!با چتر نجات از بانکوک
يادداشت های اسکندر دلدم
سهمیه بندی بنزین برای حل مشکل بیکاری!
زمانی که کارخانجات معظم اتومبیل سازی ایران ناسیونال شروع به ساخت داخل کردن اتومبیل هانتر انگلیسی در ایران با نام "پیکان" کرد در آگهی ها و تبلیغات این کارخانه می گفتند: "به امید روزی که هر ایرانی یک پیکان داشته باشد!" اکنون پس از پنجاه و دو سال گفته می شود: "به امید روزی که هر ایرانی یک لیتر بنزین داشته باشد!"
وقتی در سال 86 بنزین سهمیه بندی شد، ماهیانه به هر اتومبیل شخصی 120 لیتر بنزین داده می شد تا قاطبه کارکنان و حقوق بگیران دولت و کارگران کم درآمد هم پس از پایان کار روزانه موظف در کنار سایر اقشار امت به مسافرکشی پرداخته و صنار سه شاهی در بیاورند و به زخم خود بزنند!
بعدها از این سهمیه کم کردند و رسید به ماهی شصت لیتر! اکنون می گویند قرار است در سهمیه بندی جدید روزی یک لیتر بنزین داده شود تا مردم بتوانند چند دقیقه ای اتومبیل خود را روشن و موتور آن رو گرم کنند!
با این سیر تحول اقتصادی (!) بعید نیست به زودی در سهمیه بندی بنزین اعلام کنند: "هر هشت ساعت یک قاشق مربا خوری!"
ممکن است رعایا، که این روزها به خاطر پوچ درآمدن وعده های انتخاباتی حاج حسن کلید ساز و شکست مفتضحانه "ننگجام" و شرایط دشوار اقتصادی، بد دهن شده و در ملاء عام حرف زشت از دهان شان بیرون می آید و مقامات را مورد محبت قرار می دهند (!) در این مورد هم اعضاء و جوارح خود را حواله مسببان این وضعیت ناگوار مملکت کنند اما حقیقت این است که مقامات و مسئولان دولت فقط به فکر برگزاری جشن تولد اسحاقک نیستند و برای رفع مشکل بیکاری دست به سهمیه بندی بنزین زده اند!
با سهمیه بندی شدن بنزین اقتصاد کشور شکوفا می شود و با رفع مشکل بیکاری همه سرکار می روند!
با اجرایی شدن این طرح مردم از صبح علی الاطلوع صف های طویلی تشکیل می دهند تا یک لیتر بنزین خود را تحویل بگیرند! بعد می روند در صف فروش یک لیتر سهمیه خود به دلال ها و واسطه ها می ایستند تا آن را به مبلغی بالاتر بفروشند! به این ترتیب یک عده از بیکاران به خرید و فروش کنندگان و کسبه بنزین تبدیل می شوند و یک صنف جدید شبیه دلال های مسکن و اتومبیل به نام دلال بنزین به وجود می آید و عده زیادی از بیکاران منلکت هم دلال بنزین می شوند!
در این میان جمعی هم بنکدار و عمده خر و محتکر بنزین می شوند و سر انجام پس از آنکه گندش درآمد که برادر یک مقام عالیرتبه از بنزین های سهمیه بندی دزدیده و در صرافی خصوصی خود به قیمت بازار آزاد فروخته و ارز دولتی بانک ملت را هم پس نداده (!) و یا برادرزاده دیگری چند میلیارد ارز دولتی را به بدن زده یکی را به عنوان "سلطان بنزین!" دستگیر و اعدام می کنند !
تکذيب اظهاراتی متناقض
حاج عبدالناصر همتی، رییس کل بانک مرکزی، می گوید «الان وضعیت ارزی خیلی خوب است و اصلا مشکلی در این زمینه نداریم!» این سخنان در حالی گفته شد که ممد باقر نوبخت، رئیس سازمان بی برنامه و بی بودجه، هفتهء گذشته گفت: «تحریم ها بسیار بی رحمانه است. اوضاع سخت نامتعارفی است که در تاریخ بی سابقه است. امشب اگر با فردی مذاکره کنیم فردا دشمنان او را تهدید می کنند! صادرات نفت کشتی و بیمه تحریم است! نه تنها با مشکل فروش کم نفت مواجه هستیم بلکه امکان انتقال ارز فروش نفت را نیز نداریم! به گونه ای که از 2 میلیون و 410 هزار بشکه نفت صادراتی هر روز در سال 1397 که 47 میلیارد دلار درآمد نفتی در بودجهء سال جاری پیش بینی شده بود؛ به شدت فاصله گرفته ایم...»
