تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو کلی مقالات | فهرست نويسندگان | آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت | جستجو | گنجينهء سکولاريسم نو |
10 آبان مهر ماه 1398 ـ 1 نوامبر 2019 |
|
فیلم "خانه پدری" ساختهء کيانوش عياری، که در نه سال پيش (1989) ساخته شده، ابتدا پس از سه سال توقیف در جشنوارهء فجر به نمایش درآمد و تحسین بسیاری منتقدان را برانگیخت و در چهارم دی ماه 93 هم بالاخره اکران شد اما در همان روز اکران از پرده پایین کشیده شد. از آن پس اين فیلم نزدیک به یک دهه توقیف بود تا چند وقت پیش که خبر آمد از فیلم رفع توقیف شده و از ابتدای آبان امسال به اکران عمومی گذاشته میشود. اما روز دوشنبه 6 آبان روابط عمومی سازمان سینمایی ایران اعلام کرد: «با ابلاغ دستور قضایی بازپرس شعبه 16 دادسرای فرهنگ و رسانه تهران به سازمان سینمایی، اکران فیلم "خانه پدری" متوقف شد.»
عیاری در مورد فيلم اش می گويد: حدود 40-50 سال پیش در اهواز دختری قرار بود از زندان آزاد شود اما نمیخواست که از زندان بیرون برود چون در بیرون زندان پدر، برادر، عمو و عموزادههایش منتظر بودند تا او را بکشند. من آن موقع یک فیلمساز آماتور بودم اما همواره آرزو داشتم این داستان را به صورت فیلم در آورم تا اینکه هشت سال پیش زمانی که یک فیلم ساز حرفهای بودم این فیلم را ساختم.
گفته شده که علت توقیف هشت ساله این فیلم تنها صحنهء اول آن و خشونتی است که در این صحنه وجود دارد و وزارت ارشاد از عیاری خواسته بوده تا این صحنه را حذف کند اما او راضی نشده است.
عیاری در توضیح چرایی این مساله می گويد: این فیلم داستان خاصی ندارد و من فکر می کنم اگر آن صحنه از فیلم درآید بوی مرگ در آن زیرزمین نمیماند. همهء ما میدانیم که بوی مرگ بوی زنندهای است و این فیلم به این بو خیلی احتیاج داشت تا هر بار که کسی به آن زیرزمین میرود این بو را حس کند.ه
او در این باره که خشونت جاری در فیلم علیه زنان همچنان در جامعهء ایران وجود دارد، به آمار بالای خشونت در برخی کشورهای اروپایی اشاره کرده و تفاوت آن را با جامعهء ایران در این دمی داند که در بخشی از جامعهء ایرانی این خشونت به فرهنگ تبدیل شده است.
او با اشاره به صحنهای از فیلم که در آن پدر پس از کشتن بیرحمانهء دخترش بالای سر جنازه او فاتحه میخواند تأکید می کند که "این خطرناک است، چون نشان میدهد این خشونت به فرهنگ تبدیل شده است."
با این همه عیاری تصریح می کند که فیلمش یک فیلم فمینیستی نیست و او نمیخواسته فیلمی فمینیستی بسازد و، همانگونه که در دیالوگی از فیلم هم گفته میشود، مردان نیز قربانی این فرهنگ هستند و از درون گهواره و زمانی که مرد متولد میشوند بار این خشونت بر دوش آنان است.
اکران فیلم کیانوش عیاری بعد اين همه سال و نورتاباندن به "جنایتی مخفی در خانه پدری"، بازتاب گستردهای در میان منتقدان و کاربران شبکههای اجتماعی داشته است. در اين ميان کارگردانان و منتقدان زیادی زبان به تحسین تصمیم رئیس سازمان سینمایی برای رفع توقیف فیلم گشوده و برخی فیلم را بهترین کار عیاری و "اصل سینمای ایران" نامیده اند. مثلاً، پوران درخشنده و اسعدیان نمونهای از کارگردانانی هستند که خانه پدری را "روشنگر و تأثیرگذار" و "فیلمی کمنظیر" دانستهاند. اما فيلم با واکنشهای منفی زیادی هم روبرو شده است؛ واکنشهایی که زمینه را برای توقیف دوباره این فیلم مهیا کرده اند. رسانهها و روزنامههای اصولگرا و تندرو چون "کیهان" و "فارس" با اکران فیلم، به کیانوش عیاری و مدیرانی که فیلم را رفع توقیف کردهاند، تاختند و "خانه پدری" را "ضد ایرانی" و ارائه دهنده "تصویری موهن و متوحش از ایرانیان که با غفلت مسئولان سینمایی روی پرده رفته است"، نامیدند.
گروهی از مخالفان، "خشونت" به تصویر کشیده شده در داستان را دلیل اصلی مخالفت با خانه پدری" عنوان کردند و گروهی مشکل را نه سکانسهای خشن، که "اهانت به خانواده و مذهب ایرانی" نامیدند که "جنایت فرهنگی، کمترین صفت" برای توصیف آن است. "یک اثر سخیف، سطحی، عوامانه و ضد ملی و ضد دینی" با "تأثیرات مخرب روانی روی بیننده"، دیگر توصیفهایی بود که در نقد "خانه پدری" بر زبان مهمانان برنامه "هفت" از سیمای جمهوری اسلامی ایران جاری شد.
