تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو صفحات اول سايت | جستجو در سايت | گنجينهء سکولاريسم نو |
21 آبان ماه 1403 - 11 ماه نوامبر 2024 |
|
میراث ویرانگر اوباما
مهدی پرپنچی
هنگامی که معترضان در تونس به خیابان ریختند اوباما گفت «بن علی باید برود.» و بن علی رفت. به فاصلهای کوتاه، مصر شاهد تظاهرات علیه مبارک بود. اوباما گفت «مبارک باید برود» و مبارک رفت. وقتی پای بهار عربی به سوریه باز شد، اوباما گفت «اسد باید برود.» اسد نرفت. ماند و شروع به کشتار مردم کرد.
اوباما خط و نشان، و خط قرمز کشید. اسد به قتل عام ادامه داد و اوباما تماشا کرد. سوریه تبدیل شد به نقطه آغاز لشکرکشی منطقهای جمهوری اسلامی. و سوریه تبدیل شد به نخستین لشکرکشی روسیه بعد از فروپاشی شوروی به منطقهای فراتر از قلمرو شوروی سابق. و اوباما تماشا کرد.
کارنامه سیاست خارجی دوران هشت ساله ریاستجمهوری اوباما، پر از خالی بود. او با چنگ و دندان به برجام چسبیده بود تا در تاریخ از آن به عنوان «میراث سیاست خارجی اوباما» یاد شود. اوباما برای حفظ برجام، چشم به لشکرکشی جمهوری اسلامی به سوریه بست.
او برای حفظ برجام، چشم به نفوذ مسموم جمهوری اسلامی در عراق و طرحهای سنیزدایی مالکی بست. هنگامی که سنیهای عراق در تظاهراتی مسالمتآمیز در میادین شهرهای سنینشین به تقلید از میدان تحریر قاهره، چادر زدند و بست نشستند، اوباما چشمان خود را بست و رسانههای آمریکایی که اغلبشان در جیب عقب دموکراتها هستند، چشمان خود را بستند.
اوباما، بودجه اندکی که برای گروههای صحوه یا «بیداری» در نظر گرفته شده بود را قطع کرد. این گروهها که در ازای مبلغی ناچیز، امنیت مناطق عشایرنشین را تامین میکردند، منحل شدند. در نتیجه این سیاست، گروههای مسلح شیعه بلافاصله به دامن جمهوری اسلامی و نیروی قدس افتادند. و گروههای مسلح سنی، رفتند زیر زمین و چند ماه بعد با نام داعش بیرون آمدند!
داعش و گروههای مسلح نیابتیِ جمهوری اسلامی، هر دو محصولاتِ نامبارکِ جانبیِ برجام بودند. برجام مرده به دنیا آمد و به سرعت بساطش برچیده شد اما میراثی ویرانگر برای خاورمیانه به جا گذاشت. میراثی که دستپختِ ناآگاهی اوباما بود.
اوبامایی که با تصویری ناقص و تخیلاتی نارس از معادلات سیاسی جهان، و به سودایِ خامِ مهار ِچین، خاورمیانه را به حال خود رها کرد تا در آتش جنگهای بیپایان بسوزد. پیروزی ترامپ، شکستی عظیم برای سیاستهای سه دولت تحت فرمان اوباما است.
دولت هریس یا دولت چهارم اوباما میتوانست خبری خوب برای دیکتاتورهای خاورمیانه باشد. اوباما درسی خطرناک به دیکتاتورهای خاورمیانه آموخت: اگر مانند اسد، دست به کشتار بزنید و صدها هزار انسان بیگناه را با بمبهای بشکهای تکه پاره کنید، میمانید. اگر مانند خامنهای، لشگری از گروههای نیابتی را بسازید و عراق و سوریه و لبنان و یمن را به آتش بکشید، میمانید. نه تنها میمانید که هزینه بقای شما را هم آمریکا خواهد پرداخت.
اوباما معادلات منطقه را به سود دشمنان آمریکا به هم زد. پشت متحدان استراتژیکِ سنتی آمریکا در منطقه را خالی و دستِ دوستی به سوی دشمنان آمریکا دراز کرد. گفت «بن علی باید برود»، «مبارک باید برود» اما هرگز از او نشنیدیم «خامنهای باید برود.» در تقلا برای تنشزدایی با خامنهای، سطح تنش با اسرائیل را به سطحی بیسابقه رساند و متوجه نبود که همین به پاشنه آشیل برجام تبدیل خواهد شد.
ملاحظات و نگرانیهای همه کشورهای منطقه را نادیده گرفت، مخالفان برجام در کنگره را مسخره کرد و متوجه نبود که بقای تفاهمی که هیچ کس جز دولت او و لابی جمهوری اسلامی با آن موافق نیست، به اندازه عمر اقامت او در کاخ سفید خواهد بود.
برای خروج از خاورمیانه در سودای مهار چین، اجازه داد جمهوری اسلامی به قدرت منطقهای در خاورمیانه تبدیل شود اما متوجه نبود که سرکنگبین صفرا خواهد فزود. جمهوری اسلامی به سمت چین غش کرد و متحدان سنتی آمریکا در منطقه هم بقای خود را در نزدیک شدن به چین دیدند و سیاست «مهار چین» اوباما، در عمل چین را قویتر کرد!
پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، پایانی دستکم موقت بر این سیاستهای ویرانگر خواهد بود. شاید این پیروزی نتواند سیطره اوباما بر حزب دموکرات را پایان دهد، اما دستکم در چهار سال آینده، اثرگذاری آن در سیاستگذاریهای کلان آمریکا و جهان را به میزان قابلتوجهی تضعیف خواهد کرد.