30 ارديبهشت ماه 1397 ـ 20 ماه مه 2019

!با چتر نجات از بانکوک

يادداشت های اسکندر دلدم

مواظبت از ارزش ها!

ببينيد اين مفت خور چه می گويد:

«اگر جنگ شد و شهرهایمان را گرفتند مهم نیست، یک مشت خاک است! مواظب باشید ارزش هایمان را نگیرند!»

https://www.facebook.com/Iskandar.deldam/videos/2062055480766574/

 

گوشت دم توپ کم نداريم!

وزیر آموزش و پرورش گفت: «14 میلیون دانش‌آموز داریم که اگر لازم باشد همانند دوران دفاع مقدس در صحنه خواهند بود!» اما اضافه نکرد که: «و فرزندان ما مسئولین و مقامات هم از لندن و لوس آنجلس و سوئد و هلسینکی و هامبورگ و آمستردام و نیویورک و تورنتو برای موفقیت آنها دعا خواهند کرد!

 

اقدامات تدافعی در بهشت زهرا!

به نظر می رسد که آمریکا دنبال دردسر می گردد و جان سربازان اش زیادی کرده و چه بسا به علت اوضاع بد اقتصادی شش ماه شش ماه نمی تواند صنار و سه شاهی حقوق معوقه نظامیان خود را بپردازد می خواهد آنها را وارد جنگ کند تا از تعدادشان کم شده و دولت از پرداخت حقوق به آنها خلاص گردد. در اين راستا بزرگ ترین ناو بیمارستانی خود را که ظرفیت پذیرش یک هزار مجروح جنگی را دارد، و به اطاق عمل های پیشرفته و مدرن مجهز است، در خلیج فارس مستقر کرده است!

در برابر این اقدام استکبار جهانی، مدیرعامل قبرستان بهشت زهرا (که با رشد مرگ و میر در کشور به علت مشکلات اقتصادی و فقر کم کم بزرگ تر از خود شهر تهران می شود) اعلام کرد شهروندان نگران نباشند چون سازمان قبرستان ها و مسئولین چال کردن مردم تمهیدات لازم را اندیشیده و برای کمک به مدیریت بحران 25 هزار قبر رو به آفتاب را در بهشت زهرای تهران آماده پذیرش رعایا کرده اند!

مدیر عامل قبرستان ،با اشاره به شرایط بحرانی، گفت گورستان بهشت زهرا آماده دفن در حجم بالا و شرایط بحرانی می باشد و اضافه کرد:

«یکی از نیازهای مدیریت بحران در شهر های کشور، توجه به فضای آماده برای دفن در حجم بالا است، در مدیریت جدید شهرداری تهران آماده سازی 25 هزار قبر در دستور کار سازمان بهشت زهرا (س) قرارگرفته و بخش قابل ملاحظه ای از آن آماده گردیده است.»

 

مدينهء فاضله!

ایکاش ما هم می توانستیم در برنامهء اخبار شبکه اول تله وزوزون، یا بیست و سی شبکه دوم یا شبکه خبر و سایر برنامه های خبری صدا و سبمای ناملی زندگی کنیم!

چرا که در «دنیای خبری صدا و سیما» تحریم ها و صفر شدن صادرات نفت و دود شدن ارزش پول ملی کوچک ترین تاثیری بر زندگی مردم ندارند!

- نه چیزی گران شده و نه چیزی نایاب است!

- گرانی مسکن و اجاره خانه شایعه ای بیش نیست!

- رعایا هیچ مشکلی ندارند و از شادی توی پوست خود نمی گنجند!

- آمریکا در حال فروپاشی اقتصادی و اجتماعی و سیاسی است!

- رهبران کشورهای اروپایی به دریوزگی افتاده و التماس می کنند ایران کوتاه بیاید و از سر تقصیرات شان بگذرد!

- همهء دولت های دنیا آرزوی برقراری روابط اقتصادی با ایران را دارند تا پسته و فرش دریافت کنند!

- فساد و تباهی و ایدز و اعتیاد و دزدی و ناامنی در آمریکا و اروپا بیداد می کند و تنها نقطه امن جهان همین مملکت خودمان است!

 

ترقی از پائين شروع می شود!