از اینها گذشته اگر اوضاع آنگونه که همتی می گوید خوب است، چرا هشت عضو کابینه به رهبری نامه می نویسند و اصرار می کنند لوایح استعماری FATF تصویب شود تا شاید گشایشی حاصل شود و اینگونه هم رهبری را تحت فشار میگذارند هم پالس ضعف به دشمن ارسال می کنند؟!
جا دارد دار و دسته منفعل دولت،قبل از کشیدن پاشنه دهان و تکذیب یکدیگر، قبلا حرف هایی را که می خواند به گوش و بناگوش رعایا برسانند با یکدیگر هماهنگ کنند تا اظهارات یکی سیفون را نکشد روی اظهارات دیگری!
حاج حسن هم به اوپوزیسیون پیوست!
مرحوم اوس محمود بعد از خروج از کاخ ریاست جمهوری به اوپوزیسیون نظام مقدس پیوست و حتی از آنها پیشی گرفت، اما به نظر می رسد حاج حسن روحانی که می بیند دولت اسلامی اش در حل مشکلات اقتصادی و معیشتی رعایا مثل گاری توی گل مانده است و مردم از سوء مدیریت ها و فساد سازمان یافته دولتی و اختلاس ها و غارت اموال عمومی و گرانی و تورم فزاینده به فغان آمده اندريال به مخالفان دولت پیوسته و با اظهارات وام گرفته از اوپوزیسیون و گول مالی سر مردم مشغول رد گم کردن است!
حجتالاسلام حاج شیخ حسن روحانی، که در گلاسکوی بریتانیای کبیر درسش را فراگرفته، در جمع مدیران ارشد وزارت ارتباطات از فیلترینگ انتقاد کرد و گفت: "اگر فیلتر کردید با فیلترشکنها چه میکنید؟ در این یک سالی که تلگرام فیلتر شد، همه ضرر کردیم".
حاج حسن که ظاهراً از رسیدن قیمت گوشت با استخوان به کیلویی نود هزارتومان و افزایش صد در صدی بهای مسکن و رسیدن قیمت یک دستگاه اتومبیل از رده خارج پراید (ارابه مرگ!) به 38 میلیون تومان هنوز مطلع نشده است بجای پرداختن به مشکلات و معضلات خرد کننده جامعهء امروز ایران به انتقاد از عاملان دستور برای فیلترینگ نیز انتقاد کرد و گفت:
"اشکال کار این است که فکر کردیم که این دستگاه تحت فرمان ما است که دستور میدهیم فیلتر! و فیلتر میشود؟ خب، فیلتر شد چهکار میکنید؟ با فیلترشکن چهکار میکنید؟ با فیلتر شکن بعدی چهکار میکنید؟ روزانه فیلترشکن آمد چهکار میکنید؟"
ظاهراً ایشان به خاطر سن بالا و فراموشکاری طبیعی در این سن (!) یادش رفته است که خودش در مقام رئیس شورای امتیت ملی آمر و دستور دهنده اول فیلترینگ بوده است! اين هم دستورات ايشان:
انتقادهای رئیسجمهور از فضای فیلترینگ در حالی بیان میشود که در اردیبهشتماه 97 بخشنامهای از سوی رئیسجمهور خطاب به وزیر ارتباطات در فضای مجازی منتشر شد که در آن روحانی، خواستار برخورد با فیلترشکنها شده بود.
به نظر می رسد با افزایش انتقادات عمومی از منفعل بودن دولت روحانی در برابر مشکلات کشور این انتقادات شیخ حسن روحانی در خصوص از فیلترینگ شبکههای اجتماعی حرکتی سیاسی و تبلیغاتی برای منحرف کردن افکار عمومی از مسائل و مشکلات جدی تر و جدا کردن حساب رئیس جمهور از مدیران فیک (=قلابی!) مملکت بوده است که البته افکار عمومی که دست این قبیل مقامات را سالهاست خوانده است واکنش تندی در برابر این فریبکاری نشان داد و بسیاری از منتقدان ضمن اشاره به اجرا نشدن وعدههای انتخاباتی حسن روحانی ، او را متهم کردند که خود هیچ حرکتی در جهت برقراری رسانههای آزاد در ایران نکرده و برخی از شبکههای اجتماعی در زمان ریاست جمهوری او مسدود شدهاند !
در واقع چون حسن روحانی در حوزههای اقتصادی "حرفی برای گفتن ندارد" ، به موضوعاتی چون حجاب و فیلترینگ پرداخته و بدین شکل خود دست به "فیلترینگ مشکلات مردم" زده است!
