تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو صفحات اول سايت | جستجو در سايت | گنجينهء سکولاريسم نو |
17 آبان ماه 1403 - 7 ماه نوامبر 2024 |
|
بخشی از صحبت های شاهزاده با «بت دیوید»
در دومین گفتگو به زبان انگلیسی
برگرفته از زیرنویس دفتر شاهزاده
https://www.instagram.com/reel/DB9COP8iS7H/?igsh=Y3JxaHV2OGppcW5l
***********************
بت دیوید: میخواهم به این سئوال بپردازم و چند مورد دیگر هست که می خواهم بررسی کنم. ویدیویی را دیدم که فکر میکنم دو هفته پیش منتشر کردید و خیلی هم پر بازدید شد. اگر یادتان باشد حتما میدانید کدام ویدیو را میگویم. شما به فارسی صحبت میکنید که بتوانم آن را نشان دهم. مطمئنم بیشتر کسانی که اینجا را تماشا میکنند.
شاهزاده رضاپهلوی: ما زیرنویس گذاشته ایم.
بت دیوید: میدانم اما دفعه قبل که شما و من صحبت کردیم، در پایان کمی پافشاری کردم که کسی درک نمیکند پسر پدرتان و نوه رضاخان بودن چگونه است؟ آیا آن نقش را خواهی میخواهید؟ آیا میخواهید به ایران برگردید؟ شما پاسخ خودتان را دادید و من دوباره از شما پرسیدم، پاسخ دیگری دادید و در نهایت گفتید که آماده کمک هستید، آمادهاید که وسیله باشید، اما نمیخواهید خانوادهتان را به آنجا برگردانید یا نمیخواهید به آن نقش بازگردید. آیا از اخرین باری که شما و من صحبت کردیم، موضع شما تغییر کرده است؟
شاهزاده رضاپهلوی: ببینید،من همیشه گفتهام که زندگیام وقف آزادی کشورم شده است و همیشه نقطه پایان را روزی میدانم که ایرانیان به پای صندوقهای رای میروند و دولت دموکراتیک آیندهشان را انتخاب میکنند. بعنوان ابزاری، بعنوان عاملی برای تغییر که به آن فراخوانده شدهام از این مسئولیت و انتظارات عظیمی که هموطنانم از نقشی که میتوانم در کمک به این انتقال ایفا کنم، فرار نمیکنم. و میدانید من به این رویکرد پایبند میمانم و میگویم نمیخواهم ترتیب امور را بر عکس کنم. فکر میکنم که باید به جایی برسیم که بعد از آن همه، از جمله خود من بتوانند بگویند: «خوب گام بعدی چیست؟» اما باید به آن نقطه برسیم و من باید تمرکزم را حفظ کنم. چون نمیخواهم مردم با فرضیههای مختلف دچار سردرگمی شوند.
بت دیوید: اما شما فکر میکنید این راهبرد موثر بوده است؟
شاهزاده رضاپهلوی: خوب قطعا بازخوردی که از ایرانیان می گیریم مثبت است. چون میبینند که من این کار را برای خودم انجام نمیدهم و این تفاوت بزرگی است.
بت دیوید: شما باید متوجه باشید من هم دوست دارم. شما و من هدفی مشابه داشته باشیم. من هم به دلایل مختلف چنین تمایلی دارم. اما تفاوت اینجاست، فکر میکنید افرادی وجود دارند که بتوانند رهبران خوبی برای ایران باشند و همه از آنها حمایت کنند؟ آیا افرادی را میشناسید که بتوانید آنها را تأیید کنید و بگویید او انجامش می دهد و من از او حمایت خواهم کرد؟ اگر آن فرد انجام دهد از او حمایت میکنم؟ آیا شما نام های مشخصی دارید؟
شاهزاده رضاپهلوی: خوب من مطمئنم که ایرانیان در هر زمینهای برای مدیریت و اداره کشور استعداد کم ندارد، چه کارآفرین باشند، چه متخصص یا دانشمند یا مدیران خوب و امثال آنها. فقط نیاز دارند که فرصتی برای بروز پیدا کنند. در این رژیم، امکان اش نبوده است. با همهء استعدادهایی که داشتند یا مجبور به ترک کشور شدند، بخاطر سرکوب یا بعنوان تبعیدی و مهاجر در کشورهای دیگری زندگی میکنند. بیشتر آنها متوجه شدهاند تا زمانی که این رژیم وجود دارد، تمام رویاها و امیدها برای بازسازی کشورمان دست یافتنی نخواهد بود. اما به محض اینکه این رژیم از بین برود، همه چیز تغییر میکند، همه شرایط برای همءه ما، از جمله خود من،فراهم میشود، تا بتوانیم کشورمان را بازسازی و کمک کنیم. اما نمیبینم که نیازی باشد برای چیزی عنوان و مقام تعیین کنیم. فکر میکنم این باید یک فرآیند باشد و به همین دلیل گفتم، به جای عجله کردن بر روی آنچه باید اتفاق بیفتد تمرکز کنیم، من آمادهام که این انتقال را رهبری کنم. من این...
