تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ  در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران  -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

  خانه   |    آرشيو صفحات اول سايت    |   جستجو در سايت  |  گنجينهء سکولاريسم نو

26 تیر ماه 1404 - 17 ماه ژوئیه 2025

آخوند، که گاز می گرفتی همه عمر

رامین احمدی

انفجارهای سکسی کاترین خانم کبیر ظاهرا ادامه دارند. همه البته تقصیر این برادران افغانی و ایرانیان سالخورده و گتو نشین یهودی و بهایی مملکت ماست؛ بخصوص اینها که حق داشتن مدرسه ندارند، و بچه هایشان حق ورود به دانشگاه ندارند اما ظاهرا از مهم ترین اسرار نظام باخبر بوده اند در کرج کارخانه پهباد سازی داشته اند و در سطح شهر تهران با مانورهای پیچیده خود حساب وزارت اطلاعات رسیده اند. وقتی سکس با کاترین کبیر را با این ایرانیان اقلیت و دست شان از همه جا کوتاه مخلوط می کنی حاصل انفجاری و خطرناک می شود.

البته تقصیر منتظرالرییس جمهور بور و خوشگل حتما نیست و عمه بهایی خطرناک من است که ده سال است با سازمان های اطلاعاتی در داووس نشست و برخاست دارد. ربطی به آقای شمخانی هم ندارد چون همه می دانیم فرزند ایشان پنج صبح رفته بوده بیرون نان سنگک بخرد و ایشان هم در زیر زمین مشغول دعای کمیل بوده اند به مراودات نفتی ایشان و تماس های فرزندی با اسراییل در اروپا و جزایر کاراییب هم ربطی پیدا نمی کند. همه اگر تقصیر کاترین و افغانی ها نباشد زیر سر همین اقلیت های مذهبی ست.

مقصر نهایی دیگر البته کپسول گاز است و بازجویی کامل از آن بوسیله برادران وزارت اطلاعات هرچه سریع تر انجام شود بهتر است.

ایرج میرزا نزدیک به صد ‌و بیست سال است که در میان ما نیست ولی این شعرش از نظر سیاسی کاملا به روز است که:

حُجَّةُ‌الاسلام کتک می‌زند

بر سر و مغزت دَگَنک می‌زند

گر نرسد بر دَگَنک دستِ او

دست به نعلین و چُسَک می‌زند

این دو سه گر هیچ کدامش نشد

با حَنَک و تحتِ حَنَک می‌زند

حالا بنا به طبیعت حجت الاسلام باید بزند. خودش را که نمی تواند بزند یک مشت اقلیت بی دفاع و منزوی را که می تواند بزند.

اما در مبارزه با گاز فعلا بازی را باخته است.

برگرفته از فیس بووک نویسنده

 بازگشت به خانه