بازگشت به خانه

ا

چهرهء واقعی کردها

رؤیا طلوعی

شنبه 18 آبان ماه 1392 ـ  9 ماه نوامبر 2013

 

در کنفرانسی در شیکاگو از جمع ایرانیان حاضر پرسیدم واژه ی کرد چه چیز را در ذهن شما تداعی میکند؟ اکثریت قریب اتفاق به مبارزه، اسلحه، مرزداری و واژه هایی از این دست اشاره کردند. تک صداهایی هم از مهربانی و مهمان نوازی گفتند. تصاویری از زندگی روزمره مردم در زادگاهم، بانه، را به آنها نشان دادم. شهری مرزی که اکنون به یمن تلاش خستگی ناپذیر "مردم اش" در ایجاد بازارچه مرزی و فروش کالا به یک مرکز پرسود اقتصادی تبدیل شده است. بازارچه ها و پاساژهای زیبا، آپارتمان ها و ساختمان های مرتفع، ترافیک سنگین ایام تعطیلات به دلیل تراکم مسافران، هتل های در حال احداث، و همه اینها در کنار طبیعتی بکر و زیبا. عکس هایی هم از شهرم در همین ده تا پانزده سال پیش که من اولین آزمایشگاه بالینی شهر را تأسیس کرده بودم به نمایش گذاشتم. تغییر شگرف بانه، همان شهر مرزی کوچک، برای خود من هم که هشت سالی ست از دیدارش محرومم غیر قابل باور است. اما این تغییر واقعی ست. بافت کردستان در حال دگرگونیست چه به لحاظ جمعیتی، چه به لحاظ اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و حتی نیازها و خواست های سیاسی.

افزایش طبقهء متوسط و مرفه، و حتی در مواردی فوق مرفه، در دراز مدت تاثیرات خاص خود را بجا خواهد گذاشت. بدون شک شکاف طبقاتی عمیق همچون زخمی بر پیکر کردستان مانند همهء ایران نمایان است. هنوز هم فقرا و محرومین بسیاری در کردستان وجود دارند. اما آنچه می خواهم برجسته سازم این است که با رشد اقتصادی (هرچند نامتوازن) بسیاری معیارهای جامعه دگرگون شده و طلب خواسته هایی مبنی بر آزادی، رفاه و برخورداری از حقوق سیاسی و مدنی اشکال دیگری یافته و ضروری تر هم می شود. علاوه بر رشد طبقات متوسط، و متوسط به بالا، باید به افزایش چشمگیر تحصیل کردگان کردستان توجه جدی داشت. سلب و انکار حقوق چنین جامعهء در حال رشدی با استفاده از ابزارهای سرکوب واعدام نه تنها دردناک بلکه بشدت توهین آمیز است. جامعهء جدید کردستان در مسیر رشد و توسعه به آرامش و صلح و احقاق حقوق مدنی و سیاسی خوداز طریق تقویت نهادهای جامعهء مدنی نیازمند است. این تغییرات اجتماعی کردستان را نه تنها دولتمردان ایران که احزاب سیاسی کرد هم باید درک کنند. هم حاکمیت و هم سیاسیون سنتی کردستان باید بطور جدی در سیاست ها، رویکرد و عملکرد خود در کردستان تجدید نظر کنند.

امسال مردم کردستان همچون سایر ایرانیان به پای صندوقهای رأی رفته و عملاً رأی به تغییر دادند. از مردم بسیاری شنیدم که امیدوار بودند با گشایش درهای گفتگو نه تنها تحریم ها رفع گشته بلکه مشکلات کردستان هم رو به کاهش گذاشته و دستکم بخشی از حقوق مردم اعاده شود. متأسفانه چند ماهی از شروع به کار دولت منادی تدبیر و اعتدال نگذشته که مردم کردستان با اجرای اعدام های سیاسی معوق شوکه شده اند؛ اعدام هایی که نه تنها اعدام سیاسی بلکه گروگان کشی، کینه و انتقام گیری را هم به طرز تهوع آوری به نمایش گذاشته است. سکوت دولت در مقابل اعدام ها شائبهء رضایت را تقویت کرده است؛ سکوتی که با تدبیر و امید هیچ همخوانی ندارد. آقای یونسی، مشاور امور اقلیت های آقای روحانی، در گفتگوی خصوصی با آقای حاصل داسه، اجرای این احکام را به تندروها نسبت داده است. آیا براستی دست هایی در کار است که مانع ثبات و آرامش در کردستان شود؟ این تندروها چه کسانی هستند؟ تبدیل امید به نفرت و شعله ور ساختن آتش خشونت و انتقام به نفع چه کسی است؟