در این اوضاع و احوالی که مردم با مشکلات خرد کننده اقتصادی دست و پنجه نرم می کنند و آمریکا و متحدان اش برای کشور خط و نشان می کشند اوس محمود احمدی نژاد طرفدار لیبرال ها شده و در تجلیل و تمجید از مهدی بازرگان توئیت کرده و رئیس جمهور روحانی از نبود رسانه های آزاد و فیلترینگ در کشور انتقاد می کند!
مواضع اخیر روحانی مانند تمجید اوس محمود احمدینژاد از اندیشههای مهندس بازرگان است! و در واقع کسی این مواضع را جدی نمیگیرد و حتی به آن می خندد!
مواضع حاج حسن روحانی هم کلی پر افت و خیز و همواره متناقض است... همین بحث فیلترینگ که حاج حسن روز یکشنبه 30 دی ماه 97 مطرح کرد، مورد پذیرش جامعه قرار نگرفت و بر خلاف آنکه رئیس جمهور که انتظار داشت مورد به به و چه چه رعایا قرار بگیرد مردم به آن خندیدند!
مقامات و سیاست بازان مردم را فراموشکار می دانند اما جامعه وعدههای انتخاباتی حاج شیخ حسن رئیس جمهور را به یاد دارند و او توانسته بود با وعده های شیرین و حقوقدان خواندن خود و گول مالی سر رعایا پیروز شود اما در عمل وعدههای انتخاباتی خود را پیگیری نکرد و جامعه مدنی و فعالان سیاسی و رسانهای را به انتقاد واداشت. اگر ما مبنا را بگذاریم به پذیرش عرف اجتماعی و اجماع جامعه مدنی، بسیار بیش از آنکه سخنان روحانی درباره فیلترینگ را جدی بگیرند و احسنت بگویند، بیشتر شوخی تلقی کردند! یعنی باید در تار و پود جامعه مدنی، تلقی جدی بودن و دغدغهمندی را متصور بود. این جدی گرفتن یک اراده سنگینی برای تحقق یافتن میخواهد. روحانی چنین انگیزه و خواستی را ندارد. حسن روحانی سخنی را مطرح کرده که خودش به عنوان رئیس شورای عالی امنیت ملی میتوانست جلوی آن (فیلترینگ) بایستد و با نهادهای بالا دستی در این باره رایزنی کند و حل و فصل نماید تا به لحاظ سیاسی و اجتماعی هم دولت و هم به حاکمیت هزینه کمتری وارد شود .
روحانی در همین جلسه که وزیر و مدیران ارشد وزارت ارتباطات حضور داشتند به مسئله حجاب که معلوم نیست چه ربطی به وزارت ارتباطات و مدیران آن دارد پرداخت و گفت حجاب باید از مردان شروع شود! روحانی در سخنانی که فورا مورد انتقاد مراجع تقلید قرار گرفت گفت:
«ما در مسئلهء حجاب اول از زن شروع میکنیم در حالیکه قرآن اول از مرد شروع میکند: و قل للمومنین یغضوا من ابصارهم، از چشم شروع میکند. به مردها خطاب میکند که نگاه هرزه نکنید. چشم تان را به نامحرم ندوزید. از ما شروع میکند. آن وقت ما زن و دختر را دستگیر میکنیم! آغاز از چشم است بعد به زینت میرسیم: و لایبدین زینتهن الا ما ظهر منها."
حسن روحانی، که به نظر می رسد در مبارزه با فساد مديران دولتی موفقیتی نداشته و هر روز خبر دستگیری مدیری به جرم غارتگری منتشر می شود، در بخش دیگری از سخنان خود مدیران زن را دست پاک تر از مدیران مرد دانست که دست به مال مردم نمی زنند و اختلاس و فساد مالی ندارند و مال دیگران را بلند نمی کنند.
حسن روحانی گفت: «تمام حجاب در قرآن را نگاه میکنید حمایت از زن است. ما طوری درست کردیم که این حجاب چماق بر سر زن است. اینگونه نیست. ما درست تبیین نمیکنیم. بعد هم مگر از دیدگاه اسلام با شرایط و اخلاقی که اسلام مقرر کرده کاری که زن میتواند انجام دهد، چرا نباید انجام دهد؛ در برخی کارها مردها بهتر و برخی زنان بهتر میتوانند انجام دهند. از برخی جهات زنها سلامت بهتری از مردها دارند. از چند وزرای قدیمی سوال کردم همه این را میگویند که در وزارتخانه ما اصلاً زنی که فساد مالی داشته باشد نداشتهایم».
