تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ  در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران  -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

  خانه   |    آرشيو صفحات اول سايت    |   جستجو در سايت  |  گنجينهء سکولاريسم نو

24 بهمن ماه 1401 - 13 ماه فوریه 2023

پیوند به ویدئوی کنفرانس     

متن تایپ شده مذاکرات کنفرانس دانشگاه جورج تاون

آینده دموکراسی برای ایران

10 فوریه 2023

سناتور گشایندهء  جلسه (به زبان انگلیسی. برگرفته از ترجمه همزمان): می خواهم خوش آمد بگویم با افتخار به سخنرانان برنامه امشب مان. روز ۱۶ سپتامبر یک زن کرد جوان ایرانی، «مهسا ژینا امینی»، جان خودش را بعد از دستگیری در بازداشت پلیس بی رحم به اصطلاح اخلاق جمهوری اسلامی از دست داد. مرگ او جرقه ای بود برای اعتراض هایی در سراسر ایران و بسیاری از زنان جوان در خط مقدم این تظاهرات و اعتراضات صلح آمیز بودند و خیلی زود دانشجویان و جوامع دانشگاهی و زنان و مردم دیگر در سراسر ایران به آنها ملحق شدند مردمی که از همه گروه‌های سنی همه اقشار جامعه و همه طبقات بودند. همه آنها برای هدف پایان دادن به این رژیم دیکتاتوری و سرکوبگر به همدیگر ملحق شده بودند. آنها برای دموکراسی اعتراض می‌کردند و حاضر بودند که جان خودشان را به خطر بیندازند برای هدفی بزرگ‌تر از خودشان. بسیاری از این معترضان مورد حمله قرار گرفتند، بازداشت شدند زندانی شدند و به قتل رسیدند. جمهوری اسلامی از هیچ تلاشی فروگذار نکرده که این معترضان را و زنان شجاع ایران را ساکت کند و سرکوب کند. با وجود این، صدای آنها همچنان حیاتی است برای آینده کشور. اینها کاتالیزوری بودند برای تغییر در ایران. در واقع زنان ایران برای دهه هاست که در خط مقدم تغییر قرار دارند. اما این بار وضعیت فرق می‌کند و خواست آنها برای «زن زندگی آزادی» نمی شود خاموشش کرد. این فریاد، چالشی است برای ماهیت این رژیم و این لحظه حیاتی همه ما را دور هم جمع کرده اینجا، وقتی که با جنبش دموکراسی ایران و رهبران سرشناس آن در دیاسپورا در خارج از کشور به ما ملحق شدند. در طول سالیان گذشته موسسه جورج تاون برای زنان صلح و امنیت، رویداد های مختلفی را در اماکن دانشگاهی ما برگزار کرده با تمرکز روی ایران و زن‌های شجاعی که همچنان برای آزادی مبارزه می کنند و ما همچنان در کنار آنها از آنها پشتیبانی خواهیم کرد می‌خواهم از شهرزاد صمصار و نازنین انصاری تشکر کنم برای نقش آنها در برنامه ایران موسسه ما. زنان سراسر جهان و رهبران زن در  سراسر جهان به هم ملحق شدند بهم پیوستند تا در ماه دسامبر ایران را از «کمیسیون جایگاه زن» در اکوسوک اخراج کنند. در دانشگاه جورج تاون دانشجویان ایرانی در پله های بنای یادبود لینکلن شمع روشن کردند به یاد مهسا امینی و رئیس دانشگاه هم ابراز حمایت کرد از اعضای ایرانی و ایرانی-آمریکایی در کشور ما و او گفت همچنان که موسسه های جهانی تمرکز می‌کنند روی خیر مشترک و منافع مشترک، دانشگاه ما هم همواره حامی عدالت و برابری خواهد بود. جامعه ایران و زنان ایران خواستار حمایت ما هستند برای رسیدن به حقوق بنیادی خودشان و در برابر خشونتی که خواسته صدای اینها را و آزادی بیان اینها را سرکوب کند ما باید از آنها حمایت به عمل بیاوریم و برای همین امروز همه اینجا جمع شدیم چه در این ساختمان و چه کسانی که به صورت مجازی در سراسر جهان ما را تماشا می کنند، تا حمایت خودمان را اعلام کنیم از معترضانی که در ایران خواستار تغییر و دموکراسی هستند. هدف آنها و آرمان آنها، آرمان ما هم هست. و اما درباره حاضران این مراسم می‌خواهم به شما یادآوری کنم که ترجمه همزمان داریم و می توانید با «کانال یک» به انگلیسی و «کانال دو» به فارسی صحبت ها را گوش بدهید و خواهش می کنم گوشی های خودتان را در پایان برنامه روی صندلی‌های خودتان بگذارید. این برنامه را به صورت لایو استریم داریم روی صفحه فیسبوک موسسه مان پخش می‌کنیم همچنین، بی بی سی فارسی، ایران اینترنشنال، کیهان لندن، شبکه من و تو و VOA فارسی پخش می‌کنند و حالا افتخار دارم میکروفون را به کریم سجادپور بسپارم یکی از پژوهشگران ارشد موسسه «کارنگی برای صلح» در اینجا، جورج تاون. متشکرم.

 

کریم سجادپور: بسیار از همه شما متشکر هستم که در این روز زیبا در اینجا حاضر شدید. متشکریم از جورج تاون برای اینکه ما را در اینجا از ما میزبانی به عمل می آورید. می خواهم از همه بیننده ها در سراسر جهان تشکر کنم به خصوص آنهایی که در داخل ایران ما را تماشا می کنند. همانطور که بسیاری از شما می دانید امروز یا فردا بهتر است بگوییم چهل و چهارمین سالگرد انقلاب اسلامی در ایران هست و قبل از اینکه مراسم امروز را شروع کنیم سخنرانان ما خواهش کردند که یک لحظه سکوت کنیم نه فقط برای قربانیان این ۵ ماه اخیر در ایران، بلکه برای قربانیان ۴۴ سال اخیر رژیم جمهوری اسلامی...

متشکرم. می خواهم که خیلی مختصر فرمت برنامه امروز و بحث امروز را برای شما معرفی کنم و سخنران های بحث را هم معرفی کنم بحث هم به فارسی و هم انگلیسی خواهد بود. خود سخنران ها می توانند تصمیم بگیرند که به سئوالهای انفرادی به چه زبانی جواب بدهند. آنهایی که فارسی نمی دانند لطفاً گوشی های خودتان را نزدیک خودتان نگه دارید اول پیام های ویدیویی خواهیم داشت از همکارانی که نمی توانستند شخصاً اینجا حاضر باشند و من سخنران ها را به ترتیب فیلم ویدیویی آنها معرفی می کنم و بعد می آییم پیش پنل حاضر اینجا.ویدیو اول ما از دکتر شیرین عبادی برنده جایزه صلح نوبل خواهد بود. ویدیو دوم از آقای عبدالله مهتدی است، که دبیرکل حزب کومله کردستان ایران هست و سومین سخنران، فعال حقوق بشر و هنر پیشه ایرانی گلشیفته فراهانی خواهد بود که هم از جانب خودش و هم از جانب علی کریمی کاپیتان سابق تیم ملی فوتبال ایران صحبت خواهد کرد. بعد می آییم پیش سخنرانانی که این اقبال را داشتند که اینجا حضورا با ما باشند. و خوب من به ترتیب می روم که احتمالاً همه شما با آن آشنا هستید با مسیح علینژاد که یک نیروی قوی طبیعت است و برای هر کسی که او را بداند روزنامه‌نگار، اکتیویست، فعال حقوق بشر و حقوق زنان. پس از او از شاهزاده رضا پهلوی که بعضی از شما او را به عنوان ولیعهد رضا پهلوی می‌شناسید و بسیاری از دوستانش او را صرفاً بعنوان R.P می‌شناسند هر عنوانی که استفاده کنید او با او راحت خواهد بود، او بیشتر از هرکسی دیگری در این چهار دهه اخیر صدایی بوده برای دموکراسی در ایران. حامد اسماعیلیون را همه شما می شناسید رئیس انجمن خانواده های قربانیان پرواز ps۷۵۲ است حامد همچنین یک رمان نویس و دندانپزشک است. و در پایان البته به این معنا نیست که اهمیتش از دیگران کمتر باشد، نازنین بنیادی هنرپیشه و یکی از بهترین سخنوران  دموکراسی در خدمت ایران هست. خیلی متشکرم.

 

شیرین عبادی: به نام زن  زندگی آزادی. در آستانه چهل و چهارمین سال تاسیس جمهوری اسلامی هستیم. انقلابی که با قتل مهسا در خیابان شروع شد، مانند قطاری است که به راه افتاده. این قطار سر ایستادن ندارد و ایستگاه آخر آن سقوط رژیم است. مردم روز به روز خشمگین تر هستند. اگر این حکومت بی لیاقت ستمکار ۴۳ سال است که بر ما ستم می‌کند، به خاطر این است که ما همه یکدست نبودیم. و همچنین ترسی که به دل مردم انداختند، اگر این حکومت برود، چه می‌شود؟ و سئوال من این است: اگر این حکومت بماند چه می‌شود؟ همه جور این حکومت را دیدید، اصلاح طلبش، اصولگرا رای دادیم، رای ندادیم، قهر کردیم، آشتی کردیم. کدام سال بهتر از سال قبل بود؟ عمر ما، جوانی مردم تلف شد، بنابراین، الان وقت این است که بگوییم: دیکتاتور به پایان سلام کن. الان وقت این نیست که بخواهیم بجنگیم به روی هم چنک بیاندازیم، جمهوری بهتر است یا سلطنت! شعار انقلاب چه بود؟ فراموش نکنیم. زن زندگی آزادی. ایران کشوری است که تنوع و تکثر قومی، ملی، فرهنگی، زبانی و مذهبی دارد. بنابراین حفظ یکپارچگی سرزمین ایران با قبول و احترام به تنوع و تکثر مذهبی، فرهنگی، قومی خواست همه ما است. عبور از این رژیم جز با اتحاد و همدلی امکان پذیر نیست. اختلاف ها را بگذاریم پای صندوق رای. الان فقط یک چیز مهم است، چگونه از شر این رژیم خونخوار و جنایتکار خلاص بشویم؟ و می دانم که موفق خواهیم شد. این خواسته همه ما است. دست در دست هم به سوی آینده بهتر می‌رویم. برقرار باد اتحاد مردم ایران. پاینده ایران.

 

عبدالله مهتدی: به نام زن زندگی آزادی. روزی که ژینا را کشتند، کردستان مرعوب نشد، سکوت نکرد، بلکه به اعتراض به پاخاست، حجاب اجباری را آتش زد، خیابان ها را به تسخیر خود درآورد و با این کار الهام‌بخش انقلاب برای آزادی در سراسر ایران شد. برای دهه‌ها جمهوری اسلامی روایت دروغینی از مردم کردستان ساخته و پرداخته بود و با زدن انواع انگ‌ها، جوانان بی گناه ما را اعدام می کرد. اما فقط طی چند هفته در انقلاب «زن زندگی آزادی» قلعه دروغ رژیم فرو ریخت و کردستان نماد همبستگی و عامل وحدت بخش تمام ایران و چشم و چراغ همگان شد. ما برای اینکه سرزمین مان را از چنگ جمهوری اسلامی در بیاوریم، از زاهدان تا کردستان تا تهران و دیگر شهرهای زخمی ایران، باید همبسته و متحد بمانیم. همه ما خواهان برابری، رفع تبعیض ها و عدم تکرار هر نوع ستمی در فردای ایران هستیم. و با پذیرش تنوع و تکثر و احترام به هویت های گوناگون در ایران دموکراتیک فردا، امروز در کنار هم می ایستیم. تنها دشمن مشترک ما و نیرویی که کمر به نابودی همه ما بسته، جمهوری اسلامی است. ما ثابت کردیم که انقلابمان، انقلاب همدلی و همبستگی است و آنچه که همه ما می‌خواهیم دوستی و آزادی و برابری است. برای پیروزی باید همبسته و همدل بمانیم. نوک پیکان ها در سراسر ایران، باید تنها و تنها جمهوری اسلامی را نشانه بگیرد. ژن ژیان آزادی.