و اما با همهء اینها برخورد جامعهء مدنی کردستان به اعدام ها بسیار متفاوت از برخورد خشونت آمیز نظام بوده است. جمعی از فعالین مدنی کرد، در داخل و خارج ایران، تصمیم گرفته ایم به مبارزهء خشونت پرهیز و مدنی، با استفاده از فضای مجازی، روی آوریم. اگرچه معتقدیم که فضای مجازی به هیچ وجه جایگزین فضای واقعی نیست اما، از آنجا که دولتمردان جدید همچون رئیس جمهور و وزیر امور خارجه، به شبکه های اجتماعی روی آورده اند، فرصت را مغتنم شمرده و صدای اعتراض مدنی و مسالمت آمیز خود را در مخالفت با خشونت و اعدام به گوش آنان می رسانیم.

«کمپین هزار کامنت علیه اعدام» در تاریخ دوازده آبان شروع بکار کرده است. اعضای کمپین بطور مستمر کامنت هایی کاملاً منطقی و به دور از خشونت و عصبانیت بر هر پست جدید مقامات دولتی قرار می دهند. ما اطمینان داریم که صفحات این آقایان توسط خودشان و نیز مقامات دیگر کشورها رصد می شود. هدف ما از ایجاد این کمپین تمرین و اجرای یک اقدام مدنی خشونت پرهیز در جواب به خشونت های روا شده است. در واقع ما خشونت را با خشونت بیشتر و انتقام جواب نمی دهیم. از سویی، ما بر آنیم تا دولت منتخب را به پاسخ دهی وا داریم. می خواهیم به دولت بگوئیم که وظیفهء مردم تنها رأی دادن به شما نیست بلکه پرسشگری هم هست و شما هم مؤظفید که پاسخگو باشید.

تأکید ما بر این است که چنانچه از سوی کاربران حامی دولت با کامنت های حاوی خشونت کلامی مواجه شویم، بهیچ عنوان مقابله به مثل نکنیم.

این کمپین ضمن فراهم آوردن تریبونی برای ابراز نظر، تمرینی برای حفظ آرامش در سخت ترین شرایط هم هست که مایهء برتری اخلاقی ما در برخورد با افراد خشن و پرخاشگر می شود. از سوی دیگر، ادامهء چنین اقدامات خشونت پرهیز در دراز مدت اثرات فرهنگی مناسبی را نیز بر جای خواهد گذاشت. باید به همگان نشان داد که کُرد بودن مترادف با "اسلحه و خشونت" نیست، سوای اینکه خشونت همواره به کُردها تحمیل و روا شده است؛ اما برجسته کردن چهرهء خشونت پرهیز و اقدامات مدنی خشونت پرهیز کُردها بسیار حائز اهمیت است. چشم ها را باید شست، كُردها را جور دیگری باید دید؛ همانطور که هستند و نه آنچه حکومت ها در تلاش تصویر کردن آنند. تصویر خشونت پرهیز کردها را می توان در تجمع مسالمت آمیز اخیر فعالان مدنی مریوان در اعتراض به اعدام های سیاسی دید. جوانان مریوانی فریاد زدند "نه به اعدام" ، "بله به حق حیات " و "نه به خشونت".

به گمان من، فعالان مدنی کرد مایل خواهند بود که شاهد واکنش سایر فعالان مدنی ایران باشند. این به معنای واداشتن یا در محظور قرار دادن دیگر فعالان مدنی برای پشتیبانی از ما نیست. اتفاقاً، همانطور که در کامنت هایمان برای دولتمردان نه التماس خواهیم کرد و نه توهین، در این مورد هم مهم است که یاد بگیریم با دیگران تعامل کنیم، به خود متکی باشیم و از کسی هم طلبكار نباشیم. ما پیام خود را در مخالفت با اعدام، نفی خشونت، لزوم آرامش و ضرورت احترام و رعایت حقوق اقلیت های ملی با زبانی منطقی و آرام بیان خواهیم کرد. بر عهدهء دیگر فعالان مدنی است که بخواهند درک مان کنند، چشم ها را بشویند و کردها را جور دیگری ببینند و یا استدلال های طرف مقابل را برای توجیه خشونت بپذیرند. ما در پی پاسخ به این سوال هستیم که «آیا شکستن تابوی گفتگو با فعالان مدنی و سیاسی اقلیت های ملی و یافتن راه چارهای برای پایان به مشکلات موجود دشوارتر از شکستن تابوی گفتگو با آمریکاست یا نه؟»

http://news.gooya.com/politics/archives/2013/11/170123.php

 

نظر خوانندگان

 

 

محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:

توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.

کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.

 

بازگشت به خانه