روحانیون برجسته نظام مقدس فورا در برابر این اظهارات شیخ حسن روحانی واکنش نشان دادند و آیت الله العضمی مکارم گفت روحانی باید بداند رئیس جمهور کشور اسلامی است نه یک نظام دموکرات. آیت الله العطمی سبحانی هم گفت روحانی باید بداند که عقل کل نیست! آیت الله مکارم شیرازی در واکنش به سخنان روحانی، در درس خارج فقه خود از جمله گفت: «اخیراً جناب رئیس جمهور دو جمله درباره مسئله حجاب و فضای مجازی گفتند که متأسفانه هر دو زننده بوده است.»
آیت الله العظمی مکارم شیرازی، از مراجع کل جهان، با اشاره به اینکه "رئیس جمهوری که قسم خورده است که ارزشهای اسلامی را حفظ کند، باید به قسم خود پایبند باشد"، مسئله حجاب را "جزو مسایل ضروری" دانست و خطاب به روحانی افزود: «شما رئیس جمهوری اسلامی هستید؛ نه رئیس جمهور کشور دموکراتیک سکولار».
این مرجع تقلید شیعیان قم به انتقاد روحانی از فیلترینگ اینترنت و شبکههای اجتماعی در ایران نیز واکنش نشان داد و گفت: «دربارهء فضای مجازی هم ببینید که چه فسادهایی رخ داده است؛ ما منکر این فضا نیستیم؛ اما باید جلوی مفاسد را گرفت؛ بنده از برخی از قضات محترم دادگستری شنیدهام که میگفتند اکثر طلاقهایی که واقع میشود مرتبط با وسوسههای فضای مجازی است و اکثر بدآموزیها و انحرافات هم مربوط به این فضاست.»
شایان ذکر است آیت الله مکارم شیرازی اردیبهشتماه سال 95 کارنامه دولت روحانی را "موفق" دانسته بود.
مرجع تقلید شیعیان قم در بخش دیگری از سخنان امروز خود رئیس جمهوری ایران را به پرداختن به "مسایل حاشیهای" به قصد منحرف کردن ضعف خود در حل مشکلات اقتصادی متهم کرد و گفت: «رئیس جمهور باید اشتباهات خود را اصلاح کند، یکی از اصول سیاست این است که اگر در یک جا مسئله بغرنجی پیدا کردید، به سراغ مسائل حاشیهای بروید؛ این جزو مسائل سیاست است؛ حالا هم که این مشکلات اقتصادی وجود دارد، مسئولان سراغ مباحث حاشیهای میروند؛ سرگرم کردن مردم با این مسائل کار درستی نیست».
آیت الله العظم جعفر سبحانی، یکی دیگر از مراجع تقلید جهان نیز به انتقاد از سخنان اخیر آشیخ حسن دربارهء حجاب پرداخت و صلاحیت او برای اظهار نظر در چنین حوزههایی را زیر سؤال برد. آیتالله سبحانی گفت: «آقایانی که در رأس کار هستند، یک مقدار از مسائل را برای حوزه بگذارند؛ شما که عقل کل نیستید؛ اقتصاد، سیاست و... برای شما؛ ولی احکام شرعی را برای حوزه بگذارید».
این مرجع تقلید شیعیان قم همچنین با بیان اینکه "حجاب تنها با نصیحت درست نمیشود"، افزود: «50 درصد با نصیحت است؛ اما 50 درصد دیگر اجرا میخواهد، امر به معروف میخواهد، نهی از منکر میخواهد».
حمله تند این دو مرجع تقلید به سخنان اخیر روحانی میتواند پاسخی به درخواست مخالفان دولت و نیروهای موسوم به اصولگرایان تندرو مبنی بر ضرورت واکنش آنان باشد.
فروش گوشت سگ در مشهد!
صبح روز دوشنبه 3 بهمن ماه جاری یک مغازه غیرمجاز قصابی که اقدام به عرضه گوشت مشکوک به سگ کرده بود، در مشهد شناسایی و در این زمینه یک سگ کش هم بازداشت شد.
در حالی که قیمت یک کیلوگرم گوشت با استخوان و چربی گوسفند به نود هزار تومان رسیده است ارزان فروشی یک مغازه قصابی که گوشت را کیلویی ده هزار تومان عرضه می کرد موجب لو رفتن او شد!
کارشناسان روحیات اجتماعی ایرانیان می گویند اگر این قصاب گوشت سگ را همان کیلویی نود هزارتومان و یا حتر بیشتر می فروخت هیچکس به او شک نمی کرد و دستش هم رو نمی شد و بیشتر مشهدی های بی اطلاع هم تا حالا سگ خور شده بودند!
طرفداران حقوق حیوانات می گویند گرانی گوشت گاو و گوسفند موجب به خطر افتادن نسل خر و سگ و گراز و گرگ و روباه و قاطر و انواع حیوانات حرام گوشت در کشور شده و حتی گربه ها جرات نمی کنند از جلوی قصابی ها رد شوند!