در حالی که بیکاری جوانان یک معضل بزرگ اقتصادی، اجتماعی و سیاسی مملکت محسوب می شود و مقامات عالیه مثل تراکتور در حل آن درمانده اند، یک جوان باهوش، با زیرکی، داماد وزیر شده و خود اشتغالی ایجاد کرده و ترتیب سپرده های موجود در بانک سرمایه را که بیشتر متعلق به فرهنگیان مظلوم کم درآمد و معیل بوده را داده و هاپولی کرده است!

در حال حاضر، با توجه به تعطیلی کارخانجات و شرکت ها و سونامی بیکاری، بهترین راه سر کار رفتن وصلت با بزرگان است و جوانان بیکار باید بکوشند دختر مقام بلندپایه ای را به زنی بگیرند تا، همانطور که تجربهء چهل سال گذشته نشان داده، به ثروت و مکنت و کارخانه و شرکت و معاونت و مشاورت وزیر و مدیرعاملی و پست های نان و آبدار برسند و از کارتن خوابی و گرسنگی سابق نجات یابند! و اگر دختر وزیر نشد باید بروند خواستگاری مادر بیوه و یائسه وزیر یا یک مقام عالیه!

به هر حال باید از پائین شروع کنند تا به بالا برسند! و حتی دست به فیلمسازی و ساخت سریال خانگی بزنند!

سریال شهرزاد که سوژه آن در مورد دو باند مافیایی ایرانی بود چه در زمان ساخت و چه در زمان نمایش سر و صداهایی را به راه انداخت و مطلعین سینما که از پشت پرده تهیه این سریال آگاه بودند شبهاتی ایجاد و مدعی ورود پول کثیف از طریق ساخت این سریال در سینما شدند!

حالا در جریان برگزاری دادگاه داماد وزیر بیکاری و مشقت اجتماعی (شریعتمداری وزیر سابق صنعت) مشخص شده پول ها کثیف نبوده و بلکه متعلق به بانک سرمایه (ذخیرهء فرهنگیان) بوده که به همت شاداماد وزیر رفاه در ساخت فیلم سرمایه گذاری شده بود!

در جریان برگزاری دادگاه حاضرین به هوش و ذکاوت داماد وزیر که بدون استفاده از رانت پدر زن و توصیه او صدها میلیارد تومان از بانک وام بگیرد احسنت و باریکلا گفتند!

داماد وزیر فقط در یک مورد مبلغ صد و هفت میلیارد تومان از بانک سرمایه گرفته و سپس یک ملک 19 میلیاردی را با گران نمایی 125 میلیارد تومان به بانک تپانده و هم بدهی خود را صاف کرده و هم مجددا حدود یک بیست میلیاردی گیرش امده است!

حالا باز بگویید در این مملکت کار نیست و جوانان بیکار هستند و با عیب خود بازی می کنند!

راه کاریابی و رسیدن به پست و مقام و ثروت و مکنت خیلی ساده است و از طریق وصلت با نسوان بزرگان می گذرد!

از قدیم و ندیم هم گفته اند برای رسیدن به مدارج و مقامات بالا باید از اون پائين ها شروع کرد!

خیلی ها انتقاد کرده و می کنند که چرا باید یک مفسد اقتصادی ولو شاداماد وزیر باشد پول کثیف بیاورد و در سینما شهرزاد بسازد!

در جریان دادگاه این اقاپسر معلوم شد انتقادات بی مورد است و داماد وزیر بیکاری از قبل دستی در فیلم کردن داشته و کار سینما را با فیلم کردن عده ای از مدیران بانکی و دادن وثیقه های بی ارزش و دریافت وام های کم بهره کلان جلوی دوربین برده بود!

در جلسه دادگاه، متهم رضوی با اشاره به موضوع لاشه‌های پول‌های کثیف در سینما، گفت: نزدیک به 8 میلیارد تومان در سریال شهرزاد سرمایه گذاری انجام شده است و اصلاً پشیمان نیستم اما آقای امامی هنوز به ما بدهکارند و هنوز اصل پول را برنگردانده‌اند و در این خصوص شکایت کردم. 50 درصد شهرزاد یک مال من بود اما در شهرزاد دو دیدم که ما نیستیم که این موضوع به خاطر اختلافات سیاسی بوده است(!) 50 درصد آن را داشتند 15 میلیارد تومان می‌فروختند که گفتم مالک آن 50 درصد من هستم و افتخار دارم اگر وامی گرفتم کاری در ازای آن ارائه کردم. در شهرزاد یک فقط من و سعید ملکان تهیه کننده ویلایی‌ها و تنگه ابوغریب بودیم. هر ماه 25 تا 30 میلیون تومان به سوپراستارها می‌دادیم (البته از جیب سپرده گذاران بانک سرمایه!) که معقول بوده و خبری از پول‌های کثیف نبوده است. حال انجام آن هستند.