 

گلشیفته کریمی: سلام من این ویدیو را می‌گیرم از طرف خودم و علی کریمی. شما، ما دو نفر را سالها است که می‌شناسید جایگاهی که امروز من و علی داریم در واقع به خاطر لطف بی دریغ و بی انتهای تمام شما عزیزان است. ما سیاستمدار نیستیم ولی امروز صدای شما را با تمام قدرتمان فریاد می‌زنیم. انعکاس می دهیم. تنها صدای شما را. نه سهمی از این انقلاب می‌خواهیم و نه جایگاهی، سهم و جایگاه امروز از آن مردم ایران است از آن مردمی است که ۴۴ سال گروگان گرفته شدند در این حکومت. ما تنها انعکاس صدای شما هستیم. امروز فصل مشترک و هدف تمام گروه ها با هر عقیده و مرامی سرنگونی و گذار از جمهوری اسلامی است. هر فرد و گروهی، اگر عقیده یا طرحی برای گذار کم هزینه از نقش جمهوری اسلامی دارد، می‌تواند مطرح کند. در غیر اینصورت مطرح کردن شکل و نوع حکومت برای فردای ایران یک نوع خیانت به جان باختگان و زندانیان در بند در درون ایران حساب می‌شود. همه ما امروز وظیفه داریم حول محور سقوط جمهوری اسلامی عمل بکنیم و این موضوع اتحاد و انسجام همه ما را تضمین می‌کند. مطرح کردن این ایده‌ها و افکار شخصی در این زمان حساس پیرامون شکل حکومت فردای ایران، ما را قطعاً به سمت پراکندگی و واگرایی سوق می‌دهد. اگر همه ما باید به مردم سالاری و دموکراسی پایبند هستیم انتخاب فردا را به زمانش به عهده مردم خواهیم گذاشت. آن روز نظرهای ما یکسان نخواهد بود ولی این معنی دموکراسی و آزادی است و جمهوری اسلامی تمرین دموکراسی و آزادی را به ما یاد نداده به خاطر اینکه تمام این ۴۴ سال، برنامه‌اش این بوده بین ما تفرقه بیاندازد ما را به هم بد کند و خودش را حکومت بکند. ولی این زمان رسیده که ما خودمان دموکراسی و آزادی را تمرین بکنیم. بنابراین هر کسی یا هر گروهی به شکلی عمل بکند یا صحبتی بکند که سبب اختلاف در اپوزیسیون بشود، دارد به طور عمدی یا سهوا خیانت می کند. ما می توانیم به چهار اصل پایبند باشیم: 1- اتحاد و همبستگی همه افراد حول فروپاشی ملاها است. 2- از خودگذشتگی عبور از منیت در مقابل رای اکثریت. 3- واگذاری انتخاب و نوع و شکل حکومت فردای ایران به رای اکثریت. 4- تشکیل و به رسمیت شناختن شورای گذار. این شورا نه سهمی خواهد داشت نه هیچ چیز. این شورا فقط در واقع دارد راه مردم را هموار می‌کند برای گذار از جمهوری اسلامی. ما هنرمندان وظیفه ما الهام بخشیدن است و خط و مشی دادن نیست. و اینکه صدای شما را با تمام قدرت به بلند ترین شکل، فریاد بزنیم. انقدر هماهنگ بکنیم که این صدا بتواند دیوار جمهوری اسلامی را بریزد. این کار ما است و آن کاری که من ۴ ماه است که دارم سعی می کنم انجام بدهم. و در آن روز انتخاب وقتی آن روز انتخاب می رسد، ما قطعاً همه ما یک چیز را نخواهیم خواست ولی آن روز زیباترین روز ایران خواهد بود. به خاطر اینکه برای اولین بار، ما دیگر به خاطر تفاوت هایمان با هم نمی‌جنگیم،  بلکه تفاوت ها و اختلاف نظر هامان را جشن می گیریم. در نهایت این مردم هستند که انتخاب خواهند کرد، نه ما. و تا آن روز هدف همگی ما، تنها سرنگونی نظام و گذار از جمهوری اسلامی خواهد بود. زنده باد زن زندگی آزادی.

 

مسیح علینژاد: زن زندگی آزادی، همه جمعی که اینجا می بینید و کسانی که در ویدیو نتوانستند بیایند صدایشان را شنیدیم، ما ساعت‌ها جلسه گذاشتیم برای همفکری، برای همدلی، برای همگرایی و هم صدایی و تدوین منشوری به اسم «همبستگی و سازماندهی برای آزادی ایران» که به زودی این منشور هم تقدیم شما خواهد شد در آینده. ولی متنی که اینجا هست برخلاف همیشه شما از من شنیدید، اینبار از ما است. متنی که ما نوشتیم و برای شما می خوانم (من کمی دلشوره دارم و کمی استرس دارم برای اولین بار این را اعتراف می کنم) پیش از آنکه سخن مان را آغاز کنیم از طرف همه حاضران در این نشست با مردم عزیز شهر خوی، آذربایجان غربی و همچنین مردم ترکیه و سوریه بابت وقوع زلزله های مهیبی که در این منطقه رخ داده، ابراز همدردی می‌کنیم. و آرزو می‌کنیم هر چه زودتر این زخم های عمیق مرهمی پیدا کنند. در روز ۱۶ سپتامبر سال گذشته ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ خورشیدی، جمهوری اسلامی دختری 22 ساله  به نام مهسا ژینا امینی را که از سقز به تهران سفر کرده بود، فقط به خاطر رعایت نامناسب حجاب، نپوشیدن حجاب کامل به قتل رساند. در روز خاکسپاری اما همه به خاطر می‌آوریم که دستی معجزه گر بر روی سنگ مزارش نوشت: «ژینا اسم رمز ما خواهد شد» و این اینگونه شد. نام مهسا، رمز همدلی میان مردم شد قتل مهسا، انقلاب بزرگی را در ایران رقم زد، که انقلاب زن زندگی آزادی نام گرفت. از کردستان تا تهران تا بلوچستان تا مازندران، کرمانشاه، اصفهان، خوزستان، لرستان، گیلان سراسر این مملکت با انقلابی عمیق مترقی و فراگیر همراه شد. انقلابی که به انقلاب زنان در جهان معروف شد. اما با حمایت بی نظیر مردان. مرزهای جهان را این انقلاب درنوردید و شعله‌های آن همچنان روشن است. همه، همه ایران خود را بخشی از این انقلاب می‌دانند. زنان بر ضد تبعیض های طولانی شوریده اند، جوانان آزادی را طلب می‌کنند، از کردستان تا بلوچستان و از خوزستان تا آذربایجان، همه خواهان برابری حقوق شان هستند. کارگران، معلمان، بازنشسته ها از حقوق تضییع شده خود سخن می‌گویند. اقشار کم درآمد از عدالت اجتماعی حرف می‌زنند. اقلیت های مذهبی و خداناباوران در پی حقیقت هستند و اعاده حقشان، اقلیت‌های جنسی و جنسیتی به حقوق برابر خودشان می‌اندیشند، هنرمندان، نویسندگان علیه سانسور سخن می گویند. ورزشکاران و سینماگران دیگر نمی خواهند بازوهای حمایتی یک حکومت سرکوبگر باشند در جهان و جنایتهای جمهوری اسلامی را عادی سازی کنند. در انقلاب زن زندگی آزادی، رنگ به رنگ از تکثر و گوناگونی رنگین کمانی بوجود آمده، رنگین کمان «کیان پیرفلک» رنگین کمانی که از قعر جهنم جمهوری اسلامی به سوی آسمان جوانه می‌زند. جمهوری اسلامی اما، پاسخ این ایران و مطالباتشان را چگونه داد؟ با طناب دار با گلوله. جمهوری اسلامی بیش از ۵۰۰ نفر را کشت، اعدام کرد به چشم های تک تک جوانان شلیک کرد، تا ثابت کند که یک نفر به نام مهسا ژینا امینی را نکشته. ایرانیان اما سکوت نکردند خاموش نماندند در بسیاری از شهرهای ایران و ده‌ها منطقه، نقطه نقطه جهان به اعتراض و همراهی با یکدیگر در دو سوی مرزها به خیابان آمدند. جهان صدای انقلاب مدرن ما را شنید و سر به احترام فرود آورد. از همان روزهای نخست، واژه «همبستگی» هم همچون نام مهسا، رمز این انقلاب شد و بر زبان این مردم جاری. همبستگی، اتحاد، همدلی، هم صدایی در برابر دشمنی مشترک، یک دشمن، رژیم جمهوری اسلامی. و از همان زمان کنشگران ایرانی در داخل و خارج، داخل نشین و خارج نشین را تمام کردند و یک صدا به فکر افتادند که چگونه می توان راهی پیدا کرد تا افکار سیاسی متفاوت، در مجموعه‌ای از فعالان مدنی و سیاسی تا گروه ها و احزاب در کنار هم بایستند و با سازماندهی به این مبارزه مستمر ادامه بدهند، تا ساقط کردن جمهوری اسلامی این حکومت ستمگر را ممکن کنند؟ برای همبستگی اما باید بر اصولی حداقلی توافق کرد. در روزهایی که انقلاب ایران، خود را برای موج های بلندتری آماده می‌کند ما، جمع ما، به تکمیل کردن این اصول و منشور مشغول هستیم تا در هیئت یک متن مشترک منتشر شود و بتواند چون چتری اکثریت مطالبات ایرانیان را در بر بگیرد. اصولی مبتنی بر اعلامیه حقوق بشر، اصولی مبتنی بر رفع تبعیض ها و نابرابریها، اصولی که هم یکپارچگی ایران را بپذیرد و هم بر تنوعات گوناگونی و تمرکز زدایی از قدرت صحه بگذارد. اصولی که هر ایرانی بتواند خود را در آن ببیند و با انقلاب زن زندگی آزادی همراه شود. اصولی که پایان ستمگری را تصویر کند و مبنای جلوگیری از تمام فجایع ۴۰ سال گذشته در آینده باشد. اینک به پایان این کار و تدوین منشور همبستگی و سازماندهی برای ایران نزدیک می شویم و امیدوار هستیم تا پایان ماه فوریه این منشور منتشر شود. اما در کنار این فعالیت‌ها، ما فشارها بر دولت‌های دموکراتیک غربی را برای فراهم کردن این تغیرات در ایران، بسیار ضروری می‌دانیم. منزوی کردن این حکومت هدفی است که همه ما دنبال می کنیم. آزاد شدن زندانیان سیاسی در ایران برای فعالیت آزادانه و پیوستن به دیگر فعالین در خارج از کشور، از دیگر اهداف اصلی همه ما است. ما همه می‌دانیم که سقوط جمهوری اسلامی نه تنها تمدنی کهن را بعد از ده ها به آزادی و دموکراسی و حکومت سکولار خواهد رساند، که صلح را برای منطقه و بسیاری از نقاط دنیا به ارمغان خواهد آورد. اثرات سقوط جمهوری اسلامی همه ما می‌دانیم که بر کشورهایی چون عراق، سوریه، لبنان، ونزوئلا و حتی در قلب اروپا در اوکراین هم مشهود خواهد بود. جهان باید خود را برای یک روز بدون جمهوری اسلامی آماده بکند. ما اینجائیم تا تبلور چنین روزی باشیم. تا از تبلور چنین روزی سخن بگوئیم. تا بگویم مردم ایران در جستجوی آزادی و دموکراسی،
خواهان حکومتی هستند که به جای پیام ناامنی و ترور، پیام صلح به جهان بفرستند. تا بگوییم جهان بدون جمهوری اسلامی، جای امن تری برای زندگی است، برای زنانی که در صف مقدم این انقلاب هستند تنها به جرم زن بودن دیگر آزار نخواهند دید زن زندگی آزادی.

 

حامد اسماعیلیون: سلام عرض می کنم خدمت شما و تمام مردم عزیز ایران بخصوص خانواده هایی که در پنج ماهه اخیر عزیزان خودشان را با ستم از دست دادند و به دادخواهانی پیوستند که در ۴۴ سال گذشته در جستجوی حقیقت بودند و در اجرای عدالت کوشیدند. من خیلی کوتاه در ابتدای سخن قبل از دوستان دیگر عرض بکنم که در مورد این انقلاب، من این انقلاب را بر ۴ خواسته اصلی می‌بینم: آزادی، دادرسی عادلانه، عدالت اجتماعی و عدالت محیط‌زیستی. هر کس بخشی از انقلاب را نمایندگی می‌کند همانطور که در متن بود زنان، دانشجویان از کردستان تا آذربایجان از بلوچستان تا مازندران همه دنبال حقوق برابر هستند و دانشجویان، اقلیت های جنسیتی، کارگران، معلمین، هنرمندان، نویسندگان، ورزشکاران همه بخشی از این انقلاب هستند و البته دادخواهان. دادخواهانی که انتظار دارند پس از جمهوری اسلامی کمیته‌های حقیقت‌یابی بوجود بیاید و به تک تک جنایاتی که جمهوری اسلامی که برمی‌گردد از زمان سینما رکس،کشتار های دهه 60 تا جنبش سبز، جنبش های دانشجویی و پس از آن دی ۹۶، آبان، پرواز ps۷۵۲ و جنایت های اخیر و بسیار از کسانی که شکنجه شدند و اعدام شدند این انتظار هست که بعد از جمهوری اسلامی، حقیقت عریان بشود برای ایرانیان و زخم‌های سرزمین ما  التیام پیدا لکند من اینجا به سخنم پایان می‌دهم.

 

نازنیین بنیادی: با سپاس فراوان از خانم صفیه ورویر و دانشگاه جورج تاون که این گردهمایی را به وجود آوردند. چون این انقلاب ما، انقلاب جهانی است اجازه بدهید به احترام دوستانمان که فارسی حرف نمی‌زنند من چند کلمه به انگلیسی بگویم. یک لحظه تاریخی است برای کشور ما ایران، و من خیلی مفتخر هستم که اینجا با دوستانم نشستم و کسانی که ویدیوی آنها را دیدید تا هر گونه اختلافی که با هم داریم را کنار بگذاریم و بر سر یک هدف مشترک دموکراسی،  دموکراسی «سکولار» هست و چندگانگی برای ایران با هم متحد بشویم. کیان پیرفلک کودک 9 ساله قبل از اینکه جمهوری اسلامی او را به قتل برساند، از «رنگین کمان» گفت و برای خیلی از ماها این رنگین کمان، نماینده و نماد چندگانگی است. چند گانگی که از مردم ایران دریغ شده و همچنان دریغ می شود. بنابراین گردهمایی ما امروز اینجا یک شروعی است برای اینکه یک منشوری را می نویسیم با این امید که یک دستور کار یکپارچه کننده باشد از ایده هایی برای پیش رفتن به سوی دموکراسی سکولار. و با این امید که به یک جمبش بزرگتری با افراد بیشتری منجر بشود، بر اساس حداکثر حمایت و حداکثر همه گیری و فراگیری برای مردم ایران، چیزهایی که دوباره گفتم، دوباره می گویم برای ما برای ۴۴ سال از ما دریغ شده و امیدوارم که این منجر به تغییر بنیادین بشود و اساسی برای زادگاه ما و کشور ما.