ماجرای سگ کشی و سگ خور شدن بعضی محلات مشهد مقدس توسط کارشناسان وزارت صنعت و معدن و تجارت رو شده است!
با تعطیلی صنایع و معادن کشور و رکود تجارت کارشناسان این وزارت خانه که کاری از دستشان بر نمی آید برای صنعت و معدن و تجارت کشور انجام دهند به بازرسی از قصابی ها و قهوه خانه ها پرداخته اند!
کارشناسان سازمان صنعت، معدن و تجارت خراسان رضوی و بازرسان اتحادیه صنف گوشت دامی مشــهد مقدس طی کنترل نامحسوس و پوششــی ( به سبک فیلم های جاسوسی و پلیسی ) قصابی های مشهد پی بردند که قصاب محل به جای عرضه گوشت گران گوسفندی، که مردم پول خرید آن را ندارند گوشت قابل خرید توسط امت همیشه در صحنه عرضه می کند که با استقبال گسترده ای هم روبرو شده است!
قصاب سگ کش و سگ فروش که متوجه شده بود مقامات و مدیران و برادرانشان سرشان به اختلاس و رهنمود دادن در باره حجاب مردان (!) گرم است و مملکت را به امان خدا رها کرده اند و به اصطلاح خر تو خر است و سگ صاحبش را نمی شناسد با شجاعت بنری هم بر سر در مغازه خود آویزان کرده و توزیع گوشت مردمی (!) و ویژه مستضعفین به بهای کیلویی ده هزار تومان را مژده داده بود!
قصاب مبتکر به منظور داغ کردن بازار خود برای تحویل گوشتها از قبل با دریافت کارت ملی از متقاضیان ثبت نام می کرد، و تشکیل صف های طویل برای خرید گوشت سگ هم موجب سوءظن مقامات نسبت به بودن کاسه ای زیر نیم کاسه این قصاب جوانمرد شد!
تقلب در عرضه گوشت بیشتر در گوشت چرخ کرده دیده می شود که تولید کنندگان هرچه را دم دستشان می آید از تاج خروس و گوشت کله گاو گرفته تا امعا و احشای حیوانات را چرخ می کنند و به خورد امت همیشه در صحنه می دهند!
تا چند سال قبل هنوز الاغ های سرگردان و سگ های ولگرد و گربه به وفور در کنار جاده های خارج از شهر و شهرک های حاشیه ای دیده می شدند اما با گرانی روز افزون گوشت گوسفند و گاو دستگیری خر و سگ و گربه و انتقال آنها به کشتارگاه های خصوصی به صنعت پر رونقی تبدیل شده و اشتغالزایی خوبی ایجاد کرده است !
🐕 استفاده از گوشت سگ در کشور دوست و برادر چین امری رایج و عادی است و در بیشتر قصابر های چین گوشت سگ فروخته می شود !
چه بسا به مصداق مثل معروفی که می گوید: "کمال همنشین در من اثر کرد!" استفاده از گوشت سگ در مشهد مقدس هم به خاطر همنشینی با دوست ناباب (چین !) و تاثی فرهنگ سگ خوری آنها بر برادران جمهورر اسلامی ایشان باشد!
چند روز قبل هم مقامات انتظامی از بالا رفتن آمار زدخورد و نزاع های خیابانی در کشور خبر دادند که مردم سگ اخلاق شده و به هم می پرند!
یحتمل سگ اخلاق شدن امت همیشه در صحنه ناشی از همین توزیع گوشت سگ بوده باشد!
روسیه باز هم روسیاه شد!
نیروی هوایی ارتش اسرائیل بدون وحشت از سامانه ضد هوایی روسیه که از مهرماه گذشته در سوریه مستقر شده است بطور مرتب در آسمان سوریه جولان می دهد و مراکز استقرار نیروهای ایرانی و متحدانش را مورد تهاجم موشکی قرار می دهد.
حملات گسترده هوایی شامل مناطق شمالی و غرب که نیروهای روسی مستقر هستند نمی شود و اسرائیل مناطق جنوبی و اطراف دمشق را که متحدان ایرانی سوریه حضور دارند موشکباران می کند.
پس از ساقط شدن هواپیمای رادار پرنده ایلیوشین 200 روسیه در شهریورماه گذشته بر فراز دریای مدیترانه توسط جنگنده های اسرائیلی که منجر به کشته شدن پانزده نظامی روسیه شد روس ها با سر و صدای زیاد سامانه ضد هوایی اس - 300 را در سوریه مستقر کرده و اعلام نمودند منبعد کل آسمان سوریه غیرقابل نفوذ است و این سامانه از فضای سوریه محافظت خواهد کرد .