https://www.facebook.com/Iskandar.deldam/videos/2063621243943331/

 

سفارشی از خوان گوایدوی ایران!

برادر حاجی کربلایی الیاس حضرتی، پاسدار بازنشسته و نماینده فعلی مجلس و صاحب امتیاز روزنامه بی اعتماد و قائم مقام حزب اعتماد ملی و چندین پست و مقام دیگر، که اخیرا یک میلیارد و دویست سیصد میلیون تومان هم بابت یارانه کاغذ روزنامه کم تیراژ چند صد نسخه ای خود گوش وزارت بر فرهنگ و نیازمند ارشاد را بریده است تا دنبال احضار وزیر به مجلس و تقاضای استیصاح او نباشد، طی نطقی که در صحن علنی مجلس از خود خارج کرد اطلاع داد که "همایون شجریان"، حامی طرفداران خوان گوایدوهای داخلی در جریان غائله انتخابات سال 88، در حال حرام شدن و مردن است و جا دارد وزیر ارشاد اسلامی صله رحم بجا آورده و در این شرایط حساس اقتصادی و تحریم های آمریکا و بحران منطقه ای و جهانی از شجریان عیادت کند!

مهم ترین بخش سخنان این نماینده مجلس، که همراه با دو نماینده دیگر صاحب روزنامه های چند صد نسخه ای کبابخوریان ناشر روزنامه مردمسواری و ناشر روزنامه ابتکار جنوب) اخیرا وزیر ارشاد را زير فشار گذاشته و 3 میلیارد و سیصد میلیون تومان از او بلاعوض گرفته اند اشاره به پیام یکی از خوان گوایدوهای وطنی خطاب به شیخ حسن رو به زوال بود!

کربلایی الیاس فاش ساخت حاج میر حسین حصری گوایدو (!) که به اتفاق شرکا و طبق راهنمایی های فریبا خاتمی در سال 88 دنبال براندازی نظام بود، از کاخ ویلایی که در آن اقامت دارد پیامی به حاج حسن روحانی فرستاده و مصرانه و ملتمسانه از وی خواسته است نظر خود را به نظریات مقام معظم رهبری دامت برکاته نزدیک کند!

حاجی الیاس همچنین خواستار بزرگ منشی و گذشت نظام از گناهان آسید ممد خاتمی که با گول زدن میرحسین و کروبی باعث به حصر افتادن این دو نفر شده و بعد هم خود را کنار کشید و هنوز هم برای شنا به استخر فرح پهلوی در کاخ سعد آباد نرفته شد و تقاضا کرد نظام مقدس این سه نفر را که فریب جورج سوروس را خورده بودند مورد عفو قرار دهد!

به ايشان عرض می شود که: بابا الیاس دست بردار. حقوق و مزایای بازنشستگی سپاه که میرسه، حقوق و مزایای نجومی مجلس هم که هست، میلیاردی هم که از وزارت ارشاد می گیری، دیگه حصر و شجریان و خوان گوایدوهای وطنی و سیدخندان تو رو سننه؟!

چکار داری به نرخ نون / برو بابا خرتو برون!

https://www.facebook.com/Iskandar.deldam/videos/2062828720689250/

 

درياچه اروميه و دو برداشتن مقامات!

       باران بی سابقه ای در آذربایجان غربی بارید و سیل جاری شد و تا حدودی (40%) دریاچه خشک شده ارومیه را احیا کرد، اما پُزش را مدیران عقب افتاده می دهند!

       در واقع بارندگی بی سابقه به داد مسئولان بی خاصیت احیای دریاچه رسید زیرا این مسئولان سال هاست با دریافت بودجه و اعتبارات کلان، قول‌هایی می‌دهند که هیچ کدام تاکنون به نتیجه نرسیده است. اما حالا که باران و سیل آمده و تا حدود 40% دریاچه موقتا احیا شده است همه از تلاش‌های بی وقفه خودشان برای احیای دریاچه می‌گویند و در این میان چشمی هم به اعتبارات بیشتر دوخته‌اند تا کار را به سرانجام برسانند!

