تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ  در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران  -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

  خانه   |    آرشيو صفحات اول سايت    |   جستجو در سايت  |  گنجينهء سکولاريسم نو

20 دی ماه 1403 - 9 ماه ژانویه 2025

دربارهء بازتاب تبلیغات ظریف در رسانه‌های بین‌المللی

گزارش کیهان لندن

یک تحلیلگر در نشریهء «فارین افرز» (مسائل بین‌المللی) ششم ژانویه ۲۰۲۵ (۱۷ دی‌ماه) با مقاله‌ای تحت عنوان «فرصت ایران» به دونالد ترامپ چنین توصیه کرده است: «حالا که رژیم اسلامی در موقعیت بسیار ضعیف قرار دارد و در عرض چند ماه، ساختار نفوذ رژیم به ویژه در منطقه فرو ریخته است، فرصت دیپلماسی با رژیم اسلامی را برای مهار تهدیدات اتمی  از دست ندهد و با ملاها توافق کند»!

برخی مخالفان رژیم اسلامی معتقدند که در هفته‌های اخیر، پس از قطع‌ شدن بازوهای نیابتی رژیم در منطقه و سقوط بشار اسد، بر اساس ماله‌کشی‌ها و تبلیغات توخالی محمدجواد ظریف وزیر خارجه پیشین رژیم اسلامی مجموعه‌ای از مقالات در رسانه‌های بین‌المللی منتشر می‌شوند که تقریباً همگی یک روایت و نتیجه مشترک را ارائه می‌دهند: چون رژیم اسلامی در حال حاضر در ضعیف‌ترین وضعیت خود قرار دارد، پس ایالات متحده فرصتی برای «احیای برجام» و رسیدن توافق با آن به دست آورده است.

ظریف که در حال حاضر با شغل  نوظهور «معاون راهبردی» مسعود پزشکیان رئیس دولت چهاردهم فعال است، سوم دسامبر ۲۰۲۴ (۱۳ آذرماه ۱۴۰۳) در مقاله‌ای که در همین «فارین افرز» منتشر شد، اعلام کرد که «رژیم اسلامی آماده مذاکره است، از جمله با آمریکا!» نکته قابل توجه اینکه برخلاف همیشه که پیشنهادات ظریف برای مذاکره با آمریکایی‌ها با انتقاد گسترده به ویژه از سوی جریان‌های نزدیک به علی خامنه‌ای روبرو می‌شد، اینبار همان اطرافیان از جمله علی لاریجانی مشاور خامنه‌ای همان حرف‌های ظریف را تکرار می‌کنند. وی در مصاحبه با وبسایت دفتر خامنه‌ای نه تنها گفت «آماده مذاکره با دولت ترامپ هستیم» بلکه پیشنهاد داد «ما به سمت بمب اتم نمی‌رویم، شما هم شروط ما را قبول کنید!»

 

استدلال‌های تحلیلگر «مسائل بین‌المللی»

اکنون که با بازگشت ترامپ به کاخ سفید، رژیم ایران به شدت نگران آینده است، ریچارد هاس نویسنده مقاله با اشاره به اینکه رژیم اسلامی «ضعیف‌تر و آسیب‌پذیرتر از چند دهه اخیر است»، می‌نویسد: «منابع مالی رژیم محدود شده» و علاوه بر آن «اعتراضات داخلی در ایران که از پاییز ۲۰۲۲ شدت گرفت، نشان‌دهنده نارضایتی گسترده مردم از حکومت است.» او تأکید می‌کند که «این اعتراضات که با سرکوب خشونت‌آمیز پاسخ داده شد، منابع رژیم را کاهش داد و توانایی آن را برای ادامه حمایت از نیروهای نیابتی نیز محدود کرد.»

