تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ  در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران  -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

 خانه   |   آرشيو کلی مقالات   |   فهرست نويسندگان  |   آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    جستجو  |    گنجينهء سکولاريسم نو

18 شهريور ماه 1398 ـ  9 سپتامبر 2019

دختران خیابان انقلاب، دخترآبی  و انقلاب زنانه

امیر رزاقی*

ژولیا کریستوا، متفکر فرانسوی، معتقد است «زبان» و «سوژه» دو پديدهء در هم تنیده اند و بین آنها  این همانی وجود دارد. يعنی «هویت سوژه» به زبان وابسته است و زبان هویت دهنده و هستی بخش سوژه می باشد. او زبان، و به دنبال آن سوژه، را دارای دو وجه دانسته: وجه «نمادین» که نمایندهء عقلانیت مردانه است و وجه «نشانه ای» که نمایندهء امر مادرانه (زنانه) محسوب می شود. او نادیده انگاشتن هر یک از اين وجوه دوگانهء زبان سبب سرکوب یکی از سوژه ها و از بین رفتن تعادل در زبان، اجتماع، فرهنگ، سیاست می داند از این رو انقلاب در زبان را معادل انقلاب در عرصه های گوناگون جامعه بر می شمارد.

با اين نگاه می توان ديد که در ایران امروز «انقلابی زنانه» در حال شکل گیری است؛ انقلابی که می کوشد تا آن وجهی از زبان که متعلق به آنان بوده و تحت سیطرهء اندیشه ها و ساختارهای مردانه قرا گرفته است را تغییردهد؛ و این زنان هستند که تلاش می کنند با تغییر در زبان به ایجاد تغییر در جامعه بپردازند؛ تغییر در زبانی که سیطرهء عقلانیت مردانه و قراردادهای نمادین اش نیمی از جامعه را که زنان باشند قربانی کرده، هویت آنان را مخدوش نموده و جایگاه آنان را فرو کاسته و دو پارگی میان زنان و مردان را سبب گردیده است.

امروز، زنان ایرانی راهی به درون زبان می جویند تا در درون زبان کنش نمایند و وجه نشانه ای     (زنانه) را بر وجه نمادین (مردانه) چیره گردانند و، از این رهگذر، هویت و جایگاه واقعی خود را بازیابی و بازنمایی کرده و امکان  مشارکت و مداخلهء خود در تمامی عرصه ها (اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و... ) را فراهم کنند و راهی بسوی جامعه باز، برابر و متکثر بگشایند.

«پرسشگری، سرپیچی و آفرینندگی» سه عنصری بشمار می روند که زنان در مقابل سلطه و برساخت های مردانه بکارشان می گیرند و نیروی خود را به قدرتی بر ضد قدرت بدل می نمایند و از این راه بر نظم نمادین ورود می کنند. يعنی زنان موقعیت فرا دستانهء مردانه (نظم نمادین) را به پرسش می گیرند و بر تسلط مردانه می شورند و آنگاه به باز آفرینی اندیشه ای نو می پردازد و نظم نمادین را بر هم می زنند

دختران خیابان انقلاب همان بخش از زنان جامعه ایران هستند که ساخت و سلطهء مردانهء جامعهء خود را به پرسش گرفته اند و  با برداشتن روسری از نظم نمادین سرپیچی کرده اند تا برابری و ظلم را فریاد بزنند و هویت و جایگاه خود را یاد آور شوند.

و امروز هم دختر آبی (زنده یاد سحرخدایاری) تنش را تبدیل به زبانی کرد تا فراتر از نظم نمادین و برساخت های مردانهء جامعه اش قرارگیرد و با تن آتشین اش بر سلطهء ظالمانهء مردانه بشوید تا وجدان جمعی را به درد آورد و وظیفه و اخلاق انسانی را به آنان یادآور گردد.

به جرأت باید گفت که امروز بخشی از زنان جامعهء ایران از پیشگامان برهم زنندهء نظم نمادین (سلطهء مردانه) هستند و اگر چنین پیش رود از زمینه سازان تحولات آتی کشور بشمار می آیند.

 

* جامعه شناس و پژوهشگر

بازگشت به خانه