       چند هفته پیش وقتی استاندار آذربایجان شرقی برای بازدید به سراغ دریاچه ارومیه رفته بود، گفت: «در کنار بارش‌های خوب اخیر، ستاد احیای دریاچه نیز تلاش کرده و 80 کیلومتر لایروبی در مسیر "آجی چای" صورت گرفته و با اصلاح الگوی کشت 29 درصد آب در بخش کشاورزی صرفه‌جویی شده است.»

       استاندار با اشاره به اعتبارات اختصاص یافته به احیای این دریاچه هم عنوان کرد که سال گذشته 147 میلیارد تومان برای احیای دریاچه در نظر گرفته شد که فقط 50 درصد آن تخصیص یافت ولی بودجه امسال هنوز مشخص نیست. وی تأکید کرد: ما تمام تلاش خود را برای حفظ روند افزایشی آب دریاچه به کار می‌گیریم. در حوضه آبریز دریاچه 350 میلیمتر بارش صورت گرفته است که قبل از افزایش 40 درصدی آب دریاچه ارومیه، این میزان 200 میلیمتر بود.

       بعد از استاندار، حالا رئیس استانی ستاد احیای دریاچه ارومیه اعلام کرده که هم‌اکنون سطح آب دریاچه ارومیه به بیش از 5 میلیارد مترمکعب رسیده است. وی با بیان اینکه به علت بارش های اخیر سطح تراز دریاچه ارومیه بیش از یک متر افزایش داشته است، افزود: «بعد از گذشت دو دهه بحرانی دریاچه ارومیه روند احیا را به‌خوبی طی می‌کند.».

       اما جالب اینکه این مسئول هم بارش‌ها را در کنار فعالیت‌های خودشان قرار داد که به احیای دریاچه ختم شده است. رئیس استانی ستاد احیای دریاچه ارومیه بارندگی‌های مناسب اخیر به همراه اجرای طرح‌های ستاد احیا را از مهم‌ترین دلایل بهبود وضعیت دریاچه ارومیه اعلام و خاطرنشان کرد: «در صورت تبخیر بالای آب در تابستان باز هم دریاچه ارومیه از وضعیت مناسبی برخوردار خواهد بود.»

       وی با اشاره به افزایش نزدیک به 3 میلیارد مترمکعبی آب دریاچه ارومیه اضافه کرد: «طی سال آبی امسال 2 میلیارد و 72 میلیون مترمکعب آب سد‌های استان به سمت دریاچه ارومیه رهاسازی شده و مراحل رهاسازی سد‌ها همچنان ادامه دارد». این مسئول احیای آرتمیا تنها موجود زنده دریاچه ارومیه، به آب انداخته شدن کشتی‌های قدیمی از جمله حمزه و آرتمیا را از نتایج مثبت بهبود دریاچه ارومیه برشمرد و افزود: «با ادامه روند احیا برخی مشکلات زیست‌محیطی در منطقه نیز حل می‌شود.»

       هرچند سال‌هاست به صرفه‌جویی مصرف آب در بخش کشاورزی و نیز مدیریت صحیح منابع آبی برای ادامه روند احیای دریاچه تأکید می‌شود، اما حالا باید دید مسئولانی که به یکباره و همزمان با بارش‌های خوب بهاری، طرح‌ها و برنامه‌هایشان به نتیجه رسیده است، می‌توانند اجرای طرح آبیاری تحت فشار در منطقه را هم به سرانجام برسانند! کاری که به‌شدت در بازگشت دریاچه به روز‌های خوش قبلش تأثیر دارد. نباید فراموش کنیم همین چند ماه پیش را که مسئولان آیه یأس می‌خواندند و بار‌ها عنوان کردند که دیگر راهی برای احیای دریاچه ارومیه نمانده است. همان روز‌هایی که اعتبارات میلیاردی روانه دریاچه می‌شد و بدون کمترین تأثیر و نتیجه‌ای به پایان می‌رسید.    

