تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ  در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران  -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

 خانه   |   آرشيو کلی مقالات   |   فهرست نويسندگان  |   آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    جستجو  |    گنجينهء سکولاريسم نو

17 تير ماه 1398 ـ  8 ژوئیه 2019

چرا حکومت اسلامی به افزایش تنش در منطقه روی آورده است؟

حمدی ملک (در الحیات)

       پس از خروج ایالات متحده آمریکا از توافق هسته‌ای و بازگشت  مجدد تحریم‌های شدید اقتصادی علیه جمهوری اسلامی، رژیم تهران برای رویارویی و برخورد با چنین وضعیتی در برابر سه گزینه قرار گرفت. ظاهرا جمهوری اسلامی افزایش تنش در منطقه و یک درگیری نظامی را به راه‌های دیگر ترجیح می‌دهد

 

گزینهء اول: بازگشت به میز مذاکره

       مقامات ایران در گزینه «مذاکرات جدید» هیچ امتیازی برای خود نمی‌بینند. ایران اکنون در معرض شدیدترین تحریم‌های اقتصادی قرار گرفته‌ بطوری که اقتصاد این کشور در حال فروپاشی کامل است بنابراین در سایه چنین وضعیتی بغرنج و بحرانی، تهران نه تنها هیچ مزیتی در مذاکرات جدید نمی‌بینند بلکه هر نوع مذاکره‌ای را در چنین شرایطی به معنای تسلیم و در نهایت از دست دادن امتیازات قبلی توافق هسته‌ای سال 2015 می‌داند.

       طبق شرایط 12 گانه اعلام شده آمریکا، ایران باید از ادامه برنامه موشکی خود صرف نظر کرده و حمایت از شبه‌نظامیان و گروه‌های تروریستی در منطقه را  کاملا متوقف کند موضوعی که با ساختار نظامی- سیاسی رژیم در ایران کاملا در تضاد است. مسئله دیگر دخالت در امور کشورهای منطقه است که اینهم یکی از ستون‌های اصلی سیاست نظامی رژیم محسوب می‌شود.از نظر رهبران جمهوری الامی ایران، عقب‌نشینی از این مواضع باعث سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی در مراحل بعدی خواهد شد. شاید این مهمترین تفسیر و دلیل برای عدم پذیرش مذاکرات از جانب رژیم ایران در شرایط کنونی باشد.

 

گزینه دوم: ادامه وضعیت کنونی نه جنگ و نه مذاکره است

       این سیاست رسما از سوی مقامات ایران اعلام شد و علی خامنه‌ای رهبر ایران طی سخنانی بر آن تاکید کرد.

       ادامه سیاست نه جنگ و نه صلح رژیم ایران از نظر بسیاری از تحلیلگران و ناظران اوضاع سیاسی این کشور، با هدف اتلاف وقت و انتظار برای مرحله پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۰ ایالات متحده آمریکا اتخاذ شده است. مقامات ایران امیدوارند که شاید کاندیدایی از حزب دموکرات در انتخابات ریاست جمهوری پیروز شود و آمریکا را بار دیگر به توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ باراک اوباما باز گرداند.

       ادامه «سیاست نه جنگ و نه صلح» مورد نظر مقامات رژیم تهران نیز برای این کشور پر هزینه خواهد بود. برخی کارشناسان اقتصادی می‌گویند در سایه فشارهای اقتصادی آمریکا و ادامه سیاست صفر کردن صادرات نفتی و غیرنفتی ایران، درآمد ملی این کشور تا سال ۲۰۲۰ به صفر و خزانه مالی دولت کاملا خالی خواهد شد و این به معنای تضعیف کامل نظام جمهوری اسلامی ایران است.

       در حال حاضر صادرات نفتی ایران به کمتر از نیم میلیون بشکه در روز رسیده است، در حالی که این کشور تا یک سال پیش روزانه بیش از دو میلیون و نیم میلیون بشکه نفت صادر می‌کرد. بیژن نامدار زنگنه، وزیر نفت جمهوری اسلامی ایران، درباره شرایط کنونی کشور گفته است: «وضعیت امروز ایران بسیار دشوارتر از وضعیت دوران جنگ با عراق است.»