 

شاهزاده رضا پهلوی: هم میهنان عزیز در این ۴۲ سال مبارزه برای آزادی کشورمان، فقط یک نکته را می خواهم امروز مطرح بکنم که امیدوارم همگی شما در نظر بگیرید در این تجربیات ۴۲ ساله. این فقط محدود به ایران نیست، در کشورهای دیگر هم می‌توانید ملاحظه بکنید. اصولاً من در جهان دو دسته یا کتگوری افراد را می بینم. دسته اول کسانی هستند که همچنان کینه دارند، همچنان نفرت دارن،د همچنان جزئی از مشکل هستند و مقاومت می‌کنند از دیدگاه های خودشان برای هر نوع هماهنگی و همکاری. من به دسته اول کاری ندارم. دسته دوم تمام آنهایی هستند که می‌خواهند جزئی از راه حل باشند، می خواهد با هم کار بکنند با علم اینکه ممکن است در بسیاری از موارد اختلاف نظر داشته باشند و این اختلاف نظر، به مفهوم دشمن هم بودن نیست. اگر مبنای کار ما، بر اساس تمام آنهایی که می‌خواهند برای یک آینده بهتر، برای یک سرنوشتی که همگی از آن بهره مشترک ببریم، زمان این رسیده که اولویت ها را در نظر بگیریم، اختلافات را کنار بگذاریم، به فکر اساس هدفمان، که آزادی و سربلندی و حاکمیت هم میهنانمان هست تلاش بکنیم، به این امید، که روزی که کشور ما آزاد بشود، تک تک شهروندان ایران از هر گرایش فکری یا مذهبی یا قومی یا سیاسی یا جنسی، بدانند که در برابر قانون کاملاً مساوی و در کمال آزادی در خدمت سازندگی ایران با هم، یک جا ایستاده اند. این پیام ما هست به هم میهنان ما و پیام ما به دنیا، وقت آن رسیده که از شعارها بگذریم آستین‌ها را بزنیم بالا و کارمان را شروع کنیم سپاس.

 

کریم سجادپور: متشکرم از توجه همه شما و برخلاف کنفرانس های خبری جمهوری اسلامی، این یک تمرین دموکراسی است بنابراین هیچ سئوالی خارج از محدوده نیست و از همه روزنامه نگاران حاضر در اطاق دعوت می کنم که هر سئوالی که می خواهید بپرسید و می خواهم از شما یک سئوال بپرسم، حالا چه فارسی چه انگلیسی هر کدام که راحت هستید جواب بدهید. اول با حامد جان شروع می کنم، خیلی در غرب ممکن است که هنوز تردید داشته باشند که این انقلاب همچنان زنده باشد پاسخ شما چه خواهد بود؟

 

حامد اسماعیلیون: برای اینکه برای اینکه ببینیم انقلاب ایران زنده است یا نه، شما می توانید به تمام تجربیات گذشته بخصوص تجربیات با انقلاب های معاصر نگاه بکنید. سرزمین ما دستکم یک انقلاب را در ۵۰ سال گذشته از سر گذرانده و همه ما می‌دانیم که یک انقلاب فراز و نشیب دارد، همیشه اینطور نیست که انقلاب در دو ماه، یک روز، یک شب به نتیجه برسد. گاهی در واقع جریان اعتراضات ممکن است فروکش بکند، ولی همچنان می بینیم که با موج های بلندتری برمی‌گردد. از یک جایی هست که تغییر اجتناب ناپذیر می شود، از آن زمان دیگر به گذشته بر نمی گردد. من این تغییر را در دی ماه ۹۶ می بینم. از اولین زمانی که دیگر اعتراضات از مرزهای جمهوری اسلامی گذر کرد و در چارچوب حکومت نبود و سخن از گذشتن از جمهوری اسلامی مطرح شد. جمهوری اسلامی فکر کرد با کشتن می‌تواند این جریان را متوقف بکند، تنها ابزاری که دارد در واقع پاسخ هر سئوال را با گلوله بدهد و در آبان ۱۳۹۸ با آنکه تمام تلاششان را کردند که حق‌طلبی و آزادی خواهی مردم ایران را سرکوب کنند با اینکه اینترنت را بستند و ۱۵۰۰ نفر را سلاخی کردن در سرزمین ایران، از نیزارها تا خیابان، تا از استان‌های مختلف، شهرهای مختلف اعتراضاتی بود و با بی رحمی با مردم روبرو شدند، ولی مردم دیگر نترسیدند. اگر مردم می‌خواستند بترسند، ما در چند ماه گذشته مردم را در خیابانها نمی‌‎دیدیم، دانشجویان را در دانشگاه‌ها نمی‌دیدیم، زنان را در صف اول نمی دیدیم. آن ترس فرو ریخته و آن حس برنگشتن به گذشته در همه ما وجود دارد. شما به نظر من خیلی ساده لوحانه است که اگر کسی فکر کند که این انقلاب مردم از آن گذر کردند، نه مردم بسیار خشمگین و بسیار عصبانی هستند و منتظر موج بعدی هستند و موج بعدی خواهد آمد و سهمگین تر خواهد آمد و فعالیتی که شاید این روزها بشود در روزهایی که کمی سکون برقرار است این است که همه بتوانند برنامه ریزی و سازماندهی بکنند برای موج های بعدی، من فکر می‌کنم در ۱۶ سپتامبر که این اتفاق افتاد، مخالفان جمهوری اسلامی خیلی آماده نبودند ولی از این فرصت می شود استفاده کرد، برای سازماندهی و برای برنامه ریزی که وقتی موج بعدی انقلاب پدید آمد که معمولاً این تناوب همیشه کوتاه تر خواهد شد، همه آماده باشند. همه آماده باشند و برای گذر از جمهوری اسلامی برنامه ارائه بدهند.

 

کریم سجادپور: مسیح جان یک سئوال دیگری که داریم خیلی ها دارند این است که چطور می خواهید هماهنگی ایجاد بکنید با نیروهایی که در داخل ایران هستند؟

 

مسیح علینژاد: من به فارسی اگر بخواهم پاسخ بدهم قبلش دلم می‌خواهد یک چیز را اضافه کنم به اینکه این انقلاب واقعاً نمرده ولی خود حکومت در دل مردم ایران سقوط کرده در واقع این حکومت است که مرده و در جامعه جهانی اما با این سئوال مواجه می‌شویم بارها، که فکر می‌کنند اگر مردم کف خیابان باشند، این اسمش انقلاب است و ما مسئولیت سنگینی داریم که به جامعه جهانی این را توضیح بدهیم که انقلاب فرم های متفاوت دارد و یکی از فرم های آن این است که در تمام شهرها می آیند کف خیابان، ولی وقتی مردم می‌آیند خیابان و ۵۰۰ نفر را به مغز و قلبشان شلیک می کنند به چشم دختران شلیک می کنند وقتی به دختران در زندان تجاوز می کنند، وقتی زنان را با تجاوز تهدید می‌کنند که به خیابان نیایند به چشمانشان شلیک می کنند. وقتی تک تک خانواده ها که دادخواه هستند را بازداشت می‌کنند به جای اینکه صدای آنها را بشنوند می آورند تلویزیون از آنها اعتراف اجباری می گیرند. وقتی مردها را به خاطر حمایت از زنها اعدام می‌کنند ما باید، ما باید به جامعه جهانی بگوییم که این انقلاب زنده است. ولی اگر در خیابان نیامدند به خاطر کم کاری شما است. یک مثالی است که به انگلیسی می گویم: یگ اصطلاحی است در ژورنالیست می‌گوید وقتی که خون ریخته می شود آن وقت رهبری می‌کند. یعنی اینکه خون ریخته می شود و آن وقت انقلاب به پیش می‌رود. بنابراین تا چه اندازه شما در غرب می‌خواهید خونریزی ببینید تا اینکه قانع بشوید که این انقلاب هنوز زنده است. ما باید جوامع کشورهای دموکراتیک را توجیه کنیم و قانع کنیم که مشروعیت این انقلاب را به رسمیت بشناسند و از آن حمایت بکنند. مردم داخل کشور در واقع انگیزه و انرژی و امید ما هستند. خیلی‌ها مثلاً در جامعه جهانی به ما می‌گویند که چه کار می کنند می کنید مردم را به حرکت در می آورید چون چهارشنبه های سفید را نگاه می کنند از من این سئوال را می‌پرسند آزادی های یواشکی، دوربین اسلحه ما، را ولی این نسل از چهارشنبه های سفید و دوربین ما اسلحه ما و از تمام کمپین ها عبور کرده، این نسل الان رهبران ما هستند و کسانی هستند که به ماها دارند آموزش می دهند که «اصلاح طلب اصولگرا دیگر تموم ماجرا» ما می‌خواهیم علیه تمام آن محدودیت‌هایی که بوده در این سال‌ها قیام بکنیم و آنها هستند که بر اساس ارتباطاتی که همه ما تک تک ما با آنها داریم ما را به این باور رسانده که از کردستان تا زاهدان تا آذربایجان تا خوزستان وقتی همه متحد هستند الان وظیفه ما ایرانیان خارج از کشور است که متحد بشویم تا بتوانیم رهبران کشورهای غربی را همانند دیکتاتورها متحد بکنیم. آخرین جمله من پوتین و خامنه ای مدورا چاینا و هر کشوری که نگاه بکنیم دیکتاتور ها به همدیگر کمک می کنند هوای همدیگر را دارند، ما ایرانیان وظیفه داریم که به کشورهای دموکراتیک بگوییم که یاد بگیرید. شما هم متحد باشید به خاطر خودتان جمهوری اسلامی یک ویروس است. فقط مردم ایران را زخم نمی‌کند جهان را آلوده می‌کند اگر در برابرش نایستید.

 

کریم سجاد پور: RP جان، شما بیش از هر کسی ایجاد تجربه دارید و بیش از چهار دهه است که برای دموکراسی در ایران تبلیغ می کنید. شاید یکی از مهمترین درس هایی که آموخته باشید در این چهار دهه اخیر چیست و این قدم های بعدی این گروه از افراد که دور هم جمع شدند و قدم هایی که برنامه دارید چی هستند؟

 

شاهزاده رضا پهلوی: سعی می‌کند که مختصر بگویم چون ساعت ها می شود در این باره صحبت کرد مهمترین چیز که باید در نظر داشته باشیم و مدل های موفق در کشورهای دموکراتیک را وقتی نگاه می کنیم، می بینیم که برای اینکه دموکراسی موفق بشود و در بلندمدت بقا داشته باشد، لازم نیست و کافی نیست که صرفاً نهادهای لازم را داشته باشیم که البته بدیهی است اما چیزی که مهم است یک «فرهنگی» از چندگانگی تنوع و بردباری را ایجاد بکنیم من هیچ نگرانی ندارم که ایرانی‌ها مسیر حق تعیین سرنوشت خودشان را پیدا خواهند کرد. اما مطمئن نیستم که فرهنگ هنوز به بلوغ لازم رسیده. آن روزی که ما موفق لشویم آن فرهنگ پذیرش چندگانگی و تفاوت و بردباری را ایجاد کنیم، آن وقت است که دموکراسی، دموکراسی پایدار خواهد شد. و برای این هدف نیاز به جامعه کمک داریم کمک جامعه مدنی، دانشگاه‌ها یک فرآیند آموزشی، رسانه‌ها نقش خیلی مهمی دارند و فکر می‌کنم که وقتی در سراسر جهان سفر کردم و جوامعی می‌بینم که در آن شهروندانشان فرصت دارند که در امور دولتی کشور خودشان کاملاً شرکت داشته باشند. نه اینکه صرفاً اتکاء داشته باشند به کسانی که بر سر قدرت هستند، بلکه این مسئولیت را دارند که ناظر باشند بر کارهای آنها. این بخشی از آن فرهنگی است که دارم از آن صحبت می کنم. و این را به عنوان یک شعار نمی خواهم استفاده کنم من واقعاً به قدرت مردم اعتقاد دارم و در سراسر جهان این را دیدیم. و از این نظر برای اینکه برگردیم به سئوالی که از من پرسید، از حامد پرسیدید، وقتی که بعضی‌ها می‌گویند شاید جنبش دارد کند می‌شود، سرعتش دارد کم می‌شود، این واقعاً توهین آمیز است. تصور کنید کسی می گفت که بله مارتین لوترکینگ را به قتل رساندند، بنابراین جنبش حقوق مدنی در آمریکا نابود شد. آیا چنین بود؟ نه، نه فقط نمرد، بلکه موفق بود. چون وقتی که مردم  الهام بخش شان باشد یک هدف متعالی، هیچ چیز نمی‌تواند آنها را متوقف کند. و برای ما، آینده ما، نجات ما و هر فرصتی که فراهم بشود برای ما، در درجه اول بستگی دارد به اینکه روی پای خودمان بایستیم و به خودمان اتکا داشته باشیم و این پیام من بود در طول همه سال ها، ما هیچ توقعی از دیگران نداریم به این معنا که به منابع خودمان اتکا می‌کنیم. اما اگر شما از ما حمایت کنید و در سمت درست تاریخ بایستید، شما هزینه‌ای که ما باید بپردازیم را بر آزادی کم می‌کنید، با کنار ما ایستادن به جای اینکه یک باره دیگر بخواهید ما را بیاندازید جلوی اتوبوس، این پیام ما است. و برای همین است که همبستگی مهم است. برای اینکه این نه فقط این یک سناریوی برد برد هست و دیرتر در این مورد صحبت می‌کنیم ولی فعلاً متوقف می شوم.

