بازگشت به خانه

ا

بنای سکولار دموکراسی و موانع آن

ديويد اعتباری

جمعه 26 مهر ماه 1392 ـ  18 ماه اکتبر 2013

 

حرکات، تغییرات و مسائل اجتماعی و سیاسی مستثنی و جدا از قوانین علمی‌ نيستند. بنای یک نظام سکولار دموکرات بر مبنای حقوق جهانی‌ بشر مستلزم آشنایی، درک و بکار بردن این قوانین برای رسیدن به این اهداف می‌باشد.

یک جامعه سکولار دموکرات بر مبنای حقوق بشر به همه در فضایی که هیچ دین و عقیده یی بر دیگری برتری ندارد حق شرکت و انتخاب سرنوشت خود را می دهد. وظیفهء حکومت و دولت در این جامعه تضمین حقوق بشری، سیاسی، اجتماعی، قانونی‌ و مدنی مردمی می‌باشد و نه تکلیف عقیده و مذهبی‌ حاکم.

فرض کنید که ملکی‌ داریم موروثی و می‌خواهیم با هم درآن شهرکی بسازیم. ابتدا و پیش از شروع به ساخت، باید بسیاری مسائل دیگر مانند اثرات محیط زیست، نقشه برداری از زمین، مطالعات زمین شناسی‌، جنس خاک و سنگ آن و غیره را در نظر بگیریم. همچنین باید موقعیت جغرافیایی برای دسترسی‌ به احتیاجات اساسی‌ مانند، آب و برق و گاز و خیابان بندی در نظر گرفته شود. این گونه مشخصات ذاتی زمین در کنترل ما نبوده بلکه حالت موروثی دارد و پس از انجام مطالعات کافی‌، باید تجزیه و تحلیل شود که آیا این ملک شرایط لازم برای بنای شهرک مورد نظر را دارد و اگر شرایط کافی‌ وجود ندارد، چه قدم ها و پایه ریزی هایی باید انجام داد تا آمادگی کامل برای بنای شهرک ایجاد شود. این نیز لازمهء مطالعه، طرح ریزی و نقشه کشی‌ توسط مهندسین وکارشناسان می‌باشد. برای مثال، اگر قسمتی از خاک سست است باید پی و شالوده ریزی کافی‌ انجام داد تا بتوان جاده و بناهای مورد نظر خود را در آن بنا کرد.

حال فرض کنید که یک مشکل اساسی‌ دیگری در ملک موروثی ما وجود دارد و آن این است که بعضی،‌ بدون در نظر گرفتن دیگران و مشورت، بدون رعایت استاندارد‌های لازم، آن طور که خودشان می خواهند خیابان ها و بناهایی را ساخته و در آن زندگی‌ و تجارت میکنند. آنان به حقوق دیگر صاحبان ملک توجهی‌ ندارند، همه چیز را برای راحتی‌ و بر مبنای بهره و سلیقه شخصی‌ خود بنا کرده اند و به هیچ وجه هم راضی‌ نیستند که زمین های غصبی را پس بدهند و یا خواسته و حقوق دیگران را رعایت کنند. عده‌ای از مالکان هم می‌گویند، بیایید با همین‌ها و در این شهرک کلنگی زندگی‌ کنیم و شاید روزی بتوانیم کنترل را از دست شان در بیاوریم و یا شاید بتوانیم بعضی‌ از دیوارهای کج بناها را راست کنیم و یا زینت دهیم. داستان ما ایرانیان هم همین است!

ملت ایران در این برههء تاریخی‌ دو چالش در روبروی خود دارد:

1- برکناری غاصبانی که کنترل کشور را بدون رعایت حقوق بشری، اجتماعی، مدنی و سیاسی همگان به نیت و مزیت خود در دست دارند.

2- پایه ریزی و بنای نظامی که در آن احترام به حقوق همگی‌ در آن تضمین شده باشد. نظامی که در آن همهء مالکان این سرزمین تصمیم گیر باشند و نه گروهی مشخص. نظامی که حقوق اقلیت در آن محفوظ و تضمین باشد. نظامی که هیچ فرد و گروه و عقیده و دینی در آن بر دیگران اجبار نشود و در سایه آن همه آزادانه و با رعایت حقوق دیگران بتواند به راه و روش خود زندگی‌ کنند.