خشونتی که مخالفان فیلم از آن سخن میگویند، در اکران اول هم انتقادهای فراوانی را به همراه داشت و باعث شد که فیلم عیاری در اکران 98 با حذف برخی سکانسها به روی پرده برود. ابوالحسن داوودی کارگردان با اشاره به انتقادهایی که به خشونت در فیلم شده، میگوید: خانه پدری یک دهم خشونتی را که در صدا و سیما به تصویر کشیده میشود، ندارد.
کاربری در توییتر اما معتقد است ایراد به خشونت در فیلم، "سطح رویین ماجراست" و "بسیاری مخالفان اکران فیلم خانه پدری، در واقع تصویر خود را در فیلم مشاهده میکنند. برای همین تا به این حد از برملاشدن چهرهشان با اکران فیلم در هراسند."
اشاره به اشیایی که حکایت از تعزیهخوان بودن پدر داستان میکنند، از جمله مواردی است که گفته میشود مخالفان را در دشمنی با "خانه پدری" که در آن قتل در یک خانواده مذهبی رخ میدهد، مصممتر کرده است.
یغما فخشامی، روزنامهنگار در نقدی بر این فیلم، مینویسد: «زیرزمین خانه پدری به نوعی نماد پنهانکاری در جامعه است، محل امن برای دفن کارهای رازآلود. فیلم نشان می دهد که چگونه با گذشت تاریخ و گذار جامعه از سنت به مدرنیته، بازهم آن نگاه خشن و مردسالارانه در خانه پدری باقی ماند و همچنان نشانه سنت در زیر زمین این خانه دفن و حفظ شده است.» فخشامی مشکل اصلی منتقدان فیلم را "پنهانکاری" میداند. "پنهانکاری"ای که به اعتقاد او "خانه پدری را به قبرستان پدری تبدیل کرده است". فخشامی فیلم خانه پدری را "سیر تحولی و به نوعی مبارزه و ایستادگی زنان از ۸۰ سال پیش تا به امروز" میداند و کاربری آن را "تمثیلی از استخوان زنان رنج کشیده" در "زیربنای خاک وطن" نامیده است.
مهرزاد دانش، منتقد سینما، در توییتر، "خانه پدری" را "درخشانترین اثرعیاری و سینمای ایران" لقب میدهد و مینویسد: در خانه پدری، ببینید حکایت نفرین زمین را که در دالان زمان، حقیقت را بر جنایت چیره میکند. این سرشت و سرنوشت محتوم هر جنایتی است؛ حتی در نهانترین پستوها و نجواها. از نفرین زمین بترسیم.
حسام امیری، مطلبی را که دو سال پیش در مورد فیلم خانه پدری نوشته بود بازنشر داده است. امیری با اشاره به اینکه "عیاری هیچگاه فیلمساز عرفپسندی نبوده و نخواهد بود"، به "سکانس تکاندهنده قتل دختر فیلم خانه پدری" (که در اکران جدید حذف شده) اشاره میکند و معتقد است، "شوک ناشی از آن تا انتهای فیلم، کانون گرم یک خانوادهی ایرانی را بر هم میزند."
امیری ایدهی اصلی عیاری را که در فیلمهایش به بیان مختلف تکرار میشود "مالکیت" میداند و مینویسد: زیربنای تمام آثار او را ایدهی مالکیت و نتیجهی ناگریز آن یعنی دزدی – و گاهی بخشش - تشکیل میدهد. حتی به نظرم مسالهی اصلی در خانهی پدری بیش از آنکه قتل باشد، دزدی است. پدر خانواده، جانِ دخترش را میدزدد و آن را زیر خاکِ خانه پنهان میکند. رفتارِ عیاری، بنا به شرایط، با هر کدام از این دزدها متفاوت است. او در جایی با دزدها - معمولا دلهدزدها - همدردی میکند و در جای دیگر، با توجه به چشمانداز اخلاقی خود، آنها - معمولا دزدهای کلهگنده - را گوشمالی میدهد.
کیانوش عیاری چند روز پیش در نخستین روز اکران عمومی "خانه پدری" گفت که "فیلم به خاطر یک سوء تفاهم خیلی پیش پاافتاده و عجیب ده سال توقیف بود". او "سلیقههای شخصی را که مانند چوب ماراتن از این مدیر به آن مدیر منتقل شده بودند"، عامل توقیف این فیلم دانسته بود. اما از پرده پایین کشیدن دوبارهء فیلم نشان میدهد که توقیف نزدیک به ده ساله فیلم، چیزی بیشتر از سوءتفاهم است؛ جلوگیری از نمایش رازهای پنهانی در زیرزمین سنت و تعصب.
شاهرخ دولکو منتقد سینما در توییتر با اشاره به اینکه "ما هرگاه چیزی را نپسندیم، به جای رودررو شدن با آن، آن را میکُشیم، دفنش میکنیم، پنهانش میسازیم و انکارش میکنیم"، مینویسد:حیرتانگیزست که مضمون و سرنوشت فیلمی تا این اندازه به هم شبیه باشد.
ساسان آقایی روزنامهنگار هم مینویسد: جز خود فیلم که برگی از یک تاریخِ در پستوست، حالا سرنوشتی که بر نمایش فیلم رفته هم خودش دارد تبدیل به نماد دیگری از خانه پدری میشود؛ واگویهای از سنت جارو زدن کثیفیها زیر فرش!
برگرفته از مطالب منتشر شده در سايت صدای آلمان