       همان روز‌هایی که می‌گفتند دریاچه در حال خشک شدن است و عواقب این اتفاق گریبان نیمی از استان‌های ایران را خواهد گرفت. خبر‌هایی که حتی پا را فراتر گذاشته و مدعی شده بودند از آذربایجان تا زنجان تحت تأثیر گردوغبار رسوبات دریاچه، هیچ کشت و زرعی باقی نمی‌ماند. پس حالا همین مدیران که طرح‌هایشان اجرایی شده و دریاچه را احیا کرده‌اند، کار را به سرانجام برسانند و هر ماه خبری از برنامه‌های بعدی و نتایج کار‌های قبلی به مردم ارائه کنن

 

اعتراض به لوس کردن زیادی سیل زدگان!

کربلائی « غلامرضا شریعتی»، استاندار سختکوش خوزستان، در یک برنامه تله وزوزونی ضمن تقدیر و تشکر از خود بخاطر رسیدگی عاجل به سیل زدگان و سلفی گرفتن با سیل گفت:

«صلیب سرخ جهانی، به دلیل رسیدگی زیاد و خارج از پروتکل امداد رسانی و لوس کردن سیل زدگان ما، به ما اعتراض کرده و می گوید با این خدماتی که شما به سیل زدگان کرده اید مردم دنیا آرزوی سیل زدگی پیدا کرده اند!»

پس از وقوع سیل ویرانگر فروردین ماه امسال که بیشتر نقاط کشور را زیر آب برد و امت همیشه در رنج و مرارت را بی خانمان کرد آن دسته از مقامات کشور که در سفر خارجه و یا جزیره قشم و کیش نبودند به فوریت همراه با اکیپ فیلمبرداران و عکاسان خود را به مناطق سیل زده رسانده و تا زانو در آب ایستادند و برای نشان دادن عمق همدردی خود با سیل زده ها عکس سلفی با سیل و یا فیلم از قایق سواری خود در مناطق سیل زده گرفتند!

اکنون کربلایی شریعتی استاندار پرتلاش خوزستان که در مقابله با سیل و کمک به سیل زدگان خیلی خوب عمل کرده و تحسین جهانیان را برانگیخته پرده از حسودی و شکایت صلیب سرخ جهانی و سازمان های امدادگر جهانی برداشته و در برنامه تله وزوزونی می گوید صلیب سرخ جهانی از میزان و کیفیت کمک رسانی ما به سیل زده ها ابراز نارضایتی کرده و می گوید شما مقامات جمهوری اسلامی بیشتر از حد معمول و پروتکل های جهانی در حوادث طبیعی به سیل زده ها کمک رسانی و از آنها رفع احتیاج کرده اید و این امر باعث لوس شدن سیل زده ها و بالا رفتن توقع آنها می شود و منبعد هر کجای دنیا حادثه ای طبیعی بوجود بیاید حادثه دیدگان انتظار دارند ما هم به اندازه استانداری خوزستان و مقامات دلسوز جمهوری اسلامی به آنها کمک کنیم که از عهده و توان مالی و امکانات ما خارج است و خجالت زده خواهیم شد!

شایان ذکر است تا امروز به سیل زده هایی که خانه خود را از دست داده بودند دو خانه و یک آپارتمان و یک ویلا داده شده است تا در یکی سکونت و بقیه را اجاره بدهند!

همچنین به کسانی که اموال و وسایل زندگی آنها را آب برده یکی یک اتومبیل صفر کیلومتر و چند یخچال و تلویزیون و چند قطعه قالی دستباف تبریز و ابریشم قم داده شده است!

مقاماتی هم که در طول سالیان ماضی هزاران میلیارد تومان و دلار و یورو اختلاس کرده بودند به مناطق سیل زده شتافته و دلارها و یوروها را مثل حلوای نذری بین سیل زده ها پخش و پلا کرده اند!

میزان کمک ها به اندازه ای بالاست که سیل زده ها بخشی از کمک ها را برای سیل زده های پاکستان و هند و بنگلادش فرستاده اند!

گروه زیادی از سیل زده ها هم از استانداری خواسته اند تا یکبار دیگر دریچه سدها را باز کند و مردم را آب ببرد تا مجددا و به فوریت مقامات به آنها چند خانه و اتومبیل و وسایل منزل و پول نقد و دلار و یورو بدهند!

https://www.facebook.com/Iskandar.deldam/videos/2062088264096629/

 

سه تفنگدار مجلس!