اما این سامانه تاکنون فقط دکور بوده است و از زمان استقرار آن حملات هوایی اسرائیل بیشتر هم شده است.
مطلعین می گویند روسیه منافقانه در صحنه سوریه بازی می کند و ضمن استفاده ابزاری از نیروهای ایرانی به عنوان پیاده نظام و تحمیل هزینه سنگین حفظ نظام سوریه به اقتصاد ایران نمی خواهد اسرائیل را از خود برنجاند.
روسیه روابط صمیمانه ای با اسرائیل دارد و سامانه صدهوایی اس - 300 را در مواقع حملات اسرائیل به قوای ایران خاموش می کند!
هم روسیه و هم سوریه مایل به خروج نیروهای ایرانی از سوریه هستند و امیدوارند این اتفاق با فشار اسرائیل به وقوع بپیوندد.
تاکنون اسرائیل از گردن گرفتن رسمی حملات خود به قوای ایران خودداری می کرد اما به نظر می رسد با چراغ سبزی که از روسیه و حتی سوریه گرفته است این حملات را قبلا به اطلاع روسیه می رساند و بعد از حمله هم مسئولیت آن را به عهده می گیرد.
پریروز نیروی هوایی ارتش اسرائیل به چندین هدف متعلق به نیروی قدس سپاه پاسداران در خاک سوریه حمله کرد و چند انبار مهمات و یک هدف در فرودگاه بینالمللی دمشق، یک واحد اطلاعاتی ایرانی و یک اردوگاه آموزش نظامی متعلق به ایران را مورد تهاجم سنگین هوایی قرار داد.
بنیامین نتانیاهو ، نخست وزیر اسرائیل ، با تایید حمله به اهداف ایرانی و متحدان ایران در خاک سوریه هشدار داده است که اسرائیل علیه ایران و نیروهای متحد آن ادامه خواهد یافت.
او گفته "هر کس به ما آسیب برساند به او آسیب خواهیم رساند".
نتانیاهو روز یکشنبه (20ژانویه) هم در جریان سفرش به کشور آفریقایی چاد گفته بود که سیاست اقدام علیه تثبیت حضور نظامی ایران در سوریه "دائمی" است.
مقامهای اسرائیلی به ندرت حملات خارجی منسوب به اسرائیل را تایید یا تکذیب میکنند اما به نظر میرسد این سیاست را درباره حملات ماههای اخیر به "مواضع ایران در سوریه" کنار گذاشتهاند و با صراحت کمسابقهای درباره این حملات سخن میگویند.
گادی آیزنکوت، رئیس ستاد مشترک ارتش اسرائیل، هم به تازگی درباره مقابله با ایران و گروههای وابسته به آن در سوریه به روزنامه آمریکایی نیویورکتایمز گفت که اسرائیل به "هزاران هدف بدون آن که مسئولیت آن را بپذیرد" حمله کرده است.
نتانیاهو بارها تاکید کرده است که اجازه نخواهد داد ایران در سوریه پایگاه نظامی ایجاد کند تا به ادعای او از این پایگاهها برای حمله به اسرائیل استفاده شود.
بعد از اعلام تصمیم دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا برای خارج کردن نیروهای آمریکایی از سوریه نخست وزیر اسرائیل با تاکید بیشتری درباره عزم اسرائیل برای مقابله با ایران در سوریه سخن گفته است.
سرلشکر محمدعلی جعفری، فرمانده سپاه پاسداران، روز26 دی (شانزدهم ژانویه) در واکنش به موضع گیری های نخست وزیر اسرائیل درباره حضور نظامی ایران در سوریه گفت: "هم تمامی مستشاران نظامی و انقلابی و هم تجهیزات و سلاحهایی را که برای آموزش و توانمندسازی مبارزین مقاومت اسلامی و حمایت از مردم مظلوم سوریه، در این کشور اسلامی داریم حفظ خواهیم کرد".
ناظران سیاسی می گویند این اظهارات نشان می دهد که دامنه تخاصمات جدی تر خواهد شد.
نخست وزیر اسرائیل قبلا گفته بود "توصیه می کنیم نیروهایتان را سریع تر از سوریه بیرون ببرید چون ما به سیاست حمله که وعده داده بودیم عمل می کنیم".
سه میلیارد تومان زیر لفظی به زن شوهردار!
در 3 بهمن ماه 97، یکی دیگر از دست پاک های دولت اوس محمود به جرم مشارکت در هپل و هپوی هزاران میلیارد تومان سرمایه های بانک سرمایه توسط رانتخواران و مفت برها و محافل قدرت محاکمه شد.