بت دیوید: بعنوان مشاور یا رهبر؟
شاهزاده رضاپهلوی: رهبری انتقال، یعنی... البته، البته، من نمیتوانم این کار را از راه دور انجام دهم. باید بتوانم به محض اینکه شرایط طوری باشد که بتوانم به امنیت در ایران حضور پیدا کنم. البته به آنجا میروم و در این انتقال کمک میکنم و بعد خواهیم دید که چه میشود. بگذارید مردم ایران تصمیم بگیرند..
بت دیوید: این پاسخ ابهام های زیادی دارد.
شاهزاده رضاپهلوی: نمیدانم کدام قسمت اش واضح نیست.
بت دیوید: نه اما این عالی است بگذارید توضیح بدهم منظورم از «عالی» چیست. و دوباره این را به هیچ وجه شخصی تلقی نکنید. هدف های من مشابه هدف های شما است. من هم میخواهم آنجا جای آرامی باشد. اگر آن رژیم آشفته دیگر وجود نداشته باشد، دنیا احساس آرامش بیشتری خواهد کرد. آنها به ما و ایدولوژی غربی به چشم دشمن نگاه میکنند و من فکر میکنم که در صورت نبودن آن رژیم گردشگری به خاورمیانه به شکلی که هرگز ندیدهایم افزایش خواهد یافت، در کسب و کار افرادی را میشناسم که هر سال ۱۰ میلیون دلار درآمد دارند و ۱۰۰ درصد سود را کنار می گذارند، افرادی هستند که ۱۰ میلیون درآمد دارند و همهء آن را مجددا سرمایه گذاری میکنند و سال بعد ۲۰ میلیون دلار میسازند و همین طور ادامه میدهند، ۱۰ سال بعد به ۳۷۰ میلیون دلار میرسند و میگویند: حالا می توانیم کاری انجام دهیم. رژیم فعلی ایران مانند پدرتان منابع را در ایران مجددا سرمایه گذاری نمیکند. پدرتان پول را به ایران باز میگرداند، ولی این افراد پول را برای خودشان کنار میگذارند. به همین دلیل است که خامنهای و خانوادهاش یک شبکه ۹۵ میلیارد دلاری دارند. بیشتر مردم از آن بیخبرند. به نظر من اگر دوباره به مطالعه موارد مشابه برگردیم... بوکلی همین طور بود؛ او گفت: «من مرد این کارم، من اینجا هستم، من میخواهم این کار را انجام دهم، بیایید شروع کنیم. من آمادهام. به این افراد اهمیت نمیدهم. ما قصد داریم علیهشان اقدام کنیم، این برنامه ما است. این همان دلیلی است که نیاز به حمایت شما دارم». او همه را مخاطب قرار داد. ترامپ هم گفت: «من مرد این کارم، این اتفاقات در آمریکا میافتد، این جا فساد است و...» و همه پشت او جمع شدند. گفت: «من آماده این کارم». بخشی از این که مشارکت رای دهندگان اینقدر پایین است، به این دلیل است که هیچ کس نیست که این کار را با قاطعیت انجام دهد. همه چیز مبهم است و هیچ کس نمیخواهد از کسی پیروی کند. من مدت هاست در رهبری و کسب و کار فعالیت دارم، هر وقت شرکتی را میبینم که اینطور دچار مشکل میشود، میبینم کسی وجود ندارد که چشم انداز واقعی و روشنی را ارائه کند. ولی به نظر من ولیعهد، مفهوم ارائه چشم انداز... شاید البته اشتباه بگویم، مفهوم ارائه چشم انداز باید قاطع و روشن باشد. نمیتواند یک سری توضیحات طولانی باشد. باید شفاف، ساده و قابل درک باشد. طوری که به راحتی قابل تکرار و به اشتراک گذاری باشد و بتوان گفت «من با این فرد هستم». چرا؟ چون واضح تصویری از دشمن ارائه می دهد و مردم متوجه می شوند که دشمن کیست. در ایران فعلا این را نمیبینم. هیچ کس را نمیبینم که این کار را انجام دهد. و فکر میکنم واقعآ اگر صریح بگویم، فرض کنید که ترامپ روز سه شنبه برنده شود، فرض کنیم که او روز سه شنبه پیروز شود و اگر این طور نشود در چهار سال آینده اوضاع بدتر خواهد شد، این اعدامها و سایر مسائل در واقع بدتر خواهد شد. هرج و مرج در میانه ماجرا بیشتر و بیشتر خواهد شد. چون «کاملا» خیلی افراطی تر از بایدن است. بایدن یک میانه رو بود که تلاش میکرد رای افراطی ها را به دست آورد، اما کاملا یک فرد افراطی است که تلاش میکند خود را میانه رو نشان دهد، در حالی که او میانه رو نیست و هرگز میانه رو نبوده. اما اگر ترامپ پیروز شود، باید از همین حالا استراتژی در مورد ایران روشن باشد، چون ممکن است تا ۱۰، ۱۵، ۲۰ یا ۳۰ سال دیگر چنین فرصتی به دست نیاید. چند نامزد دیگر مثل ترامپ خواهند آمد؟ اکثرشان بسیار دیپلماتیک هستند، اگر تا ۲۰ سال دیگر این کار انجام نشود، به یاد بیاورید که طی ۴۶ سال گذشته خامنهای، خمینی و دیگران همه چیز را تحت کنترل داشتند، این وضعیت ممکن است ۶۶ ساله شود. فکر میکنم مردم ایران لایق بهتر از این هستند. و باید بگویم که «نه، این زمان ماست؛ باید این فرصت را غنیمت بشماریم و کار را با فوریت آغاز کنیم. بشتابید، بشتابید به این دلایل». من امروز این احساس را ندارم، شاید شما این مسئله را به شیوهء دیگری بیان کنید. فکر میکنم استراتژی کنونی به جای سیاه و سفید، خاکستری به نظر میرسد. به جای این است که بگوییم «بیایید پشت سر من، ما این کار را انجام خواهیم داد».
شاهزاده رضاپهلوی: خوب اگر اجازه دهید پاسخ میدهم. نخست اینکه من این کمپین را بعنوان یک کمپین دو مرحلهای تعریف میکنم و برنامهای پنج مرحله ای دارم که چگونه باید عمل کنیم. نه تنها در فاز اول، که زمان حال است، تا زمانی که رژیمی دیگر در قدرت نباشد و همچنین تحولات پس از دوران گذار از این رژیم به یک سیستم دموکراتیک و سکولار. فکر میکنم یکی از دلایلی که بسیاری از هموطنان از من در این مسیر حمایت میکنند، این است که آنها رویکرد من را درک میکنند و میفهمند که مؤلفههای این استراتژی توضیح داده شدند. البته هنوز نیاز به توضیح و پیام رسانی بیشتری هست، اما شامل یک چشم انداز از نحوهء رسیدگی به این مسئله میشود، به چه چیزهایی احتیاج داریم تا به آن نقطه برسیم؟ چگونه میتوانیم حمایت و فشار حداکثری را بر رژیم وارد کنیم و از مردم حمایت کنیم؟ چطور میتوانیم دیاسپورای ایرانی را در تاثیرگذاری بر دولت های خارجی برای پشتیبانی از این جنبش و موقعیت در داخل ایران موثر کنیم؟ بعد از تغییر رژیم ایران چه اتفاقی میافتد؟ دوران انتقال چگونه خواهد بود؟ وظایف دولت موقت چیست؟ ما کارشناسان اقتصادی داریم که بر روی ۱۰۰ روز اول ادارهء دولت موقت کار میکنند. همچنین کارشناسان حقوقی داریم که بر روی قانون اساسی، حقیقت یابی و مصالحه تمرکز کردهاند تا ببینیم چه باید با بازماندگان این رژیم انجام دهیم. ما پروژهای داریم که چند سال پیش آغاز شد و به آن پروژه «شکوفایی ایران» میگوییم، این پروژه به این میپردازد که نقشه راه ما برای بازسازی و بهبود ایران چیست، چگونه میتوانیم منابع سرمایه گذاریها و تخصص شرکت ها را برای حل مشکلات اقتصادی کشورمان به کار بگیریم؟ همهء اینها بخشی از استراتژی است و مورد بحث و توضیح قرار گرفته است. تنها تفاوت این است که اگر فکر میکنید باید مشخصآ اعلام کنم در پی رسیدن به قدرت هستم تا تفاوتی ایجاد شود، به شما میگویم که خیلی زودتر از اینکه بخواهیم این موضوع را مطرح کنیم دربارهاش بحث کرده ایم. الان تمرکزم تنها بر روی نقشی است که فکر میکنم بیشترین حمایت را از سوی هموطنانم برای ایفای آن دارد و آن رهبری دوران انتقال است. اما شما برای گذراندن دوران انتقال منصفانه نمیتوانید جانبدار باشید، باید کاملا بی طرف و منصف باشید. من نباید