یکی از پدیده های عجیب و غریب بعد از انقلاب شکوهمند روزنامه نگار شدن افرادی است که تا قبل از پیروزی انقلاب به علت دورافتاده بودن دهات خود از شهر دکه روزنامه فروشی ندیده و روزنامه نخوانده بودند!

پرداخت یارانه و اهدای وام های بدون بازگشت و بلاعوض و سهمیه کاغذ قابل فروش در بازار آزاد از نظر اقتصادی عده ای را به گرفتن امتیاز و انتشار روزنامه ترغیب کرده است.

باندهای سیاسی هم از روزنامه علاوه بر کاسبی و کسب درآمد استفاده عقیدتی و تبلیغاتی برای بزرگنمایی خود و کوبیدن جناح رقیب استفاده کرده و می کنند.

البته امتیاز روزنامه و نشریات به روزنامه نگار باسابقه و با تجربه حرفه ای داده نمی شود ولی یک روستایی زحمتکش به محض آنکه به عنوان نماینده تهران در مجلس منصوب می گردد علاوه بر خانه و دو اتومبیل و دو دفتر کار و تنخواه گردان میلیاردی و حقوق و مزایای نجومی و گرفتن زمین در کنار دریاچه خلیج فارس و امکانات رایگان از شهرداری تهران و ساخت برج اداری تجاری و انتصاب به سمت مشاور وزیر و گذاشتن فرزندان و دختران و دامادها در پست های بالا به فوریت امتیاز یک روزنامه و یک حزب را هم می گیرد و از یارانه احزاب و یارانه کاغذ هم برخوردار می گردد!

نه اینکه فکر کنید وزارت ارشاد به خاطر مصون ماندن از طرح سئوال و یا استیضاح به روزنامه های کم تیراژ متعلق به نمایندگان مجلس یارانه کلان می دهد، پرداخت این یارانه ها محض رضای خدا و به منظور دستگیری از مدیران این روزنامه هاست که به خاطر عدم استقبال مردم فروش ندارند و به همین خاطر یا مناشر نمی شوند و یا چند صد نسخه برای اهدا به نمایندگان مجلس و یا صاحبان آگهی ها با دستگاه ریسوگراف (پلی کپی!) چاپ می شوند!

بیشتر این روزنامه ها یا فقط نسخه اینترنتی دارند و یا چند صد نسخه چاپ ولی یارانه کاغذ بابت سی - چهل هزار نسخه را می گیرند!

از این بهتر خوردن بیت المال به صورت قانونی و با همکاری وزارت ارشاد ممکن نیست، سیصد نسخه روزنامه چاپ و بابت سی هزار نسخه یارانه دریافت شود!

البته این روزنامه ها علاوه بر دریافت وجه نقد از وزارت کم فرهنگ و نیازمند ارشاد اسلامی صفحات خود را هم به شهرداری و بانک ها و بیمه ها و شرکت های ثروتمند اجاره می دهند و میلیاردها تومان هم از این رهگذر درآمد دارند!

بعضی از مالکین این جراید درپیت و کم تیراژ که نمی دانند سیاست را با سین می نویسند یا با صاد (!) احزاب سیاسی هم تاسیس کرده و از وزارت کش ور یارانه احزاب می گیرند در حال که کمیته مرکزی حزب متشکل از خودشان و زن و بچه و دامادشان است و همه اعضای حزب را می توان در یک فرقون جا داد!

البته این ها که گفته شد ممر کوچکی از درآمد این افراد است و در حالی که به عنوان نماینده مردم باید فعالیت دولت و وزرا و عملکرد آنها را رصد کرده و حافظ حقوق رای دهندگان در برابر دولتی ها باشند با وزرای دولت ساخته و در برابر سکوت مقابل سوء مدیریت وزرا و جلوگیری از احصار یا استیضاح شهردار تهران و یا وزرای دولت و مدیران عالیرتبه دختر و داماد و فک و فامیل خود را مشاور وزرر کرده و برای آنها حقوق و مزایای نجومی می گیرند و حتی خودشان در حالی که نماینده مجلس هستند مشاور وزیر می شوند و زیر علم دولت سینه می زنند تا بعد از پایان دوره نمایندگی مجلس معاون وزیر شوند!