طی محاکمه حاجی کاظمی وزیر رفاه دولت اوس محمود معلوم شد که در مدت وزارت حسابی خود را به رفاه رسانده است!
در بخشی از گفتگوی قاضی دادگاه با پرویز معلوم شد شخصی که کارش گیر بوده سه میلیارد تومان به زن پرویز خان داده و پرویز هم اطلاعی نداشته است! ( مدیونین فکز کنین پرویز دروغ میگه!)
این قسمت را عینا از دادگاه پرویز نقل می کنیم:
- قاضی خطاب به وزیر پاک سرشت مؤمن و دست پاک: رحمت الله اسدی را می شناسید؟
- پرویز سابق: بله
- قاضی: ارتباطی با شما دارند؟
- پرویز (وزیر کابینه اوس محمود): سلام و علیکی داشتیم!
- قاضی: کار مالی و بانکی داشتید؟
- پرویز کاظمی: خیر!
- قاضی: سه میلیارد تومان به حساب همسرتان واریز کرده، فقط سلام و علیک داشتید؟!
هم اکنون در بهشت حضور داریم
امام جمعه و نمایندهء ولی فقیه در شهرستان ورامین با اشاره به رنج ها و مشقت های مردم در دوران رژیم شاهنشاهی می گويد: «به عنوان فردی که دوران قبل و پس از پیروزی انقلاب اسلامی را درک کرده ام، اعلام می کنم که ما هم اکنون در بهشت حضور داریم».
کج سلیقگی در انتخاب داور جشنواره فیلم!
قرار است هیئت داوری فیلمفارسی های درپیتی بی بو و خاصیت شرکت داده شده در جشنواره فیلم فجر امسال را داوری و بهترین ها را انتخاب کنند. معمولاً در تمام فستیوال های معتبر سینمایی نظیر کن سولوقون و مونت کارلو یا ونیز و حتی جشنواره کشورهایی مثل گابن و بورکینافاسو داوران را از میان برجسته ترین هنرمندان سینمایی پیشکسوت و به اصطلاح کاربلد انتخاب می کنند اما در جشنواره فیلم فجر معلوم نیست ضوابط انتخاب داوران چیست و آیا رفیق بازی و پارتی بازی به اینجا هم تسری پیدا کرده یا نه! ظاهراً کفگیر سینماچی ها به ته دیگ خورده و به ناچار از یک بازیگر سریال عامه پسند (نوار متحرک!) تله وزوزونی برای داوری امسال دعوت کرده اند! و آن هم هنرپیشه سریال پایتخت ریما رامینفر است.
درست است که ریما رامینفر در سریال پایتخت کار کرده ولی مگر جشنواره فیلم فجر جشنواره انتخاب سریال های تلویزیونی است؟!
اگر اولویت انتخاب بازیگران مونوتن تلویزیون بوده که مردم از آنها خاطره دارند میشد سراغ مهرانه مهینترابی رفت که همچنان بیحاشیه و با ایفای دهها نقش متفاوت در کانون توجه است نه بازیگری که فقط به خاطر حضور تیپیکال و بیاوج و فرود در یک سریال عامه پسند شهرتکی کسب کرده است. این جشنواره مختص محصولات سینمایی است و بهتر است که یک بانوی بازیگر پیشکسوت و با تجربه سینما به هیئت داوران آن راه یابد.
ریما رامینفر حتی اگر در عمل انجام شده قرار گرفته و به خاطر توصیه آنها که در سایه قرار دارند وارد هیئت داوران شده، بهتر است به احترام امثال ژاله علو که الحمدلله همچنان سلامت است یا پروانه معصومی و ثریا قاسمی که چند برابر وی کارنامه سینمایی دارند از داوری انصراف دهد.
دبیرخانه جشنواره هم میتواند به جای وی از امثال ژاله علو، پروانه معصومی، ثریا قاسمی، گلچهره سجادیه، پریوش نظریه، بیتا فرهی، فاطمه گودرزی یا حتی شقایق فراهانی و کلی بانوی پیشکسوت دیگر استفاده کند که کارنامه سینمایی قابل اعتنایی دارند .
دست های آلوده در سینمای در پیتی!
پسرک جوانی به نام محمد امامی ناگهان به عنوان مالک موسسه «تصویر گستر پاسارگاد»، همزمان با تولید سریال ناشیانه کپی برداری شده از روی یک سریال ترکیه ای به نام «شهرزاد» بر سر زبانها افتاد؛ جوانکی که در عکسهای منتشر شده از او همیشه نیشش باز بود و با لبخند کریه خود می کوشید شبیه تصاویر روی جلد کتابهای موفقیت مالی و چگونه پولدار شویم به نظر بیاید! یعنی دقیقاً شبیه همه آنهایی که قرار بود یک شبه از راه مفت بری میلیاردر شوند (!) امامی خیلی سخاوتمندانه در فیلمفارسی شروع به سرمایه گذاری کرد، اما خیلی زودتر از آنکه بخواهد نان شهرت عکس داشتن با سلبریتیهای سینما را بخورد، دست اش در قضیهء فساد مالی در صندوق ذخیره ارزی فرهنگیان رو شد و گند کارش درآمد!