       عدم دسترسی رژیم ایران به درآمد نفت باعث عدم توانایی تهران برای ادامه حمایت از متحدان شبه‌ نظامی‌اش در منطقه خواهد شد. درست است که برخی متحدان رژیم تهران در منطقه دارای پیوندهای ایدئولوژیک با رژیم دینی- مذهبی ایران هستند اما تعدادی زیادی از آنها در پی دستیابی به منافع مالی روابط خود با ایران را حفظ و مستحکم کردند. بنابراین بعید نیست اگر منافع‌ مالی این گروه‌ها در جای دیگری تامین شود به جمهوری اسلامی پشت کنند. اگر چنین وضعیتی برای رژیم ایران پیش بیاید، اهرم‌های فشار نظامی رژیم در منطقه نیز به شدت تضعیف خواهد شد. پس همه مسائل در رابطه با ایران و آینده‌اش به درآمد‌های نفتی و غیرنفتی و تحریم‌ها مرتبط است.

       رهبران ایران از تجربیات تلخ مشابه برخورد ایالات متحده آمریکا با رژیم سابق عراق به شدت در هراس‌اند. رژیم عراق پس از حمله به کویت در سال 1990 تحریم شد. تحریم‌های شدید منجر به فروپاشی تدریجی ساختار اقتصادی و اجتماعی در داخل این کشور شد تا اینکه در سال 2003 فرصتی برای تغییر راحت‌تر رژیم صدام به وجود آمد و در نهایت با حمله نظامی آمریکا پیکر فرسوده رژیم بغداد فرو ریخت.

 

گزينهء سوم

       مقامات رژیم ایران خوب می‌دانند که آنها در هر دو گزینه اول و دوم با خطر سرنگونی رژیم روبرو هستند بنابراین آنها به گزینه سوم یعنی افزایش تنش در منطقه روی خواهند آورد. برخی از شخصیت‌های با نفوذ رژیم ایران معتقدند که افزایش تنش در منطقه تنها راه خروج از بحران کنونی است. این افراد معتقدند تنها با تنش و درگیری می‌توانند به آمریکا فشار بیاورند و از شرّ این تحریم‌ها خلاص شوند.

       جمهوری اسلامی ایران درواقع دارای دو کارت یا برگ بازی برای وارد کردن فشار بر آمریکاست. یکی توافق هسته‌ای و دوم بالا بردن تنش در منطقه. تهران با اعلام بالا بردن سطح ذخیره‌سازی اورانیوم تلاش می‌کند اول به اروپایی‌ها فشار بیاورد تا آنها برای کاهش تحریم‌ها علیه ایران فشار بیشتری بر واشنگتن بیاورند اما این اهرم برخلاف تصور رژیم ایران نتیجه‌ای معکوس داده است. کشورهای اروپایی به شدت با اعلام ایران مخالفت کرده و موضع خود را به واشنگتن نزدیک‌تر کرده‌اند و برخی از آنها با اعلام کاهش تعهدات هسته‌ای از سوی ایران، تهران را به تحریم مجدد تهدید می‌کنند.

       با توجه به دشواری شرایط این گزینه (فشار هسته‌ای)، به احتمال زیاد رژیم ایران به گزینه سوم یعنی افزایش تنش و درگیری نظامی در منطقه روی خواهد آورد. عملیات تخریبی در آب‌های تجاری امارات و سپس حمله به نفتکش‌ها در دریای عمان و حمله به پهپاد آمریکا را می‌توان جزو رویکرد حکومت ایران به گزینه درگیری نظامی به شمار آورد.

       برخی مقامات نظامی ایران که مورد حمایت مستقیم علی خامنه‌ای هستند معتقدند، درگیری نظامی با آمریکا در آینده نه چندان دور حتمی است بنابراین بهتر است این درگیری در همین زمان که تهران از نظر قدرت نظامی هنوز کاملا تضعیف نشده رخ دهد به‌خصوص که آمریکا در حال حاضر خواهان جنگ نیست. به اعتقاد این گروه از فرماندهان نظامی، با درگیری نظامی در شرایط کنونی آمریکا مجبور به دادن امتیاز به تهران خواهد شد.

       انتظار می‌رود جمهوری اسلامی به افزایش تنش و حملات نظامی در منطقه  ادامه دهد تا ایالات متحده آمریکا را به مقابله نظامی وادار کند. سناریوی درگیری نظامی و رویارویی آمریکا با ایران حتمی به نظر می‌رسد به‌خصوص که ایران تلاش می‌کند تا سیر حرکت نفتکش‌ها و تامین انرژی جهانی را مختل کند.

پنج شنبه 13 تیر 1398 برابر با 4 ژوئیه 2019

منبع: روزنامه الحیات

ترجمه و تنظیم از کیهان لندن

https://kayhan.london/fa/?p=161621

بازگشت به خانه