در بخشی از این مقاله آمده است: «حملات موشکی رژیم اسلامی به اسرائیل خسارت اندکی به اسرائیل وارد کرد. در مقابل، اسرائیل دو بار پاسخ داد و سامانه‌های پدافند هوایی، انبارهای مهمات و عناصر حیاتی پایگاه‌های دفاعی حکومت ایران را تخریب کرد و در عین حال نشان داد که می‌تواند تقریباً با آزادی کامل در ایران عملیات نظامی انجام دهد.» همه اینها به عنوان دلایل ضعیف شدن رژیم ایران مطرح می‌شود که البته واقعیت دارد اما نتیجه‌ای که از آن گرفته می‌شود، همان تبلیغات ظریف است: توافق و معامله با رژیم اسلامی!

 

دلیل‌تراشی برای نفی «تغییر رژیم»

محور اصلی این مقاله‌ی «فارین افرز» دلیل‌تراشی برای «نفی تغییر رژیم» در ایران است. نویسنده توضیح می‌دهد در وضعیتی که «رهبران رژیم اسلامی با زور حکومت را نگه داشته‌اند»، «اینترنت به شدت تحت کنترل است» و «مخالفان رژیم با بازداشت‌های خودسرانه مواجه هستند و زنان بطور خاص تحت کنترل‌های ویژه قرار دارند»، برخی از سیاست‌گذاران و تحلیلگران بر اولویت دادن به تغییر رژیم در ایران تأکید کرده‌اند. اما با استناد به همین موارد، وی ادعا می‌کند که «تغییر رژیم» گزینه مؤثری نیست.

ریچارد هاس در توجیه این استدلال نوشته است: «منطق این دیدگاه این است که ایرانِ دموکراتیک و طرفدار غرب [ایران بدون رژیم اسلامی] از سلاح‌های هسته‌ای چشم‌پوشی کرده (و این چشم‌پوشی واقعی خواهد بود) و حمایت از نیروهای نیابتی را متوقف می‌کند. با وجود منطقی بودن این دیدگاه، دلایل کافی برای باور به اینکه واشنگتن بتواند تغییر رژیم را با اطمینان و در بازه زمانی مشخصی تسهیل کند، وجود ندارد؛ حتی اگر رژیم اسلامی در حال حاضر ضعیف به نظر برسد.»

وی سپس با دفاع ضمنی از دولت مسعود پزشکیان توضیح داده است: «هرچند خامنه‌ای فعلاً محبوبیت ندارد و نظرسنجی‌ها نشان می‌دهند اکثریت ایرانیان مخالف رژیم هستند، اما این به معنای فقدان حمایت قابل توجه داخلی نیست. رژیم دارای پایگاه‌های حمایتی واقعی است که برای دفاع از آن دست به خشونت می‌زنند. همچنین حکومت دارای مجموعه‌ای از نهادهای پیچیده و موازی است… در عین حال روند انتخاب جانشین ریاست‌ رژیم پس از مرگ ابراهیم رئیسی در سانحه سقوط هلیکوپتر نیز نسبتاً منظم بود.»

نویسنده در بخش دیگری اشاره کرده است که «سیاست تغییر رژیم همزمان با اعمال تحریم‌ها، حمایت اقتصادی و حتی نظامی مخفیانه از مخالفان، به رسمیت نشناختن رژیم و به رسمیت شناختن یک آلترناتیو سیاسی، استفاده از رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی برای شکل دادن به محیط اطلاعاتی و حتی مداخله نظامی، می‌تواند یک گزینه باشد اما تاریخ نشان داده که این ابزارها تضمینی برای دستیابی به اهداف نیستند، به‌ ویژه اگر هدف جایگزینی رژیم موجود با حکومتی بهتر در یک بازه زمانی مشخص باشد.»