 

کریم سجادپور: خوب این مرتبط می کند بحث را به سئوال نهایی من برای نازنین جان، ۱۳۵۷ یک زلزله ای بود که جهان را به طرق منفی تکان داد و خوب حالا چطور می‌توانیم یک زلزله مثبت ایجاد کنیم، توقعات شما چی هست از دولت های غربی کمک کنند به این جنبش؟

 

نازنین بنیادی: سئوال خیلی خوبی است می خواهم یک اشاره‌ای داشته باشم بازر دوباره به آن چیزی که مسیح گفت که این در مجله آتلانتیک هم در آن صحبت شده بود درباره اش، گفت که خودکامه ها بسیار متحد تر هستند تا دموکراسی‌ها. بنابراین نکته‌ای که من می خواهم بگویم این است که اگر بخواهیم یک اتحاد یا شراکت ایجاد کنیم درباره ایران، از دو سوی اقیانوس اطلس، نه اینکه این کشورها همچنان این بلوک ها همچنان مجزا باشند، اتحادیه اروپا یک طرف، بریتانیا یک طرف، آمریکا و کانادا یک طرف، هر کدام به تنهایی سعی کند سیاست خود را در قبال ایران تنظیم بکند بلکه بیایند با همدیگر همکاری کنند و کاری که این می‌کند مخصوصاً با توجه به صداهایی که داخل ایران هستند چون ما در تماس هستیم با این صداها با خانواده‌های زندانیان، امید ما این است که بتوانیم این پیام‌ها را به این رهبران جهانی منتقل کنیم و یک روش های استراتژیکی پیدا بکنیم که با همدیگر را پیدا کنیم تا برسیم به دموکراسی و سکولاریسم. و وقتی می ببینیم که صادرات نفت ایران به چین انقدر دارد افزایش پیدا می‌کند، باید حواسمان باشد که این افزایش درآمد برای حکومت در تهران به افزایش سرکوب منجر می‌شود. بنابراین باید سیاست‌هایی را به آن برسیم در سطح بین المللی که این منابع درآمد را برای سرکوب قطع کنند. کشور را منزوی کنند. دوباره با توجه به چیزی که پیشتر گفتیم، حداکثر حمایت برای مردم و سیاست‌هایی که جامعه مدنی در داخل ایران را توانمند می‌کند و جمهوری اسلامی را ناتوان می‌کند خیلی متشکرم.

 

کریم سجاد پور: سئوال اول خانم سمیرا قرائی هستند از ایران اینترنشنال، اگر می شود تا حد امکان موجز بپرسید البته من شما را معرفی کردم هر کسی را که معرفی نمی کنم لطفا خودتان را معرفی کنید.

 

سمیرا قرائی (تلویزیون ایران اینترنشنال): من سلام می کنم به همگی شما، سئوال من از همگی اعضای این پنل هست یک نکته بسیار مناقشه ‌برانگیزی را ما ما مدام راجع به آن می شنویم بحث اختلاف نظر روی آن زیاد است، حمایت اپوزیسیون خارج از کشور از حرکت اعتراضی داخل، آیا باید نقش حمایتی فقط باشد یا نه می تواند هدایت کننده حرکت در داخل ایران هم باشد؟ با این منشوری که راجع به آن صحبت کردید «منشور همبستگی» آیا دارید به شکل رسمی نقش رهبری اعتراضات را می پذیرید یا نه؟ آیا باید منتظر فراخوان های دیگر فراخوان حتی به اعتصاب در داخل ایران باشیم یا نه؟ و نکته دیگر در رابطه با حمایت های خارجی ست که شما تا حدودی به آن اشاره کردید بیش از پیش ما در ماه‌های گذشته دیدیم که دولت‌های خارجی دارند حمایت می‌کنند از شماها مشخصاً خانم علینژاد و شاهزاده پهلوی شما دعوت شدید به نشست مونیخ که نشست بسیار مهمی است. آیا می خواهید ادامه بدهید این همکاری‌ها را آیا قرار است که منتظر حمایت‌های بیشتر باشیم؟ و چه تاثیری عملی بر اعتراض مردم در داخل ایران خواهد داشت این حمایت ها؟ خیلی ممنون.

 

مسیح علینژاد: سه سئوال پرسیدید آدم یادش می رود. من از آخر شروع می کنم بعد در مورد سئوال های در مورد رهبری و ارتباط با خط داخل، فکر می‌کنم خوب است که دیگران پاسخ بدهند بله یکی از کارهایی که در این منشور هم به آن اشاره شده، این است که ما تا زمانی که این منشور آماده بشود، فشار به رهبران کشورهای ۷ را باید ادامه بدهیم به صورت مشترک. ببینید خیلی صادقانه به شما بگویم جهان به اندازه کافی شنیده که وضعیت حقوق بشر در ایران ویران کننده است. جهان می‌داند آگاه است که با یک داعش مستقر طرف است. اما چیزی که جهان نمی‌داند این است که با چه آینده ای مواجه است؟ که با چه کسانی باید گفتگو بکند؟ و افتخار می کنم که بالاخره ما این همبستگی را به جهان می‌توانیم نشان بدهیم و سفرهای بعدی ما به جای اینکه تنها باشد باید در کنار هم در قالب اپوزیسیون متحد یا فعالین سیاسی متحد یا فعالین مدنی متحد در هر قالبی جامعه جهانی باید ببیند که ما آماده هستیم برای ایران بدون جمهوری اسلامی و این ما هستیم که در سفرهای مشترک و دیدارهای مشترک کما اینکه خود آقای مکرون اعلام آمادگی کرد گفت من آماده هستم که با اپوزیسیون مخالفان جمهوری اسلامی دیدار بکنم و رهبران کشورهای دیگر را متقاعد بکنم که صحبت‌ شما را بشنوند و ببینند شما چه می‌خواهید. ولی این زمان برد، چرا؟ چون ما باید بر اساس یک اصولی که همه دنیا بپذیرد ما با اینها واقعا فرق داریم ما راستی راستی با جمهوری اسلامی فرق داریم چون جامعه جهانی باید ببیند ما حکومت «سکولار دموکرات» می‌خواهیم ما برنامه ما برای عدالت انتقالی چیست؟ ما برای برنامه ما برای احترام گذاشتن به اقوام به گوناگونی و تکثری که در ایران هست چه هست؟ بنابراین بعد از این منشور، فکر کنم گام بعدی و مهم ما دیدار مشترک با رهبرهای غربی است به آنها ما باید فشار بیاوریم تا صدای ما را بشنوند و آماده بکنند خودشان را برای دیدن یک ایران بدون جمهوری اسلامی، بدون داعش.

 

حامد اسماعیلیون: من اگر بخشی از سئوال شما را بخواهم پاسخ بدهم. انقلاب قرار است در ایران رخ بدهد و جایی که این تغییر خواهد داد کشور ایران خواهد بود اگر که به پنج ماه گذشته در یکی دو سال اخیر نگاه کرده باشید، نسل جوان در واقع هدایت کننده این اعتراضات در ایران است. از دید نسل جوان امیدوارم دهه هشتادی ها اگر که دارند این برنامه را می‌بینند، اگر من اشتباه می کنم من را اصلاح بکنند ولی خواهانی زیر و زبر کردن تمام نرم های اجتماعی و سیاسی هستند. دیدگاه دیگری ممکن است وجود داشته باشد که به حفظ نظم موجود با کمترین تغییرات و تغییر جمهوری اسلامی نگاه بکند. دیدگاهی هم وجود دارد که هم نسلان من، پدر و مادرهای این بچه ها هستند و شاید ما به قشر خاکستری از آنها تعبیر می کنیم، که نگران مسائلی هستند چون آنارشی نگران تجزیه و یا نگران استبداد. ما باید این نگرانی‌ها را برطرف بکنیم از دید من این نگرانی ها وجود ندارد در صورتی که هزینه این انقلاب را ما بتوانیم با کمک هم برای مردم به کمترین کاهش بدهیم و جنبش های خشونت پرهیز از همین دسته هستند. من ابتدا اظهار خوشحالی می کنم که آقای دکتر فرهاد میثمی امروز آزاد شدند که مدت طولانی در زندان بودند و در اعتصاب غذا بودند که می‌دیدم ایشان در زمینه جنبش های خشونت پرهیز، سال ها تحقیق می کردند به نظر من، ما باید از این مسیر پیروی بکنیم با کمک فعالین داخل ایران در واقع تمام راهنمایی‌ها و حتی تشکیل شدن این جمعی که الان اینجا نشستند با کمک فعالین در داخل ایران بوده ما اسم نمی‌بریم برای که نمی‌خواهیم امنیت هیچ کس را به خطر بیندازیم ولی می خواهم اطمینان خاطر بدهم که راهنمایی ها و حتی متن، از داخل ایران می آید و اگر ما نقشی داشتیم فقط اینکه را به بحث گذاشتیم و هنوز در مراحل پایانی هستیم و امیدواریم همه به توافق برسند. بحث‌هایی که سر یکپارچگی وجود دارد سر وقوع استبداد بعد از انقلاب ایران وجود دارد اینها باید به آن پرداخته بشود ولی به نظر من نگرانی های جدی نیست. مسئله اصلی که ما باید الان بر آن تمرکز بکنیم به جای رقابت های سیاسی که بعد از انقلاب ها معمولا رخ می دهد، تمرکز بر سرنگون کردن جمهوری اسلامی ایران است. چیزی است که بر آن باید توافق کنیم و برای آن برنامه بریزیم و به نظر من اگر که یک گروه بتواند شروع کننده باشد و باید بسیار دیگران را دعوت بکند به همراهی و بخصوص نقش متخصصین در این راه بسیار مهم است. شما از اعتصابات سخن گفتید ما نمی‌توانیم از کارگرانی که به سختی دارند زندگی می‌کنند، بخواهیم اعتصاب‌های برنامه و بدون اینکه نتیجه‌ای داشته باشد انجام بدهند برای اینکه انقلاب به نتیجه برسد. باید این کارها با برنامه‌ریزی و با نظر متخصصین با تمرکز بر کالاهای استراتژیک با تمرکز بر جاهای استراتژیک با زمان‌بندی و با همراهی شبکه های متعدد در داخل ایران انجام بشود و این نیاز به برنامه‌ریزی دارد ممکن است، من از سال‌ها حرف نمی‌زنم، ولی قطعاً هفته‌ها و ماه‌ها به این برنامه‌ریزی‌ها نیاز دارد و همین الان هم تمام متخصصینی که در این مورد صاحب نظر هستند، میدواریم بتوانیم پلتفرم‌های ایجاد بکنیم که از این متخصصین دعوت کنیم که در این مسائل بتوانیم تمرکز داشته باشیم.

 

نازنین بنیادی: یک پاسخ کوتاه من به انگلیسی می دهم نکته‌ای بود یادم رفت بگویم و فکر می‌کنم به این سئوال شما مربوط است. وقتی که صحبت می کنید از چیزی که از قانونگذاران و رهبران خارجی می‌خواهیم، باید بدانیم که تحریم های استراتژیک باید تصویب بشود، اما این تحریم‌ها باید اجرا هم بشود پیاده هم بشود. وقتی می‌بینیم که این قطعنامه جدید مطرح می‌شود خیلی مهم است که از آن حمایت کنیم. اما چیزی که مهمتر است این است که تحریم‌های موجود اجرا بشوند برای اینکه تا وقتی که ما آن منبع حیات رژیم را از او نگیریم، همچنان به سرکوب خودش ادامه خواهد داد. بنابراین چیزی که من می خواهم شما را تشویق کنند این است که به این فکر کنید مطرح کردن و پیشنهاد کردن قوانین جدید خیلی مهم است اما قوانین فعلی را هم باید پیاده کرد .

 

شاهزاده رضا پهلوی: وقتی که یک وظیفه ای با چنین اهمیتی و چنین بزرگی پیش روی خودمان داریم، طبیعتا مشخص کردن مسئولیت ها به شیوه خیلی روشن، خیلی مهم می شود. جهان باید بفهمد که ما متخصصان زیادی کارشناسان برنامه‌ریزان زیادی داریم در حیطه قضائی، قانون گذاری، دولت و مسائل دولتی و مسائل دیگر، اینها نه فقط می‌توانند مسیر گذار ما را به سوی آینده را ترسیم کنند بلکه مسیر بازسازی کشور ما را هم تعیین کنند. خیلی مهم است و  بزرگترین کمکی که ماهایی که در این راه قدم برداشته ایم و با هماهنگی کامل و با توافق کامل رزمندگان داخل کشور، فعالین مدنی، زندانیان سیاسی که در اصل اساس نکاتی که در این منشور خواهیم دید بر پایه خواست و انتظار آنها است که تدوین می‌شود در وهله اول نقش ما انتقال این خواسته است. زمانی که بسیاری از آنها نمی توانند آزادانه در داخل صحبت کنند. این مأموریت را به ما می‌دهند که در صحنه جهانی صدایشان باشیم. نکته دوم کمک کردن به رسیدن تمام مکانیسم‌های لازم همانطور که حامد اشاره کرد، که لازمه کار هست، فراتر از ارزش هایی که اول باید روی آن توافق اصولی داشته باشیم واضح است، که چگونه می‌توان می‌خواهیم این را جا اندازی بکنیم. این طبیعی است چه خارجی ها و حتی شما رسانه ها بپرسید که خوب، این لوازم چی هستند؟ کی ها هستند؟ اینها را در عمل خواهید دید، روی تمام این مسائل مدام بررسی دارد می‌شود صحبت دارد می‌شود خیلی‌ها از درون می‌آید خیلی‌ها از محیط‌های دانشگاهی می‌آید خیلی‌ها از بخش های تخصصی و حتی خصوصی می آید و انقدر واقعاً تقسیم کار باز تکرار می کنم لازم است که شما هرگز نخواهید دید یک عده ای محدود بخواهد کل داستان را برای شما تعریف بکنند. مهم این است که مدام بتوانیم با هم کار بکنیم در هر تصمیم‌گیری و اجرا گذاشتن هر برنامه‌ای چه در بخش مقاومت آن، چه در بخش تقویت آن به خصوص در زمان گذار پس از فروپاشی نظام، که چگونه با مسائل برخورد کنیم؟ مثلاً آن ۱۰۰ روز اول، مملکت چه جوری قرار است اداره بشود؟ اولویت دولت انتقالی از نظر مسائل معیشتی مایحتاج جامعه، بیمارستان را که نمی شود تعطیل بشود آب برق مردم که نمی شود قطع شود و همینطور الی آخر راجع به هر کدام از این مسائل کارشناسان بررسی کردند یا در حال بررسی هستند و کمک اصلی ماها سعی کردن هر چه بیشتر این تقسیم کار، هماهنگی و البته آگاهی‌رسانی است که در اینجا خیلی نیازمند و متکی هستیم به نقش کلیدی رسانه‌ها در واقع این اطلاع‌رسانی که ما فقط بر مبنای فضای مجازی تاکید نکنیم شما دوستان می‌دانید یکی از کارهایی که رژیم می خواهد بکند قطع اینترنت است یا ارتباط با اینترنت، مثل کره شمالی بشود که امیدوارم نشود و خوشبختانه یک عده‌ای هستند دارند سعی می‌کنند ارتباط اینترنتی قطع نشود در ایران،که این مسئله حیاتی است. و اینجا بنابراین رسانه های ماهوارهای که می‌توانند همچنان اطلاع‌رسانی را کمکی باشند که این ارتباط قطع نشود، نقش بسیار کلیدی خواهند داشت. شما خودتان را فقط به عنوان ناظر در نظر نگیرید شما امروز سهم بیشتر صرفاً از گزارش کردن دارید و می توانید در این کار کمک باشید.