در جریان استیضاح شهردار سابق تهران صاحب امتیاز یکی از همین روزنامه هایی که روی میز روزنامه فروش ها غایب است ولی یارانه میلیاردی می گیرد و یک صفحه خود را به شهرداری تهران اجاره داده بود در ازای امکانات و خدماتی که شهرداری برای برج سازی به وی در کنار دریاچه خلیج فارس داده و نمک گیر شده بود اجازه نداد امضاء برای طرح سئوال از شهردار کامل و شهردار به مجلس احضار شود!

ختم کلام اینکه داشتن روزنامه برای اعمال فشار به وزیر و دریافت یارانه و امکانات دولتی نظیر گرفتن زمین در استان سمنان به بهانه ساختن مسکن تعاونی و رفتن به سفرهای خارجی و دریافت هزینه سفر ارزی و سر در آوردن میان بزرگان و ساختن آینده ای بهتر برای فرزندان و دامادها از جاذبه های وکیل مجلس شدن است.

چند سال قبل یک شیخ شهرستانی که کفش درست و درمونی به پا نداشت به عنوان نماینده مجلس از یک شهر شمال کشور انتخاب و به تهران آمد و فی الفور امتیاز یک هفته نامه بدن سازی از وزارت ارشاد گرفت و چون خودش اینکاره نبود این امتیاز را اجاره داد و هم اجاره می گرفت و هم یارانه کاغذ از ارشاد! بعد هم به بهانه اینکه هفته نامه احتیاج به چاپخانه دارد (!) امتیاز چاپخانه و ارز برای واردات دستگاه های چاپ و کمک و یارانه ریالی و وام بدون بازگشت گرفت و صاحب چاپخانه در مازندران و ویلای کلان قیمت در پاسداران تهران (سلطنت آباد سابق) شد و ارشادی های وقت که این امتیازات را به این فرد دادند ذره ای فهم و شعور نداشتند که یک هفته نامه هفت - هشت هزار نسخه ای بدن سازی چاپخانه بزرگ مستقل لازم ندارد!

متاسفانه این حاتم بخشی ها همچنان ادامه دارد و اخیرا هم وزارت کم فرهنگ و نیازمند ارشاد به سه نماینده لیست " تکرار می کنم! " که صاحب امتیاز روزنامه های کم تیراژی هستند که بعضی از آنها اصلا روی میز روزنامه فروش ها دیده نمی شوند مبالغ هنگفتی هبه کرده است!

* روزنامه مردمسالاری (بخوانید مردمسواری!) متعلق به مصطفی کواکبیان نماینده تهران از سمنان (!) یک میلیارد و یکصد میلیون تومان!

* روزنامه اعتماد تعادل متعلق به برادر پاسدار بازنشسته و نماینده فعلی مجلس حاج الیاس مبلغ یک میلیارد و دویست میلیون تومان

* روزنامه ابتکار جنبش متعلق به ممد علی وکیلی یک میلیارد و یکصد میلیون تومان!

حال کمی هم بشنويد از يکی از اين سه تفنگدار:

در قبل از پیروزی انقلاب شکوهمند "سنگسر"، از قراء و قصبات استان سمنان، را که جمعیت زیادی در آن پیرو آئین بهائی بودند به خاطر نوع مرغوب گوسفند خوش گوشت سنگسری می شناختند و بیشتر اتباع سنگسر چوپان و گوشفند چران بودند.

اما امروزه که نام "سنگسر" به "مهدی شهر" تغییر یافته و بهائیان هم تحت هدایت و ارشاد مهرورزانه به اسلام گرویده اند و هژبر یزدانی معروف ترین گوسفنددار سنگسر هم در کاستاریکا و در غربت از دنیا رفته است، شهرت سنگسر سابق به یکی از اتباع تهران نشین آن وابسته است!

