تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو صفحات اول سايت | جستجو در سايت | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
روشنک آسترکی
اعتراضات سراسری آبان 98 در ایران پیام روشن «نخواستن نظام رژيم اسلامی» از سوی میلیونها ایرانی را به گوش نظام رساند بطوری که دیگر دستاویزهای نخنما شده مانند «توطئه بیگانه» و «اقدامات دشمنان» و «نقشه بدخواهان» برای انکار این موج گستردهی برخاسته از اراده ملی کارساز نیست.
جنبش ملی ایرانیان علیه نظام سرکوبگر در حالی با وجود گلولهها و باتومها و دستبندها و احضارها، محکم و امیدوار به راه خود ادامه میدهد که اینبار مقامات رژيم اسلامی به خوبی بوی الرحمان نظام را استشمام میکنند.
در این میان، اصلاحطلبان که بیش از بيست سال با قمپز «گفتگوی تمدنها» و عبارات بیپایه مانند «مردمسالاری دینی» به بزک کردن نظام پرداختند، از اعتراضات سراسری دی ماه 96 تا آبان ماه 98 این پیام مردم را شنیدند که «اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا!»
ریزش شدید پایگاه اجتماعی اصلاح طلبان در حالی که مردم کلیت نظام را نمیخواهند، و همچنین پیش رو بودن انتخابات مجلس شورای اسلامی در اسفند 98 موجب شده است که این طیف نظام در پی تغییر تاکتیک برای جلب توجه مردم به سوی خود باشند.
انتقاد از دولت روحانی، تٌف سربالای اصلاحطلبان!
بسیاری از چهرههای اصلاحطلب از دی ماه 96 مرحلهی انتقادی در مواجهه به دولت روحانی را در دستور کار قرار دادهاند. اقتصاد دانان اصلاحطلبی که حضور دولت روحانی را راهگشا و آمدن رقبای او، از جمله سید ابراهیم رئیسی، را برابر با بدبختی و تحمیل فشار معیشتی به جامعه القا میکردند، جزو نخستین گروههایی هستند که زبان انتقادی درباره سیاستهای نداشتهی دولت روحانی در حوزه اقتصاد به کار گرفتهاند.
نمایندگان اصلاح طلب مجلس شورای اسلامی نیز که با موج «تَکرار» وارد مجلس شده بودند تا حامی دولت حسن روحانی باشند، در یک تقسیم کار سازماندهی شده به دو دسته تقسیم شدهاند: برخی کارچاقکنی لوایح دولت در مجلس را برعهده داشتهاند و عدهای دیگر با گرفتن ژست منتقد دولت، تلاش میکردند پایگاه اجتماعی خود را حفظ کنند.
با وجود این در ماه های گذشته عملکرد دولت روحانی در حوزه های مختلف آنقدر منفی است که هر عقل سلیمی بدون شک نمیتواند توجیه عامه پسندی برای کارنامهء دولت ارائه دهد.
حمایت تمامقد اصلاحطلبان از حسن روحانی در دو دوره انتخابات ریاست رژيم و پافشاری بر درست بودن این تصمیم، طی شش سال گذشته حتی موجب ریزش در میان نیروهای فعال اصلاح طلب شده است.
این در حالی است که اصلاحطلبان طی همهء سالهای گذشته، در میان انتقادها و ادعاها و شعارهایی که برای جلب توجه افکار عمومی انجام میدادند، همواره مدافع نظام بودند و هیچوقت و در هیچ شرایطی یک گام خارج از چهارچوب نظام رژيم اسلامی برنداشتند و تصور تنفس در هوای دیگری بجز نظام اسلامی را حتی به خیال خود نیز راه ندادهاند!
اما اعتراضات سراسری آبان 98 و سرکوب شدید مردم به نقطهی عطفی نیز برای اصلاحطلبان تبدیل شد. آنها از نخستین دقایق شکل گیری اعتراضات آبان، دوباره تقسیم کار کردند؛ برخی که به دولت نزدیک تر و رانت دریافتی شان چاقتر بود با استفاده مکرر از کد واژههایی چون «ویرانی طلب»، «اغتشاش گر» و «خشونت طلب» دربارهء معترضان تلاش کردند عصیان عمومی جامعه را که حاصل عملکرد نظام است به عنوان یک شورش سازماندهی شده توسط «دشمنان» نشان دهند و میان معترضان و خاموشان جامعه مرزبندی کنند تا بین مردم شکاف ایجاد شود. آن دسته از اصلاح طلبانی که پیشتر هم کار کرد شان به کار گرفتن زبان انتقادی دربارهء نظام بود، با برجسته کردن عبارت «مطالبات مردم» بدون اینکه نقدی بر اصل نظام وارد کنند تلاش کردند بخش هایی از نظام را سرزنش کرده و مورد نکوهش قرار دهند!