 

خشایار جنیدی(بی.بی.سی فارسی): خیلی ممنونم در ابتدا تشکر کنم از دانشگاه جورج تاون و آقای سجادپور زحمت کشیدند فرصتی بوده که خیلی از معترضان و مردم ایران منتظر آن بودند یک ماه پیش ما در تورنتو وقتی که سالگرد انهدام هواپیمای اوکراینی بود هم آقای اسماعیلیون و هم خانم علینژاد و هم خانم بنیادی بودند که معترضان ایرانی فریاد ائتلاف می‌زدند و امروز شاهد این شکل گیری این جمع و پیوستگی هستیم. در ماه‌های گذشته بارها این خواسته را معترضان مطرح کرده بودند و الان صحبت از منشور مشترک می کنید صحبت از برنامه ریزی برای آینده می کنید. اگر بخواهید بگویید که چه نکاتی وجود دارد که امیدواری معترضان در ایران را که حالا دارد این جمع شکل می‌گیرد می‌تواند افزایش بدهد به آینده کشور این نکات چه هست؟ و یک سئوال دیگر که بپرسم از شما این است که در روزهای گذشته شاهد این بودیم که آقای میرحسین موسوی بیانیه دادن مبنی بر گذر از جمهوری اسلامی، برگزاری رفراندوم و خیلی شباهت دارد به ایده آل هایی که در منشوری که خانم علینژاد در مورد آن صحبت کردن دارد، چه مقدار جای همکاری وجود دارد بین این نیروها و این ائتلافی که دارد شکل می گیرد و بر اساس ارتباطاتی که شما با داخل کشور دارید، فکر می کنید چه مقدار اقبال وجود دارد برای چنین همکاری؟ متشکرم.

 

شاهزاده رضا پهلوی: ببینید آنجایی که نازنین به انگلیسی داشت می گفت ما بعد بین المللی دو فاکتور کلیدی، فشار حداکثری روی رژیم و حمایت حداکثری از مردم ایران. ولی سخن ما بین خودمان ایرانی‌ها، مشارکت حداکثری است. چرا این مهم است؟ برای اینکه هر چه بیشتر زمینه ریزش از این حکومت فراهم بشود و به آن قشر خاکستری، راه به آزادی  ایران را هموارتر کردیم و تمام کسانی که می‌توانند جزئی از این سناریو باشند و قبول کرده باشند که ما بالاخره به نتیجه رسیدیم که این نظام قابل اصلاح نیست و اصلاحات راه خروج از بن‌بست، دیگر نیست. امروز می خواهیم در فرمول یک ایران سکولار دموکراتیک در آینده جایی بگیریم، مسلماً استقبال خواهیم کرد و بهتر و سریعتر ما را خواهد رساند به مرحله فروپاشی نظام. رژیمی که در این ۴۴ سال همیشه سعی کرده خط کشی ایجاد بکند. رژیمی که همیشه سعی کرده بیرون کشوری و داخل کشور را پیش بکشد. رژیمی که همیشه صحبت بد و بدتر را، بحث محوری خواست بکند، ولی امروز اصولگرا، اصلاح‌طلب دیگر تمام است ماجرا و مرگ بر دیکتاتور، دیگر از این واضح تر نمی تواند بیان بشود. مهمتر از این هر چه بیشتر این قشر خاکستری همراه بشود در این حرکت در قالب حرکت های مدنی خشونت پرهیز، نقش نیروهای انتظامی در همراه شدن با مردم بدون اینکه نگران یک آنارشی پس از فروپاشی بشوند، کار آنها را راحت تر خواهد کرد، که ملحق شوند و سپر حفاظتی مردم باشند در ته مانده سرکوب این نظام، که دیگر مجبور است وا بدهد ما فقط می توانیم این کار را زمانی انجام بدهیم که حداکثر مشارکت را فراهم کرده باشیم.

 

نازنین بنیادی: اظهار نظر کوتاه داشته باشم به انگلیسی و اینکه اینکه رژیم ۴۴ سال بر سر قدرت مانده به خاطر اختلافاتی که بین ما ایجاد کرده اگر یک نیروی محرکه یا نیروی انگیزشی بود که ما را با هم متحد می‌کرد و بکند این است که، این ایده که ما آنقدر پراکنده و مشتت هستیم که نمی توانیم دموکراسی ایجاد کنیم، این ایده را باید نابود کنیم باید نشان بدهیم که واقعیت ندارد. رژیم چیزی که می گوید ما حتی حاضر نیستیم توانایی این را نداریم برویم به رهبران خارجی بگوییم این که یک هدف مشترک داریم. بنابراین اگر تا اینجا به صورت مستقل عمل می کردیم حالا ایده ما این است که با همدیگر باشیم و این یک برنامه مشترک داشته باشیم و این برنامه شامل هر کسی می شود که خواستار دموکراسی سکولار و چندگانگی برای ایران باشد.

 

مسیح علینژاد: من سال‌ها است که دارم تکرار می‌کنم در ملاقات‌هایی که داشتم با رهبران کشورهای دموکراتیک، رهبران حقیقی، واقعی که می توانند کشور را بهتر از این ملاهای عقب افتاده اداره کنند، آنهایی هستند که در زندان ها هستند مثل مجید توکلی مثل حسین رونقی مثل نسرین ستوده مثل نرگس محمدی، اسماعیل بخشی، عبدی بسیاری از اینها  یک فهرست بلندبالایی دارم از شهرهای مختلف، اما چیزی که باید به رهبران کشورهای دموکراتیک نشان بدهیم این است که، نمی‌توانید همچنان مذاکره کنید و ادامه بدهید به مذاکره با جمهوری اسلامی، ما داریم صدای زندانیان داخل ایران را منعکس می کنیم که نمی‌توانند صدای خودشان را به جهان برسانند. شجاعت شما را ندارم که بگویم من از بیانیه موسوی استقبال می کنم برای اینکه خیلی از خانواده ها ممکن است زخمی بکنند بگویند که ایشان در دهه شصت مقصر بوده در اعدام‌ها، ایشان کسی است که باید دادگاهی بشود باید مجازات بشود ایشان کسی است که باید کمیته حقیقت‌یاب تشکیل بدهد برای تمام جنایت هایی که در تمام این سال‌ها کرده ولی واقعیت و سیاست چیز دیگری است که شما می‌روید با رهبران کشورهای غربی دیدار می کنید، مشخصا می گویند که در هیچ انقلابی، هیچکدام از انقلاب های جهان موفق نشدند مگر اینکه از درون ریزش بکند مگر اینکه از درون بدنه خود آن حکومت کسانی که بنیان گذار بودند بیایند و به مردم بپیوندند سپاه، ارتش و این کار را شاید موسوی به تواند بکند و چقدر خوب شما در واقع چون سالها خیلی‌ها گفتند که این حکومت را نمی خواهند چه خوب که آقای موسوی هم دارد می‌گوید. من به زبان مادر خودم می گویم حالا نروند مادرم را بگیرد و بگوید که او به من خط داده ولی این درخت، درختی که جمهوری اسلامی، درخت دیکتاتوری درست است که از بیرون ما داریم هی به آن تبر می‌زنیم ولی از درون هم باید کرم بی‌افتد شاید این خیلی بد باشد این عبارت، ولی از درون آدم هایی که به بدنه این حکومت تعلق دارند مثل موریانه مثل کرم افتادن است این درخت، این درخت تنومند دیکتاتوری را دارد فرو می ریزد و چه خوب که کسانی سالها پیش گفتند و خود من به همین حکومت رای دادم برای اینکه فکر می‌کردم دچار این توهم بودم با رای دادن می‌توانم اندکی آزادی داشته باشم ولی آمدم به کسان دیگری پیوستم که سالها قبل از من گفتند این حکومت برود. بنابراین من هم فکر می‌کنم باید استقبال کرد اما در آینده باید کمیته های حقیقت یابی باشد برای بررسی مجازات این افراد.

 

حامد اسماعیلیون: من هم خیلی کوتاه اگر پاسخ بدهم، به نظر من در بخش دوم سئوال شما بله باید استقبال کرد از نیروهایی که از اصلاحات به برندازی می‌رسند و همه باید مسیر را اصلاح بکنیم، بحث سکولاریسم بسیار مهم است امیدوارم در آینده هم ببینیم که این وجوه که در انقلاب ایران بسیار هویدا است در بیانیه های بعدی یا پیام هایی که از طرفداران ایشان شنیده می شود، دیده بشود. در مورد امید دادن به مردم ایران، شما می دانید که بعد از ۴۴ سال جمهوری اسلامی برای همه ما یک زمین سوخته باقی گذاشته، محیط زیست ایران نابود شده، هزاران کشته بر دست های ما مانده و به نظر من سپاه پاسدران یکی از عوامل اصلی این واقعه است. ما باید سعی کنیم کماکان در تلاش هایی که در خارج از کشور صورت می‌گیرد قرار دادن این نهاد جنایتکار در لیست گروه‌های تروریستی به نظر من مهم است. خیلی فعالیت ها دارد انجام می شود در ۲۰ فوریه فکر می‌کنم تظاهراتی دیگری در بروکسل خواهد بود که می‌تواند کمک بکند که این قضیه ادامه پیدا بکند. در مورد انحلال سپاه پاسداران خیلی صحبت شده امیدوارم در منشور ما هم به همین شکل بیاید که تصور می کنیم یک نهاد جنایتکاری که چون ابزار سرکوب بوده در دهه‌ها برای اقوام، برای اقلیت‌ها، برای همه مردمی که دنبال آزادی بودند، این در منشور بیاید ولی باید ساز و کاری هم برای آن تدارک دیده بشود. خیلی صحبت می‌شود الان می‌خواهم اشاره کنم همچنان در مرزها، کولبرها و سوخت برها را دارند به آنها شلیک می کنند سپاه پاسداران دارد این کار را انجام می دهد در حالی که خودشان اسکله‌هایی در جنوب کشور دارند و به قاچاق مشغول اند و خودتان می‌دانید عمده فساد در سپاه پاسداران تا چه حدی است. ولی شنیده می‌شود کسانی که جنایت نکردند به طرف مردم برگردند، بدون ساز و کار این امکان پذیر نیست. یعنی امیدوارم فعالین حقوقی که در خارج از کشور هستند و این کار را تا حدی آغاز کردند بتوانند در چندین ماه به یک سازوکار مدون برسند برای این تغییر و برای عدالت انتقالی، بدون این برنامه ریزی ممکن است بعضی چیزها را نگران کننده باشد برای خیلی ها به خصوص برای قربانیان سپاه پاسداران و جمهوری اسلامی، اینها همه باید طبق تجربیاتی که در سرزمین های دیگر شده در رواندا در یوگسلاوی در خیلی کشورهای دیگر انجام شده، مدون بشود و فقط این را می خواهم بگویم که بعضی چیزها زمان می‌برد، ولی نهایتاً نتیجه اش به نفع مردم ایران خواهد بود.

