دشمن از آنچه در آینه می بینید به شما نزدیک تر است!

جلال پورالعجل

        * حدود 5 تا 6 میلیون ایرانی خارج از کشور زندگی می کنند که اغلب تحصیلکرده یا ثروتمند هستند؛ یعنی چیزی در حدود جمعیت کشورهایی نظیر دانمارک، سنگاپور، فنلاند و نروژ. اين افراد تحصیل کرده یا ثروتمند بدلایل مختلف از کشور رانده شده اند! در حالی ایران می توانست از سرمایه معنوی و مادی آنها بهره مند شود. آیا هیچ دشمن خارجی می توانست چنین خسارت مادی و معنوی عظیمی را به ایران واردکند؟

      * ارزش پول رایج کشور از سال 57 (معادل یک دلار 7 تومان) تا کنون (معادل یک دلار 15 هزار تومان) بیش از 2000 برابر کاهش یافته است. پاسپورت ایرانی که در بیش از 70 کشور مهم دنیا اعتبار داشت اکنون در رده بی ارزش ترین و بی اعتبارترین پاسپورت های جهان قرار گرفته است. آیا هیچ دشمن خارجی می توانست تا این حد به اعتبار ایران و ایرانی در سطح بین المللی لطمه بزند؟

       * در سال 57 تولید ناخالص ایران 26 درصد بیشتر از ترکیه، و اقتصاد ایران 39 درصد قوی تر از اقتصاد کره جنوبی بود. همسایگان جنوبی ایران حتی در مقام قیاس با ایران هم نبودند. اکنون رسیدن بهر یک از این کشورها فقط در حد یک رؤیاست. آیا هیچ دشمن خارجی می توانست این چنین بذر فساد، پولشویی، قاچاق و واسطه گری را در کشور بپراکند و تا این حد به توسعه و پیشرفت ایران که روزگاری بر دروازهء تمدن بزرگ ایستاده بود لطمه بزند و موجبات عقب ماندگی کشور را فراهم سازد؟

      * در اسفند 95 حدود 11 میلیون نفر از جمعیت 80 میلیون نفری ایران زیر خط فقر بودند (پرویز فتاح، رئیس کمیته امداد/ مشرق) این رقم در فروردین 97 به حدود 40 میلیون نفر رسید (ابراهیم رزاق، اقتصاددان / تسنیم). اگر تورم 51 درصدی نقطه به نقطه فروردین 98 نسبت به فروردین 97 را در نظر بگیریم احتمالاً این رقم در حال حاضر به بالای 50 میلیون نفر رسیده است. آیا هیچ دشمن خارجی می توانست ملت برومند و پرافتخار ایران را این چنین بخاک سیاه فقر و فلاکت بنشاند که “خوردن ملخ" را بعنوان یک آپشن غذایی در نظر بگیرند و محتاج گوشت قربانی حجاج بیت الله الحرام شوند؟

     * اکثر مردم نه بر اساس آگاهی و شناخت بلکه بر پایهء اعتمادی که به قشر روحانیت، و بالاخص به خمینی، داشتند در سال 58 به قانون اساسی رأی مثبت دادند تا از استبداد و خودکامگی و انحصارطلبی رها شده و سرنوشت خویش را خودشان تعیین کنند در حالیکه اکنون بر اساس آمارهای غیررسمی اکثریت آحاد جامعه از حکومت اسلامی ناراضی اند. آیا هیچ دشمن خارجی می توانست با زیر پا گذاشتن حقوق شهروندی مُصرّح در قانون اساسی این چنین به اعتماد مردم صدمه بزند؟

      * کشوری که قرار بود منادی آزادی و برادری در جهان و پرچمدار گفتگوی تمدن ها باشد امروز از رایج ترین شعار ایدئولوژیک اش مرگ و نفرت زبانه می کشد و به منفورترین و ماجراجوترین کشور خاورمیانه تبدیل شده است. به گونه ای که حتی کشورهای مسلمان برای مقابله با تهدیدات حکومت اسلامی با اسرائیل متحد شده اند. آیا هیچ دشمن خارجی می توانست این چنین ایران را در جهان و منطقه منزوی سازد و کشورهای مسلمان را بر علیه ایران متحد نماید؟

      * کشوری که شهروندان اش به ایرانی بودن خود می بالیدند، به دلیل نگرش فرقه ای به مذهب شیعه، بین مذاهب و ادیان و اقوام مختلف اش شکاف عمیق ایجاد شد و تبعیض های ناروا و غیر انسانی مذهبی و قومی ایرانیان را هزار شقه کرد. آیا هیچ دشمنی خارجی می توانست این چنین به آتش تفرقه و جدایی در بین اقشار مختلف ایرانی دامن بزند؟

****

       دشمن اصلی کشور و مردم همان جریان فکری است ک دین را دستمایهء خودکامگی خود قرار داده و موریانه وار پایه های «جمهوری» را سست نموده و، با اجرای گزینشی قانون اساسی و عدم اجرای همه پرسی، حق تعیین سرنوشت را از مردم سلب نموده، و مردم را از ابتدایی ترین حقوق شهروندی و نیازهای روزمرهء یک زندگی معمولی محروم ساخته، و با نظارت استصوابی شعور جامعه را به سخره گرفته، و تمام مسیرهای دموکراتیک برای اعمال نظر مردم را مسدود ساخته، و فضای سیاسی کشور را به گونه ای محدود و مسدود نموده که مردم برای رسیدن به حقوق اساسی خود هیچ راهی جز شورش و انقلابی ویرانگرتر از انقلاب 57 پیشِ روی خود نمی بینند.

       دشمن اصلی این کشور و مردم همان سیاست ایدئولوژیک مخرب و بی پایه و اساسی است که، بجای تعامل با جهان، مسیر تقابل را در پیش گرفته و، با هزینه کردن سرمایهء کشور در خارج از مرزها، سرنوشت مردم و کشور را بازیچهء اهداف توسعه طلبانه و بی حاصل خود ساخته و، بعد از چهل سال رنج و فقر و محرومیت و جنگ تهدید و تحریم، امروز کشور را آبستن جنگ ویرانگر دیگری نموده است!

       آری دشمن اصلی این آب و خاک سال هاست ک در این خانه جا خوش کرده و از رگ گردن هم به ما نزدیک تر است.

 10 اردیبهشت 1398

بازگشت به خانه