 

رد اقدام نظامی علیه تأسیسات هسته‌ای در ایران

ریچارد هاس در بخش دیگری از این نوشتار دلایلی را برای رد «اقدام نظامی» علیه رژیم اسلامی شرح داده است. در این بخش او می‌نویسد: «حتی با تضعیف نیروهای نیابتی و دفاعی، [رژیم] ایران می‌تواند علیه اسرائیل با موشک‌های بالستیک باقیمانده خود، علیه تأسیسات نفت و گاز همسایگانش که بسیاری از آنها شرکای منطقه‌ای آمریکا هستند، یا علیه اهداف آمریکایی از طریق تروریسم تلافی کند. این اقدامات موجب افزایش شدید قیمت نفت و گاز، تشدید فشارهای تورمی جهانی و کاهش رشد اقتصادی می‌شود.» یعنی همان شرایطی که تا کنون نیز وجود داشته است!

به اعتقاد نویسنده، «اثر داخلی چنین سناریویی در ایران غیرقابل پیش‌بینی است. ممکن است موجب واکنش ناسیونالیستی و حمایت از رژیم شود یا به اعتراضات ضدحکومتی دامن بزند. در سطح بین‌المللی، چنین حمله پیشگیرانه‌ای می‌تواند بی‌ثبات‌کننده باشد و به‌ عنوان الگویی برای اقدامات مشابه علیه رقبا مورد استفاده قرار گیرد.»

او سپس همان سیاستی را توصیه می‌کند که در شرایطی هم که رژیم اسلامی چنین «تضعیف» نشده بود، دولت‌های دموکرات آمریکا در پیش گرفتند! این تحلیلگر درواقع تغییری برای «دیپلماسی» آمریکا در شرایط «ضعف» و «قدرت» رژیم اسلامی قائل نیست و همچنان همان مماشات را پیشنهاد کرده و می‌نویسد: «اولویت باید محدود کردن قابلیت‌ها و رفتار خارجی رژیم اسلامی با استفاده از دیپلماسی باشد!» و حالا که «رژیم ایران تحت فشارهای شدید قرار دارد و موقعیت استراتژیک آن به شدت تضعیف شده و نسبت به یک حمله نظامی احتمالی بسیار آسیب‌پذیر است و ارزش پول ملی ایران سقوط کرده، قیمت انرژی کاهش یافته و نارضایتی عمومی بطور قابل‌توجهی افزایش یافته است»، دونالد ترامپ نیز باید راه گفتگو در پیش بگیرد!

ریچارد هاس در ادامه به تشریح بیشتر این گزینه پرداخته و می‌گوید: «در شرایطی که برای رژیم اسلامی مهم‌ترین هدف حفظ نظام است، خامنه‌ای مثل خمینی آمده نوشیدن جام زهر است تا رژیم اسلامی حفظ شود

او در پایان باز هم توصیه می‌کند که «فرصت‌های استراتژیک دائمی نیستند» و «یک توافق جدید با رژیم اسلامی می‌تواند نیاز به استفاده گسترده از نیروی نظامی را برطرف کند

ریچارد هاس با تکرار تهدیداتی که مدام از زبان فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و امرای ارتش شنیده می‌شود، هشدار داده است: رژیم «ایران به‌ زودی ممکن است تلاش کند تا وضعیت خود را بازسازی کرده و نیروهای نیابتی خود را در منطقه احیا کند. رژیم اسلامی با نابودی توان بازدارندگی متعارف خود، ممکن است  به این نتیجه برسد که تنها یک سلاح هسته‌ای می‌تواند آن را از تهدید اسرائیل و ایالات متحده محافظت کند.»

این تحلیلگر تأکید کرده است: «الماس‌ها شاید برای همیشه باقی بمانند، اما فرصت‌های استراتژیک اینگونه نیستند. همانطور که نویسنده کتاب "هنر معامله" به‌ خوبی می‌داند، از این فرصت‌ها باید به‌ سرعت استفاده کرد».

سه شنبه ۱۸ دی ۱۴۰۳ برابر با ۰۷ ژانویه ۲۰۲۵

https://kayhan.london/?p=367178

بازگشت به خانه