 

تینا فاضی مراد (تلویزیون من و تو): درود بر شما، در این نشست درباره همبستگی و تنوع خیلی صحبت شد و تاکید شد بر آن، منتها در این نشست از هیچ یک از احزاب سیاسی یا اقلیت های مذهبی، جنسیتی و قومی دعوت به عمل نیامده به غیر از آقای مهتدی، آیا به نظر شما این درست است که ازهیچ یک از این احزاب و اقلیت ها دعوت به عمل نیامده این سئوال ممکن است در ذهن خیلی پیش بیاید که تفاوت ایشان با بقیه نمایندگان اقوام دیگر مثل بلوچ ها چیست که ایشان باید اینجا حضور داشته باشند اما بقیه نه؟

 

حامد اسماعیلیون: ببینید بحث کثرت و تنوع وجود دارد و اینطور نیست که بحث حذفی اصلاً در میان نیست و بحث، بحث همراه کردن است و این قدم های اول است به نظر من باید منتظر باشید ما سعی خواهیم کرد با همه صحبت بکنیم با تمام گروه ها با تمام گرایش‌ها و این از برنامه‌های ما است. انقلاب یک کار شبانه روزی است و خیلی‌ها از سالها پیش انجام دادند خیلیا ماه‌های اخیر به آن پیوستند و زمان زیادی را باید حرف زدن با مردم و با گروهها و با فعالین اختصاص داد. از یک جایی باید شروع کرد و می شود گفت تدارکی دید برای آوردن آدم های دیگر و افراد دیگر و احزاب که شما صحبت می کنید. من امیدوارم که در روزها و هفته ها و ماه‌های پیش رو نهادهای مدنی ایرانی این قدرت بگیرند. چیزی که ما انتظار داریم از فعالین مدنی، این است که این نهادهای مدنی را قدرت ببخشند. نیاز به سازماندهی دارند اصلی انقلاب ماجرا از سازماندهی می گذرد به نظر من باید انتظار داشته باشیم که نهادهای دیگری شکل بگیرند در ماه‌های آینده و هیچکس در مورد درهای بسته حرف نمی‌زند در این میان.

 

مسیح علینژاد: من هم یک چیز کوچولو اضافه بکنم، ببینید این انقلاب بالاخره از کردستان شروع شد و چقدر خوب و چه سئوال خوبی پرسید شما تشویق می‌کنید همانجوری که از احزاب کرد دعوت شده از دیگر احزاب و از دیگر اقلیت‌ها هم  دعوت بشود و این وظیفه ماست و چقدر واقعا خوشحال هستم که یک رسانه مشوق این است که چرا بقیه اقلیت‌ها جایشان خالی است و این وظیفه ما را سنگین‌تر می‌کند. من یک تجربه شخصی می خواهم بگویم وقتی ما در کنگره جهانی آزادی راه انداختیم با آقای گری کاسپاروف یکی از مخالفین سرسخت پوتین و لئو دوپل لوپز یکی از رهبران اپوزیسیون ونزوئلا که شما هر دو را می شناسید، اینها سال ها دارند می‌گویند ما به تعبیر خودشان، ما مخالفانی دارد  دو شقه  هستند پس این نشان می‌دهند که دیکتاتورها این کار را می‌کند یعنی خامنه‌ای پوتین مادارو  از روی دست هم انگار می نویسند و در واقع ین ماها جدایی می‌اندازند. بنابراین ما کاری که خودمان اینجا کردیم برای بنیان گذاشتن آن کنگره، اول تعداد محدودی بودیم ولی بعد که سازماندهی شد و این کنگره را افتاد در اولین کنگره من بودم گری کاسپاروف و آقای لئو پل دولوپز بود و یک نفر از زیمباوه و یک نفر از اکراین، اما الان چه اتفاقی افتاد شبکه سازی شد کمیته های مختلف شکل گرفت و همینطور که آقای اسماعیلیون عزیز گفتند آقای پهلوی گفتند نازنین بنیادی گفتند خود خانم عبادی و دیگران گفتند این تازه آغاز همبستگی است و مثل آن کنگره آزادی جهانی گام بعدی اتفاقاً این است که شبکه ها، کمیته‌ها، متخصصان و احزاب دیگر دعوت می‌شوند که خیلی خوشحال هستم از سئوال خوب تلویزیون من و تو که ما را تشویق کردند که بقیه را هم دعوت کنیم.

 

نازنین بنیادی: من فقط سریع می خواستم بگویم می‌دانید آن چیزی که به من امید می دهد در طی این چندین هفته که همه ما با هم در تماس هستیم این است که این تفرقه هایی که می‌بینید در محیط مجازی و رسانه ها بین ما وجود ندارد و هر چه با هم حرف می زنیم من بیشتر قدرت می‌گیرم که این دیوارهایی که جمهوری اسلامی بین ما به وجود آورده، اینها همه در ذهن ما در فکر ما است، اصلاً واقعاً حقیقت ندارد و هر چه ما بیشتر بتوانیم تشویق کنیم این طرز تفکر را که واقعاً یک طرز تفکر دیکتاتوری است، یعنی ما واقعا یاد گرفتیم که اینطوری فکر کنیم درباره همدیگر، جدایی بوجود آوردن بین ما و من امیدوارم که به مرور زمان و امیدوارم به زودی این از بین برود.

 

شاهزاده رضا پهلوی: من البته یک جزئی متفاوت قضیه را می بینم، نه که اختلاف نظر باشد. ولی اصلاً فرضیه سئوال شما، فرضیه درستی نیست چون مبنا دعوت نیست، شرکت است.  پرواکتیو باید باشیم نه ری اکتیو. این اتوبوس مجانی است لازم نیست بلیط بخرید ولی تصمیم که کی بیایم سوار بشوم یا محصورات خودم را رفع کنم بعهده آنهاست، نیازی به دعوت نیست. هر موقع که خواستند می‌توانند ملحق بشوند در باز است برای هر کسی، قشر خاکستری ممکن است یک سال دیگر بیاید، ممکن است ماه دیگر بیاید، بعضیا سوار اتوبوس شدند. بنابراین مبنای مشارکت، بر مبنای منتظر دعوت بودن نیست. این دعوت باز است تنها چیزی که ما می گوییم که شرط مشارکت است، قبول آن اصول مشترک است. چون بدون آن نمی‌توانیم عملاً کار بکنیم 

 

کریم سجادپور: «اتوبوس مجانی» هشتگ خوبی است به نظر من.

 

مسیح علینژاد: اتوبوس مجانی برعلیه جمهوری اسلامی.

 

شاهزاده رضا پهلوی: ولی برق مجانی و آب مجانی نیست.

 

کامبیز توانا (صدای امریکا فارسی): سپاسگزارم، خواستم از شما بپرسم اگر می‌شود لطفا به فارسی جواب بدهید و همه هم مشارکت کنید خواهش می کنم. با توجه به اینکه شما یک حرکتی را شروع کردید و امروز دارید اعلام می‌کنید، من می‌خواستم بپرسم قبل از اینکه این را شروع کنید چه معیارها و چه شاخص هایی برای خودتان مطرح بود که اول سر آن توافق کنید و بعد آن معیارها و شاخص ها را با کسانی خارج از مجموعه خودتان در تماس گذاشتید یا نه؟ و اگر گذاشتید پاسخ آنها چه بوده؟ و اگر احیاناً گذاشتید و پاسخشان نه بوده، فکر می‌کنید چجوری می شود آنهایی را که نه گفتن یا نخواستند و دعوتشان کرد که مشارکت کنند بپیوندند و یا با شما همراهی کنند؟ و خواستم همچنین اضافه کنم می توانید تعهد بدهید که تمام کسانی که دارند شما را دنبال می کنند و حرفهای شما را می شنوند که شفافیت را یکی از اصول اصلی کارتان قرار خواهید داد.

 

شاهزاده رضا پهلوی: گرفتار شدیم. ببینید دوستان متدولوژی اگر بتوانم بعنوان یک واژه استفاده کنم به کار میبریم دیالوگ مدام است تبادل نظر مدام هست. برنامه ریزی بر اساس تصمیم گیری، بر اساس خرد جمعی تا آنجا که ممکن است. ممکن است راجع به هرچیزی توافق کامل نداشته باشیم. این هست پیش می آید مهم این است که مومنتوم از دست نرود مهم این است که هر روز مسافرین این اتوبوس بیشتر و بیشتر بشوند تصمیم زمانی را به عهده خودشان می سپاریم ما هیچ چیز برای قایم کردن نداریم، اتفاقا از همان اول داریم می‌گوییم که اصول چیست؟ برخلاف آن چیزی که در سال ۵۷ اتفاق افتاد. چقدر راجع به اهداف خمینی اصلا مردم ایران می‌دانستند که قرار است چه بشود؟ ما اتفاقاً سعی می‌کنیم تا آنجایی که ممکن است، تعریف بکنیم آلترناتیو را، تعریف کنیم تفاوت آنچه را که می‌خواهیم به آن برسیم و آنچه که هست با علم به اینکه اختلاف سلیقه و نظر می توانیم داشته باشیم. در فردای ایران، همانطور که گلشیفته در پیامش گفت، ممکن است که هم نظر نباشیم، ولی بزرگترین روز ایران خواهد بود که از آن حق دموکراتیک مان برای بار اول بتوان نیز بهره مند باشیم. ولی اکنون در این مرحله ای که هستیم بحث ما این نیست که فردا چه خواهد شد، چون پروسسوس دموکراتیک، مجلس موسسان، مسئولیت دولت انتقالی، تشکیل احزاب برای آماده بودن برای زمانی که پس از انتخاب نهایی مردم در شکل حکومت آینده خودشان، انتخابات مجلس و انتخابات احزاب برای تشکیل اولین دولت دموکراتیک آینده پیش بیاید. ولی امروز ما نه داریم کامپیت می کنیم با هم رقابت می کنیم با هم که بخواهیم ادعای رهبری بکنیم. نه، ما امروز بعنوان یک نیروی عظیم ملی هستیم برای مقابله با جمهوری اسلامی که همگی به این نتیجه رسیدیم که تا زمانی که این نظام سر کار باشد، به آن ساحل نجات نخواهیم رسید. مجبوریم از این نظام گذار بکنیم و از دو حال خارج نیست، یا حمایت بسیار وسیع‌تر بین المللی و همکاری نزدیک تر نیروهای سیاسی درون و خارج کشور و تمام نهادهای مدنی که در این کار نقش دارند و همان قشر خاکستری که می گفتم، به جایی برسد که خامنه‌ای و ته مانده دار و دسته‌اش، اصلا پایه نباشند که بتوانند ایستادگی بکنند مجبور شوند قدرت را ترک بکنند. یا اینکه از داخل چنان فشاری روی آن ها بیاید که سیستم در اصل فلج بشود، آنجا است که صحبت از اعتصابات کارگری به عنوان یک متد خشونت پرهیز داریم فکر می‌کنیم حالا هیچکدام ما یک ظرف بلورین نداریم که بتوانیم آینده را پیش بینی کنیم، ولی می‌توانیم سناریوهای مختلفی را در نظر بگیریم، ببینیم کدام کم هزینه تر می تواند باشد به عنوان ایده آل، ولی بر مبنای واقعیات پیش برویم. بنابراین خلاصه بکنم در این مرحله از کار تمام فشار ما در جهت فشار آوردن روی نظام هست و تمام نیروهایی که در این مسیر شرکت می‌کنند، جزئی از راه حل هم هستند. اولویت همیشه مهم است و در این فاز مبارزه، اولویت ما این است که در جایی که اختلاف نظر است قبول بکنیم که تنها نهاد تصمیم گیر، یعنی در واقع بالاترین مرجعی که می شود گفت حاکمیت یک ملت در آنجا با نمایندگان منتخب مردم، آخرین تصمیم را می توانند بگیرند مجلس است. و ما داریم می‌گوییم در جایی که ممکن است سر میزان تمرکز یا عدم تمرکز یا تمام بحث هایی که در اپوزیسیون چپ، راست و میانه هست در جایی که راجع به آن توافق کامل نیست این سپرده می‌شود به «مجلس موسسان» که تصمیم بگیرد. ما اینجا نمی آییم سیاست تعیین بکنیم ما اینجا نمی آئیم که یک تصمیم از قبل برای جامعه بگیریم ما فقط می‌گوئیم اگر باور دارید آن اصل را بگذارید به مرحله خودش برسد. ولی تا زمانی که آن مجلس موسسان نرسیم، تنها هدف ما باید زمینه سازی این کار باشد و در جایی که می دانیم جمهوری اسلامی که رفراندوم نخواهد کرد، جمهوری اسلامی هرگز حق برگزاری انتخابات آزاد را نخواهد داد و ضمنا انتخابات آزاد تعریف دارد، کمیسیون بین المجالس این را قشنگ توضیح داده نه فقط در مورد ایران، این یک چیز جهان شمول است و این شرایط در ایران باید وجود داشته باشد و به آن داریم در آن جهت پیش می‌رویم ولی اکنون مسئله ما تمرکز روی فروپاشی است و درک جهانیان نه فقط هم میهنان خودمان، که شما در ایران بدانید که مردم آزادی خواه ایران که نگاهشان به جهان آزاد هست به جهان دموکراتیک هست بهترین هم‌پیمانان شما هستند. ولی شما همچنان اصرار دارید با کسانی مذاکره کنید که اولین عامل حصر هم میهنان ما بودند و هستند و در اصل می خواهم در این حد بگویم که ادامه اصرار به مذاکرات به رژیم، در اصل آن است دخالت در امور داخلی کشور ما، و شما با ادامه این سیاست که اصرار بکنید همچنان با این نظام می‌خواهید مذاکره کنید، با کسانی که مجرم هستند در عمل شریک جرم خواهید بود و مردم ایران این را فراموش نخواهند کرد. تصمیم خودتان را بگیرید کجای تاریخ قرار گرفتید. تمرکز ما روی این اولویت‌ها است دوستان تمرکز ما آنجایی که اختلاف سلیقه و نظر نیست آن را به عنوان یک فاکتور مسلم قبول داریم همه که یکجور نمی توانیم فکر بکنیم. ولی فکر کنم اکثریت مردم ایران امروز هم فکر هستند که تنها راه آزادی ما، گذار از جمهوری اسلامی است و اینجاست که همه با هم می ایستیم با هم کار می‌کنیم با نیروهای درون کشور با نیروهای خارج از کشور و پیام ما به دنیا و خواست ما از جهانیان بر این مبنا پایه ریزی شده .