با دستگیری ممد امامی ، مشخص شد این جوانک خندهرو خیلی بیشتر از اینکه بخواهند از او به عنوان یک میلیاردر جوان در کتابهای موفقیت نام ببرند، درگیر پول شده و صفرهای رقم فساد مالی اش با انگشتان دو دست و دو پا هم قابل شمارش نیست!
پیش از ممد امامی، یک جوان «بیزنس من» به ظاهر موفق هم که خود را بسیجی اقتصادی معرفی می کرد در جریان غارت محموله های نفتی و چپاول 3 میلیارد یورو دستگیر شده بود. حاج بابک زنجانی از لحاظ علاقه به سرمایهگذاری در سینما شباهتهایی به ممد امامی داشت، اما تفاوت این دو غارتگر در یک نکته مهم بود: امامی تیمی داشت که نگذاشتند پروژههای سینمایی وی بعد از زندانی شدنش روی زمین بماند ، اما بابک زنجانی از این شانسها نداشت .
با آنکه در سینما همه میدانستند که امامی در چه پروژههایی سرمایه گذاری کرده، کارها بدون وی هم ادامه داشت و تنها آنچه عوض شد، اعتراض تهیهکنندههای قدیمی سینما به پولهای کثیفی بود که به واسطه حضور افراد مسئلهدار به سینما وارد میشد !
روزهایی که امامی درگیر پرونده فساد مالی اش بود، نگرانیها از نتایج ورود پولهای کثیف به سینما افزایش یافت، به خصوص اینکه این پولها روند تولید در سینما را مختل میکرد.
هم اکنون در شبکهء نمایش خانگی چند سریال در حال ساخت است که به طور مشخص یکی دو تای آنها دارند هزینههای خارج از عرف انجام میدهند، دستمزدهایشان بسیار بیشتر از عرفهای معمول است و برای مواردی هزینه میکنند که اصلاً در سیستم سینما وجود ندارد .
وقتی بازیگران را با هزینههای بسیار بالا میخرند، توقع بازیگران را بالا میبرند و این خطرناک است، چون کارهای بعدی خواستههایشان را برآورده نمیکند و همین اقتصاد سینما را به سمت فروپاشی میبرد.
شبکه نمایش خانگی همان جایی بود که « شهرزاد » در آن تولید و پخش شده بود . انگشت اتهام به سمت سازمان سینمایی و مسئول نمایش خانگی است که مواظب ورود چنین سرمایههای مشکوکی به سینما نبودهاند ، و یا حتی بوده اند !
از زمان بازداشت ممد امامی تا امروز بارها درباره پولشویی در سینما و شبکه نمایش خانگی صحبت به میان آمده است. چهرههای سینمایی که بعضاً به صورت مستقیم یا غیرمستقیم با پروژههای ممد امامی و دیگر چهرههای بدنام اقتصادی همکاری داشتهاند ، این روزها در صف اول اعتراض به جریان پولشویی در سینما ایستادهاند !
سینماگران معترض می گویند: «فیلمهایی که با پولهای غیرقانونی و حرام ساخته شدهاند، نباید در جشنواره فجر حاضر باشند، نباید اکران شوند و نباید در شبکه خانگی توزیع شوند. » منیژه حکمت هم جزو سینماگرانی است که همکاری او با بانک گردشگری در ساخت فیلم « شهر موشها » شائبهبرانگیز شده بود و حالا مدعی مبارزه با پولهای مسئلهدار در سینما شده است!
این واکنشها که به نوعی تبری جستن از گذشته و فرار رو به جلو است، نشان دهنده این موضوع است که حتی اگر پولهای کثیف در سینما برای مدت کوتاهی کام عدهای را شیرین کند، در نهایت تلخی آن برای تمام سینما باقی خواهد ماند.
به نظر میرسد در دوره جدید سازمان سینمایی که پرچم شفافیت بر افراشته شده و بعضاً گزارشهایی درباره عملکرد زیرمجموعههای این سازمان منتشر میشود، باید این خواسته را از سرپرست سازمان مطرح کرد که نسبت به جریان نفوذ پولهای کثیف به سینما حساسیت نشان داده و راههای عملی برای جلوگیری از ورود این پولها را در بدنه سینما اجرایی کند .