسئله بی اطلاع هستیم. امری که منجر میشود بحث های طولانی اتفاق بیفتد. حالا این عضو علی البدل اگر در حال حاضر بخواهد مطرح شود، بخواهد بیاید، باید برای این شخص توضیح داده شود که ما قبلا چه کار کردیم و فکر می کنم خودش منجر بشود بقول رهبر معظم کش دادن قضیه. میترا بابک: شهاب جان ما الان شما از هر گروهی که آمدید باید برای گروه خودتان گزارش بهره ببرید. آنها بدانند چه اتفاقی افتاده نماینده آمده چه شد چه اتفاقی افتاد؟ به همین دلیل است که باید متن نوشته شود، کامران از ژاپن خیلی در این کار حرفه ای است. خیلی خیلی خوب دقیق دانه دانه می نویسد حتی به افراد میگوید منظورت این بود؟ حتی نظر خودش را هم نمی خواد. من با گروه ژاپن که در ارتباط هستم. خیلی کار حرفه ای او در این موارد عالی است. این مهم است که گروهها شما که نماینده هستید از طرف گروه تان دقیقا باید بدانند چه اتفاقی افتاده. مثلا ویدا جان از گروه بزرگ سپیدار می آید. او باید بداند. میترا بابک: دقیقا من همین را می خواستم بپرسم خانم دکتر بابک من فکر میکنم علی البدلی که شما پیشنهاد کردید، چیزی که شما مطرح کردید اصلا خارج از آن اساسنامه و تشکل است الان به طور مثال از سکولار دموکرات ها چند تا از دوستان اینجا حضور دارند اگر که شهرام جان نباشد در جلسه یا آقای نوری علا نباشد. دوستان دیگری هستند که بگویند روز شنبه .این اتفاق افتاد. ولی به طور مثال من از سپیدار فقط من اینجا هستم. اگر من هفته دیگر نباشم هیچ اطلاعاتی ندارند باید زنگ بزنند. دکتر نوری علا خانم بابک زنگ پی شد یکی به من توضیح بدهد. فکر کنم منظور خانم بابک این بود که در این نشست ستاد از هر گروه یک نفر یا دو نفر باشد که اگر یک نفر نتوانست باشد دیگران بتوانند همراهی بکنند که در جلسه چه گذشت. شهاب صنیعی: حرفم تمام نشد. این عضو علی البدل من فکر میکنم شما درست میگویید هر کسی از ظن خود شد یار من، دارم فکر خودم را میکنم حرف شما کاملا صحیح است ولی این مستلزم این است که شما آن عضو علی البدل شما مدام توجیه بشود خیلی بدون آگاهی نیاید جلسه آن وقت مسائل دوباره مسایل برای آن شخص و آن فرد دوباره توضیح داده شود. این خودش میتواند کار را به کش داده شدن منجر بکند. در خصوص واتساپ من خواستم بگم بخاطر اینکه واتساب تلفن شخصی من است من شخصی صحبت میکنم بخاطر این افراد فامیل از آن استفاده میکنند، دوستان من از آن استفاده میکنند، من فکر میکنم فقط مختص بدهیم به مسائل خود گروه و نه اینکه برای همدیگر یا تبدیل کنیم به اخبار گفتن مثلا من یک خبری در خصوص مرگ آقای خامنه ای میبینم. این لازم می دانم که حتما برای دیگران توزیع و پخش کنم و منتشر کنم. من فکر می کنم کار درستی نباشد. فقط این گروه واتسآپی را مختص بدهیم به مسائل مهم داخلی و نه بیشتر از آن. میترا بابک: شهاب جان دقیقا هدف گروه واتساپ همین است که چیزهای اضافه نباید اینجا باشد. شهاب صنیعی: من یک پیشنهادی دارم برای شبکه و کار گروه اگر ما میخواهیم شبکه ایجاد بکنیم شاید بد نباشد که اگر دوستان وقت داشته باشند حال لازم نیست همه اعضا جمع بشوند ولی اگر کارگروه های بخواهیم تشکیل بدهیم در خصوص مسایل کوچک مثل من و آقای خلیفه و شهرام جان مثلا من باب مثال ما ۴ نفر بنشینند در خصوص چند مورد فکرهایشان را روی هم بریزند و یک