 

حامد اسماعیلیون: من فقط سئوالی فکر می‌کنم یک کقدار هم البته شخصی بود سئوال کردند که هرکس چرا به این جمع پیوسته؟ من می توانم دلایل خودم را توضیح بدهم، مسئله دادخواهی به نظر من بسیار مهم است و این تسری پیدا می‌کند به تمام کسانی که کسانی را از دست دادند و عدالت انتقالی بسیار مهم است برای من این دلایل بسیار مهمی است و همچنین جنبش دموکراسی خواهی ایران که از 115 سال پیش شکل گرفته از خواستن عدالت خانه تا امروز، به نظر من برای من مهم بوده که خودم را بخشی از این جمع بدانم و نهایتا خوب نمی شود همه را راضی کرد، اینکه در واقع یک اصل است ولی می‌شود اکثریت قریب به اتفاق را راضی کرد و اگر در مورد متن صحبت می‌کنیم، این متن قرار نیست هدف باشد این متن یک وسیله است و بعد از آن است که عرض کردم خدمت شد ما با سازماندهی می شود به هدف رسید در واقع یک متنی که به اکثریت ایرانیان بتوانند خودشان را در آن ببینند و برای همین حضور دیدگاه‌های متفاوت لازم بوده ولی نهایتاً گفتیم که با چه افرادی در میان گذاشته شده ایران، ایران، یعنی ایران جایی است که در واقع هدایت کرده این جریان را، آغاز کرده و هدایت کرده و به نظر من، امیدوارم که فعالین خارج از کشور هم بتوانند پیامی که از ایران می‌رسد خودشان را زیر این چتر حس بکنند .

 

مسیح علینژاد: من فقط یک نکته اضافه بکنم برای اینکه همه ما می دانیم هم خود حامد اسماعیلیون، آقای پهلوی و دیگران می‌دانند که بسیاری در خارج از کشور، منشورهای زیادی نوشتند و برای تک تک ما فرستادند و صادقانه این است ما منشوری حتی ممکن است در آن غلط باشد، ایراد باشد از ایران بوده پذیرفتیم که روی آن کار کنیم و ساعتها جلسه بگذاریم و اینکه با ما واقعاً مهم است و آنهایی که داخل ایران هستند هزینه دادند همه ما می‌دانیم که انگیزه اصلی این انقلاب آنها هستند، گفتیم از حقوقدان ها دعوت بکنیم و در مورد بند به بند منشوری که آنها نوشتند آنها آغاز کردند ما ساعت ها جلسه گذاشتیم بگذارید خیال همه شما را راحت بکنم واقعاً آن اختلاف و جنگ و دعوایی که جمهوری اسلامی دارد شعله‌ور در بین هیچکدام از این افراد نبوده من شهادت می‌دهم که شریف ترین انسان ها دلشان می سوزد برای ایران از داخل و خارج و ساعت ها راجع به این منشور حرف زدند و تمام زخم زبان هایی که جمهوری اسلامی شعله ور کرده تا این همبستگی را از بهم بزند خون دل می‌خوریم هم در داخل هم خارج، که نبینیم، نبینیم. ما نه دشمن هیچ رسانه‌ای و نه هیچ رسانه‌ای دشمن ما است ما یک دشمن مشترک داریم و آن هم جمهوری اسلامی است. چیزی که ما را به همدیگر نزدیک کرده، سئوال هایی است که باعث شده جمهوری اسلامی موفق شده هی ما را مثل جزیره های سرگردان مثل جزیره های پراکنده کرده. بنابراین ما از خیلی ها می‌خواهیم اتفاقاً این دست همکاری ما را بفشارند ما که احزاب نیستیم ما که همه چهره‌های سیاسی نیستیم، می بینید کسانی هستند که سرمایه اجتماعی ایران هستند ممکن است هر کدام از ما اشتباه هم بکنیم، ولی جمع شدیم به خاطر اینکه بخشی از مردم ایران که دارند می گویند خود من حالا پدرم را صدا نمی‌کنم چون بابام آقاجان است در قمی کلا هیچ کسی نمی شناسد، ولی بهرحال سابقه و تجربه ای که آقای پهلوی دارد و خاندان آقای پهلوی را صدا می کنند، حامد اسماعیلیون به خاطر اینکه توانسته دادخواهی را تبدیل بکند به دادخواهی جمعی و ۱۰۰ هزار نفر را در برلین متحد بکند، مردم نگاه می کنند به او، کردستان که بلاخره چه خوشمان بیاید چه نیاید، چندتا احزاب تأثیرگذار هستند ما نمی توانیم همان انگی را که احزاب کرد می زنند، ما هم بزنیم. در فردای ایران، مجلس موسسان راجع به آن جزئیات تصمیم می‌گیرد چرا ما دست یاری دراز نکنیم. بلوچستان هم همینطور، اقلیت‌های جنسی، من الان رفتم این رنگین کمان را زدم هم معرف ال جی بی تی کامیونتی است که همه می‌گویند هیس! حرفشان را نباید بنزنیم، هم همان رنگین کمان کیان فلک است که به زیبایی در جمع خودمان بارها مطرح شد که ایران ما یک رنگین کمان است. ما متنوع ایم و متکثریم، من دست یاری دراز می کنم به سمت تلویزیون من و تو به سمت بی‌بی‌سی به سمت صدای آمریکا به سمت تمام رسانه‌ها که الان شما فقط رسانه نیستید. ببینید وقتی جورج فلوید را اینجا کشتند رسانه ها اینجا فقط کار خبری نکردند طرف گرفتند، تعریف حقیقت را گرفتند، این الان وظیفه رسانه ها است طرف حقیقت بایستید، آن چیست؟ ایران ما است. و مردم کف خیابان چه شعاری دادند؟ مردم چه گفتند؟ گفتند ما می‌خواهیم جدا بشویم برویم؟ نه گفتند. مردم گفتمد اگر آقای پهلوی بیاید دیکتاتوری می‌شود؟ مردم نگفتند. مردم علیه هیچکدام از ما شعار ندادند مردم علیه خامنه‌ای و حکومت فاسدش شعار دادند و بلوچ تان و کردستان و زاهدان و آذربایجان و خوزستان همه اسم همدیگر را صدا کردند ما هم نترسیم، اسم همدیگر را صدا بکنیم اختلاف ها را در تویتر بگذاریم کنار، باور کنید پشتش جمهوری اسلامی است همه شما را می‌گویم حتی کسانی که اگر من را دوست دارند که کمتر از همه من را دوست دارند ولی بگذارید کنار همدیگر را بغل بکنید باور نمی‌کنید در جلسه‌هایی که ما داشتیم چقدر من یاد گرفتم از این آدمها، که برای عبور از جمهوری اسلامی باید دست همدیگر را فشار داد و همدیگر را بغل کنیم نترسیم باور کنید بلند شده همدیگر را بغل کنید اینها همدیگر را بغل کنند و عبور کنیم از جمهوری اسلامی .

 

نازنین بنیادی: آخه من چی بگم بعد از ایشان دیگر نمی‌شود حرفی زد، فقط خیلی کوتاه می‌گویم چرا پیوستم به این گروه، به این خاطر اینکه می خواستم زیر آن رنگین کمان تکثر کیان پیرفلک بنشینم و صدای مردم ایران برای من مهم بود.

 

شاهزاده رضا پهلوی: و خیلی از هم میهنانمان الزاما سیاسی سیاسی نیستند و از علی دایی بگیرید از وریا غفوری بگیرید از مولوی عبدالحمید بگیرید از جعفر پناهی و محمد رسول بگیرید انواع و اقسام اقشار جامعه ما می خواهند جزئی از این حرکت باشند .

 

کریم سجادپور: من یک مودراتور با مشت آهنین بودم ولی خوبی 6 سئوال دیگر داریم فقط 7 دقیقه وقت انگار، ولی می‌خواهم به آنهایی که از دور دست هم آمدند به ما ملحق شدند امکان بدهم که از ما سئوال هایی را بپرسند. 

 

نازنین انصاری: واقعا باعث خوشبختی است بعد از 43 ببینم که همه دور هم هستیم و الان نزدیک به 5 ماه است که پس از قطع مهسا ژینا و با وجود تمام کشتارها و سرکوب‌ها، این انقلاب ملی تداوم داشته، عامل اصلی این تداوم را چطوری می بینید؟ و شاهزاده شما قبلا گفتید که ائتلاف ها باید بین احزاب و جریان‌های سیاسی باشد، شما می توانید توضیح بدهید که الان در چه حال هستند این گروه‌ها و جریان‌های سیاسی؟

 

نازنین افشین جم: می‌خواهم بگویم که میلیون‌ها ایرانی الان شادمان هستند از اینکه شما را متحد و یکپارچه شانه به شانه هم می‌بینند به واسطه کار سخت شما پشتوانه‌ای شما و چیزی که شما را با هم متحد می کند عشق شما به ایران و هم وطنان شما است و ما همه این را حس می‌کنیم، اشتیاق شما به آزادی را در جامعه ایرانیان خارج از کشور افرادی درخشان زیادی داریم که مشغول کار و برنامه‌ریزی بودند برای یک نقشه راهی برای یک مسیر پیش روی ما، سئوال من این است که، آیا شما را رسماً به همدیگر متحد خواهید شد ملحق خواهید شد؟ به شکل و در قالب یک شورای همبستگی، و این گروه های دیگر کی می‌توانند به شما ملحق شوند ایده های خودشان پروژه های خودشان را ارائه کنند و نشان بدهند که چطور می‌توانند به شما و به جنبش بهترین نحو خدمت کنند؟ 

 

بهار (دانشجوی جورج تاون): سئوال اولم را انگلیسی می پرسم چون بین‌المللی تر است. همانطور که گفتید دیکتاتورها از پوتین تا از اسد تا خامنه ای خیلی با هم متحد هستند، آیا شما هیچ برنامه‌ای دارید برای همکاری با دیگر گروه‌های اپوزیسیون و آنها نقش خودشان را در دموکراسی و آزادی ایفا کنند؟ و سئوال دوم در مورد نسل خودم هست به فارسی می پرسم. بعنوان جوان۲۲ ساله ایرانی خیلی کنجکاو هستم بدانم چگونه قصد دارید جوانان را در فرآیند تصمیم‌گیری مشارکت بدهید و فقط در تظاهرات از آنها استفاده نکنید، به خاطر اینکه خیلی ها الان در زندان هستند دانشجوهایی مثل من در زندان هستند و چجوری دارید قصد دارید از صداهای آنها بیشتر استفاده کنید؟

 

رادیو ملی امریکا (MPR): واقع گرایانه دولت بایدن چه کار می‌‌‌تواند بکند تا از شما حمایت کند نازنین می‌دانم که شما با وزارت خارجه در ارتباط بودید چند ماهی است آیا هیچ تغییری دیدید سیاست های خوبی دیدید و آیا نگران هستید که دولت آمریکا به اندازه کافی یک موضوع یک پارچه را نداشته در قبال ایرانی ها و ایرانی آمریکایی ها؟

 

کاملیا انتخابی فرد (ایندیپندنت فارسی): من سئوالم از شاهزاده رضا پهلوی هست. اول عرض ادب دارم خدمت شما والاحضرت، من سئوالم را در مورد نگرانی مردم ایران شروع می کنم. اینکه مرد امروز افراد مختلف با نگرش‌های متفاوت اینجا جمع شدند که بسیار نویدبخش است و تلاش شما هم برای این مسیر قابل تقدیر است، نگرانی اصلی این است که این همبستگی اگر این همبستگی به نتیجه نرسد ممکن است که باعث یاس مردم بشود، فکر می کنید چه کار می‌شود کرد که این نگرانی را کم کرد و این همبستگی بیشتر و کامل تر بشود؟ و یک سئوال دیگر، فکر می‌کنید در آینده نزدیک مجددا ما شاهد یک همچنین نشستی هستیم به صورت گسترده تر.

 

کریم سجادپور:  خیلی متشکرم می دانیم که سئوال های زیادی هست ولی پیشنهاد می کنم هر کدام دو دقیقه وقت صرف کنید که پاسخ بدهید. متاسفانه اتاق را باید بعد از مدنی ترک کنیم .

 

حامد اسماعیلیون: پاسخ بهار را دوست دارم بدهم. در مورد جنبش های دیگر، به نظر من وظیفه همه کسانی است که در متن ماجرا هستند در مورد جنبش های دیگر مطالعه بکنند و ببینند که در دیگر جنبش ها چه اتفاقی افتاده آفریقای جنوبی و مثال های دیگری زدم یوگسلاوی، رواندا، چک، چکسلواکی و کشورهای دیگر ما نباید اشتباهات دیگران را تکرار بکنیم و این بسیار مهم است و یک نویسنده سوری در واقع شما به سوریه اشاره کردید در این مدتی که انقلاب ایران در جریان است می آید و اشتباهاتی که دیگران یا خودشان مرتکب شده اند را متذکر می‌شود به نظر من دیشب بخشی باز منتشر شد که به نظر من بسیار آموزنده است برای همه، برای اینکه بجایی مثلاً اشاره می کند که در این فراز و نشیب انقلاب که به وجود می آید گاهی اوقات در نشیب است و در اوج نیست و در آن زمانی است که کسانی که مبارزه می کنند دست به مخالفت با همدیگر می زنند و به همدیگر حمله می‌کنند. این اشتباه را ما نباید مرتکب بشویم ما باید مراقب باشیم وقتی که در دوره‌ی سکون هست به همدیگر حمله نکنیم و در عوض در جهت همبستگی و سازماندهی حرکت بکنیم. مسئله دیگر، مسئله زندگی است اسم این انقلاب زن زندگی و آزادی است، بسیاری از آدم‌ها عزیان خودشان را از دست دادند ولی این به آن معنا نیست که زندگی متوقف می‌شود به معنای آن نیست که کسانی که دارند همزمان زندگی می کنند موسیقی گوش می دهند تفریح می‌کنند را ما سرزنش بکنیم من از طرف خانواده های دادخواهی که با آنها در ارتباط هستم و سه سال دوشادوش هم جنگیدیم این را می‌گویم، هیچ وقت ما ناخوشی مردم را نخواستیم و الان هم به همین شکل است هر کسی نمی‌تواند یک انقلابی ۲۴ ساعته باشد از مردم این انتظار را نداشته باشیم، بگذاریم مردم زندگی خودشان را بکنند و وقت جنگیدن در کنار هم باشیم. وقت جنگیدن فرا می رسد. مسئله هم نسلان شما، من البته دوست دارم از کلمه «استفاده» استفاده بکنم، برای اینکه اصلاً این طور نیست و در دید من که ابدا اینطور نیست، آرزوی یکی مثل من این است که در کنار ن بچه‌ها بجنگد برای از بین بردن تمام این نورم هایی که در واقع نسل های مختلف ایران را در بند کشیده و این رسیدن به آن، آسان نیست ولی امیدوارم که ما بتوانیم هرچه زودتر دیدارهایی هم با نمایندگان نسل z می گویند در واقع فراهم بکنیم بسیار مهم است و از داخل ایران، خوشبختانه اکثراً در فضای مجازی هستند و تا آنجایی که من خودم بتوانم سعی می کنم پیگیری کنم .