مصطفی کواکبیان، نماینده سنگسری مردم تهران در مجلس که به داد کشیدن و ایجاد هیاهو در مجلس مشهور است و عده ای به او "دادکش مجلس" می گویند، علاوه بر نمایندگی مجلس و دبیرکلی حزب چند نفره مردمسواری و بنایی و ساخت و ساز در کنار دریاچه خلیج فارس تهران و تاسیس تعاونی مسکن در اطراف سمنان و رفتن به مسافرت خارجی و فعالیت های آینده ساز متعدد، صاحب امتیاز یک روزنامه گمنام و چند صد نسخه ای به نام مردمسواری هم هست، و اخیرا نیز یک میلیارد و یکصد میلیون تومان یارانه کاغذ برای این روزنامه که روی میز روزنامه فروش ها دیده نمی شود از وزارت بی فرهنگ و محتاج ارشاد اسلامی دریافت کرده است، در صفحات روزنامه خود با شجاعت و شهامت آگهی های دولتی و حضر وراثت را چاپ می کند و صفحاتی را هم به درج رپرتاز آگهی اختصاص می دهد و طرز تهیه قیمه بادمجان را بدون سانسور در صفحات آشپزی روزنامه، و درجه حرارت هوا و ساعات شرعی را درج می کند و از توقیف و دادگاهی شدن هم نمی ترسد!

مصطفی چون از وزارت ارشاد یارانه کاعذ می گیرد و توهم روزنامه نگاری زده است اخیرا بطور تلویحی از توقیف مجله "صدا"ی آمریکا (!) انتقاد نامحسوسی کرده است!

روزنامه جوان در مورد این انتقادی که کواکبیان از خود خارج کرده می نویسد:

"راه برعکس کواکبیان. مصطفی کواکبیان، نماینده تهران در مجلس در بخشی از نطق خود در صحن علنی مجلس گفته که «ما انتظار داریم منش آقای رئیسی با آقای آملی لاریجانی تفاوت کند. البته بارقه‌های امیدی نیز ایجاد شده، اما باز هم برخورد دوگانه با مطبوعات ما را ناامید می‌کند.» به نظر می‌رسد اشاره کواکبیان به توقیف انتشار هفته‌نامه صدا باشد. این هفته‌نامه روز شنبه با تصویری از نمایش دریایی ارتش امریکا روی جلد و با تیتر «دوراهی جنگ و صلح» منتشر شد. زیرتیتر‌ها هم این دوگانه جنگ و صلح را کامل می‌کرد: «میانه‌رو‌ها شکست خوردند یا بار دیگر ایران را از جنگ نجات می‌دهند؟، بستن تنگه هرمز منجر به جنگی گسترده می‌شود، جنگ رهایی ‌بخش؟، گزارش ویژه صدا درباره ناو هواپیمابر امریکا و...» نمایش کاملی از قدرت امریکا که به رخ مردم ایران کشیده می‌شود! این همان خطی بود که دولت امریکا دنبال می‌کند تا با تهدید کذایی نظامی و نشان دادن دوگانه جنگ و صلح، ایران را مجبور به نشستن پای میز مذاکرات و دادن امتیاز کند. از سویی پیش‌تر از سوی شورای عالی امنیت ملی به مدیران رسانه ‌ها گفته شده بود که از نگارش مطالبی که دوگانه صلح و جنگ نشان بدهد، پرهیز شود و رسانه‌های داخلی با سیاست‌های دولت امریکا در مورد ایران هم‌نوایی نداشته باشند. با وجود تخلف صدا از این تذکر و با وجود همنوایی‌اش با جنگ‌طلبان امریکایی، آیا جایی برای حمایت از آن و انتقاد به دستگاه قضایی باقی می‌ماند؟ کواکبیان باید منتقد هفته نامه صدا می‌شد که در چنین روز‌هایی منعکس‌کننده قدرت و موضع امریکایی‌ها شده است، نه آنکه از توقف آن گلایه‌مند باشد، صرفاً به آن دلیل که یک رسانه هم جناحی با کواکبیان است."

اخیرا این نمایندهء سنگسری که عشق زیادی به دیده شدن دارد، با فراموش کردن اینکه از کجا به تهران آمده و حد و حدودش چیست، خواستار دستکاری در قانون اساسی هم شده است!

معمولا مصطفی و هم گروهی هایش در مجلس اگر نامه و نظر و عریضه ای دارند سطح و شان آنها ایجاب می کند آن را حداکثر به رئیس مجلس برسانند اما کار مصطفی به جایی رسیده که می گوید در مورد تغییر قانون اساسی نامه ای خطاب به رهبری تهیه کرده است.

بازگشت به صفحهء اول