پیشنهاد جدید یا سوالات خوبی مطرح بکنند که بتوانند راهگشای آینده باشد و از سوءتفاهم ها و ایرادات آتی جلوگیری بکند. اسماعیل نوری علا: شهاب جان من این را یادداشت کردم که در آیین نامه داخلی بگذاریم. شهاب صنیعی: یک پرسشی هم برای آقای خلیفه پیش آمده بود. خواستم از ایشان مستقیم بپرسم که شما آیا پاسختان را تا الان گرفته اید آقای خلیفه در آن صحبتی که کرده بودیم یا اینکه می خواهید مطرح کنید. حسین خلیفه: در رابطه با چه کسی نمایندگی بکند نروژ را؟ شهاب صنیعی: نه در خصوص دولت گذار امروز صحبتش را کردیم. روز قبل هم صحبت کردیم. حسین خلیفه: من فکر میکنم این مسایل بحث شد اینجا و روشن شد که امروز داریم دولت گذار را تشکیل میدهیم. ما دراریم زمینه را فراهم می کنیم در یک بزنگاه سیاسی به موقع این دولت گذار را تشکیل بدهیم. یعنی اینجوری فکر کنم متوجه شدم. شهرام عباسپور خدمت شما عرض کنم راجع به پیشنهاد دکتر نوری علا با توجه به اینکه الان چند تا از دوستان زودتر ما را ترک کردند رفتند تعدادی هم که در جلسات نبودند میخواستم این پیشنهاد را همانطور که خانم طهرانی فرمودند اگر بتوانیم این پیشنهاد را در واتساپ بگذاریم و دوستان لطف بکنند معمولا اینجور موقع ها ما رودربایستی میکنیم یا خجالت می کشیم ولی اول برنامه گفتند که شجاعت داشته باشید در اینجور کارها باید مسئولیت پذیرفت دوستان محبت بکنند خودشان را کاندید بکنند آنهایی که به هر حال پیشنهاد داشتیم. اسماعیل نوری علا: شهرام جان این را ما در صورت جلسه باید بگذاریم. باید هر جلسه ای ه داشتم تا حالا یک صورت جلسه داشته که برای همه فرستاده شده. پیشنهاد شد که فکرهایمان را بکنیم و در عین حال کسانی که میخواهند خودشان را کاندید بکنند فکرهایشان را بکنند و بیایند کاندید بشوند. شهرام عباسپور: دقیقا میخواستم بگویم الان سوال هایی که برای شهاب جان ایجاد شده میخواستم بگویم ما دستور جلسه داریم و صورت جلسه آینده را داریم. اینها برای همه فرستاده میشود همه مطالعه می کنند. ضمن اینکه همین طور شهاب جان گفته بود، ممکن است من با شهاب خصوصی سوالی راجع به پیشنهاد ایشان انتقاد ایشان داشته باشم، میتوانم با خود ایشان درمیان بگذارم. نیاز نیست این بحث ما در گروه بگذاریم و همه بخواهند درگیر بحث ما دو نفر بشود. امیر بیگلر: من سپاسگزارم از همه سروران بانوان میخواستم ببینم اگر جلسه تمام است چون من باید بروم از خدمت شما مرخص بشوم در مورد عضو علی البدل در زبان همه ما سخت می چرخد یا عضو جایگزین یا جانشین انتخاب بکنند من فکر میکنم درست جایگزین باشد. میترا بابک: ولی جایگزین خیلی خوب است. برای هفته آینده شنبه، تایتل ما چیست؟ اسماعیل نوری علا: تصویب نهایی اساسنامه، رسیدگی به آیین نامه و اعلام کاندیداتوری ها. میترا بابک: پس شمس عزیز لطفا اینها را به واتساپ می فرستید. شمس دارابی: آقای دکتر زحمت میکشند دستور جلسه هفته آینده را با ایمیل خدمت شما میفرستم. همینکه در واتساپ هم به روی چشم و در تلگرام که همه دوستان دسترسی داشته باشند. میترا بابک: من شخصا از تک تک شما بسیار سپاسگزارم از این همه صبوری شما و اینکه چقدر خوب توانستیم دوستانه بتوانیم موضوع را تمام بکنیم و برویم به مراحل بعدی. اگر کسی صحبتی ندارد یک ماچ به همه شما یک قلب پر از مهر تقدیم همه شما.
|