در این میان اما اثرات و پیام جنبش آبان ۹۸ آنقدر گسترده و روشن است که اتاق فکر اصلاحطلبان پس از دو هفته مجبور شد بساط این بازی لورفته را جمع کند و تاکتیک دیگری بیندیشد تا خیزش بزرگ مردمی را در جهت اهداف خود به کار بگیرد.
این تاکتیک وقتی جدیتر در دستور کار قرار گرفت که در اقدامی همزمان، میرحسین موسوی و مهدی کروبی و محمد خاتمی، که به سوپاپهای اطمینان نظام معروفند، در پیامهایی جداگانه ژست دفاع از مردم به خود گرفتند و سرکوب معترضان را مورد انتقاد قرار دادند.
هرچند در پیامهای این سه تن، وفاداری به ارکان نظام سرکوبگر معترضان مستتر است اما همین پیامها، ابزار مورد نظر را به دست اصلاح طلبان داد. آنها تلاش کردند مانور تبلیغاتی گستردهای روی پیامهای موسوی و کروبی و خاتمی بدهند. موسوی و کروبی در حالی از سوی آنها افراد «دلیر»، «شجاع» و «با درایت» و دلسوز مردم خطاب شدند که بسیاری از اصلاح طلبان تا چند روز پیش همین مردم را «ویرانی طلب» و «اغتشاش گر» و «خشونت طلب» میخواندند!
پروژهسازی به سبک اصلاحطلبان
اصلاح طلبان حالا از شوک و رخوت بیرون آمده و تلاش میکنند پروژهء اصلاحات را با ترفند «براندازی از درون نظام»، عین اصلاحات از طریق «مشارکت پرشور و فعال در انتخابات»، به جامعه قالب کنند!
آنها از دی ماه 96 تا کنون تلاش کردهاند هر موضع و اقدامی از سوی نیروهای اپوزیسیون و حتی مردم معترض را «خشونتزا» اعلام کرده و «خشونت» را به عنوان ویژگی اصلی اعتراضات سراسری آبان برجسته کنند؛ آن هم در حالی که ابزار خشونت و سرکوب بطور انحصاری در دست حکومت است! آنها همچنین آرام آرام عبارت «اعتراضات کنترل شده» را در بیان خود برجسته کردهاند. در همین رابطه نیز بازوی آنها در مجلس شورای اسلامی دوباره به تبلیغ برای تعیین مکانی جهت برگزاری تجمعات و اعتراضات مردم پرداخته است.
با این همه، پیامدهای سنگین اعتراضات سراسری آبان برای رژيم اسلامی آنقدر قابل توجه است که به سرعت تلاش کرد ضربهی محکم از سوی مردم به مشروعیت پوسیدهی نظام را با اقداماتی سریع خنثی کند. نظامی که اصلاح خود را نپذیرفته حالا از استیصال و هراس فروپاشی، هم پذیرفت موسوی و کروبی و خاتمی سر از لاک بیرون آورده و شعارهای را در چهارچوب نظام تکرار کنند و هم به اصلاحطلبان برای دستبرد به مفهوم «براندازی» میدان میدهد!
تلاش برای به دست گرفتن سکان کشتی نظام
در عین حال، برخی مواضع اصلاح طلبان نشان میدهد آنها آگاهانه میخواهند اعتراضات مردم را که فریاد میزنند «رژيم اسلامی نمیخوایم نمیخوایم!» به برخی مشکلات اقتصادی و معیشتی کاهش دهند و با هراس افکنی دربارهء هرج و مرج، براندازی از درون نظام را به عنوان یک پتانسیل به معترضان قالب کنند!
تنها راهکاری که آنها برای این اقدام در چنته دارند این است که راه حل مشکلات اقتصادی کشور را برقراری ارتباط با آمریکا اعلام میکنند تا به این ترتیب فشار اعتراضات اجتماعی را به سمت شخص علی خامنهای، که ظاهراً با این رابطه مخالفت است، هدایت کرده و شاید با برجامی دیگر، بتوانند فضای تازهای برای تنفس اقتصادی در نظام ایجاد کنند.
آنها در این اقدام «بازی برد - برد»ی نیز با رقبای سیاسی خود، به ویژه نیروهای تندرو، راه خواهند انداخت چرا که در ازای خدمت آنها برای حفظ نظام و خنثی کردن خطر جدی براندازی، خواستار کرسی های مجلس شورای اسلامی خواهند شد تا مسیر رانت اقتصادی را نیز برای خود باز نگه دارند.
اشتباه محاسباتی اصلاح طلبان اما این است که هنوز برای خود و رهبران شان اندکی محبوبیت قائل هستند و ظاهراً نمیدانند که چهار دهه سهیم بودن در رانت و فساد و جنایت و خیانت علیه مردم، موقعیت آنها را، که دو دوزه بازی میکنند، در نزد مردم به اندازهی اصولگرایان وخیم کرده است! اکنون «زمان انتخاب» فرا رسیده و آنها نيز دیر یا زود باید بپذیرند که «دیگه تمومه ماجرا».ا
شنبه 16 آذر 1398 برابر با 7 دسامبر 2019
https://kayhan.london/fa/?p=178884