در این میان اپوزیسیون رژیم غاصب جمهوری اسلامی بیشتر وقت و انرژی خود را تا بحال به این صورت صرف کرده و می‌کند:

1- تجزیه و تحلیل چگونگی‌ غصب ملک و مملکت توسط رژیم، افشاگری و ناله و شکایت در مورد آن.

2- تجزیه و تحلیل موقعیت و شرایط موروثی ملک و مملکت ایران از لحاظ تاریخی‌، فرهنگی‌، اجتماعی، دینی، اقتصادی، سیاسی و غیره

3- تجزیه و تحلیل ساعت به ساعت و روز به روز اعمال و حرکات غاصبین و یک دیگر

4- درگیری در میان خود در مورد این که پس از اینکه غاصبان کنونی بنوعی از میان رفتند، چه نوع بنا و نظامی مستقر شود. گروه‌ها و افرادی خواستار این هستند که بناهای فردای نیامده را بر مبنای سلیقهء شخصی‌ و گروهی خود بنا کنند؛ غافل از اینکه فرق عمده ا‌ی با روش غاصبان فعلی‌ ندارد که همه چیز را بر مبنای سلیقه شخصی‌ بنا کرده اند . عده‌ای هم که هنوز در حال چانه زنی‌ و امید به تقسیم املاک با غاصبان فعلی‌ میباشند و در این میان به دیگران 34 سال است که وعده و وعید میدهند که با این زد و بند‌ها میتواند حقوق همگان را پس گیرند.

چهار بند بالا یک وجه مشترک دارند و آن محدود بودن آنان به حرف و نه عمل است.

در مقابل می‌توان به چهار ضعف اپوزیسیون انگشت گذاشت :

1- عدم توافق که پایه، بنیان و شالوده سیاسی نظام و بنای حاکم بر ایران از پایه و پایبست اشتباه بوده و قابل تعمیر نیست.

2- عدم توافق که هرگونه بنائی که در آن شخصی، خانواده ای، گروهی، ایدئولوژیی و دین و مذهبی‌ به عنوان زیربنای برتری، ارجحیت و اولویت داده شود، حتی اگر در برهه ای، اکثریتی خواستار آن باشند، به نویی‌ دوباره به شخص و گروه و عقیده‌ای - از بنیاد- اولویت داده و در نتیجه بطور اصولی و بنیادی حقوق دیگران در سلطه آن نقض خواهد شد.

3- عدم توافق بر اين که تنها راه همزیستی‌ و زندگی‌ مسالمت آمیز رنگین کمان مردم، اقوام، افکار و مذاهب ایران، در وجود نظامی ست که خود بی‌ رنگ، شفاف، بی طرف و عاری از هر گونه برتری باشد؛ نظامی که در آن همه و حقوق آنان برابر ‌باشند؛ نظامی که در آن تنها در برهه های کوتاه اشخاص و احزاب و گروه ها بتواند بدون تحميل عقاید خود و با احترام به حقوق دیگران، زمام امور را بر عهده بگیرند.

4- مهمترین کمبود اپوزیسیون عدم پایه ریزی، برنامه ریزی، سازماندهی، همکاری، راهبری و راه گشایی برای از میان بردن حکومت اقلیت حاکم، بسوی برقراری نظامی بی‌رنگ بر پایهء انتخاب اکثریت و متضمن حقوق همهء ساکنان سرزمین مان، ایران، می‌باشد.

تا روزی که صاحبان این ملک فراتر از درماندگی در گذشته و حال پیش نروند، و با نقشه و برنامه ریزی در حول پی‌ ریزی و ساختمان بنایی مستحکم بر مبنای حقوق برابر همهء ساکنان ایران زمین بدون برتری بر یک دیگر همبسته نشوند، غاصبان فعلی‌ این ملک بر سلطه خود ادامه خواهند داد.

به امید آن روز!

نظر خوانندگان

 

 

محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:

توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.

کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.

 

بازگشت به خانه