توصیه کنم که آیا ایران جمهوری باشد یا سلطنت. چیزی که به هموطنانم میگویم این است که برای موفقیت، ما باید یک سیستم سکولار دموکراتیک داشته باشیم. بزرگترین درسی که طی ۴۶ سال دیکتاتوری مذهبی گرفتهایم این است که آزادیهایی که میخواهیم بدون جدایی دین از حکومت تحقق نمییابد. این نتیجه تجربه تلخی است که مجبور شدیم از آن عبور کنیم تا به این نقطه برسیم. در نهایت، این که مردم چه میخواهند، مشخص خواهد شد. بگذارید صندوق رأی تصمیمگیری کند. من به تقدس صندوق رأی باور دارم. زیرا این صندوق تعیین کننده مسائل است و بالاترین مرجع در هر کشور که نمایندگان مردم میتوانند قانونگذاری کنند و برای کشور تصمیم بگیرد، مجلس است. چیزی که ما در حال حاضر نداریم. من همه چیز را بر اساس دوران انتقال میدانم که ما را به نقطه ای برساند که بتوانیم مجلس مؤسسانی داشته باشیم که تصمیم بگیرد چه چیزی برای ایران بهتر است. برخلاف سال 1979 که خمینی ناشناخته بود، هیچ کس نمیدانست جمهوری اسلامی به چه معنا است! مردم مجبور شدند در روز روشن در فضایی رای دهند که یکی با کلاشینکف روی بشکه ایستاده بود و مجبور بودی رای سبز یا قرمز دهی.
بت دیوید: اما او اعلام موضع کرد.
شاهزاده رضاپهلوی: اما هیچ کس حتی روشنفکران آن زمان درک نمیکردند که او نمیتواند راه حل باشد.
بت دیوید: فکر میکنم به این دلیل که کارزارش ساده با پخش نوارهای صوتیاش بود. میگفت او (شاه) فقط به دنبال پول درآوردن از شماست. نگاه کنید به جشن 2500 ساله که برگزار کرد، این پول شماست. چرا او باید این همه پول خرج کند؟ اگر مرا رهبر کنید، آن پول را به شما باز میگردانم. ما ثروت را با هم تقسیم خواهیم کرد و همه برنج خواهند داشت. اینها سخنرانیهایی بود که من از او شنیدم. بسیاری از مثالها و وعدهها...
شاهزاده رضاپهلوی: . وعده های دروغین.
بت دیوید: بله درسته، ولی دستکم داشت چیزی را مطرح میکرد. داشت چشم اندازی را ترسیم میکرد. فکر میکنم که وقتی نامزد خوب یا بدی هستید، نیازی نیست که کامل باشید، از هر کسی می توانید یاد بگیرید که چگونه کارها را انجام میدهند. فکر میکنم زمانی شما باید بگوئید که فکر میکنم من چشمانداز بهتری از خمینی ترسیم میکنم.
شاهزاده رضاپهلوی: من در مورد چیزی صحبت میکنم که رئیس جمهور ترامپ بر آن تاکید داشت. اینکه رژیم فعلی را در چارچوب توافقنامه ابراهیم بیاورد. به این خیال که قرار است این اتفاق بیفتد. به شما میگویم زمانی که یک سال پیش در اسرائیل بودم و در یک کنفرانس مطبوعاتی صحبت میکردم، گفتم که امیدوارم روزی برسد که ایران توافقنامه ابراهیم را به توافق کوروش تبدیل کند. یعنی ایران بخشی از این توافق باشد. اما یک ایران متفاوت. ایرانی که مردمش با یهودیان یا اسرائیل در جنگ نباشد، با اعراب منطقه در جنگ نباشد و سعی در ایجاد هرج و مرج در جهان نداشته باشد، بلکه ایرانیانی که خواهان صلح هستند و یک چشم انداز برای آن آینده. شما به پیام من به منطقه اشاره کردید و بازخوردهایی که دریافت کردهاید، چرا این یک چشمانداز نیست؟ من درباره آن صحبت کردم.
بت دیوید: البته که هست اما با احترام میگویم داشتن یک چشم انداز روشن و اجرای خوب آن مهم است.
شاهزاده رضاپهلوی: اجرای موفقیت آمیز نیاز به منابع دارد. به همین دلیل میگویم این خود به خود اتفاق نمیافتد. دولت های خارجی چگونه میتوانند انجام دهند؟ یا میتوانند مانعی باشند که کار را برای ما سختتر کنند یا این بار در سمت درست تاریخ قرار بگیرند.