 

مسیح علینژاد: بهار عزیز، من برای اشک های تو احترام قائل هستم برای اینکه قبل از اینکه بیایم اینجا آنقدر استرس داشتم انقدر دلشوره داشتم که توی اتاق وقتی تمرین می‌کردم که این منشور را بخوانم حامد جان و آقای پهلوی نازنین نشستن بودند جلو، من و آنجا گریه کردم و گفتم نه به شما قول می دهم که در جلسه گریه نکنم. ولی به حرمت اشک‌های نسل شما و قدرت نسل شما است که اصلا ما اینجائیم و به کمک شماها ما نیاز داریم به جای کلمه استفاده، و چقدر آقای اسماعیلیون شجاعانه گفت برای اینکه خودش از خانواده داغدار و دادخواه است و به زیبایی می‌تواند شجاعانه تر از همه می‌تواند بگوید که این انقلاب، انقلاب زندگی است برای این انقلاب عزاداری نباید کرد و کسانی که موسیقی، الان آقای فرامرز اصلانی اینجا هستند سرمایه اجتماعی هستید از روز اول شما کنار معترضان بودید خانم گوگوش بود آقای ابی بود تعطیل نکنید کنسرت هایتان را، کنسرت هایتان را تبدیل کنید به مکانی اتفاقا برای همدلی برای اعتراض برای زندگی آزادی، چرا؟ چون تعطیل کردن این کنسرت‌ها و به تعبیر حامد اسماعیلیون تعطیل کردن زندگی همان چیزی است که این حکومت می خواهد. در مورد نقش جوان من از تو دعوت می کنم بهار عزیز در جایی که ما در همان کنگره جهانی که گفتم با کمک اپوزیسیون سوریه، اپوزیسیون عراق، اپوزیسیون ونزوئلا، اپوزوسیون روسیه راه انداختیم جوان های آنجا هستند یکی را می خواهم بگویم مثالش را ،حتما از شما دعوت می کنم با افتخار آنجا حضور پیدا کنیدبه نمایندگی از جوانان ایرانی، عمار کسی هست که در سوریه پدرش را قاسم سلیمانی کشت، برادرش را قاسم سلیمانی کشت، پسرعموهایش را در آغوش خودش، قاسم سلیمانی کشت و بسیارند مثل او وقتی با آنها حرف می‌زنی گفت، ما از ایران فاصله می‌گرفتیم چون شما قاسم سلیمانی را قهرمان می خوانید. توی چشمانش نگاه کردم گفتم، ما نبودیم، اعضای نایاک بودند و کسانی بودند که الان آنها هم آمدند می‌گویند که این حکومت اصلاح شدنی نیست و ما از رژیم چنج حمایت می‌کنیم. بنابراین ما در خاورمیانه دشمن مشترک داریم دشمن مشترک ما خامنه ای است جمهوری اسلامی است اسلام گرایی است و نمی‌شود از اینجا برویم و افغانستان را نیاوریم، زن های افغانستان که شجاعانه آنجا می جنگند، برادران ما  سوریه برادران ما در عراق برادران ما که مثل ما زخمی همین حکومت فاسد خامنه ای هستند اتفاقاً دوست دارند که ما هم به سمت آنها دست مان را دراز بکنیم. اگر ما را جنگ ما را جدی نگرفتند ما می توانیم به دنیا بگوییم که ببینید این همه گفتیم جنگ در خاورمیانه ما را ندید در افغانستان ما را ندیدید در عراق ما را ندید الان در قلب اروپا است کیست؟ سپاه است سپاه دارد پهباد می‌رسد برای پوتین که بی گناهان را در اکران بکشد و اتفاقاً ما اینجا می توانیم مسئولیت بزرگتری داشته باشیم با کمک شما جوانان که بتوانیم به جامعه جهانی بگوییم از شر این ویروس اگر خلاص نشوید، این پهپادها در خاک اروپا و آمریکا هم خواهند آمد و شما سرمایه ایران هستید و مرسی که یادآوری کردید دمت گرم که صدای نیکا و سارینا شدی صدای تک تک جوانان کف خیابان، صدای پژمان قلی پور پویا که الان مادرش در زندان است مرسی بهار عزیز .

 

نازنین بنیادی: برای اینکه به سئوال mpr جواب بدم (رادیو ملی آمریکا) البته بسیاری از ما مایل هستیم که مایل بودیم که آقای بایدن در سخنرانی پریشب خودش وضعیت عمومی آمریکا، از ایران نام ببرد می خواستیم که از ایران نام ببرد من با معاون رئیس جمهور کاملا هریس و وزیر خارجه، مشاور امنیت ملی ملاقات داشتم گفتگو کردم نکات مثبتی حاصل آن ملاقات بود من در جلسه آریا متینگ فرمول موسوم به آریا در سازمان ملل هم حضور داشتم که یکی از نتایج این صحبت‌ها بود خانم شیرین عبادی هم در این باره فعالیت کردند صحبت کرده و و خوب بعد دیدیم که جلسه شورای حقوق بشر سازمان ملل منجر به تشکیل کمیسیون حقیقت یاب بود و این تلاش بسیار بسیار عظیم دیاسپورا جامعه ایرانیان خارج از کشور منجر شد به حذف ایران از کمیسیون جایگاه زن در سازمان ملل. طبیعتاً خیلی مهم است که صدای مردم ایران از داخل ایران شنیده بشود و به گوش دولت آمریکا هم برسد این خیلی مهم است که مدافعان حقوق زنان در داخل ایران صدایشان اینجا شنیده شود. بنابراین فکر می کنم این خیلی مهم است و سیاست های بیشتری از کنگره آمریکا خواهد آمد مثلاً قانون مهسا ما باید از آنها حمایت کنیم و در ملاقات هایی که با اعضای کنگره داشتم این حس را داشتم که شاید موج دارد برمی گردد از حمایت و عادی جلوه دادن از جمهوری اسلامی امیدوارم که تمرکز بیشتر برود روی حقوق بشر در قبال  ایران .

 

شاهزاده رضا پهلوی: در نظر بگیرید دوستان که شاید برخی از سئوالاتی که دارید را ماها بتوانیم جواب بدهیم ولی در اصل بیشتر سئوالاتی که خواهید داشت از کسان و گروه‌ها و جریاناتی هستند که مکانیسم های اجرایی را عهده دار مسئولیت آن می شوند و می توانند در قالب برنامه و پروژه دقیق‌تر به سئوالات شما پاسخ بدهند. هدف ما این نیست که بشویم شورای رهبری، هدف ما این است که کمک بکنیم که چنین شورای تشکیل بشود و بیشتر جریانات و احزاب، زودتر با هم حتی شده آن ائتلافی که انتظارش را داشتیم را انجام بدهند تا وقتی که بتواند با یک تقسیم کار خوب بر مبنای پروژه محوری همه چیزهایی که کمک خواهد کرد به این فرایند فروپاشی نظام و وارد مرحله انتقالی شدن را انجام بدهند. بنابراین بدانید که تا آنجایی که می توانیم سعی می کنیم در شفافیتی که شما می خواستید جواب بدهیم، ولی بدانید که بسیاری از سئوالات بجایی که خواهد بود یک مقدار حوصله بکنید تا این روند حالت طبیعی خودش را برود، البته ضرب الاجل و جدا می‌گویم این را ضرب الاجل را بسیاری از جریانات کاملا حس می‌کنند نه به خاطر فقط به خاطر این اتفاق که پیش افتاد جرقه انقلاب کنونی کشور ما هست، بلکه همگی می‌دانیم که هر روز که می‌گذرد چقدر آسیب به کشور ما می رسد چقدر بحران آب می تواند در کشور ما، خیلی بیشتر از هر مسئله‌ای سیاسی مشکل باشد. چرا دنیا می تواند بداند که یک ایران متفاوت فوری خطر رادیکالیسم اسلامی و خطر اتمی را که الان بحث برجام سر آن بیشتر می چرخد یا نقشی که جمهوری اسلامی دارد با همکاری با روس ها در سرکوب مردم اوکراین، یا چرا از نظر انرژی غرب می تواند بداند بخصوص اروپا که ایران می‌تواند مایحتاج انرژی آنها را حل بکند. چگونه ما می‌توانیم برای حل بحران آب یا مسائل زیست محیطی کمک بگیریم از متخصصان بین المللی، برخلاف احمدی نژاد که می‌خواست اسرائیل اصلا وجود نداشته باشد، ما بهترین متخصصان اسرائیلی را که در این زمینه بیشترین ابتکار دارند در ایران بکار بگیریم که زودتر آن مسئله حل بشود. چگونه می توانیم سرمایه گذاری های خارجی را در ایران، در بخش راه اندازی چرخش اقتصادی را بیاوریم با حساسیت بر مبنای مناطق از همه بیشتر آسیب خورده، که از بلوچستان تا کردستان، در جایی که شاید بسیاری از صنایع نباشد چه نوع صنایعی را می‌شود در آنجا پیاده ریزی کرد آنا تولید اشتغال بکند؟ چگونه ما می‌توانیم هرچه بیشتر برویم در جهت اقتصاد فرار نفتی؟ چجوری می توانیم گردشگری را در ایران یک صنعتی کلیدی بکنیم؟ و خیلی ایده های دیگر، این دیگر می شود کار متخصصین، آنجا است که برای شما برنامه می‌دهند، پروژه می‌دهند با هم میهنانمان در میان خواهد بود با استفاده از سوشال مدیا، جوانان امروزی کشور چه داخل چه خارج می‌توانند تماس بگیرند نظر بدهند کانترویت بکنند باید برسیم به آن مرحله سازماندهی و تشکیلات، دقیقاً در این جهت داریم پیش می‌رویم و این جایی است که می‌گویم جامعه ایرانیان برون‌مرزی علی الخصوص که امکانات صحبت آزاد، امکانات مالی بیشتر دارند خیلی مهم است که در ابتدای کار پشت سر این برنامه‌ها قرار بگیرند. ما انتظار نداریم که قبل از اینکه این برنامه‌ها ارائه داده بشود بیش از اعتراضاتی همگی مشارکت کنید بتوانید کار دیگری بکنید ولی می‌دانم و شنیده ام نه من فقط من، حتما دوستان شنیده اند که منتظر هستند زودتر این مسئله پیش بیاید تا بدانند دقیقا به چه فرمی و در کجا می توانند کمک بکنند برای تقسیم کار. بدانید تمام اینها مدام مسئله بحث ما است بخصوص با کنشگران داخل کشور بخصوص در بخش آکادمیک و بساری که، که در اصل به شما بگویم بارها این را گفتم و فکر کنم دوستان اینجا توافق داریم، اکثریت نیروهایی که می آیند آن خلاء را داخل ایران از نظر مدیریت، چه انتقالی چه نهایی پر می‌کنند، اکنون داخل ایران هستند. جزو تکنوکراسی و بروکراسی کنونی مملکت هستند په در بخش دولتی چه در بخش خصوصی و نهادهای غیردولتی و مدنی آنها می‌آیند اکثریت را پر می‌کنند و هستند خیلی ها در خارج که خیلی می‌توانند کمک بکند از نظر ایده از نظر تکنولوژی از نظر سرمایه گذاری تمام اینها برمی گردد به سناریویی که ما بتوانیم به جهان ارائه بدهیم و اجزایش را بتوانند ببینند چون آن موقع است که کار ما راحت تر می شود حالا چه برویم کنفرانس امنیتی مونیخ، چه نازنین بنیادی بخواهد برود سازمان ملل بعضی وقت ها ممکن است با هم برویم بعضی وقت ها ممکن است تک به تک برویم و منتهی ببینید این پیام اصلی ما است به خودی ها و له جهانیان، بنابراین هر چه زودتر برسیم به مرحله تکمیل نهایی این منشور باز متکی به خواست درون پارامترها مشخص است. اصول اساسی توافق روشن شده و می رویم در جهت سازماندهی و برنامه ریزی و این واقعاً یک همت جمعی را نیازمند هست و البته تقسیم کار و فکر کنم خیلی زودتر از چیزی که فکر می‌کنیم به آن خواهیم رسید. خیلی ممنون از همگی شما.

(تایپ از روی ویدئو بوسیله مؤسسهء دارابی به مدیریت شمس الدین دارابی)

بازگشت به خانه