تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو کلی مقالات | فهرست نويسندگان | آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت | جستجو | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
آنچه این بار اعتراضات ایرانیان را برجسته و متمایز میکند و بسیار قابل توجه است این است که معترضان حوزههای علمیه را هدف قرار داده و آنها را به آتش کشیدهاند . به آتش کشیدن لانههای پرورشی اندیشه واپسگرایی حاکم بر ایران یعنی نشانه گرفتن اساس و علت نابسامانی این کشور. همچنین نشانگر این واقعیت است که گرایش جامعه آگاه ایران به حکومت سکولار و جدایی دین و دولت افزایش یافته است به ویژه بعد از تجربه تلخ و شکست فاحش سیاسی فرهنگی و اجتماعی که حکومت دینی طی چهل سال از خود نشان داده است. روحانیون کنونی حاکم بر ایران از طریق احترام ایرانیان به باورهای دینی توانستند ملت را فریب دهند و بر دوش مردم سوار شوند و اگر محبوبتی داشتند نه به دلیل کارآمدی یا تخصص یا لیاقت بهتر از حکومت قبل از انقلاب خمینی بلکه از جایگاهی که باورهای دینی مردم به آنها داده بود آنها به عنوان «روحانیون» قدرت اجتماعی و سیاسی را به دست آورده و قبضه کردند. حالا این اعتراضات نشان میدهد که روحانیون مهمترین ابزار نفوذ خود یعنی قداست دینی را نیز از دست دادهاند. اکنون ایرانیان میدانند که حوزههای علمیه درواقع شرکتهای کوچکی هستند که صاحبان آنها با چپاول اموال مردم این کشور در ناز و نعمت زندگی میکنند.
کسانی که حوزه ها را به آتش کشیدند درواقع به حدیثی عمل کردهاند که میگوید: «هرگاه شام و نماز در یک زمان رسیدند اول شام را بخورید و بعد از آن دنبال نماز بروید!» برای ملت ایران رفاه، آزادی و دمکراسی از دین و معتقدات مذهبی حاکمان کنونی مهمتر است و جامعه ایران اولویت مطالبات خود را شناخته است. خواستههای انسانی همواره و در طول تاریخ بر معتقدات دینی ارجحیت و اولویت داشته به ویژه در جاهایی که دین به عنوان ابزاری برای غارت، قتل، ظلم و تباهی جوامع بشری به کار گرفته شده است و این دقیقا چیزی است که طی چهل سال در ایران به وقوع پیوست.
رژیم جمهوری اسلامی یک نظام ثئوکراتیک (Theocratic) پیچیده است که حکومت ولیفقیه زمینهی خشک و جزمی آن تأسیس شد. مشخصه بارز این نوع رژیمها، ستیزهجویی مذهبی و به کار گرفتن خشونت مفرط علیه مردم است.
محاصره و مجازات هنرمندان، روزنامهنگاران و روشنفکران در ایران بخشی از تلاش رژیم ولیفقیه برای حفظ اوضاع و موقعیت دینی به همانگونهای است که خامنهای میخواهد تا رهبر جمهوری اسلامی بتواند از آن برای جایگاه و قدرت سیاسی رژیم خود بهره ببرد. اما آتش زدن حوزهها و مراکز و دفاتر رجال دین در شهرها ایران توسط معترضان نشانه مخالفت ایرانیان با سارقان، فاسدان و قاتلانی است که به اسم دین حکومت میکنند. این حوزهها نه تنها از حقانیت مردم حمایت و پشتیبانی نمیکنند بلکه منافع آنها ایجاب کرده که در کنار رژیم بایستند. از همین رو انتظار میرود که در روزهای آینده رویارویی مردم با حوزهها و اماکن مذهبی شدت بیشتری بگیرد.
مردم ایران امروز مقدسنمایان و متدینان را به فساد مالی، اداری و سیاسی متهم میکنند. این یک تحول عمیق فکری است که در جامعه ایران اتفاق افتاده است. بدون شک این رویداد بر رشد آگاهی فرهنگی و سیاسی مردم ایران تاثیر فراوانی خواهد گذاشت.
*ترجمه و تنظیم از کیهان لندن
توضيح: اين مطلب قسمتی از يک مقاله بلند است.